مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۸۱.
۸۸۲.
۸۸۳.
۸۸۴.
۸۸۵.
۸۸۶.
۸۸۷.
۸۸۸.
۸۸۹.
۸۹۰.
۸۹۱.
۸۹۲.
۸۹۳.
۸۹۴.
۸۹۵.
۸۹۶.
۸۹۷.
۸۹۸.
۸۹۹.
۹۰۰.
مشارکت
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ پاییز ۱۳۹۶ شماره ضمیمه ۴۸
۱۴۲-۱۲۹
حوزه های تخصصی:
ﻣﻬﻢ ﺗﺮیﻦ و ﻋﻈیﻢ ﺗﺮیﻦ ﺳﺮﻣﺎیه ﻫﺮﺟﺎمعه ای ﻣﻨﺎﺑﻊ اﻧﺴﺎﻧی آن جامعه است. مشارکت یکی از ارکان نظام های مردم سالارانه و دموکراتیک محسوب می شود که باعث اﻓﺰایﺶ درک و آﮔﺎﻫی ﺷﻬﺮوﻧﺪان از ﻣﺴﺎﺋﻞ ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ آﻧﻬﺎ شده، و به اثربخشی سیاست ها و برنامه های بخش عمومی منجر می شود. مشارکت شهروندان می تواند در تامین منابع اقتصادی، کاهش هزینه خدمات، افزایش انسجام اجتماعی، کاهش آسیبها و تنش های ناشی از زندگی و رضایت شهروندان موثر باشد. هدف اصلی این پژوهش اسیب شناسی مشارکت شهروندان در احساس و ادراک مسائل عمومی به منظور ارائه راهکارهایی مناسب جهت مشارکت شهروندان می باشد. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته 69 سؤالی است که بر اساس مبانی نظری تحقیق، تنظیم و روایی پرسشنامه از طریق ارائه نظر خبرگان تائید و ضریب آلفای کرونباخ آن برای جامعه خبرگان 823/0 و برای جامعه مردم عادی 834/0 محاسبه گردیده که بیان گر پایایی و همسانی مؤلفه های درونی پرسشنامه می باشد. جهت تعیین حجم نمونه در جامعه آماری تحقیق که مراجعین به مجلس شورای اسلامی ایران بودند، از روش نمونه گیری تصادفی بر اساس جدول مورگان تعداد نمونه 384 نفر مشخص شد و در جامعه آماری خبرگان (نمایندگان مجلس شورای اسلامی ایران) از نمونه گیری غیر تصادفی تعداد نمونه 290 نفر مشخص گردید. با توجه به وجود دو جامعه متفاوت برای بررسی مقایسه نظرات دو گروه در وضعیت موجود (جامعه) و وضعیت مطلوب (خبرگان) از آزمون تی مستقل و همچنین اهمیت عملکرد استفاده گردید. نتایج تجزیه و تحلیل اطلاعات نشان داد که درتمامی مولفه ها شکاف میان وضع موجود و مطلوب مشاهده میگردد. بیشترین شکاف مشاهده شده مربوط به شاخص سیاسی ازمولفه اختیار شهروندی و کمترین شکاف مربوط به شاخص غیرحضوری ازمولفه اطلاع رسانی می باشد. لذا برای کاهش شکاف بین وضع موجود ومطلوب مولفه ها، و کمک به ارتقاء مشارکت، در حوزه مولفه ها و شاخصها آسیبها شناسایی و راهکارهایی پیشنهاد شده است.
بررسی نقش برنامه ریزی ارتباطی به مثابه رهیافتی نوین در ارتقاء کیفیت و توسعه شهری در ایران؛ نمونه موردی: محله سهرابیه کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۹
۱۳۲-۱۱۷
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی شهری در اواسط دهه چهل هجری شمسی در ایران پیاده گشت، اما از همان زمان به شیوه و قالبی بود که در جهان پیشرفته تر، ناکارآمدی آن شیوه ها اثبات شده بود و شیوه های نوینی جایگزین شده بودند. نخستین برنامه برای شهرها با رویکرد ساده - جامع تحت عنوان «طرح جامع شهر» در سال 1345 تهیه شد. مصادف با هنگامی که این رویکرد در اروپا جای خود را به رویکردهای نوینی چون عقلانی جامع و سیستمی چرخه ای می داد. پس از حدود بیست سال، متخصصان ایرانی به ناکارآمدی بکارگیری آن شیوه ها اذعان نمودند و یک تلاش بطئی برای رفع نقایص آن برنامه ها و یا جایگزین کردن آن با شیوه های جدیدتر پیش گرفته شد. درک این موضوع سبب شد تا تلاشی جهت ارتقاء نظام برنامه ریزی شهری در ایران پدید بیاید. بر این اساس بود که سعی شد برنامه هایی، با عناوین متنوع، در ایران بکار بسته شوند. از سویی دیگر نظام محلات در ایران در 100 سال اخیر دچار تغییرات اساسی شده است. به گونه ای که نظام سنتی محلات تضعیف و نظام جدید جایگزین نیز ناکارآمد است. در این میان می توان از رهیافت های نوینی نظیر برنامه ریزی ارتباطی در جهت ارتقاء کیفیت وضعیت کنونی محلات کمک گرفت. این نوع برنامه ریزی اتفاقاً با بهره مندی از نظریه های اجتماعی، روانشناسانه و سیاسی، پا در زمین واقعیت گذاشت و به طور مستقیم وجود تعارض و تضاد میان کلیه ی ذیمدخلان فضا را مورد مداقه قرار داد. این نظریه و رهیافت هایش با مطالعه ی چگونگی پخشایش قدرت تلاش می نماید تا به نفع گروه های محروم جامعه تعادلی در توزیع قدرت به وجود آورد. روش تحقیق این پژوهش کیفی و از نوع توصیفی- تحلیلی است. هدف پژوهش حاضر بررسی ظرفیت و فواید بکارگیری رهیافت برنامه ریزی ارتباطی در برنامه های مقیاس محلّه ای می باشد. نتیجه مهم این پژوهش پرداختن به جایگاه برنامه ریزان شهری در ارتقاء کیفیت توسعه شهری است. برنامه ریزی ارتباطی به عنوان رهیافتی نوین جهت مشارکت کلیه ذی نفعان و ذی نفوذان در شهر سهم زیادی از ایجاد مشارکت در جامعه را عهده دار می باشد. این امر نه لزوما یک امر از بالا و تحت اختیار نهادهای دولتی و قوانین است، بلکه به همان میزان احتیاج به خواست و نیاز جامعه دارد و در این بین این شهر و فضای شهری است که می تواند مشعر این خواست و نیاز باشد. برای انجام یک چنین برنامه ریزی لازم است تا نیازهای اجتماع محلّی شناخته شود، مسأله و مشکل برای آنان بازتعریف شود تا بتواند لزوم همکاری و مشارکت آنان محرز شود. در این راه، برنامه ریزی باید توجه و انرژی خود را بیشتر معطوف جامعه ی مخاطب نماید و با بهره گیری از راهبردهای فرآیندی و محتوایی دست به اقدام عملی بزند. برنامه ریزان و متخصصان امر شهری هستند که نباید به مشارکت به عنوان یک ابزار کمکی، بلکه به عنوان یک هدف نگاه نمایند.
