فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۸۷۵ مورد.
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۶ بهار ۱۳۹۳ شماره ۱
1 - 28
حوزههای تخصصی:
دستیابی به توسعه و بهبود کیفیت زندگی از آرمان هایی است که همواره ذهن بشر را به خود مشغول کرده است. یکی از مقولات بسیار مهم در امر توسعه، که مدت ها مورد غفلت نظریه پردازان و سیاستگذاران قرار گرفته بود، موضوع زنان است. از این رو، در این پژوهش، هدفْ بررسی وضعیت و موقعیت زنان در برنامه های توسعه پس از انقلاب است. روش استفاده شده، توصیفی تحلیلی است و تحلیل یافته ها بر اساس الگوی نظری نهادگرایی، با تأکید ویژه بر دیدگاه های آمارتیا سن، انجام شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد، عمق اختلاف و تفاوت برنامه اول و دوم توسعه با نظریه های سن بسیار زیاد است و مهم ترین عامل مؤثر در این تفاوت، رشدمحور بودن این برنامه هاست. با توجه به رویکرد غالب در برنامه سوم، یعنی توانمندسازی زنان، با تأکید بر فراهم کردن زمینه های لازم برای افزایش مشارکت زنان، حرکتی همسو با دیدگاه سن صورت گرفته و توجه به آموزش، بهداشت، اشتغال، مشارکت سیاسی، و ... به منزله روش هایی برای افزایش توانمندی های زنان در نظر گرفته شده اند. روح حاکم بر برنامه چهارم توسعه، ایده جنسیت، و توسعه و ارتقای سطح کیفیت زندگی افراد، از طریق تحول اساسی در متغیرهای اقتصادی، آموزشی، و بهداشتی مورد توجه قرار گرفته است. مروری بر شاخص های توسعه انسانی، توسعه جنسیتی، و توانمندسازی زنان نشان می دهد که طی اجرای برنامه های اول تا چهارم، وضعیت زنان از لحاظ بهداشت و آموزش بهبود نسبی پیدا کرده است.
بررسی جایگاه اجتماعی زنان و کودکان در دوره شاه طهماسب صفوی (930-983ق) بر اساس تطبیقِ نگاره های نُسخِ شاهنامه طهماسبی و هفت اورنگ جامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۶ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲
189 - 208
حوزههای تخصصی:
عوامل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، و مذهبی دوران صفوی بر حضور زنان در جامعه تأثیرگذار بود. در ساختارهای جدید، نقش زنان بر اساس جایگاه اجتماعی آن ها شکل می گرفت. همچنین، با برپایی آرامش، کودکان در جوار مادرانشان، از امنیت و آموزش و پرورش بهتری برخوردار شدند. این عوامل نگارگران را به ترسیم بیشتر تصویر زنان و کودکان در نگاره هایشان ترغیب کرد. هدف مقاله حاضر شناخت جایگاه اجتماعی زن و کودک در دوره شاه طهماسب، بر اساس نگاره های شاهنامه طهماسبی و هفت اورنگ جامی (نفیس ترین نُسخِ نگارگری دوره مذکور)، است و پرداختن به آن، با توجه به اینکه در این زمینه پژوهشی انجام نشده، لازم بوده و تلاشی است برای پاسخ به این پرسش که ویژگی های بصری ترسیم نقش زنان و کودکان در نگاره های این دو نسخه کدام است و آیا این ویژگی ها نشان دهنده جایگاه طبقات مختلف اجتماعی آنان است؟ در این پژوهش، که گردآوری مطالب کتابخانه ای است و به روش تطبیقی توصیفی تحلیلی نگاشته شده، از هر نسخه پنج نگاره در موضوعات متفاوت، که نمایانگر نقش زن و کودک در دربارها و سایر طبقات اجتماعی هستند، مورد بررسی و تطبیق قرار گرفته و می توان دریافت که تصویر زن و کودک در نگاره های نسخه درباری شاه طهماسبی بازگو کننده محدودیت های زندگی زنان دربار و اشراف است، اما در نسخه هفت اورنگ جامی زنان و کودکان سایر طبقات اجتماعی در محیط های شهری و روستایی آزادانه تر در فعالیت های اجتماعی حضور دارند.
مطالعه تأثیر زنان در عرصه هنر موسیقی دوران میانیِ اسلام بر اساس نقوش سفالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۶ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴
427 - 444
حوزههای تخصصی:
هنر موسیقی در ایران سابقه ای طولانی دارد. در اوایل دوره اسلامی، هنر موسیقی نکوهش شد. در دوره امویان، موسیقی همچنان با مخالفت برخی از فقیهان و گروهی از عموم مسلمانان روبه رو شد. اما در سده های بعد، با توجه به استقبال حکومت های متعدد و نگرش عالمانه بسیاری از بزرگان و دانشمندان آن دوران، این هنر مورد توجه عموم واقع شد. به کار بردن نقش زنان نوازنده روی سفالینه ها، در دوره های سلجوقی و ایلخانی، به دلایل متعددی انجام گرفت. این نقوش می توانند منبع ارزشمندی برای بررسی جایگاه هنر موسیقی و موقعیت اجتماعی زنان آن دوران باشد. این مقاله در پی آن است که با مطالعه نقوش سفالینه های دوره میانی اسلامی واقع در گنجینه های هنری و همچنین بر اساس متون کهن، به چگونگی موقعیت اجتماعی زنان هنرمند عرصه موسیقی و نقش آنان در تکامل هنر موسیقی آن دوران بپردازد. این پژوهش از نظر هدف از نوع تحقیق های بنیادی است و از نظر روش تحقیقی تاریخی تحلیلی است. شیوه گردآوری داده ها با منابع تاریخی کتابخانه ای انجام گرفته و در ادامه، تحلیل نمونه های سفالی موزه ها در دوره های مختلف و به ویژه دوره میانی اسلام، با تمرکز بر نقش زن بررسی شده است. نتایج مطالعات نشان می دهد که بسیاری از نوازندگان آن دوران، همچون بانوان نوازنده، در جامعه خود جایگاه و موقعیت اجتماعی مناسبی داشته اند. همچنین، نقوش سفالینه های این دوره نشان می دهد که زنان بیشتر سازهای زهی و کوبه ای می نواختند.
بررسی علل تمایل زنان به دوره های کارشناسی ارشد از منظر تمایل های علمی و خانوادگی و میزان برآورده شدن آن از طریق برنامه های درسی دوره ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۶ بهار ۱۳۹۳ شماره ۱
119 - 134
حوزههای تخصصی:
هدف کلی این پژوهش بررسی علل افزایش ورود زنان به دوره های کارشناسی ارشد از منظر تمایل های علمی و خانوادگی و میزان برآورده شدن آن از طریق برنامه های درسی دوره ها در دانشگاه اصفهان است. روش به کار رفته ترکیبی (کمی کیفی) است و ابزار استفاده شده پرسشنامه محقق ساخته و مصاحبه نیمه سازمان یافته است که روایی آن ها از طریق نظر متخصصان و پایایی پرسشنامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ محاسبه و 89 / 0 برآورد شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان زن سال آخر دوره کارشناسی ارشد دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 1390 1391 بوده و حجم نمونه پژوهش با استفاده از فرمول حجم نمونه کوکران 254 نفر برآورد شده است. یافته های کمّی بیانگر مؤثر بودن عامل علاقه به علم و رشد شخصی و بی تأثیربودن بهبود زندگی خانوادگی در ورود به دوره ارشد است. همچنین، یافته ها نشان داد متغیرهای جمعیت شناختی بر میزان تأثیر مؤلفه ها تأثیری نداشت. نتایج کمّی در رابطه با میزان برآورده شدن انتظارهای از طریق برنامه درسی بیانگر آن بوده که برنامه درسی انتظار دانشجویان را برآورده نکرده است.
تغییرات نسلی ارزش فرزند و رفتار فرزندآوری زنان پیش و پس از انقلاب اسلامی (مطالعه موردی: شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۶ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳
409 - 425
حوزههای تخصصی:
مطالعه تغییرات نسلی «ارزش فرزند» و رفتار فرزندآوری در بین زنان پیش و پس از انقلاب اسلامی، موضوع مقاله حاضر است. نسل های مختلف زنان در ایران، بر اساس تجربه زیسته مشترک، نگرش و برداشت متفاوت و گاه متضاد از معنا و مفهوم فرزند و فرزندآوری دارند. روش تحقیق، پیمایشی و از نوع مقطعی و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه است. جمعیت آماری شامل پنج نسل از زنان شهر زنجان است که از هر نسل 100 نفر انتخاب شده و در مجموع 500 نفر حجم نمونه این تحقیق را تشکیل داده اند. روش نمونه گیری خوشه ای دومرحله ای به شیوه PPS است. در یافته های تحقیق، تفاوت میانگین نمره ارزش فرزند و رفتار فرزندآوری، در بین نسل های مطالعه شده، به لحاظ آماری معنادار است. پایین ترین سطح ارزش فرزند در بین نسل زنان سال های 1371 تا 1374 و بالاترین سطح مربوط به نسل زنان سال های قبل از 1342 است. فردگرایی با ارزش فرزندآوری رابطه منفی و معکوس دارد. دینداری و ارزش فرزندآوری رابطه مثبت و مستقیمی دارند و تأثیر تجربه جهانی شدن بر ارزش فرزند، در نسل متولدان 1358 تا 1367 شدیدتر از سایر نسل هاست. تفاوت تغییر رفتار فرزندآوری بین زنان نسل های مختلف در ایران با توجه به تجربه تاریخی، زیستی، و آگاهی نسلی متفاوت هر یک از نسل ها، همراه با تضاد ساختی و نسلی قابل تبیین است و تغییرات نسلی ارزش فرزند، هم از لحاظ ذهنی و تاریخی و هم از لحاظ عینی و ساختی، قابل بررسی است. تجربه جهانی شدن زنان در کنار افزایش آگاهی و انتظارات و دگرگونی در نقش و موقعیت آنان پس از انقلاب اسلامی، در برداشت و ارزیابی آنان از ارزش فرزند و رفتار فرزندآوری تأثیرگذار بوده است.
بازنمایی طبقه و مناسبات طبقاتی در سینمای ایران مطالعه ی موردی فیلم ”جدایی نادر از سیمین“(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی دهه های اخیر دگرگونی های اجتماعی و اقتصادی بسیاری در جامعه ی ایران رخ داده که زمینه ساز تغییرات دامنه دار در آرایش، مناسبات و هویت طبقات جامعه ی کنونی ایران شده است. یکی از متونی که در آن، موضوع طبقه و مناسبات طبقاتی، در مختصاتی کوچک، بازنمایی شده، فیلم جدایی نادر از سیمین است. بر همین اساس، در این مقاله تلاش شده است تا طبقه و مناسبات طبقاتی در این فیلم با رویکرد بازنمایی و روش نشانه شناسی تحلیل و بررسی شود. مطالعه ی رمزگان فیلم، نشان داد که در این اثر، دو طبقه ی متوسط و فرودست (کارگر) بازنمایی شده اند. طبقه ی متوسط در این متن از لحاظ هویتی، طبقه ای نوگرا، متمایل به غرب، اما آشفته و ازهم گسیخته است. طبقه ی فرودست نیز به مثابه طبقه ای در مضیقه، بازنمایی شده که رویکرد غیر عرفی و مذهبی به مسائل دارد و به لحاظ زیست جهان در ساحت سنت سیر می کند. فیلم همچنین صورت بندی طبقاتی جدیدی از جامعه ی ایرانی و مناسبات فیمابین ارائه می کند و ضمن بازنمایی تقابل های طبقاتی و ساختی، روایت گر جدایی و شکاف های عمیق و گسترده در سطوح مختلف جامعه ی ایرانی است که همواره بوسیله ی اعضای طبقات، در قالب تمایزهای خود از دیگری برجسته و بازتولید می شود و سویه های ایدئولوژیک و آنتاگونیستی به خود می گیرد.
زن به مثابة سوژة شناسا (تحلیلی از سینمای اصغر فرهادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله نوع مواجهة با زن به منزلة سوژة شناسا در سه اثر سینمایی اخیر اصغر فرهادی در چهارچوب گفتمان های غالب اجتماعی حاکم بر جامعة ایران است. بدین منظور با بهره گیری از نظریات میشل فوکو در باب سوژه و قدرت و همچنین نظریات گفتمان لاکلا و موف سعی شده است تحلیلی جامعه شناختی از این سه فیلم ارائه شود. فوکو تأکید دارد که گفتمان با روابط قدرت پیوند خورده است و برای بررسی روابط آدمیان در فضای جامعه، باید به مطالعة گفتمان های اجتماعی، فرهنگی، و سیاسی مسلط بر آن پرداخت تا بدین وسیله بتوان به شناخت مناسبات قدرت در میان افراد دست یافت. روش تحلیل گفتمان لاکلا و موف چهارچوبی برای تحلیل متون سینمایی این مقاله بوده است.
