مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
شعر زنانه
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش شناخت ارتباط جنسیت شاعر با گزینش نوع شعر است. پژوهش حاضر با طرح این پرسش شکل گرفت که آیا خلق انواع ادبی با جنسیتِ شاعر ارتباط دارد؟ در جست وجوی یافتن پاسخ علمی، کوشش شد تا این موضوع از چند زاویه بررسی شود و با تلفیقی از رویکرد روان شناسیِ جنسیت، نقد فمینیستی، و نقد ادبی رابطة ذهن و متن ادبی مشخص و تفاوت نوع شعر مردانه از شعرِ زنانه تشخیص داده شود.
در این زمینه شاعران حماسی و آثارشان شناسایی و سپس اطلاعاتی از زنانِ شاعر و اشعار آن ها گردآوری شد. بر اساس این داده ها، در دورة زمانی سدة چهارم تا هشتم هجری قمری فقط مردان شعر حماسی سروده اند و بیست زنِ شاعر این دوره به سرودن این شیوة شعری تمایلی نداشته و نوع غنایی شعر را برگزیده اند. یافته های تحقیق تأثیر دو عامل را در تفاوت این گرایش نشان داد: ۱. تأثیر علل درونی و تفاوت جنسی با منشأ زیست شناختی، فیزیولوژیک، و روان شناختی؛ 2. تأثیر علل بیرونی، همچون جامعه و سنت های فرهنگی، در مناسبات زن و مرد در جامعه، شیوه رفتار، تجربه فرد، و گزینش نوعِ خاصی از شعر.
شهر آشوبِ مهستی، پناهگاه امن ِ اعتراض(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر آشوب های مهستی تعریضی است به شاعران ستایشگر و ممدوحان شیفته ی قدرت در جامعه ای طبقاتی که مدیحه اعتبار خاصی داشت و ارزش حاکمان به مدیحه سرایان درباری بود. هدف این مقاله شناخت نشانه های پنهان این رفتار کنایی در معانی ضمنی شعر زنی شاعر در قرن ششم هجری قمری است. دوره ی سلجوقی به لحاظ شعری دوره ی اوج رونق شعرهای مدحی بود، امّا مهستی برخلاف شاعرانِ ستایشگر، شعرهای اجتماعی واکنشی سرود. چرایی این موضوع در مقاله ی حاضر با رویکرد جامعه شناسی ادبیات در سه بخش بررسی گردید، الف: نخست شرایط سیاسی، اجتماعی دوره ی مورد بحث و تأثیر آن بر شعر مطالعه گردید و جریان شعر ستایشی و کارکرد آن مورد بررسی قرار گرفت. ب: به سنت های فرهنگیِ محدود کننده که زن را از مقابله ی رویارو برحذر می کند و همچنین به وضعیت زنان و شرایط زنی شاعر اشاره شد. پ: با برداشت کلی از شهرآشوب های مهستی و تبیین رفتار زنانه او در برابر جریان شعرِ مدحی، مقاله نتیجه می گیرد که مهستی نخستین زنِ شاعری است که با رفتاری خردمندانه در قالب رباعی، شعر اجتماعیِ شهرآشوب را در مقابل مدح پادشاه و درباریان به شناخت و ستایشِ طبقه ی کارگر و مشاغل آن ها اختصاص داد و به گونه ای کنایی اعتراض خود را نسبت به شاعران مدیحه سرا و ممدوحان نشان داد و مدح را که خاصِ طبقه ی خواص بود از اعتبار انداخت.
زنانگی ادب تعلیمی، رهاننده پروین از اضطراب تأثیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پروین اعتصامی شاعر نامدار معاصر، بیشتر به سبب گرایش های تعلیمی و اخلاقی اش شناخته می شود. وی کوشش داشته است از شعر برای دانش افزایی و حکمت سرایی یاری بگیرد. بی تردید شاعران پش از پروین هم، همین رویه و رویکرد را دنبال می کرده اند و به طور کلی یکی از شباهت های وی با کسانی مانند ناصرخسرو، سعدی، ابن یمین و... همین روند اخلاقی کردن فضای شعر است. متأسفانه برخی منتقدان ادبی سطح کار پروین را در این زمینه، تا حد شاعری مقلد پایین آورده اند؛ درحالی که چنین نیست. وی بی آن که از نظریات ادبی جدید در روزگار ما باخبر باشد، به شیوه ای کاملاً هنرمندانه توانسته است خود را از سطح تأثیرپذیری صرف و معمولی نجات دهد و در حد شاعری توانمند و صاحب سبک ظاهر شود. گرایش پروین به ادب تعلیمی آن هم با رنگ و بویی کاملاً زنانه، نقطه آغاز توفیق او در شاعری است. در مقاله حاضر با نگاهی به نظریه «اضطراب تأثیر هرولد بلوم»، سعی شده است هنر ورزی های پروین اعتصامی در بیرون آمدن از سایه اضطراب تأثیر شاعران پیش از او نشان داده شود؛ نتیجه این ارزیابی نشان می دهد وی با در نظر داشتن تحولات سیاسی و فکری روزگار خود، همه راه شاعری را با شاعران متقدم- و البته مرد- نپیموده است و بر اساس سبک شخصی خود، مبتکرانه رفتار کرده است.