مطالعۀ کیفی چالش های مشارکت سازمان های مردم نهاد (NGOs) در تحقق حمایت اجتماعی در قبال خانواده های در معرض آسیب: شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
761 - 779
حوزه های تخصصی:
امروزه توسعه اجتماعی کشورها در گرو مشارکت سازمان های مردم نهاد در تحقق حقوق گروه ها و افراد جامانده اجتماع است. با توجه به اینکه حمایت اجتماعی از خانواده های در معرض آسیب از سویی با مسئولیت و مسئولیت پذیری همه افراد جامعه و از سوی دیگر با حقوق افراد در جامعه مرتبط است، مشارکت سمن ها و بررسی چالش های آن ها می تواند حمایت از این خانواده ها را تسهیل کند. این مطالعه با رویکرد کیفی و با استفاده از روش شناسی تحلیل محتوا انجام شد. در این روش، انتخاب نمونه بر گزینش هدفمند و معیارمحور استوار است. به این منظور بیست سمن فعال در حوزه اجتماعی زنان به روش نمونه گیری هدفمند از میان پنجاه سمن فعال در این حوزه در شهر تهران انتخاب شدند. درمجموع با توجه به آمادگی و پذیرش مصاحبه، ده سمن در پژوهش مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. زن بودن نمونه ها از آن جهت حائز اهمیت است که مشارکت داوطلبانه در حوزه خانواده و آسیب اغلب با استقبال زنان مواجه می شود و زنان نقش پررنگ تری در این امر دارند. از این رو برای به دست آوردن داده ها از گروه با مشارکت پذیری بیشتر، زن بودن شاخص مهمی برای پژوهش بود. نتایج پژوهش بر این امر تأکید دارد که مشارکت سمن ها را نمی توان صرفاً در یک طیف خطی صفر و یکی دید، بلکه باید براساس نوع و نحوه فعالیت آن ها، میزان مشارکت آنان را براساس یک طیف با دو سر مشارکت منفعلانه تا مشارکت فعال دانست.
نقش مجلس الکترونیک و مشارکت شهروندی در فرایند قانونگذاری جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال ۳۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱۶
5 - 44
مشارکت شهروندان در قانونگذاری هدف آرمانی مردم سالاری است که در گذشته فقط با انتخابات و دیدارهای رودررو محقق می شد، اما با ظهور فناوری اطلاعات و ارتباطات سهم مردم در قانونگذاری جهشی بزرگ یافت، به نحوی که دیگر فاصله، تعداد مخاطبان و زمان تأثیری در مشارکت شهروندان در قانونگذاری ندارد و حتی تبدیل به دستورالعمل اتحادیه بین المجالس (IPU) شده است. پرسش اصلی مقاله این است که بازدارنده ها و تسهیل کننده های نمایندگان برای استفاده از فضای مجازی چیست و همچنین درصدد بررسی ظرفیت های تحقق مشارکت شهروندان در قانونگذاری در مجلس شورای اسلامی است. برای این منظور از روش کیفی گرنددتئوری استفاده شده است. مشارکت کنندگان نمایندگان مجلس و حجم نمونه با توجه به اشباع نظری تعداد 45 مصاحبه است که این مصاحبه ها با استفاده از نرم افزار اطلس تی آی تحلیل شده است. محورهای باز در این مطالعه به هشت شاخص میانی تبدیل و سپس به دو شاخص کلان تسهیل کننده در استفاده از فضای مجازی با محورهای آگاهی شبکه، بازیابی اطلاعات، انتشار اطلاعات و هماهنگی و در شاخص بازدارندگی نیز محورهای ضعف زیرساخت ها، ناتوانی در استفاده، هجمه تبلیغاتی و نگاه یک سویه تقسیم شده است. نتایج مطالعه نشان می دهد که در حوزه ارتباطات رسمی، سایت مجلس فاقد شاخص های مدنظر اتحادیه بین المجالس جهانی بوده و امکانات تعاملی رسمی متصل به ارتباطات سازمانی در آن تعبیه نشده و در بخش فضای مجازی همگانی نیز با مقاومت هایی که برخی نمایندگان در مقابل آن دارند هنوز به نتیجه مطلوب نرسیده است.