سه فیلم منتخب برای این پژوهش به زندگی روزمرة اقشار گوناگون جامعة ایرانی نگاهی آسیب شناسانه دارند و بخشی از گفتمان های گوناگون حاکم بر جامعة معاصر ایرانی را منعکس می کنند. همچنین از خلال روابطی که میان پرسوناژ های فیلم ها در جریان است سلطه و استیلای مراجع قدرت بر زندگی فردی و اجتماعی زنان طبقات گوناگون جامعه به تصویر کشیده شده است.
درنهایت، از این تحلیل نتیجه گیری می شود که در فیلم های فر هادی زنان در مناسبات اجتماعی نقش پررنگی دارند. او زنان را در سیطره و انقیاد گفتمانی حاکم بر جامعه می بیند که تصمیمات و کردار های فردی و اجتماعی شان، چه در عرصة عمومی و چه در عرصة خصوصی، تحت تأثیر این شبکة گفتمانی است. فر هادی جامعة ایرانی را تحت تسلط روابط و گفتمان قدرتِ مردانه به تصویر می کشد و جهان تصمیمات و اعمال زنان را از پیش مردانه و منفعلانه می داند؛ به حدی که فردیت و سوژگی شان در سایة این گفتمان حاکم به چالش کشیده می شود.
بررسی عوامل مرتبط با اعتیاد به اینترنت در میان دانشجویان دختر ساکن در خوابگاه های دانشگاه یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۶ بهار ۱۳۹۳ شماره ۱
29 - 44
حوزههای تخصصی:
اعتیاد به اینترنت به استفاده مفرط از اینترنت (روزانه بیش از سه ساعت) اطلاق می شود. این پدیده به منزله یک بیماری، آسیب روانی یا اجتماعی، و یک مشکل گسترده با پیامدهای جدی است که بین دانش آموزان و دانشجویان رو به افزایش است. پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل مرتبط با اعتیاد به اینترنت در میان دانشجویان دختر ساکن در خوابگاه های دانشگاه یزد، در سال تحصیلی 1391 1392، انجام شد. طرح این پژوهش از نوع توصیفی همبستگی بود و 335 نفر از طریق روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه اعتیاد به اینترنت، پرسشنامه شخصیتی پنج عاملی NEO، و پرسشنامه ادراک تعامل اجتماعی گلاس بود. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون های همبستگی، t مستقل، و تحلیل رگرسیون انجام شد. نتایج نشان داد که بین ویژگی های شخصیتی و اعتیاد به اینترنت رابطه معناداری در سطح 01 / 0 و 001 / 0 وجود دارد. بین ویژگی های شخصیتی با ادراک تعامل اجتماعی نیز رابطه معناداری در سطح 01 / 0 و 001 / 0 مشاهده شد. همچنین، یافته ها نشان داد بین ادراک تعامل اجتماعی با اعتیاد به اینترنت رابطه معناداری در سطح 001 / 0 وجود دارد. در میزان اعتیاد به اینترنت تفاوت معناداری بین دانشجویان مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد وجود دارد (01 / 0p<)، ولی در میزان ادراک تعامل اجتماعی، تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نشد.
اثربخشی آموزش رویکرد تلفیقی شناختی روان نمایشگری بر اصلاح باورهای ارتباطی ناکارآمد زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۶ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲
283 - 296
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش رویکرد تلفیقی شناختی روان نمایشگری بر اصلاح باورهای ارتباطی ناکارآمد زنان متأهل صورت گرفت. جامعه آماری این پژوهش کلیه زنان متأهل ساکن خوابگاه های دانشگاه علامه طباطبایی در سال 1390 بودند. سی نفر که بالاترین نمره را در سیاهه باورهای ارتباطی به دست آورده بودند به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار استفاده شده در این پژوهش سیاهه باورهای ارتباطی زناشویی (RBI) است. روش تحقیق شبه آزمایشی بود و از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. گروه آزمایش در نه جلسه، هر هفته یک جلسه، آموزش با رویکرد تلفیقی شناختی روان نمایشگری شرکت کردند. پس از اتمام برنامه آموزشی، از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. یافته های تحقیق با استفاده از روش تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که آموزش رویکرد تلفیقی شناختی روان نمایشگری بر اصلاح باورهای ارتباطی ناکارآمد زنان متأهل در گروه آزمایش مؤثر بوده است.
نقش زن در احکام مبادله مادیان هزاردادستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۶ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴
505 - 515
حوزههای تخصصی:
مادیان هزاردادستان hazār dādestān) (mādayān ī «مجموعه هزارفتوی»، تنها نسخه خطی ناقصی از چندین مجموعه حقوقی دوره ساسانیان در دست است. اطلاعی از زندگی جمع آورنده آن، فرّخ مرد وهرامان (فرّخ مرد پسر بهرام)، نداریم. احتمال می رود کتاب در اصل در دوران پادشاهی خسروپرویز، آخرین پادشاهی که نامش در کتاب آمده، تألیف شده باشد. این گفتار به بررسی اصطلاح حقوقی « gōhrēn kardan: گوهرین کردن، معاوضه کردن» از «مجموعه هزارفتوی» می پردازد. گوهرین و گوهرین کردن در سه دادستان (= حکم) این کتاب ارزشمند حقوقی به کار رفته است. با بررسی این سه حکم، این اصطلاح حقوقی تفسیر می شود. ضمن پیگیری قانون و مسائل حقوقی ایران دوره ساسانی، کارکرد حقوقی گوهرین کردن را پدیده جدیدی در خانواده می بینیم. نقش زن در این مبادله تجاری، بیانگر حضور جدی او در عرصه اجتماعی اقتصادی است که در جهت استحکام خانواده پیش می رود.
رویکرد دینی نگارگری اصیل ایران به تصویرگری زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۶ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲
167 - 187
حوزههای تخصصی:
این مقاله، پژوهشی درباره منظر نگارگران مسلمان ایران تا پیش از دوران صفوی با موضوع «تصویر زن» با رویکرد دینی و بر مبنای آیات و روایات اسلامی است. مقاله پیش رو در صدد است دریابد که بازتاب تصویری ممیزات مطلوب زنان از منظر اسلام در مآثر اصیل نگارگری چگونه بوده است. با فرض آنکه این بازتاب بر مبنای آیات قرآن کریم و روایاتی است که خود نیز منبع الهام نگارگران برجسته آن دوران بوده است، ادبیات نظری این مقاله برگرفته از متون دینی مذکور است و نگاره های منتخب نیز بر مبنای همین رویکرد تحلیل شده است. تحلیل این آثار نشان می دهد که سیمای زن در شاهکارهای اصیل نگارگری و آثار استادان شهیر، پیش از آنکه به عوارض حاصل از نفوذ تأثیرات هنر مغرب زمین گرفتار آید، مبین مقام و منزلتی از وجود زن است که در تطابق با آموزه های قرآنی و دینی بوده است. بر این مبنا بود که نگارگران مسلمان در آثار خود توانستند در عین حال که زیبایی و لطف الهی را در سیمای زنان رقم می زنند، آنان را در پوشیدگی و مستوری به نمایش درآورند و از حرمت آنان در تصویرگری، حتی خصوصی ترین مراودات نیز، پاسداری کنند. تدقیق در چگونگی بازتولید تصویرگری خلاقانه از زنان با استناد به آثار اصیل هنر نگارگری را، که می تواند به برخی از پیچیدگی های این موضوع در زمینه تولیدات تصویری و رسانه ای جامعه امروز ایران کمک کند، می توان جنبه نوآورانه این مقاله دانست.
