الهه شهراد

الهه شهراد

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

تحلیل نشانه شناختی انتقادی قالیچه تصویری هوشنگ شاه بر پایه الگوی ادموند بورکه فلدمن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل انتقادی الگوی نقد ادموند بورکه فلدمن قالیچه تصویری هوشنگ شاه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۱۹
قالی های تصویری از جمله مهم ترین دستاوردهای هنر طراحی و بافت قالی در دوره قاجار محسوب می شوند و یک مجموعه نسبتاً پرتعداد از این قالی ها، مجموعه قالی های هوشنگ شاهی است؛ که در آن دوره به بستری برای تصویرسازی شاه زمانه در قالب هوشنگ شاه بدل شده بود. با وجود تحقیقات بی شمار در این زمینه، چرایی پیدایش نقوش با روایت های تاریخی موضوعی است که کمتر بدان پرداخته شده است. هدف از این پژوهش امکان دستیابی به لایه های معنایی انتقادی در اثر مورد نظر است؛ که از نظرها مغفول مانده است. نگارندگان در این پژوهش در پی پاسخگویی به این سؤالات هستند که بر اساس الگوی ادموند بورکه فلدمن می توان با بازنگری در نشانگان و اجزاءِ اغراق آمیزِ قالیچه تصویری هوشنگ شاه، امکان دستیابی به تفسیر انتقادی در لایه های جدید را ممکن گرداند و شاخصه های متفاوتِ این نشانگان در مقایسه با آثار مشابه را برشمارد. پژوهش حاضر به لحاظ روششناختی توصیفی- تفسیری است و شیوه جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای است. نگارندگان در این پژوهش ابتدا به مرور تحقیقات صورت گرفته در موضوع پژوهش پرداخته اند و می کوشند بر اساس الگوی ادموند بورکه فلدمن طی چهار گام (توصیف، تحلیل فرمی، تفسیر و ارزیابی) به بررسی و تحلیل انتقادی قالیچه تصویری هوشنگ شاه بپردازند. یافتههای تحقیق نشان داد اثر مورد نظر در این پژوهش با استفاده از عنصر اغراق در بزرگ نمایی و کوچک نماییِ اجزاء، جایگاه نمادین اصلی ترین عنصر صفحه یعنی هوشنگ شاه که احتمالاً نماینده پادشاه عصر است را متزلزل نمایش داده است. در تحلیل نشانه شناسانه ی این آثار نوعی گسل معنایی وجود دارد که امکان تفسیر معانی در صورت انتقادی را ممکن می گرداند. با مرور نمونه های در دسترس از قالیچههای تصویری این دوره می توان دریافت نشانگانِ این قالیچه رویکرد متفاوتی را نسبت به جایگاه و اندازهی عناصر در اثر داشته است که امکان تفسیر در لایه های دیگرِ معنا را ممکن می گرداند.
۲.

مطالعۀ تأثیر عامل گشودگی به تجربه بر تغییرات ترجیح رنگی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شخصیت گشودگی به تجربه ترجیح رنگی تحلیل واریانس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۲ تعداد دانلود : ۱۳۰
رنگ زبانی خاموش، اما قدرتمند است. با توجه به اهمیت نقش رنگ در برقراری ارتباط و جلب توجه افراد، شناسایی ترجیح رنگی زنان و عوامل مؤثر بر آن می تواند ابزاری کارآمد در بسیاری از حوزه های جهان مدرن مانند ارتباطات، تجارت و تولید کالا و محتوا ایجاد نماید. این مقاله با هدف شناسایی تأثیر عامل گشودگی به تجربه (به عنوان یکی از ابعاد شخصیت) بر تغییرات ترجیح رنگی زنان انجام یافته است. به منظور جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه جمعیت شناختی، ترجیح رنگی و آزمون ده گویه ای شخصیت (TIPI) استفاده شده است. نمونه آماری شامل ۲۱۳ نفر از زنان ساکن تهران است که به صورت تصادفی انتخاب شدند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش واریانس یک طرفه در ارتباط با میزان ترجیح رنگی نشان می دهد که زنان با سطوح مختلف گشودگی به تجربه در ارتباط با میزان ترجیح رنگ های بنفش، قرمز و نارنجی دارای ترجیحات متفاوتی هستند به این صورت که با بالا رفتن سطح گشودگی به تجربه امتیاز به رنگ های قرمز و نارنجی افزایش و به رنگ بنفش کاهش می یابد. همچنین، تحلیل داده ها در بخش ترجیح رنگ منتخب بیانگر آن است که زنان با سطوح گشودگی به تجربه بالا رنگ قرمز را به عنوان رنگ ترجیحی خود انتخاب می نمایند. تفسیر نتایج در ارتباط با رنگ تنفری حاکی از آن است که زنانی که از رنگ آبی و سفید متنفر هستند، دارای سطح گشودگی به تجربه پایین تری می باشند. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیره در ارتباط با ترجیح رنگ های گرم، سرد و خنثی نشان می دهد زنان با سطوح گشودگی به تجربه مختلف در ارتباط با رنگ های گرم و خنثی دارای ترجیحات متفاوتی هستند.براساس نمودار با بالارفتن سطح گشودگی به تجربه میانگین امتیاز به رنگ های گرم افزایش و به رنگ های خنثی کاهش می یابد. در نهایت نتایج لزوم توجه به عاملیت گشودگی به تجربه در پیش بینی ترجیحات رنگی را مورد تایید قرار می دهد .. یافته های پژوهش حاضر می تواند در بسیاری از حوزه های کاربردی مانند روانشناسی، بازاریابی، ارتباطات، تبلیغات و طراحی مد مورداستفاده قرار گیرد.
۳.

خاتون های شاهنامه بزرگ مغولی (تحلیل نقش وجایگاه زنان در شاهنامه بزرگ مغولی با رویکرد بازتاب)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: رویکرد بازتاب زن در نگاره شاهنامه بزرگ مغولی عهد ایلخانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۲ تعداد دانلود : ۸۴
با ظهور مغولان (ایلخانان) در ایران، هنر مصورسازی کتاب به طور رسمی شکل گرفت و از این دوران به بعد این هنر مسیر شکوفایی را پیمود. شاهنامه بزرگ مغولی (دموت)، شاهکار نگارگری عهد ایلخانی، به منزله نخستین نسخه مصور درباری در دوران ابوسعید بهادر خان، در تبریز تصویرسازی شد و پس از آن به تدریج دیگر شاهنامه های مصور به وجود آمد. حضور چشمگیر زنان در نگاره های این نسخه، یکی از نکات متمایز این شاهنامه است. این مقاله مبتنی بر این فرضیه است که میزان و نحوه حضور زنان در این شاهنامه با جایگاه و شرایط اجتماعی زنان در عهد ایلخانی مرتبط است. در این راستا، شناخت ابعاد اجتماعی شاهنامه بزرگ و به طور اخص نقش و جایگاه زنان در نگاره ها هدف اصلی پژوهش است و نگارنده با رویکرد جامعه شناسانه در پی کشف نحوه بازتاب جامعه در اثر هنری است. در این زمینه، 52 نگاره از این شاهنامه با روش تحلیلی توصیفی بررسی شده و ابزار تحلیل، نظریه بازتاب در جامعه شناسی هنر است. بنا بر یافته های تحقیق، همان طور که زنان در عهد ایلخانی از جایگاه و منزلت استثنایی در تاریخ ایران برخوردارند، به گونه ای که این دوران را عصر برابری مرد و زن می دانند، زنان در نگاره ها نیز به صورت چشمگیر و متمایزی دیده می شوند. این حضور در صحنه هایی با مضامین درباری پررنگ تر است و نوع حضور زنان در نگاره ها با نحوه زندگی ایشان منطبق است. بدین ترتیب، بار دیگر مشخص می شود که اثر هنری به منزله فرآورده ای اجتماعی ارزش ها و باورهای زمان را با خود همراه دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان