مطالب مرتبط با کلیدواژه

افغانستان


۲۴۱.

مقایسه راهبرد باراک اوباما و دونالد ترامپ در قبال افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افغانستان آمریکا اوباما ترامپ راهبرد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۵ تعداد دانلود : ۱۴۸
  افغانستان در دهه های اخیر در سیاست خارجی آمریکا نقش ویژه ای داشته است. ورود آمریکا به عرصه سیاسی-نظامی افغانستان به اواخر اشغال این کشور توسط ارتش سرخ شوروی در دهه 1980 می گردد. 11 سپتامبر 2001 تمرکز راهبردی بوش را بر این کشور افزایش داده و باعث حمله به افغانستان شد. این راهبرد کم و بیش در دوران روسای جمهوری بعدی آمریکا بخصوص اوباما و ترامپ نیز ادامه یافت. در این راستا سوال اصلی پژوهش حاضر این است که راهبرد اوباما و ترامپ در قبال افغانستان چه تشابهات و افتراقاتی را داشته است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که اوباما وضعیت امنیت افغانستان را از اولویت های جدی خود اعلام و با شعارنفی جنگ موفق به دریافت صلح نوبل شد. سیاست اوباما درمورد افغانستان درواقع نقشه راه دولت وی دربرخورد با مسئله افغانستان قلمداد می شد. استمرارمشکلات آمریکا دراین کشور دربرخورد با طالبان از مهم ترین مسائلی بود که دولت اوباما درصدد حل آن در کوتاه ترین زمان ممکن بود.ترامپ در ابتدای ورود به کاخ سفید، وعده خروج نظامیان آمریکایی از افغانستان را مطرح کرد، اما بعد طرحی را امضا کرد که چهار هزار نظامی آمریکایی دیگر به افغانستان اعزام شوند . ترامپ در راهبرد خود مخالف خروج شتاب زده نظامیان آمریکایی از افغانستان بود. اوباما و ترامپ هردودر وعده خروج از افغانستان و برقراری صلح در آن کشور، پیگیری مذاکرات صلح، واگذاری مسولیت به نیروهای افغان و مسآله تروریسم دیدگاهی مشترکی داشتند. پژوهش حاضراز نوع توصیفی تحلیلی با رویکرد مقایسه ای است.
۲۴۲.

خروج نظامی ایالات متحده از افغانستان و چرخش به شرق آسیا؛ گذار به هژمونی اجباری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افغانستان چین ایالات متحده خروج نظامی هژمونی اجباری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۳ تعداد دانلود : ۱۶۵
دولت جو بایدن در تداوم راهبرد اوباما و ترامپ، خروج آمریکا از افغانستان را یکی از اولویت های سیاست خارجی خود می دانست و به سرعت تا سپتامبر ۲۰۲۱، نظامیان این کشور را از افغانستان خارج کرد. هدف این مقاله بررسی راهبرد جهانی آمریکا در خروج از افغانستان و چرخش استراتژیک به شرق آسیا است. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی به این پرسش پاسخ می دهد که چرا آمریکا بعد از تحمل هزینه های کلان مالی و نظامی، به حضور نظامی بیست ساله خود در افغانستان پایان داد؟ در پاسخ به سوال مذکور، این فرضیه مطرح شده است که «خیزش قدرتمند اقتصادی و نظامی چین در سایه احاله مسئولیت امنیت جهانی به آمریکا، تهدید بی سابقه ای را علیه هژمونی متصور جهانی آمریکا و نظم بین المللی مطلوب این کشور مطرح کرده است. بنابراین، از نظر تصمیم گیرندگان آمریکایی خروج نیروهای نظامی این کشور از افغانستان فرصتی استراتژیک برای روی آوردن به شرق آسیا و ایجاد ائتلاف جدیدی در منطقه آسیا و اقیانوسیه به منظور کنترل تهدید چین می باشد». مهمترین یافته تحقیق این است که آمریکا برای حفظ موقعیت هژمونیک خود در برابر تهدید چین، تلاش می کند با تقسیم بار عظیم مسئولیت امنیت جهانی بین شرکایش، راهبرد هژمونی اجباری را با تمرکز بر شرق آسیا در پیش بگیرد. شیوه جمع آوری داده ها به صورت کتابخانه ای و استفاده از مجلات تخصصی و منابع معتبر اینترنتی بوده است.
۲۴۳.

