مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
دوره اشکانی
حوزه های تخصصی:
محوطه باستانی ولیران در حومه شهر دماوند و در شرق تهران قرار گرفته است. براساس منابع باستانشناسی در این محوطه، استقرارهایی در دورههای اشکانی و ساسانی وجود داشته است. کشف قبوری از دوره اشکانی در ولیران، و به دست آمدن بقایای دانههای گیاهی و نیز بقایای جانوری در منطقه مذکور، آن را محلی مناسب برای بررسی پوشش گیاهی کهن با تکیه بر مطالعات دیرینهتغذیهشناسی نموده است. ما در این پژوهش برآنیم تا با تجزیه عناصر غیرایزوتوپی اسکلتهای انسانی به دست آمده با استفاده از دستگاه طول موج اشعه مجهول فلورسنس، به بررسی وضعیت غذایی ساکنان محوطه باستانی ولیران در دوره اشکانی که نشاندهنده وضعیت جغرافیایی منطقه در دوره مزبور است، بپردازیم.
پیل الکتریکی دوره اشکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال 1936 میلادی، در جریان کاوش یک محوطه اشکانی در مرکز بین النهرین، ابزاری کشف شد که شامل یک کوزه سفالی کوچک به ارتفاع 14 سانتیمتر بود و داخل آن، یک استوانه مسی با میله آهنی، تعبیه شده بود. نمونه های قابل مقایسه این ابزار، بعدها از محوطه های دیگری (از جمله در تیسفون پایتخت ایران در دوره اشکانی و ساسانی) به دست آمد. با توجه به ویژگی های این یافته، از همان ابتدا به درستی به عنوان یک پیل الکتریکی، شناسایی شد و فرضیه هایی در ارتباط با کاربرد آن مطرح گردید، که عبارت بودند از: استفاده در زمینه آبکاری برقی، استفاده در زمینه جادوگری و استفاده طبی. فرضیه نخست به دلیل پیچیدگی علمی و فنی روند آبکاری برقی و همچنین فقدان کارایی لازم پیل اشکانی برای آبکاری، مورد تردید است. کاربرد جادوگری نیز با توجه به پشتوانه علمی و فنی این یافته، دست کم در ارتباط با نمونه اشکانی، قابل پذیرش نیست. بنابراین با توجه به شواهد و مدارک تاریخی که نشان می دهد، در این دوره از ماهی برقی برای تسکین درد استفاده می شده و نیز با توجه به تجارب طب مدرن در زمینه استفاده از جریان های ضعیف الکتریکی برای تسکین درد و بهبود تعدادی از امراض، به نظر می رسد کاربرد طبی قابل قبول ترین فرضیه در این رابطه باشد. بین النهرین در دوره اشکانی، یکی از مراکز مهم ارتباطی شرق و غرب بوده و در چنین محیطی، درمانگران و یا تکنسین ها، با استفاده از تجارب خود و نیز اطلاعاتی که از چین و روم به این منطقه می رسیده، به ساخت این ابزار اقدام کرده اند
کاربرد روش میکروپیکسی جهت آنالیز عنصری مهره های شیشه ای مکشوفه از آرامگاه های صالح داود خوزستان: شواهدی از تجارت مصنوعات شیشه ای در دوره اشکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهره های شیشه ای اشیاء بسیار مناسبی برای بررسی تجارت و مبادله مصنوعات شیشه ، بین مناطق و فرهنگ های مختلف در دوران گذشته است. محوطه و آرامگاه های باستانی صالح داود در شوش، در دو فصل در سال های 1378 و 1382 به سرپرستی مهدی رهبر مورد کاوش قرارگرفته است. از این کاوش ها تعداد قابل توجهی مهره های شیشه ای و تعدادی نیز ظروف شیشه ای یافت شده است که بر اساس شواهد به دست آمده مانند سکه و سفال دوره تاریخی مصنوعات شیشه ای این محوطه به دوره اشکانی- الیمایی برمی گردد. در این پژوهش 13 نمونه از اشیاء شیشه ای به دست آمده در صالح داود شامل 5 ظرف و 8 مهره رنگی با استفاده از آنالیز با باریکه یونی میکرونی و با استفاده از روش هایmicro-PIXE و micro-RBS با هدف اندازه گیری عناصر تشکیل دهنده بدنه اصلی و تزیینات به کاررفته در سطح شیشه ها و همچنین اندازه گیری ضخامت و خلوص لایه طلا کوب استفاده شده در سطح نمونه ها آنالیز شده است. مهم ترین سؤالات مطرح شده در این پژوهش شامل: 1- آیا مهره ها و ظروف شیشه ای، تولید محلی هستند یا از مناطق دیگری به این ناحیه وارد شده اند. 2- تعیین نوع ماده رنگزای استفاده شده در تهیه رنگ های مختلف، به دلیل استفاده از رنگ های متنوع در تزئینات سطح و بدنه اصلی مهره ها. 3- اندازه گیری ضخامت و بررسی لایه طلا با استفاده از روش پس پراکندگی رادرفورد جهت شناخت تکنیک ساخت و فن شناسی این آثار به کاررفته است. آنالیز عنصری این نمونه ها نشان می دهد که نمونه های آنالیز شده از این محوطه از نوع سیلیکا- سودا- آهک (SiO2-Na2O-CaO) هستند. نتایج کمی آنالیزها نشان می دهد میانگین درصد وزنی اکسید منیزیم و اکسید پتاسیم که دو عنصر شاخص و مهم در تعیین نوع سودای استفاده شده در نمونه ها هستند، در مهره های رنگی به ترتیب 12/1 و 92/0% و در ظروف آنالیز شده به ترتیب 20/5 و 52/3% است. بنابراین، با توجه به درصد وزنی این دو اکسید که برای مهره های رنگی کمتر از 5/1% و برای ظروف بیشتر از 5/2% است، می توان نتیجه گرفت که سودای استفاده شده در مهره های شیشه ای از ماده معدنی ناترون و سودای استفاده شده در ظروف از خاکستر گیاهان به دست آمده است. بنابراین این نتایج نشان می دهند که مهره های شیشه ای احتمالاً از مناطق دیگری مثل مصر و یا نواحی شرقی دریای مدیترانه از طریق تجارت محصولات شیشه ای و یا مواد اولیه مورداستفاده در ساخت شیشه به صالح داود آورده شده اند. همچنین نتایج آنالیزmicro-PIXE نشان داد که در بدنه اصلی این مهره ها از اکسید مس (Cu2O) و اکسید آهن (Fe2O3) با درصد وزنی متفاوت به عنوان عامل رنگزا در ایجاد رنگ سبز استفاده شده است. علاوه بر این، نتایج نشان داد که از اکسید سرب (PbO) برای ایجاد رنگ زرد و سفید و همچنین از اکسید مس (Cu2O) برای ایجاد رنگ قرمز در تزئینات سطحی مهره ها استفاده شده است.
تحلیل ابعاد اجتماعی راه ابریشم در دوره اشکانی بر اساس شواهد باستان شناختی و تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
راه ابریشم یکی از مهترین دستاورهای بشری در طول تاریخ برای ارتباط همه جانبه انسان ها و فرهنگ ها در شرق و غرب دنیای باستان بوده است. موجودیت راه ابرایشم از دوره اشکانی قابل اثبات بوده که نه تنها حرکت و چرخش اقتصادی و اجتماعی را در دنیای باستان ممکن ساخته؛ بلکه به یکی از مهم ترین ابزار تبادل فرهنگ، هنر و زبان نیز در طول مسیر شده است. جاده ابریشم طی قرون متمادی شاهراه ارتباطی میان شرق و غرب آسیا بوده و سرزمین ایران به عنوان سرزمین واسط مبادلات بین المللی؛ تسهیلات، تأسیسات و امنیت را برای راه ابریشم، فراهم کرده است. این پژوهش با جمع آوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای و با رویکرد توصیفی – تحلیلی، مولفه های ابعاد اجتماعی راه ابریشم را بررسی کرده است. برآیند نشان می دهد، تأثیر راه ابریشم جنبه های اقتصادی، فرهنگی را متأثر ساخته و در بعد اجتماعی منجر به رونق صنایع وایجاد اشتغال، استاندارسازی پول، افزایش درآمد به واسطه گمرک خانه ها، افزایش امنیت راه ها و ایجاد زیر ساخت ها و... شده است.
گورستان نویافته دوره اشکانی در محوطه خوربس، جزیره قشم
جزیره قشم بزرگترین و مهم ترین جزیره ایران در خلیج فارس و همچنین از کلیدی ترین مناطق ساحلی جنوب ایران در جهت انجام مطالعات و پژوهش های باستان شناختی است. تا کنون محوطه های ارزشمندی از دوران پارینه سنگی تا قرون معاصر اسلامی در این جزیره شناسایی شده که مطالعه و بررسی آنها گویای نکات ارزشمندی در زمینه ارتباطات فرهنگی این منطقه از ایران با همسایگان جنوبی خود در گذشته است. در نتیجه بررسی ها و مطالعات اخیر صورت گرفته در محوطه تاریخی خوربس در جزیره قشم، گورستان عظیمی از دوره اشکانی در این محوطه شناسایی شد. در جوار گورستان یاد شده در خوربس، آثار دیگری از این دوره به صورت غارهای دست کند و محوطه استقراری دیده می شوند که به همراه گورستان نویافته، مجموعه عظیمی از دوره اشکانی را تشکیل می دهند. این درحالی است که در کاوش های قبلی محوطه های شاخص دیگری مانند لافت، رمچاه و دفاری از دوره اشکانی شناسایی شدند که با اضافه شدن مجموعه نویافته خوربس به آنها، جزیره قشم به یکی از مهمترین مناطق ایران در جهت مطالعات دوره اشکانی و به ویژه مطالعات مربوط به ارتباطات و برهم کنش های فرهنگی ایران با همسایگان جنوبی خلیج فارس در دوره اشکانی تبدیل می گردد.
بررسی و تحلیل سفال های اشکانی دشت سرخس، شمال شرق ایران
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال پنجم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۷
166-143
حوزه های تخصصی:
دشت سرخس در شمال شرق ایران و همجوار با کشور ترکمنستان واقع شده است. درخصوص مطالعات سفال دوره اشکانی در دشت سرخس، تاکنون مؤلفه های به خصوصی برای آن درنظر گرفته نشده است. شناسایی و طبقه بندی سفال های اشکانی این منطقه می تواند ابزار مناسبی برای شناخت بیشتر سنت های سفالگری، و مطالعه تعاملات فرهنگی و اقتصادی مراکز جمعیتی آن دوره فراهم سازد. روش انجام پژوهش براساس مطالعات کتابخانه ای (توصیفی و تحلیلی) طی یک مرحله بررسی میدانی (پیمایشی) است. براساس یافته های سطحی بررسی میدانی درمجموع 91 قطعه سفال شاخص از 14 محوطه استقراری متعلق به دوره اشکانی جهت بررسی انتخاب شد. درواقع این پژوهش به دنبال پاسخ این پرسش است که، ارتباطات درون منطقه ای و فرا منطقه ای دشت سرخس در دوره اشکانی با مناطق هم دوره چگونه بوده است؟ با توجه به مطالعات صورت گرفته برروی سفال های منتسب به دوره اشکانی در دشت سرخس می توان این دوره را در دشت یاد شده به دو دوره بخش نمود که در دوره نخست (شکل گیری حکومت اشکانیان تا قبل از به سلطنت رسیدن مهرداد اول) دشت سرخس متأثر از فرهنگ واحه سرخس ترکمنستان است؛ و در دوره دوم، تا پایان دوره اشکانیان متأثر از فرهنگ های شناخته شده جنوب ترکمنستان، یعنی فرهنگ های نسا و مرو هستند. هدف از این پژوهش ضمن شناسایی و معرفی سفال اشکانی دشت سرخس، طبقه بندی و گونه شناسی سفال های دوره اشکانی منطقه است. ضرورت پژوهش حاضر، ناشناخته بودن فرهنگ های سفال استقرار اشکانی دشت سرخس است و پژوهش حاضر تا حدودی می تواند زمینه شناخت بهتر را برای پژوهش های بعدی فراهم کند.
درآمدی بر شناخت زنان ایران در عصر اشکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۶ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲
249 - 264
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به مطالعه نقش و جایگاه زن در دوره اشکانی می پردازد. منابع تاریخی بسیار گذرا به زنان این دوره پرداخته و اطلاعاتی سطحی و گاه بدور از واقعیت ارائه کرده اند. این منابع صرفاً چند تن از زنان درباری، محدودیت های اجتماعی زنان، برخی ازدواج های سیاسی، و موضوع ازدواج با محارم را بر ما هویدا ساخته اند. در این نوشتار، برای دستیابی به وضعیت زن در این دوره آثار مکشوفه از سراسر امپراتوری اشکانی اعم از قلمرو غربی (هترا، آشور، سلوکیه، نیپور، بابل، دورا اروپوس، پالمیر، و...)، قلمرو شرقی (کوه خواجه)، و مناطقی چون الیمایس و نواحی مرکزی ایران بررسی شد. در این دوره، برخلاف دوره هخامنشی، بیشتر به شمایل نگاری زن پرداخته شده؛ به گونه ای که نقش زن بر روی سکه، گچبری، نقاشی دیواری، نقش برجسته، و اشیا به تصویر درآمده یا شمایل زن در قالب مجسمه، پیکرک، و... ساخته شده است. مطالعه و بررسی آثار باستان شناختی یادشده نشان می دهد که زنان در دوره اشکانی در عرصه های مختلف مذهبی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، و هنری حضور داشته اند.
پیشنهادی برای گاهنگاری و تعیین کاربری بقایای معماری دفاعی کوه اشکوت، محمودآباد (شمال غربی ایران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس دوره ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۸
57 - 70
حوزه های تخصصی:
کوه اشکوت در شمال شرقی شهر محمودآباد، دارای آثار باستانی وسیعی است. در اضلاع غربی، شمالی و جنوبی این کوه، بناهای سنگی فروریخته ای وجود دارد که به احتمال مربوط به استحکامات دفاعی یک دژ است. همچنین، بر بالای این کوه، سازه های معماری پراکنده ای به صورت پشته های کم ارتفاع و پایه دیوارهای منظم دیده می شود. توصیف، تفسیر و گاهنگاری این آثار، با توجه به شیوه ساخت، مصالح به کار رفته، داده های سفالی و الگوهای دیرین اقلیم شناختی انجام شده است. پس از مطالعات تطبیقی، بازه زمانی کاربرد این کوه و آثار معماری اصلی دژ به طور احتمالی به هزاره اول ق.م تخمین زده می شود که بعدها در دوره اشکانی-ساسانی با توجه به موقعیت راهبردی آن مجدداً مورد سکونت قرار گرفته است. طی بررسی مقدماتی سطح کوه اشکوت و توده خاک های حفاری شده توسط حفاران غیرمجاز، قطعاتی از ظروف سفالی شامل لبه، دسته، کف و بدنه، بدون لعاب با خمیر و پوشش نخودی رنگ که به احتمال زیاد متعلق به هزاره اول ق.م، دوره اشکانی-ساسانی است، به دست آمد. عوامل طبیعی و انسانی در گذر زمان، آثار کوه اشکوت و بقایای معماری روی آن را تغییر داده اند. حفاری های غیرمجاز عامل مهمی است که پلان معماری این محوطه بزرگ طبیعی - باستانی را دچار آسیب کرده است. در این زمینه لازم است، برنامه های حفاظتی و مدیریتی مورد توجه مسئولان میراث فرهنگی قرار گیرد.
بررسی وضعیت معیشتی مناطق باستانی ایران در دوره اشکانی بر اساس مطالعه آزمایشگاهی استخوان های انسانی کشف شده از محوطه های این دوره(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۹ بهار و تابستان ۱۳۹۱ شماره ۱۷
113 - 126
حوزه های تخصصی:
پی بردن به وضعیت زیست محیطی و الگوی معیشتی در محوطه های باستانی یکی از مسائل مهم در مطالعات باستان شناسی است. باستان شناسان از روش های گوناگونی برای انجام این مطالعات استفاده می کنند؛ یکی از این روش ها بررسی وضعیت غذایی از طریق اندازه گیری و مطالعه عناصر تشکیل دهنده اسکلت های باستانی است. اشکانیان در طول سالهای ۲۳۸ پ.م تا ۲۲۴ م بر ایران حکومت کردند. آن ها به مرور قلمرو خود را از شرق به غرب گسترش داده و نواحی جدیدی را به قلمرو خود افزودند. گسترش قلمرو اشکانی باعث شد که مناطق متنوعی از نظر زیست محیطی در قلمروی این پادشاهی بگنجد. تنوع زیست محیطی باعث ایجاد تنوع غذایی در محوطه های مختلف بازمانده از این دوره شد. تجزیه عنصری دندان های اسکلت های انسانی که از محوطه ها و گورستان های دوره اشکانی به دست آمده، اطلاعات ارزشمندی را درباره الگوی غذایی مردمان این دوره در اختیار ما قرار می دهد. در این مقاله با هدف دستیابی به اطلاعاتی درباره وضعیت غذایی در دوره اشکانی با استفاده از دستگاه PIXE (گسیل پرتو X در اثر بر انگیختگی با پروتون) به تجزیه عنصری دندان های اسکلت های انسانی این دوره می پردازیم. دندان های مورد مطالعه از شیان، خرند، گنداب، ولیران و نخل ابراهیمی به دست آمده اند. آهن، کلسیم، استرانسیوم، روی و فسفر عناصری هستند که در این پژوهش مورد تأکید قرار می گیرند. در این پژوهش موفق به کسب اطلاعاتی درباره نوع غذاهای مصرفی وتنوع غذایی در جوامع مورد مطالعه در دوره اشکانی شده ایم.
گمانه زنی تپه کلین کبود شهرستان مریوان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲۳
43 - 56
حوزه های تخصصی:
شناسایی آثار زیادی از دوره اشکانی در شهرستان مریوان این شهرستان را به یکی از مهم ترین مناطق استان کردستان در جهت مطالعات آثار این دوره تبدیل کرده است. از این میان، تپه کلین کبود با مساحتی در حدود چهار هکتار و ارتفاع نه متر از سطح زمین های اطراف در دشت مریوان از جمله شاخص ترین محوطه های شناسایی شده دوره اشکانی در استان کردستان است. ابعاد قابل توجه تپه به عنوان یکی از بزرگترین محوطه های دوره اشکانی استان، موقعیت آن در مرکز دشت مریوان، دسترسی به راه های ارتباطی و منابع آبی و نیز عوامل دیگری از جمله به دست آمدن قطعات سفال شاخص این دوره نظیر خمره های دوره اشکانی نیز سفال های کلینکی در گمانه های کاوش شده و پراکنش زیاد قطعات آجر و جوش کوره در سطح محوطه نشان می دهد که تپه کلین کبود نمی تواند به عنوان استقراری معمولی از دوره اشکانی در دشت مریوان به حساب آید. گمانه زنی به منظور تعیین عرصه و پیشنهاد حریم تپه اولین قدم در راستای حفظ و صیانت این اثر کلیدی در راستای مطالعات آتی دوران تاریخی استان کردستان محسوب می شود.
بررسی و تحلیل باستان شناختی آثار و استقرارهای دوره اشکانی حوضه آبریز قزل اوزن در محدوده شهرستان ایجرود(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۶
51 - 79
حوزه های تخصصی:
شهرستان ایجرود واقع در استان زنجان به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی ، دارای ویژگی هایی است که شناخت کم و کیف محوطه های باستانی آن در دوره اشکانی، می تواند ما را در درک بهتر تحولات فرهنگی این دوره، در غرب و تا حدی شمال غرب کشور یاری دهد. این پژوهش در قالب یک بررسی میدانی و به منظور روشن نمودن وضعیت، تغییرات و تطورات فرهنگی منطقه در دوره اشکانی انجام پذیرفت؛ در این راستا بررسی حوزه جغرافیایی دهستان گلابر و بخش شمال غربی رودخانه ایجرود در دهستان ایجرود پایین، طی دو فصل انجام شد. نتیجه این بررسی ها، شناسایی جمعاً ۱۰۰ محوطه باستانی (۶۸ محوطه در دهستان گلابر و ۳۲ محوطه در بخش شمال غربی دهستان ایجرود پایین) بود که از این بین، ۳۵ محوطه دارای آثار اشکانی است. مطالعه گونه شناسی سفال اشکانی منطقه و نیز درک و دریافت کلی الگوی استقراری محدوده بررسی در این دوره، از نتایج مهم این پژوهش است که بر اساس آن ها مشخص گردید در دوره مذکور استقرارها نسبت به دوره قبل (هخامنشی) از نظر تعداد، افزایش چشمگیری داشته و حتی استقرارهای دوره بعد (ساسانی) به اندازه دوره اشکانی نیست؛ این نشانگر تغییرات جمعیتی یا تغییر الگوی پراکنش استقرارها نسبت به دوره قبل است. همچنین، مشخص شد که بیشتر استقرارهای منطقه، روستاهای کوچک و تعداد کمی روستاهای بزرگ هستند و شواهدی از مراکز شهری شناسایی نشد. به نظر می رسد، فرهنگ مادی منطقه در دوره اشکانی، ضمن دارا بودن برخی ویژگی های بومی-محلی که آن را از سایر مناطق غرب و شمال غرب کشور تا حدی متمایز می کند، نهایتاً بخشی از گستره فرهنگی غرب و شمال غرب کشور است.
پژوهش های باستان شناسی در محوطه های باستانی دره رودخانه سیروان؛ شهرستان های سنندج و سروآباد استان کردستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۷
155 - 185
حوزه های تخصصی:
بررسی باستان شناختی بخشی از دره رودخانه سیروان در حد فاصل شرق شهرستان سروآباد و غرب شهرستان سنندج در جنوب غربی استان کردستان طی مهرماه ۱۳۹۶ به انجام رسید. منطقه مورد بررسی با ارتفاعات متعددی که پوشیده از درختان بلوط و بَنه است محصور شده و دره، شکلی V مانند به خود گرفته که عرض اندک و شیب تندی دارد. این وضعیت شرایط ایده آلی برای شکل گیری محوطه ها و استقرارهای انسانی نیست و به همین دلیل، پیش از بررسی نیز انتظار کشف محوطه های متعدد، منطقی نبود. این بررسی تنها نواحی آبگیر سد نی آباد را در بر می گرفت، که در نتیجه آن مجموعاً ۱۱ محوطه شناسائی گردید. قدیمی ترین محوطه به دوره اشکانی تعلق دارد و یافته های کهن تری از این بررسی به دست نیامد. از این دوره ۶ محوطه شناسائی شده است. پس از این دوره، یافته هایی از قرون ۴ تا ۶ هجری قمری تنها در یک محوطه شناسایی شد. کمبود محوطه های باستانی در محدوده دره به احتمال زیاد با جریان های زمین ریخت شناسی و وضعیت توپوگرافی دره در ارتباط است تا هرچیز دیگر. فقدان اراضی قابل کشاورزی، سنگلاخی بودن منطقه و شیب بیش از حد اراضی واقع در دره باعث شده تا در سرتاسر منطقه تنها ۹ محوطه باستانی و دو گورستان شکل بگیرد. قرارگیری در شیب دامنه ها و تک دوره ای بودن محوطه ها باعث گردیده در اغلب محوطه ها ما تنها شاهد وجود شمار اندکی قطعه سفال باشیم که به ظاهر در بستری طبیعی و فاقد هر گونه نهشته باستان شناختی پراکنده هستند. برای شناخت محوطه های در خطر دره طی طرح عمرانی، چهار مورد از آنها مورد گمانه زنی قرار گرفت که سه محوطه دارای بقایای استقرار فصلی بود و در محوطه ده کهنه ۱، گورستانی از دوره اشکانی آشکار گردید که یک گور چاله ای ساده و یک گور خمره ای از کاوش آن آشکار گردید. ظاهراً در طول تاریخ به دلایل پیش گفته، دره رودخانه سیروان در محدوده روستاهای نگل تا نی آباد دارای استقرارهای متعدد و چندان مهمی نبوده و با توجه به شرایط محیطی و توپوگرافی شاهد آبادانی و رونق این نواحی نیستیم. الگوی پراکندگی مکان های باستانی و وضعیت ظاهری نهشته های باستان شناختی نشان می دهد که الگویی مشابه با امروز در منطقه حکمفرما بوده است. در حال حاضر، در شش ماه از سال، مردم منطقه در خانه ها و اتراقگاه های پراکنده واقع در زمین کشاورزی و باغ خود در حاشیه رودخانه زندگی می کنند و طی فصل سرد سال به روستا باز می گردند. بدون تردید، این الگو به دلیل محدودیت های زیست محیطی شکل گرفته و ادامه یافته است.