مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
استشهاد
حوزه های تخصصی:
ابوحیان در نحو بیشتر به مکتب بصره تمایل دارد و روش سیبویه را الگوی خویش قرار می دهد اما به شکل تعبدی از علمای بصره پیروی نمی کند . او در اصول نحوی برخلاف کوفیان عمل می کند و از هیچ قبیله ای شاهد نمی آورد مگر اینکه لهجه آنها خالص بوده و با عجمه و لکنت نیامیخته باشد. ابوحیان همیشه موضع مخالف در برابر کوفیان ندارد بلکه در مواردی که آنان را بر حق می بیند با آن ها موافقت می نماید . نظر نحوی ابوحیان فقط در یک مورد با آرای علمای بغداد توافق دارد و آن عبارتست از جائز شمردن صیغه تعجب از افعال ناقصه منفی ‘ مانند : ((لیس))و ((مازال)). ابوحیان از ابن مضاء متأثر گردید و به الغاء عامل روی آورد ولی موضعی متعادل بین مذهب ابن مضاء و روش طرفداران نظریه عامل داشت .
استشهادی منحصر به فرد از قرن هشتم هجری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
استشهاد در شرح ابن عقیل و سیوطی بر الفیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگارندگان ضمن مقدمه ای درباره پدیده استشهاد در نحو عربی، به طور خاص استشهاد دو شارح مشهور الفیه ابن مالک بهاءالدین عبدالله بن عقیل و جلال الدین عبدالرحمن بن ابی بکر سیوطی را به آیات قرآن، احادیث شریف، کلام ماثور عرب و اشعار قدیم عرب بررسی و مقایسه کرده اند و روش آنها را در آوردن شاهد تبیین نموده، به ارائه نتایج آماری و تطبیق آنها پرداخته اند.
از مهم ترین اهداف این مقاله، آشنایی با جایگاه استشهاد در این دو شرح و آشنایی با اهدافی است که شارحان را به استشهاد به شواهد گوناگون سوق داده است. میزان استشهاد به هر یک از انواع چهارگانه شواهد نیز گزارش شده است.
واکاوی استشهاد به حدیث (اعرفوالله بالله) در برهان صدیقین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برهان صدیقین از مهم ترین براهین مورد استناد حکمای مسلمان در اثبات خداوند بوده است. برخی از فلاسفه مانند حاجی سبزواری احادیثی را مانند «اعرفوا الله بالله» در راستای تأیید برهان صدیقین دانسته و بدان استشهاد کرده اند. در این مقاله کوشیده ایم با روش توصیفی تحلیلی و گردآوری کتابخانه ای، ضمن بررسی انتقادی اقوال و تفسیرهای مختلفی که دربارة حدیث مزبور ارائه شده است، وزانت استشهاد به حدیث «اعرفوا الله بالله» در راستای تأیید برهان صدیقین را در میان تفاسیر گوناگون روشن کنیم. به نظر می رسد، این استشهاد مطابق ظاهر حدیث است و با توجه به خانوادة حدیثی (معرفة الله بالله) پذیرفتنی است.
بررسیِ ابعاد استشهاد، به عنوان یک آرایه تعلیمی در منشآتِ قائم مقام، در مقایسه با گلستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منشآتقائم مقام فراهانی، تابعی از نثر گلستانسعدی شمرده شده است. منشآت، مجموعه ای از نامه ها، دیباچه ها، رساله ها و... است که قائم مقام در موافقت یا مخالفت به رجال عصر قاجار نوشته و به خاطر نثر شیوا و صحیحی که دارد، به عنوان نمونه یک نثر عالی در عصر قاجار، موردتوجه کارشناسان و منتقدان قرار گرفته است. صاحب نظران، بیشتر، جنبه های بلاغی منشآترا در زمینه سجع های دلپذیر و جملات کوتاه موردتوجه قرار داده، آن ها را با نثر گلستانمقایسه کرده اند، لیکن موضوع ابعاد و شیوه استشهاد به عنوان یک آرایه تعلیمی موردتوجه قرار نگرفته است. اگر ادبیات تعلیمی را نوعی آموزش پذیری فرض کنیم، آرایه استشهاد بیشترین نقش را در انتقال تعالیم ادبی بر عهده داشته است که در هر دو نثر منشآتقائم مقام و گلستانسعدی دیده می شود؛ تعالیمی که روشن کننده حقایق دیگری از تأثیرپذیری نثر قائم مقام از نثر گلستاناست. آرایه استشهاد که آن را ذکر آیه، حدیث و یا بیتی در تأیید دیدگاه نویسنده یا شاعر برشمرده اند، در نثر منشآت، در مقایسه با نثر گلستان، با تفاوت ها و مشابهت هایی همراه است و هریک از این تفاوت ها و مشابهت ها به منزله ترسیم خطی است که سطح تأثیرپذیری منشآترا از گلستانمشخص می کند. در این نوشتار، تفاوت ها و مشابهت های مورد ذکر عمیقاً موردبررسی قرار گرفته و در نهایت مشخص شده که نثر قائم مقام در منشآتدر زمینه استفاده از آرایه استشهاد به عنوان یک آرایه تعلیمی تا چه اندازه به هم نزدیک و یا از هم دور هستند.
بررسی اعتبار شعر جاهلی به عنوان مصدر استشهاد در نحو عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۷
103-129
حوزه های تخصصی:
شعر قدیم عربی، به ویژه شعر جاهلی، ازمهم ترین مصادر استشهاد در زبان عربی به شمار می آید که نحویون در توجیه و تدوین بسیاری از قواعد صرف و نحوی از آن استفاده می کردند. با توجه به این که پایه و اساس قواعد صرف و نحو مبتنی بر سخن قدیم عرب اعم از شعر و نثر و نیز آیات قرآن کریم است، نحویان از میان منابع استشهاد در نحو (قرآن کریم، کلام عرب، حدیث، شعر و نثر فنی)، در برابرآن ها، متفاوت عمل کردند.بدین معنا که برخی بیشتر شعر جاهلی را برای توجیه قواعد نحو برگزیدند و برخی دیگر، منابع دیگر ازجمله قرآن کریم را برای این کار مناسب می دیدند. ما در این مقاله در پی آنیم تا جایگاه شعر جاهلی را در بین مصادر استشهاد نحویان تبیین نماییم و برای نقد و بررسی این موضوع مباحث خود را در سه بخش تنظیم نموده ایم: ۱- بررسی مهم ترین منابع استشهاد نحویان.۲- تبیین معیارهای اعتبار شواهد نحوی با توجه به دیدگاه های نحویان.۳- میزان اعتبار شعر جاهلی به عنوان یکی از منابع استشهاد با توجه به معیارها و ملاک های استشهاد نحویان.
موضوع و کارکرد اشعار پراکنده در داستان های عامه فارسی؛ مطالعه موردی: داستان بوستان خیال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال هشتم آذر و دی ۱۳۹۹ شماره ۳۵
221-250
حوزه های تخصصی:
اهمیت قصه های عامه بر کسی پوشیده نیست. این قصه ها روایت های شفاهی بوده که بعدها مکتوب شده اند و از نظر نثر داستانی و ساختار متنی اهمیت دارند. دوره صفوی از نظر اشتمال بر تعداد بسیاری از این داستان ها شایان توجه است. از نظر سبکی درآمیختگی نظم و نثر از ویژگی های نثر داستانی این دوره است. اشعار فراوانی در نثر داستانی دیده می شود که قابلیت تحقیق دارد. از این رو، در این پژوهش از میان داستان های عامه عصر صفوی داستان بوستان خیال یکی از بلند ترین داستان های عامه تألیف میرمحمدتقی الجعفری الحسینی مشهور به خیال احمدآبادی شاعر و داستان پرداز قرن دوازدهم هجری در شبه قاره هند برگزیده شد. هدف این پژوهش تحلیل اشعار پراکنده در این داستان است که براساس موارد زیر تحلیل می شود: 1. بررسی موضوعات شعری و تنوع به کارگیری آن ها در خلال داستان، 2. چگونگی به کارگیری این اشعار در خلال متن و ارتباط آن ها با متن داستان، 3. شناسایی سرایندگان اشعار. روش تحقیق کیفی و کمی و توصیفی تحلیلی است. یافته های پژوهش در بخش موضوع بیانگر این است که به ترتیب موضوعات توصیفی، عاشقانه، اندرزی، اجتماعی، انتقادی، حماسی، دعایی، اعتقادی و مدحی بیشترین تا کم ترین بسامد را دارند و بر اساس کارکرد می توان چگونگی به کارگیری اشعار را در ارتباط با نثر داستان در چهار بخش تأیید، تأکید، تکمیل و توصیف قرار داد که در بخش تکمیل با 55 درصد، توصیف 33 درصد، تأکید 9 درصد و تأیید 2 درصد به ترتیب بیشترین تا کم ترین میزان را دارا هستند. کوشش داستان پرداز بیشتر در به کارگیری اشعار شاعرانی چون صائب، سعدی، حافظ، جامی، مولوی، فردوسی، نظامی، عطار و... است.
شواهد قرآنی در شروح کهن معلقات
منبع:
تفسیرپژوهی سال چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۸
63 - 39
حوزه های تخصصی:
معلقات، مجموعه شناخته شده ای از برجسته ترین نمونه های اصیل شعر عربی پیش از اسلام است. این مجموعه، گنجینه ای از واژگان غریب، تعابیر نمادین، مضامین شگفت انگیز و آهنگی تأثیرگذار را در کنار انبوهی از نکته های صرفی، نحوی و بلاغی در خود جای داده است و به همین روی بسیاری از ابیات آن در کتاب های لغت، نحو و بلاغت قدیم و نیز کتب تفسیر و غریب قرآن و اعراب قرآن به عنوان شاهد به کار آمده است.از سویی ادبای بسیاری از دیرباز به شرح تفصیلی معلقات پرداخته اند که در این میان می توان به شرح های شیبانی، ابن انباری، ابن نحاس، زوزنی و خطیب تبریزی اشاره کرد. این شارحان در شرح خود بر ابیات معلقات و به هنگام تبیین نکته های لغوی، صرفی، نحوی یا بلاغی آنها شمار قابل توجهی از آیات قرآن کریم را به عنوان شاهد یا نظیر آورده اند.در این پژوهش به عنوان یک پژوهش میان رشته ای نگارندگان پس از مقدمه ای در باره روش شناسی شروح کهن معلقات، با ذکر نمونه هایی از این شواهد قرآنی و به روش توصیفی تحلیلی، چند و چون رویکرد شارحان معلقات را به آیات قرآن بررسیده و ضرورت و اهمیت مراجعه به آرای شارحان متون عصر ظهور اسلام و پیش از آن را در تفسیر آیات قرآنی به اثبات رسانده اند.
درج شعر فارسی در متون منثور (با تکیه بر متون منثور قرن هشتم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۹۸
265 - 296
حوزه های تخصصی:
درج نظم و شعر در لابه لای نثر فارسی قدمتی دیرینه دارد. با نگاهی به متون منثور کهن می توان دریافت که اغلب نویسندگان بعد از تولد شعر فارسی به این آمیختگی تمایل داشته اند؛ گویی ایشان بر تأثیر شعر بر روح مخاطب و اقناع ناشی از آن واقف بوده اند. انگیز ه های مبتنی بر اهداف ادبی و سیاسی- اجتماعی سبب ورود شعر به متون منثور بوده است. با نگاه به فهرست کتاب های علوم بلاغی قدیم و جدید این موضوع نمایان شد که تاکنون بلاغیون به انواع درج شعر در متون نثر که یکی از جنبه های زیبایی شناسانه است، آنچنان که باید نپرداخته اند. تنها اصطلاحی که نسبت به دیگر تعابیر، تناسب بیشتری با این فن دارد، «استشهاد» است؛ اصطلاحی عام که شامل درج آیه، حدیث، خبر و شعر در متن می شود. اصطلاحات دیگری نیز همچون حل، اقتباس و تضمین مطرح شده است که بنا بر تعاریف موجود، دقیقاً مربوط به شعر نیست. آمدن شعر در بین متن نثر، انواع و قواعدی دارد که تاکنون کشف نشده و اصطلاحاتی نیز برای این انواع ارائه نشده است. نوشتار حاضر کوشیده است تا با بررسی متون منثور آمیخته به شعر در قرن هشتم به عنوان نمونه مورد تحقیق به سبب آنکه شعر فارسی در این قرن به اوج قله رشد خود رسیده است، انواع درج شعر در بین نثر و اهداف آن را با ذکر نمونه هایی از این متون بیان کند و تعاریف پیشنهادی خود را برای حل این مسأله ارائه دهد. اصطلاح پیشنهادی این نوشتار اصطلاح کاملاً فارسی و ادبی «شعرآمیزی» است.
استشهاد به شعر سنائی در سیزده فرهنگِ فارسی و معرّفیِ نوزده بیتِ نویافته منسوب به او(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین مسئله: برای تصحیح و تکمیل آثار سنائی مراجعه به منابعِ جنبی ضرورت دارد، از جمله فرهنگ های فارسی. در این مقاله، ابیاتِ منسوب به سنائی در سیزده فرهنگِ اوّلیّه فارسی بررسی و نوزده بیتِ تازه او معرّفی شده است. روش: روشِ این پژوهش تحلیلِ استنادی است. نویسنده ابتدا به روش کتابخانه ای و برپایه سیزده فرهنگ فارسی ابیات منسوب به سنائی را استخراج کرده است. سپس با استفاده از روشِ تحلیلِ استنادی معلوم کرده است که هر کدام از انتساب ها چه وضعیتی دارد. در ادامه به ذکر نوزده بیت نویافته او پرداخته است که در آثار مُصَحَّحِ او موجود نیست. همچنین، به اختصار مواردی را که سهواً بیتی از دیگران به سنائی منتسب شده، معرّفی کرده است. یافته ها و نتایج: 1) برای تصحیح و تکمیل آثارِ سنائی، توجّه به شواهدِ شعریِ او در فرهنگ های فارسی ضرورت دارد. با بررسی سیزده فرهنگ فارسی از قرن هفتم تا سیزدهم هجری، در مجموع 1515 بیت (یا مصراع) یافتیم که به سنائی منسوب شده است و در میان آن ها نوزده بیت تازه یافتیم که در آثارِ چاپیِ او نیامده است. 2) صحّتِ انتسابِ شاهدهای شعری در فرهنگ های فارسی نِسبی است و گاهی بیتی را سهواً به شخصی دیگر نسبت داده اند. چنانکه در این سیزده فرهنگ سی و یک بیت و یک مصراع به خطا به سنائی منسوب شده و این خطا بیش از همه درباره اشعار سوزنی سمرقندی و هفت پیکر نظامی گنجوی رخ داده است. 3) در فرهنگ های فارسی، از میان آثار سنائی، بیش از همه به ابیاتی از حدیقه الحقیقه و سپس دیوان او استشهاد شده است. 4) آثارِ چاپیِ سنائی جامعِ همه اشعارِ او نیست.