مطالب مرتبط با کلیدواژه
۹۰۱.
۹۰۲.
۹۰۳.
۹۰۴.
۹۰۵.
۹۰۶.
۹۰۷.
۹۰۸.
۹۰۹.
۹۱۰.
۹۱۱.
۹۱۲.
۹۱۳.
۹۱۴.
۹۱۵.
۹۱۶.
۹۱۷.
۹۱۸.
۹۱۹.
۹۲۰.
مشارکت
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر بر افزایش مشارکت زنان در اقتصادروستایی شهرستان شفت است. روش پژوهش توصیفی-پیمایشی و جامعه آماری پژوهش نیز 66 نفر از دهیاران و افراد ساکن در روستاهای مختلف این شهرستان بوده است. روایی گویه ها توسط افراد متخصص مورد تایید و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ به ترتیب برای نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید برابر با 841/0، 837/0، 871/0 و 78/0 و در حد خوب و قابل قبول به دست آمد. سپس با استفاده از تحلیل عاملی به روش مولفه های مبنا (PCA)، گویه های مورد نظر گروه بندی و مولفه های مهم نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید شناسایی و به ترتیب برای هر کدام 3، 1، 2 و 1 مولفه تعیین شد. به طوری که سهم واریانس مولفه اول تا سوم نقاط فرصت برابر با 05/31، 33/22 و 564/13، سهم واریانس تنها مولفه نقاط ضعف برابر با 154/59، سهم واریانس مولفه اول و دوم نقاط فرصت برابربا 316/32 و 964/29 و در نهایت واریانس تک مولفه نقاط تهدید برابر با 537/70 محاسبه و در مجموع واریانس کل تبیین شده برای نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید برابر با 943/66، 154/59، 281/62 و 537/70 به دست آمد. نتایج نشان داد که عوامل قوت مشارکت زنان نیز به ترتیب اولویت شامل "بستر فرهنگی مناسب، تامین مالی و نقش مشارکت زنان در توسعه پایدار"، "اشتغال زنان دربخش کشاورزی و صنایع مربوط به آن در راستای توسعه گردشگری و حفظ محیط زیست روستاها" و "جاذبه های گردشگری و فروش صنایع دستی"، تنها مولفه نقاط ضعف نیز "نبود آموزش و امکانات فنی جهت افزایش تولید صنایع دستی و عدم تامین مالی، ضعف فرهنگی و ناچیز انگاشتن مشارکت زنان"، مولفه اول و دوم نقاط فرصت نیز "تولیدمازاد، حمایت دولت اززنان و ایجاد تشکل ها و تعاونی ها و افزایش سطح سوادآموزی" و " اشتغال درکنار مردان، توسعه اگروتوریسم، ایجاد بازارچه های محلی و بنگاه های اقتصادی و کارگاه ها، تامین مالی" و تک مولفه نقاط تهدیدنیز "موانع فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی" هستند.
سرمایه اجتماعی و تأثیر آن بر احساس امنیت (مطالعه موردی: شهرستان کوهدشت)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۱ بهار ۱۳۹۲ شماره ۱
89 - 112
حوزه های تخصصی:
سرمایه اجتماعی از مهمترین مفاهیمی است که امروزه تأثیر فراوانی بر تمامی جنبه های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جوامع دارد. از اینرو این موضوع در چند دهه گذشته مورد توجه اندیشمندان رشته های مختلف قرار گرفته است. سرمایه اجتماعی با تأثیری که بر احساس امنیت افراد دارد می تواند یکی از کلیدی ترین عوامل ارتقاء سطح احساس امنیت در بین جوامع انسانی باشد. ازاینرو بررسی روابط سرمایه اجتماعی و احساس امنیت در چارچوب دیدگاههای موجود هدف اصلی این تحقیق است. بدین منظور با روش تحقیق توصیفی- تحلیلی اطلاعات و داده های مورد نیاز از منابع کتابخانه ای و با روش پیمایشی با انتخاب 400 نمونه تصادفی در 2 شهر و 10 روستای شهرستان کوهدشت جمع آوری و مورد تحلیل قرار گرفت. برای سنجش سرمایه اجتماعی از متغیرهای اعتماد عمومی، اعتماد رسمی، مشارکت عمومی و مشارکت رسمی و برای سنجش احساس امنیت از متغیرهای احساس امنیت عمومی، رضایت از مسئولین امنیتی و ترس از انواع فضاهای شهری و روستایی استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از وجود همبستگی معنادار بین متغیرهای اعتماد عمومی، اعتماد رسمی و مشارکت عمومی با متغیرهای احساس امنیت می باشد ولی از لحاظ مشارکت رسمی همبستگی معناداری با احساس امنیت مشاهده نمی شود. همچنین طبق یافته های تحقیق بین ویژگی های دموگرافیکی (جنسیت، سن و سطح تحصیلات) با سرمایه اجتماعی و احساس امنیت روابط معناداری مشاهده می شود.
