مطالب مرتبط با کلیدواژه

تضاد نقش


۱.

انسجام منزلتی و خودکشی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صنعتی‌شدن انسجام منزلتی تضاد نقش تقدم‌های هنجاری خودکشی زنان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۴۲ تعداد دانلود : ۸۳۶
" این تصور دورکیم که درجه انسجام اجتماعی با میزان خودکشی رابطه معکوس دارد، نقطه شروعی برای نظریه خودکشی گیبس و مارتین است؛ بنابراین، نظریه انسجام منزلتی گیبس و مارتین مبتنی بر نظریه خودکشی دورکیم است. از دیدگاه این نظریه، که بر حسب پنج اصل موضوعه بیان گردیده است، میزان خودکشی تابعی است از درجه انسجام منزلتی یک جمعیت. نظریه گیبس و مارتین به‌طور گسترده‌ای مورد آزمون تجربی واقع شده است و اغلب این تحقیقات که عمدتًا از داده‌های در سطح کلان و داده‌های طولی استفاده نموده‌اند، اصول موضوعه این نظریه را تایید نموده‌اند. از این‌رو، با توجه به اینکه این نظریه به زبان فارسی معرفی نشده است، در این مقاله سعی گردیده ضمن معرفی استخوانبندی اصلی این نظریه، بر روی یکی از جنبه‌های آن، یعنی میزان مشارکت زنان در نیروی کار، به عنوان شاخصی از تضاد نقش برای تبیین خودکشی زنان تاکید شود. گیبس معتقد است که این نظریه به لحاظ قابلیت آزمون، دامنه و دقت پیش‌بینی بر نظریه‌های جایگزینی چون نظریه دورکیم و هنری و شورت تفوق دارد.
۲.

عوامل مؤثر بر تضاد نقش های زنان و رابطه آن با تعارضات خانوادگی در شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقش های جنسیتی جامعه پذیری تقسیم کار تضاد نقش تعارضات خانوادگی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی مطالعات زنان زن، اجتماع و خانواده جامعه شناسی زنان
  2. حوزه‌های تخصصی مطالعات زنان زن، اجتماع و خانواده زن در خانواده
  3. حوزه‌های تخصصی مطالعات زنان آسیب شناسی مسایل زنان آسیب شناسی خانوادگی
تعداد بازدید : ۱۶۲۳ تعداد دانلود : ۷۹۰
با وجود افزایش سطح تحصیلات و توانمندی های زنان در عرصه های شغلی و اجتماعی، نقش های سنتی آنان (به ویژه خانه داری و بچه داری) همچنان بر دوش آنان سنگینی می کند. حاصل انجام کلیه وظایف مربوط به نقش های مدرن و سنتی، برای زنان شاغل، می تواند تنش های ارتباطی و مشاجرات خانوادگی باشد. در این تحقیق که بر روی زنان 25-50 ساله در سطح شهر همدان انجام شده، سعی بر آن است که با سنجش میزان تضاد نقش های آن ها، رابطه بین تجربه تضاد نقش با تعارضات خانوادگی مورد بررسی و اندازه گیری قرار گیرد. این پژوهش به روش پیمایشی و با استفاده از نمونه گیری خوشه ای بر روی نمونه ای 260 نفری انجام شده و ابزار اندازه گیری آن پرسش نامه محقق ساخته است. نتایج حاصل از آمار توصیفی و استنباطی نشان می دهند که تقسیم کار جنسیتی در دامنه حد متوسط پایین و بالا دارای بیشترین درصد است. ایفای نقش مادری و نگرش مثبت مردان به اشتغال زنان در سطح متوسط به بالاست. همچنین احساس تضاد نقش در زنان، در سطح متوسط (بالا و پایین) قرار دارد. در مقابل، باورمندی به کلیشه های جنسیتی بیشتر در سطح متوسط به پایین است. همچنین نتایج نشان می دهد که تعارضات مالی در میان انواع دیگر تعارض (جنسی و خانوادگی) وفور بیشتری دارد. جامعه پذیری جنسیتی (با ابعاد تقسیم کار جنسیتی، نقش مادری، نوع نگرش زن و شوهر به اشتغال زنان و همچنین میزان باورمندی زنان به کلیشه های جنسیتی)، رابطه مثبت و مستقیم با تجربه تضاد نقش در زنان دارد و تضاد نقش نیز عامل مؤثر در تجربه تعارضات خانوادگی زنان مورد تحقیق است.
۳.