سیاست خارجی ایالات متحده امریکا در قبال نوطالبان افغانستان

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نوطالبان سیاست خارجی نوطالبان افغانستان امریکا سیاست خارجی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۳ تعداد دانلود : ۱۲۶
تاریخ افغانستان، همیشه همراه با ناامنی، اشغال نظامی، اختلافات درون فرقه ای و مذهبی، مداخلات خارجی و فقر جامعه بوده که این کشور را تبدیل به میدانی برای حفظ منافع قدرتهای خارجی نموده است. رابطه افغانستان باکشورهایی همچون روسیه، چین و ایران همواره در معادلات سیاست خارجی دولتهای امریکایی مورد محاسبه قرار گرفته است. تحولات بعد از حوادث 11 سپتامبر و اشغال نظامی افغانستان در سال 2001 طالبان را از قدرت برکنار کرد تا اینکه در سال 2021 همزمان با خروج نظامیان امریکایی و سقوط شهرهای افغانستان توسط طالبان، قدرت را بعد از دو دهه در اختیار آنان نهاد. سوال اصلی این است که رویکرد سیاست خارجی امریکا در قبال ظهور گروه نوطالبان چگونه قابل تبیین است؟ پژوهش حاضر با روش تبیینی طبق نظریه نوواقع گرایی، بدنبال آزمون این فرضیه است که تسلط نوطالبان در راس قدرت افغانستان به معنای خروج کامل امریکا از آن کشور نبوده، بلکه صرفا بدلایل مختلفی همچون نگرانی از قدرت فزاینده چین، هزینه های سنگین نظامی، حضور قدرتهای منطقه ای مثل روسیه ، چین و ایران، ناکامی در نابودی تروریسم، اختلاف نظر با دولت افغانستان و سازش با طالبان قابل تبیین است
۲۴۴.

شکاف قومی، انگاره های نهادینه و معمای صلح پایدار در افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افغانستان معمای صلح شکاف قومی انگاره های ذهنی برساخت گرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸ تعداد دانلود : ۱۳۰
اگر پروسه صلح و صلح سازی را روندی پیچیده و طولانی درنظر گیریم، اجماع و اجرایی سازیِ صلحی پایدار در افغانستان همواره با چالش ها و پیچیدگی های خاص و فزاینده ای سردرگریبان بوده است. جدا از قرار داشتن این کشور در آماجِ اهداف، منافع و نفوذِ بازیگرانِ داخلی، منطقه ای و فرامنطقه ای متعدد، تحکم ساختاری متصلب و نشات گرفته از ایده ها یا انگاره های ذهنیِ نهادینه از سوی بازیگران در تاریخ افغانستان، اتخاذ تصمیماتی موثر در دستیابی به صلحی پایدار را با بحران مواجه ساخته است. اما سوال اصلی این است که چرا مقوله صلح در افغانستان به معمایی لاینحل و دست نیافتنی تبدیل شده است؟ هدف پژوهش حاضر بررسی معمای صلح افغانستان با تمرکز بر ادراکات و انگاره های ذهنیِ کنشگران دخیل و عاملیت قوم پشتون در ساختاری متزلزل و بی ثبات از تحقق صلح می باشد. در بسترِ موزاییکی کشوری چون افغانستان، برساخته های ذهنیِ بازیگران با محوریتِ مولفه هایی چون قومیت، سبب سازِ شکاف قومی، تنش داخلی و همچنین تشتت در دستیابی به وحدتی ملی برای تحقق صلح می باشد. بدین ترتیب فرض برآن است که سیاست های متکی بر پشتون گرایی در دولت های سابق، نقطه ثقلی در به حاشیه راندن روندی اجرایی از صلح و ظهور چرخشی باطل از تصلب قومیتی و تنازع داخلی بوده است.
۲۴۵.

مدل راهبردی طالبان در روند دولت سازی دوم در افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افغانستان رادیکالیسم دولت سازی طالبان مدل راهبردی ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۷ تعداد دانلود : ۲۴۵
در این تحقیق، هدف نویسندگان ارائه پاسخی مستدل به این سوال است که مدل راهبردی طالبان در روند دولت سازی دوم در افغانستان مبتنی بر چه مولفه هایی است و این امر چه چالش ها و فرصت هایی برای ایران در پی دارد؟ روش تحقیق از نوع کیفی با ماهیت اکتشافی است. جامعه آماری مقاله حاضر نخبگان و پژوهشگران حوزه علوم سیاسی، مطالعات منطقه ای، روابط بین الملل و ژئوپلیتیک است که با استفاده از روش نمونه گیری نظری و هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری با 40 خبره مصاحبه عمیق انجام شد و در بخش کمی، برای سنجش مدل پرسشنامه محقق ساخته ای با روش نمونه گیری در دسترس در بین 90 نفر از نمونه ها توزیع گردید. داده ها در بخش کیفی با روش کیفی تئوری داده نیاد و نرم افزار MAXQDA10 و در بخش کمی با روش معادلات ساختاری، الگوریتم حداقل مربعات جزیی با نرم افزار SMART PLS تحلیل گردید.یافته ها حاکی از آن است که مدل راهبردی طالبان در دولت سازی دوم افغانستان دارای 11 مولفه و 35 شاخص به شرح ذیل می باشد: شرایط علی (1.حضور نیروهای امریکایی و ناتو 2. شکست روند دولت سازی در افغانستان)؛ شرایط زمینه ای (3. تاکید بر تحقق دولت اسلامی  4. تلاش برای تقویت پایگاه اجتماعی و مردمی)؛ شرایط راهبردی (5. تلاش برای تحقق دولت اسلامی اعتدالگرا 6. تلاش برای وحدت قومیتی در افغانستان 7. تلاش برای ائتلاف با قدرت های منطقه ای)؛ شرایط مداخله گر (8. حمله مجدد ائتلاف بین المللی به افغانستان 9. تشدید تقابل گرایی طالبان و داعش) و پیامدها (10. فرصت های ایران 11. چالش های ایران) است.
۲۴۶.

