پریسا شاد قزوینی

پریسا شاد قزوینی

مدرک تحصیلی: دانشیار گروه نقاشی دانشگاه الزهرا(س)

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴۰ مورد.
۱.

مطالعه تطبیقی مالکیت فکری اثر هنری در ایران و هند: اطلاع رسانی و آموزش(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۷
حق مالکیت فکری (Intellectual Property Rights/IPR)، به صاحبانش اجازه بهره وری از فعالیت هایشان را می دهد. این حق، سده ها مورد خوانش قرار گرفته، اما همیشه موفق نبوده است. این مقاله، با مطالعه تطبیقیِ حق مالکیت فکری هنرمندان ایران و هند، به مقایسه سطح آگاهی و اطلاع رسانی در دسته بندی آموزشی و غیرآموزشی می پردازد. دو کشور، با تجربه تحولات نوین اجتماعی، مشابهت های فرهنگی، نتایج یکسانی در حوزه IPR نداشته اند. پرسش اصلی این است: هنرمندانِ دو کشور در مورد حمایتِ IPR در چه جایگاهی قرار دارند؟ سطح و نحوه اطلاع رسانی و آموزش چگونه موجب موفقیت یا عدم آن شده است؟ فرض آن است که تقویت اطلاع رسانی و آموزش، موجب تفاوت در موفقیت کشورها با شرایط مشابه می شود. مقاله تحلیلی-تطبیقی، جمع آوری داده ها به شیوه پیمایشی، ابزار پژوهش پرسشنامه و جامعه آماری هنرمندان تجسمی 60-20 ساله در ایران و هند است که به روش نمونه گیری در دسترس 120 نفر قرار داده شد. بنابر یافته ها، علی رغم مشابهت ها، دو کشور در حوزه IPR مشابه عمل نکرده و هند به واسطه آموزش و اطلاع رسانی، مدیریت بهتری در اجرای این قانون داشته است. آگاهی جامعه نسبت به IPR، باعث می شود اثر هنری به عنوان یک کالای ارزشمند قلمداد شود و مورد محافظت قانون قرارگیرد.
۲.

تأصیل الجذور التاریخیه لنقوش قصه معراج الرسول وفق نظریه نورثروب فراي في علم الأساطیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تأصیل الجذور کتابه قصه المعراج قصه المعراج نورثروب فرای علم الأساطیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳ تعداد دانلود : ۱۴۶
لکلّ قوم من الأقوام عقائد ومعتقدات مختلفه حول الرحله إلی عالم ما بعد الموت، وتُوصف هذه الرحلات بأوصاف مختلفه کما تتضمن أساطیر عدیده حول البعث، وهبوط أسطوره إلی عالم البشر، والصعود نحو السماء والاتصال بالأرباب والآلهه السماویه. إن إحدی هذه الرحلات إلی العالم الآخر هی رحله نبی الإسلام (ص) إلی السموات السبع، وقد عرفت باسم المعراج. تناول الکثیر من المؤلفین الإیرانیین ذکر هذه القصی مصوره ومنقوشه منها ما أُلِّف فی الحقبه الإیلخانیه (772-762 ﻫ ق) ومنها ما ألف فی الحقبه التیموریه (840 ﻫ ق) حیث تناولت هذه الکتابات التی عرف باسم "المعراج نامه" تفاصیل معراج النبی ورحلته إلی السماوات العُلی. نحاول فی هذا البحث معرفه أصول قصه المعراج وما إذا کانت هذه القصه قد حضر فیها نماذج من القصص الأسطوریه التی تتحدث عن آخر الزمان فی الحضارات القدیمه (إیران القدیمه، وحضاره بلاد الرافدین)، وهل استطاعت قصه المعراج أن تقدم معان جدیده؟ وسنعتمد علی المصادر المکتبیه والنهج التحلیلی الکیفی وفق طریقه علم الأساطیر للوصول بقصه المعراج من قصه تاریخیه إلی ما بعد التاریخانیه. أظهرت النتائج أن المیول الأسطوریه الکامنه کانت سته مستویات من المستویات الثمانیه المقترحه فی هذه الدراسه.
۳.

تحلیل طریقه أداء الصور المرکبه "الشکل فی الشکل" لإیران و الهند فی القرنین العاشر والحادی عشره(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۳ تعداد دانلود : ۱۲۴
کانت اللوحات المجمعه " الشکل فی الشکل" موضع اهتمام الرسامین الإیرانیین و الهنود دائماً .إنّالرسوماتمزیجمنعدهأشکالمختلفهأشکالبشریه صغیرهوحیوانیهداخلجسمرئیسی، وهی فی بعض الحالات، أشکال نباتیه منحوته فی جسم أکبر. تم استخدام طریقه الأداء هذه فی الرسمین الإیرانی والهندی، فتره الجورجانی المغولیه وعلی الرغم من أنها تدلّ علی جمال الفنان وإبداعه، إلا أنّ هناک اختلافات فی المنظور والأداء. الغرض من هذا المقال هو تحلیل مقارن لهذا النمط من الرسم فی إیران و الهند فی القرنین العاشر والحادی عشر الهجریین والتعرف علی الاختلافات بین طرق تنفیذه المتقارب فی الهیکل. أمّا السؤال الرئیس فیهذاالمقال فهو أوجهالشبهوالاختلافبینطریقهالتنفیذوالتعبیر فی الرسومات المرکبه فی إیران والهند؟ کیف یتم تحدید الفرق بینهما؟ من هذا المنطلق، تم تحلیل مقارن بین لوحتین من الفتره الصفویه فی ایران مع لوحتین من فترهالجورجانی المغولیهوتحدیدخصائصهاوأوجهالتشابهوالاختلافبینهما. اتّضح لنامن خلال النتائج بأنّالرسام الهندی قد رسم موضوعاً خیالیاً بنظره موضوعیه وواقعیه ، لکن الرسام الإیرانی لدیه نظره جمالیه ومثالیه لتخیل العالم الحقیقی، کعالم مثالی وفردوسی. تم إعداد هذه الدراسه علی ضوء المنهج المکتبیوالاعتماد علی التحلیل المقارن.
۴.

کاربردشناسی ِگفتمان تعهد و مسأله ی خودمداری در هنر نقاشیِ دو دهه ی ۴۰ و ۵۰ شمسی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: نظریه ی گفتمان تعهد خودمداری هنر نقاشی ارنستو لاکلو شانتال موف نورمن فرکلاف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵ تعداد دانلود : ۱۱۰
هدف پژوهش حاضر، کاربردشناسی ِگفتمان تعهد و مسأله ی خودمداری در هنر نقاشیِ دو دهه ی ۴۰ و ۵۰، به ویژه نهادهای مولد این نوع گفتمان تعهد است. روش پژوهش، تحلیل محتوای کیفی بوده و به این پرسش اصلی پاسخ داده شد که نقش گفتمان تعهد از منظر ارنستو لاکلو، شانتال موف و نورمن فرکلاف، منجر به بروز چه ویژگی هایی در زبان بصریِ هنر نقاشی ایران در دو دهه ی ۴۰ و ۵۰ شمسی شده است؟ نتایج نشان داد که چه شاخصه هایی باعث شکل گیری این نوع گفتمان تعهد در هنر نقاشی دو دهه ی 40 و 50 ایران شده است. بر اساس گفتمان تعهدِ به وجود آمده در این دو دهه، شاخصه های بصری اصلی نقاشی متعهد و خودمدار به این شرح است: نقاشی، معمولاً فیگوراتیو (شکل گرا) و روایت گرا (محتوا محور) بوده است؛ فرم و محتوا به صورت جدا دیده می شده؛ نوجوییِ فرمالیستی در فرم های به کاررفته در نقاشی مورد پذیرش نبوده؛ فهم آن برای اکثریت عامه ی مردم ساده بوده؛ توده ها برای قطع دست رژیم فاسد و امپریالیسم، خصوصاً آمریکا، از ثروت های عمومی کشور تهییج می شدند که این کار همراه با انتقال مفاهیمی هم چون ظلم ستیزی، عدالت خواهی، اسلام خواهی، بازگشت به خویشتن، خودمداری، بومی گرایی و... بوده است؛ همگی این مفاهیم، متعارض با رژیم پهلوی بوده و دال مرکزیِ مورد نظر برای گروه های مذهبی، اسلام خواهی و خلق گرایی برای گروه های چپ گرا بوده است.
۵.

خوانش نگاره های نسخ معراج نامه بر اساس آرای نورتروپ فرای(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۶۵ تعداد دانلود : ۱۴۷
در دوره های تاریخ و در بین اقوام مختلف، باورهای متنوعی در مورد سفر به جهان های دیگر رواج داشته که گستره ی وسیعی از داستان های اسطوره ای را در برمی گیرد. یک نمونه از این سفرها، عروج به قلمرو آسمان هاست؛ همچون سفر شبانه پیامبر(ص) به آسمان های هفت گانه که نسخ مصور معراج نامه ایلخانی (772-762 ه.ق) و معراج نامه تیموری (840 ه.ق) به بازگو کردن و نمایش آن پرداخته اند. با توجه به این که روایت معراج پیامبر(ص) از طریق پیش متن ها و بیش متن ها با مفاهیم و عناصر کهن الگویی و اسطوره ای مرتبط است، در این مقاله با فرض این که روایات مختلف معراجیه در نوع ادبی-تلفیقی به واسطه عملکرد اصل جابه جایی و نماد کهن الگویی موجود در نظریه نورتروپ فرای قرارگرفته به بررسی، شناسایی و طبقه بندی نماد کهن الگویی در نگاره های مذکور پرداخته شده که از اهداف اصلی این پژوهش نیز می باشد. رویکردهای اصلی این پژوهش، پاسخگویی به این سؤال ها است که چگونه با کاربست نظریه فرای، روایات معراجیه از یک سطح تاریخی-عرفانی به یک سطح فرا تاریخی و کهن الگویی قابل شناسایی است؟ معانی و سمبل کهن الگویی در نگاره ها کدم اند؟ و چگونه بازنمود یافته اند؟ در ادامه با استفاده از منابع کتابخانه ای و روش توصیفی-تحلیلی به بررسی نگاره ها در سه وجه دنیای بهشتی، دوزخی (اسطوره های نامتبدل) و دنیای قیاسی (اسطوره های متبدل و پوشیده) پرداخته شده است. نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل کیفی نشان داد که 26 نگاره در بخش وجوه بهشتی و دوزخی و 6 نگاره در بخش وجوه قیاسی، از برخورد دو محور زنجیره ی بزرگ هستی و تصاویر کهن الگویی، در هفت سطح وجودی اعم از الوهیت، انسان، حیوان، نبات، جماد، آب وآتش قابل دسته بندی و بررسی هستند.
۶.

