مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
نور
منبع:
انتظام اجتماعی سال هفتم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴
7 - 34
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: به نظر می رسد احساس امنیت که اگر بیش از نفس امنیت حائز اهمیت نباشد، حداقل به اندازه آن درخور توجه است، در اکثر تحقیقات اجتماعی مغفول مانده است. پژوهش حاضر بر آن است تا با بررسی میزان احساس امنیت اجتماعی، عوامل مؤثر بر آن را شناسایی کند.
روش شناسی: داده ها و اطلاعات با بهره گیری از روش پیمایشی و به وسیله پرسشنامه، جمع آوری شده اند. در این پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و نمونه گیری تصادفی ساده، از 384 نفر از شهروندان بالای 18 سال شهر نور، داده ها و اطلاعات موردنظر جمع آوری و مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته است.
یافته ها و نتیجه گیری: نتایج آماری پژوهش نشان می دهد که میانگین احساس امنیت اجتماعی جمعیت آماری مورد مطالعه، در حد متوسط (92/2) بوده و متغیرهای مشارکت اجتماعی، اعتماد اجتماعی، نگرش به عملکرد نیروی پلیس و پایگاه اقتصادی- اجتماعی با متغیر وابسته رابطه مستقیم دارند. تحلیل رگرسیون چندمتغیره نیز مشخص می کند که به ترتیب میزان اعتماد اجتماعی، نگرش به عملکرد نیروی انتظامی، میزان مشارکت اجتماعی و پایگاه اقتصادی- اجتماعی پاسخگویان، در تبیین میزان احساس امنیت اجتماعی شهروندان نوری سهم عمده ای داشته و مقدار تبیین به دست آمده نیز 2/32 درصد است. با توجه به رسالت اجتماعی پلیس، پیشنهاد شده است: سازمان پلیس در انجام مأموریت ها، بیش از هر چیز موجبات مشروعیت خود و اعتماد مردم به پلیس را فراهم سازد.
بازتاب انقلاب اسلامی، براساس نظریه نظام نوری شیخ اشراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۸
127-152
حوزه های تخصصی:
بازتاب انقلاب اسلامی در جوامع مختلف، امری ظاهر و آشکار است که نیاز به اثبات ندارد و اندک کنکاش در جوامع مختلف، ما را به کشف و شهود این بازتاب رهنمون می کند. درباره بازتاب انقلاب، نظرات مختلفی ارائه شده است که بر مبنای تفکرات غربی است و با هستی شناسی اسلامی سازگار نیست و رویکرد جامعی را در این باب عرضه نمی دارد که در این مقال به نقد و تبیین این نظریات پرداخته ایم. نظام نوری شیخ اشراق ساختار متناسبی برای نظریه بازتاب دارد. بنابراین تلاش شد بر مبنای ویژگی های نور در هستی شناسی او به بررسی نظام ایجاد شده پس از انقلاب اسلامی در ایران و تشابه این دو نظام بپردازیم. براساس این تشابه نظریه پردازی در مورد بازتاب انقلاب اسلامی تبیین می گردد. سپس به دو ویژگی مهم انقلاب اسلامی، یعنی انقلاب بر پایه ایدئولوژی دینی و استکبارستیزی اشاره کرده ایم. در بخش بعد به ویژگی های نور و بازتاب انقلاب اسلامی اشاره می شود که عبارتند از: مبدأ فراگیر، پویایی، عدم حصر جغرافیایی و عدم حصر زمانی.
نسبت صادر اول با مخلوقات عالم از منظر شیخ اشراق با تأکید بر تناظر مفهوم فیزیکی و متافیزیکی نور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳ (پیاپی ۳۲)
443 - 463
حوزه های تخصصی:
بی تردید شیخ اشراق بزرگ ترین حکیم نوری در عرصه و قلمرو اندیشه اسلامی است. درک عمیق او از حِکم نوری قرآن و نیز تکیه بر حکمت نوری ایران باستان، جریان نوافلاطونی و همچنین تأثیر از حکمه المشرقیینِ حکمای بلندمرتبه ای چون ابن سینا، نظام منسجم و بسیار فکورانه ای از نور در تاریخ حکمت و فلسفه اسلامی به جای گذاشت که نه پیش از او سابقه ای داشت و نه پس از او. در این مقاله با محوریت صادر اول در نظام فکری شیخ اشراق، نخست به بررسی تناظر میان نور در مفهوم فیزیکی خود با معنای متافیزیکی آن پرداخته ایم و سپس بیان و شرح ابعاد نسبت صادر اول با موجودات و مخلوقات عالم من جمله نسبت ربوبیت، حُبّی، معادی و مشکات در جهان بینی شیخ اشراق را هدف قرار داده ایم. مسئله اصلی تحقیق کاهش فاصله میان محسوس و معقول یا نور محسوس و نور معقول است. از همین رو سعی شده است که بحث، از مفهوم فیزیکی نور آغاز شود و در حقیقت با شرح این معناست که در حکمت اشراقی ظاهر، مقابل باطن نیست. فیزیک در تقابل با متافیزیک نیست، بلکه آخرین سطح ظهور باطن یا امر متافیزیکی است. در نظام مراتب نوری شیخ اشراق، هستی، وجود واحدی است که گرچه در مراتب، سیر نزولی دارد، در این فرآیند هرگز حقیقت نوری خویش را از دست نمی دهد.
