مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
تسنن
حوزههای تخصصی:
در دوره شاه اسماعیل علمایی چون محقق کرکی به ایران آمده بودند، ولی این موضوع در دوره شاه طهماسب اول جدی تر مطرح شد و به صورت یکی از سیاست های اساسی دولت در آمد.
در سایه همین سیاست صفویان بود که گروهی از علمای دینی جبل عامل به ایران آمدند و طبعاً بر اوضاع و احوال فرهنگی، دینی و سیاسی جامعه عصر صفوی تاثیر گذاشتند.
علمای جبل عاملی با انتقال افکار و دانش خود در زمینه های گوناگون، نسلی از فقیهان ایرانی را تربیت کردند که بعدها امور سیاسی دولت صفوی را به دست گرفتند. تلاش آنان برای مشروعیت بخشیدن به دولت صفوی بسیار مؤثر واقع شد. این علما از سویی توانستند فقه شیعه را در ابعاد سیاسی و حکومتی آن غنا بخشند و از سوی دیگر به حکومت صفویه به مثابه حکومتی شیعه یاری رسانند تا در نظر مردم به منزله حکومتی مشروع پذیرفته شود.
اسلام آوردن غازان خان، تأثیر و پیامدهای آن بر سایر ادیان و مذاهب موجود در ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
غازان خان پسر بزرگ ارغون در سحرگاه جمعه 29 ربیع الاخر سال 670 ه..ق در
در مازندران به دنیا آمد. غازان پس از مرگ ارغون و « سلطان دوین » قصبه ی آبسکون در
قتل گیخاتو و بایدو، در سال 694 ه..ق به کمک امیر نوروز- سردار مسلمان شده خود –
بر تخت سلطنت جلوس کرد.
جلوس غازان بر تخت سلطنت همراه بود با تأسی او از مذهب حنفی و قدرت
گرفتن این مذهب و باطل شمردن تمام ادیان الهی موجود در کشور و خراب کردن
قربانگاهها، محرابها و تعطیل مراسم عشاء رب?انی و دعا و ثنای سایر مذاهب.
هدف نویسنده مقاله در این مختصر اطلاعات داده شده برر?سی تأثیر و پیامد اسلام
آوردن غازان و دلایل تساهل و یا سخت گیری او در موارد خاّص بر سایر ادیان الهی و
مذاهب و فرق موجود در ایران است که سعی شده حتی الامکان از منابع اصلی برداشت
گردد
رسمی شدن تشیع در خراسان عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاه اسماعیل پس از فتح خراسان، تشیع را در آنجا نیز مانند دیگر بخشهای قلمرو خود مذهب رسمی اعلام و تلاش کرد مردم خراسان را شیعه کند، ولی تسنن ریشهدار مردم خراسان و حملات مکرر اوزبکها، مشکلات زیادی برای او و جانشینانش ایجاد کردند.
اوزبکها نقش تأثیرگذاری در مختل کردن روند توسعه تشیع داشتند. آنها با کشتار شیعیان، مخصوصاً مبلغان و فقهای شیعه، مانع گرایش اهل سنت به تشیع میشدند. این عامل در شرق خراسان به خصوص در شهر هرات از یک سو باعث میشد اهل سنت با حمایت اوزبکها در مقابل تشیع مقاومت کنند و از سوی دیگر کسانی که به تشیع تمایل داشتند متوجه این واقعیت شدند که پذیرش تشیع ولو با حمایت دولت صفویه بسیار خطرناک میباشد، لذا از پذیرش تشیع خودداری میکردند. اما پس از رفع خطر اوزبک توسط شاه عباس اول، روند تشیع پذیری در خراسان با سهولت بیشتری انجام شد، هرچند باز هم بخشی از مردم آن ایالت به ویژه ساکنان مناطقی که در مجاورت قلمرو اوزبکها بودند، تشیع را نپذیرفتند. این پژوهش بر آن است با استفاده از روش تاریخی و کتابخانهای، روند و چگونگی گسترش تشیع در خراسان عصر صفوی، اقدامات دولت صفویه در این راستا و موانعی را که با آن مواجه بودند بررسی و تجزیه و تحلیل کند.