نشانه شناسی درون فرهنگی نقشمایه ترکیبی پرنده_با_سر_زن در انگشتری های فلزی سپهرنشانه ای سلجوقیان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سپهرنشانه ای سلجوقیان ایران انگشتر نقشمایه پرنده با سر زن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۰ تعداد دانلود : ۱۲۵
نقش مایه های ترکیبی انسان-پرنده مفاهیم گسترده و گاه متضادی در تمدن بشری دارند. در دوران اسلامی با وجود تحریم صورتگری، همچنان نقوش انسانی و حیوانی، دستمایه تزئینات آثار هنر اسلامی بوده و در آثاری چون انگشتری به صورت های مختلف به کار رفته است. انگشتر در فرهنگ اسلامی اعتباری خاص دارد و بازتاب دهنده خصایص فرهنگی و باوری مستور در آن است. در میان حکومت های مسلمان در ایران، سلجوقیان از جمله اولین حکومت هایی هستند که با گستردگی جغرافیایی خود به شکوفایی فرهنگی رسیدند و در سپهر نشانه ای آنان، نقش مایه پرنده با سر زن در انگشتری ها هویتی قابل اعتنا داشت. این مقاله در ارتباطات درون فرهنگی سپهر نشانه ای سلجوقیان، پدیداری نقش مایه پرنده با سر زن در انگشتری این دوره را مطالعه می کند و به این پرسش پاسخ می دهد که در بازنمود این نقشینه چه معنای باورمداری از منظر سپهر نشانه ای مستتر است. در این مجال، از روش تحلیل نشانه شناسی فرهنگی مکتب تارتو با استفاده از نظریه سپهر نشانه ای یوری لوتمان استفاده شده است. رهیافت بحث بدین معنا منتج شد که محیط چندفرهنگی تمدن سلجوقیان ایران در درون خود متشکل از سه سپهر نشانه ای اسلامی، ترکی و ایرانی است. گفت وگوی درون فرهنگی موجب پدیداری نقشینه پرنده با سر زن با دو ترکیب بصری شد. نقوش همنشین با این نقش مایه به مفاهیم باروری، قدرت، رشد و نیک خواهی اشاره دارد که ارتباط این گونه انگشتری را با خاستگاه های زنانه قوت می بخشد. ارتباطات درهم تنیده اشتراکات فرهنگی مستتر در باورهای مذهبی اسلامی، تفکرات قومی ترکی و اندیشه های ایرانی موجب ایجاد هویتی یکپارچه در انگشترهای سلجوقیان ایران شده است.
۷.

زیبایی شناسی معاصر بعد از جعبه های صابون مارک بریلوی اندی وارهول بر مبنای نظریه «هستی شناسی کاربردی»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زیباشناسی معاصر نظریه «ذات شناسی کاربردی« اندی وارهول نقد هنری دریافت و خوانش مخاطب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۵ تعداد دانلود : ۱۴۹
این مقاله بر اساس نظریه «هستی شناسیِ کاربردی»روژه پوایوت به مطالعه زیباشناسیِ اثر جعبه های صابون بریلوی وارهول می پردازد. این اثر در زمان اجرایش، دچار چالش بود و نتوانست دنیای هنر را در مورد پذیرش اش به مثابه یک اثر هنری به توافق برساند. پرسشهای پژوهشی  این نوشتارعبارتند از: 1 در دوره معاصر چه معیارهای زیباشناسانه ای یک اثر انسانی را تبدیل به یک اثر هنری می کند؟ 2 بر اساس نظریه «هستی شناسی کاربردی» پوایوت، اثر هنری معاصر چگونه و با چه رویکردی به مثابه نماد سازی شخصی هنرمند در نظر گرفته شده و زیباشناسی حاکم برآن چگونه خوانش می شود؟ فرضیه مقاله بیانگر این است که اثر هنری به هر شکلی در برگیرنده نمادسازی های فرمی و محتوایی است. اصولاً در دوره معاصر نمادسازی های شخصی هنرمند با اختلاط با نمادهای از پیش شناخته شدهِ جمعی در یک فرهنگ، نقش تمام کنندگی در خلق اثر هنری را دارد. نتیجه حاکی از آن است که در زیبا شناسی معاصر، یک اثر زمانی به عنوان یک اثر هنری شناخته می شود که بحث ها و تبادل گفتمانی پیرامون آن صورت پذیرد، بدون آنکه نیاز به برقراری توافق میان صاحب نظران فن باشد. روش تحقیق این مقاله تحلیلی کیفی است که با گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و مستندات  مجازی به انجام رسیده
۸.

