فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۵۶۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
با وجود تلاش برای مدیریت و کاهش طلاق، امروزه این پدیده در جامعة ایرانی روندی افزایشی به خود گرفته است؛ به طوری که، شاخص ها نشان می دهند روز به روز بر تعداد خانواده های طلاق در ایران افزوده می شود. در این میان «زندگی پس از طلاق» ـ که تا چندی پیش چندان مورد توجه نبود ـ به مسئله ای جدی برای جامعه شناسان خانواده بدل شده است. از سویی، بر اساس نتایج تحقیقات، طلاق پیامدهای بیشتری را برای زنان به همراه می آورد. یکی از این پیامدها چالش های هویتی پس از طلاق است. به این ترتیب، پژوهش حاضر با اتخاذ رویکردی کیفی و تکنیک مصاحبة عمیق نیمه ساختار یافته با هجده زن مطلقه به دنبال فهم چالش های هویتی زنان پس از طلاق و نحوة بازتعریف «خود» و ساخت «هویت» جدید در میان آنان است. «خود» مفهومی کلیدی در تئوریزه کردن ماهیت شخص است و به او توانایی تجسم بخشیدن به هویت خویش را می دهد. بر این اساس، نتایج این تحقیق نشان می دهد که با رخداد طلاق تغییرات متعددی در فهم و تصور کنش گران از «خود» درونی و بیرونی شان پدید می آید که لزوم بازتعریف و خلق هویتی جدید پس از طلاق را برای آن ها آشکار می کند. همچنین، یافته های این پژوهش نشان می دهد که بیشتر ابعادی که زنان در آن مبادرت به بازتعریف «خود» می کنند شامل نقش های جدید، سبک زندگی جدید، ارتباطات جدید، و امنیت هستی شناختی و روانی است؛ ابعادی که هر یک با رخداد طلاق دست خوش تغییر و چالش می شود و ارتباط تنگاتنگی با ساختار هویتی زنان دارد. از سویی، متغیرهای زمینه ای و مداخله گری چون سن فعلی، سن در هنگام طلاق، طبقة اجتماعی، وضعیت اشتغال، مدت دورة ازدواج، فرزندداشتن یا نداشتن، و عادت وارة سنتی یا مدرنِ کنش گران در نحوة مواجهة آنان با تغییرات هویتی پس از طلاق و چگونگی بازتعریف «خود» اثرگذار است.
بررسی تأثیر عوامل اجتماعی در بزهکاری زنان (مقایسه ی زنان بزهکار با زنان غیربزهکار تحت پوشش بهزیستی رباط کریم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگر چه ارتکاب جرائم تأثیر ناگواری در زندگی همه ی افراد دارد، ولی جرم زنان که مربیان اصلی فرزندان در خانواده هستند، اهمیت بیشتری دارد و به همین دلیل توجه به جرائم ویژه ی زنان و تلاش برای رفع عوامل زمینه ساز آن بسیار ضروری است. این تحقیق با هدف بررسی عوامل اجتماعی مؤثر در جرائم زنان به مطالعه ی تئوری های مرتبط با بزهکاری پرداخته، چهار فرضیه از آنها استخراج کرده و به روش پیمایشی آنها را سنجیده است. جمعیت نمونه مورد مطالعه 50 زن بزهکار - که در طول یک ماه به دلیل ارتکاب جرائمی توسط پلیس اطلاعات رباط کریم دستگیر شده بودند - و 50 زن غیر مجرم بود که شرایط زندگی تقریباً مشابه با زنان مجرم داشتند، ولی تحت سرپرستی بهزیستی شهرستان رباط کریم بودند. نتایج تحقیق نشان داد که بین دو گروه از نظر اعتیاد همسر و از هم گسیختگی خانوادگی تفاوت معناداری وجود داشت، ولی از نظر محرومیت از دسترسی به امکانات آموزشی و شغلی مناسب و محل زندگی و حاشیه نشینی تفاوتی که از نظر آماری معنادار باشد وجود نداشت. هر دو گروه تقریباً وضعیت مشابهی داشتند، ولی کی گروه مجرم شده و گروه دیگر مرتکب جرم نشده بودند.
