مطالب مرتبط با کلیدواژه

مرگ


۱۴۱.

بررسی سبکِ قطعه نویسی فلسفی موریس بلانشو در سایه ی نگاهِ دوگانه به مرگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: موریس بلانشو نوشتار حدّی سبک شناسی مرگ نظریه ی ادبیات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸۶ تعداد دانلود : ۶۱۶
با وجودِ تأثیر گذاری بسیار بر نظریه ی ادبی معاصر، نوشتارِ موریس بلانشو (2003-1907) اغلب به لحاظِ فرمی موردِ توجّه قرار نگرفته اند. به رغمِ ظاهرِ مبهم و نا منسجمِ تکّه نویسی های وی، بخصوص در کارهای آخرش، این نوشتار طرزی ممتاز از در هم آمیختگی نظریه و ادبیات به اجرا می گذارند که حاصلِ تفکّر در زبان است وقتی به حدّ بازنمایی خود رسیده باشد. ضمنِ مشخّص کردنِ «مرگ» به عنوانِ مرکزِ ثقلِ نوشتارِ بلانشو می توان رهیافتِ دو گانه ای نسبت به مفهومِ مرگ در نزدِ بلانشو مشاهده کرد که به مثابه ی «بیرون زمانِ در زمان» از موقعیّتی مرزی نسبت به بازنمایی برخوردار است. همپای این مفهومِ دو گانه ی «مرگ»، زبان وجهی دو گانه می یابد که یکی با انتظار برای تحقّقِ معنا (از طریقِ دلالت) و دیگری با اصرار بر جنبه ی مادّی کلمه متناظر است. این دو گانگی را می توان به عنوانِ عنصرِ برسازنده ی فرم و ساختارِ نوشتارِ مرزی و قطعه نویسِ او بررسی کرد و مشاهده کرد که چگونه در اجزای صوری و بلاغی متن های او، بخصوص قطعه نویسی هایی نظیرِ انتظار فراموشی، گامِ نه آنسو و نوشتارِ فاجعه، تأثیر گذارند. نیز می توان دید که ابهام یا تناقضی که در ظاهرِ نوشتارِ او دیده می شود حاصلِ نوشتن تحتِ دیدگاهی دو گانه و همزمان از نگاهِ «خود» و «دیگری» است؛ شیوه ای ممتاز و بی سابقه در نوشتار.
۱۴۲.

نقش میانجی رضایت از زندگی در رابطه بین عوامل شخصیت و اضطراب مرگ در سالمندان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: مرگ اضطراب رضایت از زندگی عوامل شخصیت سالمندی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷۳ تعداد دانلود : ۴۱۳
زمینه و هدف : جمعیت رو به رشد سالمندان و مسایل و نیازهای خاص آنان، انجام بررسی های بیشتر را ضروری می سازد. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی رضایت از زندگی در ارتباط بین عوامل شخصیت و اضطراب مرگ در سالمندان انجام گرفت. مواد و روش ها: این مطالعه از نوع توصیفی- همبستگی بود که با استفاده از روش تحلیل مسیر انجام شد. جامعه آماری تحقیق را همه سالمندان (افراد بالای 60 سال) ساکن شهرستان های استان آذربایجان غربی تشکیل داد که از میان آنان، 234 نفر(150 مرد و 84 زن) به شیوه در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس اضطراب مرگ Templer (Templer Death Anxiety Scale یا TDAS)، مقیاس رضایت از زندگی (Satisfaction with Life Scale یا SWLS) و مقیاس پنج عاملی NEO (NEO Five-Factor Inventory یا NEO-FFI) جمع آوری گردید. در نهایت، داده ها در نرم افزارهای SPSS و SmartPLS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: ارتباط منفی و مستقیمی بین هر یک از متغیرهای توافق و رضایت از زندگی با اضطراب مرگ مشاهده شد. هر یک از متغیرهای روان رنجورخویی و باوجدان بودن نیز با اضطراب مرگ رابطه مستقیم و مثبتی داشت. بر اساس یافته ها، روان رنجورخویی، برون گرایی، انعطاف پذیری و توافق، به صورت غیر مستقیم و با واسطه رضایت از زندگی، با اضطراب مرگ رابطه معنی داری را نشان داد. نتیجه گیری: رضایت از زندگی در ارتباط با هر یک از عوامل روان رنجورخویی، برون گرایی، انعطاف پذیری و توافق با اضطراب مرگ در سالمندان نقش میانجی گری ایفا می کند. بنابراین، افزایش رضایت از زندگی با کاهش اضطراب مرگ در سالمندان همراه است. همچنین، نتایج به دست آمده تأییدی بر مفروضه های نظریه Erikson مبنی بر رابطه رضایت از زندگی و پذیرش واقعیت مرگ در سالمندی می باشد.
۱۴۳.