خوانش گفتمان های متکثر آثار هشتمین دوسالانه نقاشی ملی ایران براساس نظریه فرهنگ مانوئل کاستلز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقاشی معاصر ایران هشتمین دوسالانه نقاشی ملی ایران کثرت محتوا خودگزینی مانوئل کاستلز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۸ تعداد دانلود : ۲۵۲
بیان مسئله: امروزه رشد سریع تکنولوژی و فناوری های ارتباطی زندگی بشر را به طرزی گریزناپذیر متحول ساخته و مفاهیم، نگرش ها و زیستِ همسو با خود را شکل داده است. براساس نظریه فرهنگ «مانوئل کاستلز»، در دنیای امروز، تحولات تکنولوژیک و ظهور رسانه های جدید عاملی برای تغییرات اجتماعی و فرهنگی و ایجاد گفتمان های متکثر در جوامع شده است؛ مسئله پژوهش حاضر نمود زوایای فرهنگ جدید از منظر کاستلز بر آثار دوسالانه هشتم نقاشی ملی ایران (1390) است، اینکه چگونه اموری همچون گفتمان های متکثر، فارغ از جغرافیای منطقه ای، خودگزینی و خودتولیدیِ محتوای فرهنگی برای هنرمندان مسئله ساز بوده و در آثار آن ها بازتاب یافته است.هدف پژوهش: این پژوهش بنا دارد، با نگاه به نظریه کاستلز در تبیین فرهنگ در عصر ارتباطات و براساس فرایند ارتباطی و شکل گیری ارتباط جمعیِ خودانگیز، به خوانش آثار دوسالانه هشتم بپردازد. از آنجا که گفتمان های جاری در برساخت فرهنگی اجتماع و خلق آثار هنری هر دوره اهمیت دارند، این مقاله در صدد است، براساس نظریه فرهنگ کاستلز، گفتمان های متکثرِ آثار نقاشی دوسالانه هشتم را مورد مداقه قرار دهد.روش پژوهش: روش پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی است، تحلیل ها به صورت کیفی صورت پذیرفته اند و جامعه آماریِ پژوهش شامل 186 اثرِ بخش دوسالانه هشتم نقاشی ملی ایران (1390) است.نتیجه گیری: نوشتار حاضر، براساس نظریه کاستلز که انقلاب فناوری و گسترش اطلاعاتْ تمام سطوح جوامع را دگرگون کرده است، به اثبات این مهم دست یافت که دسترسی به دامنه فرهنگی و محتواییِ آزاد در عصر اطلاعات سبب شده هنرمند شرکت کننده در دوسالانه هشتم در گزینش محتوای آثار به شیوه انفرادی عمل و خودگزینی و خودتولیدی محتواهای فرهنگی را در این عصر تجربه کند.
۱۰.

مطالعه نشانه شناسانه زیورآلات تومار زنان ایل تکه قوم ترکمن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایل تکه تومار زیورآلات زنان قوم ترکمن نشانه شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹ تعداد دانلود : ۱۶۴
پوشش و زیورآلات سهمی بسزا در شکل گیری هویت جمعی اقوام دارند و چگونگی آراستگی بدن به نوعی بیانگر ساختار زندگی و فرهنگ یک قوم محسوب می شود. زینت همواره بخشی مهم از سنت زندگی افراد، به خصوص زنان، را شکل می دهد. در این زمینه، اقوام ترکمن، که از خرده فرهنگ های تمدن اسلامی به حساب می آیند و در بخشی از آسیای مرکزی و ایران زندگی می کنند، به طوایف مختلف تقسیم می شوند که یکی از آن طوایف ایل تکه است. زیورآلات طوایف ترکمن ویژگی های هویتیِ خاصی دارند که ضمن حفظ هویت جمعی قوم ترکمن، هویت ایل خود را نیز متمایز می کند. زنان قوم تکه، زیوری به نام تومار دارند که به عنوان قاب محافظ کاغذ دعا زینت زنان ایل است. این مقاله در نظر دارد به مطالعه نشانه های هویتی، باوری و آیینی «زیورِتومار» بپردازد. اینکه چه لایه های نشانه شناسانه ای در طراحی این زیور (تومار زنان ایل تکه) به کار رفته است؟ و تومار غیر از کاربردهای اولیه (قاب دعا و پوشش تزئینی)، چه دلالت های معنایی دیگری در گفتمان معناشناختی قوم ترکمن دارد؟ از پرسش های اساسی این نوشتار است. در مقاله حاضر، نشانه های بصری در هفت نمونه تومار به طور کیفی مورد خوانش نشانه شناسانه قرار گرفته است و داده ها از میان اسناد مکتوب، شفاهی و میدانی گردآوری شده اند. شیوه بررسی توصیفی تحلیلی با رویکرد نشانه شناسی لایه ای است. در تجزیه نشانه شناسانه زیور تومار به شش لایه ادارکی، این نتیجه حاصل آمد که توصیف، تحلیل و تفسیر نشانه ها کاربرد مشخص اولیه آن را معنادار می کند و دلالت های معنایی نشانه ها به مفاهیم عمیق در باورهای قومی، مذهبی شمنی و اسلامی اشاره دارد.
۱۱.