نظریه زمینه ای مانع های گذار به فرهنگ سیاسی مردم سالار و مشارکتی در افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افغانستان تحلیل زمینه مند فرهنگ سیاسی مردم سالارسازی مشارکت سیاسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۵ تعداد دانلود : ۱۱۹
این پژوهش با هدف شناخت مانع های گذار فرهنگ سیاسی افغانستان به فرهنگ سیاسی مردم سالار و مشارکتی انجام شده است. سال هاست افغانستان درگیر دوقطبیِ دولت های انحصارگر قومی و رانتی و البته امارت طالبان با کانون پشتون گرایی است و نه تنها پیشرفتی در مسیر مردم سالارسازی نداشته است بلکه آشکارا این عقب ماندگی با توجه به وضعیت مشارکت سیاسی، حضور نخبگان سیاسی و نقش زنان در جامعه دیده می شود. این مقاله در پی پاسخ به این پرسش است که مهمترین مانع های گذار فرهنگ سیاسی افغانستان به فرهنگ سیاسی مردم سالار و مشارکتی چیست؟ فرضیه نویسندگان این است که مهمترین مانع ها را باید در ضعف های ساختاری و فساد اداری گسترده در نظام سیاسی افغانستان جستجو کرد. در این پژوهش که با روش تحلیل زمینه مند اشتراس و کوربین انجام شده است، پس از مصاحبه نیمه ساختاریافته با 35 نفر از مردم افغانستان با تنوع قومی، مذهبی و جنسیتی که با نمونه گیری تعمدی یا قضاوتی شناسایی شدند، به 120 مفهوم و 35 مقوله اصلی و فرعی رسید که سرانجام به شکل گیری هسته محوری «مانع های گذار به فرهنگ سیاسی مردم سالار و مشارکتی در افغانستان» منجر شد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که به دلیل ضعف نهادهای سیاسی مانند احزاب و مجلس و ناکارامدی دولت قومی که درگیر فساد است و اقدام به حاشیه راندن زنان و حذف نخبگان سیاسی کرده است، مردم در شرایط نداشتن مشارکت سیاسی، از دولت ها نیز به دلیل فساد ساختاری و اداری ناامید شده اند. پیامد این چرخه که سال هاست در افغانستان وجود دارد، سبب شده است مردم سالاری به دلیل مدیریت نادرست در این کشور و حاکمیت مطلق منافع قومی و همچنین رشدنکردن نگرش سیاسی مردم، همچنان دور به نظر برسد.
۲۴۷.

تحولات داخلی افغانستان و تغییر در راهبرد سیاست خارجی آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آمریکا افغانستان سیاست خارجی راهبرد اوباما بوش ترامپ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۳ تعداد دانلود : ۱۷۹
«راهبرد ضدتروریسم» بوش، «راهبرد ضدشورش» اوباما و «راهبرد صفرپایه» ترامپ سه راهبرد جداگانه دولت آمریکا در سه دوره ریاست جمهوری در افغانستان است که سرانجام با خروج نیروهای آمریکایی، به پذیرش قدرت همان گروهی منجر شد که 20 سال پیش در سال 2011 با هدف نابودی دولت طالبان به روند حضور شکل داد. در این نوشتار ضمن تلاش برای ارائه شواهد تأییدکننده این تغییر راهبرد و تعارض آن با راهبردی کلان و با کانون بودن یکی از سطح های تحلیل نظریه روزنا که تمرکز خود را به تحولات محیط داخلی افغانستان قرار می دهد؛ به دنبال پاسخ این پرسش هستیم که شواهد تغییر در رویکرد سیاست خارجی آمریکا پیرامون افغانستان در سه دوره یادشده کدامند و چه رابطه ای میان تحولات داخلی افغانستان با این تغییرها وجود دارد؟ در پاسخ این فرضیه مطرح می شود که نقش گروه های معارض داخلی و قدرت یابی آن ها در این سه دوره مهم ترین عامل ایجاد تغییر رویکرد سیاست خارجی آمریکا در دوران بوش، اوباما و ترامپ است. یافته های این نوشتار با توجه به اسناد بالادستی آمریکا نشان می دهند که پیگیری راهبردهای متعارض با اهداف اولیه ناشی از شکست راهبردی در سیاست خارجی آمریکا در برابر اقدام های گروه های مسلح مانند طالبان ، قدرت یابی آن ها و هزینه های روزافزون بوده است. با توجه به رویکرد بررسی مقایسه ای و تمرکز بر مرحله توصیفی آن، روش مورد استفاده در این نوشتار کیفی و از نوع مقایسه ای است. 
۲۴۸.

اقتصاد سیاسی طالبان(1996- 2001)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طالبان منابع مالی اقتصاد سیاسی تروریسم افغانستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۱ تعداد دانلود : ۲۲۸
پیدایش سریع گروه طالبان در عرصه سیاست افغانستان در دهه 1990 و حاکم شدن آن، یکی از مهم ترین تحولات این کشور در چهار دهه اخیر است. با وجود این که بیش از دو دهه از پایان سقوط حکومت اول طالبان می گذرد، اما اقتصاد سیاسی آن کمتر مورد توجه قرار گرفته است.  این نوشتار، نوع و سرشت اقتصاد سیاسی حکومت اول طالبان را بررسی می کند. بنابراین، پرسش این مقاله معطوف به شناخت چیستی اقتصاد سیاسی حکومت اول طالبان است. فرضیه مقاله این است که اقتصاد سیاسی طالبان، ترکیبی از اقتصاد سیاسی تروریسم و محافظه کاری همراه با پیروی از آموزه های اسلام سنتی در اداره جامعه است. روش پژوهش این نوشتار، روش کیفی است. اطلاعات مورد نیاز پژوهش به شیوه کتابخانه ای، مطالعه اسنادی و استفاده از منابع معتبر در سایت های اینترنتی گردآوری شده است. رهیافت اقتصاد سیاسی تروریسم و برخی مولفه های اقتصاد سیاسی محافظه کاری، چارچوب نظری پژوهش را تشکیل می دهد. یافته های پژوهش نشان می دهد که رهبری طالبان در دوران نخست حکومت خود، نسبت به امور اقتصادی، نگرشی ایدئولوژیک داشتند. حکومت طالبان از منابع مالی داخلی و خارجی متعددی برخوردار بوده است. آن ها از تجارت سنتی و ترانزیت، به عنوان منبع رسمی و از مواد مخدر به عنوان منبع غیررسمی استفاده می کردند. برخی دولت ها و گروه های هم سو با طالبان نیز در تأمین مالی حکومت این گروه نقش داشتند. از این رو، اقتصاد سیاسی طالبان، بیشترین هم سویی و سازگاری را با اقتصاد سیاسی تروریسم داشته است.
۲۴۹.

تبیین جریان ادبیات مهاجرت در رمانِ روایت محورِ «کور سرخی» اثر «عالیه عطایی»

کلیدواژه‌ها: ادبیات مهاجرت روایت عالیه عطایی کورسرخی افغانستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۶ تعداد دانلود : ۱۶۴
ردپای ادبیات مهاجرت به سالیان بسیار دور بر می گردد، اما ورود مؤلفه های آشکار ادبیات مهاجرت در آثار داستانی پس از جنگ جهانی اول و دوم نمود بیشتری یافت. ادبیات مهاجرت به آثاری اطلاق می شود که راوی تجربه زندگی در فضاهایی متفاوت از فرهنگ و کشور خود را به همراه مشکلات ناشی از آن را بازگو کرده است. جستار حاضر به روش تحلیلی- توصیفی به بازنمایی مؤلفه های ادبیات مهاجرت در رمان «کورسرخی» نوشته« عالیه عطایی» پرداخته است. عطایی افغانستانی تبار است و در آثارش مؤلفه های مهاجرت بسیار پررنگ است. بحران هویت، بی آشیانگی، نوستالژیا، در حاشیه بودن، سیال بودن مکان و زمان و زبان از مؤلفه های شایان ذکر در این اثر است.کور سرخی روایتِ جان و جنگ است، نُه روایتی که به صورت من و ما روایتی بازگو شده است.سعی این پژوهش ابتدا بیان تئوری های مرتبط با مهاجرت و ادبیات مهاجرت است و در ادامه تحلیل و توصیف مؤلفه های ادبیات مهاجرت در اثر مذکور است.
۲۵۰.

دیپلماسی دفاعی اختلافات مرزی هیرمند و عدم پیروی معاهداتی

کلیدواژه‌ها: هیرمند حق آبه اختلاف معاهداتی ایران افغانستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۱۱۷
زمینه و هدف: تلاش های افغانستان برای مهار آب های رودخانه هیرمند و هریرود برای حمایت از بازسازی و توسعه پس از جنگ، ایران را نگران کرده است. دولت ایران توسعه کشاورزی افغانستان و فعالیت های سدسازی را تهدیدی برای امنیت آب در استان های شرقی و شمال شرقی آن می داند. با وجود معاهدات فی مابین دو دولت اما ابتکار همکاری کماکان غیرمؤثر است. در این راستا بی میلی افغانستان به مذاکرات، سیاست های پیچیده منطقه ای، رفتار مسالمت آمیز ایران و تنش های شهروندی مرزی از جمله مسائلی است که دیپلماسی ناموفقی در این خصوص رقم خورده است. این پژوهش با هدف تأکید بر نادیده گرفته شدن حق آبه ایران در استان سیستان و بلوچستان و همچنین تعیین رویکرد مشخص برای مهار این معضل انجام پذیرفته است.روش: پژوهش حاضر در چهارچوب مطالعات کتابخانه ای و به روش توصیفی نگارش یافته و بر اساس ضرورت و اهمیت موضوع انجام شده است.یافته ها: در این راستا یافته پژوهش حاضر بر این است که الزاما دیپلماسی مبتنی بر گفتگو جوابگوی حقوق از دست رفته نیست و بایستی دیپلماسی دفاعی در جهت حفظ امنیت و صلح در دستورکار باشد.نتیجه گیری: به نظر می رسد راهبرد دیپلماسی دفاعی بتواند راهگشای موضوع هیرمند در جهت مخاطرات زیست محیطی و امنیتی باشد.
۲۵۱.