بررسی تطبیقی نگاه زنانه سیمین دانشور و غادةالسمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر، بر درک بهتر نگاه و رویکرد زنانه سیمین دانشور، رمان نویس مشهور معاصر ایران و غاده السّمان، زنانه نویس نامدار معاصر جهان عرب، می پردازد. به راستی دانشور در رمان شیرین و پرخواننده «سووشون»، در تحکیم و گسترش ادبیّات زنانه ایران سهم بسزایی پیدا کرد و السّمان، غریزه زن عرب است که در شاهکار های ادبی اش، از پس دیوار های ستبر و کهنه قرون، فریاد برمی آورد. این نوشته، بر آن است که با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی، به وجوه مشترک نگاه زنانه دانشور و السّمان پی ببرد. در اینجا، رمان سووشونِ دانشور و اشعار غاده السّمان، از این جنبه مورد بررسی قرارگرفته و در خلال همین بررسی، با ذکر شواهد مثال، به مطالعه وجوه مشترک ذهنیت زن نگرانه دو ادیب ایرانی و سوری، در مسائلی از قبیل زن، جنگ، عشق و... پرداخت ه شده و نشان داده شده است که در نگاه زنانه به مسائل مذکور، دانشور و السمان، با مرام و جغرافیای متفاوت تا چه اندازه به هم نزدیک و یا به نحوی شبیه هم هستند.
تحلیل تطبیقی نقد نظام اجتماعی مردسالار در شعر سیمین بهبهانی و فهمیده ریاض(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال سیزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴
97 - 140
حوزه های تخصصی:
بسیاری از اندیشمندان و روشنفکران، ریشه عقب ماندگی و مشکلات زنان را در نظام اجتماعی مردسالار دانسته اند. لذا سال ها قبل جنبش آزادی زنان در ایران و پاکستان شکل گرفت که یکی از هدف های آن مبارزه با نظام اجتماعی مردسالار بوده است. در این میان زنان اهل قلم به مقوله ی تبعیض و بی عدالتی نسبت به زن واکنش نشان داده و آثاری را با این مضمون پدید آورده اند. سیمین بهبهانی شاعر ایرانی و فهمیده ریاض شاعر پاکستانی درونمایه ی نقد نظام اجتماعی مردسالار و بیان مشکلات زنان در این جوامع را در اشعار خویش دستمایه ی مضمون سازی قرارداده اند. در اشعار زنانه ی دو شاعر یاد شده، مشکلات و مسایل زنان و انتقاد از نظام اجتماعی مردسالار با بسامدی قابل توجّه بازتاب یافته است لذا در این پژوهش بازتاب موضوع یادشده در شعر دو شاعر ایرانی و پاکستانی به روش توصیفی-تحلیلی و با رویکرد تطبیقی با بهره گیری از برخی اصول و آموزه های جامعه شناسی ادبیات واکاوی و تحلیل شده است. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن است که انتقاد از نظام اجتماعی مردسالار یکی از گفتمان های اصلی شعر سیمین بهبهانی و فهمیده ریاض است که در قالب مضامینی؛ همچون سلب آزادی های اجتماعی، ازدواج اجباری، جواز چندهمسری مردان و ... بازتاب یافته و به تصویر کشیده شده است؛ با این تفاوت که نقد های اجتماعی سیمین بهبهانی آمیخته با نوعی رمانتیسم، احساساساتی و سطحی؛ اما انتقادات فهمیده ریاض عمیق، متفکرانه، تند و همراه با دلالت های آشکار وپنهان سیاسی است.
تحلیل تطبیقی زبان زنانه در شعر معاصر عُمان و ایران ( با تکیه براشعار سعیده بنت خاطرالفارسی و طاهره صفارزاده)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
76 - 96
حوزه های تخصصی:
زنان شاعر در سال های اخیر، با شناسایی هویت زنانه ی خویش، توانسته اند با جریان سازی در حوزه ی زبان و اندیشه، پایه گذار تحولات نوظهور ادبی باشند و با کاربست زبان زنانه و شگردهای خلّاقانه در آفرینش آثار هنری خویش، احساسات، تفکرات، دغدغه های شخصی و اجتماعی یک زن امروز را ترسیم کنند و هم گام با مردان در حوزه های مختلف ادبی چون: شعر، نثر، رمان و ... به فعالیت بپردازند و ادبیات را از سیطره ی زبان و سخن مردانه برهانند و موجب دگردیسی این سنّت دیرینه ی مردانه شوند. دوران معاصر ایران و عُمان شاعرانی نام آشنا و بلندآوازه دارد که هریک به سهم خود نقش بسزایی در شکل دهی ادبیات زنانه، ایفا کرده اند. سعیده بنت خاطر الفارسی؛ پیشگام شعر زنانه ی عُمانی است که پرداختن به زن و هویت او در اشعارش موج می زند؛ از سوی دیگر طاهره صفارزاده از زنان شاعر ایرانی ا ست که نقش بسزایی در ادبیات انقلاب اسلامی داشته است. در پژوهش حاضر، با استفاده از نمونه های شعری و نمودار، زبان زنانه در شعر دو شاعر به شیوه ای تطبیقی، در دو سطح واژگانی ( واژگان- ترکیبات- فعل و عبارت های فعلی) و نحوی ( جملات پرسشی- تعجبی- تأکیدی) تحلیل می شود. تفاوت ها و شباهت های زبان زنانه در دو فرهنگ متفاوت آشکار می گردد، مثلاً بنت خاطر برای پررنگ کردن بُعد رمانتیک شعرش از واژگان زنانه برای بیان مضامین حسی-عاطفی کمک می گیرد درحالی که زبان زنانه در شعر صفارزاده به عنوان ابزاری برای انتقال پیام و اندیشه است. همچنین هر دو شاعر از زبان زنانه برای بیان مقاصد اجتماعی مانند: فمینیسم و دفاع از حقوق زنان، وطن دوستی، طبیعت گرایی و ... بهره گرفته اند.
بررسی تحلیلی- نقدی درون مایه های شعر زنانه در عصر مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۷ بهار ۱۳۹۴ شماره ۱
77 - 97
حوزه های تخصصی:
در عصر مشروطه، شعر فارسی، درکنار حفظ درون مایه های قدیمی خود، با مضامینی جدید آشنا شد که در دوره های قبل آن ها را تجربه نکرده بود. به همین دلیل، این دوره را عصر تغییر و تحول های بنیادین در درون مایه ها و مضامین قدیمی شعر فارسی می نامند. آشنایی با ادبیات غرب، تحولات سیاسی و اجتماعی ایران، انقلاب فرانسه، جریان موسوم به روشن فکری، استبداد داخلی و استعمار خارجی از مسائلی است که در این زمینه نقش بسزایی داشت. البته این تغییر و تحول فقط مخصوص مضامین شعری نبوده و همه جنبه های سیاسی و اجتماعی و اقتصادی ایران را در بر می گرفت. این امر زندگی زن ایرانی را نیز، به عنوان نیمی از پیکره جامعه، دستخوش تغییر و تحول بنیادین کرد. آشنایی زنان با نقش و جایگاه واقعی خود در جامعه و در پی آن مشارکت آن ها در فعالیت های اجتماعی، دفاع از وطن به معنای امروزی آن و تغییر نگرش زنان ایرانی به خانواده از جمله این تغییر و تحول ها در عصر مشروطه به شمار می رود. پژوهش حاضر در صدد است با بررسی آثار ادبی و دیوان زنان شاعر در عصر مشروطه و به صورت توصیفی تحلیلی، به بررسی نقدی مسائل یاد شده و بازتاب آن ها در شعر شاعران زن مشروطه بپردازد. فعالیت های چشمگیر زنان ایرانی در عرصه های سیاسی و اجتماعی، آگاهی زنان از نقش سازنده خود در خانواده و تغییر نگرش زنان به مردان ایرانی از مسائلی است که در این زمینه اهمیت فراوان دارد و بازتاب آن در شعر شاعران زن عصر مشروطه نقد و بررسی شد.