مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۹.
۲۰.
موعظه
حوزه های تخصصی:
در این مقاله ، دیوان ابوالحسن تهامی ، شاعر توانمند عصر عباسی دوم (334- 656 هـ.ق)، مورد بررسی قرارگرفته است. اشعار ایشان گر چه اغلب در مدح و منقبت افراد سروده شده است، همواره در آن، پند و موعظه و حکمت نیز به کار رفته است. این پژوهش نشان می دهد که تهامی در جای جای دیوانش و در هر مناسبت ، مدح خود را با یک نکته پندآموز و حِکَمی درمی آمیزد تا از این رهگذر رسالتی را انجام داده باشد.
این پندها در ذیل ده عنوان کلی دسته بندی گردیده است که عبارتند از: عزت انسان، شرافت و بزرگواری ، بردباری بزرگان، بخشش و کَرم ، دانایی و درک و فهم، استفاده از تدبیر در کارها، بلاغت داشتن در سخن، ، ناپایداری دنیا ، مذمت فقر، و مورد رشک واقع شدن انسان با فضیلت .
بنابراین، تهامی را باید از شاعران حکمت آور دانست و قصاید مدح گونه اش را نوعی حکمت محسوب نمود.
موعظه و نصیحت در قرآن
حوزه های تخصصی:
موعظه یکی از روش های عام و مؤثر در تربیت اسلامی است که به شهادت آیات قرآن، پیامبران الهی به فرمان خداوند در تبلیغ و هدایت مردم از آن فراوان بهره برده اند. این مقاله موعظه و نصیحت را به عنوان یک روش تربیتی بررسی و ویژگیهای موعظه های قرآنی، شیوه های موعظه و شرایط لازم در هر یک از سه رکن موعظه را از آیات قرآنی استخراج و تبیین و در پایان آسیبهای موعظه را بیان کرده است.
دستگاه منطقی قرآن کریم در افق منطق صوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر چیزی که ساختار منسجم و معقولی دارد، دارای ساختار و دستگاهی منطقی است. قرآن کریم نیز در مقام کتاب آسمانی ای که بر پیامبر اکرم(ص) نازل شده، دارای ساختار و دستگاهی منطقی است. از آنجا که قرآن کریم بر انسان ها نازل شده و قصد خروج انسان ها از ظلمت ها به نور را دارد باید دارای ساختاری بر وفق ادراک انسان ها باشد. ساختار فکری و ادراکی انسان ها بر ساختار منطق ارسطویی ـ که چیزی جز ساختار ادراکی و فکری نوع بشر نیست ـ مبتنی است. از این روی، ساختار قرآن کریم نیز ـ به این دلیل که خطاب به انسان هاست ـ باید براساس ساختار منطق ارسطویی باشد. ساختار منطق ارسطویی مبتنی بر برهان و خطابه و جدل و شعر و سفسطه است. ساختار قرآن کریم نیز مبتنی بر منطق ارسطویی ـ یعنی منطق نوع بشر ـ است، منتهی از آنجا که قصد قرآن کریم خروج آدمی از ظلمت ها به نور است، با دوری جستن از تعابیر شعری (خیالی) و سفسطی (کاذب)، به برهان و خطابه و جدل اکتفا نموده است.
جایگاه موعظه و تذکر در تربیت دینی از منظر علامه طباطبائی در تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت اخلاقی
از روش های تربیت دینی «تذکر» و «موعظه» است. موعظه دعوت به نیکی توأم با خیرخواهی و رقت قلب است. واژه هم معنای آن، «نصیحت» و «تذکر» است که به معنای پند و اندرز مشفقانه به انگیزه اصلاح و تربیت می باشد. موعظه حسنه در قرآن به عنوان روش تربیت دینی در موضوعات اعتقادی و مسائل اخلاقی و اعمال و آداب عبادی به کار رفته است. علّامه طباطبائی با توجه به آیات قرآن، بر این باور است که اگر واعظ و متعظ از شرایط علمی و اخلاقی و اعتقادی مناسبی برخوردار باشند، و نیز محتوای وعظ و اندرز دعوت به خدا باشد، سبب بیداری دل ها و تربیت و تهذیب نفوس انسان ها می شود. یادآوری نعمت ها و حوادث تاریخی در قرآن برای غفلت زدایی و رشد تربیت دینی آمده است. در این پژوهش، تفسیر و تحلیل آیات موعظه و واژه های مرتبط آن، با توجه به دیدگاه تفسیری علّامه طباطبائی در تفسیر المیزان مورد تحقیق و ارزیابی قرار گرفته است.
پایه نظری موعظه پذیری (اتّعاذ) براساس قرآن و حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی چارچوب نظری موعظه پذیری براساس قرآن و احادیث می باشد. این پژوهشِ کتابخانه ای - توصیفی با روش تحلیل محتوا به کشف و بررسی عناصر مؤثر در پذیرش موعظه پرداخته و سپس مناسبات میان آنها را بررسی کرده و نظام حاکم بر آنها را مشخص ساخته است. یافته های این پژوهش آن است که ایمان، تقوا، عقل، زهد، واعظ درونی، قلب نرم و منعطف و هوشیاری، از عناصر مؤثر در پذیرش موعظه هستند که در سه گروه عناصرِ شناختی، عاطفی و عملکردی طبقه بندی می شوند. بر این اساس، چارچوب نظری موعظه پذیری، مبتنی بر خودِ عقلانی، خودِ عاطفی، خودِ مهارگر و خودِ موعظه گر است. از سویی باید پیش از موعظه، این چهار «خود» را در افراد به وجود آورد و تقویت نمود که این وظیفة دستگاه های تبلیغی، آموزشی و پرورشی است. از سوی دیگر می توان با طراحی ابزار سنجش آن، به بازشناسیِ افراد موعظه پذیر از انسان های موعظه ناپذیر اقدام نمود.
روش تربیتی موعظه؛ چالش ها و آسیب ها با تأکید بر آموزه های قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برایشناختدقیقمفهومموعظه به عنوان یک روش تربیتی،می توانازروش هایتحلیلمفهومیبهرهبرد. باتأمّل درآیاتوروایاتمربوطبهموعظهیکنوعتمایزنسبیآن راباحکمت مشخّصنموده ایمکهموعظهبرخلافحکمتکهبهلحاظشناختیممتازتراست،بیشتربارعاطفیوگرایشیبههمراهدارد. همچنینباتأمّل درنوعمخاطبیکهقرآنآن راموردموعظةخویشقرارداده،می توان نتیجهگرفتکه بیشتر مواردموعظه،پسازایماناست. ازاین رو،درابتدایدعوتبهتربیتاسلامیبهتراستازروش هایمبتنیبرحکمتبهرهگرفت .درنهایت،بهآسیب شناسیاینروشپرداخته ایمویکیازچالش هایاساسیفرا رویتربیت اسلامی را ذکر کرده ایم کهبه ویژهفیلسوفان لیبرال (آزادیخواه)،تحلیلیبررویکردهایتربیتدینی مبتنیبر بهره گیریازعواطف و تلقین گریبهآنارائهکرده اند.
مراحل تربیت قرآنى از منظر علامه طباطبائى در تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
دیدگاه علامه طباطبائى درباره معرفى جایگاه تربیتى قرآن و چگونگى تأثیرگذارى آن در سیر تکاملى انسان، قابل تأمل است و براى تقویت هرگونه تربیت با محوریت قرآن لازم به نظر مى رسد. درحالى که پژوهشى با تمرکز بر نگاه تفسیرى این قرآن شناس معاصر و با نگاه مرحله اى به تربیت قرآنى نپرداخته است. این چارچوب مى تواند چشم انداز فعالیت هاى تربیتى قرآن محور را تا حدى روشن تر کند. در این پژوهش، برخى از اندیشه هاى تفسیرى علامه طباطبائى، با هدف صورتبندىِ مراحلِ تربیت قرآنى مدنظر قرار گرفته و در این زمینه، از روش «تحلیل زبان فنىِ رسمى با تأکید بر سیاق» استفاده شده است. یافته اصلى این پژوهش بسط چهار مرحله بیدارگرى (موعظه)، درمانگرى (شفا)، هدایتگرى (هدى)، و رحمت گرى (رحمت) براى تربیت قرآنى، قابل برداشت از دیدگاه علامه طباطبائى با محوریت آیه 57 سوره «یونس» است. علاوه بر این، تأکید بر شأن هدایتى قرآن و حالت ایجابى آن، نقش زمینه اى و حالت سلبى مراحل اول و دوم، و هدف گونه دیدنِ مرحله رحمت گرى، جایگاه هر مرحله را ترسیم مى کند. تحلیل این مراحل نشان مى دهد که پالایش درونى مقدم بر پالایش اعمال بیرونى است. زندگى سعادتمندانه انسانى در پرتو این مراحل، در ارتباط با قرآن محقق مى شود.
