مطالب مرتبط با کلیدواژه

ادبیات صوفیانه


۱.

بررسی مقایسه ای گونه های مختلف پرداخت یک حکایت در متون منثور صوفیانه فارسی تا ابتدای قرن هفتم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات عرفانی ادبیات تطبیقی فارسی ادبیات صوفیانه نثر عرفانی فارسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۴۴ تعداد دانلود : ۹۴۸
بررسی پرداختهای گوناگون حکایت در متون صوفیانه، موضوعی است که از جهات گوناگون به شناخت شیوه های داستان پردازی و حکایت نویسی صوفیه کمک می کند؛ زیرا هنگامی که چند نویسنده یک ماجرای خاص را حکایت کنند، چگونگی استفاده هریک از آنها از عناصر داستانی و آگاهی و تسلط آنان بر اهمیت وجودی این عناصر، آشکارتر خواهد بود و در نهایت، زوایای تاریک و بررسی نشده حکایت نویسی صوفیه را بهتر نشان خواهد داد. در این مقاله، چگونگی پرداخت «ماجرای نجات یافتن ابوحمزه خراسانی از چاه» در پنج اثر منثور صوفیانه فارسی تا ابتدای قرن هفتم مورد بررسی مقایسه ای قرار گرفته و در نهایت بهترین پرداخت آن با ذکر دلایل متعدد معرفی شده است.
۲.

تأثیرپذیری متون نقّالیِ شاهنامه از عناصر صوفیانه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نقالی ادبیات صوفیانه دراویش عجم خاکساریه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۶ تعداد دانلود : ۱۷۴
سنّت نقّالی به معنای خاص آن احتمالاً چند صد سال پیش از حکومت صفویه در ایران وجود داشته است، ولی دوره رواج واقعیِ نقّالی به عهد صفوی بازمی گردد. نقّالی به انواع گوناگونی چون پرده خوانی، حمزه خوانی، شمایل خوانی، صورت خوانی، قوّالی و روضه خوانی تقسیم می شده است، اما  مهم ترین و جذاب ترین نوعِ نقّالی را شاید بتوان نقّالی شاهنامه و داستان های حماسی دانست. اگرچه ریشه قصه های اینگونه نقّالی (نقالی شاهنامه و قصه های پهلوانی) برآمده از سنّت ها و روایت های پهلوانیِ کهن پارسی است، ویژگی اصلی و بارزِ آن ها تأثیر پذیری از باورها، اعتقادات و ارزش هایِ نقّالان و مخاطبانِ اینگونه از نَقل هاست. از جمله این باورها و اعتقادات، آموزه های صوفیانه و درویشی است که به علت رواج صوفی گری در عصر صفوی و قاجار (دوره رواییِ نقّالی)، و مهم تر از آن، نَقلِ اینگونه داستان ها توسط دراویشِ فرقه عجم و خاکساریه در روایات/ متونِ نقّالی شاهنامه وارد شده اند. با بررسی روایاتِ مکتوبِ نقّالی می توان به روشنی اثرپذیری آن ها را از سنّت ها و عناصر صوفیانه مشاهده کرد؛ سنّت ها و عناصری مانند پوشیدن جامه درویشی، توبه، زهد، ریاضت و چلّه نشینی، مرگ اختیاری، و انواعِ کرامات توسط برخی پهلوانان و شاهانِ حماسی.
۳.

نقشِ خرده فرهنگ های منحرف قلندریّه درعزلت آنان براساسِ رباعیّاتِ قلندرانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات صوفیانه خرده فرهنگ های منحرف رباعیات قلندریه عزلت قلندرانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۱۱۸
قلندریّه یک گروه خاص با خرده فرهنگ های خاص است و عزلت با وجود حضور در متن جامعه جزو مهم ترین آن هاست. چگونگی تحقّق خرده فرهنگ مزبور وظیفه ی جستار حاضر است که در حوزه ی مطالعات بینارشته ای ادبیّات صوفیانه و جامعه شناسی فرهنگی است و برپایه ی مطالعات کتابخانه ای و روش توصیفی- تحلیلی و با کمک رهیافت تحلیل محتوا انجام شده. به دلیل اهتمام ویژه ی متصوّفه به قالب رباعی، پیکره ی متنی پژوهش حاضر را رباعیّات فارسی شکل داده است. بازه ی زمانی از آغاز تا قرن هشتم (ه.ق.) و بستر موضوعی محدود به حوزه ی جامعه شناسی فرهنگی، منهای مؤلّفه های اعتقادی است. یافته ها نشان می دهد که عزلت خاص قلندریّه که عزلتی در میان مردم است، به وسیله ی خرده فرهنگ های منحرف آن ها نسبت به فرهنگ حاکم بر جامعه ی اصلی و فرهنگ جماعت صوفیان غیرقلندر محقّق می شود. خرده فرهنگ هایی که در انحراف زندگی قلندران از عرف و عادات اجتماعی مردم نقش دارند، عبارت اند از: زبان دیگرگونه و غیرقابل درک برای عوام و آمیختگی آن با شطح و طامات، کم حرفی و خاموشی افراطی، بدنامی و ملامتجویی قلندران در عین تلاش برای بی آزاری نسبت به خلق و شادسازی دیگران و حتّی ترجیح ستم کشی بر ستمگری، تجرّد و پشت کردن به فرهنگ ازدواج و تشکیل خانواده، سفرهای پی درپی و آوارگی دائمی و پرسه زدن های بی هدف در اسواق و اماکن مختلف، زندگی دیوانه وار و به خصوص نعره زدن های بی دلیل قلندرانه، رفتارهای مرموز همراه با حیله گری و زیرکی، تکدّی گری باوجود ادّعای استغنای از خلق و مصرف بی پروای بنگ و تریاک و شراب.