بازنمایی زنان در تبلیغات تلویزیونی پودر لباسشویی پرسیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نحوه بازنمایی زنان در آگهی بازرگانی پودر لباسشویی پرسیل است. این پژوهش از نوع کیفی و با تکیه بر روش نشانه شناسی در پی رمزگشایی از کلیشه های فرهنگی در آگهی پودر لباسشویی پرسیل است. نتایج این پژوهش نشان داد که بازنمایی زنان در آگهی ها اغلب با مجموعه ای از تصاویر و ایماژهای کلیشه ای فرهنگی همراه است. در واقع علی رغم تدابیری که برای از میان بردن تصاویر کلیشه ای فرهنگی در آگهی های بازرگانی اندیشیده شده، همچنان آگهی ها پر از تصاویر و ایماژهایی است که زنان را به صورت فرودست نشان می دهد. در این آگهی زنان به عنوان کسانی که هویتی مستقل از خود ندارند و همواره نیازمند حمایتی پدرانه- مردانه هستند؛ بازنمایی شده اند. یافته ها نشان داد که هویت زنانه همواره بازتابی از کلیشه های رایج در جامعه ایرانی است. این کلیشه ها زنان را متعلق به خانه و محیط آن می داند و با استفاده از تصاویر رسانه ای در پی تشدید روابط موجود است. در واقع رسانه ها در پی طبیعی جلوه دادن این روابط برساخته شده به وسیله رمزهای فرهنگی در جامعه هستند.
مطالعه کیفی تغییرات در سبک زندگی و صورت بندی هویت ی زنان در کردستان ایران (مطالعه موردی: شهر مریوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۶ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳
327 - 344
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی کیفی تغییرات سبک زندگی در کردستان ایران شهر مریوان و پیوند آن با صورت بندی هویتی در میان زنان آن شهر می پردازد. مناطق مرزی شهرستان مریوان به دلیل موقعیت جغرافیایی و سیاسی اقتصادی خاص درگیر رشد اقتصادی فزاینده و بحران های فرهنگی خاص ناشی از آن شده است؛ به گونه ای که شکل جدیدی از سبک زندگی و صورت بندی هویتی در این شهر آغاز شده و پیوسته در حال گسترش است. مطالعه حاضر درصدد است به منابع، مجاری، فرایند، و پیامدهای تغییرات در سبک زندگی و شکل بندی هویتی جدید در میان زنان این شهر بپردازد. روش شناسی این مطالعه کیفی است و در آن از روش اتنوگرافی و نظریه زمینه ای برای گردآوری و تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است. با 53 نفر از زنان و دختران این شهر مصاحبه های عمیقی انجام شده است. نمونه گیری با روش هدفمندِ اکتشافی و زنجیره ای انجام گرفته است. یافته های تحقیق حکایت از گسترش فزاینده تغییرات در ابعاد گوناگون سبک زندگی و هویتی مشارکت کننده ها دارد که در اکثر موارد با ساختار فرهنگی عام و سنتی و ارزش ها و هنجارهای شهر مریوان در تضادی بنیادین و همه جانبه است. بر اساس روش نظریه زمینه ای با تحلیل داده های متنی مصاحبه ها و برخی یافته های مشاهده ای، مجموعه ای از مقولات به منزله شرایط بسترساز تغییرات سبک زندگی، تعاملات شکل گرفته در این بستر و پیامدهای ناشی از آن ها استخراج شده اند که درنهایت به یک مقوله هسته با عنوان هویت تنش زا ختم شده است.
