مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
ادبیات معاصر فارسی
حوزه های تخصصی:
مقایسه شعر سیاه فروغ فرخزاد و نصرت رحمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله قصد نگارندگان این است که ضمن بیان مبانی فکری شعر سیاه در غرب و بیان مناسبتهای آن با مکتبهایی همچون مکتب باروک، رمان گوتیک، گروتسک، ابسوردیته و ... عناصر زیرساختی شعر سیاه را در شعر معاصر فارسی، که عمدتا شامل برخی از نظریات فلسفی و نیز اوضاع اجتماعی و تاریخ سیاسی درهم تنیده شده ای است، گذرا تبیین کنند و جلوه های گوناگون این نوع شعر را در آثار فروغ فرخزاد و نصرت رحمانی نشان دهند و تا حد امکان به مقایسه آنها بپردازند. با شیوه تحلیل توصیفی تطبیقی در خواهیم یافت که اشعار فروغ و رحمانی از جهت دربرداشتن مفاهیمی همانند 1- اندوه 2- شکست 3- ناامیدی 4- ظلمت/شب 5- تنهایی 6- سخنان هنجارستیزانه عقیدتی 7- سخن از کامجویی جسمانی نظیر هم است و در اموری نیز با هم متفاوت است که عبارت است از: 1- اختلاف در انگیزه تلخکامی 2- استنباط متفاوت از عشق 3- شیوه های گوناگون بیان طنز 4- تفاوت در تصویرسازی 5- تفاوت در روش ستیز با هنجارها.
دربار ناصری، محمل گذر از روزگار قصه بلند سنتی (رمانس) به عصر رمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دوره های گذار در ترسیم دقیق سیر تاریخ ادبیات و تعیین علل تغییر انواع ادبی و ذوق ادبی اهمیت بسیار دارد. در تاریخ ادبیات داستانی ایرانی، یکی از این دوره های مهم گذر، دوران گذار از قصه بلند سنتی (رمانس) به رمان است. در این مقاله، ضمن نگاه به اولین رمان گونه هایی که در ادبیات فارسی پدید آمده است، به بررسی علل تکوین این آثار مرحله گذار پرداخته و نشان داده شده است که چگونه مجموعه عواملی که در پیوند با دربار ناصرالدین شاه قاجار بود، هرچند از جهاتی موجبات کندی این تغییر را به وجود آورد، نهایتا در شکل گیری جریان تغییر سمت و سوی ادبیات داستانی به سوی عصر رمان موثر بود؛ چنانکه می توان دربار ناصری را محمل گذر از قصه سنتی به عصر رمان دانست.
چشم های نگران آینه تردیدند (بررسی و تحلیل حیرت و سرگردانی انسان معاصر در نگاه قیصر امین پور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مضامین برجسته در مجموعه اشعار شاعران بعد از انقلاب اسلامی توجه به جهان پیرامون انسان، تامل در ویژگیها، احوال و روحیات انسان مدرن و شبه مدرن است که غالبا در تقابل با احوال و ویژگیهای انسان کلاسیک تصویر می شود. یکی از این ویژگیها «حیرت و سرگردانی» انسان معاصر است که در ژرف ساخت و روساخت شعر برخی از شاعران معناگرا انعکاس بیشتری یافته است. یکی از این شاعران برجسته، که به موضوع یاد شده عنایت ویژه ای داشته، قیصر امین پور است. شاعرِ محققی که سعی کرده است لوازمات سنت را از یک سو و نوگرایی را از سویی دیگر در زبان و محتوای اشعار خویش جمع، و جریانی نو در شعر انقلاب اسلامی ایجاد کند. بررسی این موضوع در مجموعه آثار او نشان می دهد که شاعر به هر میزان از دهه شصت با «تنفس صبح» (1363) به دهه هفتاد با «آینه های ناگهان» (1372) و از آن به دهه هشتاد با «گلها همه آفتابگردانند» (1381) و «دستور زبان عشق» (1386) نزدیک می شود، نه تنها توجه او به مقوله تردید و سرگردانی انسان معاصر از نظر کمی رشد بیشتری پیدا می کند از نظر کیفی هم، عمیقتر و فلسفی تر می شود. نویسنده در این مقاله بعد از بررسی ابعاد مختلف مساله و معرفت شناسی موضوع در شعر معاصر از یک سو و با توجه به علل و دلایل پیدایی آن در نظام زبانی و اندیشگانی اشعار قیصر از سویی دیگر، مجموعه اشعار او را در این زمینه، طبقه بندی، بررسی و تحلیل می کند.
شبانی عیسی (ع) و شبان- رمگی در مسیحیت و بازتاب آن در ادبیات معاصر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرگذشت پیامبران از منابع مهم تلمیح در متون ادب فارسی به شمار می رود که شاعران از آن در جهت خلق مضامین و تصاویر شاعرانه بهره برده اند. یکی از پیامبرانی که شاعران زبان فارسی از دیرباز در اشعار خود به شخصیت و جنبه های مختلف زندگانی ایشان توجه داشته اند، حضرت عیسی (ع) است. شاعران کلاسیک فارسی در تلمیح به زندگانی عیسی (ع) غالباً به منابع اسلامی به ویژه قرآن کریم نظر داشته اند ولی شاعران معاصر به ویژه شاعران نوپرداز در کنار روایات اسلامی، به روایات اناجیل نیز اشاره کرده اند. برخی از این تلمیحات را می توان از تلمیحات نادر در شعر فارسی محسوب کرد که فهم و درک آنها اغلب نیازمند مراجعه به کتاب مقدس است. یکی از این تلمیحات نادر اشاره به شبانی عیسی (ع) و گوسفند (برّه) گمشده عیسی (ع) است که در آثار شاعرانی چون فروغ فرخزاد، مهدی اخوان ثالث، علی موسوی گرمارودی و نویسندگانی چون هوشنگ گلشیری نمود یافته است. در این مقاله ابتدا به تبیین این موضوع در انجیل و الهیات شبانی در آیین مسیحیت می پردازیم و سپس به بررسی مضمون شبان- رمگی در ادبیات کلاسیک فارسی و تلمیح به شبانی عیسی (ع) و برّه گمشده عیسی (ع) در ادبیات معاصر فارسی خواهیم پرداخت.
نقد درس نامه های ادبیات معاصر نثر؛ با نگاه به سرفصل های درس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر، ضمن گذری بر پیشینه تألیف آثار در حوزه نثر معاصر فارسی، چهار منبع از درس نامه های «ادبیات معاصر نثر»، تألیف یاحقی، عبدللهیان، رحیمیان و روزبه مورد بررسی قرار گرفته و در کنار بیان کاستی ها و نارسایی های احتمالی این کتاب ها، نکاتی برای بهترشدن کیفیت مطالب و رفع کاستی ها پیشنهاد شده است. عمده ترین کاستی ها و نارسایی ها عبارتند از: 1. چَربِش نگاه تاریخی و تاریخ ادبیات گونه بر نگرش علمی، تحلیلی، انتقادی و ادبی؛2. بی دقّتی در ذکر منابع و مآخذ و اعتماد به شنیده ها درباره برخی نویسندگان و نقد آثارشان؛ 3. شکل جزوه وار برخی کتاب ها و نگاه سرسری مؤلف به بعضی مطالب و مباحث؛ 4. کم آشنایی با نیازهای ادبی و هنری و ذوقی مخاطب امروز در گزینش نمونه های نثر و بی توجهی به ادبیاتِ درجریان؛ 5. غفلت از پرداختن به آثار نثر فارسی از انقلاب اسلامی به این سو؛ 6. آمیختگی شعر و نثر معاصر در برخی کتاب ها؛ 7. ناهمخوانی عنوان و بعضی مباحث برخی کتاب ها با عنوانِ تازه مصوب این درس و سرفصل های جدید آن. پیشنهادها برای بهبود منابع و بالابردن کیفیت این درس نیز عبارتند از: 1) نظر به ارایه این درس در دوره کارشناسی و کارشناسی ارشد (گرایش ادبیات معاصر)، سطح بندی متون و منابع و تهیه و تدوین کتاب های جداگانه به تناسب اندوخته ها و نیازهای دانشجویان