مقام و منزلت علی(ع) در احادیث فریقین (با تکیه بر تاریخ و قرآن)
حوزههای تخصصی:
حضرت علی(ع) پسر عم پیامبر(ص)، تنها مولود کعبه و نخستین کسی است که در پرتو همجواری با نبی اکرم اسلام رشد و اعتلای روحی و فکری یافت و از انفاس قدسی و تعالیم نبوی برخوردار گشت. وی نخستین ایمان آورنده پس از حضرت خدیجه(س) بود که در طول بعثت و پس از آن و در تمامی وقایع و حوادث پرفراز و نشیب تاریخ صدر اسلام، یار و یاور همیشگی نبی اکرم(ص) بوده، کسب مقام دامادی پیامبر(ص) نیز بر دیگر مراتب و فضایلش افزود. ایشان پس از رسول خدا، شخصیتی است که اگرچه دوستانش از سر ترس و دشمنانش از سر کینه و دشمنی، فضایلش را کتمان کردند؛ اما با این وجود، مناقب و فضایلش زمین و زمان را پر کرده است. بنابراین به دور از غبار تعصب و به طریق اهل انصاف باید گفت، عظمت علمی و توانمندیهای روحی علی(ع)، او را به الگویی جاویدان برای تمامی عصرها و نسلها تبدیل کرده است و برجستگی شخصیت و امتیازات آن حضرت وقتی چشم گیرتر مى شود که در سخنان و دیدگاههاى دیگران تجلى می یابد. از این رو است که آثار بسیاری در رثای ایشان نوشته شده و افراد مختلف از سلایق و مذاهب گوناگون، او را سرآمد علم و عرفان و سرچشمه همه فضایل دانسته و مقامش را ستوده اند.
این مقاله بر آن است تا مقام و منزلت علی(ع) را در احادیث فریقین به روش توصیفی تحلیلی و براساس روایات مورخان مسلمان به ویژه اهل سنت، همچنین از دیدگاه قرآن و تفاسیر منقول از مفسران شیعی و سنی مورد نقد و بررسی قرار دهد.
بررسی و تحلیل گفتمان فتوّت در تاریخ اسلام از سدة چهارم تا سدة هشتم هجری قمری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تاریخِ اسلام، فتوّت در عرصة سیاسی- اجتماعی و بنا بر مقتضیات زمان و مکان، مفهومی سیال و گفتمان هایی متعدد داشته است. این مسئله اختلاف نظر مورخان و پژوهشگران را در مورد اهداف و مقاصد فتیان در پی آورده است. از آنجا که فتوّت بیشتر متکی بر مردم و متن جامعه بود، به تدریج از یک مفهوم فردی به یک مفهوم و گفتمان اجتماعی تغییر یافت. فتوّت با گسترش در ساحت اجتماع و سرزمین های اسلامی، در سدة چهارم هجری قمری وارد مرحلة جدیدی شد که با انعطاف در برابر تحولات سیاسی- اجتماعی و گرایش به نحله های فکری و مذهبی همچون صوفیان، ملامتیان، اهل تشیع و تسنن، نمودهای تازه ای یافت. این گروه ها متناسب با اهداف و اعتقادات خود، از الگوهای اخلاقی فتوّت بهره گرفته و به لحاظ ذهنی و عینی بر آن اثر گذاشته اند؛ این مسئله در جنبة نظری و عملی فتوّت تأثیر گذار بود، تا جایی که در سدة ششم به نهادی سیاسی تغییر یافت. علی رغم تحول سیاسی حاصل از سقوط خلافت عباسی، فتوّت در عصر مغولان و ایلخانان همچنان تداوم و گسترش یافت و از نهاد و گفتمانی سیاسی به نهاد و گفتمانی اخلاقی- صنفی، ولی با صبغه ای صوفیانه، تبدیل و تغییر ماهیت داد؛ تا جایی که در این دوران گفتمان فتوّت صوفیانه و اصنافی کارایی فراوانی از خود نشان داد. هر گروه و طریقتی با گرایش های مذهبی و وجوه اشتراک و تمایز، فتوّت و گفتمان خاص خود را داشته که این امر تا حدی در منابع و فتوّت نامه ها، بازتاب یافته است. از آنجا که گفتمان های فتوّت تا سدة هشتم ملازمت و تقارن داشته اند، آن ها را نمی توان دقیقاً مشخص کرد. با توجه به اهمیّت موضوع، این مقاله در صدد است به طور کلی و مشخص و با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی گفتمان های فتوّت در تاریخ اسلام از سدة چهارم تا سدةهشتم هجری قمری بپردازد.
مناسبات فقه و سیاست در مکتب اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکتب فقهی اصفهان که ابتدا توسط عالمان مهاجر جبل عامل تأسیس و سپس با همراهی عالمان ایرانی و مقارن با تأسیس دولت صفوی به کار خود ادامه داد، یکی از موفق ترین و کارآمدترین مکاتب فقهی شیعه بوده است. در این مکتب، دو گرایش کلان اصولی و اخباری وجود دارد که هر کدام، ضمن داشتن برخی اشتراکات، تعامل ویژه ای با حوزه سیاست داشته اند. بی شک، تجربه ورود آشکار و حداکثری فقه در هسته قدرت سیاسی در این دوره، سرمایه ای مهم برای نظام های سیاسی دینی در آینده ایران اسلامی حتی دوره جمهوری اسلامی بوده است و همین مسئله است که بر اهمیت و ضرورت فقه سیاسی در عصر صفوی می افزاید. وضعیت ویژه شیعیان در این دوره (که برای نخستین بار در تاریخ اسلام از حاشیه به هسته قدرت سیاسی دعوت شده بودند)، تقابل ایران با امپراطوری عثمانی و نهایتاً دیپلماسی ویژه ایران با دنیای اروپا، سه موضوع سیاسی اساسی و مورد تأمل مکتب اصفهان بوده است که به ضمیمه تحولات درونی فقه شیعه، موضوع پژوهش حاضر است که در آن تلاش شده تا با رویکرد معرفت شناسی درجه دوم که مقتضی گزارش از بیرون و خارج قضایا می باشد، مناسبات فقه و سیاست (نه ضرورتاً فقه سیاسی) در عصر صفوی مورد بررسی قرار گیرد.
جایگاه تشیع در رویکرد مذهبی ترکمانان آق قویونلو
حوزههای تخصصی:
بیشتر منابع ترکمانان آق قویونلو را سنی مذهب قلمداد کرده اند؛ با این حال، شواهد و مدارکی از گرایش ها و علائقِ شیعی این حکومتگران وجود دارد که صرفاً سنی دانستن آن ها را با ابهام مواجه می سازد. به نظر می رسد تفسیر رویکرد مذهبی آق قویونلوها با استفاده از مفاهیم «تسننِ دوازده امامی» و «تصوفِ شیعی»، که بعد از حمله مغولان در ایران رواجی گسترده یافتند، امکان پذیر باشد. در طی این جریان، نوعی التقاط تسنن-تشیع در ایران ایجاد گردید که با گذر از مراحل مختلف، در نهایت، به رسمیت تشیع در ایران، در اوایل قرن دهم هجری، انجامید. آق قویونلوها حلقه نهایی در این زنجیره بوده اند و برخی از سکه های ضرب شده توسط آن ها که دارای شعائرِ اهل سنت و تشیع بگونه ای مشترک است، بهترین مصداق این امر است. پژوهش حاضر درصدد است با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و کاربرد مطالعات کتابخانه ای، ماهیت مذهبی ترکمانان آق قویونلو را بررسی نموده و آن را با استفاده از مفاهیم «تسننِ دوازده امامی» و «تصوفِ شیعی» تبیین نماید.