کمیت و کیفیت زمان در شعر «باد ما را خواهد برد» فروغ فرخزاد

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: زمان کمی زبان کیفی کیفیت زمان کمیت زمان مرگ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۷ تعداد دانلود : ۳۶۱
مقوله ی زمان یکی از درگیری های انسان معاصر است و به دلیل ترکیب چند وجهی و استعاری اش به دشواری می توان تعریفی از آن ارائه داد. از میان شاعران زن ایرانی کسی که بیش از همه به طور هستی مدارانه به زمان پرداخته، فروغ فرخزاد است. از میان مجموعه اشعار وی، دو دفتر آخر او بازتاب گسترده ای از مفهوم «تنهایی ابدی» انسان و چالش آشتی ناپذیرش با جنبه ی دلهره آور زمان را در بر دارد. در این مقاله سعی شده است با دیدی نو در باب زمان به بررسی شعر « باد ما را خواهد برد» فروغ فرخزاد بر اساس نظریه ی «کمیت و کیفیت زمان» پرداخته شود. طبق نتایج و رهیافت های این پژوهش، بخش ابتدائی شعر «باد ما را خواهد برد» حاکی از پیامدهای بُعد طولی و خطی زمان است که کمیت زمان را در پی دارد. ولی صحنه پردازی ها و توصیفات بخش انتهایی شعر ما را با تاویل های متفاوتی رو به رو می کند که به قصد تجسم همین دم مطرح شده است و به کیفیت زمانی می انجامد. این پژوهش ضمن ارائه ی کلیاتی در باب کمیت و کیفیت زمان، با استناد به سخنان هایدگر و کوندرا به خوانش شعر «باد ما را خواهد برد» فرخزاد می پردازد.
۱۴۴.

گذر عمر در آیینه ی نهج البلاغه و آموزه های مشترک در شعر حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: دنیا عمر گذر عبرت مرگ نهج البلاغه حافظ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰۴ تعداد دانلود : ۴۷۳
توجه به مضمون گذر عمر در نهج البلاغه و شواهد و مضامین مشترک آن در شعر شاعران، به عنوان ترجمانی دلنشین و مجلایی لطیف و شاعرانه برای این موضوع، می تواند از برجسته ترین عوامل زدودن غفلت و بیداری و پویایی انسان به شمار آید. از میان خیل شاعران شیرین سخن، شعر حافظ که خود را دلباخته شحنه نجف می داند، دارای لطفی دیگر است. به تعبیر امیر بیان علیه السلام ، نَفَس های انسان گام های او به سوی مرگ است؛ « نفس المرء خطاه الی اجله »؛ [i] بنابر این غفلت از سرمایه بی بدیل لحظه های عمر، زیانی جبران ناپذیر در پی خواهد داشت؛ توجه به این حقیقت، نحوه ی نگرش انسان را به حیات، واقعی و متناسب با هدف آفرینش او می سازد و آثاری سازنده و شگرف در نیکبختی وی دارد. لازمه ی تبیین این موضوع، توجه به عوامل مهمی است، که ارتباط تنگاتنگ با مسأله «گذر عمر» دارد. از این رو پژوهش حاضر تحت عناوین: «گذار پرشتاب عمر»، «یاد مرگ»، «عبرت از پیشینیان»، «گذرگاه پرآشوب دنیا»، «حسرت و اندوه بر عمر از دست رفته»، و «بهره گیری از عمر باقی مانده»، از دیدگاه امیرمؤمنان علیه السلام در نهج البلاغه به این موضوع پرداخته، و ذیل هر مبحث، ابیاتی از حافظکه در عباراتی لطیف و شاعرانه بیانگر مضمونی مشترک است، گزینش و ارائه گردیده است.
۱۴۵.