استفاده از قابلیت های نور و رنگ در خانه های سالمندان در راستای ایجاد دلبستگی به مکان
حوزه های تخصصی:
انسان در محیط به دنبال یافتن پاسخ برای نیازهای خود میباشد، در صورت تأمین این نیازها از مکان، احساس عاطفی مثبتی بین فرد و مکان به وجود از مهمترین ابعاد نیاز انسان برای ارضای نیازهای روحی- روانی و مادی او محسوب » دلبستگی به مکان « خواهد آمد. پیوند و تعامل بین انسان و مکان و یا میشود.کیفیت فضا و توجه به نیازهای انسان در طراحی در ایجاد حس دلبستگی به مکان موثر است. هرچه سطوح تأمین این نیازها به سطح فوقانی نیازهای مازلو نزدیکتر باشد، مقدار حس رضایتمندی در انسان بیشتر و به همان نسبت ارتباط عمیقی میان فرد با مکان شکل میگیرد. این پژوهش به بررسی قابلیتهای رنگ و نور و حس دلبستگی به مکان در خانههای سالمندان میپردازد. در این راستا پژوهش حاضر به بررسی نظریههای موجود در زمینه دلبستگی به مکان و بازشناسی نقش رنگ و نور مؤثر در جسم و روان انسان و تأثیر آن بر ایجاد حس دلبستگی ساکنان خانههای سالمندان مورد بررسی قرار گرفت. یافتههای تحقیق نشان میدهد که اگر رنگ و نور مکان با توجه به تأثیرات زیست شناختی و روانشناختی که دارند، متناسب با نیازهای ساکنین هر مکان انتخاب شوند به شکل مستقیم در رضایتمندی افراد و غیرمستقیم بر دلبستگی به مکان تأثیر می گذارند.
الگوی مابعدالطبیعی سازی در تطور تاریخی دیدگاه مفسران در تفسیر «الله نور السموات و الارض»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اطلاق نور بر خدا در آیه 35 سوره نور مسأله ناسازگاری آن با تنزیه الهی را به میان آورده است. مسأله این تحقیق بررسی تاریخی دیدگاه مفسران جهت کشف الگویِ تطور دیدگاه ها و مبانی آنها است. مفسران تا قرن 5 مسأله ناسازگاری را با تفسیرهای مجازانگارانه و استعاره نگر حل کرده اند. تلاش برای تفسیر حقیقیت انگارانه اطلاق نور بر خدا از قرن پنجم با آراء کسانی مانند ثعلبی و عبدالقاهر جرجانی آغاز می شود. این تلاش به دست مفسران عرفانی و فلسفی مشرب چون غزالی، میبدی، سهرودی، ابن عربی و ملاصدرا مبانی هستی شناختی می یابد. مدل رایج در تفسیر حقیقت انگارانه، مابعدالطبیعی سازی مفهوم نور است. در این فرآیند، با تحلیل مفهوم عرفی نور به دو بخش هسته -معنای حقیقی- و پوسته – معنای ظاهری- مفهوم آشکار بودن و آشکار کردن غیر، به عنوان مفهوم اصلی و هسته ای نور دانسته می شود. بر این اساس دایره شمول مفهوم حسی گسترده تر می گردد و شامل دیگر مصادیق اعم از حسی و غیر حسی می شود. در گام بعد، حقیقت نور دارای مراتب لحاظ می گردد و خدای متعال به عنوان بالاترین مرتبه نور مطرح می شود که دیگر مراتب در نسبت با او مجازی بیش نیستند. در این پژوهش با مطالعه تاریخی تفسیر صدر آیه نور می توان به مراحل تکامل فرآیند مابعدالطبیعی سازی مفهوم نور دست یافت.
Ḥeğleh Lichtpavillons zum schiitischen Totengedenken in Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
In diesem Kurzbeitrag möchte ich pavillonartige, beleuchtete und mit Spiegeln verzierte Holzkonstruktionen vorstellen, die im öffentlichen Raum dem Gedenken an früh verstorbene junge Männer und Märtyrer dienen. Diese im Englischen adäquat als memorial structures zu bezeichnenden Gebilde sind meines Wissens bislang als Thema der religiösen materiellen Kultur des Iran nicht wissenschaftlich untersucht worden. Sie sind mir bei zahlreichen Reisen vor allem in Städten des zentralen Iran immer wieder aufgefallen. Neben ihrer photographischen Dokumentation wurden Hinweise auf ihre Funktion und Bedeutung vor Ort gesammelt; weitere Auskünfte verdanke ich Kollegen.