تبیین نیاز انسان به وحی بر پایه تحلیل عناوین و اوصاف قرآن در قرآن: بررسی ذکر، حکمت و موعظه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انسان پژوهی دینی سال پانزدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۰
237 - 260
حوزه های تخصصی:
هر کدام از ابعاد فطری، عقلانی، عاطفی و اخلاقی انسان، نیازهایی متناسب با ویژگی های خوددارند. انسان برای تأمین بخشی از آنها نیازمند وحی است. تحلیل عناوین و اوصاف قرآن، برای شناسایی این نیازها و پی بردن به نحوه تأمین آنها راه گشا است. در این مقاله، عناوین و اوصاف ذکر، حکمت و موعظه انتخاب شده اند تا ناظر به تأمین نیازهای مخاطب وحی، یعنی انسان، تحلیل شوند. انسان در بعد فطری، به «ذکر» نیاز دارد تا بر عوارضی از قبیل غفلت و نسیان غلبه کند. در بعد عقلانی به «حکمت» نیاز دارد تا معارفی را که به دلیل محدودیت های ذاتی، قادر به نیل به آنها نیست، حاصل کند. همچنین، در بعد عاطفی و اخلاقی، به موعظه نیاز دارد تا در مواجهه با کشش ها و هیجاناتی که بر تعقل وی اثرگذار، و در تصمیم گیری هایش دخیل اند، به تعادل برسد.
فلسفه سیاسی کارل بارت در تقابل با برخی از آرای کلامی کلیسای لوتری آلمان در قرن بیستم میلادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کارل بارث به عنوان متکلمی آکادمیک و کشیشی موعظه گر، از هر دو جنبه مورد نظر و توجه اندیشمندان و الهی دانان مسیحی و به ویژه کسانی است که بر روی الاهیات قرن نوزدهم و بیستم آلمان کار می کنند. در بحث از نقش منفی کلیسای آلمان باید این نکته را مد نظر داشت که او به عنوان کشیشی موعظه گر به طور مستقیم با مسائل اجتماعی سر و کار داشته و به مسائل الاهیاتی تنها به شکل انتزاعی و آکادمیک نظر نکرده است. بر همین پایه، وی توانسته است اندیشه های الاهیاتی خود را به شکلی کاربردی در اجتماع مطرح سازد. از این رو همواره باید این موضوع در ذهن پژوهشگر باشد که کارل بارث به دنبال پیدا کردن راهی برای عملی ساختن کلام خداوند از سوی کلیسا در سطح جامعه است و تنها به طرح موضوع از نقطه نظرکلامی آکادمیک صرف بسنده نمی کند از این رو وی کلیسای قرن نوزده و بیست آلمان را برای جانبداری از جنگ و خدشه دار نمودن ارتباط میان خدا و انسان به چالش می کشد . در این نوشتار به دیدگاه بارث از کلیسای آلمان قرن نوزده و بیست و نیز نظرات وی نسبت به رسالت حقیقی کلیسا پرداخته شده است .
شیوه های تثبیت ارزش های اخلاقی در قرآن(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق دوره جدید سال دوم زمستان ۱۳۹۱ شماره ۸ (پیاپی ۳۰)
39 - 66
حوزه های تخصصی:
تعالیم دین اسلام به سعادت بشر در تمام شئون زندگی اهمیّت می دهد؛ لذا بر معرفی ارزش ها و در جهت ارتقای معیارهای انسانی و اخلاقی تلاش نموده است. در همین راستا، قرآن کریم نیز به عنوان مهمّ ترین منبع هدایت بشر با توجه به ابعاد گوناگون حیات انسان، او را در زندگی فردی، اجتماعی، مادی و معنوی راهبری نموده و در این جهت، یکی از مهمّ ترین وظایف انبیاء، دعوت به ارزش های اخلاقی و تثبیت آنهاست که هدف اصلی این مقاله بیان شیوه های تثبیت ارزش های اخلاقی در قرآن است که محقق به شیوه تحلیلی- استنباطی به معرفی آن ها پرداخته است. نتایج نشان می دهد که از شیوه هایی نظیر رویارویی با نتایج اعمال، بشارت و انذار و موعظه و... برای تثبیت ارزش های اخلاقی می توان بهره برد؛ زیرا که وجه تفضیل انسان نسبت به سایر موجودات، بهره گیری از قوه تعقل برای بهره مندی از ارزش های اخلاقی و انسانی است و تقوا، تخلق به ارزش های اخلاقی است.
جایگاه موعظه در احکام فقهی قرآن
حوزه های تخصصی:
موعظه مساله ای ازمسائل تربیت دینی در جوامع مذهبی است که در آموزه های دینی به آن توجه خاصی شده است، همچنین از عمده ترین شیوه های عمومی پیامبر، استفاده از وعظ برای راهنمایی مردم بوده و در روایات هم از آن بعنوان زنده کننده و احیا کننده قلب یاد شده که نشان دهنده ارزش بالای آنست. زیرا اساس نبوت پیامبران الهی بر امر به معروف و نهی از منکر بنا نهاده شده است. شایان ذکر است احکام فقهی و موعظه ، با کمک یکدیگر انسان را در رساندن به مدارج عالی و کمالات یاری می دهند. در این مقاله ی پژوهشی ابعاد این موضوع را از منظر آیات، بالاخص آیات فقهی و روایات مورد بررسی قرار داده تا با کیفیت آن بیشتر آشنا شده و شرایط تاثیرگذاری آن در فرد و جامعه را بیابیم. لذا مؤلفه های وعظ وشرایط هریک را با تدبر در آیات و روایات دسته بندی نموده ، انواع روشهای تبلیغی که در قرآن به پیامبر وحی شده و موعظه های مستقیم الهی که موجب رشد و کمال بشر است مورد توجه قرار داده تا بتوان نحوه موعظه پذیری از منظر الهی را بررسی نمود ودر نهایت با درک نتیجه و غایت موعظه پذیری ،انگیزه ی بیشتری در نوشیدن و نوشاندن موعظه به روش نیکوی قرآنی، در فرد و جامعه را با لحاظ عملکرد متفاوت آن از منظر قرآن و روایات سر لوحه خود قرار دهیم. .
مناهج القُصّاص فی نقل القصص القرآنیه(مقاله علمی وزارت علوم)
انتشر السرد القَصَصی باعتباره ظاهره اجتماعیه فی المجتمع العربی الجاهلی. وکان القصّاص یقومون خلال لیالی السمر بسرد قِصَص أبطال قبائلهم و قِصص ملوک الیمن و خلال العهد الاسلامی نقل القصاصون بعد اعتناقهم الإسلام قصصاً قرآنیهً ذات خلیط من أحادیث أهل الکتاب والشعوب الإیرانیه، والبابلیه و الیونانیه إلی جانب اتخاذها صفه للوعظ والتذکیر. وکان القصّاصون یتبعون طرقاً متعدده لسرد القصص التی أتى ذکرها فی القرآن بشکل موجز. فقد وردت هذه القِصص بصوره کامله فی التوراه و التفاسیر الخاصّه بها، مما جعل المسلمین یستعینون بهذه الکتب إما بطریقه مباشره و إما عن طریق الرواه من أهل الکتاب. کما نلاحظ أنّ بعضاً آخرَ قد أخذ هذه القصص من التوراه و أدخل علیها تغییرات جزئیه و منحها صبغه إسلامیه. و الجدیر بالذکر أن جماعه من المسلمین أبدعوا حکایات من نسج خیالهم لم تکن موجوده فی الواقع.
راهکارهای امام سجاد(ع) برای حفظ حماسه عاشورا و دستاوردهای آن
منبع:
پژوهشنامه معارف حسینی سال پنجم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۹
31 - 52
حوزه های تخصصی:
امام سجاد(ع) بعد از شهادت امام حسین(ع) در حساس ترین دوره مسئولیت سنگین امامت و رهبری جهان تشیع را برعهده گرفت و سعی نمود دستاوردهای عاشورا را از گزند تحریف و نابودی حفظ کند. امام سجاد(ع) در حفظ دستاوردها عاشورا و تبلیغ آن از روش ها مختلف بهره برد، ایشان در روش "حکمت" با راهکارهای برهان و استدلال، مخاطب شناسی و رعایت مقتضیات حال توانست حقایق عاشورا را برملا کند. امام(ع) در شهر شام با بکارگیری دو روش "همراهی" و "مناظره" شامیان را از توطئه یزید آگاه نمود و فتنه خارجی نامیدن اهل بیت(ع) را خنثی نمود. امام(ع) در ایام اسارت با فرصت شناسی خویش بوسیله روش "موعظه و خطابه" و "پرسش و پاسخ" نهایت استفاده را کرد که نتایج آن، وقوع قیام های توابین و مختار و رسوایی یزیدیان می باشد.
نقش حق گرایی در حکیمانه بودن آیات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از شاخصه های حکیمانه بودن آیات قرآن، تکیه بر حق گرایی و حق مداری آیات قرآن است، متن حکیمانه مخاطبینش را به حق و حقیقت راهنمایی می کند. قرآن به جهت حکیمانه بودن آیاتش غیر از حق نمی گوید و جز به راه حق دعوت نمی کند؛ اراده الهی در متن قرآن بر تحقق حق است و دین اسلام و قرآن و پیامبر k همه به حق توصیف گشته اند. قرآن به حق گرایی کاربردی در قضاوت ها و شهادت ها، حق طلبی، حق دهی، حق گویی، اظهار حق و دعوت به حق تأکید فراوان نموده است و از اعراض و کتمان و التباس حق به عنوان موانع حق گرایی، بر حذر داشته است. از وجوه حق گرایی قرآن، توجه به واقعیت هایی است که می تواند با نگاه به گذشته و پیگیری وقایع پیشین به خصوص قصص انبیاء و همینطور توجه به واقعیت های موجود در انسان و اغماض و مدارا و آسان گیری برای رساندن افراد به حق ،موثر باشد. از دیگر وجوه حکیمانه بودن قرآن، تکیه بر فطرت حقیقت جوی انسان به عنوان ظرف تحقق حق گرایی در آیات قرآن است که با شیوه های حکیمانه ای همچون پرسش گری و گفت و گو، موعظه حسنه، ذکر (بیداری) زمینه های شکوفایی آن را فراهم می سازد.
تبیین روش شناسی موعظه در احتجاجات توحیدی حضرت ابراهیم(ع) با تاکید بر قرآن کریم
منبع:
الاهیات قرآنی سال هشتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۴
101-120
حوزه های تخصصی:
حضرت ابراهیم (ع) به عنوان دومین پیامبر اولواالعزم درمیان مردم بت پرست و اجرام پرست بابِل به انجام رسالت توحیدی خود پرداختند. ایشان در احتجاجات خود از برهان، جدل و موعظه بهره گرفته اند. بیش تر مردم، توان فهم برهان و جدل در احتجاجات را ندارند و تنها از احساسات خود پیروی می کنند. بنابراین طریق موعظه حسنه که در آیه 125 سوره مبارکه نحل بدان اشاره شده، می توان از طریق درگیر کردن احساسات، اقناع روحی در آن ها ایجاد کرد. هدف این مقاله استخراج روش های موعظه حسنه در احتجاجات ابراهیم (ع) برای بیداری دل های مردم است. پرسش پژوهش این است که:حضرت ابراهیم (ع) در احتجاجات توحیدی از چه روش هایی برای موعظه استفاده کرده است؟این پژوهش با روش تحلیل محتوا و با مراجعه به منابع تفسیری و سایر منابع مرتبط انجام گرفته است. براساس یافته ها، مهم ترین روش های موعظه در سیره احتجاجی حضرت ابراهیم (ع) عبارتند از: طرح پرسش، انذار، برائت و بیدارکردن وجدان ها.
مناظره امام صادق(ع) با زندیق مصری هنگام طواف (1)(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
میقات حج دوره ۲۵ بهار ۱۳۹۶ شماره ۳ (پیاپی ۹۹)
108 - 132
حوزه های تخصصی:
در کتب روایی شیعه، مناظره های فراوانی از پیامبرخدا(ص) و امامان معص وم: با مخالفی ن گزارش شده است که از جمله آنها، مناظره امام صادق(ع) با زندیق مصری، به نام «عبدالملک» و با کنیه «ابوعبدالله» است. امام(ع) بخشی از این مناظره را در حین طواف و بخشی از آن را بعد از طواف انجام داده است. امام صادق(ع) در این مناظره، از هر سه شیوه دعوت (حکمت، موعظه حسنه و جدال احسن)، که خدای متعال در آیه 125 سوره نحل، پیامبر(ص) را به آن فرمان داده، استفاده کرده است. امام(ع) مناظره با زندیق را، با شیوه جدال احسن، با پرسش از نام و کنیه وی آغاز می کند و از این طریق، او را غافل گیر کرده، در مخمصه و تنگنایی شدید قرار می دهد؛ به طوری که او در برابر حضرت، راهی جز سکوت نمی یابد. جدال در اصطلاح علم منطق آن است که انسان به هدف ملزم و خاموش ساختنِ طرفِ مقابل، از مسلّمات علیه او بهره برداری کند. یکی از مسلّمات و مشهورات نزد عموم آن است که هرکس از باب مثال، نام عبدالله یا عبد الملک را برای خود برگزیده است، به حسب عادت جامعه، به معنای آن نیز متصف خواهد بود؛ مگر آنکه این نام را برای فریب افکار عمومی بر خود نهاده باشد. این نوشتار به بررسی و تحلیل مرحله اول مناظره؛ یعنی جدال احسن امام(ع) با زندیق مصری پرداخته و از طریق قاعده دلالت الفاظ بر معانی و تنبّه به مرتکزات ذهنی، آن را تبیین کرده است.
«حکمت»، به مثابه هوش فرهنگی، در ارتباطات میان فرهنگی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اسلام و علوم اجتماعی سال دوازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
109 - 135
حوزه های تخصصی:
تحولات چند دهه اخیر در اثر توسعه فناوری های ارتباطی و ظهور شبکه های اجتماعی، رقیق شدن مرزهای جغرافیایی و در نتیجه، افزایش تبادلات و تعاملات و آمیختگی های فرهنگی، نوعی همگرایی و شرایطی را پدید آورده که ارتباط با مردمان متعلق به فرهنگ های مختلف گریزناپذیر شده است. مدیریت موفقیت آمیز ارتباط در چنین شرایطی نیازمند مهارت های جدیدی است که یکی از مهم ترین آنها هوش فرهنگی است. هوش فرهنگی که ابزار سنجش توانایی افراد برای ارتباط مؤثر در محیط های چندفرهنگی است، یکی از مفاهیم نسبتاً نو و پرتکرار در ادبیات ارتباطات میان فرهنگی در چند دهه اخیر است که توجهات فراوانی را به خود جلب کرده و پژوهش های فراوانی در این زمینه به خود اختصاص داده است. در پاسخ به این پرسش مهم که آیا مفهوم و یا دانش واژه متناظر برای هوش فرهنگی در آموزه های اسلامی وجود دارد، قرآن کریم به عنوان منبع اصلی اسلام، به طور اجمالی مرور و «حکمت»، به عنوان مناسب ترین واژه قرآنی برای این منظور در نظر گرفته شد. البته ادعا این نیست که حکمت و هوش فرهنگی متناظر هستند بلکه باید گفت هوش فرهنگی یکی از دلالت های بسیار آشکار و مهم حکمت به شمار می رود. نقطه عزیمت پژوهش حاضر، آیه 125 سوره مبارکه نحل است که پیامبر اسلام را برای دعوت مردم به راه خدا، با استفاده از «حکمت» فرامی خواند. با استفاده از ظرفیت های روش تفسیری، به ویژه روش معناشناختی و تحلیل بسامدیِ حکمت و برخی دیگر از مفاهیم هم نشین و جانشین آن در قرآن کریم، این نتیجه حاصل شد که «حکمت»، که در سطوحی شکل موعظه و جدال احسن به خود می گیرد، می تواند به مثابه هوش فرهنگی، مبنای تعاملات اجتماعی مسلمانان در ساحت ارتباطات میان فرهنگی باشد.
شیوه های گفتاری امربه معروف و نهی از منکر از منظر احادیث
منبع:
مطالعات حدیث پژوهی سال هفتم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۳
72 - 90
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین فرایض و واجبات اسلامی، امربه معروف و نهی از منکر است که حفظ دین و جامعه با تمام ابعادش بستگی به آن دارد؛ و این دو وظیفه ضامن اجرای سایر وظایف فردی و اجتماعی، فرهنگی و سیاسی و عبادی است، اهمیت و جایگاه آن، در قرآن کریم، کلمات پیامبر اکرم (ص) و ائمه معصومین (ع) و بزرگان دین با تأکید مضاعف ذکر شده است. وجوب امربه معروف و نهی از منکر، از ضروریات است و مستند وجوب، ادله اربعه (قرآن، سنت، اجماع و عقل) هستند. این فریضه، علاوه بر شرایط عامه تکلیف، شرایط مخصوص به خود دارد که از شرایط ویژه محسوب می شوند و همچنین دارای مراتب است که بین آن رعایت ترتیب واجب است، یافته های تحقیق حاضر که به شیوه توصیفی – تحلیلی و مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته حاکی از آن است که امربه معروف و نهی از منکر، شیوه های متعددی دارد مانند شیوه های گفتاری، رفتاری، نوشتاری و هنری که در موارد مختلف، انتخاب بهترین شیوه ها و استفاده صحیح از آن، موجب حاکمیت و پاسداری ارزش های اسلامی و تأثیرگذاری بیشتر امربه معروف و نهی از منکر می شود شیوه های گفتاری شامل مستقیم و غیرمستقیم بودند و برخی از شیوه های غیرمستقیم عبارت بودند از: تغافل، تلقین، اعطای بینش، افشاگری، تبیین آثار، موعظه، ترغیب و ترهیب، انذار و تبشیر، وعده و وعید، تحریک عواطف.
نقش روش موعظه در تربیت اخلاقی از دیدگاه علامه مصباح یزدی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در قرآن کریم «موعظه» به مثابه روشی مؤثر در تربیت اخلاقی مطرح است. گرچه سؤالات متعددی درباره کاربرد این روش در «تربیت اخلاقی» به نظر می رسد، اما اینکه «موعظه» از چه کارکردهایی در «تربیت اخلاقی» برخوردار است و در قالب چه شیوه هایی تحقق می یابد، سؤالاتی هستند که کمتر به آنها پرداخته شده است و پاسخ به آنها موضوع این پژوهش را تشکیل می دهد. نتایج تحقیق که به روش توصیفی تحلیلی و با تمرکز بر اندیشه های علامه مصباح یزدی انجام شده، حاکی از آن است که این روش علاوه بر پیشگیری از بروز انحرافات و درمان آسیب های اخلاقی، در رشد و تعالی اخلاقی نیز مؤثر است. اندیشیدن، تجربه کردن، یادآوری، مَثَل آوردن، شعر سرودن، قصه گفتن، گردش کردن، بشارت دادن، بیم دادن، بازداشتن، توبیخ کردن و کیفر دادن، از شیوه های «موعظه» در «تربیت اخلاقی» محسوب می شوند و دست اندرکاران تربیت می توانند با به کارگیری آنها روش «موعظه» را عملیاتی سازند.