راه کارهاى آموزش مفهوم مرگ به کودکان با تکیه بر قرآن و روایات اسلامى(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مرگ راهکار آموزش طفره قصه تشبیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۱ تعداد دانلود : ۳۳۸
مرگ رخدادى عظیم در زندگى بشر است و انتقال از سرایى به سراى دیگر است. هرگز این رخداد براى بشر خوشایند نیست، اما بااندک تأمل، سرنوشت عقوم بشر است که باید خود را براى آن آماده ساخت. ازاین رو، به کارگیرى راه کارهاى صحیح براى آموزشمفهوم «مرگ» به کودکان، به مثابه گذاشتن سنگ بناى سلامت فرد و اجتماع است. راه کارهاى صحیحى که باید مبتنى بر تأمل، متکىبر مبانى فلسفى اسلام و فراخور سن آنها باشد. این مقاله با روش توصیفى تحلیلى در پى آن است تا با استناد به قرآن و منابع دینى و با تکیه بر برهان «خلف»، راه کارهایى مؤثربراى آموزش مفهوم «مرگ» به کودکان ارائه دهد. نتایج مبیّن آن است که در گام اول، آموزش مفهوم «مرگ» به کودکان، باید مبتنى برطفره رفتن و اجتناب از بسط مفاهیم مربوط به مرگ باشد، و در گام هاى بعد، مربى باید از طریق روش هایى مانند «تشبیه» و «مشاهدهچرخه حیات و ممات در طبیعت» استفاده کند.
۱۴۶.

تردد خداوند در قبض روح مؤمن؛ بررسی حدیث قدسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: حدیث تردد مرگ قبض روح کراهت از مرگ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۵۶ تعداد دانلود : ۵۷۲
بر اساس حدیث تردد، خداوند در هیچ امری همچون قبض روح مؤمن تردید روا نمی دارد؛ زیرا ازیک سو، دیدار مؤمن را دوست دارد که تنها با قبض روح او ممکن است. از سوی دیگر، مؤمن از مرگ کراهت دارد و خداوند نیز به ناخشنودی مؤمن راضی نیست. ازاین رو، خداوند در قبض روح او مردد می شود. دانشمندان اسلامی، در پاسخ به این اشکال که معنای تردد خداوند، با توجه به حکمت و علم و قضای تغییرناپذیر او چیست و چگونه در خداوند راه پیدا می کند، احتمالات متعددی را مطرح کرده اند که برخی از آنها، مبتنی بر کارکرد مجازی و کنایی تردد و برخی بر اساس کاربرد حقیقی این واژه است. این مقاله با رویکرد تحلیلی می کوشد ضمن بررسی این پاسخ ها و بیان نکات پیرامونی، به تردید مؤمن از مرگ، کراهت او از آن و نیز کراهت خداوند از ناخشنودی بنده خود، که مسائل قابل تأملی در این روایت اند، بپردازد.
۱۴۷.

جستجوی معنای زندگی در اندیشه ابن سینا و ابن عربی درباره مرگ و معاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مرگ معاد معنای زندگی ابن سینا ابن عربی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۳ تعداد دانلود : ۵۱۲
دو مسئله مرگ و معاد نقش انکار ناپذیری در تبیین معنا برای زندگی دارند. این مقاله با روشی تحلیلی تطبیقی، ضمن تحلیل مواضع ابن سینا و ابن عربی در این باره، مواضع وفاق و خلاف گفتار آنان را می کاود. در نگاه هر دو، زندگی این جهانی انسان بدون باور به معاد و جاودانگی و وصول به سعادت ابدی، نه هدفی معقول، نه ارزش چشمگیر و نه کارکرد قابل دفاعی دارد. گرچه هر دو بر مسائلی چون نگاه خوشبینانه به مرگ، وابستگی تام حیات پس از مرگ به زندگی این جهانی، باور به دو بعد جسمانی و روحانی معاد اتفاق نظر دارند، جدای از اینکه ابن سینا با روشی عقلی و ابن عربی با تلفیقی از دو روش شهود و نقل آیات و روایات مسئله را می کاوند، در مسائل دیگری چون نوع تلّقی از معاد جسمانی، تبیین تناسب دو نشئه وجودی انسان، بحث خلود و برخورد با مسئله هراس از مرگ، با دو نگاه متفاوت از جانب این دو اندیشمند مواجهیم
۱۴۸.