بررسی تطبیقی مسئله شر از دیدگاه سهروردی و سوئین برن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵۴
145-164
حوزه های تخصصی:
سهروردی و سوئین برن در دو سنت فلسفی متفاوت به تأمل درباره مسئله شر پرداخته اند. راه حل های سهروردی در حل مسئله شررا می توان ذیل چهار نظریه ارائه کرد؛ نظریه عدمی دانستن شر، نظریه ملازمه شر و خیرهای برتر، نظریه ملازمه شروکمال و نظریه شر و اختیارآدمی. سوئین برن در قبال شرور اخلاقی و طبیعی با توسل به دفاعیه و دادباوری (تئودیسه) دو راه حل اصلی ارائه می دهد: 1. دفاع مبتنی بر اختیار 2. دفاع مبتنی بر دادباوری و خیرهای برتر به سه روایت: الف) روایت زیبایی شناسانه از وقوع شرور ب) روایت حصول خیرهای اخلاقی از وقوع شرور ج) برهان مبتنی بر کسب معرفت. این نوشتار در تلاش است با روش استنادی و تحلیل محتوا علاوه بر ارائه طرحی منسجم از آرا دو فیلسوف درحل مسئله شر به بررسی تطبیقی هستی شناسی مسئله شر از نگاه این دو اندیشمند پرداخته و از همین رو ضمن تحلیل نقادانه نقاط اشتراک و افتراق تئوریک میان دیدگاه دو فیلسوف نهایتاً به دیدگاه کاملتر دست یافته است.
اثر بخشی غیر دارویی رنگ، شدت نور، نوع و بافت مصالح محیط بر مبتلایان به دمانس از نوع آلزهایمر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در این مطالعه، تاثیرات سه مولفه رنگ، شدت نور، نوع و بافت مصالح بر مبتلایان به دمانس از نوع آلزهایمر با رویکرد عصب روان شناختی، بررسی شد. هدف، پاسخگویی به نیازهای محیطی مبتلایان به آلزهایمر، کاهش اختلالات شناختی، رفتاری و بهبود عملکرد های روزمره است. بررسی رنگ، شدت نور، نوع و بافت مصالح در یکپارچه سازی یا ادغام تفسیر ها در محیط درمانی بر اساس پیشینه ذهنی و اطلاعات شناختی این بیماران ، اهمیت بسیار دارد روش : تحلیل محتوای کیفی بر مبنای مرور ادبیات پژوهش های مرتبط با متدولوژی مداخله ای و با چک لیست ارزیابی ( Down and Black) و واجد شرایط شناخته شده، انجام شده است. یافته ها : تحلیل محتوای رنگ و نور هرکدام در 4 طبقه، نوع و بافت مصالح در دو طبقه دسته بندی شده است. نتایج: تحلیل یکپارچه بر تاثیر نوع و دمای رنگ، تاثیر نور طبیعی و مصنوعی به عنوان مولفه های غیر دارویی بهبودی بخش، دلالت می کند. بافت مصالح بیش از آنکه بر وضعیت فیزیولوژی مبتلایان تاثیر داشته باشد، نقش مهمی در ادراک مطلوب یا نامطلوب ذهنی و بصری دارد. تاثیر هم افزایی رنگ، شدت نور و بافت مصالح، می تواند ادراک معنایی محیط برای مبتلایان به دمانس و آلزهایمر را افزایش دهد.
معرفی و تحلیل هنر بیزانس
منبع:
هنر و تمدن شرق سال چهارم بهار ۱۳۹۵ شماره ۱۱
3 - 8
حوزه های تخصصی:
هنر بیزانس متعلق به عالم مسیحیت است. عالم مسیحی دارای خصوصیاتی است که در تمامی آثار هنری این دوران منعکس می شود. هر نوع تفسیر و نقد و بررسی آثار هنری این عصر بر اساس شناخت عالمی که به آن تعلق دارد، میسر است. مرکز عالم مسیحیت کتاب مقدس و کلام الهی است. ظهور مسیح (ع) مبدأ ظهور عالم مسیحیت است. کلمه الهی تمامیت عالمی را آشکار کرده است که متعلق به رحمت و جلال و شکوه و نور و جمال الهی است. هنر بیزانس مبتنی بر درکی عمیق از عالم مسیحیت است. حضور امر مقدس در تصویر و تفسیرِ تصویر، برای رجوع به امر مقدس، درون مایه هنر بیزانس است. البته فرهنگ و هنر مسیحی سال ها پس از ظهور پیامبر و اشاعه پنهانی مسیحیت شکل گرفته و معماری و تزیینات آن بر پایه معابد میترایی بوده است و نشانه های فرهنگ پیش از مسیحیت در آثار نقاشی و نقش برجسته نیز مشهود است.