تبارشناسی فکری مذهبی نظّام نیشابوری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
حق گویی و بیان واقعیات از جمله شاخصه های ارزشمند در تحقیقات علمی است، ولی متأسفانه گاهی به علل گوناگون، مطالبی قابل تأمل و بررسی مطرح می گردد؛ مانند آنچه ذهبی دربارة نظّام نیشابوری، مفسر شهیر، گفته که «هیچ دلیلی بر اثبات تشیع او در تفسیرش وجود ندارد». این پژوهش به بررسی این نظریه پرداخته و میزان حق و باطل بودن آن را در معرض نظر جویندگان حقیقت قرار داده است. در این میان، به یکی از مهم ترین شاخصه های شناخت نامة مفسران، که همانا تبارشناسی فکری و مذهبی آنان است نیز پی ببریم. در این مسیر، تنها به آنچه نظّام فقط در تفسیرگران سنگ خود غرائب القران و رغائب الفرقان دربارة دیدگاه معرفتی و مذهبی خویش بیان نموده اکتفا شده است. نظّام در تفسیرش هرجا مجالی برای ابراز باورهای مذهبی خود دیده، شواهد و دلایل فراوانی بر وابستگی خود به تشیع بیان نموده است.
رویکرد یعقوب لیث صفاری نسبت به تشیع
منبع:
پژوهش در تاریخ سال ششم بهار ۱۳۹۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
91 - 108
حوزههای تخصصی:
رویکرد یعقوب لیث صفاری نسبت به تشیع و شیعیان در بسیاری از منابع با ابهام مواجه است. مطابق برخی از روایات، یعقوب تمایل و تعلق خاطری نسبت به تشیع داشته و بر اساس بعضی دیگر از روایات، او مواضعی ضد شیعی اتخاذ کرده است. پژوهش حاضر درصدد است با استفاده از روش بررسی تاریخی، ضمن بررسی گزارش های حاکی از تمایل و یا تقابل یعقوب لیث با تشیع و شیعیان و همچنین ماهیت سیاسی و مذهبی حکومت او، رویکرد کلی یعقوب لیث را نسبت به تشیع و شیعیان بررسی نماید. بررسی ماهیت سیاسی و مذهبی حکومت یعقوب لیث نشان می دهد او با توجه به مصالح سیاسی حکومت خویش از طرفداران هرکدام از مذاهب تشیع و تسنن سود می جسته و اختلافات مذهبی بین تشیع و تسنن، تأثیر چندانی در جهت گیری ها و عملکردهای او نداشته است. می توان گفت رویکرد یعقوب لیث در مواجه با تشیع و شیعیان نیز از این اصل کلی متأثر بوده است. بنابراین نمی توان یعقوب لیث را حاکمی متمایل به شیعه و یا ضد آن تلقی نمود.
تسنن و تشیعِ سده نهم هجری در کتاب هفتاد و سه ملّت
منبع:
سیره پژوهی اهل بیت سال چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۷
99 - 115
حوزههای تخصصی:
کتاب هفتاد و سه ملّت</em> توسّط مؤلّفی ناشناس در سده نهم هجری به نگارش درآمده است. اثر مزبور در روزگاری به رشته تحریر درآمد که طی آن فصل مهمّی از سیر تحوّلات فکری و مذهبی جهان اسلام به ویژه در شرق جهان اسلامی در قالب تعامل ظریف میان تسنّن، تشیّع و تصوّف اسلامی در جریان بود. پرسش اصلی این پژوهش آن است که کتاب مزبور چه تصویری از گفتمان مذهبی سده نهم هجری ارائه می دهد؟ این پژوهش با بررسی محتوایی این کتاب مختصر امّا پربار نشان می دهد که مؤلف کتاب در قالب وصف ملل و نحل رایج در ایران و جهان اسلامی، دریافتی از دیانت اسلام را تداعی می کند که بیش از هر چیز بیانگر تسنّن صوفی مشرب رایج در سده های هشتم و نهم هجری ایران است. از این رو این کتاب ضمن پافشاری بر مذهب اهل سنّت و جماعت و مذمّت اشکال گوناگون الحاد و زندقه، به بازتاب بینش عارفانه و اظهار محبّت به اهل بیت: و برخی گرایش های تلویحی به تسنّنِ متشیّع می پردازد.