بررسی راهبرد دفاعی امنیتی هند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هند نظامی امنیتی آمریکا چین پاکستان افغانستان ایران توازن گرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰ تعداد دانلود : ۸۸
توافقات هسته ای هند و آمریکا این سئوال را برای اندیشه ورزان موضوعات امنیتی به دنبال دارد که تحرکات نظامی و دفاعی امنیتی هند را چگونه می توان تبیین نمود؟ هند دارای چه راهبرد دفاعی امنیتی می باشد و چه تغییر و تحولاتی پس از 2003 در رویکرد هند اتفاق افتاده است؟ در پاسخ به این سئوال ها می توان گفت که راهبرد دفاعی امنیتی هند از زمان استقلال به ترتیب رویکرد  نظامی "واکنشی"، رویکرد نظامی"ابتکاری"، راهبرد نظامی "توازن گرایی"، دوران "ابهام استراتژیک" و چندجانبه گرایی و در نهایت  دوران حرکت از "چندجانبه گرایی" به سمت "وضوح استراتژیک" همراه با ائتلاف با آمریکا و هم پیمانانش از 2003 به بعد در رویکرد دفاعی امنیتی هند قابل مشاهده است. این مقاله به بررسی سیر تحولات در رویکردهای راهبردی هند، چشم انداز جایگاه هند در آینده نظام بین الملل و چالش های پیش روی آن را واکاوی می نماید.
۲۵۲.

تحلیل نوع شناسانه ریشه های گفتمان طالبان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طالبان افغانستان اخوان المسلمین پشتونوالی دیوبندی عرب افغان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲ تعداد دانلود : ۱۳۳
طالبان از نظر گفتمانی یک گروه یکپارچه نیست و ریشه در گفتمان های تاریخی افغانستان دارد. این ریشه های گفتمانی در دو دسته دینی و اجتماعی قابل تقسیم هستند که دارای اشتراکات و تفاوت هایی می باشند. وجود چنین ریشه های گفتمانی سبب شده تا رفتار طالبان در مواقعی متناقض فهم شود که درواقع ریشه در تنازع گفتمانی درونی طالبان دارد. این پژوهش درصدد است با ترکیب رویکرد تحلیل نوع شناسانه با روش تحلیل گفتمان لاکلا و موفه به شناسایی و تحلیل وضعیت این ریشه های گفتمانی بپردازد و مشخص کند که چه گفتمان هایی بر شالوده گفتمانی طالبان افغانستان تاثیر داشته و این تاثیرگزاری چه پیامدی بر انسجام گفتمانی گروه دارد. در نهایت، مشخص شد که این ریشه ها سبب شده تا دو هویت متفاوت در درون طالبان پرورش یابد که با راه یابی طرفداران هرکدام به هسته مدیریتی گروه، هر از چندی یکی از هویت ها بر دیگری غلبه می کند. توازن میان این دو دسته در چگونگی مفصل بندی دال های آن ها نهفته است. به این شکل، اهمیت یافتن یک دال در چنین گفتمان پریشانی کاملاً به پیشینه افرادی مرتبط است که در سمت فرماندهان محلی طالبان به تحقق مدلول ها کمک می کنند.
۲۵۳.

نقش افغانستان در تغییر وضعیت هیرمند از هیدروپلیتیک به ژئوپلیتیک(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: افغانستان هیرمند حقابه هیدروپلیتیک ژئوپلیتیک آب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸ تعداد دانلود : ۱۲۹
افغانستان تا اسفند ماه 1236 خورشیدی جزوئی از ایران بود و در آن زمان براساس معاهده پاریس از ایران جدا و تحت قیمومیت بریتانیا قرار گرفت؛ این وضعیت تا سال 1298 ادامه یافت و در آن سال افغانستان اعلام استقلال کرد. پیش از جدائی افغانستان از ایران، رود هیرمند یک رود داخلی محسوب می شد و حساسیتی در خصوص بهره برداری از آب آن وجود نداشت. مشکل بهره برداری و حقابه از زمان استقلال افغانستان پدیدار شد. چگونگی پیدایش مشکل و روندهای گوناگون آن و نقش افغانستان در آن موضوع اصلی پژوهش حاضر است. این مقاله که با رویکردی استقرائی و با راهبرد مطالعات تاریخی- جغرافیایی انجام شده، از نوع تحلیلی است و به شیوه کتابخانه ای انجام شده و در نگارش آن منابع داخلی و خارجی مرتبط با موضوع پژوهش مورد توجه بوده اند. یافته های پژوهش تاکید دارند سهم ایران از آب هیرمند یک حق تاریخی است که پس از جدائی و استقلال افغانستان و با وجود معاهده در سال 1351 همواره رو به کاهش بوده و در مواردی به طور کامل قطع شده و منطقه سیستان را گرفتار زیان محیط زیستی و اقتصادی قابل توجهی کرده است. ساخت سدهای بزرگ و ایجاد کانال های انحراف آب از جمله اقدامات افغانستان بوده که به حقابه ایران از هیرمند و دوام جریان آن لطمه وارد کرده است. کارشکنی های افغانستان، آب هیرمند را از وضعیت هیدروپلیتیک به سطح ژئوپلیتیکی تغییر داده است. ضمن اینکه آن اقدامات مخالف اصل رفتار بر مبنای حسن همجواری و همچنین مغایر با کنوانسیون ها و اسناد بین المللی در خصوص آب های مشترک است.
۲۵۴.