مطالعه نگاره های عذاب در معراج نامه شاهرخی و تطبیق آن با نگاره های سوترای مقدس ده پادشاه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معراج نامه شاهرخی سوترای مقدس ده پادشاه خرده اسطوره نگاره های عذاب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۱ تعداد دانلود : ۱۴۳
در طول تاریخ، انعکاس آثار نگارگری و سنت های تصویری فرهنگ ها و ملل بر یکدیگر، همواره مشاهده می شود. این تأثرات، در دوران حکومت تیموری و مکتب نگارگری هرات به وضوح قابل رؤیت بوده؛ زیرا ساختار فکری، فرهنگی، ادبی و هنری ایران، از آسیای میانه متأثر بوده است. نمونه این تأثیرات مصور را در نسخه خطی "معراج نامه شاهرخی"، با سنت های تصویری بودائی و شرق دور می توان مشاهده کرد. با توجه به اینکه در نسخه معراج نامه شاهرخی، نظام های کلامی و تصویری مکمل یکدیگر بوده اند و نظام کلامی، پایبند به روایات متعدد در داستان معراج بوده و به نوعی در بر دارنده مفاهیم اسطوره ای است، این سؤالات مطرح می شوند که ۱. در کدام بخش از نگاره های معراج نامه شاهرخی، نگارگران این نسخه در ترکیب عناصر بصری و کیفیات تجسمی نگاره ها، از دیگر بینامتن های تصویری به ویژه شرق دور بهره برده اند؟ ۲. چگونه می توان با رویکرد اسطوره شناسی، علاوه بر شناسایی مشابهت های ساختاری و فرمی در این نسخه مصور و مقایسه آنها با سنت های تصویری شرق دور، به شناسایی زیرساخت های محتوایی و اسطوره ای مشابه پرداخت؟ در این نوشتار که به روش توصیفی، تحلیلی، تطبیقی و استنتاج منابع کتابخانه ای صورت پذیرفته، هدف اصلی، ابتدا شناسایی و معرفی نقش مایه های مشابه در تصاویر دوزخی نسخه معراج نامه شاهرخی و تصاویری در ارتباط با یک سوترای چینی به نام "کتاب مقدس ده پادشاه" از آسیای شرقی (چین) است تا سپس، به شناسایی اسطوره های مشابه در این تصاویر و آشکار شدن زیرساخت های محتوایی و اسطوره ای مشترک در تصاویر این نسخ دست یابیم. بررسی ها، نشانگر وجود اشتراک در عناصر فرمی تصاویر در هر دو پیکره مطالعاتی؛ از جمله ابزار شکنجه و مجازات گناهکاران هستند و شباهت در بخش اسطوره های پنهان در تصاویر که می تواند دارای نقش مشابهی باشد.
۱۲.

تحلیلی بر نقش شمسه از منظر اندیشه و عرفان ابن عربی

کلیدواژه‌ها: اندیشه ابن عربی نقش شمسه هنر اسلامی هنر تجریدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸۱ تعداد دانلود : ۴۹۰
نقش شمسه به عنوان یکی از نقوش بکار رفته در هنر اسلامی از جایگاه خاصی در شاخه های مختلف از معماری تا کتابت و صنایع دستی برخوردار است. بدون شک نقش تجریدی شمسه و هندسه آن، که ازخواستگاه فرهنگ و هنر پیش از اسلام است، در ترکیب با مبانی عرفانی و اندیشه های موجود در باور اسلامی به شکلی نوین سر برآورد. چنین نقوشی در هنر اسلامی علاوه بر ارزش های زیباشناسانه صوری، بیانگر راز و رمزهای فرهنگی و دینی نهفته در خود می باشد. هنرمند مسلمان از این نقوش در جهت بیان آرمان های باورمدار توحیدی خود بهره برده است. ارتباط این آرایه ها با ایمان و عقاید توحیدمدار نوعی جاودانگی، اصالت و خلوص را در آنها بازتاب می دهد. در میان فیلسوفان بزرگ اسلامی، ابن عربی(560-638ه .ق.) دردوره ای می زیسته که هنر اسلامی به هویتی مستقل دست یافت و به دستاوردهای ملموس و قابل تاملی رسید. از آنجا که با مطالعه آرا ابن عربی می توان به مفاهیم کلیدیِ چون تأویل، کنز مخفی، اعیان ثابته، خیال متصل و منفصل و وحدت وجود رسید در نظر است تا در این مقاله با بیان این آرا به یک مدل نظری دست یافته و براساس آن به بررسی و تحلیل نقش شمسه بپردازد و به سوال خود در باب " چگونه می توان بر اساس عرفان نظری ابن عربی اصولی را مستخرج و به تحلیل نقش شمسه پرداخت؟" پاسخ دهد. بر اساس روند مطالعات و تحلیل های انجام شده در انتها این استتنتاج حاصل می آید که تبیین معناگرای نقش شمسه در هنر اسلامی با عرفان نظری ابن عربی مرتبط است. روش تحقیق این مقاله تحلیل کیفی است که با تاکید برمستندات کتابخانه ای به نگارش درآمده است.
۱۳.

