بازنمایی «لکه»، با تکیه بر وجه استعاری «چشم» و «نگاه خیره» در رمان شهری که زیر درختان سدر مرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد و نظریه ادبی سال ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
101 - 123
حوزه های تخصصی:
دستاوردهای «ژک لکان» در زمینه روان کاوی ساختاری، انقلاب بزرگی در حوزه نقد پسامدرن به وجود آورده است. «نگاه خیره» و «چشم» از ایده های کلیدی لکان به شمار می رود. به عقیده او نگاه خیره میل ناممکن ناخودآگاه را می نمایاند؛ درحالی که چشم ماهیت بصری دارد و به خودآگاه اشاره می کند. امکان مرئی شدن شیء در زیر نگاه خیره، «لکه» ای را در نظم تصویری برجای می گذارد. لکه هر لحظه تصویر را به کام خود می کشد و سوژه را مضطرب می کند. از میان نویسندگان ایرانی آثار خسرو حمزوی از جایگاه ویژه ای برخوردار است. فهم جایگاه این نویسنده بدون بررسی رمان شهری که زیر درختان سدر مرد ، از منظر روان کاوانه میسر نخواهد شد. هدف از نگارش مقاله حاضر تحلیل رمان یادشده با به کار گیری نظریه لکان و با محوریت مفاهیم «نگاه خیره»، «چشم»، «ابژه مفقود»، «دیگری بزرگ»، «همان انگاری» و «لکه» است. طبق نتایج به دست آمده شخصیت «جریر» در قالب ابژه تماشا کارگزاری مشابه «ابژه مفقود» دارد. نگاه سوژه کیان به دنبال چیزی می گردد که در ورای تصویر گمشده است؛ ولی تصویر در زیر نگاه جریر به لکه مبدل می شود. رمان یادشده به لحاظ پیچیدگی روانی شخصیت ها قابلیت بررسی از جنبه های روان کاوانه را دارد و نظریه لکان الگوی مناسبی برای بررسی این اثر است.