مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
خونجی
حوزه های تخصصی:
منطق نگاران دو بخشی قرن هفتم با تامل در تفاوت ساختار قضیه طبیعیه و قضیه مهمله به اعتبار قضیه طبیعیه بعنوان یکی از اقسام حملی پرداختند و تقسیم بندی سه گانه را به صورت چهارگانه بازسازی کردند آنان دو دیدگاه رقیب یعنی مهمله انگاری و شخصیه انگاری طبیعیه را مورد نقد قرار دادند طبیعیه از حیث سور ناپذیری انحلال ناپذیری به عقدالوضع وعقد الحمل اشتمال بر عضویت و نه اندارج و یکسانی موضوع حقیقی و موضوع ذکری با مهمله تمایز ساختاری دارد طبیعیه با شخصیه از حیث موارد یاد شده تفاوت ساختاری ندارد و تمایز آن دو در سنخ محمول آنهاست از این روی منطق دانان قرن هفتم از طرفی طبیعیه را متمایز از مهمله اعتبار کردند و از طرف دیگر بر طبعیه در حکم شخصیه است تاکید داشتند آنان با اعتبار طبیعیه به صورت متمایز از شخصیه به یک معنا به اهمیت منطقی محمول درجه دو پی برده اند مراد از محمول درجه دو در اینجا معقول ثانی منطقی است که به دلیل محمول واقع شدن تمایز ساختاری را سبب می شود بنابراین محمول درجه دوم با آنچه منطق دانان جدید در حساب محمولات درجه دوم به کار می برند متفاوت است این پژوهش در واقع سهم منطق نگاران دو بخشی قرن 7 را در توسعه دانش منطق با عطف توجه به یک مساله معین نشان می دهد
دو گانه حقیقیه – خارجیه و نقش آن در برهان
حوزه های تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله، بررسی کارکرد معرفتی قضایای حقیقیه و خارجیه در صناعت برهان، در سایه تامل در ضوابط و شرایط منطقی این قضایا است. در باب قضایای حقیقیه و خارجیه، دیدگاه های متعددی ارائه شده است که دیدگاه مختار در پژوهش حاضر، بر مبنای تمایز این دو گزاره از حیث نحوه اقتران عقدین استوار است. اگر اقتران عقدالوضع و عقدالحمل در قضیه مسوره به نحو لزومی باشد، قضیه حقیقیه است و اگر این ارتباط به نحو تصادفی باشد، قضیه خارجیه است. اعتقاد نگارنده آن است که شرایط قضایای برهانی را می توان به وضوح، در قالب طبقه بندی قضیه مسوره به حقیقیه و خارجیه تبیین نمود که بر اساس آن روشن می گردد تنها قضیه ای که به لحاظ معرفتی در الگوی علم شناسی قدما قابل استفاده می باشد، گزاره حقیقیه است.
وجه شیء(وجه محمول) و وجه گزاره (وجه سور) در منطق اسلامی (De re and De dicto Modality in Islamic Traditional Logic)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در کتاب های منطق سنتی ما قید ضرورت و امکان گاهی پیش از جمله، گاهی پیش از محمول و گاهی پس از جمله میآید و در نتیجه نمیتوان از ظاهر جمله تشخیص داد که عملگر وجه، جمله را مقید میکند یا محمول را و به اصطلاح وجه سور (de dicto) است یا وجه حمل (de re). در این مقاله با بررسی نقیض و عکس جمله های موجه و نیز محل آنها در مقدمه های قیاس کوشش میکنیم پاسخی برای این پرسش مهم پیدا کنیم.
سیر تاریخی نسبت های چهارگانه در منطق اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله از زاویه ای تاریخی به بحث پیرامون «نسب اربع» یا رابطة میان مفاهیم کلی می پردازد. منطق دانان بزرگ پیش ـ ابن سینایی نظیر ارسطو و فارابی و همچنین شیخ الرئیس ابوعلی سینا به موضوع «نسبت های چهارگانه» بین مفاهیم کلی از حیث صدق و انطباق تفطنی نداشته اند. غزالی نخستین فیلسوفی است که این موضوع را در چهار نسبت به حصر عقلی، و بدون ذکر رابطة تباین مطرح می کند. افضل الدین خونجی و سراج الدین ارموی به تبعیت از خونجی، نخستین منطق دانان پس از غزالی هستند که موضوع نسبت های چهارگانه به شکل کنونی آن و نیز نسبت بین نقایض آن ها را تبیین کرده اند.
صورت بندی گزاره های موجهه نزد خونجی در منطق موجهات زمانی جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگر به دسته بندی بی نظیر گزارة موجهة خونجی در کتاب کشف الأسرار، مراجعه کنیم با مجموعه ای 34 عضوی مواجه خواهیم شد. 15 گزاره از این مجموعه توسط منطق دانان پیش از خونجی بیان شده، اما 19 گزارة دیگر را او افزوده است. پیگیری چگونگی صورت بندی این گزاره ها توسط خونجی این گونه می نماید که وی در صورت بندی خود 2 گزاره را از قلم انداخته و 32 گزارة دیگر را که به دو دستة اصلی(دارای 13 عضو) و فرعی ( دارای 19 عضو) دسته بندی می شوند، صورت-بندی کرده است. در بخش نخست این مقاله، به شرح و توضیح این گزاره ها پرداخته شده است.
منطق دانان جدید پس از مواجهه با گزارة موجهه، سعی کردند جهت گزاره را به صورت نمادین نمایش دهند. از جمله تلاش های صورت گرفته در این راستا، مساعی نیکولاس رشر است. اینکه می گوییم ""تقریباً موفق بوده"" به دلیل وجود کاستی هایی است که در این صورت بندی و دیگر صورت بندی ها وجود دارد؛ زیرا در گزارة موجهه علاوه بر ""جهت""، قید دیگری نیز وجود دارد ( در این مقاله آن را ""قید زمانی"" نامیده ایم) که این صورت بندی ها در نمایش آن ناموفق بوده اند. در این مقاله طرحی نو درانداخته و با نظر به اینکه "" زمان در قیود زمانی متغیر است، پس از تعریف متغیر""t"" ، صورت بندی ای به مراتب گویاتر از دیگران ارائه کرده ایم.
عکس مستوی قضایای حقیقیه نزد خونجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فخر الدین رازی عکس مستوی قضایای حقیقیه و خارجیه را برای نخستین بار به صورت جداگانه مورد بحث قرار داده است، اما افضل الدین خونجی بسیاری از احکام او را مورد نقد قرار داد و بیش تر این نقدها از سوی منطق دانان بعدی پذیرفته شده است. عکس مستوی قضایای خارجیه در مقالة دیگری بررسی شده و با فرمول های منطق جدید آشکار شده است که در دو مورد فخر رازی خطا کرده و خونجی بر حق بوده است و در موارد دیگر، اختلاف فخر رازی و خونجی به اختلاف در تفسیر اصطلاحات برمی گردد. در این مقاله نشان می دهیم که در عکس مستوی قضایای حقیقیه نیز مشابه همین خطا و اختلاف در تفسیر رخ داده است. برای نمونه، فخر رازی تأکید دارد که در قضایای حقیقیه، موجبه های فعلیه (یعنی غیر از دو ممکنه) به مانند خود منعکس نمی شوند و سالبه های دائمه و عرفیه اصلاً عکس ندارند؛ اما خونجی مدعی است که در قضایای حقیقیه، موجبه های فعلیه به جزئیة ضروریه عکس می شوند و سالبه های دائمه و عرفیه به مانند خود. فرمول های منطق جدید در این دو مورد حق را به خونجی می دهد. در دیگر موارد اختلافی نشان می دهیم که رازی موجهات حقیقیه را با دو ادات وجهی در نظر می گرفته است و خونجی با یک ادات وجهی؛ و این راز اختلاف آن ها در احکام عکس مستوی است.
افراد ممتنع الوجود و منطق مفاهیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میان منطق دانان مسلمان، نزاعی دربارة گسترة مصادیق موضوع در قضایای حقیقیه درگرفته است و آن اینکه آیا موضوع در این دسته از قضایا شامل همة مصادیق موجود و ممکن الوجود است یا مصادیق ممتنع الوجود را نیز در بر می گیرد. از ابن سینا تا افضل الدین خونَجی، تصریحاتی به دیدگاه دوم وجود دارد اما منطق دانان بعدی، در ابتدا اثیر الدین ابهری به دیدگاه نخست گرایش پیدا کردند. در این مقاله، تلاش می کنیم دیدگاه ابن سینا و خونجی را در برابر دیدگاه ابهری پشتیبانی کنیم. برای این کار، افراد و مصادیق را به صورت مجموعه هایی از مفاهیم (یا ماهیات) در نظر می گیریم. اگر یک فرد و مصداق، مجموعه ای از مفاهیم متعارض باشد آن را «ممتنع الوجود» می نامیم و اگر مجموعه ای از مفاهیم سازگار باشد آن را «ممکن الوجود» می شماریم و منطق حاکم بر آن را «منطق مفاهیم» می نامیم. برای نظام مندسازی این منطق، سمانتیکی شبیه سمانتیک منطق محمول ها معرفی می کنیم و برای آن، نظامی صوری به زبان منطق مرتبه اول طراحی می کنیم و نشان می دهیم که این نظام منطقی را می توان به بخشی از منطق مرتبه دوم فروکاست. با این کار، نتیجه می گیریم که دیدگاه ابن سینا و خونجی را می توان با منطق مرتبه دوم پشتیبانی کرد.
بررسی قاعدة نقض تالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطابق قاعده ای در منطق ابن سینا، میان هر دو قضیة شرطی لزومی که کمیت یکسان، کیفیت متفاوت، مقدم یکسان و تالی نقیض هم دارند، تلازم برقرار است. این قاعده توسط ابن سینا معرفی و برای آن استدلال شده است. پس از وی، این قاعده مورد نقد منطق دانان سینوی قرار گرفت. خونجی با مثال هایی از زبان طبیعی، پیش فرض های اثبات ابن سینا را زیر سؤال برده است. پس از خونجی، بعضی از منطق دانان سینوی مانند نصیر الدین طوسی، قطب الدین رازی و قطب الدین شیرازی، تلاش کردند با ارائة صورت بندی های دقیق تری از استدلال ابن سینا و یا دفاع از پیش فرض های او به نقدهای خونجی پاسخ دهند. در مقالة حاضر پس از معرفی و صورت بندی دقیق استدلال های دو طرف، نشان خواهیم داد که پاسخ هایی که به نقد خونجی داده شده، برای اثبات قاعدة مورد بحث کافی نیستند و همچنان قبول این قاعده نیازمند استدلال های دیگری است.
نقیض موجهات مرکب جزئیه نزد خونجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خونجی، پس از بیان نقیض موجهات بسیط و موجهات مرکب کلیه، از دو شیوة متفاوت برای استنتاج نقیض گزارة موجهة مرکب جزئیه استفاده کرده است. او در یک شیوه، نقیض گزارة موجهة جزئیه را گزارة کلیة مردده المحمول می داند و در شیوة دیگر نقیض این گزاره را گزارة منفصله ای تلقی می کند که موضوع یکی از طرفین آن به وسیلة محمول مشترک اجزای انفصال مقید شده است. ما در این مقاله پس از بیان مختصری دربارة چگونگی تناقض موجهات بسیط و گزاره های مرکب کلیه نزد خونجی، به چگونگی تناقض موجهات مرکب جزئیه نزد این منطق دان خواهیم پرداخت و نشان خواهیم داد که خونجی مبدع شیوة اول استنتاج نقیض این گزاره، و اولین منطق دانی است که گزارة مردده المحمول را کشف کرده است. هم چنین نشان خواهیم داد که خونجی شیوة دوم استنتاج نقیض گزارة موجهة مرکب جزئیه را وام دار کشّی بوده است و دومین منطق دانی است که از چنین روشی استفاده کرده است.
فعل گفتاری نزد منطق دانان مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخی از فیلسوفان زبان معتقدند که گاه عبارات زبانی با آن که از ساختار خبری برخوردارند، اما قابل صدق و کذب نیستند؛ زیرا قصد گوینده از بیان آن ها نه توصیف، بلکه انجام یک فعل است. چنین جملاتی را افعال گفتاری می-خوانند. پیش از این، منطق دانان مسلمان نیز به این مسأله توجّه نموده اند. آنان این بحث را با عنوان «انشاء اخبارنُما» مورد تأمّل قرار داده اند. انشاء اخبارنُما در مواضع مختلفی مطرح شده است. نقد ملاک صدق و کذب پذیری خبر و نیز حلّ پارادوکس دروغگو، زمینه ی طرح این مسأله را فراهم آورده است. اگرچه مسأله ی افعال گفتاری تطوّر و تحوّل شایانی در منطق دوره ی اسلامی نیافت، اما کشف این مسأله و تفطّن به آن را باید از آنِ منطق دانان مسلمان دانست. تأمّل در تاریخچه ی دیدگاه های منطق دانان دوره ی اسلامی در این مسأله و نیز مطالعه ی تطبیقی آن ها با آراء فیلسوفان زبان آموزنده ی نکاتِ منطقی - معرفتی است.
اصل های بوریدان و بارکن در منطق سینوی وارزیابی صحت استناد آنها به ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه و کلام اسلامی سال پنجاه و یکم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
261 - 278
حوزه های تخصصی:
در منطق موجهات جدید، رابطه جهت و سور را با فرمول هایی نشان می دهند که به افتخار ژان بوریدان و خانم روت بارکن مارکوس دو منطق دان از سده چهاردهم و بیستم میلادی فرمول های بوریدان و بارکن نامیده شده اند. ضیاء موحد، لطف الله نبوی و مهدی عظیمی پیشینه این فرمول ها را به ابن سینا می رسانند. در این مقاله نشان می دهیم که ابن سینا فقط تمایز «جهت سور» و «جهت حمل» را بیان کرده است و اشاره های او در دو کتاب شفا و اشارات نشان دهنده باور او به فرمول های بارکن و بوریدان نیست. حتی پیروان ابن سینا از بهمنیار تا فخر رازی نیز از سخنان وی فرمول های یادشده را استنباط نکرده اند. نخستین کسی که به صراحت به این فرمول ها اشاره کرده، افضل الدین خونجی است. در این مقاله نشان خواهیم داد که خونجی این فرمول ها را برای قضایای خارجیه وامی زند و در بیان او برای قضایای حقیقیه نیز ابهامی وجود دارد که به آثار شارحان و پیروان او نیز راه یافته است.
عکس مستوی قضیه خارجیه نزد خونجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افضل الدین خونجی در عکس مستوی موجهات نوآوری های فراوانی دارد که منطق دانان بعدی در این زمینه همگی از او پیروی کرده اند. پی گیری این بحث در ارسطو، ابن سینا، فخر رازی و خونجی نشان می دهد که تغییرات تدریجی از ارسطو تا خونجی مانند طیفی است که دو سر آن هیچ همانندی ندارند و احکامی که ارسطو در عکس مستوی موجهات پذیرفته است، همگی مورد انکار خونجی قرار گرفته است. هرچند ادعاهای خونجی در عکس قضایای خارجیه پس از وی مورد قبول عام قرار می گیرد، نوآوری های او در عکس قضایای حقیقیه مورد انکار یا بی اعتنایی متأخران واقع می شود تا جایی که بحث از قضایای حقیقیه از آثار منطقی ایشان حذف می گردد. در این مقاله، به دلیل پیچیدگی بحث قضایای حقیقیه و اختلاف نظرهای فراوان در معنا و احکام آن، از پرداختن به عکس این قضایا خودداری می کنیم و تنها به نوآوری های خونجی در عکس قضایای خارجیه می پردازیم. به کمک فرمول بندی های منطق جدید نشان می دهیم که در همه موارد اختلافی میان خونجی و فخر رازی، حق با خونجی بوده است و همین نکته می تواند دلیل پذیرش اندیشه های خونجی از سوی متأخران باشد.
معرفی کتاب منطق خونجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کتاب «منطق خونجی» به نوآوری های منطقی افضل الدین خونجی (590-646ق.) در کتاب «کشف الاسرار عن غوامض الافکار» می پردازد. از میان همه نوآوری های ریز و درشت این منطق دان در مباحث تصورات، تصدیقات، قیاس های حملی و شرطی، کتاب «منطق خونجی» تنها به بخش تصدیقات و قضایای حملی می پردازد و عناوین زیر را با ابزارهای منطق جدید مورد بررسی قرار می دهد: قضایای حقیقیه و خارجیه (شامل پنج فصل)، گزاره های همیشه صادق (شامل پنج فصل)، موجهات (شامل سه فصل)، و عکس مستوی (شامل سه فصل). در این کتاب، آرای ویژه خونجی با آرای پیشینیان مانند ابن سینا و فخر رازی مقایسه شده و وجه نوآورانه بودن آرای خونجی تعیین گردیده است.
مهمترین نوآوریهای منطقی خونَجی و نقش ابهری در بسط و گسترش آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش خونَجی و ابهری در تحول و رشد منطق سینوی، در قرن هفتم هجری، انکارناپذیر است. آنها افزون بر بسط و گسترش برخی از نوآوریهای ابن سینا، و جرح و تعدیل در برخی از افکار فخر رازی، از ابتکارات منطقی خاصی برخوردار بوده اند. از جمله این ابتکارات میتوان این موارد را بر شمرد: تقسیم قضیه حملیه محصوره به چهار نوع حقیقیه مطلقه، خارجیه مطلقه، حقیقی الموضوع و خارجی الموضوع؛ افزودن قضیه ذهنیه بر تقسیم ثنایی حملیه مسوره به حقیقیه و خارجیه؛ تفکیک عکس نقیض مخالف از عکس نقیض موافق؛ کشف قضیه طبیعیه و خارج ساختن آن از مهمله و شخصیه انگاری؛ کشف انعکاس سالبه جزئیه در خاصتین؛ بحث مستوفی در شرایط و حکم انتاج شکل چهارم در مختلطات و افزودن سه ضرب بر ضروب منتج آن در موجهات مرکبه. در این نوشتار هدف اینست که به تبیین و بررسی موارد مذکور بپردازیم.