رابطه بین تجربه خشونت در دوران کودکی و خشونت علیه زنان در شهر کوهدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره دوازدهم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۱)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی نقش تجربه خشونت در دوران کودکی باخشونت علیه زنان بود. روش پژوهش از نوع پیمایشی و جامعه آماری تمام زنان متأهل شهر کوهدشت به تعداد 22819نفر بودند که از میان آن ها با توجه به فرمول کوکران تعداد194نفر با روش نمونه گیری خوشه ای دومرحله ای به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند و با ابزار پرسشنامه محقق ساخته داده ها جمع آوری شد. سپس داده ها با نرم افزارSPSS21 تجزیه و تحلیل شد. یافته های این پژوهش نشان داد از بین ابعاد خشونت، میزان خشونت روانی با میانگین 28/29 بیش ترین و خشونت جنسی با میانگین22/13 کم ترین میزان خشونت را به خود اختصاص دادند و تجربه خشونت در دوران کودکی مرد با میانگین 45/31، همبستگی مثبت و رابطه معناداری با خشونت علیه زنان دارد. همچنین متغیرهای وضعیت اشتغال و درآمد رابطه معناداری با خشونت خانگی علیه زنان نداشتند. در نتیجه اینکه هرچه فرد در دوران کودکی شاهد خشونت والدین نسبت به همدیگر یا نسبت به خود باشد او نیز در آینده دست به خشونت نسبت به همسر و فرزندان خود می زند. لذا توصیه می شود ، از طریق آموزش های قبل از ازدواج و رسانه های جمعی به والدین آموزش داده شود تا از رفتار خشونت آمیز در حضور کودکان اجتناب کنند.
جریانی اتفاقی و برنامهریزی نشده
منبع:
حوراء شماره ۲۲
حوزههای تخصصی:
نگاهی انتقادی بر فمینیسم اسلامی و ارزیابی میزان گرایش دانشجویان دختر به آن (مطالعه موردی: دانشجویان دختر مؤسسة آموزش عالی جهاد دانشگاهی یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه هر از چندگاهی بشر مدعی می شود جریان های جدیدی را با هدف برقراری عدالت در سطوح گوناگون جامعه شناسایی و طراحی کرده است. یکی از این جریان های جدید که مدعی دفاع از حقوق زنان، به ویژه با ویژگی های غربی آن است، به نام «فمینیسم» (feminism) چهره نشان داده است. این پدیده در کشور ما نیز مدتی است با نام «فمینیسم اسلامی» مطرح شده است. این مقاله بر آن است که با نگاهی انتقادی این پدیده را واکاوی کند، و ضمن نقد و بررسی آن، در چهارچوب مطالعه ای پیمایشی، به تعیین میزان گرایش به این مکتب در میان دانشجویان دختر مؤسسه آموزش عالی جهاد دانشگاهی استان یزد بپردازد. نتایج تحقیق نشان می دهد که دانشجویان دختر مؤسسه آموزش عالی جهاد دانشگاهی یزد از میان ابعاد چهارگانة فمینیسم اسلامی به بعد «تساوی و تشابه حقوق زن و مرد» گرایش دارند و دیدگاه آنان در خصوص سه بعد دیگر منفی است. هم چنین، از میان شاخص های فرعی فمینیسم اسلامی، شاخص فرعی «مشارکت یک سان زن و مرد در تربیت فرزندان» با رتبة میانگین 74/574 بیش ترین میزان شدت را دارد و شاخص فرعی «مناسب و کافی نبودن فرصت های موجود در جامعه برای زنان» با رتبة میانگین 44/383 کم ترین میزان شدت در میان دانشجویان مذکور است.
