فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۸۹۹ مورد.
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
519 - 543
حوزههای تخصصی:
نقش مایه های ترکیبی انسان-پرنده مفاهیم گسترده و گاه متضادی در تمدن بشری دارند. در دوران اسلامی با وجود تحریم صورتگری، همچنان نقوش انسانی و حیوانی، دستمایه تزئینات آثار هنر اسلامی بوده و در آثاری چون انگشتری به صورت های مختلف به کار رفته است. انگشتر در فرهنگ اسلامی اعتباری خاص دارد و بازتاب دهنده خصایص فرهنگی و باوری مستور در آن است. در میان حکومت های مسلمان در ایران، سلجوقیان از جمله اولین حکومت هایی هستند که با گستردگی جغرافیایی خود به شکوفایی فرهنگی رسیدند و در سپهر نشانه ای آنان، نقش مایه پرنده با سر زن در انگشتری ها هویتی قابل اعتنا داشت. این مقاله در ارتباطات درون فرهنگی سپهر نشانه ای سلجوقیان، پدیداری نقش مایه پرنده با سر زن در انگشتری این دوره را مطالعه می کند و به این پرسش پاسخ می دهد که در بازنمود این نقشینه چه معنای باورمداری از منظر سپهر نشانه ای مستتر است. در این مجال، از روش تحلیل نشانه شناسی فرهنگی مکتب تارتو با استفاده از نظریه سپهر نشانه ای یوری لوتمان استفاده شده است. رهیافت بحث بدین معنا منتج شد که محیط چندفرهنگی تمدن سلجوقیان ایران در درون خود متشکل از سه سپهر نشانه ای اسلامی، ترکی و ایرانی است. گفت وگوی درون فرهنگی موجب پدیداری نقشینه پرنده با سر زن با دو ترکیب بصری شد. نقوش همنشین با این نقش مایه به مفاهیم باروری، قدرت، رشد و نیک خواهی اشاره دارد که ارتباط این گونه انگشتری را با خاستگاه های زنانه قوت می بخشد. ارتباطات درهم تنیده اشتراکات فرهنگی مستتر در باورهای مذهبی اسلامی، تفکرات قومی ترکی و اندیشه های ایرانی موجب ایجاد هویتی یکپارچه در انگشترهای سلجوقیان ایران شده است.
مطالعه نمونه هایی از پیکرک های سفالی زنان در ادوار سلجوقی و ایلخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۵ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۳
327 - 344
حوزههای تخصصی:
پیکرک های گلی و سفالین زنان جزء نخستین آثار هنری بشر در اعصار پیش از تاریخ محسوب می شوند که ساخت آن ها با تغییراتی خاص تا دوران اسلامی نیز تداوم یافته است. پیکرک های سفالی مزبور، که گونه های مختلفی از تکنیک های ساخت و تزیین هنر سفالگری اسلامی را دربرمی گیرند، اغلب در شهرها و مراکز مهم سفالگری ایران ساخته شده اند. از مهم ترین ادوار ساخت این پیکرک ها می توان به ادوار سلجوقی و ایلخانی مقارن با قرون پنجم تا نهم هجری اشاره کرد که با توجه به منع ساخت پیکرک و مجسمه در دوران اسلامی ، دلایل و انگیزه ها و نیز منابع الهام بخشِ ساخت این پیکرک ها در دوره های مزبور جای تأمل دارد. موضوع پژوهش کنونی بررسی و تحلیل تعدادی این پیکرک ها در کلیه ابعادِ تکنیکی و مفهومی است. هدف اصلی مقاله، بررسی و شناخت مهم ترین ویژگی های پیکرک های سفالین مزبور به همراه طبقه بندی آن هاست. روش پژوهش انتخابی، با توجه به نوع موضوع و هدف، تلفیقی از روش های توصیفی، تاریخی، و مقایسه ای است. در همین زمینه، ده عدد از نمونه های شاخصِ پیکرک های سفالین زنان در ادوار سلجوقی و ایلخانی، فارغ از تعلق به سبک یا گونه ای خاص، از بین آثار موجود در موزه های مختلف داخلی و خارجی انتخاب و از منظرِ شیوه ساخت، تزیین، کاربرد، فرم، اهداف ساخت، منابع الهام بخش، و... بررسی، طبقه بندی، و تحلیل شده است. بنابر یافته های پژوهش، پیکرک های سفالی زنان در ادوار مزبور، به خصوص دوره سلجوقی، تحت تأثیر عوامل مختلفی ساخته شده اند که از جمله آن ها می توان به تأثیر سنت های هنری پیش از اسلام، تأثیر نظام قبیله ای، تأثیر برخی از شخصیت های زن ادبیات ایران، به علاوه تأثیر صور فلکی با نماد مؤنث اشاره کرد. همچنین توجه به نقش ها و کارکردهای زنان به جای تمرکز بر ویژگی های جنسیتی آن ها، از مهم ترین تفاوت های پیکرک های مزبور با نمونه های پیش از تاریخی است.
روایتی محلی از اسطوره «الهه باروری» در لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۴ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲
25 - 43
حوزههای تخصصی:
داستان پریان، قصه ای است که در آن شاهد اتفاقات ماوراءالطبیعی، شگفت انگیز در خلقت انسان هستیم، مقطع زمانی و مکانی در این داستان ها نامشخص و خیالی است. داستان لریِ «دخترِ دال»، حکایتِ «زادن اسطوره ای» دختری از درون تخم یک پرنده است که توسط دال (سیمرغ) در غاری در دل کوه پرورش می یابد. دختر دال با حیل? پیر زن اجیر شده ای گرفتار می شود ولی نهایتاً با کمک شاهزاده ای از دل نی ها باززاده می شود و با او ازدواج می کند. در این مقاله، با رویکردی اسطوره شناختی و با استفاده از روش اسنادی و کتابخانه ای، قصه هایی با درون مای? مشترک گردآورده و به شیوه ای توصیفی– تفسیری، قواعد حاکم بر این گونه قصه ها را با هدف تبیین بن مایه اسطوره ای مشترک و جهانی آن ها مورد بررسی قرار داده ایم. نگارندگان در پی آن هستند به کمک تحلیل محتوا و بر مبنای عناصر رمزی و اسطوره ای؛ به مدد اسطوره شناسی تطبیقی؛ واکاوی روایات اساطیری و حماسی ایران، دیگر ملت ها و اقوام و با تحلیل بن مایه های اسطوره ای شخصیت دختر دال ثابت کنند که دختر دال، یک پری و نمادی از ایزد گیاهی است و در نهایت به این پرسش اساسی پاسخ دهند که دختر دال و شخصیت های دیگر داستان هر کدام نماد چه کسانی هستند و بن مایه این داستان چه چیزی را نشان می دهد. پاسخ مقدر به این فرضیه ها و پرسش ها، دختر دال را مام - ایزدی معرفی می نماید که توسط شاهزاده از سرزمین دیوان رها می شود تا سرسبزی را به طبیعت مرده بازگرداند. پیرزن نیز، نماینده ساکنین دیار تاریکی است که نمی خواهند زمین را بارور ببینند. داستان دختر دال بن مایه تقابل حیات آبی / گیاهی را با بی آبی / مرگ نشان می دهد.
نگرش به هویت مادری و قصد فرزندآوری: مطالعه ای در میان زنان دارای حداقل یک فرزند مناطق شهری شهرستان کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
245 - 270
حوزههای تخصصی:
مادر شدن جنبه مهمی از زندگی زنان است که با دو کارکرد مهم زایش و پرورش فرزند، نمود پیدا می کند. با ظهور مدرنیته، مادرشدن و مادری کردن به عنوان نقش اصلی زنان مورد پرسش و بازتعریف قرار گرفته است. بررسی نگرش به هویت مادری در ارتباط با تمایلات فرزندآوری زنان می تواند در شناخت تحولات باروری در ایران کمک کننده باشد. در این راستا 385 نفر از زنان 18-44 سال دارای حداقل یک فرزند ساکن در مناطق شهری کاشان به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج بیانگر میانگین 2/2 فرزند قصد شده در زنان مطالعه است. میانگین نمره نگرش به هویت مادری پاسخگویان، بالاتر از میانگین مورد انتظار است. این موضوع بیانگر آن است که هنوز هویت مادری برای بخش قابل توجهی از زنان در اولویت و اهمیت قرار دارد. نتایج تحلیل چند متغیره بیانگر آن است که با کنترل همه متغیرها، متغیر نگرش به هویت مادری به صورت مثبت و نگرش به برابر طلبی جنسیتی و تحصیلات به صورت منفی بر قصد فرزندآوری زنان تأثیرگذار هستند. از سوی دیگر نتایج تحلیل مسیر بیانگر نقش میانجی و واسطه ای نگرش به هویت مادری در ارتباط با تأثیرگذاری متغیرهای برابرطلبی جنسیتی و تحصیلات بر قصد فرزندآوری زنان است. با توجه به تغییراتی که در مولفه های گفته شده در حال وقوع است، پیشنهاد می شود سیاست گذاران گسترش تسهیلات و برنامه های حمایتی که منجر به کاهش تعارض بین مؤلفه های توانمندی و استقلال زنان با هویت مادری می گردند را در سیاست های جدید جمعیتی در نظر بگیرند.
تحلیل گفتمان کیفی سوژگی زن ایرانی در شبکۀ اجتماعی اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
229 - 258
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز رشد شگفت انگیز و خارج از حد تصور رسانه ها، آن ها را به ابزاری قدرتمند تبدیل ساخته است که نه تنها وظیفه ی اطلاع رسانی نهفته در ماهیت خود را به خوبی انجام می دهند؛ بلکه پا را فراتر نهاده و به همه زوایای زندگی انسان وارد شده و تحت تأثیر خود قرار داده اند. گوناگونی نقش های اجتماعی زنان و مردان،بازگوکننده این واقعیت است که مفاهیم زنانگی و مردانگی (جنسیت) به شدت تحت تأثیر عوامل اجتماعی قرار دارند. زنان و مردان هریک به گونه ای در رسانه ها بازتاب داده می شوند. تصویر زنان در رسانه های جمعی دارای وجهه ای ایدئولوژیک برای تداوم مناسبات مردسالارانه بوده است. در برابر سوژگی زن در گفتمان مردسالار؛ استراتژی مبارزه برای ساختارشکنی و در هم شکستن قالب های کلیشه ای، در مدرنیته متأخر جریان یافته است. هدف پژوهش حاضر تحلیل گفتمان سوژگی زن ایرانی در شبکه اجتماعی اینستاگرام می باشد. روش تحقیق در این پژوهش، تحلیل محتوای کیفی است. تکنیک مورد استفاده تحلیل گفتمان انتقادی و مشخصاً رویکرد تحلیل گفتمان فرکلاف می باشد. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش، صفحات مرتبط با طبقه ی نظری گفتمان های سوژگی در شبکه ی اجتماعی اینستاگرام کاربران ایرانی می باشد که با ملاحظات نظری و تحلیل محتوای کیفی انتخاب شده است. مقوله های نهایی به دست آمده در پژوهش شامل زن شیء واره، تجلیل نارسیسم، نظام طبقاتی جنسیتی، اهمیت زدایی از نقش، طبیعی شدگی مراتب بالاسری، سلب حقوق، دیگری سازی مضاعف می باشد که منطبق با گفتمان سوژگی زنان می باشد.
چگونگی تأثیر جنسیت بر ادبیات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۷ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲
223 - 241
حوزههای تخصصی:
بحث درباره ادبیات زنانه و مردانه، مخالفان و موافقانی دارد. مخالفان به فراجنسیتی بودن ادبیات تأکید می کنند و نظریه پردازان فمنیست و موافقان با پژوهش از زاویه های مختلف به این نتیجه رسیده اند که ادبیات زنانه و مردانه تفاوت دارد. به منظور یافتن پاسخ این پرسش که آیا جنسیت بر ادبیات تأثیرگذار است، کوشش شد موضوع بحث شده با رویکردهای مختلف زیست شناختی، روان شناختی، جامعه شناختی، زبان شناختی و ادبیات بررسی و تحلیل شود تا تفاوت ادبیات زنانه و مردانه از جنبه های مختلف نشان داده شود. اثر ادبی محصول ذهنیت، زبان و جهان هنرمند است و تأثیر جنسیت بر آن نخست با دو عامل اصلی ارتباط دارد. از یک سو، تفاوت ذاتی بین زن و مرد در ایجاد تفاوت های ذهنی، رفتاری، اندیشگی و زبانی به منزله ابتدایی ترین عامل تفاوت بر ادبیات تأثیرگذار است و از سوی دیگر، تفاوت جنسیتی، که بر ساخته جامعه و فرهنگ است، سبب تبعیض، نابرابری و تسلط مردان بر زنان شده است. مجموعه ای از این تفاوت ها به خلق دنیای ذهنی، جهان بینی، تجربه، تفکر، نگاه، زبان و نوشتار متفاوت زنان و مردان انجامیده و بازتاب تفاوت ها در آثار ادبی در سطح پاره ای از شکل های زبانی، سبک، مضمون، درون مایه و نوع بیانِ متفاوت خود را آشکار کرده است.
واکاوی زباهنگ مردسالاری و زن سالاری در فرهنگ ایرانی: مقایسه موردی فیلم های سینمای ایران در دهه های 1360و 1390(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
91 - 115
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو بر آن است تا در بستر الگوی هایمز [39] به بررسی زباهنگ «مردسالاری» و «زن سالاری» در فیلم های ایرانی بپردازد. این پژوهش از نوع کیفی و توصیفی بوده و درحقیقت انتخاب زباهنگ ها با هدف بررسی تفکرات و تغییر نگرش و دیدگاه فرهنگی جامعه ایرانی در دو دهه 1360 و 1390 است. در همین زمینه، 100 فیلم ایرانی که از نوع خانوادگی و اجتماعی و شامل 50 فیلم دهه 1360 و 50 فیلم دهه 1390 هستند از نظر گفتمانی و چگونگی به کاربردن گفت وگوهای نشان دهنده زباهنگ «مردسالاری» و «زن سالاری» بررسی شدند. حدود 500 پاره گفتار از فیلم های سینمایی ایرانی دهه 1360 و 500 پاره گفتار از فیلم های سینمایی دهه 1390 یادداشت و واکاوی شدند. مشخص شد که بیشترین بسامد زباهنگ مردسالاری در فیلم های ایرانی دهه 1390 به موارد تهدید، بزرگ بینی، عصبانیت، دستور، متلک گویی، امرونهی، نیش وکنایه، پرخاش و تحقیر اختصاص یافته است و بیشترین بسامد زباهنگ «زن سالاری» در فیلم های ایرانی دهه 1390 شامل تعیین تکلیف کردن، غر زدن، تحقیر کردن، کنایه زدن، جلب توجه کردن، عصبانیت، شکایت و بزرگ بینی است. به نظر می رسد با توجه به تغییر و تحولات فرهنگی و اجتماعی جامعه ایرانی در گذر زمان و پیشرفت چشمگیر فناوری در سراسر دنیا و تأثیر مستقیمی که این پیشرفت بر فرهنگ و نگرش جامعه ایرانی داشته است، طرز تفکر و نگرش جامعه دستخوش تغییراتی شده و دیدگاه افراد جامعه از تفکرات مردسالار به تفکرات زن سالار تغییر یافته است. در واقع، همان گونه که انتظار می رفت، می توان دهه 1360 را مصداق بارز تفکر مردسالارانه و دهه 1390 را مصداق بارز تفکر زن سالارانه برشمرد. در پایان، مجموعه ای از کاربردهای این زباهنگ، با عنوان هنجارهای گفتمان، بررسی و مشخص شدند.
شیوه های مختلف مقاومت مردم ایران در برابر دستور حکومتی کشف حجاب در دوره ی اول پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۲ بهار ۱۳۹۰ شماره ۳
37 - 56
حوزههای تخصصی:
پس از روی کار آمدن رضاخان و تشکیل حکومت قدرتمند مرکزی، زمینه برنامه ریزی برای انجام اصلاحات در ایران فراهم شد. از جمله این اصلاحات بهبود وضعیت زنان در جامعه بود که با هدف شبیه سازی ایران به غرب انجام می گرفت و از این رو کشف حجاب و تغییر وضعیت ظاهری مردم در این راستا قابل فهم و توضیح است. در پژوهش حاضر پس از بررسی چگونگی مخالفت مردم با دستور کشف حجاب با استفاده از روش کتابخانه ای و تطبیق آن با شاخصه های مختلف فرهنگی، اجتماعی، روانی و اقتصادی مقاومت در برابر تغییرات، این نتیجه حاصل شد که پایبندی مردم به اعتقادات و ارزش های دینی و دیگر عوامل فرهنگی اصلی ترین دلیل مخالفت مردم ایران با کشف حجاب بوده است. ضمن آنکه شاخصه های اجتماعی، روانی و حتی اقتصادی نیز در رده های بعدی تأثیرگذاری در عدم استقبال از کشف حجاب در ایران بوده اند
بررسی ازدواج مردان مهاجر افغانی با دختران ایرانی و آثار و پیامدهای اجتماعی آن بر کشور بر مبنای جغرافیای جرم و آسیب های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۷ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳
343 - 358
حوزههای تخصصی:
در دوران اقامت طولانی مهاجران افغانی در ایران، حدود 30 هزار نفر از زنان ایرانی با مردان افغانی ازدواج کردند. ازدواج زنان ایرانی با افغان ها نگران کننده است؛ به ویژه که 98 درصد از این ازدواج ها با شکست همراه اند. غیرقانونی بودن ازدواج با اتباع غیرمجاز، مشکلات شناسنامه ای، تحصیلی، بهداشتی و اسکان فرزندان آنان را در پی دارد و زنان را دچار سردرگمی و آوارگی می کند. با توجه به اینکه اکثر افرادی که تن به چنین ازدواج هایی می دهند از طبقه ضعیف اند، ضروری ا ست با برنامه ریزی های منطقی آنان را با عواقب دردسرساز بعدی آشنا کنیم. برخی از این زنان و دختران، که عمدتاً از طبقات پایین اجتماع هستند، بر اثر فریب و شیادی اتباع افغانی یا فروش از سوی پدرانشان، به ازدواج مردان افغانی درمی آیند. بسیاری از این ازدواج ها نا موفق است و اغلب از همان بدو ازدواج با مشکلات عدیده ای مواجه می شوند. اولین مشکلی که با ازدواج هر زن ایرانی با مرد افغانی رخ می نماید، از دست دادن تابعیت ایرانی این بانوان است. بسیاری از این زنان مدتی پس از ازدواج با افغانی ها در آن سوی مرزها رها می شوند یا شوهران آن ها پس از مدتی باز می گردند و آن ها و فرزندانشان را با مشکلات عدیده روحی و روانی و اقتصادی و اجتماعی به حال خود می گذارند.
کارکرد قدرت بخش زبان در زندگی روزمره زنان (مطالعه استراتژی های زبانی قدرت در زنان طبقه متوسط ساکن تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
511 - 539
حوزههای تخصصی:
انسان ها برای پیشبرد زندگی خود استراتژی های زبانی متعددی را به کارمی گیرند. این مسئله در جوامعی چون ایران که با توزیع نامتوازن قدرت روبه روست و ابزار قدرت در دسترس مردمانش به همین ابزار زبانی محدود می شود، بیشتر به چشم می خورد. علاوه بر آن نیز گروه های خاص اجتماعی، مانند زنان، به واسطه خاص تر بودن شرایط اجتماعی و فرهنگی و سرمایه های اندکی که در دست دارند، به طریق اولی به مکانیزم های زبانی مختلف متوسل می شوند تا بتوانند در میدان هایی که سهم آن ها از قدرت ناچیز است، مناسبات قدرت را به نفع خود تغییر دهند. از همین روی هم دنیای زنانه با زبان تعریف می شود و این مقاله قرار است با بررسی کنش های زبانی زنان در بستر زندگی روزمره به کنه زبان زنانه و البته استراتژی های زبانی زنان پی ببرد و با روش کیفی و ترکیبی از مصاحبه گروهی در قالب گروه متمرکز[1]، تجربه زیسته و متونی مثل وبلاگ ها و رمان ها (در حد منابع کمکی) به این پرسش پاسخ دهد که زنان ایرانی در زندگی روزمره شان از چه استراتژی هایی برای اعمال قدرت در مقابل نابرابری ها و رسیدن به حداکثر منافع استفاده می کنند.
بررسی مطالبات اجتماعی و فرهنگی زنان در مطبوعات عصر قاجار (با تأکید بر نشریه نامه بانوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۷ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳
327 - 341
حوزههای تخصصی:
دوران قاجار آغاز فصل جدیدی در باب حیات زن ایرانی بود، زیرا درنتیجه رشد فکری جامعه در دوران قاجار، زن ایرانی بیش از پیش به عرصه اجتماع وارد و نقش او در امور اجتماعی و سیاسی نمایان شد. گفتمان مشروطه و تحول جامعه و آزادی های ناشی از آن، فرصت و امکانات لازم را در اختیار زنان قرار داد تا دیدگاه های خود را علناً مطرح کنند و به اشکال مختلف در جهت تحقق آن بکوشند. از ابزارهای مهم آن ها برای نیل به این هدف ها، انتشار روزنامه های زنانه و ایجاد انجمن های اجتماعی سیاسی بود. یکی از مدافعان حقوق زنان در اواخر دوره قاجاریه شهناز آزاد (رشدیه) بود. وی با تأسیس نشریه نامه بانوان به دنبال بیداری و آگاه کردن زنان از حقوق و جایگاه خود بود. این روزنامه به چاپ مقاله هایی می پرداخت که فقط به قلم زنان نوشته شده بود و بحث اصلی آن تعلیم و تربیت دختران و زنان ایران و اصلاح تفکر عدم حضور زن در اجتماع بود. این پژوهش درصدد است مطالبات اجتماعی و فرهنگی زنان را از دیدگاه نشریه نامه بانوان و شخص شهناز آزاد بررسی کند.
بررسی هویت اجتماعی زنان در بخش پهلوانی شاهنامه فردوسی برمبنای دیدگاه جامعه شناختی گافمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
93 - 118
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، بررسی هویت اجتماعی زنان در بخش پهلوانی شاهنامه فردوسی با توجه به مفهوم های مطرح شده در نظریه نمایشی اروینگ گافمن است. این نظریه بر این پایه استوار است که افراد در جامعه به منظور ارائه و حفظ تصویری دلخواه از خود به دیگران، برای مخاطبان خود نقش بازی می کنند؛ بنابراین جامعه، شبیه صحنه تئاتر است که در آن، افراد در کنش متقابل با یکدیگر، به اجراهای نمایشی می پردازند. متن پژوهش، شاهنامه فردوسی تصحیح جلال خالقی مطلق است. روش تحقیق، کیفی و فن مورد استفاده، تحلیل محتوا است. چارچوب تحقیق، مدل مفهومی است. از مفهوم های اجرا، جلوی صحنه، محیط و نمای شخصی برای تحلیل هویت اجتماعی زنان استفاده شده است. این پژوهش نشان می دهد زنان در بخش پهلوانی شاهنامه با اجرای نمایش در پی کسب هویت اجتماعی برتر هستند و برای رسیدن به این هدف و نشان دادن تصویری دلخواه از خود به دیگران و کنترل کنش طرف مقابل، از پوشش و زیور، رفتارها، حرکت ها و سخنان استفاده می کنند. خودی که با بررسی اجرای نمایشی زنان آشکار می شود، «خود» ممتاز و متفاوتی است که آنان می کوشند به نمایش بگذارند و به وسیله آن توسط دیگران شناخته شوند. این «خود» بخشی از هویت اجتماعی آنان را آشکار می کند.
درآمدی بر شناخت زنان ایران در عصر اشکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۶ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲
249 - 264
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به مطالعه نقش و جایگاه زن در دوره اشکانی می پردازد. منابع تاریخی بسیار گذرا به زنان این دوره پرداخته و اطلاعاتی سطحی و گاه بدور از واقعیت ارائه کرده اند. این منابع صرفاً چند تن از زنان درباری، محدودیت های اجتماعی زنان، برخی ازدواج های سیاسی، و موضوع ازدواج با محارم را بر ما هویدا ساخته اند. در این نوشتار، برای دستیابی به وضعیت زن در این دوره آثار مکشوفه از سراسر امپراتوری اشکانی اعم از قلمرو غربی (هترا، آشور، سلوکیه، نیپور، بابل، دورا اروپوس، پالمیر، و...)، قلمرو شرقی (کوه خواجه)، و مناطقی چون الیمایس و نواحی مرکزی ایران بررسی شد. در این دوره، برخلاف دوره هخامنشی، بیشتر به شمایل نگاری زن پرداخته شده؛ به گونه ای که نقش زن بر روی سکه، گچبری، نقاشی دیواری، نقش برجسته، و اشیا به تصویر درآمده یا شمایل زن در قالب مجسمه، پیکرک، و... ساخته شده است. مطالعه و بررسی آثار باستان شناختی یادشده نشان می دهد که زنان در دوره اشکانی در عرصه های مختلف مذهبی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، و هنری حضور داشته اند.
ازدواج موقت در دین زردشتی و اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۷ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴
521 - 535
حوزههای تخصصی:
در دین زردشتی، شواهدی مبنی بر وجود ازدواج موقت وجود دارد که می توان آن را با متعه یا ازدواج موقت در فقه امامیه تطبیق داد. اگرچه میان فقهای امامیه و اهل تسنن در تداوم مشروعیت این نوع ازدواج اختلاف نظر وجود دارد ، فقهای امامیه با استناد به قرآن و روایات قائل به تداوم آن هستند. این نوع ازدواج از نظر فقه امامیه مشروع است، اما برای انعقاد آن باید شرایطی احراز شود که در صورت وجود آن شرایط، چنین ازدواجی صورت می پذیرد. در دین زردشتی نیز، اگرچه مبحث مجزایی در رابطه با این نوع ازدواج وجود ندارد، با توجه به شواهد موجود در متون پهلوی باقی مانده می توان وجود چنین ازدواجی را تأیید کرد. در این پژوهش، نخست به مسئله ازدواج موقت در دین زردشتی با توجه به شواهد مستقیم و غیر مستقیم موجود در متون پهلوی پرداخته شده و سپس همین مسئله از منظر اسلام بررسی شده است. در پایان، به تطبیق موارد مطرح شده و تحلیل شباهت ها و تفاوت های آن ها اقدام شده است. بررسی ها نشان می دهد که ازدواج موقت در دو دین زردشتی و اسلام شباهت درخور توجهی به هم دارند؛ اگر چه گاه در اهداف و شرایط این نوع ازدواج تفاوت هایی نیز قابل مشاهده است.
بررسی نقش زنان معمار در معماری معاصر ایران (1320 تا 1357 خورشیدی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
19 - 49
حوزههای تخصصی:
فعالیت حرفه ای زنان در ایران قبل از قاجار چندان مرسوم نبوده است، ولی از نیمه های دوره قاجار فرصت برای حضور زنان در جامعه فراهم شد. با توجه به اینکه حضور زنان معمار در معماری معاصر ایران اغلب نادیده مانده، هدفِ این پژوهش معرفی زنان معمار در دوره پهلوی و بررسی اثرگذاری آن ها در حوزه های معماری است. پرسش اصلی پژوهش این است که عملکرد زنان معمار در دوره پهلوی در کدام حوزه های معماری صورت گرفته و تأثیرگذاری آن ها چگونه بوده است. فرض بر آن است که فعالیت زنان در حوزه حرفه ای اثرگذاری بیشتری داشته است. به این منظور، مقاله از نوع کیفی، روش پژوهش تاریخی تفسیری و تاریخ شفاهی و شیوه گردآوری داده ها، اسنادی و کتابخانه ای و مصاحبه با پیش کسوتان معماری است. در این زمینه، عملکرد زنان معمار متغیر مستقل و میزان فعالیت و آثار و دستاوردهایشان در حوزه های معماری متغیر وابسته است. نتایج بیانگر آن است که هم زمانی تحصیل در دانشگاه و کار در دفاتر معماری و توسعه ساخت وساز در کشور علتی بوده که زنان معمار بتوانند در حوزه حرفه ای بیشتر از آکادمیک فعالیت داشته باشند، ولی، با وجود این، آن ها در حوزه آکادمیک تأثیرگذار و در حوزه حرفه ای تأثیرپذیر بودند.
مطالعه چرخه مد لباس در جامعه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۰ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
1 - 27
حوزههای تخصصی:
مد لباس، به منزله یکی از صنایع پرطرفدار فرهنگی، در عین سودآوری اقتصادی، نقشی جدی در انتقال ایده های خلاق و رشد فرهنگی جوامع مبتنی بر میراث فرهنگی آن ها ایفا کرده و در این مسیر چرخه ای را از آفرینش و طراحی تا تولید، توزیع و نهایتاً مصرف طی می کند. پژوهش حاضر، نظر به ابهام موجود در وضعیت چرخه مد لباس در جامعه ایران، از رهگذر مطالعه و مسئله شناسی این چرخه به دنبال توصیف و تحلیل وضعیت موجود چرخه مد لباس به تفکیک مراحل مختلف آن در ایران است. مطالعه چرخه مد با بهره گیری از روش مصاحبه (مصاحبه عمیق در طراحی، تولید و توزیع و مصاحبه نیمه ساخت یافته در حوزه مصرف مد) و مطالعات اسنادی در گردآوری داده ها و روش تحلیل مضمون (در تحلیل وضعیت طراحی، تولید و توزیع) و نیز تحلیل محتوای کیفی (در تحلیل وضعیت مصرف) ما را به این نتیجه رساند که با توجه به مشکلات محوری ساختاری معرفتی، فرهنگی اجتماعی و اقتصادی سیاسی احصاشده و پیامد اصلی آن، که عدم نوآوری و دنباله روی از الگوهای وارداتی است، برندهای جریان ساز بومی در داخل شکل نمی گیرد. نبود برندهای اسلامی ایرانی خود تبعاتی از قبیل گسست مراحل چرخه، التقاطی شدن آن و تشدید مشکلات موجود را در پی دارد که حاصل نهایی آن عدم شکل گیری چرخه درون زای مد بومی و غلبه الگوهای وارداتی است.
بازتاب تن کامگی زنانه در عصر صفوی در نقاشی های مکتب اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
365 - 387
حوزههای تخصصی:
دوره صفویه در اوایل قرن یازدهم ه .ق یکی از نقاط عطف تاریخ اجتماعی و فرهنگی ایران است. در حوزه اجتماعی، شهر اصفهان و دربار محل عرضه باز و عمومی برخی از موقعیت های منافی عفت، مانند لذت جنسی زنانه بود؛ و در حوزه هنر نیز شاهد رواج تصاویر تن کامه از جنس زن با مضامین نامتعارف جنسی و اعمال و رفتار زنانه مرتبط با آن هستیم که تا پیش از آن بدین گستردگی در سنت نقاشی ایران رایج نبود.در این مطالعه سعی بر این است تا براساس نظریه بازتاب، علت رواج چنین تصاویری از زنان در مکتب نقاشی اصفهانِ عصر صفوی شناسایی شود؛و هدف از آن ریشه یابی رواج این پدیده در نقاشی مکتب اصفهان است. فرض این مطالعه این است که شرایط اجتماعی برآمده از سیاست ورزی شاهان صفوی در شهر اصفهان، در رواج این گونه تصاویر دخیل بوده است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و مطالعه اسناد تصویری(نقاشی ها)است. نمونه های تحقیق به طور هدفمند از بین نقاشی های این دوره که دربردارنده مضامین و اعمال جنسیِ زنانه هستند،انتخاب شده است.این مطالعه نشان می دهد که شرایط انضمامی و عرفی شده موقعیت جنسی زنانه در بستر اجتماعی اصفهانِ عصر صفوی در رواج چنین تصاویری در هنر آن دوره مؤثر بوده است.رواج هنر تن کامه را باید ناشی از رویکردهای شاه محور حکومت صفوی دانست و دربار به دلیل منفعت طلبی های اقتصادی، سیاسی-نظامی و شخصی شاه، برخی از رفتارهای خلاف عرف را در جامعه ترویج داد.این تن کامگی رایج در جامعه به صورت امری عادی در نقاشی ها بروز یافت و این مؤلفه در ویژگی های مضمونی،تجسمی و نقشی که زنان در نگاره ها دارند، قابل ملاحظه است.
تحلیل سبک نوشتار زنانه در نثر مطبوعاتی زنان روزنامه نویس عهد مشروطه بررسی موردی: دانش و شکوفه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
61 - 91
حوزههای تخصصی:
نقد فمینیستی به بازتاب مسائل زنان یا عقایدی می پردازد که در متن درمورد زنان اظهار شده است. «زنانه نویسی» با تمرکز بر تفاوت های گفتار و نوشتار مردان و زنان، از نظریه های کاربردی در نقد ادبی فمینیستی است. در پژوهش حاضر، زبان و محتوای دو نشریه ویژه زنان در عهد مشروطه، دانش و شکوفه ، از منظر رویکرد فمینیستی زنانه نویسی، بر پایه دیدگاه زبان شناسانی همچون میلز و لیکاف و به روش توصیفی-تحلیلی بررسی می شود. نتایج پژوهش نشان می دهد اگرچه قلم زنان روزنامه نویس در اولین نشریات ویژه زنان، چندان رنگ وبوی فمینیستی ندارد، مؤلفه های سبک نوشتار زنانه همچون فراوانی واژه های مبهم، بهره گیری از قسم، کاربرد تشدیدکننده ها، قیود تردیدنما و تعابیر عاطفی زنانه در سطح واژگانی و به کارگیری جملات کوتاه، معترضه یا دعایی، آوردن جملات ناتمام و جملات پرسشی در سطح نحوی قابل توجه است. زنان روزنامه نویس در حوزه محتوایی نیز به مضامینی متمایز با موضوعات بازتاب یافته در نشریات مردان پرداخته اند، همچون: لزوم سوادآموزی زنان، حفظ الصحه و بهداشت زنان، احترام به تمایلات آنان در انتخاب همسر و اصلاح رفتار مردان در تعامل با آنان در خانواده و اجتماع، مقایسه وضعیت زنان ایرانی با زنان کشورهای پیشرفته و مطالبات فردی و اجتماعی خود.
تصویرشناسی زنان در سفرنامه ابن فضلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۰ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
97 - 113
حوزههای تخصصی:
تصویرشناسی یکی از شاخه های ادبیات تطبیقی است که از رهگذر آثار ادبی به شناسایی ویژگی ها و نگرش های اقوام و ملل دیگر می پردازد. شناسایی تصویر زنان اقوام و کشورها از منظر یک شاعر یا نویسنده خارجی از موضوعات دانش تصویرشناسی است که نقش مهمی در شناخت جایگاه، علایق و نگرش به زنان آن جوامع دارد. در این مقاله برآنیم که انواع تصاویر زنان را در سفرنامه ابن فضلان شناسایی کنیم. این سفرنامه از نخستین آثار به جامانده درباره سرزمین های حوضه رود ولگا و آسیای مرکزی است که نویسنده آن از ایران و سرزمین ترکان نیز گذر داشته است. در این سفرنامه، اطلاعات و تصاویر ارزشمند و منحصربه فردی از تصویر زنان اقوام ترک، بلغار ، ایران و روس ارائه شده که ما این اطلاعات و تصاویر را از چهار منظر ازدواج، پوشش، زیورآلات و کنیزان و براساس روش تحقیق در تصویرشناسی دسته بندی و بررسی کرده ایم. نتیجه پژوهش حاضر این است که آن دسته از تصاویر زنان که براساس عقاید و محیط زندگی ابن فضلان برایش عجیب و غیرعادی بوده، در اثر او برجستگی بیشتری دارد که به ترتیب در اقوام روس، ترک، بلغار و ایران خود را نشان می دهد.
آسیب های اجتماعی و فرهنگی دانشجویان دانشگاه ها (با تأکید بر دختران دانشجو)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۴ پاییز ۱۳۹۱ شماره ۳
25 - 45
حوزههای تخصصی:
آسیب های اجتماعی و فرهنگی دختران نظیر رفتارهای ناهنجار، فراغت غیر مفید، سردرگمی هویتی، استعمال مواد مخدر، جرایم جنسی، بی تفاوتی یا پرخاشگری سیاسی و... در بین بخشی از دانشجویان به-طور نسبی وجود دارد که عمدتاً ناشی از علل و عوامل خارج از دانشگاه است.مطالعات در این زمینه به ویژه در بخش دختران دانشجو اندک، موضوعات غیر کاربردی و نتایج آن ها مبهم است و ارتباطی با راهبردهای فرهنگی ندارند. اندک بودن مطالعات برای شناخت هدفمند آسیب های اجتماعی بیانگر لزوم تصویب سیاست ها و برنامه های لازم برای مطالعه، پیشگیری و کاهش این آسیب ها در دانشگاه ها است. هدف از این مطالعه، بررسی آسیب های اجتماعی و فرهنگی در بین دانشجویان دانشگاه ها با تأکید بر دانشجویان دختر می باشد که با روش اسنادی و فراتحلیل مطالعات انجام یافته است. با لیست برداری، غربالگری و اعتبارسنجی مطالعات موجود، 16 مطالعه و سند علمی مجزا شده و مشخصات و نتایج آنها فراتحلیل شد. یافته حاکی از آن است که مطالعه و شناخت آسیب های اجتماعی دختران دانشجو، بازنگری در راهبردها و نظارت بر اجرای آن ها، تربیت نیروی انسانی آموزش دیده، تشکیلات فرهنگی مناسب، استفاده از اطلاعات کمیته های علمی و آموزشی و مراکز مشاوره دانشجویی، بکارگیری شیوه های فرهنگی کارآمد، استفاده از نیرو های مددکار همگی زمینه تحقق راهبردهای فرهنگی را افزایش داده و کاهش آسیب های اجتماعی در بین دانشجویان را امکان پذیر می سازد. آسیب های اجتماعی دختران دانشجو با آسیب های روانی آنان ارتباط داشته و سیاست ها و برنامه های فرهنگی مناسب برای آن ها باید تنظیم و اجرا گردد.