سیرۀ علما و اندیشمندان اهل سنت در زیارت قبور اهل بیت پیامبر (ص)؛ مطالعۀ موردی، زیارت امام رضا (ع) توسط بزرگان اهل سنت افغانستان تا ظهور صفویه(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: زیارت امام رضا (ع) علمای اهل سنت افغانستان وهابیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷ تعداد دانلود : ۱۲۶
سیره عملی بزرگان اهل سنت افغانستان در زیارت مزار مطهر امام رضا(ع)، مهر بطلانی است بر دیدگاه وهابیت که ضمن تخریب مزارات و اهانت به آنها، مردم مسلمان را از توسل و تبرک به مزارات بزرگان دینی و مذهبی منع و نهی می کنند. مسئله این پژوهش بررسی و تحلیل جایگاه زیارت امام رضا(ع) نزد بزرگان اهل سنت افغانستان تا ظهور صفویه است. این پژوهش با انگیزه واکاوی سفر بزرگان اهل سنت افغانستان برای زیارت امام رضا(ع)و توسل به آن حضرت، با رویکرد نقد دیدگاه وهابیت که زیارت را منافات با توحید می دانند، انجام گرفته است. نیل به این مقصد، در سایه توصیف و تبیین جایگاه و اهمیت زیارت امام رضا(ع) نزد بزرگان اهل سنت با گردآوری داده های کتابخانه ای با روش توصیفی تحلیلی است. برآیند این پژوهش، تبیین حضور بزرگان اهل سنت افغانستان برای زیارت حرم امام رضا(ع) است که در قالب تشرف به حرم آن حضرت، زیارت آن امام معصوم(س)، دعا و نیایش در کنار مضجع آن امام همام و توسل به آن حضرت تبلور یافته است. حضور این بزرگان برای زیارت امام رضا(ع) برخلاف دیدگاه وهابیت است که امروزه در کشور های اسلامی، ازجمله افغانستان، فعالیت دارند و مانع حضور مردم برای زیارت قبور امام زادگان و بزرگان می شوند و سفر برای زیارت اهل بیت پیامبر(ص) را امری ناروا می دانند.
۲۵۵.

ریشه های اندیشه سیاسی و مذهبی طالبان افغانستان (1996-2001)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مکتب دیوبندی طالبان نظریه پخش پشتون افغانستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۳ تعداد دانلود : ۱۷۳
مکتب دیوبندی که یکی از مکاتب فکری – مذهبی عمده در جنوب شرق آسیاست، تأثیر به سزایی در عملکرد و اعتقادات بنیادگرایان دینی به خصوص در افغانستان داشته است. طالبان که دانش آموختگان این مکتب بوده اند با تأثیرپذیری از آن بسیاری از اصول و قواعد حکومت خود را پایه گذاری کردند. با اشغال افغانستان توسط شوروی سابق و مهاجرت خیل زیادی از افغان ها به پاکستان و با درنظر داشت هم تباری و هم زبانی برخی از این مهاجرین ( پشتون ها ) با علمای این مکتب، باعث شد تا این افراد جذب مدارس دینی شده و به طلاب علوم دینی تبدیل شوند که توسط مدارس علمیه دیوبندی آموزش داده می شدند. با حمایت های دولت وقت پاکستان و جابجایی این افراد بین دو کشور افغانستان و پاکستان، خیلی زود اصول و اندیشه های این مکتب بین افراد طالبان گسترش یافت. در این تحقیق در پی پاسخگویی به این سؤال هستیم که اندیشه سیاسی و مذهبی طالبان از کجا نشأت می گیرد؟ فرضیه اصلی تحقیق مبنی بر این است که گروه طالبان با پیروی از آموزه های مکتب دیوبندی، بسیاری از اصول و قواعد حکومت خود را طی سال های 1996-2001 پایه گذاری کردند. برای ارزیابی فرضیه تحقیق، نویسندگان از نظریه پخش استفاده کردند که یکی از نظریه های معتبر برای ارزیابی و سنجش چگونگی گسترش هر نوع نوآوری فکری یا فیزیکی استفاده می شود. این تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده و برای جمع آوری منابع نیز از روش کتابخانه ای استفاده شده است.
۲۵۶.

