مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
نظریه سازه انگاری
منبع:
راهبرد یاس ۱۳۸۸ شماره ۱۸
حوزه های تخصصی:
نگاهی سازه انگارانه به ظهور پدیده تروریسم در منطقه خاورمیانه (با تاکید بر پیدایش داعش در منطقه)
حوزه های تخصصی:
زمینه های ظهور تروریسم در جهان و به خصوص منطقه خاورمیانه همواره مورد توجه محققان و سیاست مداران بوده است. در این رابطه عوامل مختلفی را می توان نام برد: از ضعف فرهنگی گرفته تا نابرابری های سیاسی و اقتصادی در میان افراد، گروه ها و جوامع. آنچه بیش از پیش لازم می نماید بررسی تئوریک پیدایش پدیده تروریسم در جهان و بویژه منطقه خاورمیانه است. این منطقه به لحاظ تعدد فرهنگی و قومی همواره زمینه ساز بروز جریان های تروریستی بوده است. از نمونه های بارز این پدیده، ظهور و قدرت گیری داعش در منطقه و پیش تر از آن طالبان را میتوان نام برد. این نوشتار درصدد است به این پرسش پاسخ بدهدکه آیا می توان با استفاده از نگاهی سازه انگارانه به بررسی ظهور تروریسم و به خصوص جریان داعش در منطقه خاورمیانه پرداخت؟ نظریه سازه انگاری به دلیل توجه به بعد ذهنی و انگاره های فرهنگی قومی در کنار نگاهی مادی گرایانه بهتر می تواند به تحلیل ظهور تروریسم در منطقه خاورمیانه و جریان شناسی داعش نسبت به دیگر نظریات روابط بین الملل از جمله رئالیسم و لیبرالیسم بپردازد.
رویکرد سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در قبال خیزش مردمی بحرین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مردم بحرین به دنبال خیزش های عربی در سال 2011، خواستار سرنگونی رژیم آل خلیفه شدند. این قیام در جهان عرب نگاه بسیاری از بازیگران منطقه ای و بین المللی را متوجه خود ساخت. ایران از جمله کشورهایی بود که از همان ابتدا روند تحولات بحرین را دنبال نمود. جمهوری اسلامی به دلیل شاخصه مردم سالاری و انقلابی بودنش، همواره الهام بخش حرکت های مردمی در کشورهای منطقه بوده است، از این رو پس از وقوع خیزش هایی در بحرین، به شیوه ای دیپلماتیک از آنها حمایت نمود و در این راستا هرگونه سرکوب مردم را محکوم کرد. پرسش اصلی نوشتار حاضر این است که جمهوری اسلامی ایران در قبال تحولات بحرین چه رویکردی را در سیاست خارجی خود پیش گرفته است؟ یافته تحقیق، این است که نظام ایران بر پایه گفتمان انقلاب اسلامی با ابتنای بر حفظ استقلال ملت ها، در عین مخالفت با هرگونه دخالت و حضور نیروهای خارجی در بحرین در راستای هرچه مطلوب تر وضعیت شیعیان این کشور گام بر می دارد. در این تحقیق فرضیه پژوهش با بهره گیری از نظریه سازه انگاری به آزمون گذاشته شود.