تحلیل فلسفی معنای مرگ ارادی از دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ملاصدرا مرگ مرگ ارادی عقل عملی کثرت نوعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷۲ تعداد دانلود : ۱۰۲۴
مسأله ی محوری مقاله ی حاضر، معنا و ماهیت مرگ ارادی از دیدگاه ملاصدراست. ازنظر ملاصدرا مرگ ارادی به معنای دست کشیدن نفس از به کاربردن حواس ظاهری است. او معتقد است ادراک حسی صلاحیت ادراک امور آخرت را ندارد؛ لذا انسان قبل از مرگ طبیعی قادر است با استفاده از حواس باطنی به امور آخرت آگاهی پیدا کند. در میان ادراکات باطنی، ادراک خیالی در فلسفه ی ملاصدرا اهمیت فراوانی دارد و به اثبات عالم آخرت و عالم برزخ منجر می شود. در مرگ ارادی ادراک خیالی قادر است فارغ از تعلقات دنیوی و مزاحمت های ادراک حسی، با تأثر از صورت های عقلی، به صورتگری پرداخته، حقایق جهان ملکوت و عالم غیب را تمثل دهد. این مهم در اثر تعالی وجودی نفس و تبدل نشئه ی دنیوی انسان به نشئه ی اخروی و ارتقای مرتبه ی ادراکی صورت می گیرد>. >ملاصدرا مرگ ارادی را به گونه های مختلف تقسیم می کند که در این جستار سعی شده با تأکید بر نگرش وجودی ملاصدرا، کثرت نوعی انسان، و عقل عملی، گونه های مرگ ارادی تحلیل فلسفی شود. تحلیل فلسفی مرگ ارادی، براساس سه گانه ی یادشده، در پژوهش دیگری سابقه نداشته است.
۱۴۹.

بررسی جزایی خودکشی و دعوت به خودکشی در قانون جرایم رایانه ای

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: خودکشی اتانازی قتل عمد مرگ جرایم علیه اشخاص

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴۴ تعداد دانلود : ۷۳۴
یکی از خشونت ترین رفتارهایی که انسان می تواند علیه خود انجام دهد خودکشی نام دارد در خودکشی بزهکار و بزه دیده یک نفر است وحدت قاتل و مقتول ، این پدیده اجتماعی امروزه گسترش فراوان در سطح جامعه و جهان به خود اختصاص داده است بررسی خودکشی علل و عوامل مختلفی دارد. خودکشی یعنی اقدام علیه خود به گونه ای که باعث مرگ خود انسان می شود خودکشی یا انتظار یک عمل مزموم در قوانین و چه در فقه اسلامی از گذشته بوده و هست نه تنها در کشور ما بلکه اکثریت کشورهای مختلف خودکشی ار در دود می دانند البته که در بحث قوانین خودکشی مادر قانون جزای خلاء قانونی داریم اما سابقه فقهی در این مورد بسیار قوی است و آیات و روایات مستدل در این مورد بسیار به چشم میخورد باید بین خودکشی و قتل عمد قائل به تفکیک شد و برای هر یک تعریف جداگانه را بیان کرد قتل عمد اینکه کسی با اختیار در حالی که عاقل ، بالغ ومختار است سلب حیات از انسان بی گناه زنده دیگر را از طریق معین در قانون انجام میدهددر اقع در قتل عمد و طرف وجود دارد جانی ومجنی علیه در حالی که در خودکشی یک طرف وجود دارد جانی و مجنی علیه یا بزه کار و بزه دیده یک نفر هست قتل رادرواقع دیگرکشی گویند البته صحبت در قتل بسیار و بحثی مفصل دارد در خودکشی در حالی که انسان عاقل ،بالغ و مختار است به دلایل قصد سلب حیات خود رادارد.
۱۵۰.

یاد مرگ و آثار آن از دیدگاه قرآن و روایات

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مرگ قیامت یاد مرگ مرگ و قرآن آثار مرگ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵۰۹ تعداد دانلود : ۱۸۸۷
خداوند روح انسان را جاودانه قرار داده و انسان به واسطه مرگ با سیر تکاملی به سوی جهان آخرت انتقال می یابد. به همین خاطر انسان نباید این تکامل را نادیده بگیرد و لازم است در این دنیا خود را برای سرای جاودانه آماده کند. علت ترسیدن کافران از مرگ، اعتقاد نداشتن به قیامت و انکار آن است و اینکه مرگ را به معنای نابودی می دانند. بنابراین عوامل مختلفی همچون نداشتن شناخت صحیح از مرگ، نداشتن ایمان، ارتکاب گناهان، فراهم نکردن توشه سفر برای آخرت باعث وحشت از مرگ می شود و هر اندازه ایمان و عمل، بیشتر باشد ترس از آن کاهش می یابد. و یاد مرگ هم طبق آموزه های دینی اثرات مهم و غیر قابل انکار بر زندگی فردی، اجتماعی، دنیایی و اخروی می گذارد.
۱۵۱.