سنجش کیفی استقلال قضایی در جمهوری اسلامی افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افغانستان استقلال قضایی استقلال قضایی سازمانی استقلال قضایی فردی استقلال قضات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۵ تعداد دانلود : ۱۴۳
در این پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده، برای یافتن پاسخ این پرسش که استقلال قضایی در جمهوری اسلامی افغانستان چه جایگاهی  داشته است، پس از مفهوم شناسی و بیان اهداف استقلال قضایی، با استفاده از شاخص های سنجش، وضعیت افغانستان ارزیابی گردیده است. نتیجه آن که در سطح سازمانی، استقلال قوه قضاییه در قانون اساسی و سایر قوانین کشور به رسمیت شناخته شده ولی انحصار صلاحیت قضایی در قوه قضاییه مطلوب نبوده است. احکام قوه قضاییه برای سایر قوا به قدر کافی الزام آور نبوده، استقلال اداری نیز ضعیف بوده ولی استقلال مالی وضعیت خوبی داشته است. در سطح فردی، گزینش و انتصاب قضات نامناسب ولی امنیت شغلی قضات نسبتا خوب بوده است. ممنوعیت اشتغال قضات به وظایف سیاسی، ضعیف ولی ممنوعیت اشتغال قضات به وظایف دیگر مناسب بوده است. شاخص پیش بینی شرایط عینی برای ارتقا و تنزیل مقام بسیار بد بوده ولی دو شاخص مستند بودن رأی قضایی و وجود هیأت قضایی نمره کامل گرفته اند. مصونیت قضایی به طور ناقص تحقق یافته، معاش قضات مناسب ارزیابی شده ولی تأمین امنیت آنان ناکافی بوده است. در مجموع استقلال قضایی در افغانستان ضعیف ارزیابی شده که این ضعف را می توان از عوامل عمده کاهش مشروعیت و سقوط جمهوری اسلامی افغانستان برشمرد.
۲۵۷.

نقش زنان در دستیابی به حق صلح در افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صلح حق صلح صلح پایدار جمهوریت افغانستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۲ تعداد دانلود : ۱۶۱
صلح بعنوان یک حقّ بشری در حوزه حقوق عمومی از آرمان های چهل و چند ساله مردم افغانستان است؛ زیرا افغانستان کشوری است که  بیش از چهار دهه در جنگ بسر می برد. مسأله هم این است که رسیدن به صلح پایدار بدون مشارکت همگانی بخصوص مشارکت زنان امکان پذیر نیست؛ زیرا صلح از حقوق نسل سوم یا بعبارتی حقوق همبستگی محسوب می شود که مبنای آن برابری و برادری بوده و حصول آن با مشارکت همگانی امکان پذیر است. سیاست افغانستان جدید در طول نزدیک به سه قرن، همیشه با انحصارگرایی و حذف همراه بوده است.  لذا تا زمانی که  سیاست مشارکتی و تلاش های فراگیر و همه شمول صورت نگیرد، امکان رسیدن به صلح میسر نیست. پرسش مقاله این است زنان چگونه می توانند در تأمین یا تحقق صلح پایدار در افغانستان نقش ایفا کنند؟ بر همین اساس نوشتار بر این فرضیه استوار است که در صورت تحقق نقش آفرینی زنان در حوزه های عمومی بطور رسمی و غیررسمی امکان رسیدن به صلح پایدار میسر می شود. صلح پایداری که در آن ساختارها و وضعیتی که باعث منازعه می گردد از بین برده شود؛ به همین لحاظ اگر ساختار همه شمول ضد استبدادی و فرهنگ همپذیری شکل بگیرد تا همه فارغ از قوم و جنس و مذهب بتوانند مشارکت کنند، افغانستان به صلح پایدار خواهد رسید. لازم بذکر است این تحقیق به شیوه توصیفی-تحلیلی انجام شده است.
۲۵۸.

نقش رسانه های جمعی و شبکه های اجتماعی در جهت تلاش برای بازتولید هویت سیاسی تصوری خارج از چهارچوب دولت-ملت (مطالعه موردی گروه طالبان افغانستان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دولت-ملت هویت جمعی رسانه طالبان افغانستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶ تعداد دانلود : ۱۱۲
ظهور جنبش های هویت طلبانه،پان-ناسیونالیستی و مهاجرت در کنار گسترش قدرت ارتباطی رسانه های جمعی و شبکه های اجتماعی به طور روز افزونی اعتبار شکل های هویتی به رسمیت شناخته شده تحت عنوان دولت-ملت را زیر سوال برده اند.ادعاهای جدید هویتی این تردید را ایجاد می کنند که آیا همچنان چهارچوب های قرن هجدهمی اروپا برای تعریف هویت جمعی تحت عنوان "ملت"، کفایت می کند؟ ادعای نمایندگی گروه طالبان از مردم افغانستان- که از مرداد ماه 1400 همزمان با پیشروی های سریع و به دست گیری قدرت توسط ایشان همراه بود- و استفاده این گروه بدوی از رسانه های مدرن در بازنمایی هویت و عملکرد خود از جمله معاصرترین مصادیق وضعیت فوق است. بندیکت اندرسون معتقد است ملت ها "جماعت های تصوری" هستند که گرد تصوراتی مشترک قوام می یابند. در همین راستا «نانسی ریون بورگ » محتوای رسانه ها را تا حد زیادی شکل دهنده هویت جمعی و درک عمومی از کشور می داند. این مقاله تلاش دارد تا با توجه به دو رویکرد مذکور به بررسی این موضوع بپردازد که در شرایط سست شدن نسبت میان مرزهای دولت-کشورها با هویت سازی های جمعی درون یک کشور، تحت عنوان ملت، رسانه ها چگونه می توانند با به تصرف درآمدن توسط گروه هایی چون طالبان در ایجاد و گسترش اشکال جدید هویت سیاسی موثر باشند. به این منظور از رویکردی میان رشته ای در علوم سیاسی و علوم ارتباطات، بهره گرفته شده است. روش مورد استفاده توصیفی-تحلیلی با بهره گیری از شیوه تحلیل محتوا و شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و اسنادی است.
۲۵۹.