ساختار کارگزار: چارچوبی تئوریک برای فهم و ارزیابی پدیده «مرز»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مرزها یکی از مفاهیم اساسی و مهم در عرصه مطالعات جغرافیای سیاسی به حساب می آیند. این اهمیت تا جایی است که امروزه علاقه به مطالعه و پژوهش در خصوص این پدیده رشد چشمگیری را نسبت به دهه های قبل تجربه نموده است. اما نکته مهم در مورد مطالعات صورت گرفته در این حوزه، عدم توجه به ارائه مدل یا نظریه ای از سوی اندیشمندان و صاحب نظران عرصه مذکور می باشد. لذا نوشتار حاضر با ارزیابی و نقد مطالعات پیشین درباره مرز، سعی نموده تا با استفاده از نظریه سازه انگاری و رویکرد ساختار کارگزار موجود در این نظریه، ارتباطی ساختاری و کارگزاری میان چهار عامل؛ 1)نیروهای بازار و جریانات تجاری، 2)خط مشی های مربوط به سطوح چندگانه حکومت ها درباره مرزهای همجوار، 3)نفوذ ویژه سیاسی اجتماعات مرزی و 4)فرهنگ ویژه اجتماعات مرزنشین، برقرار نموده و از این طریق مدل و چارچوبی برای فهم دقیق تر از پدیده مرز ارائه نماید. استدلال اصلی نوشتار حاضر آن است که، برآیند تاثیر این چهار عامل این است که چنانچه این چهار دیدگاه نظری تحلیلی یکدیگر را تقویت یا تکمیل نمایند، پیامد آن مناطق مرزی همگرا به لحاظ فرهنگی خواهد بود. لذا، با عنایت به تحولات معرفت شناختی و روش شناختی صورت گرفته در حوزه علوم و بویژه علوم اجتماعی و انسانی، مطالعه پدیده «مرز» از مطالعه صرف جغرافیایی/ سنتی گذار نموده و نیازمند مطالعاتی میانه رو همچون نظریه سازه انگاری می باشد، که دربرگیرنده عناصری همچون عوامل سیاسی، فرهنگی و اقتصادی می باشد.
بازتاب های سازه انگارانه انقلاب اسلامی ایران بر آغاز بیداری اسلامی در جهان اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال اول زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴
135 - 164
حوزه های تخصصی:
از وجوه تمایز انقلاب اسلامی بر سایر انقلاب ها مسالمت آمیز بودن آن است که ابعاد نرم و گفتمانی آن را بر دیگر وجوه آن ارجحیت داده است. با این وجود، این بُعد از انقلاب در نظریه های روابط بین الملل مورد کاوش قرار نگرفته است و درنتیجه، بُعد نرم افزاری انقلاب در بیداری اسلامی در چارچوب تحلیلی این نظریه ها، از جمله تئوری سازه انگارانه، مبهم باقی مانده است.در این پژوهش، سخن بر سر این مسئله است که آیا می توان بیداری اسلامی در خاورمیانه و شمال آفریقا را با تئوری سازه انگارانه مورد مطالعه قرار داد؟ (سئوال) با توجه به وجه فرهنگی و ماهیت غیرمسلحانه انقلاب یا بُعد انگاره ای آن بر آغاز روند جدید بیداری اسلامی، و نیز با توجه به قابلیت نظریه سازه انگاری در مطالعه تحولات گفتمانی، فرهنگی، هویتی و اجتماعی، و نیز با چشمداشتی به شناخت انسانی و روابط بیناذهنی، این نظریه می تواند به مطالعه بازتاب های انقلاب اسلامی بر این تحولات بپردازد. (فرضیه) پژوهش حاضر در پی آن است که با نگاهی جدید و از دیدگاه نظری به بررسی بازتاب های انقلاب اسلامی ایران بر این تحولات بپردازد. (هدف) این پژوهش در صدد است از طریق تئوری و با استفاده از نظریه سازه انگاری تا به آن هدف دست یابد. (روش) بازتاب های انقلاب اسلامی در سطح جنبش های اسلامی با تئوری سازه انگارانه همخوانی دارد و، به دیگر بیان، این تئوری از قابلیت بالایی در تبیین و بازتا ب آرمان های انقلاب اسلامی برخوردار است. (یافته)
بررسی ریشه های نگرشی- سیاسی شکل گیری جنبش انصارالله یمن برمبنای نظریه سازه انگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بیداری اسلامی سال هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۶
85 - 112
حوزه های تخصصی:
یکی از جنبش های مهم سیاسی - اجتماعی معاصر، جنبش اسلامی انصار الله یمن است که در طول تاریخ خود،منشا تحولات چشم گیری در حوزه سرزمینی خود، منطقه و عرصه بین الملل بوده و توانسته است در عرصه داخلی و بین المللی با کسب قدرت روزافزون، در منطقه عرض اندام کند. هدف اصلی این نوشتار، بررسی ریشه های نگرشی- سیاسی شکل گیری جنبش انصارالله یمن است. براین مبنا، سوال اصلی این است که چرا و چگونه جنبش انصارالله در یمن شکل گرفت و درشکل گیری و بقا از چه ویژگیهایی برخورداراست؟ درپاسخ، فرضیه پژوهش بیانگر اینست که موج بیداری اسلامی و هویت یابی مسلمانان همراه با تحولات جهان عرب ازیکسو و ناکامی رژیم عبدالله صالح و منصور هادی دریمن، ازسوی دیگر زمینه های شکل گیری جنبش انصارالله را ایجاد کرده است. براین اساس تداوم منازعه میان انصارالله و دولت یمن به یکی از موضوعات مهم منطقه تبدیل شده که علاوه بر این، ماهیت جنبش انصارالله و تهدید موقعیت استراتژیک یمن سبب نگرانی دولت های منطقه ای و فرامنطقه ای شده است. رویکرد پژوهشی ما در این نوشتار تبیینی- علی با تکیه بر نظریه سازه انگاری و روش جمع آوری داده ها، کتابخانه ای است.
ارزیابی نظری رابطه مسؤولیت حمایت و حاکمیت دولت ها از منظر سازه انگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره هشتم بهار ۱۳۹۵ شماره ۲۶
27 - 56
حوزه های تخصصی:
با پیدایش ناهنجاری های رفتاری برخی دولت ها در عرصه بین المللی، نظیر نسل کشی، نهادهای بین المللی تلاش کردند برای جلوگیری از تشدید و ادامه این گونه رفتارها، به اقدامات پیشگیرانه ای دست بزنند. در این رابطه «دکترین مسؤولیت حمایت» که در نوع خود می توانست به عنوان بدیلی در مقابله با این خطر جهانی استفاده شود، مطرح گردید. لازمه این طرح، این بود که دارای چنان قابلیتی باشد تا بتواند حاکمیت دولت ها را مورد مواخذه جدی قرار دهد تا از این طریق بتواند رفتار های ناهنجارگونه آنها را کنترل کند. از آنجاکه طرح مذکور دارای ابهاماتی است، این مقاله به بررسی علمی این موضوع می پردازد. سؤال اساسی این است که خاستگاه نظری دکترین مذکور بر چه اساسی بوده و با استدلال کدام یک از نظریه های روابط بین الملل می توان اثرهای مثبت و منفی آن را در تعاملات بین المللی توجیه و یا رد کرد. این مقاله بر پایه نگاه سازه انگاری و با استفاده از روش قیاسی به چگونگی نقش حاکمیت دولت ها به عنوان ساختار کنشگر بین المللی اشاره کرده، و در ادامه به تحلیل و ارزیابی دکترین مزبور می پردازد تا چگونگی نقش آن در مداخله جامعه جهانی بر حاکمیت دولت ها و نیز کارآمد بودنش در رفع ناهنجاری های بین المللی بررسی شود.
دلایل و پیامدهای عضویت بوسنی و هرزگوین در اتحادیه اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
گسترش اتحادیه اروپا یکی از موضوعات مهم بین المللی از دهه 90 تاکنون بوده است. بوسنی و هرزگوین ازجمله نامزدهایی است که تلاش خود برای پیوستن به این اتحادیه را از سال 2000 شروع کرده و هنوز با مشکلاتی در این راه روبرو می باشد. پرسش اصلی مقاله این است که عضویت بوسنی و هرزگوین در اتحادیه اروپا چه دلایل و پیامدهایی به همراه دارد؟ فرضیه اصلی پژوهش، بازگشت به جامعه اروپا و تحقق صلح و ثبات در این کشور را مهم ترین دلیل و تضعیف هویت اسلامی و اصلاحات سیاسی اقتصادی را در زمره مهم ترین پیامدهای این الحاق ذکر می کند. برای این منظور از چهارچوب نظری سازه انگاری با تکیه بر روش تحلیلی استفاده خواهد شد.
سازه انگاری، چارچوبی نظری برای تبیین منازعه ایران و امریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۹ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۴)
33 - 52
حوزه های تخصصی:
این مقاله با بهره گیری از رویکرد توصیفی تحلیلی تلاش دارد نظریه سازه انگاری را در مورد سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در مقابل ایالات متحده امریکا به آزمون گذارد. درواقع هدف این پژوهش، آزمودن رویکرد نظری یادشده بر منازعه ایران و امریکا است؛ هرچند باید اعتراف کرد که به دلیل محدودیت های پژوهشی در این مورد، عملیات آزمون از چشم انداز ایران مورد توجه بوده است. بااین حال، این مقاله در راستای هدف کاربست نظریه بر موردی خاص، یعنی منازعه ایران و امریکا صورت گرفته و به منظور تقویت نظری در حوزه سیاست خارجی و روابط بین الملل انجام شده است. نتیجه اینکه این رویکرد به دلیل معنامحوری و توجه به هنجارها و هویت، از ظرفیت خوبی برای فهم و درک موضع جمهوری اسلامی ایران در مقابل امریکا برخوردار است.
نقش و جایگاه زبان و ادبیات فارسی در دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در قبال افغانستان و تاجیکستان (1۴۰۰-1۳۸۴)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال ۳۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱۶
303 - 340
یکی از ابزار دیپلماسی فرهنگی، زبان و ادبیات است. هدف از این تحقیق بررسی نقش و جایگاه زبان و ادبیات فارسی در توسعه دیپلماسی فرهنگی بین سه کشور فارسی زبان جمهوری اسلامی ایران، افغانستان و تاجیکستان بین سال های 1۴۰۰-1۳۸۴ است. بنابراین در پی پاسخ به این سؤال که آیا تلاش های جمهوری اسلامی ایران در طراحی محتوای آموزشی به زبان فارسی برای مدارس و دانشگاه های افغانستان و تاجیکستان و همچنین ایجاد رسانه های برون مرزی اعم از نوشتاری، دیداری، شنیداری، چندرسانه ای و مجازی با محوریت زبان فارسی برای مردم این دو کشور مؤثر بوده است؟ این پژوهش به روش توصیفی و از نوع فیش برداری از اسناد و مدارک کتابخانه ای، اینترنتی، مجازی و گزارش های دستگاه های دولتی است. بررسی اسناد موجود نشان می دهد جمهوری اسلامی ایران در زمینه تألیف کتب درسی برای مدارس افغانستان و تاجیکستان فعالیت های نسبی انجام داده، اما در بخش آموزش عالی، این فعالیت ها عمدتاً به صورت ارائه کتاب های چاپ ایران در این کشورها بوده است. در بخش رسانه ای نیز جمهوری اسلامی ایران در راه اندازی شبکه های رادیویی و سایت های خبری موفقیت های خوبی داشته ولی در راه اندازی تلویزیون های اختصاصی برای مردم افغانستان و تاجیکستان توفیقی نداشته است. با توجه به اشتراکات فرهنگی ازجمله زبان و ادبیات مشترک، جمهوری اسلامی ایران باید بتواند با تعمیق دیپلماسی فرهنگی به توسعه و تحکیم روابط بین سه کشور فارسی زبان کمک کند.
سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و تحولات جدید در جبهه مقاومت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جبهه مقاومت از کنشگران جدید در نظام بین الملل محسوب می شود که در دو دهه اخیر به طور متناوب در ادبیات علوم سیاسی و روابط بین الملل مورد اشاره و تحلیل قرار گرفته است. این پژوهش بر آن است تا با بررسی اهمیت جبهه مقاومت برای جمهوری اسلامی ایران به مطالعه مؤلفه های اصلی در شکل دهی به آینده سیاست خارجی جمهوری اسلامی در پرتوی تحولات جدید در این جبهه بپردازد. محقق با استفاده از روش تحلیل نظریه مبنا، نسبت به تحلیل یافته ها اقدام و نشان داده است که حرکت به سوی تبدیل جبهه مقاومت به یک کنشگر پایدار منطقه ای و در عین حال تلاش برای تنش زدایی با سایر بازیگران منطقه ای و بین المللی، مهم ترین مؤلفه ای است که آینده رفتار ایران در عرصه سیاست خارجی را تحت تأثیر قرار خواهد داد.
ظرفیت سنجی نظریات روابط بین الملل در عمق بخشی خارجی انقلاب اسلامی (با تأکید بر نظریه سازه انگاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۰ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳۶
63 - 90
حوزه های تخصصی:
عمق بخشی از مفاهیم نوظهور در ادبیات راهبردی است که با قرابت های معنایی اش با مفاهیم «صدور انقلاب» و «بازتاب انقلاب» حامل بار معنایی متمایزی می باشد. اینک در چهل سالگی انقلاب اسلامی در ایران، رهبران و راهبردپژوهان انقلاب بر آن اند با تکثیر ارزش های خود در فراپیرامون، علاوه بر افزایش شعاع اثرشان در محیط های گوناگون، با کاستن از تهدیدات منافع امنیت ملی، بستر لازم برای کسب آن منافع را بیشینه سازند. در این راستا تحقیق حاضر، که از حیث هدف، تحقیقی کاربردی است و از حیث ماهیت داده ها، از تحقیقات کیفی شمرده می شود، با استفاده از روش «اجتهادی دلالت محور» با هدف ظرفیت سنجی نظریات روابط بین الملل در عمق بخشی خارجی انقلاب اسلامی، نظریات «سازه انگاری»، «پخش و اشاعه بین المللی»، «قلمروگستری» و نظرگاه «عمق استراتژیک» را در تعاطی با تعمیق انقلاب اسلامی ارزیابی کرده و در پایان بهره نظری سه نظریه موصوف در جهت عمق بخشی خارجی انقلاب اسلامی در محیط های متجانس و نامتجانس را ترسیم کرده است و ادله عدم کفایت آن نظریات برای تبیین کامل عمق بخشی مطلوب را بیان می کند
الگوهای رفتاری حاکم بر روابط ایران و عربستان از دیدگاه نظریه سازه انگاری (1392-1384)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
221 - 243
حوزه های تخصصی:
ایران و عربستان به دلیل داشتن ظرفیت های ژئوپلیتیک، ژئواکونومیک و ژئواستراتژیک، تأثیر زیادی هم بر کشور های غرب آسیا و هم بر کشورهای جهان اسلام دارند. قبل از انقلاب اسلامی، روابط دو کشور دوستانه و حداکثر رقابتی بود؛ اما بعد از انقلاب روابط دوستانه بین دو کشور در اغلب دوره ها به روابط رقابتی و حتی خصمانه تبدیل شده است. هدف این پژوهش، بررسی روابط پرفرازونشیب و پیچیده جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی بین سال های 1384 تا 1392 برمبنای نظریه سازه انگاری و تکیه بر مفاهیم اجتماعی سیاست بین الملل، به ویژه نظریه الکساندر ونت درباره الگوهای رفتاری میان کشورهاست. از این رو، پرسش پژوهش حاضر عبارت است از: «چگونه می توان روابط پیچیده جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی را بین سال های 1384 تا 1392 برمبنای سه فرهنگ کانتی، لاکی و هابزی یا سه الگوی رفتاریِ دوستی، رقابت و دشمنی بررسی کرد؟» یافته های پژوهش نشان می دهد که در بازه زمانی مورد بحث، الگوی غالب بر روابط دو کشور الگوی رقابتی بوده که عمدتاً در حوزه های مناطق نفوذ دو کشور در غرب آسیا، ملاحظات امنیتی و کسب رهبری مسلمانان بروز یافته است. در سطح پایین تر، الگوی دشمنی بر روابط دو کشور حاکم بوده و پیرامون مسائلی نظیر برنامه هسته ای ایران و مناقشه اعراب و اسرائیل تبلور یافته است. سرانجام، بخش محدودی از روابط ایران و عربستان، مبتنی بر الگوی دوستی بوده است. این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی با رویکرد تاریخی-اسنادی است و داده های مناسب نیز به شیوه کتابخانه ای جمع آوری شده است.