بازطراحی مدل ارتقا تحقق پذیری پروژه های خردمقیاس مشارکتی، نمونه مورد مطالعه: پروژه محله ما شهرداری مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۸
83 - 98
حوزه های تخصصی:
امروزه تغییرات عمده ای در دانش شهرسازی معاصر شکل گرفته و شهرسازی از علوم طبیعی و مهندسی به سمت یک دانش میان رشته ای با تأکید بر علوم اجتماعی و انسانی متمایل شده است. طرح های توسعه شهری نیز با تأکید هرچه بیشتر بر جلب مشارکت عمومی، خصوصی و مردمی در دست تهیه است. در نظریات فعلی، میزان مشارکت آن قدر زیاد شده است که برنامه ریز در نقش تسهیل گر و وکیل مردم، آنها را با حقوق خود آشنا می کند. پژوهش پیش رو با هدف مطالعه موانع و چالش ها و عوامل مؤثر بر تحقق پذیری طرح های کوچک مقیاس (واحد همسایگی) در شهر مشهد با تأکید بر مشارکت مردمی، با رویکرد کیفی و روش داده مبنا از طریق مصاحبه های نیمه ساخت یافته انجام شده است. جامعه آماری شامل سه گروه از ذی نفعانِ (مردم، مدیریت شهری و تیم های تسهیل گر) این پروژه ها (موسوم به محله ما) بوده است. نمونه گیری به روش نظری و تا مرحله اشباع ادامه داشت. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی (از نوع تحلیل مضمون) و با رویکرد تلخیصی و نرم افزار MAXQDA نسخه 2018، صورت گرفت. با استفاده از تکنیک کدگذاری باز و محوری، مفاهیم اساسی در تحقق پذیری پروژه های هدف مشخص شدند. نتایج نشان داد مدیریت شهری، تسهیل گران و مردم به عنوان سه رکن اساسی در فرایند تحقق پذیری پروژه، در هریک از گام های فرایند طراحی از نیازسنجی تا ارزیابی پس از اجرا، مسائلی را ایجاد می کنند. در مرحله پیش از اجرا، تغییر رویکردهای طراحی و برنامه ریزی با تغییر در بدنه مدیریت شهری و عدم توانمندی تسهیل گران در ارائه طرحی تحقق پذیر به شهرداری و همچنین ذهنیت منفی مردم نسبت به ارگان های دولتی، چالش هایی را به همراه دارد. در مرحله اجرا، مدیریت شهری با عدم تخصیص اعتبارات کافی و فقدان همکاری مؤثر بین سازمانی منجر به عدم اجرای نیازهای واقعی مردم و به تبع آن افزایش نارضایتی آنان می گردد. کیفیت مشارکت واقعی و مسئولانه شهروندان و شفاف سازی نحوه رسیدن به گزینه ها و اولویت بندی در تناسب با نیازهای مردم توسط تیم تسهیل گر از چالش های این گام است که پس از اجرای طرح به دلیل ناملموس بودن نتایج زودبازده، می تواند منجر به بی نتیجه بودن آن از نظر مردم گردد.
تأثیر نمایش خلاق بر افزایش انگیزه کودکان به مشارکت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تئاتر دوره ۱۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۹۳)
55 - 64
حوزه های تخصصی:
آماده سازی کودکان برای ورود به شبکه روابط اجتماعی و تربیت افراد کنشگر و انعطاف پذیر از نخستین ضروریات زیستن در جهان معاصر است. نمایش خلاق فعالیتی جمعی است که از طریق کنش های آزاد و تشویق به کار گروهی در فرایندی مبتنی بر بازی، زمینه ساز تعامل کودکان با یکدیگر می شود. فرایند تدریجی نمایش خلاق با حذف رقابت های خشونت زا، میل به تجربه های متفاوت را در کودک افزایش داده و درک دوستانه ای از دیگری برای کودک فراهم می کند که ضمن تقویت فردیت کودک به توسعه روابط اجتماعی کودک می انجامد. هدف از این مطالعه توجه به ظرفیت های نمایش در ایجاد وضعیت خلاق ذهنی در کودک و بررسی چگونگی اثربخشی نمایش خلاق در علاقه مندسازی کودکان به مشارکت در فعالیت های گروهی است. سؤال آن است که نمایش خلاق بر علاقه مندی کودکان به مشارکت در فعالیت های گروهی چه تأثیری دارد. برای این منظور، تعداد 25 کودک 5 تا 7 ساله (دختر و پسر) تحت آموزش نمایش خلاق قرار گرفتند. نمونه تحقیق با روش غیرتصادفی و در دسترس (هدفمند) انتخاب شده است. با برگزاری دوره های نمایش خلاق رفتارهای کودکان مورد آزمون در زمینه مشارکت در می کندی گروهی مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت. پرسشنامه محقق ساخته با 26 سؤال بر اساس مقیاس لیکرت ساخته شد و پایایی آن بر اساس آلفای کرونباخ1 با استفاده از نرم افزار آماری spss محاسبه گردید. در این روند پایایی 93/0 به دست آمده است که در سطح قابل قبولی برآورد شده است.نتایج به دست آمده نشان می دهند که در فرایند نمایش خلاق، کودکان تحت تأثیر فعالیت های انجام یافته قرار گرفته اند. نتایج افزایش تمایل و انگیزه کودکان برای مشارکت و ارتباط فعال و مؤثر با گروه را نیز تأیید کرده اند.
ارائه مدل سه بعدی شبکه هم افزایی دولت، دانشگاه، صنعت و تحقیق برای تربیت مهندسان آماده به کار
منبع:
آموزش مهندسی ایران سال ۱۴ زمستان ۱۳۹۱ شماره ۵۶
97 - 116
مطالعات اخیر نشان می دهد که کارفرمایان به استخدام دانشجویان مهندسی با مجموعه مهارتهای متنوع توجه ویژه ای دارند. بنابراین، یکی از چالشهایی که دانشگاهها و دانشکده های مهندسی با آن مواجه اند، چگونگی پرورش دانش آموختگانی است که فقط دارای مهارتهای سنتی نباشند، بلکه دانش، مهارت و نگرشهای لازم برای ورود به عرصه صنعت و تجارت را داشته باشند. این دانش آموختگان آماده به کار، ویژگیهایی همچون شایستگی فنی، آگاهی تجاری و اعتماد به نفس دارند و نیز یک رابط بسیار ماهر و زبده در زمینه بازاریابی و جذب سرمایه محسوب می شوند. بر این اساس، در مدل سه بعدی شبکه هم افزایی دولت، دانشگاه، صنعت و تحقیق برای تربیت مهندسان آماده به کار، برنامه درسی فراکنشی تدوین می شود که سه نوع مهارت شایستگی فنی، آگاهی تجاری و مهارتهای نرم را در دانشجویان مهندسی ایجاد می کند. بر اساس این مدل، دانشگاه، صنعت و تحقیق در تعاملی پویا در همه مراحل چرخه تولید مهندس آماده به کار، با هم تعامل و انسجام دارند و حمایت دولت در همه مراحل این تعامل پویا وجود دارد، به نحوی که اثربخش ترین و کارآمدترین آموزشهای مهندسی به منظور رشد شایستگیها، دانش، مهارت و نگرش مثبت دانش آموختگان به صنعت و نگرش مثبت صنعت به دانش آموختگان ارائه می شود.