برآورد سطح و الگوی سنی باروری در افغانستان: ارزیابی و تحلیل داده های پیمایش جمعیت و سلامت سال 1394(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: میزان باروری کل باروری نکاحی نسبت توالی زنده زایی پیمایش جمعیت و سلامت افغانستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲ تعداد دانلود : ۱۲۰
افغانستان کشوری است که به دلیل ناامنی و بی ثباتی سیاسی و نبود داده های جمعیتی مناسب، وضعیت باروری و سایر جنبه های جمعیتی آن کم تر بررسی شده است. هدف از این مطالعه،  برآورد شاخص های باروری افغانستان با بهره گیری از روش های مختلف است. برای این منظور، داده های پیمایش جمعیت و سلامت افغانستان در سال 2015 مورد استفاده و تحلیل قرار گرفته است. با به کارگیری تکنیک غیرمستقیم براس و رله، میزان باروری کل افغانستان در سال مذکور به ترتیب، 5.0 و 5.4 فرزند و با به کارگیری روش مستقیم، معادل 5.0 فرزند به ازای هر زن برآورد گردید.  میزان باروری نکاحی براساس سن 7.1 فرزند و براساس رتبه 7.0 فرزند به ازای هر زن و به همین ترتیب میزان باروری تجمعی با روش نسبت توالی زنده زایی 7.2 فرزند به دست آمد. براساس مقادیر نسبت های توالی زنده زایی 90 درصد زنان 49-45 ساله در افغانستان در سال 2015 حداقل 5.0 فرزند داشته اند. همچنین 77 درصد از زنان در این گروه سنی که 7.0 فرزند داشته اند، برای داشتن فرزند هشتم پیش رفته اند. یافته ها حاکی از آن است که داده های پیمایش سلامت و جمعیت 2015 به عنوان یک منبع داده ای در دسترس می تواند بادقت نسبی، شواهدی از سطح و الگوهای سنی باروری افغانستان ارائه دهد.
۲۶۰.

نقش و جایگاه زبان و ادبیات فارسی در دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در قبال افغانستان و تاجیکستان (1۴۰۰-1۳۸۴)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۵ تعداد دانلود : ۱۱۵
یکی از ابزار دیپلماسی فرهنگی، زبان و ادبیات است. هدف از این تحقیق بررسی نقش و جایگاه زبان و ادبیات فارسی در توسعه دیپلماسی فرهنگی بین سه کشور فارسی زبان جمهوری اسلامی ایران، افغانستان و تاجیکستان بین سال های 1۴۰۰-1۳۸۴ است. بنابراین در پی پاسخ به این سؤال که آیا تلاش های جمهوری اسلامی ایران در طراحی محتوای آموزشی به زبان فارسی برای مدارس و دانشگاه های افغانستان و تاجیکستان و همچنین ایجاد رسانه های برون مرزی اعم از نوشتاری، دیداری، شنیداری، چندرسانه ای و مجازی با محوریت زبان فارسی برای مردم این دو کشور مؤثر بوده است؟ این پژوهش به روش توصیفی و از نوع فیش برداری از اسناد و مدارک کتابخانه ای، اینترنتی، مجازی و گزارش های دستگاه های دولتی است. بررسی اسناد موجود نشان می دهد جمهوری اسلامی ایران در زمینه تألیف کتب درسی برای مدارس افغانستان و تاجیکستان فعالیت های نسبی انجام داده، اما در بخش آموزش عالی، این فعالیت ها عمدتاً به صورت ارائه کتاب های چاپ ایران در این کشورها بوده است. در بخش رسانه ای نیز جمهوری اسلامی ایران در راه اندازی شبکه های رادیویی و سایت های خبری موفقیت های خوبی داشته ولی در راه اندازی تلویزیون های اختصاصی برای مردم افغانستان و تاجیکستان توفیقی نداشته است. با توجه به اشتراکات فرهنگی ازجمله زبان و ادبیات مشترک، جمهوری اسلامی ایران باید بتواند با تعمیق دیپلماسی فرهنگی به توسعه و تحکیم روابط بین سه کشور فارسی زبان کمک کند.