مطالعه هویت ایرانی در طراحی پوشاک زنان ایران: مورد مطالعه آثار جشنواره های بین المللی مد و لباس فجر از 1390 تا 1395(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مهاجرت دانشجویان سودای مهاجرت غرب روان شناسی اجتماعی مهاجران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶۸ تعداد دانلود : ۶۶۵
  در این مقاله در پی یافتن این موضوع هستیم که تا چه حد پوشاک بیانگر هویت ایرانی است و از بین المان ها و عناصر هویتی کدام یک بیشتر مورد توجه قرار گرفته است؟ به عبارت دیگر، تمام عوامل موثر در هویت، بر پوشاک نیز متجلی شده است و تقریبا می توان آن ها را دو روی یک سکه دانست. در نتیجه، امروزه اگر جوامع بخواهند هویت بومی و ملی خود را تعریف و حفظ نمایند، می بایست به نقش لباس و تأثیر آن در حفظ و ارتقا هویت توجه نمایند.در این مطالعه، لباس های عرضه شده در جشنواره های بین المللی مد و لباس فجر مورد مطالعه قرار گرفته است. بدین منظور برآنیم تا ببینیم در طراحی لباس های مذکور تا چه حد به عناصر هویت ایرانی توجه شده اند. جمعیت آماری این پژوهش، کلیه لباس های عرضه شده در جشنواره مد و لباس فجر طی سالهای 1390 تا 1394 بوده است. در نهایت مشخص شد، اگرچه به تدریج با افزایش توجه به المان های ایرانی در طراحی لباس مواجهیم، اما هنوز حجم قابل توجهی از آثار دارای نقش مایه های غیر ایرانی هستند. همچنین، شناخت طراحان لباس از هویت ایرانی در بسیاری از موارد همچون رنگ، الگوهای ایرانی لباس و غیره بسیار اندک بوده است. در این میانمشخص شد بته جقه پرکاربردترین نقش مورد استفاده بر روی لباس ها بوده است. در نهایت، این یافته به دست آمد که طراحان لباس چیرگی نشان های غیرایرانی بر نشان های ایرانی را نمایان ساخته اند.
۱۴.

بازخوانی هویت زنانه و اصل مادینه هستی در آثار هنرمند خودآموخته، پروین جلالی، برمبنای نظریه قطعه و تناقض لیندا ناکلین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تناقض لیندا ناکلین مفهومِ قطعه هنرمند خودآموخته هویت زنانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۹ تعداد دانلود : ۱۰۰
کاربرد مضامین و محتوای زنانه در آثار هنرمندان زن امری بدیهی و متداول است و از این طریق هنرمند به بازیابی لایه های پنهان درون و هویت فردی خود و جامعه زنان دست می یابد. زنان هنرمند خودآموخته نیز در این میان توجهی ویژه به این امر از خود نشان می دهند. مام زمین و مادینگی هستی، که در همه ادوار تاریخ تمدن بشر مورداحترام بوده، در آثار هنرمند خودآموخته، پروین جلالی، نیز با تلفیق فرم ها، تجلی زنانه آن به ظهور نشسته است. آثار این هنرمند در حال حاضر جایگاهی بین المللی یافته و قابلیت رقابت با هنرمندان خودآموخته جهانی را دارد. این مقاله با بازخوانی هویت زنانه در آثار جلالی در نظر دارد به تحلیل صوری و محتوایی آثار او از منظر دو مفهوم قطعه و تناقض از آرای لیندا ناکلین بپردازد. یافته های حاصل از مطالعه و تحلیل آثار این نقاش نشان می دهد که هنرمند به منظور نشان دادن هویت زنانه و جایگاه اجتماعی زن، تصویری فراواقع گرایانه از تلفیق فرم های انسانی و گیاهی ارائه می دهد. در این آثار، مفهوم قطعه از طریق پیوندِ صفاتِ زنانه با مام طبیعت تصویر شده و مبحثِ تناقض نیز با نشانه هایی چون: تقابل های دوگانه، نمایش روایت گونه، آشفته و پرالتهاب از جهانِ معلقِ امروز و تأکید بر اصل مادینه هستی در ارتباط است. روش تحقیق این مقاله تحلیلی توصیفی است که براساس منابع کتابخانه ای و مستندات تصویری و مصاحبه با هنرمند به نگارش درآمده است.
۱۵.

تحلیل تطبیقی عناصر خیر و شر در دو نگاره ابراهیم (ع) و سیاوش در آتش از استاد فرشچیان (با تأکید بر فرم و محتوا)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خیر و شر حضرت ابراهیم سیاوش نگارگری فرشچیان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۴ تعداد دانلود : ۱۰۶۴
خیر و شر، معنایی دو سویه از رسیدن به کمال تا انحطاط انسانی را در بردارد. انسان هرچه را که مایه سوق او به سوی خدا شود خیر، و آنچه را که باعث دورى او از ذات ربوبی شود، شر می داند. مبحث خیر و شر، گستردگی زیادی در علوم انسانی و دینی دارد. ولی در حیطه هنر، از حیث بررسی ارتباط فرم و معنا و حجم مطالعات، کم تر به این موضوع پرداخته شده است. در اکثر پژوهش ها، مضمون خیر و شر به صورت تحلیلی و یا توصیفی مورد بررسی قرار گرفته است. در حالی که، در مقاله پیش رو هدف، تطبیقِ مفهوم خیر و شر در دو نگاره با محتوایی مشابه از نگاه یک هنرمند (استاد فرشچیان) می باشد. این مقایسه برای اثبات این فرضیه است که، حتی مضامین مشابه نزد یک هنرمند نیز نمی تواند، عاملی باشد برای خلق آثاری با اشارات و استعاره های تصویری یکسان؛ و این، نشان از پویایی و شکوفایی ذهن و قلم هنرمندان در طول زمان دارد. این مقاله، با تحلیل تطبیقی عناصر خیر و شر در دو نگاره ابراهیم (ع) و سیاوش در آتش، که هر دو اثر از استاد فرشچیان است، به بررسی محتوای خیرها و شرهای موجود در این داستان ها و نشان دادن زوایای تعالی بخش هر یک می پردازد. روش به کار رفته در این پژوهش، کیفی و به واسطه تشابه موضوعی بین این دو نگاره، به وجه تطبیقی انجام شده و جمع آوری مطالب نیز بر اساس مستندات کتابخانه ای صورت گرفته است.
۱۶.

نقش گفتمان های متأثر از «ملّیت» در بر ساخت گرایش های هنر نوگرای ایرانِ عصر پهلوی (با تأکید بر نهادهای حامی هنر به عنوان میانجی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ملیت گفتمان های سیاسی - فرهنگی حامیان هنر هنر نوگرای ایران هنر و سیاست

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲ تعداد دانلود : ۱۰۲
یکی از مفاهیم تأثیرگذار بر جریانات هنر نوگرا در ایران «ملیت» است. مقاله ی حاضر چگونگی این اثرگذاری را بررسی و در این راستا بر نقش «دولت» و «گفتمان های فرهنگی- سیاسی» به عنوان واسطه های این تأثیر تأکید می کند. فرضیه ی مقاله تأثیرپذیری هنر نوگرا از گفتمان های سیاسی و حامیان هنری است. و هدف، دستیابی به اشکال مختلف تأثیر مفهوم «ملّیت» و یافتن توضیحی برای «چگونگی اثرگذاری» و شناسایی و تدقیقِ «واسطه ها»یی همچون نهادها و گفتمان ها در شکل دهی به گرایش های فرمی و محتوایی هنرمندان و جریان های هنرهای تجسمی نوگرای ایران در هر دو دوره ی پهلوی اول و دوم است. مقاله با رویکرد مارکسیستی و منطبق با نظریه «وساطتت زیبایی شناسی» لوکاچ نوشته شده است. در نتیجه، مفهوم «ملّیت» به عنوان یک دال مرکزی در بسیاری از گفتمان های غالب نشان داده شده و انواع گرایش های منتج و متأثر از آن در هنر نوگرای ایران تشریح می شود.
۱۷.

زیبایی شناسی ماشین در هنر آوانگارد روس بر مبنای نظریات مارکس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سرمایه داری پرولتاریا هنر آوانگارد زیبایی شناسی ماشین نظریه مارکس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲۳ تعداد دانلود : ۹۶۳
آراءِ مارکس و خوانش های صورت گرفته از آن در جریان انقلاب 1917 ، در گشودن درهای هنر روسیه به سوی ماشین مؤثر بودند. ساختار هنر آوانگارد روس که همزمان با جنبش های انقلاب کمونیستی 1905 بود، از فلسفة عملی مارکس نشأت می گرفت. در همین راستا بود که مکاتبی چون فوتوریسم روسی، کانستراکتیویسم و پروداکتیویسم پاگرفتند که حضور عناصر ماشینی در وجوه مختلف آنها از ویژگی های مشترکشان است. این عناصر که به نحوی بازنمایاننده عصر سیستم های غول آسای خودکار هستند، توجه مارکس را نیز در نگارش فلسفه اجتماعی بسیار به خود معطوف داشته بود. اکنون این پرسش مطرح می شود که چگونه می توان به تبیین زیبایی شناسی ماشین در هنر آوانگارد روس بر پایة آراءِ مارکس پرداخت. فرضیه غالب در این پژوهش مبتنی است بر در نظر داشتن انقلاب کمونیستی-مارکسیستی پرولتاریای روسیه به عنوان یکی از مهم ترین سرچشم ههای ورود ماشین به عرصة هنر و ظهور مؤلفه های جدید زیبایی شناسی. در این جستار با در نظر داشتن آثار هنری آوانگاردهای روس و نوشت ههای به جا مانده از آنها، روشن خواهد شد که مؤلفه های زیبایی شناسانة ماشین در هنر آوانگارد روس بر پایة نظریات مارکس مبنی بر شکست انحصار ماشین در دستان سرمایه، آگاهی پرولتاریا از وضع موجود، به چالش کشیدن طبقة حاکم، خروج پرولتاریا از حالتی منفعلانه در برابر سرمایه داری و همچنین لزوم پیشبرد جامعة کمونیستی، استوار است.
۱۸.

هویت گرایی فرهنگی در ادبیات کودک با ورود عناصر بومی در تصویرگری ( با تاکید بر آثار پرویز کلانتری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات کودک تصویرگری عناصر بومی پرویز کلانتری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳۸ تعداد دانلود : ۵۰۸
دهه چهل شمسی، یکی از دوره های مهم و تأثیرگذار بر فرهنگ و هنر ایران است. در این دهه، روشنفکران، نویسندگان و هنرمندان در محافل خود برای یافتن هویّت ملّی، مذهبی تلاشی وافر داشتند، زیرا به واسطه روشنگری های این دوران ضرورت بازگشت به خویشتن یک نیاز اجتماعی بود. حامیان خصوصی و ناشران کتب کودکان نیز، از تصویرگران می خواستند تا با استفاده از عناصر هویّت مدار آثاری همسو با این تقاضا خلق کنند. در این مقاله این فرضیه ارائه شد که ورود عناصر بومی در تصویرگری کتب کودکان دهه چهل در راستای ضرورت اندیشه هویّت گرا ایجاد شده است. و پرویز کلانتری، بومی گرا ترین تصویرگر این دهه، توانست آثاری از خود به جای گذارد که بیش از نیم قرن بر فرهنگ و هنر جامعه ایرانی تأثیرگذار باشد. روش تحقیق این مقاله براساس اطلاعات گردآوری شده، تحلیلی توصیفی بوده و مبتنی بر گردآوری اسناد و منابع کتابخانه ای و به شیوه استقرایی به استنتاج رسیده است. یافته ها نشان داد که پرویز کلانتری با شناخت ویژگی های بومی و بهره گیری از تزئینات، آرایه ها، آرایش چهره ها و پوشش ها به شخصیت سازی هویّت مدار پرسناژهای آثار خود اقدام کرده است. موفقیت او در تصویرگری هویّت مدار خود منتج به این امر شد که یادآوری خاطرات قومی و بومی گرای آثارش طی چندین دهه تأثیری ژرف بر تصویرگری ایران داشته باشد.
۱۹.