اولویت بندی تأثیر مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر مشارکت ساکنان در نوسازی بافت های فرسوده شهری (مطالعه موری: ناحیه 3 منطقه 10 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۶ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۲۰
51 - 73
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین مسائلی که در چند دهه اخیر مورد توجه مسئولان و اندیشمندان مسائل شهری و به ویژه بافت های فرسوده شهری قرار گرفته است، موضوع استفاده از ظرفیت های سرمایه اجتماعی برای تسهیل در روند بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده شهری است. ازاین رو در این تحقیق به بررسی میزان تأثیر مؤلفه های سرمایه اجتماعی در تمایل به نوسازی ساکنان بافت های فرسوده ناحیه سه منطقه ده شهرداری تهران پرداخته شده است. جامعه مورد بررسی در این تحقیق جمعیت بالای 18 سال ناحیه مورد مطالعه به تعداد 86396 نفر می باشد. برای این کار ابتدا با استفاده از فرمول کوکران، نمونه ای با حجم 382 نفر در بین ساکنین ناحیه به صورت تصادفی انتخاب شد. روش پژوهش حاضر توصیفی – تحلیلی و مبتنی بر داده های اولیه می باشد که جمع آوری اطلاعات اولیه، به صورت اسنادی و پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه انجام گرفته است. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Smart PLS مورد پردازش قرار گرفت. برای اولویت بندی هر یک از مؤلفه ها و همچنین تعیین سهم و نقش آن ها در تمایل به نوسازی محدوده مورد مطالعه از سه روش؛ تحلیل میانگین، تحلیل مسیر PLS، رگرسیون وزنی جغرافیایی (GWR) استفاده شد. بر اساس نتایج پژوهش مؤلفه های اصلی تأثیرگذار بر تمایل بر نوسازی ناحیه سه منطقه ده تهران بر اساس درجه اهمیت این گونه اولویت بندی شدند که به ترتیب مؤلفه های رضایتمندی، روابط همسایگی، مشارکت اجتماعی و اعتماد نهادی قرار گرفتند. با برنامه ریزی در راستای ارتقاء و ساماندهی این مؤلفه ها بر اساس درجه اهمیت می توان وضعیت تمایل به نوسازی محدوده مورد مطالعه را بهبود بخشید.
ارزیابی نقش دفاتر تسهیل گری در توسعه ی محله ای شهر کرمانشاه با رویکرد مشارکتی (مطالعه ی موردی: محله ی جعفرآباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تشکیل نهادهای متناسب با وضعیت فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی یکی از ابزارهای قوی و مؤثر برای تسریع فرایند نوسازی در بافت های فرسوده است. یکی از مظاهر جلب مشارکت شهروندان در نوسازی محلات ایجاد دفاتر تسهیلگری است. با این فرایند مشارکت مردم در زمینه های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی می توان به توسعه ی محله ای پایدار دست یافت. محله ی جعفرآباد از جمله محلات حاشیه نشین و فقیرنشین با پیشینه ی اسکان غیررسمی و فرسوده در شهر کرمانشاه به شمار می رود. هدف این پژوهش، ارزیابی نقش دفاتر تسهیلگری در توسعه ی محله ای با رویکرد مشارکتی در محله ی جعفرآباد است. این تحقیق از نظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی- توسعه ای بوده و با توجه به روش کار، از ماهیتی توصیفی- تحلیلی برخوردار است. جامعه ی آماری شامل کلیه ی ساکنین محله که براساس سرشماری 1395، برابر 32608 نفر بوده است، همچنین حجم نمونه براساس فرمول کوکران 319 نفر به دست آمده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج نشان می دهد از بین ابعاد توسعه ی شهری، مؤلفه ی پایداری زیست محیطی و پایداری کالبدی به ترتیب بیشترین و کمترین اهمیت و تأثیر را در توسعه ی پایدار شهری محله ی جعفرآباد دارند. همچنین تسهیلگری با تمام ابعاد توسعه ی محلی ارتباط مستقیم و معناداری داشته است و بیشترین همبستگی و ارتباط بین تسهیلگری و عامل اجتماعی- فرهنگی وجود داشته است. بنابراین می توان گفت که هر چه فرایند تسهیلگری در بافت بهتر باشد، توسعه ی محلی نیز از سطح بالاتر و بهتری برخوردار خواهد بود.
بررسی مؤلفه های حکمروایی خوب شهری در تجربه های تسهیلگری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۸
135 - 157
حوزه های تخصصی:
حکمروایی خوب شهری انگاره ای است که با هدف هماهنگ سازی و هدایت نیروهای جامعه، سعی دارد از طریق شفافیت و پاسخگویی، شرایطی را برای پیشبرد اهداف جامعه در ابعاد مختلف از طریق جلب مشارکت مردمی فراهم آورد. در سال های اخیر، نهادها و سازمان های مدیریتی جهت پیشبرد اهداف پروژه های تعریف شده و ایجاد بستر مناسب جهت تعامل با شهروندان، افرادی آموزش دیده تحت عنوان «تسهیلگران» را در نظر گرفتند. این افراد با حضور در محدوده جغرافیایی هدف، با شهروندان وارد گفتگو می شوند و با تشریح مسأله و در برخی موارد با مسأله یابی به دنبال ارتقای کیفیت زندگی شهروندان و رسیدن به اهداف مورد نظر سازمان مربوطه هستند تا بدین ترتیب تعامل بهتری بین عرضه و تقاضا و شناسایی نیازها براساس داده ها صورت گیرد. براساس مرور تجربه های تسهیلگری در شهرهای مختلف ایران، مشاهده می شود که تسهیلگران با چالش های متعددی روبه رو هستند. در این پژوهش، از طریق مصاحبه با تسهیلگران، به بررسی میزان تحقق مؤلفه های حکمروایی خوب شهری در این تجربه ها در ارتباط با نحوه تعامل شهروندان با مدیریت شهری پرداخته شده است. در ابتدا با شناسایی تسهیلگران موفق از نگاه سازمان نوسازی شهر تهران، اقدام به شناسایی این افراد و مصاحبه با آن ها شد. این تسهیلگران تجربه انجام کار در شهرهای مختلف را داشته اند و بعد از مصاحبه با آن ها، در مرحله بعد، براساس روش نمونه گیری گلوله برفی، تسهیلگران بیشتری معرفی و انجام مصاحبه ها تا رسیدن به مرحله اشباع ادامه یافت. جهت طبقه بندی بهتر در این پژوهش، مکان جغرافیایی با توجه به آخرین پروژه ای که این تسهیلگران در آن فعالیت داشته اند، عنوان شده است که در پنج شهر تهران، اصفهان، کرمانشاه، همدان و اسلام آباد غرب قابل دسته بندی هستند. در این دسته بندی وسعت شهرها نیز در نظر گرفته شده که در شهرهای بزرگ، میانی و کوچک جای می گیرند. تعداد 16 مصاحبه با تسهیلگران انجام شد که در این مصاحبه ها با کدگذاری باز و محوری از طریق در نظر گرفتن مؤلفه های حکمروایی خوب شهری، به بررسی میزان اهمیت این شاخص ها و فراوانی هر کد پرداخته شده است. تحلیل مصاحبه ها با استفاده از نرم افزار maxQDA 2020 انجام یافته و خروجی ها در قالب نمودار آمده است. در نهایت مشخص شد که مهم ترین چالش تسهیلگران، نحوه ارتباط با مدیریت شهری است که در بعضی موارد به واسطه تغییر افراد و یا تغییر سیاست ها، نتایج اقدامات میدانی آن ها از دید مدیریت شهری مغفول مانده و یا به دلیل عدم به رسمیت شناختن این گروه از سوی مدیریت شهری، دستیابی به اهداف طرح به کندی پیش می رود و با چالش های زیادی مواجه است.
بررسی جایگاه مشارکت بانوان و نقش آفرینی ایشان در تحولات حقوق محیط زیست با رویکردی بر نظام های بین المللی
حوزه های تخصصی:
بررسی تلاش های سازمان ملل متحد، در دو حوزه یافزایش حقوق زنان و نگاه داری از محیط زیست، گویای اهمیت بسیار زیاد مشارکت زنان در گستره بین المللی است. نقش دهی به زنان و سازمان های غیردولتی آنان، در نگاه داری از محیط زیست و دست یابی به توسعه پایدار، اهمیتی به سزا دارد و به همین دلیل، اسناد گوناگون بین المللی، مشارکت این بازیگران را مورد شناسایی قرار داده است. پژوهش پیش رو، در پی مطالعه جایگاه زنان در بخشی از حقوق بین الملل عمومی،یعنی شاخه حقوق بین الملل محیط زیست، و خواستار نشان دادن دگرگونی های بین المللی درباره مشارکت زنان، به عنوان یکی از بازیگران مهم و حیاتی در حقوق بین الملل محیط زیست است. نتایج این پژوهش مشخص می کند که در واقع زنان، فرهنگ سازان توسعه پایدار به شمار می آیند. حضور کارآمد و فعال زنان و نیز توانمندسازی آنها در چارچوب بهبود سطح زندگی، مشارکت در تصمیم گیری های کلان توسعه و دستیابی آنها به جایگاه برابر در پرتو رشد اقتصادی و اجتماعی و نیز آموزش مسائل زیست محیطی باعث می شود که فرآیند آموزش و در نتیجه حفاظت از محیط زیست تا درونی ترین لایه های اجتماع نفوذ کرده و بدون متحمل شدن هزینه های مازاد به طور غیرمستقیم بسیاری از افراد جامعه آموزش دیده و با توجه مسئولیت چند سویه زنان و نیز نقش آنها در تربیت نسلهای آینده، فرهنگ زیست محیطی نهادینه شود.
نقش آمیخته های بازاریابی سبز و تصویر ذهنی در قصد بازگشت مجدد دانش آموزان به المپیادهای ورزشی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش آمیخته های بازاریابی سبز و تصویر ذهنی در قصد بازگشت مجدد دانش آموزان به المپیادهای ورزشی بود. روش پژوهش همبستگی با رویکرد مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل مدیران، دبیران تربیت بدنی و دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر تهران بودند که تعداد 331 از آنان به روش نمونه گیری خوشه ای_تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از 3 پرسشنامه آمیخته بازاریابی سبز رعنایی کردشولی و اله یاری بوزنجانی (1390)، تصویر ذهنی بو و همکاران (2009) و قصد بازگشت مجدد محمدی بارزیلی (1395) استفاده شد. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه ها توسط متخصصان تأیید و پایایی آن ها با استفاده از آلفای کرونباخ به ترتیب 806/0، 856/0 و 800/0 به دست آمد. در تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. بر اساس نتایج مشخص شد که آمیخته بازاریابی سبز و تصویر ذهنی بر قصد بازگشت مجدد دانش آموزان به المپیادهای ورزشی و آمیخته بازاریابی سبز بر تصویر ذهنی دانش آموزان اثر مثبت معناداری داشتند. نتایج این پژوهش بر لزوم ارتقای کیفیت المپیاد با حرکت به سمت خدمات سبز ورزشی، تبلیغات سبز، رشته های ورزشی دوست دار محیط زیست، ایجاد نگرش های زیست محیطی، تصویر ذهنی و فضای محیطی مناسب در جهت مشارکت حداکثری دانش آموزان در المپیادهای ورزشی تأکید دارد.
حاکمیت علم و شایسته سالاری در افق ایران 1414 ( مورد مطالعه مردم سالاری و مشارکت مردم)
مطابق با قرآن و روایات علم جایگاه رفیعی دارد به گونه ای که علم به عنوان «سلطان» معرفی شده که می تواند حکمرانی کند در این میان حاکمیت علم به قدری مهم است که امروزه تمامی کشورهای دنیا به این مهم ارج گذاشته و در برنامه ها، مدیریت ها و آینده پژوهی از حاکمیت علم بهره برده اند که می توان از طریق شایسته سالای به این مهم دست یافت. سئوال مقاله این است که حاکمیت علم و شایسته سالاری چگونه می تواند در افق 1414 به منصه ظهور برسد و این دو متغیر چگونه می توانند بهم مرتبط باشند؟ چنین به نظر می رسد که در افق 1414 می بایست به حاکمیت علم و شایسته سالاری اعتقاد در نظر و عمل داشت، به این صورت که با تحقق مردم سالاری واقعی و مشارکت حداکثری می توان از ظرفیت های بالایی که شایسته سالاری و حاکمیت علم دارند به آینده و رسیدن به اهداف و برنامه ها مدیریت و برنامه ریزی کرد. یافته ها حاکی از آن است که بدون اتکا به دانش روز و نظریه های علمی، حرکت در مسیر پیشرفت و توسعه، عملاً ناممکن یا حداقل ناقص و ناکارآمد خواهد بود و برای تحقق چشم انداز 1414، لازم است علم و دانش به مثابه یک فرهنگ در سطوح مختلف جامعه نهادینه شده شود و زیرساخت ها هموار شود. مقاله از دو نظریه «عوامل شکل دهنده آینده» و «حاکمیت علم و شایسته سالاری» بهره برده است که بخش نظری، غالب بر بحث روشی است. گردآوری داده ها از طریق منابع کتابخانه ای و اینترنتی است.
مروری بر مفاهیم و مدل های ارتباطی جلب مشارکت در فعالیت های مذهبی محلی
منبع:
جامعه شناسی ارتباطات سال ۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۲
86-73
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی مفاهیم و مدل های جلب مشارکت در فعالیت های مذهبی محلی است. این پژوهش از نوع تحقیقات کاربردی بود که با مطالعه کتابخانه ای و مرور اسنادی منابع موجود انجام شد. برای انجام این تحقیق ابتدا منابع مرتبط با مشارکت، مشارکت مذهبی و اثرات اجتماعی مشارکت در فعالیت های مذهبی بررسی و دیدگاه های نظری مرتبط با مشارکت مذهبی تبیین شد. نتایج نشان داد که نظریه کنش موجه «آیزن و فیش باین»(1980)، گونه شناسی انواع مشارکت «هلی» (2001) و الگوی جلب مشارکت فعالیت های قرآنی سیدی(1402) از جمله دیدگاه هایی هستند که در این زمینه کاربرد دارند. با بهره گیری از این پژوهش ها می توان در جهت جلب حداکثری مشارکت فعالان مذهبی و نمازگزاران مساجد، اقدامات موثرتری انجام داد و در جهت افزایش مشارکت، انسجام و سرمایه اجتماعی در جامعه گام برداشت.
بررسی نقش مشارکت مردمی در برنامه ریزی منطقه ای (استان آذربایجان شرقی)
منبع:
حکمرانی متعالی سال ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۵
97 - 122
حوزه های تخصصی:
مشارکت، فرآیند درگیر شدن کلیه گروه های مردم در همه مراحل و ابعاد توسعه و در این میان ظهور توانائی ها، قابلیت ها و در نتیجه رشد تعالی مادی و معنوی آنهاست. مشارکت مردمی به مفهوم نقش داشتن عموم مردم در تصمیم سازی، به ویژه در آن حوزه هایی که احتمالا به طور مستقیم بر آنان اثر خواهد گذاشت می باشد. امروزه با توجه به نقش انکارناپذیر مردم در حل مسائل اجتماعی، موضوع مشارکت مردمی به ضرورتی آشکار در برنامه ریزی منطقه ای تبدیل شده است. امکانات محدود دولت ها در رساندن خدمات به مردم یکی از دلایل نیاز به مشارکت مردم در برنامه های توسعه است. هدف از مطالعه حاضر بررسی یافته ها و تجربه های موجود در مشارکت مردمی و برنامه های توسعه در حوزه برنامه ریزی منطقه ای است. روش تحقیق مقاله حاضر، توصیفی- تحلیلی با استفاده از روش کتابخانه ای است. براین اساس دیدگاه ها و نظرات موجود در متون در ارتباط با مشارکت مردمی و اثربخش بودن آن در برنامه ریزی منطقه ای بررسی می شود. نتایج به دست آمده از تحقیق بیانگر آن است که نوع و درجه مشارکت مردمی در برنامه ریزی ها به درجه اطمینان از چگونگی اجرای برنامه ها و دخالت مردم، توانایی و روشن اندیشی مدیران حکومتی و برنامه ریزان، ایجاد انگیزه مشارکت در مردم، استفاده از راهبردهای مشارکتی و ... بستگی دارد.
فرهنگ یاوری و تعاون سنتی زنان در گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش های بومی ایران سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۹
281 - 315
حوزه های تخصصی:
تعاون و همکاری متقابل انسان ها از بدو حیات بشر در همه دوران های زندگی در تمام جوامع وجود داشته است . فرهنگ تعاون در میان زنان گیلان ، ریشه دارترین فرهنگ اصیل بومی می باشد، یاوری نه تنها در تولید و کار، بلکه جنبه های مختلف زندگی روستاییان را در برمی گیرد و روی تمام مناسبات اثر می گذارد و همگرایی و مشارکت زنان درعرصه اجتماعی را فراهم می سازد و نقش زنان را پررنگ تر جلوه می دهد. هدف از ارائه ی این مقاله ، توجه به یکی از مناسبات دیرپا و سنتی در گیلان است که زمینه ی پیدایش نوعی از فرهنگ و ادبیات را فراهم آورده و روی تمام مبانی زندگی در آمیختگی پیدا کرده و اثر گذاشته است. این مطالعه یک پژوهش توصیفی و تحلیلی است که در آن تلاش شده است تا با رویکرد مردم شناختی ضمن توجه به تجربه زیسته مردم گیلان ابعادی از فرهنگ همیاری و تعاون سنتی در میان زنان گیلان مورد بررسی قرار گیرد. یافته-های پژوهش حاکی از آن است که اشکال یاوری در میان زنان گیلان بسیار متنوع و گوناگون است و نه تنها در شالی کاری که عمده ترین محصول کشاورزی است ، بلکه در باغداری (کشت چای و توتون و حبوبات ) دامداری و صنایع دستی ، نوغان داری ،باغداری، آیین ها و نمایش های گروهی جریان داشته است.
بررسی جایگاه و نقش مشارکت کودکان در طراحی و برنامه ریزی شهرها با تاکید بر روان شناسی محیط کودکانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴۴
۲۷۸-۲۵۳
حوزه های تخصصی:
ایجاد یک فضای شهری برای رفاه کودکان مستلزم توجه به تنوع موضوعات برنامه ریزی و طراحی شهر است. یک فضای هدایت شده نشان می دهد که چگونه با بازطراحی شاخصها و بکارگیری صحیح آنها می توان فضاهای شهری دوستدار کودک ایجاد نمود. فضاهای هدایت شده می توانند در مسیری طراحی شوند که موانع دسترسی مستقل کودکان را کاهش دهند و این در راستای برنامه ریزی برای ایجاد شهردوستدارکودک است. در این میان توجه به مشارکت کودکان در فرایند طراحی و برنامه ریزی شهرها از مهمترین موضوعات در زمینه شهرهای دوستدار کودک است که موضوع مقاله حاضر را تشکیل داده است. در ضمن بررسی ابعاد روان شناختی محیط کودکانه در قالب نگاهی به روانشناسی محیطی نیز مورد نظر بوده است. روش تحقیق مقاله «توصیفی- تحلیلی» و روش «فراتحلیل» است که از پیمایش محیطی و مشارکتی کودکان برای ارائه الگوی مشارکت و بسترسازی برای آن استفاده کرده است. بدین منظور با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی، ارائه تعاریفی در باب مشخصات شهرهای دوستدار کودک و مشارکت کودکان در امور شهری، با توجه به روند مشارکت کودکان در پروژه های شهری، راهکارهایی جهت ارتقاء مشارکت کودکان و نوجوانان در شکل گیری فضاهای شهری ارائه شده است.
مشارکت شهروندان در حفظ محیط زیست شهری با ارائه راهکارهایی در برنامه ریزی شهری؛ نمونه موردی: لواسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴۴
۳۲۰-۲۸۹
حوزه های تخصصی:
امروزه محیط زیست شهرها به دلیل مشکلات عمده زیستی و افزایش میزان آلاینده ها دچار مشکلات عمده زیست محیطی بوده که باعث چالشهای عمده در سطح شهرها شده اند؛ چنانچه «مشارکت و محیط زیست» در سه دهه اخیر بیش از پیش درکنار هم و در قالب رهیافتی جدید در خصوص رویکردهای حفاظت از محیط زیست مورد توجه قرار گرفته است. از این رو یکی از شاخص های درجه توسعه یافتگی یک کشور، میزان مشارکت و نقشی است که شهروندان در آن کشور برخوردارند. از طرفی طرحها و برنامه هایی که از سوی دستگاهای متولی مانند سازمان محیط زیست و شهرداری جهت حفظ این زیستگاه ها و کاهش تخریب محیط زیست شهری ارائه و اجرا شده اند، غالباً موفقیت چندانی نداشته اند که به نظر می رسد حلقه گمشده این طرحها، مردم و اهمیت مشارکت آنان است که غالباً نادیده گرفته شده و غیبت مردم، نتیجه ای جز شکست این طرحهای زیست محیطی در پی نداشته است. لذا بررسی و ارائه راهکارهایی جهت افزایش نقش و مشارکت شهروندان در حفظ عرصه های طبیعی و محیط زیست شهری به روشهایی مانند آموزش، تغیر رویکرد مدیریت شهری از ضروریات هرگونه برنامه ریزی برای هر شهر ازجمله برای شهر لواسان می باشد. در این مقاله با روش پیمایشی و مطالعه میدانی میزان تحقق پذیری مشارکتهای زیست محیطی شهروندی مورد بررسی قرار گرفته است. در پایان نیز راهکارهای راهبردی و اجرایی در زمینه ارتقاء میزان مشارکت زیست محیطی شهروندان مورد اشاره قرار گرفته است.
بررسی نقش ساختار مدیریت شهری در توسعه فرهنگ سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶
۲۲۸-۲۱۷
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی سهم معنادار شاخص های ساختار مدیریت شهری در تبیین تغییرات توسعه فرهنگ سیاسی آن ها است. تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی، به لحاظ ماهیت توصیفی، به لحاظ روش اجرا پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل شهروندان 29-18 شهر تهران در سال 1395 بود. حجم نمونه 200 نفر تعیین گردید. شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای بود. جهت سنجش متغیرهای تحقیق از پرسشنامه ای شامل 20 گویه استفاده شد. برای بررسی روایی پرسشنامه ها با توجه به ماهیت موضوع، در فرایند تنظیم پرسشنامه ها از روایی محتوایی که شامل روایی قضاوتی (اظهارنظر صاحب نظران) و صوری است استفاده شد. برای بررسی پایایی پرسشنامه ها از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. از آنجا که میزان بدست آمده برای متغیر فرهنگ سیاسی (819/0)، میزان مشارکت شهروندان (791/0)، رعایت حقوق شهروندی (714/0)، ارائه خدمات شهری (753/0)، بالاتر از 7/0 بود بیانگر هماهنگی درونی گویه ها و تأیید پایایی پرسشنامه بود. آزمون فرضیات تحقیق با استفاده از آزمون استنباطی تی تک نمونه ای و رگرسیون دو متغیره با کاربرد نرم افزار SPSS22 انجام گرفت. بر اساس نتایج مقدار آماره tتک نمونه ای برای همه متغیرها، از مقدار بحرانی 96/1 بزرگتر بود در نتیجه اختلاف میانگین همه متغیرها از عدد 3 معنادار بود، لذا میانگین کلیه مؤلفه های متغیر ساختار مدیریت شهری (میزان مشارکت شهروندان، رعایت حقوق شهروندی، ارائه خدمات شهری) و متغیر فرهنگ سیاسی، در بین شهروندان 29-18 ساله شهر تهران بالاتر از میانگین مفروض (3) بود. بنابراین می توان گفت ساختار مدیریت شهری و فرهنگ سیاسی در جامعه مورد مطالعه از وضعیت مناسبی برخوردار بود. همچنین بر اساس نتایج به ازاء یک واحد افزایش در مشارکت شهروندان، رعایت حقوق شهروندی و ارائه خدمات شهری به ترتیب 47 درصد، 56 درصد و 33 درصد به بهبود احساسات، و ادراکاتی که مردم به سیستم سیاسی دارند، افزوده شد.
