مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
ملت
حوزه های تخصصی:
مفهوم جامعه بین الملل به گروهی از دولتها اشاره می کند که در منافع و ارزشهای خاصی سهیم هستند و در حفظ نهادهای بین المللی مشارکت می نمایند. نهادهایی که گفته می شود در ایجاد و حفظ نظم دارای نقش هستند، عبارتند از: حقوق بین الملل، دیپلماسی، سازمانهای بین المللی و موازنه قدرت. براساس این رویکرد، تلاشهایی که برای تقسیم دوگانه سیاست داخلی (جایی که در آن سلسله مراتب و نظم حاکم است) و روابط بین الملل (در شرایط وجود سیاست قدرت و حالت آشوب زدگی) صورت می گیرد، محکوم به شکست است.مکتب انگلیسی، مفهوم جامعه بین الملل را در کانون نظریه پردازی خود پیرامون روابط بین الملل مدرن قرار می دهد، اما این رویکرد کلی گرایانه است، زیرا تصویری از روابط بین الملل را در معرض نمایش می گذارد که در آن، کل از اهمیت بیشتری نسبت به اجزاء که دولتهای مستقل تشکیل دهنده آن هستند، برخوردار است.
فرهنگ و قومیت مدلی برای ارتباطات فرهنگی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"در این تحقیق به دنبال یافتن مدلی برای همبستگی اجتماعی و وحدت فرهنگی در ایران هستیم الگویی که براساس آن تنوع قومی و فرهنگی به عنوان چالشی در برابر همبستگی ملی قرار نگیرد و به فرصتی برای غنای فرهنگی جامعه تبدیل گردد. ابتدا دیدگاه های اساسی مربوط به فرهنگ، قومیت و ملت مورد بررسی قرار می گیرد و آنگاه مفاهیم مربوط به سیاست های میان و درون فرهنگی و آثار اجتماعی و سیاسی آنها را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهیم سیاست هایی که هرکدام در یک منطقه جغرافیای متولد شده اند و با حوادث تاریخی خاص آن جامعه پیوند خورده و مورد تجربه قرار گرفته اند. امکان تحقق هرکدام از سیاست های ارتباط فرهنگی در رابطه با اقوام مختلف موجود در ایران باید با توجه به همه ابعاد جغرافیایی، سیاسی، تاریخی و فرهنگی اجتماعی ایران باشد. از این رو، در این تحقیق سیاست های ارتباطات فرهنگی در خصوص ایران مورد ارزیابی قرار گرفته و مدل مناسبی (وحدت ساختاری و تکثر فرهنگی) ارائه شده است که موجب تقویت مفهوم ملت و یکپارچگی ملی و در عین حال تنوع و غنای فرهنگی می گردد.
"
"ایران جامعه موازی سیاست های ارتباطات فرهنگی فرهنگ قوم مشابه سازی ملت یکپارچگی
"
نقش ترجمه در تعاملات فرهنگی ایران و روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترجمه، تلاشی برای یکسان سازی دانش در سطح جهان و گامی است استوار به سوی ارتباط ملت ها، بنابراین ترجمه حرکتی اصیل و ریشه داراست . ترجمه در میان اقوام غیر هم زبان رابطه ای فرهنگی به وجود می آورد. در این زمینه وظیفه مترجم ، تجدید حیات یک ملت است که ملت ایران و ملت روسیه نیز در شمار این ملتهایند. در این نوشتار، نگارنده کوشیده با ذکر شواهدی چند ،از فعالیتهای مترجمان و محققان روس در باره ادب فارسی ونیز تلاش های محققان و مترجمان ایرانی در زمینه ادب روسی ، نقش ترجمه را در نزدیکی و دوستی دو ملت ایران و روسیه نشان بدهد. بررسی های انجام شده نشان می دهد که اساسی ترین نقش در ایجاد روابط فرهنگی میان ایران و روسیه را انجمن فرهنگی ایران و روسیه ایفا کرده است و از میان شاعران فارسی، خیام بیشترین توجه مردم روسیه را به خود معطوف داشته است و در میان ایرانیان نیز ، لف تالستوی و آنتوان چخوف از محبوبیت ویژه ای برخوردار بوده اند.
رویکردی نوین به رابطه جهان اسلام و مدرنیته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مفروض که جهان اسلام در مقابل مدرنیسم پویای اروپا اغلب به صورت واحدی ایستا به نظر می آید، پایه و مبنای فرضیه سازی های متعددی در باب رابطه اسلام و مدرنیته شده است. این مطلب بارها تکرار می شود که جهان اسلام باید از تاریخ دوران مدرن کنار گذاشته شود، زیرا مذاهب آن فرایند سیاسی-ایدئولوژیکی اروپا را طی نکرده و در نتیجه فرهنگی ماقبل مدرن است. در سال های اخیر نیز این فرضیه تکرار شده بدون اینکه کسی سعی کند صحت آن را از دیدگاه جامعه شناسی تاریخی به آزمون بگذارد. از نظر ما شواهد نشان دهنده آن است که جهان اسلام از اوایل قرن شانزدهم و با قدرت، به شکلی مستقل در ایجاد فرهنگ مدرن مشارکت کرده است، به گونه ای که در بسیاری از جنبه ها مشابهت های روشنی با تاریخ فرهنگ اروپا دارد.
مؤلفه های هویت ملی با رویکردی پژوهشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هویت ملی از عوامل اصلی پایداری نظام های سیاسی و اجتماعی است : لذا یکی از اهداف و حوزه های اصلی جامعه پذیری سیاسی در همه نظام های سیاسی را تقویت و باز تولید هویت ملی تشکیل می دهد. اما این امر مستلزم شناخت و ارزیابی دقیق وضعیت هویت ملی در هر نظام اجتماعی است. ولی برای این سنجش لازم است ابعاد، عناصر و مولفه ها و شاخص های هویت ملی تعیین تا امکان اندازه گیری علمی بوجود آید. هویت ملی دارای ابعاد جامعه ای ، تاریخی، جغرافیایی، فرهنگی و سیاسی است. که هر یک از ابعاد دارای مولفه ها و شاخص های خاص می باشند. در این مقاله سعی شده است این عناصر و شاخص ها تعیین و توصیف گردند، تا زمینه تدوین یک پرسشنامه برای انجام یک پژوهش فراهم آید.
پسامدرنیته و واکاوی دولت ملی دارای حاکمیت در نظریه های روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشته روابط بین الملل اساساً تحت سلطه گرایشات پوزیتیویستی - رئالیستی (و در شکل جدیدتر آن، نئورئالیستی) قرار داشت و بر این مبنا مفاهیمی را به عنوان مبنای تحلیل روابط بین الملل و سیاست جهانی ارائه می کرد. اما از دهه 1980 به بعد و متاثر از تحولات ناشی از ظهور رهیافت های پسا ساختارگرا و پسامدرنیست در عرصه علوم اجتماعی، علم روابط بین الملل نیز دستخوش تحولاتی نظری شد. تأکید متفکرانی که رویکرد پسامدرنیستی را در عرصه روابط بین الملل به کار بردند، بر این است که مفاهیم اساسی و پایههای تحلیل نظریه های روابط بین الملل اساساً بر ساخته هایی نظری هستند که رهیافت سنتی رئالیستی آنها را به مثابه واقعیت به عرصه تحلیل روابط بین الملل تحمیل کرد.
بررسی مفهوم جغرافیایی ملت و جایگاه آن در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش فراروی تلاش نموده است تا با کنکاشی جغرافیایی- سیاسی به بررسی و تتبع پیرامون موضوع ذیل بپردازد.