مطالعه تطبیقی اجرای آیینی کَتَک و سماع مولویه از منظر تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سماع گورکانیان س‍لاطی‍ن ده‍ل‍ی کتک صوفیسم

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تاریخ گروه های ویژه باستان شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ گروه های ویژه تاریخ ادیان
تعداد بازدید : ۷۲۴ تعداد دانلود : ۷۰۴
حرکت، هیجان و اجراهای آیینی به اندازه تاریخ بشری قدمت دارند. چنین آیین مقدسی در تصوف نیز پدید آمده و در خانقاه های اغلب طریقت ها آن را به اجرا درمی آورند. این آیین در طریقت مولویه اغلب مشتمل بر چرخش های پیوسته و بدون توقف حول محور بدن است. اما اجرای آیینی مشابهی، به نام کتک، در معابد هندوئیسم نیز وجود دارد که مانند سماع مولویه ریشه در نیایش آفریدگار دارد و در برخی از ابعاد فرم و محتوا به سماع شبیه است. بنا بر آنچه بیان شد، پرسش اصلی مقاله این است که آیا اجرای کتک، که در دوران سلاطین دهلی (1526-1206 م) و امپراتوران گورکانی (1857-1526 م) در هند باب بوده است، از سماع مولویه، که به همراه تصوف از قرن سیزدهم میلادی وارد هند شده، و به صورت همزمان مورد حمایت دربار بوده و در مجامع رسمی حکومت به اجرا درمی آمده، تأثیر پذیرفته است؟ پرسش فرعی نیز این است که دلیل شباهت های ظاهری این دو اجرای آیینی، از جمله چرخش های پی درپی و حرکات دست، لباس و موسیقی قوالی، ناشی از تأثیراتی است که از هم گرفته اند؟ این مقاله، به منظور پاسخ به این پرسش ها، به کشف روابط زمانی و مکانیِ دو اجرا و دو فرهنگ صوفیسم و هندوئیسم در طول تاریخِ مورد اشاره و احتمال وام گیری کتک از سماع پرداخته است. نتایج پژوهش بنیادی حاضر، که به روش تاریخی و به کمک گردآوری مطالب به شیوه اسنادی و نیز میدانی به دست آمده، بیانگر این است که اجرای آیینی کتک به واسطه همجواری هندوئیسم و صوفیسم در اجتماع و فرهنگ هند، در دوران سلاطین دهلی و سپس امپراتوران مغول، در بخش های بسیاری از جمله حرکات بدن، به ویژه چرخش های پی درپی و حرکات دست، موسیقی قوالی و لباس، از سماع مولویه تأثیر پذیرفته است.
۲۰.

سیر تجسم اسطوره بودا در هنر هند: از نمادین تا فیگوراتیو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هنر هند بودا اسطوره پیکرنگاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۴ تعداد دانلود : ۱۳۱
تجسم بودا در هنر هند همواره ضرورتی توأمان با زندگی، باورها و آیین های مردم هند بوده است. این تجسم به دو دوره نمایش بودا به صورت نمادین  و فیگوراتیو قابل تقسیم است. بودا در دوران زندگانی اش با عینیت نگاری خود مخالف بود، و صورت اسطوره ای وی در دوره اول، به کمک نشانه های مرتبط با زندگانی وی به ظهور نشست. حدود 1م. نشانه هایی از تصویر بودا با هیئت انسانی در هنر هند آغاز گردید. این مقاله بر این فرضیه تأکید دارد که علی رغم ممنوعیت خلق تصویر انسانی از بودا در دوره اول، پیروان وی، همواره تصویری ذهنی از بودا را در سر می پروراندند، و پس از از بین رفتن افراطی گری های بودیسم، مجال یافتند تا پیکره انسانی وی را بسازند. هدف از این مقاله مطالعه نحوه گذارِ دوره نمادین به فیگوراتیو، و همچنین عوامل تأثیرگذار بر آن است. برای نیل به آن، گردآوری مطالب به روش اسنادی و با اشاره به متون مذهبی، اساطیر موجود و شرایط فرهنگیِ اجتماعات بودایی صورت گرفته است. در مسیر تدوین این مقاله، این نتیجه حاصل شده است که، تصویر بودا در دوره اول هنر بودایی، متأثر از عوامل گوناگونی ازجمله هم جواری با مذاهب هندوییسم و جینیسم شکل گرفته، و به دلیل عادت عوام به تمرکز بر تصویر بودا در هنگام مراقبه و نیایش، به صورت ذهنی و واقعی وجود داشت.  

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان