مطالب مرتبط با کلیدواژه

انگاره های ذهنی


۱.

مطالعه انگاره های ذهنی تشکل های دانشجویی دانشگاه تهران: انگاره های شخصی انجمن اسلامی و خویشتن بسیج دانشجویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارتباطات بین فرهنگی انگاره های ذهنی تشکل های دانشجویی انگاره های شخصی انگاره های خویشتن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۵۹ تعداد دانلود : ۶۵۸
انگاره های ذهنی موجود میان گروه های اجتماعی، تأثیر مستقیمی بر شکل گیری تعاملات میان آن ها دارد. مردم اغلب دیگران را به عنوان اعضای یک گروه اجتماعی درک می کنند و براساس انگاره هایی که در ذهنشان از دیگری وجود دارد، تعاملات خود را شکل می دهند. مطالعه و شناسایی انگاره ها می تواند در برقراری یا عدم برقراری ارتباط درست، تأثیرگذار باشد. این مقاله به مطالعه انگاره های ذهنی شخصی اعضای انجمن اسلامی و انگاره های ذهنی خویشتن اعضای بسیج دانشجویی می پردازد. به این منظور سعی شده است از نظریه «انگاره های ذهنی» استفاده شود. براساس این نظریه، انگاره ذهنی، مجموعه ای از تجربه های گذشته هستند که در گروه های دانشی مرتبط دسته بندی شده اند و برای راهنمایی رفتارهای ما در موقعیت های آشنا به کار می روند. با توجه به تعریف های نیشیدا (1999) و ترنر (1987)، انگاره های ذهنی شخصی و خویشتن، دو نوع از انگاره های ذهنی هستند. رویکرد روشی پژوهش حاضر، رویکرد کیفی است و درمجموع با 46 نفر از اعضای فعال تشکل ها، مصاحبه نیمه ساخت یافته انجام شده است. تحلیل داده ها به صورت تحلیل مضمون انجام شده است؛ انگاره های شخصی اعضای انجمن اسلامی که شامل سه مضمون مطلق گرایی، سنت گرایی، و نسبی گرایی اخلاقی هستند در مقابل انگاره های خویشتن اعضای بسیج که شامل انگاره های خویشتن از منظر دیگری و از منظر خود هستند، مطالعه و بررسی شده و در ادامه انگاره های متضاد و مشابه بین این دو تشکل دانشجویی، شناسایی شده اند.
۲.

پوشاک سنتی به نام قبا در جامعه فرهنگی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انگاره های ذهنی تشکل های دانشجویی انگاره های شخصی انگاره های خویشتن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۶ تعداد دانلود : ۷۵۵
پوشاک سنتی یکی از مهمترین میراث فرهنگی می باشد که در ادوار مختلف تاریخی و فرهنگی ایران همواره از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است. لباس همانند زبان می تواند هویت قومی، اجتماعی و جغرافیایی و منزلت اجتماعی و اقتصادی مردم را مشخص کند. در واقع پوشاک مانند مجموعه ای از علایم زبانی مادی می باشد که برای شناخت عمیق یک هویت می توان از آن بهره برد. بنابراین بررسی پوشاک سنتی یک سرزمین در گذشته، حال و آینده کاری شایسته تحقیق و دقت است و می تواند منجر به ایجاد ذهنیت های مناسبی برای طراحان و سازندگان گردد. قبا از جمله پوشاک سنتی اصیل و قدیمی ایران است که از دیرباز توسط زنان و مردان استفاده می شده است. در این مقاله سعی شده است تا با استفاده از مستندات کتابخانه ای و روش تحلیلی و توصیفی به مطالعه قبا در سرزمین ایران از دوران باستان تا قرن حاضر، از لحاظ اندازه، سبک دوخت، تزیینات و موارد کاربرد آن در طبقات مختلف اجتماع، پرداخته شود. بر اساس این داده ها تلاش شد تا تأثیر 5 عامل زمینه ای «جغرافیایی-اقلیمی، فرهنگی-قومی، نحوه زندگی، روابط با کشورها و ملل دیگر و شرایط اقتصادی-اجتماعی مردم» بر الگوهای ساختاری و تزیینات قبا مورد بررسی قرار گیرد.
۳.

شناسایی انگاره های ذهنی بهره برداران استان خراسان جنوبی در زمینه مدیریت پایدار منابع چاه آب کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انگاره های ذهنی بهره بردار چاه آب خراسان جنوبی روش شناسی کیو مدیریت پایدار آب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۱ تعداد دانلود : ۲۴۳
افزایش کمبود آب کشاورزی نه تنها گسترش سطح آبیاری را محدود می کند بلکه مستقیماً تولیدات کشاورزی را کاهش می دهد و امنیت غذایی و درآمد روستاییان را تهدید می کند. تحقیق حاضر با هدف شناسایی و تحلیل انگاره های ذهنی بهره برداران خراسان جنوبی در زمینه مدیریت آب کشاورزی با استفاده از روش شناسی کیو انجام شده است. این پژوهش، ازنظر هدف کاربردی بوده و از نوع تحقیقات اکتشافی است و ازلحاظ روش گردآوری داده ها، کمی - کیفی است. در پژوهش حاضر تعداد 21 بهره بردار با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک گلوله برفی انتخاب شدند. بر اساس یافته های به دست آمده ذهنیت بهره برداران چاه آب در چهار گروه ذهنیت برابر نگر، تقدیر نگر، دانش نگر و مصرف نگر دسته بندی شدند که به ترتیب 7/22 درصد، 10/165 درصد، 35/14 درصد، و 13 درصد از واریانس کل را تبیین کردند. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که توجه به مباحث مدیریت تعارض و فنون مذاکره و رسیدن به توافق جمعی در استفاده پایدار از آب کشاورزی مهم ترین عامل در راستای نیل به یک ذهنیت مشترک نسبت به مدیریت پایدار آب کشاورزی در بین بهره برداران چاه آب است. لذا پیشنهاد می شود دست اندرکاران مربوطه با در نظر داشتن این مهم زمینه برنامه ریزی و اجرایی شدن آن را فراهم آورند.
۴.

تأثیر برجسته سازی شبکه ای رسانه ها و ارتباطات بین فردی بر نگرش مردم ایران به مردم و دولت امریکا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انگاره های ذهنی امریکا رسانه برجسته سازی شبکهای مخاطب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۳ تعداد دانلود : ۱۴۸
هدف این پژوهش سنجش تأثیر رسانه ها و ارتباطات بین فردی بر نگرش مردم ایران به امریکا (به تفکیک مردم و دولت این کشور) بوده است. در این پژوهش، پاسخ دهندگان از لحاظ نوع رسانه های مصرفی و تجارب شخصی مانند ارتباط داشتن یا نداشتن با تبعه امریکایی و همچنین از نظر متغیرهایی همچون سن، عقاید مذهبی و سیاسی مقایسه شدند. روش پژوهش تلفیقی از روش کمّی (پرسش نامه) و کیفی (مصاحبه عمیق) بوده است. در تحلیل نتایج پژوهش تأکید بر نظریه های ارتباطیِ برجسته سازی شبکه ای و نظریه دریافت بوده است. نتایح حاصل از هر دو روش این پژوهش نشان می دهد که اگرچه ارتباطات و تجربه شخصی پاسخ دهندگان در نوع انگاره ذهنی آن ها در خصوص امریکا تأثیرگذار بوده، اما برداشت و ذهنیت آن ها متفاوت با خوانش رسانه های مرجع و مورداستفاده آن ها بوده است؛ به عبارت دیگر، مخاطبان رسانه های گوناگون، اعم از داخلی و خارجی، معانی آشکار و پنهان پیام های رسانه ای را دریافت کرده اند؛ اما دارای خوانشی متفاوت با خوانش رسانه های مرجع خود بوده اند. مهم ترین دلالت این پژوهش آشکارکردن ضعف سازمان های رسانه ای در استفاده از الگوهای نوین ارتباطی و اطلاع رسانی، ازجمله برجسته سازی شبکه ای، در اقناع مخاطبان است. با توجه به تحول در مفهوم و کارکرد رسانه و ازجمله نقش بیشتر مخاطب در جریان ارتباط، ماهیت ارتباط در جامعه شبکه ای امروزی بیشتر افقی و از پایین به بالاست؛ ضمن آنکه تعیین دستورکار برای بحث و گفت وگوی عمومی در رسانه های شبکه ای با تولید محتوا به سبک سنتی متفاوت است و این موضوعی است که آشکارا از آن غفلت شده است. از طرفی، نتایج این پژوهش نشان داد که در دنیای شبکه ای شده امروز، ارتباطات میان فردی و بین فرهنگی بیش از ارتباطات رسانه ای (به خصوص رسانه های رسمی) می تواند به شکل گیری باورها و ذهنیت های جدید کمک کند.
۵.

شکاف قومی، انگاره های نهادینه و معمای صلح پایدار در افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افغانستان معمای صلح شکاف قومی انگاره های ذهنی برساخت گرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۷ تعداد دانلود : ۱۴۰
اگر پروسه صلح و صلح سازی را روندی پیچیده و طولانی درنظر گیریم، اجماع و اجرایی سازیِ صلحی پایدار در افغانستان همواره با چالش ها و پیچیدگی های خاص و فزاینده ای سردرگریبان بوده است. جدا از قرار داشتن این کشور در آماجِ اهداف، منافع و نفوذِ بازیگرانِ داخلی، منطقه ای و فرامنطقه ای متعدد، تحکم ساختاری متصلب و نشات گرفته از ایده ها یا انگاره های ذهنیِ نهادینه از سوی بازیگران در تاریخ افغانستان، اتخاذ تصمیماتی موثر در دستیابی به صلحی پایدار را با بحران مواجه ساخته است. اما سوال اصلی این است که چرا مقوله صلح در افغانستان به معمایی لاینحل و دست نیافتنی تبدیل شده است؟ هدف پژوهش حاضر بررسی معمای صلح افغانستان با تمرکز بر ادراکات و انگاره های ذهنیِ کنشگران دخیل و عاملیت قوم پشتون در ساختاری متزلزل و بی ثبات از تحقق صلح می باشد. در بسترِ موزاییکی کشوری چون افغانستان، برساخته های ذهنیِ بازیگران با محوریتِ مولفه هایی چون قومیت، سبب سازِ شکاف قومی، تنش داخلی و همچنین تشتت در دستیابی به وحدتی ملی برای تحقق صلح می باشد. بدین ترتیب فرض برآن است که سیاست های متکی بر پشتون گرایی در دولت های سابق، نقطه ثقلی در به حاشیه راندن روندی اجرایی از صلح و ظهور چرخشی باطل از تصلب قومیتی و تنازع داخلی بوده است.
۶.

بررسی انگاره «مشارکت سیاسی زنان» در شعر دوره مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شعر مشروطه مشارکت سیاسی زنان انگاره های ذهنی روانشناسی شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷ تعداد دانلود : ۲۸
پژوهشگران از دیرباز، دیدگاه های مردان و مردسالارانه حاکم بر جامعه را دلیل عمده عدم مشارکت سیاسی زنان مطرح نموده اند. پرداختن به انگاره های ذهنی می تواند به شناخت دیدگاه های افراد هر جامعه، نسبت به خود یا دیگران، کمک نماید. با بررسی این نوع انگاره-ها می توان به دلایل کمرنگ بودن حضور زنان در عرصه های سیاسی بهتر پی برد. از زمان مشروطه، بحث حضور زنان در جامعه، ملموس تر مطرح گردید و بسیاری از شاعران زن و مرد، به مباحث مختلف سیاسی از جمله مشارکت زنان ورود کردند. پژوهش حاضر، اشعار همین دسته از شاعران را مورد ارزیابی قرار داده و انگاره های ذهنی آنان را نسبت به مشارکت سیاسی زنان بررسی می نماید. این پژوهش، توصیفی- تحلیلی است و تحلیل داده ها بر اساس روش تحلیل مضمون صورت پذیرفته است. بر این اساس، انگاره های ذهنی شخصی شاعران مرد که شامل دو مضمون کلّی «فعّال بودن زنان» و « منفعل بودن زنان» می باشد، با انگاره های ذهنی خویشتن شاعران زن (از منظر دیگری و از منظر خود) مورد بررسی قرار گرفتند و انگاره های متضاد و مشابه بین این دو قشر، شناسایی شدند. یافته های حاصل نشان می دهد اکثر شاعران مرد، به مشارکت زنان از جمله در امور سیاسی کشور، توجّه عمیق داشته و مشوّق زنان جهت حضور فعّال در اداره امور کشور بودند، اما شاعران زن، ضمن آنکه انواع حقوق فردی، اجتماعی و سیاسی را برای زنان قائل بودند، جنس زن را از دید مردان، ناتوان، کم عقل و حقیر، پنداشته و خطاب می کنند. به نظر می رسد دلیل کمرنگ بودن مشارکت سیاسی زنان را در این عامل، می توان جستجو کرد.