چالش های عصری و ضرورت واکاوی عفاف و حجاب در آیینه مقاصد و اصول شرعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جهان کنونی، به رغم روند شتاب زده توسعه و تحول در زندگی مادی بشر و تنوع در ابزار، در دست یابی به مقاصد و اهداف انسانی و تأمین حق امنیت و حریت و بالاخره در بازیابی هویت ملت ها، موانع و بحران های متعددی ایجاد شده است که به شدت اذهان اندیشمندان جوامع را به خود مشغول ساخته است. توسعه پورنوگرافی، اباحی گری، تقدم اصالت لذت و قدرت و منفعت بر رعایت حقوق معنوی و حدود اخلاقی، گسترش خشونت، و غیره این پرسش را قوت می بخشند که طراحان جنگ سرد در حذف مرزهای جغرافیایی با گسترش ارتباطات چه چیزی جز تخدیر افکار و وارونه سازی رفتار را جست وجو می کنند؟ ازسوی دیگر، ملت های بیدار اسلامی در راستای حفظ هویت ملی و ارزش های دینی، در مقابله با این هجمه بی حد و حصر بایستی چه تمهیداتی لحاظ کنند تا حفاظت از حقوق معنوی و سلامت نسل، نفس، و عقل در آینده این ملت ها به صورتی شایسته رقم بخورد.
در این راستا، حجاب و رعایت عفاف از مختصات ارزشی زن مسلمان در سراسر جهان است که ضرورت و بداهت عقلی و شرعی آن در داخل و خارج از ابعاد گوناگون واکاوی شده است، اما به سبب تأثیر عمیق آن در تحکیم ارزش ها، نفی هویت ابزاری از زنان، تأمین امنیت فرد و اجتماع، و غیره هم چنان به آن فراوان حمله می شود؛ بنابراین در جوامع اسلامی، بررسی و تحلیل موضوع از ابعاد گوناگون ضروری است و بایستی با ایجاد تحول ساختاری در پاسخ گویی از موضع انفعال به موضع فعال جهانیان را در این امر به واکنشی منطقی فرا خواند.
در این نوشتار، بر اساس دغدغه های مذکور، اهتمام بر آن است که پشتوانه های منطقی ـ عقلانی حکم عفاف و حجاب در آیینه غایات و مقاصد و اصول اسلامی بررسی شود و تأملات اندیشمندان غیر اسلامی در ابراز نگرانی از مخاطرات موجود و ارائه شیوه های حکیمانه ازسوی اسلام در برون رفت از این بن بست با رویکرد پشتوانه های احکام شرعی بررسی شود.
رابطه استفاده از شبکه اجتماعی فیس بوک با تصور بدن در میان دانشجویان دختر و پسر دانشگاه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره دوازدهم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال مطالعه تأثیر استفاده از فیس بوک بر تصور بدن جوانان بود. و به صورت پیمایشی و با ابزار پرسشنامه آنلاین محقق ساخته در میان دانشجویان دختر و پسر دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 92- 91 اجرا شد. با روش نمونه گیری در دسترس و داوطلبانه حجم نمونه برابر با 344 نفر بود. نتایج نشان داد که بین مدت زمان عضویت در فیس بوک، میزان استفاده از فیس بوک، میزان مشارکت و فعال بودن کاربران در فیس بوک و واقعی تلقی کردن محتوای فیس بوک با تصور بدن در میان دانشجویان دختر و پسر رابطه معنادار مثبتی وجود دارد. همچنین فیس بوک توانسته است تصور کاربران نسبت به بدن را تغییر دهد. این شبکه مجازی با تأثیرات شگرف خود باعث شده که نگاه جوانان نسبت به بدن خود، میزان رضایت از وضعیت بدنی خویش، اهمیتی که به آن می دهند و نیز وقت و سرمایه ای که صرف آن می کنند، به طور معناداری متفاوت شود.
نقش فانتزی در وقوع طلاق (مطالعه هفت زوج جوان طلاق گرفته در شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه های آسیب شناسانه به پیروی از فلسفه آگاهی برآنند که کجروی افراد؛ یعنی سوژه های انسانی را متأثر از تعیّنات اجتماعی بیرونی و انگیزه های درونی تبیین و تفسیر کنند. این نظریه ها عموماً سوژه آگاه را به عنوان پیش انگاشت در تحلیل خود قرار می دهند. هدف مقاله حاضر آن است که با پیش فرض قرار دادن بُعد ناآگاهِ هستی وجودی سوژه ها و یکی از مصادیق آن؛ یعنی امرخیالی، وقوع طلاق را تفسیر کند. بدین منظور، مفهوم فانتزی در نظریات ژاک لکان به عنوان ابزار مفهومی استفاده شده است تا وجه ناخودآگاه وقوع طلاق را در بین هفت زوج طلاق گرفته تحلیل کند. داده ها از طریق مصاحبه عمیق گردآوری شده است و پژوهش تفسیری راهبر این مقاله خواهد بود. نتایج نشان می دهد که سه نوع آسیب در وقوع طلاق قابل دسته بندی هستند: 1- آسیب های ناشی از فانتزی تحقق نیافته که در بردارنده این موضوع هستند که سوژه ها فانتزی ای برای خود برساخته اند که در آن فرد مقابل قرار نداشته است؛ یعنی فرد مقابل در چارچوب فانتزی دیگری جایی از پیش موجود نداشته است؛ 2- آسیب های مرتبط با تخریب فانتزی توسط فرد مقابل که مشخص می کند یکی از زوجین عناصری از فانتزی طرف مقابل را نادیده گرفته و آن را ویران کرده است؛ به معنای دیگر، فرد مقابل با نگاه خیره غیرممکن فانتزی همسو نشده است؛ 3- آسیب های متأثر از فانتزی هیستریک که طی آن یکی از زوجین با گرفتن میل دیگری بزرگ یا دیگری کوچکی بیرون از رابطه به صورت ناخودآگاه به تخریب رابطه پرداخته است.
رابطه آشفتگی زناشویی مادران با زندگی فرزندان همسردار آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آسیب شناسی پیامد اخلاقی فمینسم درغرب و بازتاب آن درنهاد خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فمنیسم یکی از مباحث بحث انگیز عصر حاضر است که در دهه اخیر، در نقش های فردی و خانوادگی، اجتماعی زنان، تحولات گسترده ای را سبب شده است. نظام فکری فمنیسم، تأثیرات و پیامدهای نامطلوبی بر بنیان خانواده وارد کرده که باعث اضمحلال این نهاد شده است. از آن جا که یکی از روش های آسیب شناسی جریان های فکری، بررسی تبعات و تاثیرات آن هاست؛ بنابراین در مقاله حاضر، مهم ترین پیامدهای اخلاقی فمنیسم در وضعیت جوامع غربی و بازتاب آن در خانواده با روش توصیفی ـ تحلیلی نقد و بررسی می شود و سرانجام، با هدف احیای نظام فکری اسلام، به منزله الگوی مطلوب زندگی اسلامی ـ ایرانی، راهبرد و راهکارهایی ارائه می شود؛ چرا که متأسفانه روح حاکم این گونه تفکرات، به کشور ما رسوخ کرده است. بنابراین، منظور از پیامدهای فمنیسم در این مقاله، تحولات و تغییراتی است که پس از شکل گیری فمنیسم در نحوه زندگی فردی و خانوادگی و اجتماعی زنان مشهود است و به فمنیسم نسبت داده می شود. دستاوردهای فمنیسم، پیامدهایی چون انقلاب جنسی، ترویج هم جنس گرایی، خانواده ستیزی، تحقیر مادری و تأکید بر سقط جنین، سقوط حجاب و عفاف و انکار ارزش های اخلاقی را در پی دارد.
عوامل موثر بر گرایش دختران به مانکنیسم (مطالعه موردی: تاثیر عروسک باربی در میان سایر عوامل گرایش به مانکنیسم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گرایش دختران به سمت داشتن اندامی مانکن، دستکاری در ویژگی هایِ ظاهری و ساخت بدن اجتماعی از پیامدهای جامعه مصرفی است؛ که یکی از دلایل آن، الگوپذیری دختران از عروسک های دوران کودکی می باشد. از آنجایی که دختران جوان نسبت به اندام خود حساسیت بیشتری دارند و معمولا درکودکی از عروسک باربی الگوبرداری کرده اند؛ تحت تاثیر فرهنگ باربی یعنی مانکنیسم قرار می گیرند.لذا هدف اصلی انجام این پژوهش بررسی تاثیر عروسک باربی بر گرایش دختران به مانکنیسم در میان سایر عواملِ فردی، خانوادگی،اجتماعی و رسانه ایی می باشد. که به صورت پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه در حجم نمونه335 نفر انجام شد روش نمونه گیری تصادفی ساده می باشد و چارچوب نظری مورد استفاده، نظریه صنعت فرهنگ، بازاندیشی و کاشت است. بطورکلی یافته ها نشان می دهد: عروسک های دوران کودکی، بخصوص باربی که چهره و اندام دختری جوان دارد و صنایع زیادی جهت تبلیغ آن بکار گرفته شده، الگویی را به کودک ارائه می دهند که در دوران نوجوانی و جوانی با آن به همسان سازی می پردازد.
تحلیل جنسیتی از تحقیر اجتماعی در روابط بین فردی (مطالعة کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر تلاشی است برای بررسی چگونگی برساخت معانی، درک و تفاسیر کنش گران از تحقیر اجتماعی با رویکردی جنسیتی. برای تحلیل این مسئله از روش کیفی نظریة زمینه ای استفاده شده است و با تعداد 40 نفر از شهروندان ساکن تهران مصاحبة نیمه ساخت یافته انجام شده است. در خلال تحلیل داده ها، سه مقولة عمدة کیفیت مقایسة اجتماعی، بازنگری در نقش های جنسیتی، و آگاهی از جنسیت نهادینه شده از بطن مفاهیم استخراج شده که در نهایت، به تولید مقولة هسته محور مبادرت شد. یافته ها حاکی از فضای گفتمانی جنسیتی است که روابط را زیر سیطرة خود قرار داده و عاملی در راستای تحقیر درون گروهی و بین گروهی است. برخلاف تصور رایج، مردان نیز مانند زنان، اما نه مشابه یک دیگر، چالش هایی را از قِبل جنسیت خود متحمل می شوند که زمینه ساز تحقیر آنان می شود؛ اما جنسیت در زنان، به دلیل کارکرد ایدئولوژیک گفتمان مردسالاری، تهدید بالقوه ای برای تحقیرشدگی آنان است که نحوة مواجهه با تحقیر را برای آنان دشوار می کند.
پیش بینی طلاق عاطفی بر اساس هوش هیجانی و سلامت معنوی در افراد متأهل شهر بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش هوش هیجانی و سلامت معنوی در پیش بینی طلاق عاطفی افراد متأهل شهر بوشهر صورت گرفت. افراد نمونه به تعداد 272 نفر (139 مرد و 133 زن) با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ایی تصادفی انتخاب شدند و پرسش نامه های طلاق عاطفی محمدی، هوش هیجانی شات و سلامت معنوی پولوتزین و الیسون را تکمیل کردند. در زمینه پیش بینی مؤلفه های هوش هیجانی هیجانی و سلامت معنوی، نتایج نشان داد که تنظیم هیجانی پیش بینی کننده مؤلفه های طلاق عاطفی (واکنش عاطفی، آمیزش عاطفی، مشکلات جنسی، مشکلات منابع و قدرت) است. همچنین در زمینه نقش مؤلفه های سلامت معنوی در پیش بینی مؤلفه های طلاق عاطفی این نتیجه به دست آمد که سلامت وجودی همه مؤلفه های طلاق عاطفی را پیش بینی می کند و سلامت مذهبی، مؤلفه های سکوت و جبهه گیری، فقدان و افسردگی و محدود کردن را پیش بینی می نماید. بنابراین، مطابق یافته های پژوهش، هم عوامل عواطفی و هم عوامل معنوی در بروز طلاق عاطفی نقش ایفا می کند.
«مطالعه برخی عوامل جریان مدرنیته مؤثّر بر گرایش زنان به طلاق» (مورد مطالعه: زنان متأهل شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولات اجتماعی در سطح جهانی، نظام خانواده را با تغییرات عدیده ای روبه رو کرده است که در نتیجه آن، خانواده ها بیش تر در معرض از هم پاشیدگی قرار گرفته اند. لذا مقاله حاضر در نظر دارد با استفاده از دیدگاه های نظری و توجّه ویژه به آسیب پذیری خانواده در پی جریان مدرنیته، برخی تأثیرات این جریان را بر گرایش زنان متأهل شهر زنجان به طلاق، که نشان دهنده میزان تمایل زنان برای جدا شدن از همسرشان است، در ابعاد رفتاری، عاطفی و شناختی بررسی نماید . روش تحقیق مورد استفاده از نوع پیمایشی است که به صورت مقطعی در شهر زنجان انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش، جمعیّت زنان مناطق سه گانه شهر زنجان است که تعداد 400 نفر از آنان با استفاده از شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، انتخاب شده است. نهایت امر این که داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل واقع شده است. بررسی ها نشان داد که؛ بین فردگرایی و ابعاد آن، بعد اوّل رشد عقلانیّت (انتخاب آزادانه) و مجموع این سازه و نیز بعد اوّل و سوّم متغیّر تغییر هنجارهای جامعه (نگرش منفی جامعه نسبت به خانه داری زنان و تغییر نگرش های افراد نسبت به روابط عاطفی و احساسی با جنس مخالف) با گرایش به طلاق و ابعاد آن، رابطه معنادار و مستقیم وجود دارد.
نقش جنسیت در ساختار عاملی اسکیزوتایپی در نوجوانان تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جنسیت در تحلیل های عاملی اسکیزوتایپی متغیری مهم به شمار می آید، زیرا می تواند پاسخ افراد به پرسش نامه های اسکیزوتایپی را تحت تاثیر قرار دهد. هدف این پژوهش بررسی ساختار عاملی اسکیزوتایپی در نوجوانان،با جداسازی جنسیتی است.پژوهش به صورت یک بررسی زمینه یابی از نوع مقطعی انجام شد. جامعه آماری پژوهش را همه دانش آموزان دختر و پسر مقطع دبیرستان، که در سال تحصیلی 1388 – 1389 و در پنج منطقه شهر تبریز مشغول به تحصیل بودند، تشکیل می دهد و نمونه پژوهش نیز دربرگیرنده 400 نفر است، که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند.تحلیل عاملی به روش تحلیل سازه های اصلی سه عامل را برای پسران (به ترتیب، تجارب ادراکی غیرعادی، اندیشه پردازی پارانویید/ اضطراب اجتماعی، و تفکر سحرآمیز) و سه عامل رانیز برای دختران (به ترتیب، تجارب ادراکی غیرعادی، تفکر سحرآمیز، و اندیشه پردازی پارانویید/ اضطراب اجتماعی) پیش نهاد کرد، پس تفاوت های ساختاری میان دو جنس در نشانه شناسی اسکیزوتایپی وجود ندارد.نتایج نشان می دهد دو گروه در نشانه شناسی مربوط به تجارب ادراکی غیرعادی با هم تفاوت ندارند، ولی به لحاظ الگوهای بالینی و نشانه شناسی مربوط به عامل های اندیشه پردازی پارانویید/ اضطراب اجتماعی و تفکر سحرآمیز تفاوت های جنسی وجود دارد.
رابطه ی سخت رویی روان شناختی با سازگاری زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی رابطه ی سخت رویی با سازگاری زناشویی دبیران متوسطه ی شهر شیراز در سال تحصیلی 90-89 بود. جامعه ی آماری این پژوهش دبیران متوسطه ی چهار ناحیه ی شهر شیراز بود که 324 نفر (178 دبیر مرد و 146 دبیر زن) به صورت تصادفی خوشه ای مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند و پرسشنامه ی سازگاری زناشویی اسپانیر (spannier,1976)، پرسشنامه ی سخت رویی (زمینه یابی دیدگاههای شخصی)، در مورد آن ها اجرا گردید. جهت تجزیه و تحلیل یافته-ها، افزون بر روش های آمار توصیفی از آزمون t مستقل، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون همزمان استفاده شد. نتایج نشان دادند که بین سخت رویی با سازگاری زناشویی رابطه ی معنادار وجود دارد. بین کنترل، تعهد، مبارزه جویی با سازگاری زناشویی رابطه ی معنادار وجود دارد. بین سازگاری زناشویی زنان و مردان تفاوتی معنادار وجود دارد. بین میزان سخت رویی روان شناختی زنان و مردان تفاوت معنادار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که سخت رویی پیش بینی کننده ی سازگاری زناشویی است.