مطالب مرتبط با کلیدواژه

کثرت نوعی


۱.

کثرت نوعی انسان از منظر ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اتحاد عاقل و معقول وحدت نوعی کثرت نوعی حرکت وجودی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۴۰ تعداد دانلود : ۱۱۰۷
ملاصدرا برپایه نگرش وجودی و نظریه حرکت وجودی و اتحاد عاقل و معقول، اندیشه وحدت نوعی انسانها را انکار نموده و انسانها را بحسب فطرت ثانی و نشئه باطنی دارای انواع گوناگون دانسته است؛ انواعی که هر یک بلحاظ وجودی و معرفتی احکام انحصاری و مختص به خود دارند. از سوی دیگر اطوار گوناگون انسان در حکمت متعالیه، با مقامات انسان در دین ارتباطی تنگاتنگ دارند. دین مراتب و مقاماتی را برای انسان مطرح میکند که صرفاً با تحول وجودی قابل دسترسی، تبیین و فهم است و انواع انسانی در حکمت متعالیه نیز با مقامات انسانی در دین چون رضا و خلیفه الهی قابل تبیین و تفسیر است. نکته اینجاست که در این تعامل، دین در حد مؤید تنزل نمییابد و حکمت متعالیه نیز با حفظ نگرش وجودی به کلام تبدیل نمیشود. ملاصدرا در آثاری چون اسرار الا~یات از این تعامل در تبیین انواع انسانی بهره میگیرد. این جستار درصدد آنست تا کثرت نوعی انسان را از نظر ملاصدرا اثبات نماید و قلمرو و گونه های آن را تبیین کند.
۲.

تحلیل فلسفی معنای مرگ ارادی از دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ملاصدرا مرگ مرگ ارادی عقل عملی کثرت نوعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷۳ تعداد دانلود : ۱۰۳۱
مسأله ی محوری مقاله ی حاضر، معنا و ماهیت مرگ ارادی از دیدگاه ملاصدراست. ازنظر ملاصدرا مرگ ارادی به معنای دست کشیدن نفس از به کاربردن حواس ظاهری است. او معتقد است ادراک حسی صلاحیت ادراک امور آخرت را ندارد؛ لذا انسان قبل از مرگ طبیعی قادر است با استفاده از حواس باطنی به امور آخرت آگاهی پیدا کند. در میان ادراکات باطنی، ادراک خیالی در فلسفه ی ملاصدرا اهمیت فراوانی دارد و به اثبات عالم آخرت و عالم برزخ منجر می شود. در مرگ ارادی ادراک خیالی قادر است فارغ از تعلقات دنیوی و مزاحمت های ادراک حسی، با تأثر از صورت های عقلی، به صورتگری پرداخته، حقایق جهان ملکوت و عالم غیب را تمثل دهد. این مهم در اثر تعالی وجودی نفس و تبدل نشئه ی دنیوی انسان به نشئه ی اخروی و ارتقای مرتبه ی ادراکی صورت می گیرد>. >ملاصدرا مرگ ارادی را به گونه های مختلف تقسیم می کند که در این جستار سعی شده با تأکید بر نگرش وجودی ملاصدرا، کثرت نوعی انسان، و عقل عملی، گونه های مرگ ارادی تحلیل فلسفی شود. تحلیل فلسفی مرگ ارادی، براساس سه گانه ی یادشده، در پژوهش دیگری سابقه نداشته است.
۳.

تبیین متافیزیکی زیست نوع های انسانی از دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نوع های انسانی سبک زندگی کثرت نوعی اسفار اربعه ملاصدرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۷ تعداد دانلود : ۳۰۵
ملاصدرا و شارحان فلسفه او، ملهم از قرآن و عرفان و به مدد نگرش وجودی از زیست نوع های انسانی گوناگونی سخن گفته اند. پرسش جستار حاضر این است: چگونه ملاصدرا زیست نوع های انسانی متکثر را تبیین می کند؟ برون داد و نتایج به دست آمده عبارتند از: 1. بنابرمبانی هستی شناختی و انسان شناختی ملاصدرا، انسان وجودی است که در عین وحدت، متکثر و ذو وجوه است. ملاصدرا با استمداد از قرآن، ده مقام انسانی و با الهام از میراث عرفانی، هفت زیست نوع انسانی، و با مدد نگرش وجودی اش، سه زیست نوع کلان برای انسان در نظر می گیرد2. از دیدگاه صدرا راه رسیدن به مقامات انسانی گذر از سفرهای چهارگانه عرفانی است؛ 3. انسان، برخلاف دیگر موجودات عالَم، مقام معلوم و حدیقف ندارد، از اینرو نمی توان او را را در ده، هفت، یا عدد معینی از این زیست نوع ها منحصر کرد مگر اینکه بگوییم کلیات زیست نوع های انسانی به اعتباری، هفت، ده، یا صد مقام است. علاوه بر این به دلیل وجود زیست نوع های متنوع نمی توان برای زندگی آدمی نسخه ای واحد با مختصاتی واحد در نظر گرفت.
۴.

بررسی اشتراک نوعی تکالیف از منظر دینی و فلسفی (با رویکردی انسان شناسانه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تکلیف دین فلسفه وحدت نوعی کثرت نوعی مبانی انسان شناسانه ملاصدرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۶ تعداد دانلود : ۱۸۸
در این پژوهش مسئله امکان تکلیف یکسان از منظر دین و فلسفه، با توجه به مبانی انسان شناسانه در منابع دینی و فلسفی مورد بحث قرار گرفته است. از آنجا که مسئله تکلیف یکسان پیوندی با وحدت و کثرت نوعی انسان دارد، بررسی دیدگاه دینی و فلسفی در اینباب میتواند راهگشا باشد. گرچه بزرگان ادیان و اکثر فلاسفه، طرفدار «وحدت نوعی» انسان هستند اما فلاسفه اصالت وجودی به «کثرت نوعی» معتقدند. از اینرو، اگرچه از نظر عملی، ادیان و عموم فلاسفه به یکسانی تکلیف پایبند هستند، اما بلحاظ نظری میتوان گفت که لازمه کثرت نوعی انسان، ناهمانندی تکلیف است. بنابرین بنظر میرسد در برخی موارد ناسازگاریهایی رخ دهد، مانند تعارض میان نظریه کثرت نوعی انسان در بیان ملاصدرا و التزام عملی وی به تکلیف یکسان. البته برای رفع این ناسازگاری میتوان به جنبه ثبات انسان با وجود حرکت جوهری و کثرت نوعی اشاره کرد. تعارض دیگر، میان آیاتِ دالّ بر تساوی ذاتی انسانها و آیات ِحاکی از تکلیف در حد وسع است که برای توجیه این دوگانگی نیز، میتوان به تفاوت میان مرحله جعل و مجعول تکالیف تمسک کرد.
۵.

وحدت یا تعدد نوعی نفوس و تأثیر آن در علوم انسانی با محوریت آرای ابن سینا، ملاصدرا و آیت الله فیاضی(مقاله پژوهشی حوزه)

تعداد بازدید : ۳۲۸ تعداد دانلود : ۲۰۶
«انسان و کنش های او» به عنوان موضوع علوم انسانی دارای جنبه هایی متفاوت است که شناخت هر یک از این جنبه ها می تواند تأثیر بسزایی در هر یک از دو بعد توصیفی و توصیه ای علوم انسانی داشته باشد. یکی از این جنبه ها که کمتر به آن پرداخته شده و تأثیر آن در علوم انسانی کمتر مورد بحث قرار گرفته است، وحدت یا کثرت نوعی نفوس انسانی است. در این مقاله ابتدا سه دیدگاه درمورد وحدت یا کثرت نوعی نفوس انسانی بیان شده و با توجه به اختلاف افراد انسانی در حدوث و بقا، دیدگاه «کثرت نوعی نفوس در حدوث و بقا» مورد پذیرش قرار گرفته است. سپس نشان داده شده است که پذیرش وحدت یا کثرت نوعی نفوس در بعد توصیفی علوم انسانی تأثیرگذار است و ازآنجا که بعد توصیه ای علوم انسانی مبتنی بر بعد توصیفی بوده و حتی این دو، دو روی یک سکه هستند، تأثیرگذاری این مبنا در علوم انسانی توصیه ای نیز مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. با توجه به اینکه از میان اقوال، کثرت نوعی نفوس در حدوث و بقا مورد پذیرش قرار گرفته، نشان داده شده است که پذیرش این مبنا در هر دو جنبه توصیفی و توصیه ای علوم انسانی تأثیرگذار بوده و باعث متفاوت شدن توصیه ها و توصیف ها دست کم در برخی از علوم انسانی مانند روان شناسی خواهد بود.
۶.

چالش دوگانگی وحدت یا کثرت نوعی انسان در آراء ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کثرت نوعی وحدت نوعی تنوع نفوس کثرت اکتسابی عوالم مختلف

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۷ تعداد دانلود : ۲۰۱
ملاصدرا انسان ها را در نشئة دنیایی، نوعی واحد قلمداد می کند و در عین حال، باطناً آنها را متکثر و متفاوت معرفی می کند و این تنوع باطنیِ انسان را آن به آن دانسته است. این بیانِ دوگانة وی در باب وحدت و کثرت انسان ها، شائبة التقاط در نظراتش را به همراه داشته و جمع این دو نظر را دشوار ساخته است. وی ملاک رایج بین حکماء برای رسیدن به نوع جدید را می پذیرد و وجود کمال اولی مانند نطق برای انسان را ملاکی برای پذیرش نوع واحد برای همة افراد انسانی نشان می دهد، اما از طرفی به دلیل حرکت جوهری، در هر لحظه انسان ها را دارای نوع جدید می داند. این ابهام در تعریف نوع که به واسطة عدم شکل گیری علم منطقِ مبتنی بر حکمت متعالیه است،کار را برای روشن ساختن ملاک نوع از نظر ملاصدرا دشوار کرده است. نویسنده برای یافتن پاسخ روشن به این مسئله بر اساس مبانی و تصریحات وی به عوامل کثرت نوع از نظر صدرا پرداخته است تا وجه جمعی بین این دوگانه بیابد، اما در نهایت می توان گفت هرچند ایدة کثرت نوعی انسان، طرحی روشن برخاسته از مبانی حکمت متعالیه است اما نمی توان این ایده را با تأکید ملاصدرا بر وحدت انسان ها در نشئة دنیا به وجه جمع مدللی رساند. وی نوع انسان را ناشی از افعال انسان، متکثر دانسته و در ابتدای خلقت واحد معرفی می کند اما در موارد دیگری انسان را پیش از خلقت کثیر می داند. همچنین وی به وحدت ظاهری در دنیا قائل بوده و کثرت را به یوم حشر حواله می دهد و این در حالی است که اگر باطن و حقیقت انسان یعنی نفس را در نشئة دنیا در نظر نگیریم، ملاک وحدت امری جز بدن عنصری نخواهد بود که در نظام صدرایی، قائل بودن به وحدت انسان ها مبتنی بر بدن عنصری، وجه معقولی به نظر نمی رسد.