بینش فلسفی ایرانیان درباره نور و تجسم آن در هنر نگارگری
منبع:
پیکره دوره اول پاییز و زمستان ۱۳۹۱ شماره ۲
7 - 17
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر در جستجوی یافتن پاسخی به این پرسش است که نوع تجسم نور در نگارگری ایران چگونه بوده است و این که آیا این نوع از تجسم می تواند مرتبط با نوع بینش فلسفی ایرانیان درباره انوار الهی و جهان ملکوت باشد؟در پاسخ به این پرسش، ابتدا مکاتب فکری، فلسفی و بینشی ایرانیان نسبت به نور، با رعایت تقدم و تأخر تاریخی آن (تفکر مزدایی، مانوی، اسلامی عرفانی) شرح داده شده است، ضمن ورود به هرکدام از این مباحث با استناد به اسناد مکتوب، به بررسی جلوه های نمادین تجسم این مفاهیم در هنر نگارگری ایران پرداخته شده است. همچنین ویژ گی های عالم ملکوت و چگونگی نسبت آن با عالم نگارگری مورد بررسی قرار گرفته است و در نهایت وجود نوعی انطباق بین بینش فلسفی ایرانیان در خصوص نور و شیوه های تجسم آن در نگارگری آشکار شد که توسط تعدادی تصاویر شاهد تحلیل گردیده است
«خیال مطلق» در مدرسه عرفانی صدرالدین قونوی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مدرسه عرفانی صدرالدین قونوی بدون تردید، بزرگ ترین مدرسه در دامنه مکتب عرفانی محی الدین عربی به شمار می رود. یکی از مسائل مطرح در این مدرسه، مسئله «خیال» است که در دو ساحت مطلق و مقید مطرح شده است. عالم مثال مطلق، امرى میان عالم ارواح و عالم حس و منزل سوم غیب هویت است، و عالم خیال مقید، عالم متوسط میان نشئه عنصرى انسان و روحانیت و معنای اوست. در هستی شناسی عرفانی، تمیز به اطلاق و تقیید و تعیّن و لا تعیّن است و تعیّن خیال مطلق، از امتزاج نور و ظلمت است.
ارزیابی چگونگی تجلی نور در معماری مساجد با مطالعه موردی در محور میانی شهر تبریز (باغ گلستان تا چهارراه آبرسان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تجلی محوریت انسان در معماری، در ابنیه مختلف صور متفاوتی به خود می گیرد. بنای مسجد به عنوان محل عبادت با خدا، جایگاه انسان را در این محوریت تشدید نموده و نمودگاه وجوه وجودی او است. به همین منظور پارامتر "نور" به عنوان اساس وجود خدا و انسان که بر پایه دیدگاه اشراقی استوار است؛ به عنوان متغیر این پژوهش انتخاب گردیده و پس از مطالعه ادبیات موضوع با رویکرد کیفی و به روش توصیفی-تحلیلی، ضرورت و جایگاه آن در بنای مسجد مورد پژوهش قرار گرفته است. پس از واکاوی ابعاد نور و جنبه های آن در وجود انسان، سه نقش عمده برای آن بدست آمد که به نظر، مهم ترین کارکردهای معنایی نور در فضای عبادی هستند. به نظر محقق و پس از مطالعه میدانی نمونه مساجد در شهر تبریز و نیز اخذ نظر متخصصین معمار، هریک از این مفاهیم با نمودهای عینی، قابل نیل در کالبد مسجد می باشند که به همین منظور عینیتِ مورد نظر محقق، به عنوان اصل در نظر گرفته شده و میزان ادراک مفاهیم مدنظر، مورد سوال واقع گردیده است. این پژوهش از میان متغیرهای کیفی، روحانیت و قداست، هدایت و طی مراتب و تجلی حق و عروج را به عنوان مفاهیم و نقش های موثر نور و در مقامِ فاکتورهای کمی معادل، جهت نورگیر، ابعاد آن، تعداد آن ها، ارتفاع آن از سطح زمین و رنگ پوشش نورگیر را به عنوان متغیرهای مستقل در ارزیابی مفاهیم وابسته انتخاب نموده است. به نظر می رسد چنانچه بتوان بازشوها را با رعایت مشخصات کالبدی خاص همچون ارتفاع بالاتر از افق دید، قرارگیری در جبهه جنوبی، اندازه های کوچک و در مقابل تعدد آن ها و ... در بدنه مساجد طراحی نمود؛ نیل به مفاهیم عرفانی نور سهل تر خواهد بود. نتایج پژوهش این فرضیه را اثبات نموده و نشان می دهد کاربر مسجد نیز تجلی مفاهیم مذکور را در صورت رعایت این الگوها، قوی تر و محکم تر حس می نماید.