-بررسی مفهوم جغرافیایی ملت از نگاه جغرافیدانان سیاسی و اندیشمندان و محققان ایرانی و خارجی در خصوص موضوع مورد نظر
-مفهوم ملت در اندیشه ایرانیان از عهد قاجار تا دوره جمهوری اسلامی
-بررسی دیدگاه محققان ایرانی و خارجی در باب مفهوم ملت در ایران و علل و عوامل توفیق و عدم توفیق آن از ابتدا تا عصر حاضر
بازخوانی نظم برخاسته از معاهدات و ستفالی
حوزه های تخصصی:
شبه نوسازی در عصر پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوسازی در تجربه اروپائیان بر پایه مدرنیته و به کمک بورژوازی و دولت مطلقه و ملی و مدرن و از گذر تغییرات اجتماعی رادیکال و همه جانبه به ظهور جوامع مدرن و توسعه یافته انجامید، اما در کشور ایران با وجود تلاش هایی که در عصر رضا شاه صورت گرفت، شبه نوسازی منجر به ایجاد جامعه ای مدرن و توسعه یافته نگردید. از جمله عوامل و علل مهم در عدم موفقیت در امر شبه نوسازی، برداشت ایدئولوژیک و یک سویه از مدرنیته و نوسازی و عدم وجود یک چارچوب تئوریک منسجم و جامع؛ متناسب با شرایط و وضعیت ایران(خصوصاً با توجه رویکردهای ضددینی این شبه نوسازی)، فقدان ائتلاف و اجماع بین نخبگان سیاسی و فکری و در نتیجه ضعف دولت و بی ثباتی سیاسی و فقدان اقتدار و مشروعیت، ضعف و غیبت بوروژوازی ملی و اصیل و رابطه بین دولت و گروه ها و طبقات اجتماعی، عدم موفقیت در انجام تغییرات اساسی و ساختاری به دلیل مخالفت گروه های غیر مولد حاکم و نیز دخالت عوامل خارجی می باشند. در این پژوهش می کوشیم با تحلیل و تبیین این علل و عوامل، راه تازه ای برای برون رفت از تنگنا و بن بست توسعه نیافتگی ارائه نمائیم.
ناهمگونی قومی و امنیت ملی
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله وسعت بخشیدن به ارزیابی نظری مساله ی امنیت ملی و گنجاندن عامل قومیت در آن است . در چهارچوب امنیت ملی جهان سوم ، لازم است تا ترکیب داخلی و ارزش های ملی گوناگونی را به مثابه ی عوامل فعال در بحث های مربوط به امنیت ملی جهان سوم دخیل دانست . به علاوه چون نگرانی های امنیتی جهان سوم از نگرانی های امنیتی غرب که امر ایجاد ملت ( ملت سازی ) را به اتمام رسانده است ، کاملاَ متمایز است . بنابر این بسط مفاهیم یا تجدید نظر در الگوهای واقعگرایانه ضروری می شود ...
بحران دولت- ملت و آینده احتمالی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحولات موجود حاکی از آن است که دولت- ملت توجیه پذیری عملکرد خود را از دست می دهد؛ زیرا چنانچه وظایف اساسی این قبیل دولت ها، حفظ ایدئولوژی، اقتصاد، فرهنگ و... در سطح ملی باشد؛ امروزه، چنین کارکرد هایی با فرایند بحران مواجه شده است و دولت های ملی نمی توانند سیاست های دلخواه خود را در عرصه های ملی کاملاً اعمال نمایند. با این وجود در رویکرد کارکردگرایی، ماندگاری نهاد ها، منوط به کارکرد آنها است. بنابراین، پس از این، بقاء نهاد دولت- ملت، نامفهوم خواهد شد. هدف اساسی این مقاله، بیان آینده احتمالی دولت های ملی و جانشین آنها است. نگارنده برای تبیین این موضوع از روش استدلالی بهره می گیرد. نتایج این مقاله شامل دو نکته مهم است: تکوین دولت های ایالتی و شکل گیری نظام سیاسی جهانی بر مبنای دموکراسی.
ارائه چارچوبی بدیل برای ارزیابی تکوین ملت ـ دولت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پدیده دولت در جامعه معاصر ایران، از جمله موضوعاتی است که کمتر مورد توجه محققان، خصوصاً جامعهشناسان واقع شده است. یکی از معدود مطالعات انجام شده در این زمینه مقاله آقای حمیدرضا جلاییپور است که با عنوان « جامعه و دولت معاصر در ایران: تمهیدی نظری برای ارزیابی تکوین ملت ـ دولت» تلاش میکند به کندوکاوی در خصوص وضعیت ملت ـ دولت در ایران معاصر بپردازد. از آن جا مشارکت جامعه علمی در این خصوص میتواند سویههایی از ماهیت دولت در تاریخ ایران معاصر را نشان دهد، جستار حاضر، مقاله یاد شده را به ارزیابی نشسته و کوشش کرده است تا با نقد مقاله مذکور فتحبابی در این خصوص کرده باشد. تأمل در مقاله یاد شده نشان از آن دارد که محقق دو مقوله دولت ـ ملت و گذار به دموکراسی و فراز و فرود آن را با هم خلط کرده است. به همین دلیل تعریفی از دولت ـ ملت ارایه داده است که نه با تعاریف اندیشمندان این حوزه همخوان است و نه با واقعیتهای تاریخی. گذشته از آن برای پیشبرد پروژه خود از دو نظریه «باربیه» و «گیدنز» استفاده کرده است که اساساً دو نظریه کاملاً متفاوت در باب دولت ـ ملتاند. به دلیل خلط مفهومی یاد شده آنگاه که محقق به قضاوت در باب فرایند شگلگیری و وضعیت دولت ـ ملت در ایران معاصر نشسته، نتوانسته است تحلیلی دقیق از پدیده مذکور در ایران معاصر ارایه دهد. جستار حاضر تلاش میکند تا با خوانش انتقادی مقاله چارچوبی بدیل در این زمینه ارایه میدهد.
تبیین قلمرو آموزة «امت» در جوامع چندفرهنگی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تعیین قلمرو آموزة «امت» که ریشه در قرآن کریم دارد، همواره مورد تضارب آراء مفسران و اندیشمندان قرار داشته است. ایدة اصلی نوشتار حاضر آن است تا قلمرو مفهومی این اصطلاح را در رابطه با جوامع چندفرهنگی مورد مدّاقه قرار دهد. «چندفرهنگی»، مفهومی نسبی است و در حوزه این نوشتار می تواند دو فرض کلی داشته باشد. در فرض نخست، جامعه ای مرکب از تنوعات قومی و نژادی، زبانی و خرده فرهنگ ها که همگی مسلمانند و در فرض دوم، جامعه ای که از اجتماع گروه های غیر مسلمان و مسلمان تشکیل شده باشد. بنابراین، قلمرو مفهومی «امت»، نسبت به هر یک از این دو صورت، متفاوت خواهد بود؛ چرا که اگر مفهوم «امت» با عنصر عقیده، صرفاً مسلمانان را شامل شود، عنوان امت فقط با جوامع نوع اول سازگار خواهد بود و جوامع نوع دوم با کلیّت خود در ذیل «امت» نخواهند گنجید و در نتیجه، فرآیند ملت سازی در این جوامع دشوار خواهد شد. اما اگر با رویکرد موسع و فراتر از معیار عقیده مفهوم «امت» را مورد لحاظ قرار دهیم، شکاف ایدئولوژیک موجود میان مسلمانان و غیر مسلمانانِ ساکن در یک جامعة چندفرهنگی، مانع از تبدیل شدن آنان به ملتی واحد نخواهد شد.
ناسیونالیسم ایرانی در سده نوزدهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ناسیونالیسم ایدئولوژی ملت است و بر حاکمیت ملت بر سرنوشت خویش تاکید دارد. ناسیونالیسم ایرانی با پیشینه دو سده ای خود، همزاد گریزناپذیر مدرنیته ایرانی است. در مقاله حاضر، با بازخوانی ناسیونالیسم ایرانی در سده نوزدهم، اهداف و ابعاد زمینه ساز پیدایش آن مورد بررسی قرار می گیرد. پیدایش ناسیونالیسم ایرانی در این سده، پیامد گریزناپذیر بحران ناشی از رویارویی ایران سنتی با مدرنیت است که به صورت نخبه گرایانه و ابتدایی در میان برخی دولتمردان و روشنفکران ایرانی و در قالب سیاست ها و اندیشه های نوگرایانه تبلور یافت. ناسیونالیسم ایرانی در اصل در واکنش به توسعه طلبی قدرت های مهاجم خارجی، به نحو ضداستعماری بروز کرد و سرانجام در برابر استبداد داخلی، شکل ضداستبدادی به خود گرفت. ناسیونالیست های ایرانی در این دوره بر حفظ استقلال ایران تمرکز کردند، هر چند حفظ هویت و یکپارچگی ایران را نیز کمابیش در زمره اهدافشان داشتند. از همین دوره، ناسیونالیسم ایرانی به تدریج در پیوند با زمینه متنوع و در حال دگرگونی ایران، ماهیتی چندبعدی یافت. آشنایی و دریافت داده های سیاسی مدرن، گرایشی مدنی به آن داد و سپس در بازگشت به داشته های فرهنگی، گرایشی باستانی و مذهبی نیز یافت. مهمترین دستاورد ناسیونالیست های ایرانی تا پایان سده نوزدهم، پردازش زمینه های حکومت قانون به عنوان پیش درآمد حق حاکمیت ملت بود که سرانجام در مشروطه ایرانی رونمایی شد. از همین دوره است که زمینه اشکال گوناگون ملت سازی در ایران معاصر شکل گرفت و فرایند تدریجی گذار از یک ملت فرهنگی به یک ملت سیاسی پی ریزی شد، هر چند تاکنون به طور کامل تحقق نیافته است.