تأملی بر مرگ و معنابخشی آن به زندگی در حکمت صدرایی و اگزیستانسیالیسم الحادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مرگ هستی جاودانگی معنای زندگی حکمت صدرایی اِگزیستانسیالیسم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰۵ تعداد دانلود : ۵۱۳
اگزیستانسیالیسم الحادی با رویکردی این جهانی به تحلیل انسان پرداخته و با نفی متافیزیک، وجود روح انسانی را منتفی می داند؛ انسان دارای وجودی تصادفی و متناهی است و خود باید معنا بخش زندگی رو به مرگ خویش باشد. سرانجام این زندگی عبث و بیهوده، مرگی است که همه ی تلاش بشر برای فرار از نابودی و نیل به جاودانگی را محکوم به یاس و ناامیدی می کند. اما در حکمت صدرایی انسان متشکل از جسم میرا و روح نامیرا است و شخصیت حقیقی انسان، روح جاودانه ی اوست. روح با هدف تعالی و پس از طی مراحل کمال و بی نیازی از جسم مادی آن را رها کرده و به حیات ابدی خویش ادامه می دهد، تا مرگ سرآغازی باشد بر زندگی حقیقی، رهیدن از قفس تن و همچنین ارمغان آور امید و بیداری در انسان . در این مقاله بر آنیم تا با تبیین ماهیت مرگ، به بررسی و مقایسه نقش مرگ در معنابخشی به زندگی از نگاه این دو مکتب بپردازیم.
۱۵۲.

خاستگاه ادبیات و مسئله تناهی از منظر موریس بلانشو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ضد نظریه خاستگاه ادبیات مرگ تناهی غیاب نیهیلیسم ایلیا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۹ تعداد دانلود : ۵۸۵
موریس بلانشو، فیلسوف و ادیب فرانسوی، علی رغم آن که در زمانه خود شخصیتی کمتر شناخته شده به شمار می رفت، اما آثارش از نیمه دوم قرن بیستم تا به امروز مورد توجه فلاسفه و منتقدان ادبی واقع شده است. آنچه نوشته های بلانشو را متمایز می سازد، رویکرد قطعه وار او در قبال فلسفه و ادبیات است که بیش از آنکه به تدوین نظریه های فلسفی و ادبی بینجامد، منجر به ضد-نظریه و در نتیجه بینشی غیرسیستماتیک به این دو حوزه شده است. از چشمگیرترین جنبه های اندیشه بلانشو، بحث در باب نسبت غریبی است که او میان خاستگاه ادبیات و مسئله تناهی و مرگ برقرار می سازد. جستارحاضر، در پی خوانش آراء بلانشو در خصوص ادبیات، به مسئله تعریف ناپذیریِ آن و سپس خاستگاه ادبیات می پردازد و از خلال تحلیل دیدگاه بلانشو در باب مرگ، نسبتِ این دو موضوع را به بحث و بررسی می گذارد. چنان که خواهیم دید، تصور بلانشو در خصوص تناهی و نیهیلیسم را می توان به نحوی ناسازنما برسازنده ی راز ابهام ادبیات و خاستگاه آن تلقی کرد.
۱۵۳.