تبیین جامعه شناختی تأثیر تصاویر رسانه ای بر تصویر بدن و عزّت نفس با تأکید بر نقش خودطرحواره ظاهر (مطالعه موردی: دانشجویان دختر خوابگاه دانشگاه اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی مطالعات زنان زن در حوزه های علم، فرهنگ، هنر و سیاست زن در هنرهای تصویری و تجسمی
- حوزههای تخصصی مطالعات زنان زن در حوزه های علم، فرهنگ، هنر و سیاست زن در حوزه رسانه ها
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات ارتباطات و فرهنگ ارتباطات جمعی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات گروه های ویژه ارتباطات و جامعه
دنیای امروز که با نام ""عصر ارتباطات"" شناخته می شود؛ دنیایی است که رسانه در تمام ابعاد و وجوه زندگی انسان ها به شکل ناگزیری رسوخ یافته است. ماهواره که یکی از پیشرفته ترین رسانه های بصری تلقی می شود، در طی چند سال اخیر به صورت فراگیری در دسترس عموم مردم قرارگرفته و ارزش ها و ذائقه خانواده های ایرانی را دگرگون کرده است. بدن از جمله موضوع هایی است که به وسیله برنامه های ماهواره ای در کانون توجه افراد؛ بخصوص زنان و دختران قرار گرفته است. برنامه ها و تبلیغات ماهواره ای و تصاویری که در آنها به نمایش در می آید، می تواند نگرش افراد را درباره بدن خود تغییر دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثرهای این تصاویر- که نشان دهنده زیبایی ایده آل هستند-تصویر بدن و عزّت نفس دختران صورت پذیرفت؛ در عین حال،در این پژوهش به متغیر جدیدی به نام خودطرحواره ظاهر توجه و نقش آن به عنوان متغیر تعدیل کننده در فرآیند اثرگذاری تصاویر رسانه ای بر تصویر بدن و عزّت نفس بررسی گردید. این پژوهش که به روش آزمایش میدانی و در فضای خوابگاه های دانشجویی انجام پذیرفت؛ دو گروه 20 نفره از دانشجویان دختر خوابگاهی را به صورت تصادفی به عنوان گروه کنترل و آزمایش آزمون نمود. نتایج پژوهش پس از یک دوره 1 ماهه آزمایش نشان داد که بین مشاهده تصاویر رسانه ای و پایین آمدن نمره تصویر بدنی و خود طرحواره ظاهر رابطه معنادار وجود دارد، میان نمره تصویر بدنی و نمره خودطرحواره ظاهر رابطه معکوس و معنادار وجود دارد، خودطرحواره ظاهر در فرایند اثرگذاری تصاویر رسانه ای بر تصویر بدن اثر تعدیل کنندگی دارد و عزّت نفس به عنوان سازه ای که ارزیابی کننده ارزشمندی و توانمندی فرد است، در این فرآیند دستخوش تغییر نمی گردد.
مطالعه جامعه شناختی نقش مداخله گرایانه متغیر پذیرش اجتماعی در تاثیرگذاری رسانه ها بر گرایش زنان به زیبایی با عمل جراحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، جراحی های زیبایی، به عنوان یکی از جراحی های پرطرفدار در دنیا شناخته می شود. افرادی که به این جراحی ها اقدام می کنند، لزوماً مشکل جسمی ندارند؛ بلکه اغلب به خاطر ملاک های زیبایی قابل قبول در اجتماع که همانا پذیرش اجتماعی می باشد، دست به این اقدام می زنند. بر این اساس، این تحقیق با هدف سنجش میزان گرایش زنان به زیبایی با عمل جراحی در نظر دارد به بررسی تاثیر عواملی چون پذیرش اجتماعی و رسانه ها بر این گونه جراحی ها بپردازد. روش تحقیق، پیمایشی بوده و 385نفر به شیوه نمونه گیری طبقه ای تصادفی متناسب انتخاب گشته اند. روش آماری مورد استفاده، شامل رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر بوده و برای محاسبه ضرایب مسیر از برآوردهای روش ایموس[1] استفاده گردیده است. نتایج تحقیق نشان داد تاثیر متغیر پذیرش اجتماعی بر میزان گرایش زنان به زیبایی با عمل جراحی بیش تر از متغیر رسانه ها بوده است. هم چنین، متغیرهای یاد شده توانسته اند، 31 درصد تغییرات متغیر وابسته را تبیین نمایند.
تأملی بر جای گاه زن در اندیشة مولوی از منظر جامعه شناسی ادبیات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع این مقاله حضور زنان در حکایت های مثنوی است که از منظر جامعه شناسی ادبیات و در دو بخش بررسی شده است. نخست، بازتاب مسائل اجتماعی فرهنگی در مثنوی و دوم، تأثیر مثنوی و تفکر مولوی در جای گاه زن. در تبیین این مسئله سه عامل تأثیرگذارِ شامل ساختار اجتماعی، سنت ِفرهنگی جامعه، و شخصیت خالق اثر در شکل گیری حکایت های مثنوی بررسی شد تا به دو پرسش پاسخ داده شود: ۱. آیا زن در مثنوی شخصیتی نمادین است یا محصول فرهنگ و اندیشه مردبرتر؟ ۲. آیا زن در مثنوی، به قصد آموزشِ اخلاق، محور حکایت قرار گرفته است؟
در این بررسی، با استفاده از منابع تاریخی و نوشته های مولوی و مریدانش، به وجوه جامعه شناختی و زمینه های سیاسی اجتماعی بستر آفرینش اثر، تعامل شاعر با طبقات مختلف اجتماعی، و پارادوکس ذهنیت و عمل شاعر پرداخته شد. نتایج بررسی نشان داد که تناقض نمای موجود در توصیف زن حاصلِ عوامل ذیل اند: الف) تأثیر فضای فکری و ساختارهای اجتماعی آن دوران و نگاه مرسوم به زن و جای گاه او، ب) باورها و اعتقادات فرهنگی و ایدئولوژیکی مولانا در دو دوره متفاوت زندگی و ج) برایند چالش خودآگاه و ناخودآگاه شاعری عارف و واعظی معلم که به قصد تعلیم مریدان شکلی تمثیلی و رمزی گرفته است.