بررسی مدیریت مشارکتی، موانع و محدودیتهای فراروی اجرای نظام مشارکتی
حوزه های تخصصی:
هدف ازنگارش مقاله حاضر، بررسی مدیریت مشارکتی، شناسایی موانع و محدودیت های فراروی اجرای نطام مشارکتی می باشد. مدیریت مشارکتی در واقع سیستمی است که در آن کارمندان یک سازمان، نقش انفعالی در تصمیم گیری به خود می گیرند؛ به عبارت دیگر، افراد مناسب، در زمانی مناسب، برای انجام یک کار مناسب، با هم مشارکت می کنند. در واقع این مشارکت، درکارهایی است که به خود آنها مربوط می شود، نوعی مشارکت آگاهانه و ارادی که در راستای تحقق و دستیابی به اهداف یک گروه است. اهدافی که همه افراد در پیامدهای آن سهیم هستند. به همین خاطررویکردهای متفاوتی برای سیستم های مدیریت مشارکتی به کار گرفته می شود. برخی از این نمونه ها، تیم کاری مستقل، افزایش سطح مسئولیت در قبال کارمندان و حتی فرصت های بهینه سازی حرفه ای می باشد. مفهوم مدیریت مشارکتی را اغلب مدیرانی درک می کنند که اهمیت هوش افراد را درک کرده و به دنبال رابطه ای قوی با کارمندان خود هستند. کارمندانی که در تصمیمات شرکت حضور دارند، احساس می کنند عضوی از یک تیم با یک هدف مشترک هستند و احساس عزت نفس و تحقق خلاقیت های خود را دارند. در واقع زمانی که کارمندان در تصمیم گیری ها شریک باشند، تغییرات به طور موثرتری اجرا می شوند. علاوه بر آن، مشارکت کارمندان سبب می گردد که از رویدادهای آینده مطلع شوند و از تغییرات احتمالی باخبر شوند. سازمان نیز می تواند به سرعت زمینه های نگرانی را شناسایی کرده و برای یافتن راه حل از کارمندان کمک بگیرد. در نهایت کارمندان، دید وسیع تری نسبت به سازمان پیدا می کنند و برای سازمان مفیدتر خواهند بود. در این روش، هم چنین کارمندان می توانند مهارت های لازم برای تبدیل شدن به یک مدیر موفق و یا مدیر ارشد را کسب کنند. تعهد سازمانی کارمندان در این روش، نسبت به سازمان و تصمیماتی که گرفته می شود افزایش می یابد. مقاله حاضربرآن است تابه مفهوم مدیریت مشارکتی بپردازد. ابتدا مفهوم مدیریت مشارکتی موردبررسی قرارگرفته، سپس به انواع روش ها ومهارت های مدیریت مشارکتی اشاره شده وموانع ومحدودیت های فراروی اجرای نظام مشارکتی موردبررسی قرارمی گیردوپس ازتحلیل وبررسی مدیریت مشارکتی رهنمودهایی برای اجرای موفقیت آمیز نظام مشارکتی ارائه می گردد.
تاثیر آموزش و مشارکت عمومی درمدیریت حوادث شهری (آتش سوزی در ساختمان بلند مرتبه)
حوزه های تخصصی:
یکی از بلایایی که تاریخچه ای طولانی داشته و منشأ به وجود آوردن آن انسان بوده است، حریق یا آتش سوزی است. جهت جلوگیری از این گونه حوادث مدیریت بحران نقش موثری ایفا می کند. بلایای طبیعی نظیر سیل، زلزله، گردباد و ... در طول دوران حیات کره زمین همواره وجود داشته است و خواهد داشت اما نکته قابل توجه این است که اثرات این بلایای طبیعی کاملا از بین نمی رود و تنها می توان اثرات آنرا متعادل ساخت. وضعیت بحرانی وضعیتی است که بر اثر وقوع یک حادثه مشخص روی داده به طوری که سازمانهای معمول با منابع و امکانات موجود قادر به مقابله با آن نیستند. مدیریت بحران به عنوان واکنشی در برابر وضعیت بحرانی در برگیرنده یک سری عملیات و اقدامات پیوسته و پویا است که به طور کلی براساس اصول کلاسیک مدیریت شامل برنامه ریزی، سازماندهی، تشکیلات رهبری و کنترل است. پس می توان گفت با توجه به توسعه عمودی شهرها، معضلات و بحران های متبوع آن لزوم آمادگی، پیشگیری و شناسایی مخاطرات آن و لزوم استفاده مناسب و کارا از دستورالعمل های عملیاتی استاندارد بیش از پیش حس می شود. در این قبیل بحران ها مسائل پیچیده ای از قبیل دسترسی، ارتفاع ساختمان، تهویه، تخلیه ساکنین، تامین آب و سازماندهی نیروها به وجود می آید شناخت کامل از ساختمان و نحوه فرماندهی و دستورالعمل عملیاتی استاندارد در مواجهه با حریق ساختمانهای بلند از موارد کلیدی در دستیابی به پاسخگویی مناسب میباشد. بدین منظور هر سازمان آتش نشانی باید با توجه به امکانات و تجهیزات و شرایط خود نسبت به تدوین و بکارگیری این دستورالعمل اقدام نماید.
شناسایی عوامل انگیزاننده رسانه های نوین در ترغیب جوانان و نوجوانان به ورزش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق شناسایی عوامل انگیزاننده رسانه های نوین در ترغیب جوانان و نوجوانان به ورزش بود. ﺟﺎﻣﻌه آﻣﺎری ﺗﺤﻘﻴﻖ شامل ﻛﻠﻴه خبرنگاران و نویسندگان ورزشی بود که در عرصه ورزش فعالیت داشتند که بر اساس فرمول کوکران، تعداد 277 نفر به عنوان نمونه تحقیق به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری تحقیق شامل پرسشنامه محقق ساخته ای بود که روایی صوری و محتوایی آن ضمن بررسی دقیق متون و ادبیات تحقیق، با نظرخواهی از اساتید و متخصصین (10 نفر) تایید شد. علاوه بر این سایر شاخص های همسانی درونی از قبیل پایایی مرکب، متوسط واریانس استخراجی، حداکثر واریانس مشترک و متوسط واریانس مشترک مورد بررسی و تایید قرار گرفت. جهت تحلیل داده ها علاوه بر روش های آمار توصیفی، از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تاییدی مرتبه دوم استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد مهمترین عوامل انگیزاننده رسانه های نوین در ترغیب جوانان و نوجوانان به ورزش به ترتیب امکانات دیجیتالی (90/0)، کیفیت اطلاع رسانی (86/0)، ماهیت غیرانحصاری (84/0)، دورهمی های آنلاین (80/0) و جاذبه های روانی (76/0) می باشند. در مجموع می توان اذعان نمود که با توجه به عوامل انگیزاننده رسانه های نوین من جمله (امکانات دیجیتالی، کیفیت اطلاع رسانی، ماهیت غیرانحصاری، دورهمی های آنلاین و جاذبه های روانی) و شناخت علایق جوانان و نوجوانان و همکاری و همراهی نخبگان عرصه ورزش و رسانه موجب ترغیب و تشویق هرچه بیشتر آنان به ورزش شد؛ تا ضمن مشارکت در ورزش و رشد و توسعه آن، کمترین آسیب به جوانان و نوجوانان برسد.
تدوین الگوی راهبردی توسعه مشارکت دانشجویان در فعالیت های ورزش همگانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در ورزش تربیتی (دانشگاهی) تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۱
113 - 140
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تدوین الگوی راهبردی مشارکت دانشجویان در فعالیت های ورزش همگانی بود. پژوهش حاضر به صورت کیفی اجرا شد و داده های مورد نظر با بهره گیری از رویکرد نظریه زمینه ای و الگوی استراس و کوربین (1990) گردآوری و تحلیل شد. در این پژوهش، جامعه آماری شامل 19 نفر از متخصصین و خبرگان ورزش همگانی بود که با روش نمونه گیری نظری و الگوی گلوله برفی انتخاب شدند. گردآوری و تحلیل داده ها از طریق انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته تا دستیابی به اشباع نظری انجام گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق اجرای سه فرآیند کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام گرفت. الگوی نهایی تحقیق از چهار عامل علی؛ پنج عامل زمینه ای، پنج عامل مداخله گر؛ نُه عامل راهبردی و سه پیامد تشکیل شد. نهادهای متولی ورزش دانشجویی می توانند از این مدل به عنوان الگویی راهبردی و کلان برای سیاست گذاری و توسعه ورزش همگانی در بین دانشجویان بهره گیرند. پیشنهاد می شود اداره کل تربیت بدنی وزارت علوم و ادارات تربیت بدنی دانشگاه ها با گسترش آموزش و پژوهش در این زمینه راهکارهای تشویقی برای افزایش مشارکت و جذب منابع مالی برای توسعه زیرساخت ها را ایجاد نمایند. پیشنهاد می شود اداره کل تربیت بدنی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری با هماهنگی ادارات تربیت بدنی دانشگاه ها با تکیه بر راهبردهای توسعه آموزش، توسعه پژوهش، ایجاد انگیزه، تبلیغ و ترویج، جذب حامی، مدیریت فرایندها، توسعه زیرساخت ها، مدیت مالی و مشاوره ورزشی برای مشارکت دانشجویان در ورزش همگانی اقدام نمایند.
بررسی پیامدهای سیاست های توزیعی و بازتوزیعی جمهوری اسلامی ایران بر اساس مدل آلموند- پاول و رابرت مرتن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توزیع و بازتوزیع به عنوان یکی از کارویژه های نظام سیاسی که با هدف رفع نابرابری و کاهش شکاف های اقتصادی - اجتماعی انجام می شود در نگرش سیستمی دارای اهمیت ویژه ای است چراکه موفقیت یا عدم موفقیت می تواند در افزایش یا کاهش حمایت جامعه از نظام سیاسی موثر باشد. بعد از انقلاب، جمهوری اسلامی سعی کرد با هدف تحقق عدالت با تدوین و اجرای سیاست های توزیعی و بازتوزیعی، میزان شکاف طبقاتی و نابرابری را در سطوح مختلف جامعه کاهش دهد. در این مقاله از روش تحلیلی توصیفی با رویکرد اسنادی و چهارچوب نظری ترکیبی از آرای آلموند و پاول و مرتن بهره گرفته می شود. پرسش مقاله این است که سیاست های توزیعی و بازتوزیعی بعد از انقلاب تا چه اندازه موفق بوده و چه تاثیری بر کنش سیاسی افراد داشته است؟ یافته ها نشان می دهد با وجود تدوین و اجرای سیاست ها در حوزه های مختلف، هم بر اساس آمار و هم ادراک افراد از وضعیت اقتصادی، نتایج مطلوبی در این حوزه بدست نیامده است و این ناکارآمدی به بی تفاوتی سیاسی و کاهش میزان تمایل افراد به مشارکت سیاسی در ابعاد مختلف منجر شده است.
نقش مشارکت سیاسی زنان در توسعه فرهنگی و اجتماعی در جمهوری اسلامی ایران
توسعه یک فرآیند جامع با ابعاد اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی است. توسعه سیاسی بیش از دیگر مفاهیم دارای بار ایدئولوژیکی و قومی است. یکی از ابعاد توسعه سیاسی، مشارکت سیاسی است. زنان ۵۰٪ جمعیت را تشکیل می دهند. در کشور ما محقق نشدن مشارکت سیاسی کامل زنان، موانعی فراتر از قانون و سیاست گذاری ها دارد؛ از آنجا که افزایش مشارکت همه اعضای جامعه، از ابزارهای اصلی دستیابی به توسعه است و همچنین از آنجا که مردان نمی توانند به اندازه کافی از منافع زنان دفاع کنند، مشارکت زنان در همه فعالیت های سیاسی یک ضرورت است بنحوی که می توان گفت اگر زنان در حوزه سیاسی، اقلیتی بشمار آیند، دموکراسی ناتمام است. مشارکت سیاسی زنان به معنای شرکت زنان در انتخابات و راهپیمایی ها و مراسمات مختلف مذهبی و عقیدتی نیست بلکه مشارکت به معنای آن است که زنان در تمام نهادهای دموکراتیک نقش تعیین کننده و تصمیم گیرنده نیز داشته باشند در صورتی که هنوز بعضی از وظایف سیاسی و فرهنگی با جنسیت تعیین می شود. در این مقاله به روش کتابخانه ای تلاش می شود ابعاد تأثیر مشارکت سیاسی زنان در توسعه فرهنگی و اجتماعی را تبیین نموده و راهکارهایی برای افزایش مشارکت سیاسی ارائه شود.
تحلیل مقایسه ای سنجش شاخص های حکمروایی خوب در شهر و شهرداری تهران از منظر شهروندان و نظام داده ای آمارنامه های شهرداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۱
۱۰۲-۸۷
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف ارزیابی کیفیت عملکرد شهرداری تهران، از منظر حکمروایی خوب مورد انجام شده است. روش پژوهش از نوع روش توصیفی- تحلیلی- توسعه بوده است. گردآوری داده ها به روش اسنادی و پیمایشی، و تحلیل داده ها نیز به کمک آزمون های آماری مختلف؛ اعم از میانگین گیری، تحلیل واریانس چندمتغیره (MANOVA)، آزمون T دونمونه ای مستقل و نظیر اینها انجام شده است. جوامع آماری شامل نظام داده ای آمارنامه های تهران و گروه خبرگان، و همچنین شهروندان شهر تهران بوده است. حجم نمونه برای شهروندان، برابر با 384 نفر بوده است. روش نمونه گیری چند مرحله ای بوده، به طوری که ابتدا بر اساس روش خوشه ای، سهم هر یک از مناطق 22گانه بر اساس تعداد جمعیت (مطابق روش P.P.S)، تعیین شد، سپس بر اساس روش نمونه گیری تصادفی ساده، به پرسشگری از شهروندان اقدام گردید. نتایج نشان داد که بین میانگین جوامع آماری اختلاف معناداری وجود دارد. به طوری که نتایج تحلیلی نظام داده ای آمارنامه های شهرداری تهران، وضعیت متوسطی را برای کیفیت مدیریت شهرداری تهران نشان می دهد، اما نتایج پرسشگری های انجام شده نشان می دهد که از منظر مردم، کیفیت عملکرد مدیریت شهر تهران در شاخص های مختلف الگوی حکمروایی خوب، ضعیف بوده است. از منظر نظام داده ای آمارنامه های شهرداری تهران، ابعاد مشارکت و پاسخگویی، وضعیت مناسب تری نسبت به سایر ابعاد داشته اند. اما بقیه ابعاد، وضعیت نامناسب تری داشته اند. این موضوع از نظر شهروندان مناطق 22گانه شهر تهران نیز مورد بررسی قرار گرفته شد و نتایج نشان داد که ابعاد امنیت/ ایمنی و اثربخشی/ بهره وری، وضعیت قابل قبول تری داشته اند و سایر ابعاد، وضعیت بسیار ضعیفی داشته اند. یافته ها نشان داد که توزیع ناعادلانه خدمات در مناطق مختلف شهر تهران، حس تبعیض بین شهروندان در توزیع امکانات، فقدان تخصص سالاری، اثربخشی ضعیف طرح های توسعه، زیرساخت های ضعیف مدیریت الکترونیک، فقدان نظارت کافی بر عملکرد مدیران و کارکنان شهرداری، بالا بودن سطح آسیب ها و جرایم، اتکاء شهرداری بر تراکم فروشی و عوارض و نظیر اینها بر کیفیت حکمروایی در نظام شهرداری و شهر تهران تاثیر منفی داشته است.
بررسی تاثیر شاخص های فرهنگ ایمنی و مشارکت کارکنان در تحقق جامعه ایمن نظامی (مطالعه موردی: دانشگاه علوم دریایی امام خمینی نوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی ارتش سال ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳
37 - 58
حوزه های تخصصی:
هدف از پ ژوهش حاضر، بررسی رابطه میان شاخص های فرهنگ ایمنی و مشارکت کارکنان در دانشگاه علوم دریایی(ره) جهت ایجاد جامعه ایمن نظامی است. برای این منظور پ ژوهش در قالب تحقیق توصیفی و از نوع پیمایشی انجام گرفت. جامعه آماری این تحقیق عبارت است از کلیه کارکنان پایور مستقردر دانشگاه علوم دریایی که دارای حداقل 5 سال سابقه خدمتی بدون احتساب دوره آموزشی است. روش نمونه گیری در این پژوهش، تصادفی طبقه ای می باشد که به سه طبقه افسران، درجه داران و کارمندان تقسیم گردیدند. جهت تعیین شاخص های فرهنگ دانشگاه، از الگوی رابینز، هافستد، مدل دنیسون و مدل کوئین و نظر خبرگان دانشگاه (روش دلفی) استفاده شده است با استفاده از تئوری های موجود و نظر خبرگان (روش دلفی) 11 شاخص فرهنگ ایمنی و مشارکت کارکنان جهت تحقیق جامعه ایمن نظامی شناسایی شد که در قالب فرضیات با استفاده از روش تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزار آموس(AMOS) مورد آزمون قرار گرفتند و تمام شاخص ها به جز مشارکت کارکنان در کنترل و نظم بر ایجاد جامعه ایمن نظامی تاثیر دارد. در رتبه بندی شاخص های فرهنگ ایمنی در دانشگاه نظامی با استفاده از آزمون فریدمن، آموزش رتبه 1، دستورالعمل های ایمنی رتبه 2، نظم و انضباط رتبه 3و سیستم پاداش، رهبری وجهت دهی، حمایت مدیریت و کنترل نظام مند و غیرنظام مند از مقوله فرهنگ ایمنی در رتبه های بعدی قرار می گیرند. در رتبه بندی شاخص های مشارکت، مشارکت در کنترل ونظارت رتبه 1، مشارکت در تعیین اهداف رتبه 2 و مشارکت در برنامه ریزی و اجرا در رتبه 3 قرار دارد. همچنین نتایج تحقیق نشان می دهد که شاخص های حاکم بر فرهنگ ایمنی از دیدگاه فرماندهان و کارکنان دانشگاه در نهادینه کردن مشارکت کارکنان در کاهش حوادث موثر است.