آموزه های تعلیمی مرگ اندیشی در رمان کلیدر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مرگ کلیدر محمود دولت آبادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷۱ تعداد دانلود : ۴۹۳
رمان کلیدر ، اثر محمود دولت آبادی، آمیزه ای از آموزه های گوناگون اخلاقی و دینی است. هدف مقاله حاضر واکاویی آموزه های تعلیمی مبتنی بر مرگ اندیشی و پاسخ به پرسش چگونگی بازتاب و بیان این آموزه در بزرگ رمان فارسی است. مقاله به روش مطالعه موردی و به صورت کتابخانه ای فراهم آمده است. مرگ در این رمان دو چهره زشت و زیبا دارد؛ چهره زشت آن با نیستی و نابودی و چهره زیبای آن با شرافت، شکوهمندی و حرکت آفرینی همراه است. این دو سیمای مرگ تدریجی در داستان رخ می نمایند. در قسمت های پایانی داستان، چهره کریه مرگ با ناشایست ترین رفتار عباس جان، پدرکشی، در انگاره و نگاه قاتل پدر، و چهره زیبای آن در شایسته ترین اندیشه و رفتار گل محمد، مبارزه رویارو علیه اربابان ظلم خودنمایی می کند. نتایج حاصل بیانگر آن است که در کلیدر دو رویکرد متفاوت مرگ گریزی و مرگ طلبی در قالب شهادت و پاسداری از آرمان ها وجود دارد. جلوه های تعلیمی مرگ اندیشی در کلیدر عبارت است از: غنیمت شمردن فرصت دنیا، ترغیب کننده نیکی، ترک گناه، آرامش بخشی، حیات بخشی و برترین نوع مرگ، کشته شدن برای پاسداشت آرمان های الهی است. در پایان، این نتیجه حاصل می شود که آموزه های کلیدر مبتنی بر معرفت افزایی در خصوص مرگ است و تلاش می کند با بیان غیرمستقیم و هنرمندانه و بهره گیری از کهن الگوی مرگ، آگاهی و شناخت نظری مخاطب را افزایش دهد.  
۱۵۴.

سنخ شناسی تصویر از مرگ و فرایندهای رویارویی با آن؛ مورد مطالعه: شهروندان گیلانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سنخ شناسی مرگ مرگ اندیشی مرگ هراسی استان گیلان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴۱ تعداد دانلود : ۴۸۲
مرگ امری پیچیده است و افراد از فهم محتوای آن عاجزند. یکی از دلایل مرگ هراسی، ناشناخته بودن و ابهام آن است. هدف این مقاله سنخ شناسی و فهم پدیده مرگ بین مردم استان گیلان است و در آن، با تکیه بر روش کیفی و نمونه گیری هدفمند از مصاحبه های نیمه سازمان یافته و فردی با 50 نفر از شهروندان استان گیلان استفاده شده است؛ سپس تحلیل مصاحبه ها به شیوه نظریه زمینه ای انجام شد. برمبنای یافته های پژوهش بیشتر مصاحبه شوندگان به جهان پس از مرگ باور داشتند؛ اما برخی روایت دینی و گروهی روایت اخلاقی از مرگ داشتند. از لحاظ ایماژ یا تصویر از مرگ نیز آنها به چهار گونه تقسیم شدند: آخرت اندیش، فنااندیش، ابهام اندیش و انطباق اندیش. درباره دلایل مرگ هراسی نیز برخی مصاحبه شوندگان در گونه سازگارند و از مرگ هراسی ندارند؛ اما بعضی به دلایل پیامدی، برخی به دلایل جدایی و گسست از این دنیا و گروهی دیگر به دلیل نداشتن شناخت و ابهامات ناشی از مرگ دستخوش مرگ هراسی اند. مفهوم مرکزی دلایل مرگ هراسی در این پژوهش، «نیستی و ناشناختنی بودن مرگ» است.
۱۵۵.

بررسی تطبیقی مرگ اندیشی از دیدگاه آگوستین قدیس و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مرگ مرگ اندیشی گناه گناه نخستین آگوستین ملاصدرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۲ تعداد دانلود : ۶۲۵
مرگ از مسائل مشترک همه ی انسان ها است. بررسی تطبیقی این مسأله از دیدگاه آگوستین و ملاصدرا، گامی مؤثر در راستای فهم ما از مرگ اندیشی است. آگوستین با توجه به آموزه های مسیحی، به ویژه تعالیم پولس، مرگ را بر مبنای گناه نخستین و دیگر گناهان، تبیین کرده حتی گناه را علت مرگ می داند. به دیده او آفرینش انسان به گونه ای بود که اگر گناه نمی کرد از زندگی جاودان برخوردار می شد؛ اما با آن گناه نخستینِ آدم و حوا، چون نطفه ی نسل بشر نیز در آنان وجود داشت، مجازات مرگ به گونه ای عادلانه همه را در برگرفت. اما ملاصدرا تأثیر گناه نخستین را نمی پذیرد، هرچند با آگوستین هم عقیده است که گناهان ارادی انسان می تواند باعث مرگ نفس شود. علاوه بر این ملاصدرا با توجه به نظریه حرکت و تحول جوهری، مرگ طبیعی را نیز مرحله ای از کمال وجودی انسان می داند. و اما این دو، به رغم اختلافات، بر ویژگی های مشترک مرگ طبیعی مانند ضروری بودن، همگانی بودن و لطف بودن، تأکید دارند. همچنین بر مرگ ارادی به معنی تزکیه ی نفس و ریشه کن کردن هواهای نفسانی و قطع تعلق نفس از بدن به اراده ی سالک و جلوه های آن تصریح دارند. آنها مرگ را هم آغاز یک زندگی نو و هم وسیله ی وصال به محبوب ازلی می دانند.
۱۵۶.