جستاری پیرامون نور و مصادیق آن در معماری ایرانی؛ رهیافتی بسوی معنا در معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۷
95 - 111
حوزه های تخصصی:
نقش نور در تداعی معنا در فضاهای معماری قابل تأمل است و این مهم در معماری فضاهای مذهبی به ویژه مساجد به گونه ای درخور توجه تجلی یافته است. از دیرباز در بسیاری از مساجد و اماکن مذهبی توجه معماران و سازندگان بنا به نور و چگونگی ورود، تابش و انعکاس آن از مداخل ایجاد شده در بنا و توجه به جلوه های معنایی که با جهت دهی به نحوه ورود نور در فضای معماری انعکاس یافته اند بوده است. معمار ایرانی با نگاهی اندیشمندانه و متأثر از بینش اسلامی، نور را چون روحی بر این کالبد تابانیده است تا به آن جلوه ای معنایی ببخشد. در این پژوهش هدف آن است که نور در قرآن و تأثیری که نگاه قرآنی بر معماری ایرانی داشته است مورد بررسی قرار گیرد. فرضیه پژوهش بیان می دارد که از نمودهای برگرفته از آیات قرآن، گذر از تاریکی به نور و تقابل نور و تاریکی است که به عنوان یکی از مصادیق ارزشمند در معماری ایران مورد استفاده قرار گرفته است. روش انجام پژوهش، کیفی با رویکرد تفسیری می باشد و از روش تحلیل محتوای متن در برداشت از آیات قرآن استفاده شده است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که تقابل نور و تاریکی و حضور نور و سایه (تاریکی) در معماری و هدایتگری از تاریکی به روشنایی از مفاهیم و معانی ارزشمندی است که در معماری ایرانی نمود یافته است و در تعالیم قرآنی نیز بارها و بارها به آن ها اشاره شده است و در ایجاد فضایی معنوی نقش درخور توجهی را ایفا نموده اند. نور و سایه تمثیلی از مفاهیم ارزشمند نور و ظلمت در قرآن است و هدایتگری از سایه (تاریکی) به نور علاوه بر جنبه های فیزیکی و کالبدی، از دیدگاه معنایی نیز درخورتامل است.
بررسی نقدهای ملاصدرا به تحلیل سهروردی از دگرآگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جاویدان خرد پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۶
159 - 174
حوزه های تخصصی:
سهروردی در تحلیل آگاهی با دو قسم «خودآگاهی» و «دگرآگاهی» راه خود را دست کم از برخی از فیلسوفان گذشته جدا کرده است. اما دیدگاه سهروردی درباره دگرآگاهی با نقدهای ملاصدرا مواجه شده است. سهروردی موجود خودآگاه را «نور لنفسه» و دگرآگاهی را حاصل اضافه اشراقیِ موجود خودآگاه به دیگر موجودات یا تحصیل صورت علمیه آنها دانسته است. ملاصدرا تحلیل سهروردی از دگرآگاهی را نادرست انگاشته و دستِ کم سه استدلال علیه نظریه اضافه اشراقی سهروردی مطرح کرده است. وی با اینکه با تحلیل سهروردی از خودآگاهی فی الجمله موافق است ولی «نور» در تعبیر سهروردی را به وجود تفسیر کرده است. این مقاله پس از صورت بندی و تقریرِ سه استدلال انتقادیِ وی به سهروردی، به ارزیابی و نقد آنها پرداخته است. به زعم نویسندگان، اولاً هر سه اشکال ملاصدرا در نقد تحلیل سهروردی از دگرآگاهی ناتمام است و در نقد نظریه سهروردی کارایی لازم را ندارد و ثانیاً تفسیر ملاصدرا از «نور» در کلام سهروردی نادرست است. هدف این مقاله صرفاً نشان دادن ناتمامیّتِ اشکالات ملاصدرا به سهروردی است و به هیچ وجه در مقام دفاع ایجابی از دیدگاه سهروردی نیست.
کیفیت نورگیرها درگنب دهای ای رانی (با رویکرد به مسائل سازه ای گنبد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۱ شماره ۲
31-42
حوزه های تخصصی:
نور در باور مردم ایران همواره از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده است و تاکید بر تقدس و اهمیت استفاده از نور روز را باید در باورها و ادیان ایران باستان جستجو کرد، مساله ای که بر اهمیت آن در دوران اسلامی افزوده شده است. از این رو، معماران در گنبد که پوشاننده مهم ترین فضای معماری و دهانه های وسیع در مساجد، بازارها و غیره بوده است، برای ایجاد نورگیر راهکارهایی را ارائه داده اند که در این پژوهش مورد تحلیل قرار گرفته اند. هدف از این پژوهش، بازشناسی شیوه های نورگیری در گنبدهای ایرانی می باشد. در این حالت لازم است محل دقیق نورگیری در فرم کلی گنبد با توجه به سازه آن مشخص شود. برای انجام پژوهش، بر اساس دسته بندی چهارگانه ارائه شده، چارچوب نظری ترسیم می شود، سپس با کمک روش تحقیق نمونه موردی با استفاده از راهکارهای ترکیبی، گنبدهای نمونه انتخاب شده تجزیه و تحلیل می شوند. در این پژوهش میزان توجه معماران ایرانی به هر یک از مکان های جایگیری نورگیر در گنبد و همچنین پتانسیل های هریک از این چهار حالت جای گیری برای ایجاد نورگیرهای بیشتر در گنبد مشخص می شود. با توجه به گستردگی موضوع، مثال های شاخصی از فناوری ساخت نورگیر در انواع گنبدهای ایرانی مورد تحلیل قرار گرفته است. براساس مطالعات صورت گرفته در یک چشم انداز کلی، گنبدهای ایرانی چهار نوع نورگیری دارند که به ترتیب محل جای گیری در سازه گنبد عبارتند از: 1- راس گنبد، 2- قسمت منحنی گنبد، 3- شکرگاه گنبد، 4- ساقه گنبد. از آنجایی که محدودیت های سازه ای هر یک از انواع گنبد برای ایجاد نورگیر، بر مکان جای گیری آن بسیار موثر است، به تحلیل این محدودیت ها در هریک از انواع گنبد پرداخته شده است.
ﺗﺎﺛﯿﺮ ﻓﻨﺎوریﻫﺎی ﺟﺪیﺪ ﺑﺮ ﮐﯿﻔﯿﺖ ﻧﻮرﭘﺮدازی ﻣﺤﻮﻃﻪﻫﺎی ارزﺷﻤﻨﺪ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ و ﺗﺎریﺨﯽ (ﻧﻤﻮﻧﻪ: ﺗﻬﺮان، ﺧﯿﺎﺑﺎن ﺳﯽ ﺗﯿﺮ)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
323-334
حوزه های تخصصی:
اﻫﺪاف: ﻧﻮرﭘﺮدازی ﺑﻨﺎﻫﺎ و ﻣﺤﻮﻃﻪﻫﺎی ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ- ﺗﺎریﺨﯽ، یﮑﯽ از ﻋﻮاﻣﻞ ﺗﻘﻮیﺖﮐﻨﻨﺪه ﻫﻮیﺖ ﺷﺒﺎﻧﻪ و ﺣﺲ ﻣﮑﺎن در ﺷﻬﺮﻫﺎ اﺳﺖ. اﻣﺎ ﺑﺎیﺪ ﺗﻮﺟﻪ داﺷﺖ ﮐﻪ در ﻫﺮ ﻃﺮح ﻧﻮرﭘﺮدازی، اﺳﺘﻔﺎده از ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻧﻮری ﺑﻬﯿﻨﻪ و ﺑﻪﮐﺎررﻓﺘﻦ ﺗﮑﻨﯿﮏﻫﺎی ﻧﻮری ﻣﻨﺎﺳﺐ ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ ﺑﺎﻋﺚ ﺑﺎﻻرﻓﺘﻦ ﮐﯿﻔﯿﺖ، ﺑﻬﺮهوری در ﻣﺼﺮف اﻧﺮژی، ﺟﺬب ﮔﺮدﺷﮕﺮ و ﺻﺮﻓﻪ اﻗﺘﺼﺎدی ﺑﺮای ﺷﻬﺮ ﺷﻮد. ﻫﺪف از ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺣﺎﺿﺮ، ﺑﺮرﺳﯽ اﺛﺮ ﻓﻨﺎوریﻫﺎی ﻧﻮیﻦ ﺑﺮ ﮐﯿﻔﯿﺖ ﻧﻮرﭘﺮدازی ﺑﺎﻓﺖﻫﺎی ﺗﺎریﺨﯽ و ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﺑﻮد. ﺑﺮای رﺳﯿﺪن ﺑﻪ ایﻦ ﻫﺪف، دﺳﺘﯿﺎﺑﯽ ﺑﻪ یﮏ اﻟﮕﻮی ﺑﻬﯿﻨﻪ ﻧﻮرﭘﺮدازی ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﺗﺠﻬﯿﺰات ﻧﻮیﻦ ﺑﺴﯿﺎر ﮐﻤﮏﮐﻨﻨﺪه اﺳﺖ. اﺑﺰار و روشﻫﺎ: اﺑﺘﺪا ﺑﻪ روش ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ- ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ و ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﮐﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪای اسناد نورپردازی و تجارب موفق داخلی و خارجی بررسی و معیارهای ﻣﻬﻢ در ﻧﻮرﭘﺮدازی ﻣﺤﻮﻃﻪﻫﺎی ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ- ﺗﺎریﺨﯽ اﺳﺘﺨﺮاج و ﺳﭙﺲ ایﻦ ﻣﻌﯿﺎرﻫﺎ ﺗﻮﺳﻂ ﻣﺘﺨﺼﺼﯿﻦ اوﻟﻮیﺖﺑﻨﺪی و اﻣﺘﯿﺎزدﻫﯽ ﺷﺪه اﺳﺖ. ﻋﻼوه ﺑﺮ ایﻦ، ﺑﻪﮐﻤﮏ ﻧﺮماﻓﺰار دیﺎﻟﻮﮐﺲ ۴/۱۳ ﺑﻪ ﻣﺪلﺳﺎزی ﻧﻮرﭘﺮدازی ﺧﯿﺎﺑﺎن ﺳﯽ ﺗﯿﺮ ﺗﻬﺮان ﺑﺮای ﺳﻨﺠﺶ ﻣﺘﻐﯿﺮﻫﺎی ﺷﺪت ﻧﻮر و دﻣﺎی رﻧﮓ ﻧﻮر در ﺣﺎﻟﺖﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ، ﭘﺮداﺧﺘﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ. در ﻧﻬﺎیﺖ ﻫﺮ یﮏ از ایﻦ ﺣﺎﻟﺖﻫﺎ ﺑﻪ روش دﻟﻔﯽ و ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ ﻋﻤﯿﻖ ﺑﺎ ﻣﺘﺨﺼﺼﯿﻦ ﺳﻨﺠﺶ ﺷﺪه اﺳﺖ. یﺎﻓﺘﻪﻫﺎ: ﺑﻪﻋﻨﻮان ﻧﺘﯿﺠﻪ ﻧﻬﺎیﯽ، ﺣﺎﻟﺖ اﺳﺘﻔﺎده از ﭼﺮاغﻫﺎی الایدی ﺑﺎ دﻣﺎی رﻧﮓ ﻧﻮر ۴۰۰۰ﮐﻠﻮیﻦ ﺑﻪ ﺻﻮرﺗﯽ ﮐﻪ درﺧﺸﻨﺪﮔﯽ ﺑﻨﺎ در ﺣﺎﻟﺖ ﺑﻬﯿﻨﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ از زﻣﯿﻨﻪ ﺑﺎﺷﺪ، اﻧﺘﺨﺎب ﺷﺪه اﺳﺖ. ﻧﺘﯿﺠﻪﮔﯿﺮی: ﺧﺮوﺟﯽ ﻧﺮماﻓﺰار، ﺑﺮای ﻧﻮرﭘﺮدازی ﺑﺨﺶ ﭘﯿﺎدهرو و ﺳﻮارهرو ﺧﯿﺎﺑﺎن، اﺳﺘﻔﺎده از ﻻﻣﭗﻫﺎی ﺑﺨﺎر ﺟﯿﻮه ۲۵۰وات اﺳﺖ ﮐﻪ روی ﭘﺎیﻪﻫﺎی ۷ﻣﺘﺮی و ﺑﺎ ﻓﺎﺻﻠﻪ ۲۶ﻣﺘﺮ از یﮑﺪیﮕﺮ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪاﻧﺪ و ﻧﻮر آﻧﻬﺎ ﺑﺎ زاویﻪ ۵ درﺟﻪ ﺑﻪ ﺳﻄﺢ ﺧﯿﺎﺑﺎن ﺑﺮﺧﻮرد ﻣﯽﮐﻨﺪ.
تحلیل «نقاشی به منزله تصویر» براساس شرح دلوز از انواع تصویر و شروط ظهور آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم شهریور ۱۳۹۹ شماره ۸۷
61 - 72
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: درباره چیستی انواع تصویر و شروط همبسته ظهورِ سنخ های مختلف آنها نزد دلوز است. هدف پژوهش: مقاله مشتمل بر دو مؤلفه یعنی روشن کردن انواع تصویر، شرایط ظهور آنها با تأکید بر زمان و نیز تعیین نوع تصویر یک اثر نقاشی با توجه به شرایط ظهور آن است. فرض مقاله این است که تعیین شرایط ظهور تصاویر به تشخیص نوع آن کمک می کند. برای روشن شدن سنخ تصویر، شرایط ظهور آن تصویر مطالعه می شود. برای سهولت رسیدن به اهداف تحقیق، یک اثر نقاشی از هنرمند معاصر ایران مورد واکاوی گرفته است. روش پژوهش: تحلیل محتوای کیفی است. نتیجه گیری: از نظر دلوز، دو سنخ تصویر یعنی تصویر-حرکت و تصویر-زمان وجود دارد. تصویر-حرکت مشتمل بر تصویر-ادارک، تصویر-عمل و تصویر-حال است. تصویر-زمان هم متشکل از تصویر-خاطره، تصویر-رؤیا و نیز تصویر-اندیشه و تصویر-بلور است. سنخ اول تصویر با محوریتِ حرکت، با کنترل، منعکس و جذب کردنِ اثرگذاری چیزها، وابسته به کنش خاصی است. در دوره مدرن تصویر-زمان مبتنی بر تکوین زمان ناب است. تصویر-زمان، سنخی از تصویر با ترکیبی از تصاویر برای نمونه مجازی و واقعی است. این تصویر با محوریت زمان بر بنیانِ روابط اصیل نیروها و تأثر آنها، بر مبنای فعلِ خودانگیخته و آزادنمودار از بطن ناامکان شکل گرفته است. همبسته با این فعل، یعنی بیرون کشیدنِ نمودار به منزله امری اثرگذار و تعیّن بخش، تصویری با گسست از انواع بازنمایی ظهور می کند. براساس مسیر پژوهش، بررسی شرایط ظهور یک اثر نقاشی به منزله تصویر، مانند «بدون عنوان» وابستگی به رنگ-نیرو، رنگ-مکان و فضا، رنگ-نور و زمان را نشان می دهد. این شرایط حاکی از پیوندِ تصویر واقعی انسان های اطراف هنرمند و تصویر مجازی معراج برای تأکید بر وضعیت انسان معاصر است. تصویر نهایی به منزله تصویر-زمان امکان اندیشیدن به معنای تازه ای از مفهوم انسان را فراهم می کند.