رابطه نقش تجددگرایی و محرومیت نسبی بر میزان استفاده از لوازم آرایش دختران از دیدگاه دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله مطالعه تجددگرایی و محرومیت نسبی بر گرایش دختران در استفاده از لوازم آرایش. است. امروزه در میان طیف وسیعی از دختران جوان استفاده مفرط از وسایل آرایشی مشاهده می شود. و این نیاز توانسته این صنعت را پایدارتر کند منابع نظری موجود و تحقیقات پیشین مدعی تأثیرپذیری وسایل مدرن به عنوان الگوی اجتماعی که جوانان را تحت تأثیر قرار داده. می باشد. این پژوهش با روش پیمایش و از طریق ابزار پرسشنامه انجام شده، و تحلیل آن از طریق نرم افزار معادلات ساختاری صورت گرفته. جامعه آماری کلیه دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران پزشکی شهر تهران بوده. تعداد جامعه آماری برابر (800) نفر و از این تعداد، 400 نفر بر اساس نمونه گیری تصادفی ساده برای مطالعه انتخاب شدند. یافته های پژوهش نشان می دهد که بین متغیر محرومیت نسبی با میزان استفاده از لوازم آرایشی و میزان تجددگرایی با میزان استفاده از لوازم آرایشی دارای رابطه معنادار وجود دارد.. نتایج معادلات ساختاری نشان می دهد که شاخص ریشه میانگین برابر 58%، نسبت کای اسکوئر به درجه آزادی برابر 31/2، مقدار نسبی واریانس و کواریانس برابر 90% و شاخص برازش تطبیقی برابر %82 نشان می دهد. هم چنین شاخص برازش مقتصد نیز در این مطالعه برابر 67% می باشد که نشان می دهد مقدار قابل قبول است.
سفر قهرمان مؤنث در سه فیلمنامه از بهرام بیضایی: مطالعه تطبیقی سه فیلم نامه سگ کشی، اشغال، و حقایق درباره لیلا دختر ادریس در چارچوب نظریه مورین مرداک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۶ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲
149 - 166
حوزههای تخصصی:
بهرام بیضایی را می توان از دهه چهل تاکنون در زمره معدود نویسندگان صاحب سبکی منحصر به خود دانست که نامش بیش از هر چیز با نمایشنامه و فیلمنامه پیوند خورده است. این پژوهش در چارچوب نظری «الگوی سفر قهرمان مؤنث» مورین مرداک به بررسی سه فیلمنامه سگ کشی، اشغالل، و حقایق ىرباره لیلا ىختر اىریس می پردازد. نظریه مرداک نگاهی نو به مدل جوزف کمبل برای سفر اسطوره ای قهرمان به شمار می آید که در آن سفر قهرمان مؤنث شامل ده مرحله گسستن از دنیای زنانه، همذات پنداری با مردان، جاده آزمون ها، موفقیت خیالی، «نه!» گفتن زن قوی، تشرف و برخورد با الهه، میل شدید به پیوند دوباره با هویت زنانه، علاج شکاف میان مادر و دختر، یافتن مردِ درون، و ورای ثنویت است. پژوهش حاضر با بررسی سیر رخدادها در سه فیلمنامه بیضایی و بهره گیری از جملات شخصیت ها به بررسی تطبیقی سیر تحول شخصیتی زنان در این آثار می پردازد و نشان می دهد که امکان انطباق ساختاری این سه اثر بر الگوی مذکور وجود دارد.