مذهب نادرشاه
حوزههای تخصصی:
حقیقت ماهیّت مذهبی نارشاه افشار یکی از مسائلی است که در مورد آن پاسخ ها و نظرات گوناگونی از سوی منابع همزمان با حیات وی و برخی پژوهشگران متأخر ابراز شده است. برخی منابعِ عموماً اروپایی وی را فردی لامذهب و معدودی از منابع داخلی وی را متهم به کفر و زندقه می نمایند. بعضی دیگر نیز وی را ماجراجویی که در اندیشه ی تأسیس مذهبی جدید بوده است معرفی نموده اند. گرایش نادرشاه به مذهب تسنن و یا تشیع نیز از دیگر نظرات مطرح در این عرصه می باشد. همچنان که مشاهده می شود اختلاف موجود در این نظرات، به گونه ای گسترده است که انجام پژوهشی مستقل را در این زمینه می طلبد. در این جستار تلاش خواهد شد پاسخی بسنده برای این پرسش به دست داده شود.
تأثیر مذهب بر اختلاف های سیاسی و فرهنگی دودمان های محلی گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ اسلام سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۲
95-113
حوزههای تخصصی:
با به قدرت رسیدن کیائیان در شرق گیلان و تأکید آنان بر ترویج و گسترش تشیع زیدی، عرصه فعالیت های فکری برای پیروان سایر نحله ها و مذاهب بسیار تنگ شد. کیائیان در قبال مخالفانی که بخشی از فرهنگ دینی گیلان بودند، رویه مماشات و تساهل در پیش نگرفتند؛ به گونه ای که طی دوران دویست ساله حکومتشان، پیروان آیین های اسلامی و غیرآن در گیلان، سرکوب یا از آن اخراج شدند. اصرار بر تشیع زیدی و انتخاب این مذهب به عنوان تنها مذهب مردم گیلان از سوی حاکمان بیه پیش و از سوی دیگر، تعصب حاکمان تالش و بیه پس بر تسنن، بسترساز جنگ های خونینی در تاریخ میانه گیلان تا پیش از صفویه شد. ماحصل این نبردها فرسودگی نظام اجتماعی و اقتصادی گیلان و تصرف آسان این سرزمین توسط شاه عباس صفوی در 1000ق بود. پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که دغدغه های دینی و مذهبی حاکمان محلی گیلان تا چه میزان بر اختلاف های سیاسی و فرهنگی آنان تأثیرگذار بوده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که ریشه بسیاری از مناقشات سرزمینی دودمان های محلی گیلان و تالش، اختلاف هایی مذهبی بوده است که بسترساز جنگ های مداوم در این سرزمین شده است. پژوهش حاضر با تکیه بر رویکرد تاریخی و به شیوه مطالعه توصیفی-تحلیلی صورت گرفته است.
واکاوی راهکارهای ایجاد وحدت میان تشیع و تسنن در تحکیم جامعه اسلامی
در این تحقیق به راهکارهای ایجاد وحدت میان شیعه و سنّی در تحکیم جامعه اسلامی خواهیم پرداخت. درباره عوامل تشکیل دهنده وحدت شیعه و سنّی دیدگاه های گوناگونی بیان شده است که در این تحقیق به بعضی از آن ها اشاره کرده ایم. بی گمان آیات و روایات اسلامی متعددی به مسأله وحدت اسلامی، پرداخته و راه های رسیدن به وحدت را نشان داده اند. اگر شیعه و سنّی وحدت داشته باشند، بدون شک دشمنان اسلام دیگر نمی توانند جنگ و خونریزی میان مسلمانان راه بیاندازند و این گونه جهان اسلام را پراکنده و مانند لشکر شکست خورده، سازند. تا جایی که بتوانند جهان اسلام را تحقیر و به مقدسات و شخصیت پیامبر اسلام و قرآن توهین کنند و سرزمین های مسلمان را در این گوشه و آن گوشه جهان اشغال و تصاحب کنند. یکی از نیازهای کنونی برای جامعه اسلامی، ارائه راهکار برای ایجاد وحدت بین شیعه و سنّی در تحکیم جامعه اسلامی است که محور اصلی تحقیق حاضر است. جامعه اسلامی، جامعه ای است که در همه امور خویش یک شریعت را حَکَم و داور قرار می-دهد و فقط به اسلام گرایش دوستی دارد.