بازنمایی مفهوم ملت در فضای مجازی
حوزه های تخصصی:
فرآیند شتابان جهانی شدن بعد از انقلاب صنعتی و پدیده اینترنت و فضای مجازی به عنوان یکی از برآیندهای جهانی شدن در نیمه دوم قرن بیستم، باعث تأثیر در مفاهیم پایه ای جغرافیای سیاسی همچون مفهوم ملت، حکومت، مرز، حاکمیت و ... شد و باعث شکل گیری معادل های مجازی این مفاهیم همچون ملت مجازی، چند هویتی شدن افراد و کم رنگ شدن مفهوم مرز، حاکمیت و ... شد، با توجه به تأثیر این گونه مفاهیم و شکل گیری فضای مجازی بر فضای واقعی زندگی انسانی؛ ضرورت پژوهش و تبیینی نو از مفهوم ملت مجازی برای سازگاری با شرایط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی عصر جدید به وجود آمده است. هدف این پژوهش بازنمایی مفهوم ملت در فضای مجازی است که خود تحت تأثیر شدید پدیده جهانی شدن قرار گرفته است. از این رو به دنبال پاسخگویی به این سؤال هستیم که آیا مفهوم ملت قابلیت بازنمایی در فضای مجازی را داراست؟ در یک مبحث جمع بندی شده این مقاله در سه قالب مفهوم ملت در سیر فرایند جهانی شدن؛ مفهوم ملت در فضای مجازی و ملت مجازی یا جامعه اطلاعاتی مورد بحث قرار می گیرد. استدلال اصلی مقاله حاضر این است که: پدیده اینترنت با سرعت فوق العاده پردازش اطلاعات و ایجاد ارتباط منطقی میان میلیون ها داده اطلاعاتی در گستره وسیع جهانی باعث شده است که عوامل و عناصر سنتی تشکیل دهنده مفاهیم بشری در حوزههای مختلف علم حداقل در علوم انسانی کارکردی متفاوت پیدا کنند و به نظر میرسد که مفهوم ملت در فضای مجازی را قابل بازنمایی کرده است. لازم به ذکر است در این مقاله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و تطبیقی سعی شده است ضمن تشریح فرآیند تحول مفهوم ملت در روند جهانی شدن، تبیینی نو از مفهوم ملت مجازی در عصر حاضر با تکیه بر منابع اینترنتی و کتابخانهای ارائه داده شود.
وجوه کانونی ایرانیّت در متون درسی عصر پهلوی اول (کتب تاریخ، جغرافیا و ادبیات فارسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دولت مدرن پهلوی اول، سعی در اجرای تغییرات بنیادین در ایده ی ایرانیت قدیم یا ایرانی بودن در افق تاریخی این سرزمین و ایجاد ایده ی ایرانیت جدید بر طبقِ الگویِ ایرانی تجدد داشت. در این مسیر، دستگاه های ایدئولوژیک نظیر نهاد تعلیم و تربیت و ابزارهای آموزشی همچون کتاب های درسی مورد استفاده ی این دولت قرار گرفت.
مقاله ی حاضر برآن است تا با استفاده از روشِ کمی تحلیل محتوا که مبتنی بر آمار و ارقام می باشد، به بررسی وجوه کانونیِ ایرانیت جدید در سه محور اساسی دولت، کشور و ملت بپردازد. به همین منظور، 37 کتاب درسی تاریخ، جغرافیا و ادبیات فارسی عصر پهلوی اول مورد بررسی کمّی قرار گرفته است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که سیاست گذاران آموزشی و مؤلفان کتاب های درسی در انعکاس مفاهیم و مصادیق کانونی ایرانیت جدید بیشترین تأکید شان معطوف بر وجه دولت بوده و از میان مفاهیم مرتبط با دولت، مفهوم «شاه» با 2353 بار تکرار، بیشترین میزان فراوانی وجه سیاسی ایرانیت جدید را به خود اختصاص داده است.
