۵۶.
کلیدواژهها:
منظر ایرانی نور سایه
فلات ایران چنان موقعیت خاصی بر روی زمین دارد که بیشترین تابش خورشید را دریافت می کند. نقاط دیگری که چنین وضعیتی داشته باشند، بر روی خشکی های قابل سکونت زمین چندان نیستند. مهمترین دلیل شکل گیری تمدن کهن ایران را نیز برخورداری از همین خصوصیت می توان دانست. خورشید در باور ایرانیان مظهر نعمت و رحمت است و آب نیز مظهر زایندگی. این دو، که اسطوره های اصلی ایرانیان را شکل دادند، مایه حیات زمین شناخته می شوند. نمادهای خورشید و ماه مربوط به این دو اسطوره است که جلوه های اهمیت آن در ذهن ایرانیان به صورت های گوناگون در زبان و فرهنگ آنها جلوه گر است. از جمله نتایج توجه به نور و خورشید در زندگی ایرانیان هنرآفرینی با سایه است. سایه در اوقاتی از سال، به واسطه کارکرد خود اهمیت می یابد؛ اما توجه به سایه، شاید به دلیل تضادی که با نور دارد و به شناخت آن کمک می کند، حضوری همیشگی در معماری و منظره پردازی ایرانیان است. به طوری که آنقدر در آثار فرهنگی آنها تکرار شده که می توان گفت سایه، معادل مطبوعیت و زیبایی قلمداد می شود. حیاط خانه روستایی، در حالی که در میان کوه و دشت و باغ خانه کرده اند، نباید نقش کارکردی مهم داشته باشد. اما تمرکز بر تلفیق بخش سکونت با آن، روشن می سازد که هدف دیگری در کار است. در این تصویر از روستای طرق حیاط خانه که بزرگتر از اتاق آن نیست، با داربستی از مو پوشیده شده و در گوشه بیرونی دیوار خانه نیز، چیدمانی زیبا با کاهگل، پلکه کانی از سایه روشن را در کنج دیوار ایجاد کرده است. شرایط محیطی خانه در عکس پیداست. منطقه کوهستانی بکرکه بوته های وحشی در پای دیوار خانه روئیده اند. نماسازی خاصی در سیمای خانه دیده نمی شود، الا سایه هایی که به بافت یکدست آن سایه داده اند: گوشه سازی لبه دیوار، پنجره های تیرهای ناودان و تیرهای چوبی سقف که بیرون زده اند. غیر از آن، داربست عنصر اصلی منظره سازی این خانه است؛ چه برای ساکنان و چه برای رهگذران. داربست در ارتفاع بالا، در فصل گرما به کار آسایش اقلیمی می آید؛ در زمان های سرد اما، داربست، با آن نظم ساختاری، سایه ای مطبوع از خطوط متقاطع بر کف حیاط و دیواره های اتاق ها و پنجره ها ی آنها می اندازد که زیبایی آفرین است و با حرکت خورشید، منظره ای پویا در حیاط خلق می کند. این وضعیت در بیشتر اوقات سال جاری است. از این روست که اصرار ایرانیان بر استفاده از چنین عنصری را باید به نگاه زیباشناسانه آنها ربط داد، که سایه را زیبا می شناسند، تا تنگناهای اقلیمی.