دورنمای حقوقی ازدواج موقت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مبانی فقهی حقوق اسلامی (پژوهشنامه فقه و حقوق اسلامی) سال دوم بهار و تابستان ۱۳۸۸ شماره ۱ (پیاپی ۳)
9 - 32
حوزههای تخصصی:
این مقاله در پی آن است تا نشان دهد نکاح منقطع از ابتدا در اسلام مشروع شناخته شده است. برخی آن را جزء سنن پیش از اسلام می دانند که اسلام آن را قبول کرده است و به اصطلاح جزء احکام امضایی است. به هر تقدیر حلیت متعه در آغاز دین اسلام مورد توافق همه مذاهب اسلامی است و به فقه شیعه اختصاص ندارد. برای مثال ابن حزم اندلسی از فقهای مشهور اهل سنت در موسوعة فقهی خویش به نام المحلی قبول می کند که متعه در آغاز اسلام رواج داشته و مشروع بوده است. اما مانند بقیة فقهای اهل سنت آن را منسوخ م یداند و معتقد است که نکاح متعه جایز نیست. زیرا خداوند از لسان رسول خویش آن را تا روز رستاخیز نسخ قطعی و حرام مؤبد کرده است. شیعه نظریة نسخ قرآن را ب ه واسطة سنت و به ویژه نسخ آن را، با استناد به اخبار آحاد ظنی قبول ندارد و معتقد است که عدم نسخ حکم متعه در حقوق شیعه اجماعی است. به طور کلی از مجموع گفت ههای مخالفان و موافقان چنین استنباط می شود که رگ ههایی از حقیقت در سخنان هر دو گروه وجود دارد اما هیچ کدام تصویر روشنی از ماهیت صحیح متعه و کاربرد عملی آن ندارند
بررسی علل ضعف تسنن در خراسان سده های پنجم تا نیمه قرن هفتم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سخن تاریخ سال چهاردهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۱
7 - 23
حوزههای تخصصی:
تسنن مدت شش قرن، مذهب رسمی و اکثریت در خراسان بود. طی قرون پنجم تا اواسط قرن هفتم هجری، برخی عوامل باعث تضعیف این مذهب شده بود. شناسایی و تحلیل این عوامل، موضوع بررسی این مقاله است که با استفاده از منابع تاریخی، مذهبی، رجال و طبقات، کتابهای ادبی و جغرافیایی به آن پرداخته شده است. مهمترین چالش تسنن، رشد و گسترش تشیع بود که مقوله جداگانه و مستقلی برای بحث و پژوهش است و در این نوشتار به بقیه علل پرداخته می شود. برخی عوامل بیرونی و درونی در ایجاد چالش و تضعیف تسنن مؤثر بوده اند. این عوامل بیشتر در نیمه دوم قرن پنجم، قرن ششم و هفتم اتفاق افتاد. فرقه گرایی، درگیریهای تسنن با تشیع و مهاجرت علما، از عوامل درونی به شمار می روند و عوامل بیرونی همانند وابستگی به حکومتها، حمله غزان و حمله مغول بودند. البته حمله مغول عامل تسریع کننده افول تسنن در خراسان بود.