آسیب شناسی و تحلیل روند تکامل مفهوم حکومت در ایران با نگاهی به تجربیات جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکومت از مهمترین ارکان تشکیل دهنده کشور است، از این رو یکی از مهمترین مباحث مورد مطالعه در جغرافیای سیاسی به شمار می آید. فرآیند گذار از حکومت های سنتی به حکومتهای مدرن و ملی بازتابهای جغرافیایی متفاوتی را در پهنه سرزمین و به تبع آن در زندگی مردم بر جای گذاشته است. از این رو در جغرافیای سیاسی که هنوز مطالعه حکومت به عنوان ساختار سیاسی مدیریت سرزمین از اهمیت ویژه برخوردار است. ایران به عنوان کشوری کهن که شاهد برپایی نخستین حکومتهای تاریخ بشری در خود بوده است از این حیث قابل مطالعه و بررسی است. یکی از برجسته ترین مسائلی که در این مورد در میان صاحبنطران مختلف دیده می شود عدم وجود اتفاق نظر در میان آنها درباره زمان شکل گیری حکومت ملی در ایران است. بنابراین با وجود عرصه های گسترده قابل مطالعه در این رابطه، محل و تمرکز مقاله حاضر بر روی این مسئله است که حکومت ملی(Nation State) در ایران چگونه و طی چه فرایندی واقعیت یافته است و اینکه آیا می توان شکل گیری آن را در ایران صرفاً در یک مقطع تاریخی خاص مطالعه نمود و نیز این نکته که آیا تجربیات ایرانی در این خصوص با روندهای جهانی مطابقت دارد.
با توجه به چنین امری پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و تکیه بر منابع کتابخانه ای در صدد برآمده است تا ضمن بررسی روند و سیر تکامل شکل گیری حکومت ملی در جهان بر مبنای شاخصهای مشخص، مقوله شکل گیری و تکامل حکومت ملی در ایران را به شیوه ای تطبیقی مورد مطالعه قرار دهد. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد گرچه حکومت ملی در ایران به مفهوم علمی آن در مقطع زمانی انقلاب مشروطه شکل گرفت، ولی باید توجه داشت که در دوران قبل و بعد از انقلاب مشروطه نیز رویدادهای تاریخی، سیاسی و اجتماعی در ایران روی داده است که به عنوان مقدمه و نیز مکمل شکل گیری این نوع حکومت در ایران به شمار می آیند. همچنین برخلاف روند جهانی که در آن حکومتهای مدرن به عنوان مقدمه و بستری برای شکل گیری حکومت ملی عمل کردند در ایران حکومت ملی مقدم بر حکومت مدرن شد و این امر موجب آشفتگی های علمی در میان صاحبنظران و نیز شکست تجربه انقلاب مشروطه در ایران و نیز تحولات سیاسی عمیق سالهای بعدی شد.
«امر به معروف و نهی از منکر» از منظر فقه و حقوق و بررسی جایگاه دولت و ملت(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
«امر به معروف و نهی از منکر» از جمله واجبات مهم دین اسلام است که اجرا یا اجرا نکردن آن تأثیر عمیق و گسترده ای بر تمام ابعاد جامعه دارد. این فریضه در اسلام، دارای شروط و مراتبی است. هدف شارع از جعل این مهم، تحقق معروف و زدودن منکر است. بنابراین، بر هر یک از افراد، اعم از دولت و ملت، لازم است برای تحقق این امر، با توجه به شرایط و مراتب آن، تدابیر و اقدامات لازم را اعمال کنند. این پژوهش بر آن است تا جایگاه و نقش هریک از این دو نهاد را در اجرای این فریضه از منظر فقه و حقوق بررسی کند. نتیجة پژوهش بیانگر آن است که هر دو نهاد دولت و ملت در کنار هم، نقش بسزایی در تحقق این مهم دارند و هر یک می تواند بر دیگری نظارت داشته باشد. همچنین با توجه به برخی آیات و روایات و منابع قانونی، می توان گفت: اجرای مرحلة «ارشاد و راهنمایی» بر عهدة هر دو نهاد و مرحلة «عملی» آن، که مستلزم اعمال قدرت است بر عهدة حکومت قرار دارد که با وضع قانون و تشکیل نهادهای نظارتی، این امر را در جامعه اعمال می نماید. روش تحقیق در این پژوهش، به صورت «کتابخانه ای« و «تحلیلی» است.