الضوء والنور فی المعارف الدینیه(مقاله علمی وزارت علوم)
کثیرا ما ورد لفظ النور فی القرآن والمعارف الدینیه مثل الادعیه، و الزیارات، والاحادیث، وما قدم علیها من شروح وتفاسیر، ان الاستخدام الواسع لهذا اللفظ لفت انتباه العلماء؛ حیث اخذ کل منهم یتطرق للموضوع حسب حقله الذی ینشط فیه. وقدموا قراءات مختلفه علی ما یحتویه اللفظ من مصادیق ودلالات متعدده التی فرضته تلک النصوص علیه. فالدراسه التی بین یدیک ایها القارئ الکریم تحاول سبر الموضوع بشکل دقیق لتلقی الضوء علی جوانبه وتکشف الاتجاهات المختلفه التی ذهب الیها العلماء فی ذلک.
سرآغاز دانش رنگ شناسی در تمدن اسلامی تا پایان سده ششم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ علم دوره ۸ سال ۱۳۸۹ شماره ۱ (پیاپی ۹)
53 - 72
رنگ ها از جمله نمودهای طبیعت اند که از دیر باز توجه دانشمندان را به خود جلب کرده اند. در این مقاله سرچشمه های دانش رنگ شناسی را در سده های آغازین تمدن اسلامی معرفی می کنیم. یافته های این پژوهش نشان می دهد که مسلمانان اندیشه های یونانیان را در این باره از طریق متون ترجم? شد? آنها به دست آورده و در بار? آنها تأمل کرده اند. در میان دانشمندان مسلمان تا پایان سد? ششم هجری، نظریه های متفکرانی همچون کِندی، ایوب سوری، اخوان الصفا، ابن هیثم، ابن سینا، سهروردی و جوهری نیشابوری در این باره قابل توجه است. بررسی نظریه های ایشان نشان می دهد که دانش رنگ شناسی در جهان اسلام به شدت متأثر از دانش یونانیان به ویژه ارسطو است. این نظریه ها در زمین? رابط? نور و رنگ، چیستی و علت ایجاد رنگ ها، آمیزش رنگ ها و شناسایی رنگ های اصلی مطرح شده است.
ابن هیثم، کمال الدین فارسی و مسأله حرکت موجی نور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ علم دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۵)
159 - 190
ابن هیثم در کتاب المناظر ضمن بیان علت بازتاب نور از سطح اجسام صیقلی، این نکته را ذکر می کند که دفع یا رانده شدن نور از سطوح تنها به دلیل صیقلی بودن آنهاست و ربطی به سختی اجسام ندارد، به این دلیل که بازتاب نور از سطح اجسام صیقلی نرم از قبیل آب نیز امکان پذیر است. کمال الدین فارسی در تنقیح المناظر ایرادی بر این نظر دارد و توجیه ابن هیثم از بازتاب و شکست هم زمان نور از سطح اجسام صیقلی نرم را نادرست دانسته و یا به عبارت دیگر توجیه او در بازتاب از سطوح صیقلی سخت را قابل اطلاق بر بازتاب از سطوح صیقلی نرم نمی داند. در واقع او در دیدگاهی کلی تر تشبیه حرکت نور به حرکت اجسام را اشتباه می داند و معتقد است حرکت نور مانند حرکت صوت است. مشابه چنین برخورد نظری، در قرون شانزده و هفده میلادی، در اروپا بین طرفداران نظریه ذره ای و موجی نور وجود داشته است. این نوشتار سعی دارد که این چالش نظری را بررسی کند.