روند دگرگونی شعائر مذهبی بر روی سکه های دوره ایلخانی
حوزههای تخصصی:
جامعه ایرانی همگام با جوامع معاصر خود تحت تأثیر نوآوری ها و ارتباطات متقابل سایر دول قرار گرفت. الگوها و ابعاد هنری سایر ملل را به شیوه مطلوبی به عاریه گرفت و به نحوی با هنر و فرهنگ ایرانی تلفیق نمود که سبکی کاملاً ایرانی را به مخاطب معرفی نمود. سکه نیز از این مقوله مستثنی نیست. از زمانی که ایرانیان به تأسی از لیدی ها به ضرب سکه مبادرت نمودند، مسکوکات اولیه خود را با الهام از افکار و عقاید خویش ضرب نمودند. این موضوع در طول دوره باستان با نقر نقوش و شعائر ملی، تجلی دین و دولت سلسله های حاکم ایرانی بود. در دوره اسلامی نیز شعائر نقر شده بر روی مسکوکات متأثر از تعالیم و شعائر اسلامی بود. اگر چه در ادوار مختلف دارای فراز و نشیب خاص خود بوده اما روح کلی، شاکله اصلی و هویتی محسوس بر روی سکه های این دوره قابل مشاهده است. با پیدایش مغولان و تشکیل دولت ایلخانی شرایطی خاص ایجاد گردید. ایلخانان به خاطر چگونگی تسلط بر ایران، اعتقادات مذهبی و تسامح و تساهل دینی، ضمن ادامه روند به کارگیری شعائر شیعی و اهل تسنن؛ موجبات پیدایش شعائر غیراسلامی را بر روی مسکوکات فراهم نمودند. در این مقاله ضمن تشریح مسکوکات موجود براساس توالی سلطنت حاکمان ایلخانی، به روند دگرگونی شعائر مذهبی نقر شده بر روی این مسکوکات پرداخته شده است.
بررسی تطبیقی مسئله شفاعت در تفسیر المنار و تفسیر تسنیم(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
شفاعت اصلی اعتقادی و یکی از مهم ترین بحث های کلامی میان شیعه و اهل سنت است. هرچند اصل شفاعت به روشنی در قرآن بیان شده و شفاعت اولیای الهی در آخرت از سوی مفسران مسلمان (شیعه و اهل سنت) پذیرفته شده است، اما به اعتقاد گروهی شفاعت فعل خدا و حق اوست و درخواست فعل وی از غیر او شرک است؛ آنان از جمله صاحبان تفسیر المنار (محمدعبده و رشیدرضا) دراین باره شبهه هایی مطرح کرده اند. مفسران شیعه ازجمله صاحب تفسیر تسنیم، آیت الله جوادی آملی کوشیده اند با آیات و قرائن روایی- کلامی به این شبهه ها پاسخ دهند. شفاعت تغییری در اراده الهی نیست، بلکه به اذن او وقوع امری معقول و برپایه دلایل عقلی است. با توجه به مناقشه انگیز بودن مسئله شفاعت میان مسلمانان، توجه به آن ضروری است. هدف این پژوهش بررسی تطبیقی دو دیدگاه است. نخست شبهه ها درباره شفاعت مطرح شده، سپس با تکیه بر تفسیر تسنیم با دلایل قرآنی، عقلی و روایی پاسخ داده شده است. این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی، با تکیه بر داده های کتابخانه ای سامان یافته است.
فراز و فرود سیاست مذهبی حکام عادل شاهی بیجاپور دکن در قبال مذهب تشیع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال چهاردهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۳
125 - 140
گسترش اندیشه های شیعی و حتی تأسیس حکومت های شیعه مذهب در مناطق مختلف هند، ازجمله دکن، همزمان با اوج گیری اندیشه های شیعی و تأسیس حکومت شیعه مذهب صفوی در ایران بوده است. در این میان، یوسف عادل شاه که در سال 895 هجری، حکومت عادل شاهیان را تأسیس کرد، در سال 908 هجری، بنا به تمایلات شخصی و نیز تحت تأثیر نفوذ گروه های شیعی (آفاقی ها)، مذهب شیعه را در بیجاپور رسمیت بخشید که اکثر جانشینان وی نیز سیاست مذهبی او را در پیش گرفتند. از آنجا که بررسی عوامل مؤثر بر سیاست مذهبی حاکمان عادل شاهی به عنوان نخستین حکومت شیعی و تبیین فراز و فرود سیاست های مذهبی آن ها از اهمیت خاصی برخوردار است، در این پژوهش که به شیوه توصیفی-تحلیلی صورت گرفته، به این پرسش اساسی پاسخ داده شده که حکام عادل شاهی بیجاپور دکن در قبال مذهب تشیع چه سیاست هایی اتخاذ کردند؟ درحقیقت اکثر حکام عادل شاهی، سیاست حمایت از مذهب شیعه را در پیش گرفتند و تعداد اندکی نیز تحت تأثیر مسائل داخلی و خارجی سعی کردند از مذهب اهل سنت حمایت کنند.
بررسی آینده اندیشی از منظر ماتٌریدیه و مقایسه آن با تشیع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی انقلاب اسلامی سال سوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۰)
163 - 211
هدف: در این پژوهش، هدف اصلی بررسی آینده اندیشی از منظر مکتب کلامی ماتریدیه اهل سنت و مقایسه آن با مکتب شیعه می باشد. روش: این پژوهش با بهره گیری از روش تحلیل محتوا و فراتحلیل کیفی درگام اول با بررسی محتوای منابع مرتبط با مکاتب فکری مورد بحث در موضوع تحقیق، به گردآوری، دسته بندی و جمع بندی نظریات در هر مکتب پرداخته و با مبنا قرار دادن اصول فکری ماتریدیه، تحلیل متقابل اصول را ازمنظر تفکر مکتب تشیع مورد بررسی قرار داده است. یافته ها: براساس اصول فکری ماتریدیه که دارای ارتباط و تاثیر درآینده اندیشی می باشند، نوع و نحوه تاثیر آنها در آینده اندیشی به صورت طبقه بندی شده، تبیین شده است و با مکتب تشیع به صورت اجمالی، مورد مقایسه قرار گرفته است. نتیجه گیری: با توجه به بررسی های صورت گرفته و تبیین و تحلیل اصول فکری ماتریدیه و تحلیل متقابل آن با اصول فکری شیعه و شناسایی نحوه و نوع تأثیر این اصول بر آینده اندیشی در این دو مکتب، نتیجه این بررسی ها در آینده اندیشی این دو مکتب، مطرح شده است. در واقع به طور خلاصه؛ ماتریدیه از آنجایی که در مبانی معرفتی، قائل به روش عقلی و نقلی و هم چنین شناخت شهودی و حسی هستند، لذا دارای ظرفیت های فکری و پایه دانشی لازم برای آینده اندیشی می باشند. در مکتب تشیع نیز، ساختن آینده با فهم شرایط آن و با تأثیر اراده انسان همراه با توجه به امدادهای الهی و باور به سنت ها و وعده های الهی اصلی ترین جوهره نگاه به آینده است.
سیر مذهبی مَکران از ابتدا تا غلبه مذهب تسنن
منبع:
مطالعات ادیان و عرفان تطبیقی دوره ۴ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
129 - 140
حوزههای تخصصی:
مکران سرزمینی در منتهی الیه جنوب شرقی ایران که همواره در زمینه های اجتماعی، فرهنگی و مخصوصاً مذهبی طی سده های مختلف تحت تأثیر نواحی همجوار خود قرار داشت. علاوه بر این عامل، حضور گروههای جمعیتی و فرقه های مذهبی مختلف در این ناحیه نیز بر گرایشهای مذهبی مردمان این دیار بسیار مؤثر بود. پیش از ظهور اسلام غلبه با دو آیین بودایی و زرتشتی بود. در سال 24ه.ق با ورود فاتحان مسلمان، اسلام به آنجا راه یافت. اسلام در مکران مسیر پرفراز و نشیبی طی نمود. نخست حضور گسترده خوارج و سپس داعیان اسماعیلیه آنجا را در بر گرفت و از سده پنجم هجری بنا به دلایل متعدد حضور اهل تسنن فزونی می یابد. در این مقاله سعی شده نخست با روشن ساختن سیر مذهبی مردم این ناحیه علل و چگونگی گرایشها و تغییرات مذهبی آنان مورد بررسی قرار گیرد.