مشارکت پذیری شهروندان تهرانی در حوزه وظایف شهرداری (مطالعه موردی: شهروندان منطقه 4 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۳۹۲ شماره ۳۱
۱۷۴-۱۵۷
حوزه های تخصصی:
امروزه بیشتر صاحبنظران حوزه مدیریت شهری، تجربه مدیریت متمرکز شهر را شکست خورده دانسته و آن را بدون مشارکت شهروندان ناموفق ارزیابی می کنند. از این رو جلب مشارکت شهروندان یکی از دغدغه های اصلی مدیریت های نوین شهری محسوب می شود. شهرداری تهران یکی از نهادهای مهم مدیریت این کلان شهر با اتخاذ رویکردی اجتماعی، گام های اساسی در راستای جلب مشارکت شهروندان برداشته است. نظر به اهمیت مشارکت شهروندان در اداره امور شهری و با توجه به راهبردهای شهرداری تهران در این راستا، مقاله حاضر وضعیت مشارکت پذیری شهروندان محلات تهران را با مطالعه موردی شهرداری منطقه چهار بررسی نموده است. چارچوب نظری انتخاب شده به منظور شناخت عوامل تأثیرگذار، چارچوبی ترکیبی مبتنی بر عوامل فردی و اجتماعی است. به منظور بررسی تجربی فرضیات تحقیق از روش پیمایش استفاده شده که در تحلیل داده ها از تکنیک های آماری میانگین، ضریب همبستگی پیرسون، آزمون T و F و تحلیل رگرسیون چندمتغیره استفاده شده است. نتایج تحقیق بیانگر متوسط بودن سطح مشارکت پذیری شهروندان بوده که تغییرات آن با استفاده از عواملی نظیر جنسیت، وضعیت شغلی، آگاهی و اطلاعات درباره امور شهری، انتظار پاداش از مشارکت، عضویت انجمنی، سابقه سکونت در محله و علاقه و تمایل به آن تبیین می شود. شهرداری با انجام اقدامات گوناگون با تکیه بر نتایج این مطالعه می تواند تمایلات مشارکتی شهروندان را ارتقاء داده و از ظرفیت های آن برای مدیریت بهینه شهر بهره گیرد .
بررسی عوامل موثر بر تغییر سازمانی ادراک شده در شهرداری منطقه 17(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳۶
۸۲-۶۷
حوزه های تخصصی:
مشارکت الکترونیکی در برنامه ریزی ومدیریت محله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳۶
۲۲۲-۲۰۳
حوزه های تخصصی:
به منظور توسعه محله محور مشارکتی در گستره های وسیع کنونی که ارتباطات رودررو برای تمامی افراد جامعه مقدور نیست، بهره مندی از پتانسیل ارتباطات الکترونیکی با هدف مشارکت در برنامه ریزی و مدیریت شهر، امکان سطح بالاتری از مشارکت، به علت افزایش میزان اطلاعات و تعداد مشارکت کنندگان در فرآیندها را به وجود می آورد. هدف از این پژوهش، طرح مفهوم مشارکت الکترونیکی و ارزیابی کاربرد آن در مدیریت و برنامه ریزی محلات تهران و ارائه الگویی به منظور بهره مندی از مزایای فناوری های نوین ارتباطی در جهت تسهیل مشارکت عمومی است. در این پژوهش، شیوه های گوناگون کاربرد این ابزار توسط شهروندان در محله هایی از شهر تهران بررسی شده و راهکارهایی برای ارتقای سطح مشارکت الکترونیکی ارائه گردیده است. علاوه بر این ها، یک پایگاه مشارکت تعاملی درسطح محله انقلاب واقع در منطقه 11 تهران طراحی شده است. تحقیق حاضر به لحاظ رویکرد، تحقیقی کیفی و از منظر هدف، تحقیقی کاربردی است و از مطالعات اسنادی، مشاهده، بررسی تجارب، مصاحبه و همچنین یادداشت های میدانی در 10 محله منتخب در شهر تهران به منظور بررسی امکانات موجود و فهم سطح تعامل الکترونیکی آنها با هدف ارتقای وضعیت کنونی بهره برده است. مطابق با یافته های پژوهش، سطح تعامل و امکانات مشارکت الکترونیکی محلات مورد بررسی، پایین است و کلیه وبلاگها و وبسایت های مورد بررسی صرفاً در حد اطلاع رسانی فعالیت می کنند. در طراحی پایگاه نمونه محله انقلاب بر دسترسی شهروندان به یک پایگاه مشارکتی همراه با امکانات بحث، نظردهی و سایر تسهیلات مشارکتی مورد تأکید قرار گرفته است. در کنار شناسایی محدودیت های ارتباط واقعی شهروندان و مسئولان و اجرای پیشنهادات ارائه شده در خصوص امکانات سطوح بالای مشارکت الکترونیکی می توان انتظار داشت استقبال ساکنان محلات از پایگاه های مشارکتی نیز افزایش یابد.