تأملی تطبیقی بر دیات صدمات خطایی مسری و غیر مسری در فقه و حقوق کیفری (نقد و پیشنهاد اصلاح ماده 539 قانون مجازات اسلامی)(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: تداخل جنایات سرایت مرگ ماده539 ق.م.ا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۹۵ تعداد دانلود : ۷۰۵
صدمات متعدد می تواند ناشی از ضربه واحد یا ضربات متعدد باشد که در فرض سرایت و عدم سرایت از چهار فرض خارج نیست: 1. هیچ یک از صدمات سرایت نکند؛ 2. همه صدمات باهم سرایت کرده و منجر به جنایت جدید شوند؛ 3. برخی از صدمات سرایت کرده و موجب آسیب بزرگ تر گردند. و 4. برخی از صدمات سرایت کرده و موجب مرگ مجنی علیه گردند. قانون گذار در مقام وضع تعیین دیه فرض اول و دوم، همسو با مبانی فقهی به ترتیب حکم به تعدد دیات (538 ق.م.ا) و تداخل دیات (صدر بند «ب» 539 ق.م.ا) کرده است. همچنین چگونگیِ تعیین دیه در فرض سوم و چهارم، در ادامه بند «ب» ماده 539 ق.م.ا. بیان کرده است؛ هرچند حکم قانون گذار در مورد فرض سوم، مطابق با مبانیِ فقهی است، اما در مورد فرض چهارم با نقدهای جدّی مواجه است. مقاله حاضر درصدد است، اصل مباحث را پیرامون فرض چهارم بر اساس تفکیک میان ضربه واحد و ضربات متعدد متوالی و غیرمتوالی طرح نماید و بر خلاف ماده قانونی اثبات کند که در فرض سرایت برخی از صدمات و مرگ مجنی علیه تنها دیه نفس لازم است و نیازی به محاسبه صدمات غیر مسری نیست؛ مگر در مواردی که ضربات متعدد با فاصله زمانی باشد.
۱۵۷.

مرگ، قیامت و امور آخرتی در آثار عرفانی امام خمینی(س)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مرگ قبر برزخ شفاعت قیامت و معاد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۳ تعداد دانلود : ۵۶۸
اعتقاد به معاد و قیامت، یکی از اصول مسلّم ادیان توحیدی و به خصوص دین اسلام است؛ به طوری که نزدیک به یک سوم آیات قرآن به معاد اختصاص یافته است. مفسران آیات قرآن را حمل بر ظاهر آن ها نموده، آن ها را انذار، وعده ووعید خداوند می دانند؛ اما عارفان با توجه به تأویل آیات، باطن آن ها را گویای مفاهیم دیگری می دانند. در همین راستا، امام خمینی نیز آیات معاد را تأویل نموده است؛ او قبر را عبارت از ملکات انسان و فشار قبر را نیز ملکات ناشایست انسان می داند که پس از مرگ برای انسان کشف خواهد شد. ایشان نیز پیرو حکما و عرفا، بهشت و جهنم را بنا به قاعده امکان اشرف، اکنون موجود دانسته، فنای در ذات احدیت را قیامت کبرا و خروج سالک از افق تعینات در قوس صعود را یوم القیامه می داند. این پژوهش، با مروری بر آثار عرفانی امام، سعی در تبیین دیدگاه ایشان در مورد امور آخرتی از قبیل قبر، برزخ و قیامت دارد.
۱۵۸.