هر دوره ضروری است؛ 2) از آنجا که نام این درس به «جریان شناسی نثر معاصر ایران» تغییریافته، شایسته است مؤلفان، مباحثی در خصوص جریان و جریان شناسی و مکتب و سبک و دیگر مباحث نظری مرتبط با موضوع بیفزایند و کتاب را براساس نگاه جریان شناسانه(باتوجّه به سرفصل و عنوان تازه درس) تدوین و تنظیم کنند؛ 3) نظر به گستردگی و گوناگونیِ انواع نثر معاصر و به دلایل تاریخی ادبی و نیز تنگی فرصت دریک نیمسال تحصیلی، بهتر است مبدأ «معاصر بودن»، آغاز سده جاری خورشیدی باشد و نقل و بررسی آثار و معرّفی نویسندگان از این تاریخ به بعد در دستور کار قرار گیرد؛ 4) بخشی به عنوان «نثر اینترنتی» شامل وب نوشت ها، داستان های اینترنتی، مجلات مجازی، یادداشت های وبلاگی و ... که فرمی نوپدید در نثر معاصر است، به کتاب ها افزوده شود؛ 5) در پایان هر فصل یا هر بخش، پرسش هایی، هم از مباحث کتاب و هم از منابع و مباحث بیرون از کتاب، استخراج و طرح گردد(به ویژه در بخش نثر داستانی و نمایشی) تا دانشجو با دقّت و رغبت بیشتر مطالب کتاب را بخواند و ملزم شود نمونه های بیشتری مثلاً از نثر داستانی را خارج از کتاب بیابد و ببیند.
بررسی تحلیلی- نقدی درون مایه های شعر زنانه در عصر مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۷ بهار ۱۳۹۴ شماره ۱
77 - 97
حوزه های تخصصی:
در عصر مشروطه، شعر فارسی، درکنار حفظ درون مایه های قدیمی خود، با مضامینی جدید آشنا شد که در دوره های قبل آن ها را تجربه نکرده بود. به همین دلیل، این دوره را عصر تغییر و تحول های بنیادین در درون مایه ها و مضامین قدیمی شعر فارسی می نامند. آشنایی با ادبیات غرب، تحولات سیاسی و اجتماعی ایران، انقلاب فرانسه، جریان موسوم به روشن فکری، استبداد داخلی و استعمار خارجی از مسائلی است که در این زمینه نقش بسزایی داشت. البته این تغییر و تحول فقط مخصوص مضامین شعری نبوده و همه جنبه های سیاسی و اجتماعی و اقتصادی ایران را در بر می گرفت. این امر زندگی زن ایرانی را نیز، به عنوان نیمی از پیکره جامعه، دستخوش تغییر و تحول بنیادین کرد. آشنایی زنان با نقش و جایگاه واقعی خود در جامعه و در پی آن مشارکت آن ها در فعالیت های اجتماعی، دفاع از وطن به معنای امروزی آن و تغییر نگرش زنان ایرانی به خانواده از جمله این تغییر و تحول ها در عصر مشروطه به شمار می رود. پژوهش حاضر در صدد است با بررسی آثار ادبی و دیوان زنان شاعر در عصر مشروطه و به صورت توصیفی تحلیلی، به بررسی نقدی مسائل یاد شده و بازتاب آن ها در شعر شاعران زن مشروطه بپردازد. فعالیت های چشمگیر زنان ایرانی در عرصه های سیاسی و اجتماعی، آگاهی زنان از نقش سازنده خود در خانواده و تغییر نگرش زنان به مردان ایرانی از مسائلی است که در این زمینه اهمیت فراوان دارد و بازتاب آن در شعر شاعران زن عصر مشروطه نقد و بررسی شد.