بررسی تأثیر تضاد نقش، باور به خودکارآمدی و حساسیت اخلاق حرفه ای حسابرسان بر عملکرد آنها با تأکید بر هوش عاطفی حسابرس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تضاد نقش باور به خودکارآمدی حساسیت اخلاق حرفه ای حسابرسان عملکرد حسابرس هوش عاطفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۲ تعداد دانلود : ۱۲۷
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر تضاد نقش، باور به خودکارآمدی و حساسیت اخلاق حرفه ای حسابرسان بر عملکرد آنها با تأکید بر هوش عاطفی حسابرس است. روش پژوهش حاضر، توصیفی –پیمایشی بوده و به منظور اندازه گیری متغیرهای پژوهش از پرسشنامه استفاده گردید. به منظور اندازه گیری متغیرهای تضاد نقش از پرسشنامه ریزو هوس و لیرتزمن (1970)، باور به خودکارآمدی از پرسشنامه اسپکتور (1983)، حساسیت اخلاق حرفه ای از پرسشنامه شوب (1993)، عملکرد حسابرس از پرسشنامه دانلی و اُبریان (2003) و هوش عاطفی از پرسشنامه گلمن (2001)، استفاده شده است. این پژوهش در یک بازه زمانی شش ماهه (اسفند ماه سال 1397 الی مرداد ماه 1398) انجام شد. جامعه آماری پژوهش حسابرسان شاغل در سازمان حسابرسی (عضو جامعه حسابداران رسمی ایران) و مؤسسه های حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی بوده است که از بین آنها طبق فرمول کوکران 198 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردیده است. داده های پژوهش با استفاده از آزمون رگرسیون خطی ساده و چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تضاد نقش حسابرس، باور به خودکارآمدی حسابرس، حساسیت اخلاق حرفه ای به عنوان متغیرهای مستقل، عملکرد حسابرس به عنوان متغیرهای وابسته و هوش عاطفی به عنوان متغیر تعدیل گر مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان داد که (1) تضاد نقش حسابرسان بر عملکرد آنها تأثیر دارد. (2) باور به خودکارآمدی حسابرسان بر عملکرد آنها تأثیر دارد. (3) حساسیت اخلاق حرفه ای حسابرسان بر عملکرد آنها تأثیر دارد. (4) هوش عاطفی و تضاد نقش حسابرسان بر عملکرد آنها تأثیر ندارد. (5) هوش عاطفی و باور به خودکارآمدی حسابرسان بر عملکرد آنها تأثیر دارد. (6) هوش عاطفی و حساسیت اخلاق حرفه ای حسابرسان بر عملکرد آنها تأثیر دارد.
۴.

بررسی تأثیر مدیریت منابع انسانی مسئولیت پذیر اجتماعی بر اشتراک گذاری دانش و عدم ترس از رویدادهای بیرونی با نقش میانجی احترام ادراک شده و اعتماد سازمانی در زمان شیوع کووید 19 (مورد مطالعه: شرکت مگاموتور)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیریت منابع انسانی مسئولیت پذیر اجتماعی اشتراک گذاری دانش عدم ترس از رویدادهای بیرونی تضاد نقش ابهام نقش احترام ادراک شده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴ تعداد دانلود : ۳۳
هدف: سازمان های امروزی با حوادث پیش بینی نشده ای مواجه می شوند که بر نیروی کار و عملکرد سازمان و در نهایت بقای سازمان موثرند. همه گیری کووید ۱۹ فضای چالشی را به خصوص در زمینه مدیریت منابع انسانی ایجاد کرده و بر لزوم پیاده سازی اقدامات فنی، جسمی، روانی و اجتماعی برای مدیریت منابع انسانی افزوده است. از سوی دیگر، به دلیل سرعت پیشرفت فناوری و اطلاعات و رقابت سخت سازمان ها، استرس افراد در محل کار افزایش یافته و نگرانی ها برای سلامت روان کارکنان اهمیت بیشتری یافته است. همه گیری کووید 19 و استرس و اضطراب ناشی از آن با اثرگذاری منفی بر زندگی کاری کارکنان می تواند عملکرد شرکت را با اخلال روبه رو سازد، به طوری که فرآیند اشتراک گذاری دانش را که نیاز ضروری هر سازمانی جهت بقاء در رقابت تنگاتنگ دنیای امروز است، مانع گردد. از این رو، هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر مدیریت منابع انسانی مسئولیت پذیر اجتماعی بر اشتراک گذاری دانش و عدم ترس از رویدادهای بیرونی با نقش میانجی احترام ادراک شده و اعتماد سازمانی و نقش تعدیل کننده تضاد نقش و ابهام نقش در زمان شیوع کووید 19 می باشد.طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: پژوهش حاضر از نظر پارادایم؛ فرااثبات گرا، از نظر رویکرد؛ کمی، از نظر هدف؛ کاربردی و از حیث روش؛ توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کارکنان شرکت مگاموتور به تعداد 2350 نفر می باشند که حجم نمونه با استفاده از روش تحلیل توان، 226 نفر تعیین و با در نظر گرفتن نرخ بازگشت مورد انتظار 0.7 جهت پرهیز از کاهش تعمیم پذیری نمونه، به تعداد 323 نفر افزایش یافت. در نهایت، پس از انجام پیش پردازش های لازم، داده های 319 نفر وارد پروسه تجزیه و تحلیل توصیفی و استنباطی شد. روش نمونه گیری نیز، تصادفی ساده می باشد. تحلیل استنباطی به واسطه مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد واریانس محور حداقل مربعات جزئی در بستر نرم افزار SmartPLS ورژن 3.3.9 به دلیل وجود سازه های کمی به عنوان تعدیل گر صورت پذیرفت.یافته های پژوهش:  تمام دوازده فرضیه مطروحه، مورد تائید قرار گرفتند که از میان آن ها تاثیر مدیریت منابع انسانی مسئولیت پذیر اجتماعی بر اعتماد سازمانی بیشترین ضریب مسیر را (0.747) به خود اختصاص داده است. علاوه بر این، ارتقای احترام ادراک شده بیشتر از اعتماد سازمانی می تواند به بهبود اشتراک گذاری دانش و عدم ترس از رویدادهای بیرونی کمک نماید. به بیان دیگر، اجرای سیاست های مدیریت منابع انسانی مسئولیت پذیر اجتماعی از طریق ایجاد فضای مبتنی بر احترام و اعتماد به عنوان نقش میانجی کامل، اثر خود را به سازه های درون زای نهایی مدل انتقال می دهد. افزایش ابهام نقش می تواند تاثیر سیاست های مدیریت منابع انسانی مسئولیت پذیر اجتماعی بر اعتماد سازمانی را کاهش دهد. به همین ترتیب، تضاد نقش قادر به کاهش اثر مدیریت منابع انسانی مسئولیت پذیر اجتماعی بر احترام ادراک شده است. محدودیت ها و پیامدها: محدودیت این پژوهش انجام آن در یک سازمان خاص می باشد که قابلیت تعمیم آن را به سایر سازمان ها دشوار می کند. بنابراین انجام مطالعاتی در این زمینه در سایر سازمان ها توصیه می شود. از سوی دیگر استفاده از ابزار پرسشنامه برای سنجش نگرش افراد از محدودیت های دیگر این پژوهش می باشد.پیامدهای عملی: لازمه موفقیت یک سازمان، موفقیت عوامل دانش محور در آن سازمان است. در این راستا مدیران باید به موضوع افزایش انگیزه کارکنان و ایجاد علاقه در آن ها برای اشتراک گذاری دانش توجه نمایند. اشتراک گذاری دانش نقش مهمی در نوآوری و بهبود مزیت رقابتی سازمان ایفا می کند. در صورتی که سازمان ها زیرساخت های لازم را برای اشتراک گذاری دانش فراهم نمایند، تا حد زیادی زمینه را برای اشتراک گذاری و به کارگیری دانش فراهم می کنند. اقدامات مدیریت منابع انسانی مسئولیت پذیر اجتماعی از جمله برقراری ارتباط بین جبران خدمات با ارزیابی عملکرد، شفافیت در معیارهای ارزیابی عملکرد، عدم وجود تبعیض های جنسیتی و قومیتی در ارزیابی عملکرد و توجه بلندمدت به امر آموزش، منجر به افزایش اعتماد کارکنان و تمایل داوطلبانه کارکنان برای اشتراک گذاری دانش می گردد. با اجرای سیاست های مدیریت منابع انسانی مسئولیت پذیر اجتماعی و در نتیجه ایجاد فضای سرشار از احترام و اعتماد می توان به کاهش استرس و ترس کارکنان ناشی از رویدادهای بیرونی اقدام و اشتراک گذاری دانش را تقویت نمود.ابتکار یا ارزش مقاله: تاکنون پژوهشی به بررسی تاثیر مدیریت منابع انسانی مسئولیت پذیر اجتماعی به طور هم زمان بر دو متغیر عدم ترس از رویدادهای بیرونی و اشتراک گذاری دانش، نپرداخته است. همچنین، تاثیر متغیرهای اعتماد سازمانی و احترام ادراک شده به عنوان میانجی در رابطه علی بین مدیریت منابع انسانی مسئولیت پذیر اجتماعی و اشتراک گذاری دانش و عدم ترس از رویدادهای بیرونی و نقش تعدیل کننده تضاد نقش و ابهام نقش، در این پژوهش برای اولین بار مورد بررسی قرار گرفته است.نوع مقاله: مقاله پژوهشی