مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
نور
در این مقاله به معانی و کاربردهای مختلف کلمه «نور» از دیدگاه امام محمد غزالی پرداخته شده است. با جست وجو در آثار او و بررسی نظرات ایشان و دقت در آرای این دانشمند بزرگ این حقیقت به دست می آید که ایشان در سه سطح و سه معنا کلمکه «نور» را مورد بررسی قرار داده اند. ایشان بررسی کلمکه «نور» را از نور ظاهری و فیزیکی که با چشم ظاهری قابل رؤیت است شروع می کند و سپس از نور ظاهری بالاتر رفته و به آن از معنای دوم که با چشم قابل دیدن نیست و اساساً نور فیزیکی نیست، می پردازد و آنگاه معنای سوم «نور» را که معنایی بسیار دقیق و دیرفهم است، بیان می کند و با این بیان روشن می سازد که نور حقیقی همان نور خداوند متعال است و غیر خدا، انوار و موجودات مجازی هستند و هم چون شیخ اشراق خداوند را نورالانوار می داند و هم چون عارفان این مطلب را سرّی از اسرار الهی معرفی می کند که هر انسانی قابلیت و قدرت فهم آن را ندارد و سرّی است که باید از نامحرمان پوشیده بماند. تنها خداوند متعال حقیقکهالحقائق و نور محض است و فقط بر ذات خداوند متعال می توان به صورت حقیقی کلمه «نور» را اطلاق کرد.
نور و نار در عرفان و اشراق
یکی از رموز قدسی در ساحت وحی انبیا و کشف اولیای خدا، رمز نور است که برای اشاره به حقیقت توحید و ذات اقدس الهی و عالم غیب به کار برده می شود و از مصادیق متعدّدی برخوردار است. نور از نظرگاه اهل باطن، هم دارای وجوه وجودشناختی است و هم برخوردار از ابعاد معرفت شناختی. یکی از مصادیق رمز نور از منظر طایفکه عرفا و حکما، از باب تنزّل معقول به محسوس، آتش(نار) است. عنصر آتش با دو وجه متضاد، یعنی روشنی وگرمابخشی و سازندگی و در عین حال سوزندگی و سرکشی و ویران کنندگیش، در نزد سنّت های معنوی جهان رمزی از اوصاف «مهر» و «قهر» الهی یا تجلّی جمال و جلال حق تعالی است و جلوات این ساحات دوگانه را در حکمت و عرفان ایرانی اسلامی به نیکویی تمام می توان به تماشا نشست.
معناشناسی نور در تفسیر المیزان
منبع:
حکمت نامه مفاخر سال چهارم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۷ (ویژه نور)
105-120
مسأله نور در المیزان منشأ پیوند بسیاری از آیات است. این تفسیر که به دنبال تفسیر قرآن به قرآن است، توانسته بخشی از این ادعای خود را براساس پیوند معنایی نور در این کتاب مطرح کند. از این حیث مسأله نور در المیزان از مهم ترین کلیدهایی است که می توان براساس آن بخش عمده معانی آیات را بررسی کرد. در این مقاله تلاش شده تا تفسیر بسیاری از آیات مرتبط با نور بررسی شود تا نظر علّامه طباطبایی درباره نور قابل طرح گردد. تلاش عمده ایشان در المیزان ناظر به طرح یک پارچگی نور در پیوند با معنای اصلی آن یعنی خداوند است. علّامه طباطبایی در تفسیر آیات مربوط به نور تمام مفاهیم و اصطلاحات مختلف نور را به طور تشکیکی به نور مطلق که خداوند است، پیوند داده و معتقد است معانی مختلف نور در قرآن کریم در نهایت به معنای نور یعنی خداوند باز می گردد.
نمادشناسی عرفانی نور در انجیل یوحنا
منبع:
حکمت نامه مفاخر سال چهارم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۷ (ویژه نور)
121-155
پژوهش حاضر به مقوله «نور و روشنایی» از منظر رمز و نماد شناسی عرفانی پرداخته، هرچند مفاهیم سلوکی و سمبولیسم واژکه نور درکتاب انجیل یوحنای قدیس(راوی سخنان حضرت عیسی مسیح علیه السلام ) نمایانگر ادبیات رمزی و تمثیلی نور در یک منظومه سلوکی و تعلیم بخشی ارائه گردیده، نشان دهندکه قدر و فصل مشترک مقوله (نور و روشنایی) از اسطوره و ادیان و مکاتب فلسفی و عرفانی می باشد. این پژوهش با توجه به اینکه مقوله نور و انبساط آن همان واژگان «کلمه، لوگوس یونانی، خورنه زرتشتی، سکینه قرآنی و شخینه عبری» بوده، درصدد ارائه نگرشی نو به مباحث و مفاهیم مشترک نور و درخشش آن از منظر انجیل یوحنای قدیس، برای طیف پژوهشگران است.
تأملی بر مبانی علم شناسیِ سهروردی و ظرفیت سنجی آن در ارائه الگوی آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات فلسفی سال دوازدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۷
141 - 163
حوزه های تخصصی:
این نوشتار در پی واکاوی مبانی حکمت اشراق در ارائه تعریف نوینی از علم و ترسیم الگویی آموزشی بر آن اساس است. با تأملی در مبانی نورشناسی اشراقی، معرفت شناسی، انسان شناسی و روش شناسی سهروردی این مطلب متبادر می شود که مراتب نور، مراتب ادراک و مراتب نفس انسانی کاملاً متناظر هستند و انسان با ارتقای درجات نوری خود با دستورالعمل های خاص، به لحاظ ادراکی نیز مترقی می شود. از این رو می توان تعریف نوینی از علم ارائه کرد که اعتبار آن به طور کلی با دیگر نظریه های حوزه معرفت متفاوت است. از نظر سهروردی «شهود» به عنوان پشتوانه ای عظیم برای فهم درجات عمیق حقیقت تلقی می شود که نیل به آن از طریق عالم خیال و ارتقای ساحت نورانیت انسان میسور است. نوشتار حاضر بر آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی مبانی و مختصات این نوع از علم شناسی در حکمت اشراق -که می توان آن را علم اشتدادی نامید- بپردازد و از این رهگذر، نتایج آموزشی آن را تبیین کند. مطابق نتایج این جستار «تکامل تدریجی مراتب ادراک» و به تبع آن «رسمیت فهم های مختلف از حقیقت واحد» به گونه ای که منجر به شکاکیت و نسبیت محض نشود، دو نتیجه اساسی نظریه علم اشتدادی خوانده می شود که تحقق آن منوط بر پیاده سازی تعریف و ابعاد نظریه علم اشتدادی و اتخاذ راهکارهای متناسب در سیستم آموزشی است؛ از این رو به نظر می رسد ظرفیت وسیع حکمت اشراق در استنباط ابعاد مختلف آموزش و بهبود اجزای سیستم آموزشی نظیر اصول، نتایج و راهکارهای تعلیم، غیر قابل انکار باشد.
مطالعه نور در عرصه های گوناگون معماری ایرانی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۴ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۵
256 - 276
حوزه های تخصصی:
معماری ایرانی در گذشته دارای ویژگی های ماندگاری بوده که در تداوم این معماری در دوره های مختلف نقش اساسی داشته است. این ویژگی ها اصول و مفاهیمی بوده است که برآمده از فرهنگ و ارزش های جامعه بوده و ریشه در باورهای مردم دارد. اما در دوران معاصر بی توجهی به این مهم باعث گسست در روند تداوم معماری ایرانی شده است. بنابراین برای حفظ این ارزش ها باید این اصول را در معماری معاصر بازخوانی کرد. به نظر می رسد حضور نور در معماری ایرانی نه تنها برای رفع نیازها بلکه برای جستجوی هوشمندانه ارزش و اعتقادات مردم بوده است. نحوه حضور و تاثیر آن در این معماری و همچنین دانش، با دید خاصی همراه است که نور از طریق آن وارد فضای معماری شده و مفاهیم و معانی ماندگاری را خلق می کند. این مفاهیم ریشه در باورها و ارزش های مردم ایران دارد و به نظر می رسد این ویژگی نقش مهمی در حفظ آنها در معماری ایرانی داشته است. این تحقیق با روش توصیفی تحلیلی انجام شده و نتایج بدست آمده نشان می دهد معماران ایرانی به اهمیت عنصر حیاتی «نور» در طراحی فضاها پی برده اند و تمام کوشش آنها این بوده است که نور پراکنده را به کمک معماری تسخیر کنند و به خدمت گیرند.
نقد و بررسی چیستی رنگ با تأکید بر دیدگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۹
181 - 210
حوزه های تخصصی:
اکثر قریب به اتفاق فلاسفه سنتی و اسلامی، قائل به واقع انگاری رنگ هستند و رنگ را موجودی خارجی می دانند و بنا به علوم طبیعی هر دوران و دانش فلسفی خود، به بررسی و تبیین چیستی رنگ همت گمارده اند. نظریه واقع انگاری پیرامون چیستی رنگ، شامل آراء فیلسوفان قبل از ابن سینا و خود وی درباره رنگ می باشد. اما از آنجایی که اقوال فیلسوفان مشایی و اشراقی و متعالیه از ابن سینا تا کنون، تغییرات قابل توجهی نداشته است و با کمی تفاوت، همان عبارات، مطالب و دیدگاه های ابن سینا درباره رنگ، در کتب بعدی نیز منتقل شده است، بنابراین بررسی نظریات ابن سینا درباره چیستی رنگ حائز اهمیت است. در این نوشتار، ضمن اشاره به اقوال فلاسفه سنتی، به نقل و بررسی چیستی رنگ با تأکید بر دیدگاه ابن سینا می پردازیم و ضمن نقد نظریه ابن سینا درباره چیستی رنگ، به ارائه فرضیه جدیدی که چیستی رنگ را ترکیبی از یک فرایند می داند، خواهیم پرداخت.
تحلیل و نقد نظریه سهروردی در علم النفس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دراین مقاله سعی شده است عل م ال نفس سهروردی تحلیل و نقد گردد. سهروردی در تبیین رابطه بین نفس و بدن، تلاش های بسیار خوبی داشته است ایشان نظریه علم حضوری را برای اولین بار مطرح نموده ودرمورد ماهیت نفس از این مبنای خود سود برده است ،وی در این مسیر به درستی حرکت نمود و راه خود را از مشاء که بدن را فرع برنفس دانسته و بین آن دو تباین قائل بودند جدا کرد . اما در نظ ام ن وری ایشان، این ثنویت همچنان باقی است ؛ اگرچ ه از شدت آن کاس ته شد، به همین دلیل ایشان به روح بخاری ، قائل شد تا آن دو را از طریق روح بخاری به هم پیوند دهد. به حس ب ای ن دوگ انگی ، نف س متمایز از بدن است ؛ جوهری مجرد و نورانی که نفس است و جوهری مادی و ظلمانی ک ه هم ان ب دن است . امر روشن اینکه : اگرچه شیخ اشراق از آن تباین نفس و بدن در فلسفه مشائی فاصله گرفت ه و همه صفات و احکام بدن را تجلیات و افاضات نف س و ص فات آن برش مرد، ام ا توفیق تبیین فلسفی آن را پیدا نکرد. شماره ی مقاله: ۷
مبانی مابعدالطبیعی هنر اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله سعی داریم مبانی فلسفی یا مابعدالطبیعی هنر اسلامی را با تکیه بر جریان های اصلی فلسفه های اسلامی مثل فلسفه های مشایی و اشراقی و حکمت متعالیه بر تمرکز بر چند مفهوم کلیدی مثل مفاهیم اصل نور، اصل وحدت و کثرت، اصل قوه خیال و اصل تجلی و غیره تبیین نماییم و نشان دهیم که فهم فلسفه هنر یا زیبایی شناسی به معنای عام کلمه در فرهنگ اسلامی بر خلاف فرهنگ غربی از مبانی فلسفی و دینی و حتی عرفانی تغذیه می کند. مساجد به عنوان مصداقی از معماری اسلامی به مثابه یک اثر هنر بزرگ اسلامی در طول تاریخ تمامی این چهار اصل را با اشکال مختلف خود در خود جمع کرده است. هنرمند اسلامی قبل از دست زدن به آفرینش هنری ذهن و روان خود را به آموزه های دینی و عرفانی ملبس می سازد. در این نوشته با تکیه بر گفته های فیلسوفان و عرفایی مثل سهروردی یا ابن عربی یا ملاصدرا سعی داریم عناصر یا بهتر بگوییم اصول مابدالطبیعی چهارگانه مذکور را با استناد به آثار این متفکران و مفسران این اندیشمندان نشان دهیم که محتوای هنر اسلامی امری کاملاً معنوی است و جوشش این امر معنوی مایه جوشش هنر اسلامی در طول تاریخ طولانی آن گشته است. شماره ی مقاله: ۱۷
تعادل در صورت متکثر نور واحد (نمونه موردی پنجره های ارسی شبستان مسجد نصیرالملک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
45-21
حوزه های تخصصی:
اهداف: پنجره های رنگی جزیی از معماری بناهای سنتی ایران در دوره اسلامی هستند، که به عنوان دروازه های عبور نور واحد به فضا و تکثیر کننده آن به رنگ های گوناگون ایفای نقش می کنند. اهدف کلان پژوهش، ایجاد حساسیت درزمینه طراحی اصولی شیشه های رنگی، بیان اصولمندی استفاده از رنگ ها در پنجره های رنگی بناهای سنتی و اسلامی ،کشف رابطه تعدیل نور توسط شیشه های رنگی و کیفیت فضای معماری در سیستم روشنایی پایدار می باشد. در مقیاس خردتر هدف از بررسی، دستیابی به یکی از شاخصه های موثر در ایجاد تعادل در یک بنای ماندگار (مسجد نصیرالملک) است. روش ها: نوع پژوهش کیفی-کمی است و استخراج مطالب از طریق گردآوری اطلاعات از منابع اسنادی و برداشت میدانی از الگو و مساحت شیشه های رنگی، مسجد نصیرالملک انجام شده است.در نهایت از طریق قیاس تطبیقی تناسب سطوح رنگی شیشه ها با مبانی نظری نتایج حاصل استخراج گردیده اند. یافته ها : در شبستان نمونه، پنج گونه رنگ بندی کلی و 15گونه رنگ بندی جزیی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. رنگ های آبی، فیروزه ای، سبز (رنگ های سرد) و رنگ های قرمز و زرد (رنگ های گرم) با حفظ تعادل و به صورت یک درمیان در پنجره های ارسی به کار رفته اند. نتیجه گیری : استخراج نسبت رنگ های سرد به گرم نزدیک به یک در تطبیق با مبانی فلسفه اسلامی مشخص نمود که، الگوی توزیع رنگ ها در فضا، بعد از عبور نور سفید از شیشه های رنگی، تصادفی نبوده است و در این زمینه هم «وحدت» و «پایداری» نمود یافته است.
تببینی بر عدالت نور و سایه اندازی آن بر بهزیستی ذهنی شهروندان در بزنگاه کووید 19 (مورد مطالعه: شهرک ثمین زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش نور طبیعی به مثابه کامل ترین و مطلوب ترین نور انکارناپذیر است. تحقیقات سال های اخیر نشان می دهد که نور روز علاوه بر نقش و اهمیتی که در حفظ و بهبود چرخه حیاتی انسان ایفا می کند، اثر درمانی ویژه ای بر بعضی از بیماری های جسمی و روانی داشته و می تواند تا حد زیادی در درمان این گونه بیماران موثر باشد. با این رویکرد نوشتار حاضر اعتقاد دارد نور و کیفیت بخشی آن بر زندگی انسان بر رفتارهای فردی و اجتماعی انسان تاثیر دارد و به سهم خود می کوشد نور و کیفیت بخشی آن را بر بهزیستی ذهنی را در بزنگاه کووید 19 مورد مداقه قرار دهد. تحقیق حاضر از نظر نوع کاربردی و به لحاظ ماهیت روش ترکیبی شامل راهبردهای کیفی و همبستگی می باشد. پژوهش حاضر به لحاظ قلمرو زمانی مقطعی (بهمن 1399) بوده است که محقق با توجه به سکونت در محدوده مورد مطالعه طی انجام کار میدانی اقدام به اخذ داده های مورد نیاز کرده است. جه ت جم ع آوری داده ه ای بهزیستی ذهنی شهروندان بر اساس تحلیل و مشاوره با متخصصین روانشناسی از پرسشنامه مقیاس بهزیستی روان شناختی کییز (1995) بهره گرفته شده است. نتایج نشان می دهد نور تاثیر قابل توجهی در بهزیستی ذهنی ساکنان مجتمع های مسکونی ثمین داشته است. امری که پسایند آن انطباق و شکوفایی اجتماعی را برای ساکنین (تعامل در قالب روابط و شبکه خانوادگی، گروه دوستان و ارتباطات اجتماعی با ساکنین مجتمع) و (امید به بهبود شرایط زندگی، معنادار دانستن زندگی، باور به پیشرفت اجتماعی) بوده است. همچنین بر اساس آزمون کروسکال-والیس با هدف بررسی اختلاف بهزیستی ذهنی ساکنان بین بلوک های پنج گانه با زیربنای عدالت نور؛ نتایج نشان داد بلوک های جنوبی؛ شرقی و غربی دارای سطح بهزیستی ذهنی مطلوبتری بوده و بر اساس تحلیل رگرسیونی، میزان ارتباط و دوسویگی عدالت نور با بهزیستی ذهنی شهروندان محرز گردید در نتیجه برای ارتقاء بهزیستی ذهنی ساکنان مجتمع های مسکونی، باید برنامه ریزی ویژه ای در زمینه طراحی و معماری ساختمان ها و مجتمع ها جهت برقراری تعادل در دریافت نور انجام شود.
تحلیل مفهومی واژه نور در قرآن بر پایه الگوهای شناختی استعاره مفهومی و استعاره زنجیری دونگاشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مشخصه های مشترک متون دینی و مذهبی بسامد بالای مفاهیم انتزاعی و متافیزیک در آن هاست. این متون از استعاره هایی سرشارند که بین حوزه های مفهومی انتزاعی و ناشناخته و حوزه های ملموس و آشناتر پیوند برقرار می کنند. یافته های زبان شناسان شناختی نشان می دهد که برقراری این پیوند موجب سهولت در درک مفاهیم انتزاعی و ناشناخته می شود. در این پژوهش با اتخاذ رویکرد معنی شناسی شناختی و با استفاده از دو الگوی شناختی نظریه استعاره مفهومی و استعاره زنجیری دونگاشتی، کاربرد استعاری واژه نور در قرآن بررسی شد. مصداق های این واژه با استفاده از آرای مفسران در ده تفسیر قرآن به قرآن، عقلی، عرفانی، روایی و ادبی مشخص شدند. نتایج این بررسی نشان می دهد که از 43 واژه نور به کار رفته در قرآن، 40 مورد آن به صورت استعاری به کار رفته است. با توجه به مصداق های متعدد مطرح شده در تفاسیر بررسی شده، 63 استعاره مفهومی با حوزه مبدأ نور شناسایی شدند که خرده استعاره های چندین کلان استعاره در سه سطح هستند. علاوه بر آن، هفت مورد استعاره دونگاشتی نیز شناسایی شدند که در آن ها واژه نور، در یک مفهوم سازی چندوجهی، هم به عنوان حوزه مبدأ و هم به عنوان حوزه مقصد به کار رفته است.
ارزیابی تأثیر نور روز بر ایجاد اتمسفر معماری مسجد (نمونه موردی مساجد مجموعه آرامگاهی شیخ جام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معماری ایرانی مملوء از روحی است که به کالبد بنا حیات بخشیده و آنرا یگانه و خاطره انگیز نموده است. این کیفیت فراگیر که به حفظ مخاطب در بنا و غنا و سرزندگی بنا منجرمی شود بتازگی تحت عنوان اتمسفر معماری در بین محققین مورد استقبال قرارگرفته است.نور بعنوان مهمترین ابزار در معماری مساجد بسیار کارامد بوده و با ماهیت چند جانبه اش ساختار مادی و معنایی بنا را تحت تاثیر قرارمی دهد. پژوهش حاضر با هدف بازشناسی اتمسفر معماری و ارزیابی تاثیر نور بر مولفه های آن در تعدادی از مساجد بدنبال پاسخ به این پرسش است که نور روز بعنوان ابزار طراحی، در ترکیب دیگر مولفه های اتمسفری بنا چگونه و به چه میزان می تواند فضای مساجد را تحت تاثیرقراردهد. این تحقیق کاربردی، بر مبنای پژوهش فلسفی-تفسیری به روش توصیفی-تحلیلی و براساس اطلاعات کتابخانه ای و میدانی با رویکرد ترکیبی کمی-کیفی انجام شده است. پس از مطالعه منابع در خصوص اتمسفر معماری و نور، تاثیراتی که می توانند بر هم بگذارند بررسی شد. بمنظور کنترل نتایج سه مسجد مشابه با یک زمینه فرهنگی از مجموعه آرامگاهی شیخ جام مورد تحلیل میدانی قرار گرفتند. پس از نورسنجی و تصویربرداری و برداشتهای میدانی، پرسش نامه براساس فرمول کوکران طبق طیف لیکرت تنظیم، داده ها در نرم افزار SPSS-22 ، سپس با آزمونهای همبستگی اسپرمن، تحلیل رگرسیون چندگانه، آزمون کولموگروف-اسمیرنوف و تحلیل عاملی مورد بررسی قرارگرفت .نتایج نشان می دهند شاخصه فیزیکی نور با ضریب همبستگی 0.843موثر بر کیفیتهای ثابت و شاخصه معنایی آن بر کیفیت متغیر اتمسفر فضا با همبستگی 0.786 تاثیرمی گذارد. همچنین این تاثیر دوطرفه بوده و اتمسفر فضا نیز بر ادراک نور موثراست.
واکاوی ساختار تصویری و مفهومی نور در فیلم «محمد رسول الله» بر مبنای مؤلفه های زیبایی شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم آذر ۱۴۰۱ شماره ۱۱۴
51 - 60
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله : نور همواره به عنوان یکی از مهم ترین واسطه ها و عناصر القای مفاهیم الهی در آثار گوناگون هنر اسلامی کاربرد دارد. فیلم «محمد رسول الله» ساخته مجید مجیدی، از مصادیق شاخص سینمای دینی ایران در استفاده از تجلی نور برای انتقال مفاهیم الهی و قدسی است. بحث و جدل های متعدد در نشریات تخصصی و عمومی در چگونگی نشان دادن و بیان تصویری زیبایی شناسانه و تأثیرگذار مفاهیم الهی و دینی با معیارها و مؤلفه های معتبر از مهم ترین مسائل سینمای دینی ایران است. هدف پژوهش : این پژوهش با هدف تبیین و واکاوی مؤلفه های بنیادین زیبایی شناسی عنصر نور همچون وحدت، پیچیدگی و تابندگی در این فیلم است. همچنین تحلیل دو عنصر آشفتگی و یکنواختی در ساختار تصویری و مفهومی این اثر که در تقابل اساسی با تجربه زیبایی شناختی قرار دارد. روش پژوهش : این پژوهش از نوع کیفی و چارچوب آن توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر منابع کتابخانه ای و مطالعه مستقیم اثر است. نتیجه گیری : یافته های این پژوهش نشان می دهد ساختار تصویری و مفهومی فیلم محمد رسول الله تا حدود زیادی با وحدت، هماهنگی و پیچیدگی همراه نیست. آشفتگی تصویری در کاربرد نور برای القای مفاهیم دینی و قدسی در اغلب سکانس ها دیده نمی شود. اما دارای یکنواختی تکرارشونده، بدون منطق روایی (دراماتیک) و با کمترین باورپذیری است که تجربه ای زیبا شناختی را به همراه ندارد. نورافشانی و نورانی کردن فضا با جلوه ای غیرواقع گرایانه و اغلب تصنعی فضایی سمبولیستی و نمادگرایانه به کلیت فیلم داده است. تبیین و تحلیل زیبایی شناسی نور در فیلم محمد رسول الله نشان می دهد که در بازتاب معارف الهی و دینی با موفقیت حداقلی همراه بوده است.
پژوهشی بر عرفان نور، رنگ و هندسه در ارسی های شبستان غربی مسجد نصیرالملک شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنر ایرانی اسلامی، ماهیتی عرفانی و معنوی دارد. نور، رنگ و هندسه در عرفان و هنر، به ویژه هنر معماری و هنرهای تزیینی که جزء اصلی هنر معماری است، همواره جایگاه ویژه ای داشته است. هنرهای تزیینی علاوه بر ظاهر مسحورکننده و زیبای خود، صرفاً جنبه تزیینی نداشته و برای درک آن زیینی نداشته و برای درک آن ی-- که آورده شود.ها، می بایست با رموز و مفاهیم عرفانی نور و رنگ و هندسه آشنا بود. هنرمند ایرانی از این ویژگی ها آگاه بوده و استفاده هوشمندانه ای که از آن ها در خلق آثار هنری می کرده، باعث شده که آثاری ماندگار و تأثیرگذار خلق نماید. هدف اصلی این پژوهش، معرفی هنر شیشه رنگی با تأثیرپذیری از عرفان نور و رنگ است با این فرض که مطالعه و بهره گیری از عرفان نور و رنگ، که در طراحی ارسی های شبستان غربی مسجد نصیرالملک به کار برده شده، می تواند در تزیینات داخلی و هنرهای دستی مرتبط با شیشه استفاده شده منجر به آرامش و احساس مثبت گردد. برای نیل به این منظور، ابتدا حکمت نوری ایران باستان، حکمت اشراق، رنگ و معانی عرفانی آن، شیشه، تاریخچه و نحوه ساخت آن و همچنین هنر ارسی سازی در مسجد نصیرالملک و ارسی های آن مطالعه شد. نحوه جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی و روش آن توصیفی تحلیلی بوده است. نتایج پژوهش حاضر نشان داد با شناخت و الهام گیری صحیح از شیوه های ساخت، طراحی و استفاده از شیشه و هنرهای مرتبط با آن، همچنین بهره گیری مناسب از نگرش ها و گرایش های عرفان ایرانی، می توان ضمن حفظ میراث مادی و معنوی ملی، به احیای این هنر ایرانی که تلفیقی از هنر، علم و عرفان است همت گماشت. همچنین به نظر می رسد تأثیرپذیری از عرفان نور و رنگ و همچنین تحلیل و مطالعه نقوش و رنگ های به کاررفته در ارسی های شبستان غربی مسجد نصیرالملک، می تواند هنرمندان را در به وجود آوردن آثاری مانا و تأثیرگذار، که موجب آرامش در بیننده می شوند، یاری دهد.
بررسی عقل از دیدگاه ملاصدرا و میرزا مهدی اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال نوزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۶۱
1 - 18
حوزه های تخصصی:
عقل ازنظر ملاصدرا بر شش معنا به صورت اشتراک لفظی اطلاق می شود. ازنظر وی یکی از مهم ترین معنای عقل، همان قوه ادراکی است که انسان با آن به ادراک اشیاء می پردازد. همچنین خداوند متعال به برخی انسان ها نوری عطا می کند که به وسیله آن تبعیت از دستورات دینی ممکن می شود. میرزا مهدی اصفهانی عقل را نوری می داند که خداوند متعال این نور را پس از رسیدن انسان ها به بلوغ، به آن ها عطا می کند. انسان ها این نور را در حالت غضب و شهوت از دست می دهند. ازنظر وی عقل فلسفی گمراه کننده است. با تبیین ویژگی های عقل موردنظر میرزا مهدی اصفهانی و ملاصدرا و تدقیق در معنای عقل عملی و نظری، می توان بین عقل مورد نظر این دو متفکر اشتراکاتی پیدا کرد. این اشتراکات تنها در بخشی از خصوصیات عقل عملی هست اما بنا بر تصریحات میرزا مهدی اصفهانی عقل نظری مورد قبول ملاصدرا ناکارآمد است و دفاع برخی مروجین مکتب تفکیک از میرزا مهدی اصفهانی مبنی بر قبول حجیت این عقل توسط او، با عبارات او ناسازگار است
متافیزیک نور در اندیشه قدیس بوناونتورا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متافیزیک سال چهاردهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۴
115 - 133
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی جایگاه متافیزیک نور در اندیشه قدیس بوناونتورا است. بوناونتورا یکی از فیلسوفان عارف قرن سیزدهم میلادی است که تأثیرات زیادی بر اندیشمندان بعد از خود داشته است. چگونگی دست یابی بشر به حقایق ثابت و مشترک، مسئله ای اساسی است که قدیس بوناونتورا در مباحث معرفت شناسی با آن مواجه بوده است. وی در تبیین این مسئله از نظریه نور کمک می گیرد. در این نوشتار، ضمن طرح دیدگاه ها و رویکردهای مختلف درباره نظریه نور بوناونتورا، تلاش شده است تا مباحث مرتبط با متافیزیک نور بررسی شود. نتایج نشان می دهد قدیس بوناونتورا از نور به عنوان تشابه هایی برای ارتباط با خدا و بهره مندی اش در حیات استفاده می کند؛ دیدگاهی خدامحورانه که می کوشد جست وجوی فلسفی حقیقت را با حقیقت غایی وحی مسیحی تطبیق دهد. با وجود تأثیرپذیری او از اندیشه ارسطو درقالب فیزیک نور، در ترکیب کلی اندیشه وی بهره گیری از اندیشه های نوافلاطونی و آگوستینی و متافیزیک نور مشهود است. «لوکس» و «لومن» اصطلاح هایی هستند که بوناونتورا برای تبیین متافیزیک نور از آنها استفاده می کند. در اندیشه متافیزیک وی نور به مثابه اصیل ترین صورت است که همه صور دیگر به آن وابسته است و هرآنچه هست، ازطریق صورت اساسی و اولیه نور شکل می گیرد.
«بهشت»، «نور» و «زیبایی» استعاره های بنیادین عبهرالعاشقین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عبهرالعاشقین با زبانی پیچیده و استعاره محور، متنی تأمل برانگیز و دیریاب است. با وجود پژوهش هایی که تاکنون انجام شده، هنوز ویژگی های زبانی و فکری این اثر به درستی شناخته نشده است. در پژوهش حاضر، با توجه به ویژگی های زبانی عبهرالعاشقین و ظرفیت نظریه استعاره مفهومی در تحلیل هم زمانِ زبان و اندیشه، استعاره های مفهومی این متن با تکیه بر روابط ساختاری آنها تحلیل می شود. در این پژوهش، ارزش استعاره ها یکسان انگاشته نشده است؛ بلکه با توجه به «بسط نگاشت های یک حوزه مفهومی» در فرایند «استلزام»، به ساختار برآمده از روابط استعاره های مفهومی متن پرداخته می شود. «بهشت، نور، زیبایی» مهم ترین حوزه های مفهومی مبدأ متن هستند که برای شناختِ استعاریِ مفاهیم بنیادین اندیشه عرفانی روزبهان به کار رفته اند. از بسط یا بازشناخت این حوزه های مفهومی اولیه، دیگر حوزه های مفهومی در متن فعال شده اند. سرانجام می توان گفت ساختار برآمده از روابط استعاره های مفهومی عبهرالعاشقین سه لایه دارد: لایه اول: بهشت و نور و زیبایی؛ لایه دوم: بسط حوزه های مفهومی لایه اول؛ لایه سوم: بازشناخت حوزه مفهومی لایه اول با چند حوزه مفهومی دیگر.
نگارگری ایرانی تجلی گاه ملکوت خیال ( با تأکید بر آرای شیخ شهاب الدین سهروردی در باره عالم خیال (مثال))(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۳ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۴۸
19 - 27
حوزه های تخصصی:
نگارگری ایرانی هنری است که توانسته در گذرگاه زمان، راه و رسم به ترسیم کشیدن جمال را برپا دارد و بر روی بال های پرواز خیال نگارگر از جمال صوری به سوی جهان و اموری فراتر از آنچه مشهود در حواس ظاهری پنجگانه اش است، کشیده شود. جهانی که سهرودی ضمن اذعان به وجود آن تلاش نموده با دلایلی وجود آن را اثبات نماید و همه حکمای اسلام و ایران نیز به این بحث بازگشته و آن را بسط داده و در حکم سرچشمه، از آبشخور آن سیراب شوند. نگارگر ایرانی چنان حکیمی اشراقی با ورود به عرصه شهود و اشراق با پیروی از مفهوم فضای منفصل (عالم خیال)، توانسته سطح دو بعدی نگارگری را به تصویری از مراتب هستی مبدل سازد و با ارتقای بیننده از افق حیات عادی و وجود مادی به مرتبه ای عالی تر، او را متوجه جهانی سازد، مافوق این جهان جسمانی، لکن دارای زمان و مکان و اشکال خاص خود. این پژوهش با تبیین و تحلیل هویت عالم نورانی خیال از نگاه سهروردی و برخی نگاره های ایرانی و تحلیل زیبایی شناسی و نمادشناسی آنچه از نماد نور و خیال در آنها نمود بارز دارد، به این مطلب برسیم که نگارگری ایرانی صحنه ظهور و نمایش عالم ملکوتی خیال می باشد.
پدیدارشناسی رنگ در نقاشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۳ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
13 - 22
حوزه های تخصصی:
رنگ یکی از اساسی ترین ارکان هنر نقاشی است. درباره رنگ در نقاشی از دیدگاه های گوناگون بحث شده و جنبه های فیزیکی، روان شناختی و فیزیولوژیکی آن بارها تحلیل شده است. اما هدف ما در این جا ارائه تحلیلی پدیدارشناختی از رنگ است. به همین منظور، با یاری گرفتن از مفاهیم روش پدیدارشناسی کوشیده ایم «به سوی خود رنگ» نظر کنیم و نحوه های ظهور و بروز آن را در نقاشی بکاویم. با مرور دیدگاه های هگل درباره نقاشی خواهیم دید که رنگ چگونه به رکن معنوی نقاشی مبدل می شود و آن را از سایر هنرهای بصری متمایز می کند. سپس به یاری اندیشه های ادموند هوسرل، مرلوپونتی و رومن اینگاردن ظهور رنگ در نقاشی را بررسی خواهیم کرد. بر مبنای فرضیه ما، رنگ در نقاشی یک ماده صرف نیست و بررسی عینی (ابژکتیو) آن شناخت کاملی به ما نمی دهد. نتیجه این پژوهش مشخص می کند که رنگ را باید رکنی پدیدارشناختی در نظر گرفت که می تواند دیالکتیک میان جهان بیرون و درون نقاشی را به ظهور برساند و بین خودش، نقاش و بیننده رابطه ای پویا و چند وجهی برقرار سازد. روش این مقاله تطبیق نظریه های پدیدارشناختی با آثار نقاشی غربی است. بدین منظور آثاری از مکاتب و سبک های مختلف نقاشی انتخاب شده اند و مطالعه پدیدارشناختی رنگ بر مبنای آن ها صورت پذیرفته است.