ملاصدرا و مسئله مرگ(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ملاصدرا مرگ تبیین های فلسفی مرگ طبیعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۷ تعداد دانلود : ۴۵۳
تبیین و تحلیل مسئله مرگ از دغدغه های همیشگی برخی فیلسوفان از جمله ملاصدرا بوده است و او نیز کوشیده است از منظر فلسفی آن را تبیین کند. به یقین مبانی فکری هر فیلسوفی در تحلیل فلسفی او از مرگ تأثیرگذار است و لوازم و پی آمدهای خاصی را نیز در پی دارد. این مقاله می کوشد چیستی، چرایی و چگونگی مرگ را از منظر ملاصدرا بکاود و پس از تبیین مبانی فلسفی او همچون حرکت جوهری و رابطه نفس و بدن، آثار و لوازم تحلیل او را از مرگ روشن سازد. طبیعی بودن، ضرورت، حقانیت و وجودی بودن مرگ و نیز فناناپذیری انسان با مرگ، عمومی بودن مرگ و نیز کراهت از مرگ از آموزه های دینی هستند که با مبانی صدرایی تبیین بهتری می یابند. البته برخی آموزه های دینی نیز وجود دارند که با تبیین صدرایی ناسازگار می نمایند. پایان بخش این مقاله بررسی دو مورد از این گونه آموزه ها، یعنی آموزه دینی رجعت و استکمال برزخی است.
۱۵۹.

گونه شناسی منشاء مرگ در اساطیر جهان

کلیدواژه‌ها: اسطوره مرگ انسان خدا گونه شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۲ تعداد دانلود : ۵۸۱
اسطوره ها که به نحوی حکایتِ ورود عناصر مینوی (خیر یا شرّ) به ساحت انسانی هستند، مضامین متفاوتی را به تصویر می کشند و سخنان بسیاری را می توان از آن ها استنباط کرد. در این میان، اسطوره هایی وجود دارد که به منشاء اموری همچون منشاء جهان، منشاء انسان، منشاء داروها، منشاء گیاهان و منشاء حیوانات و... می پردازند، مرگ نیز بخشی از این سنخ را به خود اختصاص می دهد. اسطوره های منشاء مرگ دارای انواع گوناگون و لایه های متفاوتی هستند و در میان فرهنگ های مختلف می توان نشانه هایی از آن ها را یافت. از این جهت، تحقیق در گونه شناسی چنین اسطوره هایی می تواند راه را برای تحلیل دقیق تر اسطوره های ملل هموارتر سازد و هدف از این تحقیق نیز رسیدن به گونه شناسی اسطوره های منشاء مرگ در اساطیر اقوام و ملل مختلف است. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی و با رویکردی تطبیقی نشان دهنده آن است که این اسطوره ها به دو نوع انسان مدار (انسان آگاهانه یا ناآگاهانه موجب ورود مرگ به زندگی می شود) و غیرانسان مدار (موجودی غیرانسانی موجب چنین رخدادی می گردد) تقسیم می شوند که هر یک از این دو گونه نیز دارای تقسیمات متفاوتی هستند.
۱۶۰.

مرگ از دیدگاه ابن سینا و فلوطین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن سینا فلوطین مرگ زندگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۸ تعداد دانلود : ۴۴۰
فلسفه مرگ و اضطراب ناشی از آن، یکی از معماهای حیات بشری و از جمله مسائلی است که گفت وگوهای بسیاری میان متفکران مختلف برانگیخته است. در این میان ابن سینا و فلوطین از جمله فیلسوفانی هستند که نظریات متفاوتی در این باره ارائه داده اند و معتقدند نوع نگاه آدمی به فلسفه آفرینش و معنای زندگی، ارتباط مستقیمی با برداشتِ وی از مرگ دارد و بدون دستیابی به فلسفه حیات نمی توان درک درستی از مرگ داشت؛ ازهمین رو، میان معنای زندگی و مرگ ارتباط عمیقی وجود دارد. در این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی و با استناد به منابع معتبر، سعی شده دیدگاه ابن سینا و فلوطین درباره مرگ و زندگی بررسی شود. نتایج پژوهش نشان می دهد که به باور این دو متفکر، بدون تفسیر انسان و هستی نمی توان معنای درستی برای مرگ یافت و با توجه به تفاوت مبانیِ نفس شناسی از دیدگاه آنها، به دنبال یک هدف مشترک، که همان رسیدن به خداست، می توان درک متفاوتی از زندگی و مرگ داشت.