مؤلفه هایِ الگوی سیاستگذاری قومی، با تأکید بر رهنمودهای مقام معظم رهبری و سیاست های کلی نظام.(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۱
11 - 36
حوزه های تخصصی:
سیاستگذاری قومی، در کشورهایی که دارای چندین قومیت بوده اند، همواره یکی از دغدغه های جامعه و دولت است. چگونگی این سیاستگذاری ها و الگوی مناسب آن و به صورت خاص، مؤلفه های تشکیل دهنده این سیاستگذاری، بسیار حائز اهمیت هستند. الگوهای گوناگونی برای این سیاستگذاری وجود دارد که از «همانندسازی» که الگویی برای از بین بردن تمایزات قومی است تا الگوهای تکثرگرایِ «برابر» و «نابرابر». در این میان برای جامعه ایران که از سده ها پیش، اقوام گوناگون در آن زیسته و ملتی به نام ایران را تشکیل داده اند، سیاستگذاری قومی می تواند مبتنی بر الگوی «وحدت در کثرت» باشد که برای طبیعت ملت و دولت آن سازگارتر و به صلاح جامعه و دولت نزدیک تر است. در جمهوری اسلامی ایران، اسناد بالادستی کم وبیش به مقوله قومیت ها نیز پرداخته اند و رهبرانِ آن نیز همواره بر حقوق اقوام و مشارکت آن ها در امور توجه داشته اند و با در نظر داشتن این دو، مقاله حاضر به دنبال پاسخ به این پرسش است که مؤلفه های الگوی سیاستگذاری قومی در جمهوری اسلامی چیست؟ و با تحلیل بیانات رهبری و اسناد بالادستی، در پی استخراج این مؤلفه هاست و آن ها را این 5مورد می داند: 1. دین مداری؛ 2. وحدت ملی؛ 3. همزیستی اقوام؛ 4. وجود تنوع به عنوان یک فرصت؛ و 5. حق مداری، که هدف اصلی از پرداختن به این ها، ایجاد یک منظومه مفهومی برای رسیدن به سیاستگذاری مبتنی بر «مشارکت» اقوام در تمام شئون کشور است.
شناسایی پیشران های کلیدی مؤثر بر مشارکت شهروندان در توسعه شهر بجنورد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه مشارکت عمومی به یکی از ابزارهای اصلی و عنصر کلیدی در فرایند تصمیم گیری در حوزه های مختلف شهری با هدف ارتقای زندگی شهروندان بدل گردیده است، از این رو هدف مقاله حاضر، تبیین و شناسایی پیشران های موثر بر مشارکت شهروندان در توسعه شهر بجنورد می باشد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از دیدگاه ماهیت، تحلیلی - اکتشافی می باشد و از روش ترکیبی اسنادی و پیمایشی استفاده شده است. در این راستا پس از برگزاری جلسات مصاحبه با 20 نفر از متخصصان حوزه شهری بجنورد به عنوان جامعه آماری تحقیق، 17 عامل پیشران با استفاده از تکنیک دلفی، تدوین و وزن دهی شدند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از مدلسازی ساختاری – تفسیری (ISM) و در نهایت از روش تحلیل میک مک ( به منظور اثرگذاری و اثرپذیری) استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که، معیار بسترسازی جلب اعتماد شهروندان توسط مدیران، تاثیرگذارترین سطح و ایجاد احساس هویت نسبت به شهر و همچنین مهارت و دانش مقام های رسمی، جزوء تاثیرپذیرترین عوامل موثر در مشارکت شهروندان در توسعه شهر می باشند. همچنین نتایج روش میک مک نشان داد که، مؤلفه های موجود در ناحیه 1 شامل مهارت و دانش و تجربه مقام های رسمی و برنامه ریزان نظیر مهارت های ارتباطی جزو متغیرهای استراتژیک بشمار می روند، زیرا هم قابلیت کنترل توسط سیستم مدیریتی و هم دارای سیستم تأثیرگذاری قابل قبولی می باشند. مؤلفه های موجود در ناحیه 2 شامل تمرکززدایی و توزیع قدرت در سطوح مختلف ملی، منطقه ای و محلی بسیار تأثیرگذار و دارای قابلیت کنترل بسیار کمی می باشند، درنتیجه برنامه ریزان به ندرت قادر به تغییر این متغیرها هستند و در نهایت مؤلفه های موجود در ناحیه 4 شامل اعتقاد به مشارکت و بهره گیری از طریق جوامع محلی و.... (غیره) نتیجه سایر متغیرها می باشند.
مشارکت بزه دیده در فرایند دادرسی؛ مبانی، چالش ها و راهکارها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دیدگاه های حقوق قضایی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰۲
127 - 164
حوزه های تخصصی:
بزه دیده از جرم در تعقیب کیفری نقش مهم و اساسی را برعهده دارد. در جرائم قابل گذشت، تعقیب کیفری بدون خواست و اراده وی امکان پذیر نیست و در جرائم غیرقابل گذشت نیز وی می تواند نقش مهم و فعالی را در تعقیب کیفری داشته باشد. در این تحقیق با موضوع «مشارکت بزه دیده در فرایند دادرسی: مبانی، چالش ها و راهکارها» با روش توصیفی و تحلیلی نتایج ذیل حاصل شد. مشارکت بزه دیده در تعقیب کیفری با دو دسته از چالش ها روبه روست. چالش های شخصی که مرتبط با خود بزه دیده است و در این بین ترس بزه دیده، شرم و حیای بزه دیده، ملاحظات خانوادگی و دوستی، عدم آگاهی بزه دیده و ناتوانی بزه دیده از مهم ترین علل عدم مشارکت بزه دیده در شروع تعقیب هستند. چالش های ساختاری که مرتبط با ساختار نظام عدالت کیفری بوده که در این بین عدم ارتباط مناسب بین بزه دیده و مقام تعقیب و واسطه قرار گرفتن ضابطان و کارکنان و دفاتر خدمات قضائی، حاکمیت اقتدار مقام تعقیب، سری بودن و غیرترافعی بودن برخی مراحل دادرسی و اطاله امر تعقیب از مهم ترین چالش های ساختاری هستند. نظام دادرسی کیفری ایران در حوزه چالش های ساختاری سعی در افزایش مشارکت بزه دیده در دادرسی کیفری داشته است، لیکن درخصوص چالش های شخصی مرتبط با بزه دیده، از وضعیت مطلوبی برخوردار نیست. ازبین بردن زمینه های ترس و شرم در بزه دیده، اجازه دادن به بزه دیده در عدم تعقیب، کمک به حفظ هویت و آبروی بزه دیده، حذف واسطه های بین بزه دیده و مقامات دادرسی کیفری و ارتقای دانش حقوقی ضابطان و کارکنان می تواند به مشارکت بیشتر بزه دیده در فرایند دادرسی کیفری منجر شود.
تبیین الگوی جاری مدیریت شهری و ارایه مدل بهینه حکمروایی شهری در جیرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی الگوی مدیریت شهری یکی از عوامل موثر بر اثربخشی برنامه های مدیریت شهری، می باشد. شهر جیرفت، مشابه بسیاری دیگر از شهرهای ایران، سابقه ای مکتوب از برنامه ریزی بر مبنای ارزیابی های علمی ندارد. این امر خود باعث شده که کاستی هایی در شناخت، درک کامل نیازهای شهروندان و تأمین رضایت ایشان توسط مدیران شهری وجود داشته باشد. این پژوهش در پاسخ به این نیاز باهدف غایی ارائه مدل بهینه حکمروایی شهری در جیرفت، الگوی موجود مدیریت شهری این شهر را با رویکرد سیستمی و روش میدانی با ابزار پرسشنامه الکترونیک مطالعه و تبیین کرد. یافته های پژوهش نشان داد: الگوی مدیریت شهری در این شهر الگویی ناکارآمد و با اثربخشی پایین است، همچنین یافته های تحلیلی بیانگر این است که ارزیابی از الگوی مدیریت شهری، تحت تأثیر سه عامل: مشکلات مربوط به خدمات و تسهیلات در محله زندگی، ایمنی و امنیت در محلات شهری، مشارکت شهروندان در مدیریت شهری می باشد. همچنین ارزیابی شهروندان از الگوی مدیریت شهری بر: تمایل ایشان به مهاجرت از محله/ شهر، اثر معکوس، بر احساس تعلق مکانی و افتخار به محله زندگی و تمایل به سرمایه گذاری در محله/شهر، اثر مثبت داشته است. با توجه به یافته های توصیفی و تحلیلی پژوهش، در مدل بهینه حکمروایی شهری جیرفت باید: طرح ها و برنامه ها درصدد توزیع عادلانه خدمات و تسهیلات، همکاری با کارآفرینان، شفاف سازی مالی، طرح خلاقانه توسعه شهری، تعامل حسنه مدیران شهری، پاسخگویی به مشکلات و نیازهای مردم باشند
مطالعه زمینه ای، ساماندهی مدیریت شهری از طریق مشارکت شهروندان (مورد مطالعه: شهر زاهدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهندسی جغرافیایی سرزمین دوره ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۷)
709 - 724
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه تمرکززدایی مدیریتی، در فرآیندهای توسعه شهری از طریق تدوین قوانین و فرآیندهای در کشورهای توسعه یافته و یا در حال توسعه به طور جدی مطرح است. توجه به مشارکت در مدیریت شهری، نقش عمده ای در حل بسیاری از مشکلات و مسائل شهری را بر عهده دارد و بر این اساس از اولویت های بالای مدیریت شهری، ایجاد زمینه هایی برای جلب مشارکت مردمی است.
هدف: هدف پژوهش حاضر، مطالعه زمینه ای، ساماندهی مدیریت شهری از طریق مشارکت شهروندان(مورد مطالعه: شهر زاهدان) می باشد. روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف، جزء پژوهش های کاربردی و دارای ماهیتی توصیفی- تحلیلی، همچنین از نظر روش، در گروه پژوهش های کیفی قرار دارد. روش گردآوری داده ها مصاحبه و جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش گراندد تئوری استفاده شد. حجم نمونه برای مصاحبه از خبرگان در چارچوب اشباع نظری با استفاده از نمونه گیری هدفمند، 20 نفر از افراد خبره (متخصصان، اساتید دانشگاه و مدیران شهری زاهدان) انتخاب شد.
قلمرو جغرافیایی پژوهش: شامل شهر زاهدان در استان سیستان و بلوچستان، می باشد.
یافته ها و بحث: از نتایج مصاحبه های انجام شده 16 مقوله و 50 واحد معنایی استخراج شد که در سه دسته شرایط (علی، زمینه ای و مداخله گر) تقسیم شدند. نتایج نشان داد این شرایط سه گانه در امتداد با یکدیگر باعث عدم مشارکت شهروندان در مدیریت شهری شده اند.
نتیجه گیری: نتایج کلی نشان می دهد جهت مقابله با عدم مشارکت شهروندان در مدیریت شهری باید از استراتژی های (استفاده از رسانه های جمعی، ایجاد فرصت های جدید در حوزه ارتباط با مدیریت شهری، اقتصاد با برنامه یا اقتصاد راهبردی و...) استفاده نمود.