تعیین عوامل انگیزشی ساکنین بافت فرسوده شهر شیراز برای مشارکت دربهسازی و نوسازی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳۶
۲۳۲-۲۲۳
حوزه های تخصصی:
امروزه مشارکت مردم در نوسازی بافت فرسوده شهرها به عنوان مهم ترین عامل موفقیت درمدیریت شهری محسوب می شود. بدیهی است که مشارکت مردم در نوسازی بافت فرسوده، نیازمند وجود انگیزه های لازم ساکنین است و وجود انگیزه های لازم مستلزم متقاعد شدن آنها در این کار می باشد. متقاعد شدن نیز نیازمند گفتگو و انعطاف پذیری ساکنین می باشد و طبیعتاً گفتگو و انعطاف پذیری مستلزم شناخت عوامل انگیزشی مردم در مشارکت می باشد. مقاله حاضر حاصل پژوهشی است که در خصوص تعیین عوامل انگیزشی مشارکت مردم در بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده شهرشیراز انجام شده است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و گردآوری داده ها به شیوه پیمایش صورت گرفته است. ابزار سنجش این پژوهش پرسشنامه ای بود که روایی آن توسط صاحب نظران مدیریت شهری مورد تأیید قرار گرفت. نمونه آماری تحقیق شامل 400 نفر از ساکنین محله های مختلف منطقه تاریخی و فرهنگی شهر شیراز است. پرسش اصلی این پژوهش عبارت بود از این که مهمترین عامل انگیزشی مردم برای مشارکت در بهسازی و نوسازی بافت چیست؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که از بین عوامل انگیزشی، عامل محله به خصوص علاقه به بهتر شدن محله و بالا رفتن امنیت آن از سایر انگیزه ها تاثیر بیشتری بر مشارکت داشته است. با بررسی عوامل فردی مشخص شد که سن و نوع جنسیت فرد بر بالا رفتن مشارکت تاثیر دارد.
بررسی نقش عوامل مؤثر در میزان مشارکت زنان در توسعه روستایی (مطالعه موردی: بخش لوندویل آستارا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴۱
۸۴-۶۷
حوزه های تخصصی:
امروزه در سطح برنامه ریزی های اقتصادی- اجتماعی و توسعه روستایی، میزان مشارکت زنان از اهمیت بالایی برخوردار بوده، به طوری که از آن به عنوان هدف و وسیله توسعه نام می برند. در حال حاضر نقش حیاتی زنان در بسیاری از امور مربوط به توسعه مانند تأمین امنیت غذایی، پایداری محیط زیست، ریشه کنی فقر، کنترل جمعیت و توسعه اجتماعی برای جامعه جهانی روشن گردیده است، در حالی که خود زنان آن را باور داشته و به حساب آورده اند. در این راستا پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، و با توزیع پرسشنامه در بین افراد روستاهای بخش لوندویل آستارا، به بررسی مؤلفه های اثرگذار بر میزان مشارکت زنان در توسعه روستایی پرداخته است. جهت تعیین نمونه آماری از فرمول کوکرن 374 نفر با توجه به حجم جامعه به عنوان نمونه انتخاب شدند و با روش نمونه گیری خوشه ای برگزیده شدند. نتایج نشان داد فعالیت زنان در بخش اجتماعی نسبت به فعالیت زنان در بخشهای کشاورزی، صنایع روستایی و خدمات از تاثیر بیشتری در توسعه یافتگی روستایی بخش لوندویل آستارا برخوردار است.
طراحی الگوی مشارکت در نظام آموزشگاهی در راستای عملیاتی کردن زیرنظام راهبری و مدیریت سند تحول بنیادین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۵۶
51 - 76
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با توجه به اهمیت و نقش سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، با هدف کلی طراحی الگوی مشارکت در نظام آموزشگاهی در راستای عملیاتی کردن زیرنظام راهبری و مدیریت سند تحول بنیادین، اجرا شده است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر داده ها، آمیخته اکتشافی است. از نظر ماهیت و نوع مطالعه، پژوهش حاضر بر مبنای نظریه داده بنیاد و به روش پیمایشی مقطعی انجام شده است. در بخش کیفی پژوهش، هشت متخصص حوزه تعلیم وتربیت در سطح ستاد دارای سابقه کار پژوهشی مرتبط با موضوع و 22 صاحب نظر و خبره عضو ستاد اجرایی سند تحول بنیادین از ادارات کل آموزش وپرورش سراسر کشورکه مجری برنامه های سند تحول بودند، انتخاب شدند و از طریق مصاحبه و فن دلفی، الگوی مشارکت نظام آموزشگاهی طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی، با 61 شاخص در قالب 17 مؤلفه و 6 بعد شناسایی شد. 61 شاخص مورد تأیید این پژوهش در قالب 6 بعد شامل قلمرو مشارکت، مبنای مشارکت، سطح مشارکت، فرم مشارکت، حدود مشارکت و درجه مشارکت، طبقه بندی شدند. از این رو الگوی حاضر را می توان به منزله راهنمای عمل مدیران مدارس متوسطه به منظور بهره گیری از خرد جمعی و جلب ظرفیتهای مشارکت جویانه درون و برون سازمانی، برای اجرای زیرنظام راهبری و مدیریت سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در محیط آموزشی، مدنظر قرار داد.