فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۳٬۴۳۸ مورد.
منبع:
مدیریت اسلامی سال ۳۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
151 - 183
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه ی الگوی معنویت افزایی منابع انسانی در آستان قدس رضوی با تأکید بر عوامل کنترل کننده و پیشگیرانه انجام شده است.از لحاظ رویکرد پژوهش، روش کیفی بکار برده شده است. این پژوهش از روش فراترکیب مبتنی بر مراحل سندلوسکی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش کلیه اسناد مکتوب مربوط به معنویت سازمانی شامل 43 مقاله و اثر بر مبنای معیارهای معتبر از بین 90 مقاله و اثر انتخاب و تحلیل شد. با کاربرد مراحل هفتگانه فراترکیب، الگوی مفهومی در شش لایه ی مفهومی، مقوله ای و کدها به دست آمد.در هر یک از لایه ها مفاهیم و موضوعاتی گنجانده شد که در نهایت 28 مؤلفه شناسایی شد. جهت اعتباریابی کیفی از روش آنتروپی شانون و معیارهای CASP استفاده شد و در نهایت نتایج تحقیق منتج به شناسایی ابعاد در شش بُعد اساسی گردید که به طور مشخص ابعاد اصلی اثرگذار بر معنویت افزایی منابع انسانی در سازمان آستان قدس رضوی شامل "هدایت و راهبری"، "ساختاری"، "فردی"، "فرهنگ سازی"، "مدیریتی" و "بازدارندگی"ارائه گردید.الگوی مفهومی به دست آمده از مراحل فراترکیب سندلوسکی می تواند به عنوان مبنای برای پژوهش های آتی در جهت هدایت، راهبری و رفتارشناسی کارکنان به منظور ارائه راهبردها و سیاست های اجرایی برای مسئولین و تصمیم گیران در سازمان آستان قدس رضوی در جهت هدایت، راهبری، نظارت و کنترل معنویت افزایی منابع انسانی قرار گیرد.
استراتژی های کسب وکار صنعت سینمای ایران؛ مدل کسب وکار صنعت سینمای ایران در بحران کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
54 - 84
حوزههای تخصصی:
هدف: سینما به عنوان یک صنعت رسانه ای جا افتاده، مدل های کسب وکار متنوعی را تجربه کرده است؛ هرچند وضعیت آن در شرایط ایدئالی قرار ندارد. با پیش آمدن شرایط پاندمی در جهان، سینما یکی از تجارت های پُرسودی بود که آسیب شدیدی دید. هدف پژوهش حاضر، ارائه مدل کسب وکار سینمای ایران، در وضعیت بحران، به ویژه در وضعیت پاندمی است.روش: این پژوهش کاربردی، اکتشافی و کیفی است. جامعه آماری آن، فعالان حوزه سینما و مالکان و مدیران کسب وکارهای سینمایی بود و نمونه گیری با روش گلوله برفی و تا رسیدن به حد اشباع نظری انجام گرفت. تحلیل داده های حاصل از مصاحبه با ۱۵ نفر از فعالان حوزه سینما و مالکان و مدیران کسب وکارهای سینمایی، با استفاده از تحلیل مضمون انجام و کدگذاری شد.یافته ها: بر اساس نتایج مشتریان (مخاطبان) کسب وکار سینما، در هر دو وضعیت عادی و پاندمیک، طبقه متوسط شهری هستند. فیلم سازان در وضعیت پاندمیک، به ساخت سریال روی آورده اند. هزینه ها در وضعیت پاندمیک تغییری نکرده است؛ اما دستمزد بازیگر افزایش یافته است. اکران آنلاین در پلتفرم ها و تولیدات VODها، اصلیترین جریان درآمدی در زمان پاندمی و مقوله کمدی و سرگرمی، مهم ترین ارزش پیشنهادی سینمای ایران بوده است.نتیجه گیری: نشناختن مخاطب، اصلی ترین چالش سینمای ایران در حوزه مدیریت کسب وکار است. تأثیرات شرایط پاندمی بر کسب وکار سینمای ایران، اگرچه کاهش تولید و ضربه های مالی و ریزش مخاطب بود؛ از طرفی فرصت های زیادی را همچون بهبود بسترهای توزیع، قالب های جدید سرگرمی، بهینه شدن تولید با استفاده از تکنولوژی، جلب سرمایه، تغییر بازار و حتی بهبود رابطه دولت و سینما و تبلیغات تخصصی تر ایجاد کرد.
مقایسه مدل های ذهنی تصمیم گیری مدیران بالینی و مدیران حرفه ای(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مدل های ذهنی به عنوان منبع فکری مدیران، چارچوبی برای تصمیم گیری آنها است. مدل ذهنی مدیر سه مؤلفه دارد: تصویر، تصور و مفروض ذهنی. با این حال، تفاوت مدل ذهنی تصمیم گیری مدیران دارای تحصیلات و تخصص های نامشابه و متفاوت، به صورت روشمندانه، استخراج، مقایسه و تحلیل نشده است. هدف این پژوهش استخراج و مقایسه مدل های ذهنی تصمیم ساز مدیران بالینی (پزشکان مدیر) و مدیران حرفه ای (غیربالینی و غیرپزشکی: مهندسان مدیر و علوم انسانی های مدیر) با محوریت مدل ذهنی مدیران بالینی بود. روش ها: این پژوهش بر اساس نوع داده و شیوه تحلیل، کیفی از نوع رویکرد پدیدارشناسی است. مشارکت کنندگان شامل 39 مدیر دارای تحصیلات در سه حوزه تحصیلی علوم پزشکی، علوم مهندسی، و علوم انسانی و اجتماعی می باشند، که با روش نمونه گیری هدفمند مبتنی بر معیار انتخاب شدند. تعداد اعضای جامعه هدف بر اساس تکنیک اشباع تعیین شد. داده ها از طریق مصاحبه ساختارمند حاوی 19 سؤال بازپاسخ گردآوری و با دو روش تحلیل مضمون و مقایسه مداوم تحلیل شد. یافته ها: از تحلیل 1300 گزاره اطلاعاتی و 19 یافته استخراج و بر اساس آنها 14 مدل ذهنی طراحی شد. مفروضات مدل های ذهنی تصمیم گیری مدیران بالینی و غیربالینی عمدتاً شبیه یکدیگر و تصویرها و تصورات ذهنی آنها اندکی تفاوت دارند. نتیجه گیری: مدل ذهنی تصمیم گیری مدیران بالینی و غیربالینی عمدتاً ساده، نادقیق، نادرست (غیر علمی)، بدون ساختار و ایستا است. مدل های ذهنی تصمیم گیری مدیران بالینی ساده تر و محدودتر از مدیران غیربالینی است. لازم است در مدل ذهنی تصمیم گیری مدیرانتغییر و تحول رخ دهد . همچنین، پویایی مدل ذهنی آنها باید ساختارمند شود، در این صورت،. تصمیم های مؤثرتر و کارآمدتر اتخاذ خواهند نمود.
مکتب مدیریت دولتی اسلامی (1): مفروضات اصلی و مبانی اجتماعی و سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقق دولت اسلامی یکی از ضروریات پیش روی نظام جمهوری اسلامی در گام دوم انقلاب است. این پژوهش با هدف تبیین مفروضات اصلی و مبانی اجتماعی و سیاسی مکتب مدیریت دولتی اسلامی انجام شده است. با استفاده از روش مطالعه مروردامنه، 95 اثر با نگاه پارادایمی به حوزه مدیریت دولتی بررسی و هشت پارادایم اصلی شناسایی شد. سپس با مطالعه فراترکیب، ابعاد و مؤلفه های مکتب ساز مدیریت دولتی در قالب سه بعد اصلی، نُه بعد فرعی و 19 مؤلفه طراحی گردید. در ادامه، با تحلیل مضمون قیاسی (تعدیل شده) آثار حضرت امام خامنه ای حفظه الله تعالی، مفروضات اصلی و مبانی اجتماعی و سیاسی مکتب مدیریت دولتی اسلامی استخراج و با پاردایم های متعارف آنگلوامرکین مقایسه شد. نتایج نشان می دهد که این مکتب بر پایه توحید در جهان بینی، جامع نگری در معرفت شناسی، مسئولیت انسان در انسان شناسی، و عقلانیت وحیانی استوار است. همچنین، تشکیل جامعه توحیدی در مقابل جامعه جاهلی، نظریه حق و باطل، نظریه ولایت و نظام مردم سالاری دینی (جمهوری اسلامی) به عنوان مبانی اجتماعی و سیاسی این مکتب شناسایی شدند. این پژوهش با ارائه چارچوبی نظری برای مکتب مدیریت دولتی اسلامی، زمینه را برای مطالعات بیشتر در این حوزه فراهم می آورد.
لزوم سیاستگذاری در حوزه جراحی زیبایی در نظام سلامت ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
در جوامع امروزی تحت تاثیر تحولات اجتماعی- فرهنگی با واسطه تبلیغات، شبکه های اجتماعی، فرهنگ رقابتی و مصرف گرایی، انسان ها بیشتر به بدن خود توجه نموده و برای مدیریت آن رفتارهای متفاوتی را اتخاذ می نمایند که یکی از آنها جراحی زیبایی است [1]. جراحی های زیبایی مداخلاتی هستند که داوطلبانه، درغیاب ناهنجاری های ارثی یا بیماری خاص و صرفا با هدف تغییر ظاهر فیزیکی انجام می شوند و بر جنبه های زیبایی و ظرافت تاکید دارند [2]. بیش از 9/14 میلیون جراحی زیبایی در سراسر جهان در سال 2022 انجام شده است. این نرخ طی سه سال اخیر، برای اقدامات مربوط به بدن (لیپوساکشن، ابدومینوپلاستی و لیفت بازو و پایین تنه) 25 درصد، سینه 15درصد، و صورت، 18درصد افزایش یافته است [3]. این روند در دهه اخیر در ایران نیز سیر صعودی داشته است به نحوی که، ایران در میان کشورهای با رتبه بالای جراحی زیبایی و در جایگاه دوم خاورمیانه قرارگرفته است. نرخ تقاضا برای شایع ترین جراحی زیبایی (رینوپلاستی) در کشور، هفت برابر امریکا است [2]. عوامل متعددی شامل علل درونی (نارضایتی از تصویر بدن، اعتماد به نفس پایین، نیاز به تایید اجتماعی، دیده شدن وارتباطات اجتماعی مطلوب تر)، عوامل بیرونی (تاثیرات رسانه، سلبریتی ها، خانواده و دوستان) و عوامل ساختاری واجتماعی (گذار از سنت گرایی به مدرنیته، رشد فزاینده مراکز جراحی زیبایی، مقبولیت شبکه های اجتماعی، بازار پررونق اقتصادی و تبلیغات گسترده، پزشکی شدن مقوله زیبایی و سیاست رهاسازی جامعه پزشکی توسط وزارت بهداشت) بر تقاضای فزاینده جراحی زیبایی تاثیر گذارند. تمایل زنان به مداخلات زیبایی بیشتر از مردان و تابعی از فشارهای اجتماعی برای دستیابی به ایده آل های جسمانی و جذابیت جنسی است[1،4]. جراحی زیبایی منجر به بهبود سلامت روان می شود اما می تواند با پیامدهای ناخوشایندی در سلامت فرد و تحمیل بار مالی بر نظام سلامت همراه باشد. عمل های زیبایی اغلب گران و فاقد پوشش بیمه بوده و منجر به فشار مالی، نابرابری در دسترسی و حتی هزینه های کمرشکن می شوند[1،3]. این جراحی ها از طریق تقاضای فزاینده برای منابع (کارکنان و تجهیزات) باری را بر سیستم سلامت تحمیل می نمایند[5]. جراحی زیبایی در فهرست خدمات رسمی نظام سلامت کشور در بخش دولتی جای ندارد اما، در برخی از بیمارستان ها به دلیل منافع مالی از سایر کدهای جراحی استفاده می شود. این امر منجر به طولانی شدن زمان انتظار برای سایر خدمات ضروری، سوق متقاضیان به مراکز خصوصی، دریافت خدمت غیراستاندارد در مراکز نامناسب توسط تخصص های غیرمرتبط می شود و احتمال خطا، عوارض ناخواسته، نیاز به بستری و جراحی ترمیمی را اقزایش می دهد[4،5]. در دنیا، مدیریت جراحی زیبایی به دلایلی مانند درآمدزایی بالا، همراهی با صنعت مد و تبلیغات، تقاضای القایی و پیامدهای اجتماعی و بهداشتی در کانون توجه قرار دارد. با این حال، در ایران سیاستگذاری و قانونگذاری مدونی در این زمینه وجود ندارد و دستورکارگذاری آن ضروری به نظر می رسد. برای مدیریت موثر جراحی های زیبایی در نظام سلامت، ضمن تاکید بر حکمرانی مناسب، جمع آوری و ادغام اطلاعات مربوطه در سیستم های اطلاعات سلامت و انجام پروژه های تحقیقاتی موردنیاز، تدوین استراتژی هایی برای ارتقاء استانداردهای زیبایی واقع بینانه، تضمین دسترسی به جراحی و کاهش فشار بر منابع مراقبت سلامت با مشارکت کلیه ذی نقشان ضروری است. در همین زمینه برای بهبود پیامد بیماران و کاهش عوارض، استراتژی های مبتنی بر شواهد علمی شامل: مدیریت تقاضا از طریق بهبود سواد سلامت جامعه، ارائه مشاوره روانشناختی برای متقاضیان، تامین دسترسی به جراحی ایمن برای افراد واجدشرایط از طریق توسعه برنامه های کمک مالی، پوشش بیمه ای، تربیت نیروی انسانی مورد نیاز، بازآموزی در زمینه روش های نوین کم عارضه، صدور گواهینامه صلاحیت حرفه ای برای مجریان، کاهش فشار بر منابع سلامت از طریق بهینه سازی زمان بندی و تخصیص آن، تدوین و اجرای راهنمای بالینی، تدوین قوانین و فرایندهای نظارتی برای اطمینان از ایمنی بیمار و به حداقل رساندن عوارض شامل اعتباربخشی مراکز ارائه دهنده جراحی، الزامات مدیریت کیفیت، ایجاد روش های گزارش دهی برای عوارض جانبی و تامین بهینه تجهیزات توصیه می شود. اعلان ها ملاحظات اخلاقی: مورد ندارد. حمایت مالی: این پژوهش بدون حمایت مالی انجام شده است. تضاد منافع: نویسندگان اظهار می دارند که تضاد منافعی وجود ندارد. مشارکت نویسندگان: مریم تاجور: مفهوم سازی و طراحی مطالعه، نگارش- بررسی و ویرایش، تایید نهایی. زینب خالدیان: گردآوری داده، نگارش- پیش نویس، نگارش- بررسی و ویرایش. همه نویسندگان متن نهایی نامه را مطالعه و تایید نموده اند. رضایت برای انتشار: مورد ندارد.
شناسایی عوامل مؤثر بر رشد شناختی کودکان خردسال از طریق تلویزیون، به کمک فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
362 - 399
حوزههای تخصصی:
هدف: وسایل ارتباط جمعی و تعامل آن ها با مخاطب، ضرورت شناخت و توجه به سیاست گذاری های رسانه ای با تمرکز بر گروه های مختلف مخاطب را افزایش می دهد. کودکان یکی از گروه های اصلی مخاطب رسانه ها هستند. نگرانی ها به طور خاص در باب اوقات فراغت رسانه ای کودکان رو به افزایش است؛ زیرا رسانه به عنوان یکی از عوامل غیرانسانی مؤثر در تربیت کودک، هم زمان بر سلامت و ادراک یا تفسیر کودکان از محیط تأثیر می گذارد. این پژوهش با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر رشد شناختی مخاطب کودک از طریق تلویزیون انجام شده است.روش: به منظور افزایش دقت در یافته های پژوهش، با استفاده از روش نمونه گیری نظری، از بین همه رسانه ها تلویزیون انتخاب شد؛ زیرا کودکان از تلویزیون استفاده بیشتری می کنند. در گام نخست پژوهش، تکنیک فراترکیب هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو (۲۰۰۷) به کار گرفته شده است.یافته ها: در مرحله اول فراترکیب، سؤال های پژوهشی تعیین شد و در مرحله دوم، به جست وجوی مقاله ها با کلمات کلیدی مرتبط با سؤال پژوهش پرداخته شد. در گام سوم، بعد از فیلتر کردن ۴۱۵ مقاله یافت شده با تکنیک ارزیابی انتقادی، ۶۱ مقاله مرتبط با سؤال پژوهش به دست آمد. در گام های چهارم و پنجم فراترکیب، به مطالعه و استخراج کدها و دسته بندی ها پرداخته شد و در گام ششم، برای تأیید اعتبار کدگذاری، دو سند توسط یکی از اعضای کمیته خبرگان مجدداً کدگذاری شد و شاخص کاپا برای این دو سند، به ترتیب 63/0 و 69/0 به دست آمد. به این ترتیب، در گام هفتم، ۱۷ زیر معیار و ۶ معیار اصلی شامل رفتار مراقب هنگام مشاهده، دلایل مشاهده، سبک مشاهده، نوع محتوای مشاهده شده (بر مبنای سن)، تلویزیون اولیه و ساختار محتوا از عوامل مؤثر و همچنین زمینه ساز تأثیر تلویزیون بر رشد شناختی مخاطب کودک شناسایی و تأیید شد. نتیجه گیری: در حوزه سیاست گذاری، به سازمان های رسانه ای پیشنهاد می شود که در برنامه ریزی های آتی خود، به عواملی از جمله درگیر کردن توجه مخاطب، ارزیابی تجربه تماشای تلویزیون، سرمایه گذاری بر پتانسیل های آموزشی تلویزیون و رویکردهای مربوط به ترکیب سرگرمی با آموزش بیش از قبل تمرکز داشته باشند.
ابعاد و معیارهای عملکرد سازمانی و معیارهای ارزیابی آن از منظر آموزه های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات دین، معنویت و مدیریت سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۲
25 - 48
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: «عملکرد سازمانی»، یک مفهوم کانونی در سازمان، و یکی از جنبه های حیاتی فعالیت های سازمان هاست. ازاین رو، ارزیابی آن و در مرحله بالاتر، مدیریت آن، یکی از مهمترین مسائل در موضوع سازمان و مدیریت است که هر سازمانی به آن نیازمند است؛ زیرا رسیدن سازمان ها به اهداف راهبردی، مبتنی بر اجرای درست نظام ارزیابی عملکرد و مدیریت صحیح عملکرد سازمان در ابعاد مختلف است. و همچنین ارزیابی عملکرد، یکی از مهمترین موضوعات علمی است که در آموزه های اسلامی و قرآنی نیز چه در بُعد فردی و چه در بُعد سازمانی بر آن تأکید شده است. اما اجرای درست و صحیح این امر مهم در سازمان، نیازمند روشن نمودن دو مطلب اساسی؛ یعنی ابعاد عملکرد و معیارهای عملکرد و ارزیابی آن می باشد. تا این دو موضوع روشن نگردد، ارزیابی مطلوب قابل انجام نیست. و ازطرفی، این دو موضوع هم در ادبیّات نظری بحث مبهم و اختلافی است و هم از منظر آموزه های اسلامی چندان تحقیق یا تحقیقاتی در این زمینه که از این منظر روشنگر موضوع باشد، صورت نگرفته است. بنابراین، دانستن این مطلب که عملکرد سازمانی چیست و دارای چه ابعادی است و نیز معیارهای عملکرد صحیح و ارزیابی آن کدام است، از اهمیّت زیادی برخوردار است. ازاین رو، هدف اصلی از انجام این تحقیق روشن نمودن همین دو موضوع از منظر آموزه های اسلامی می باشد. بنابراین، چیستی ابعاد عملکرد و معیارهای عملکرد سازمانی و ارزیابی آن از منظر آموزه های اسلامی، مسئله اصلی این پژوهش بوده است.
روش: این پژوهش با روش ترکیبی اجتهادی - تحلیلی انجام شده است؛ توضیح اینکه پس از طرح پرسش های اصلی و فرعی تحقیق، به بررسی مبانی نظری موضوع پرداخته شده و سپس باتوجه به اینکه از نظر اندیشمندان اسلامی، مقبول ترین و پذیرفته ترین روش تحقیق در منابع دینی، برای استنباط احکام الهی «روش اجتهاد» است و می توان آن را به گونه ای توسعه داد که در علوم انسانی و دانش مدیریت نیز کاربرد داشته باشد، از این روش استفاده شد و با بررسی منابع تحقیق، مستندات دینی مرتبط با موضوع شناسایی شده است. و درنهایت، برای دسته بندی و تجزیه وتحلیل مفاهیم داده ها، مضمون گیری از مفاهیم و در نتیجه رسیدن به یک نظریه، از روش «تحلیل مضمون» کار گرفته شد و تجزیه وتحلیل مفاهیم و مضامین تحقیق، با این روش در پنج گام انجام شده است. و در مرحله آخر با تدوین گزارش تحقیق، شبکه مضامین تشکیل و طراحی شده است.
یافته ها: تحقیق با دستیابی به سه دسته مضامین؛ توصیفی (246 مضمون)، تفسیری (74 مضمون) و رابطه ای (5 مضمون) نشان می دهد که عملکرد سازمانی از منظر آموزه های اسلامی دارای چهار بُعد؛ نیّت، ورودی ها، فعالیت ها یا فرایند و نتایج است که هریک از این چهار بُعد، در فرایند مدیریت عملکرد سازمانی مورد ارزیابی قرار می گیرد و شناخت این ابعاد برای ارزیابی صحیح و دقیق عملکرد از اهمیّت زیادی برخوردار است. و نیز یافته ها نشان می دهد که معیارهای عملکرد سازمانی عبارتند از؛ اسلام، حق، عدالت، رضایت عامّه، تقوی، عمل صالح، نیّت الهی، دستیابی به هدف و انسان کامل. که رعایت این معیارها در درستی عملکرد سازمانی و انجام مطلوب فعالیت ها از این منظر، نقش اساسی دارد. و همچنین یافته های تحقیق نشانگر آن است که معیارهای ارزیابی عملکرد سازمانی نیز همان معیارهای نُه گانه یادشده می باشند که رعایت این معیارها در هنگام ارزیابی عملکرد سازمانی در اعتبار نتیجه ارزیابی از منظر نظام ارزیابی اسلامی، نقش بی بدیل دارد.
نتایج: در این تحقیق تلاش شده است که ابعاد و معیارهای عملکرد سازمانی و همچنین معیارهای ارزیابی عملکرد سازمانی از منظر آموزه های اسلامی مورد بررسی قرار گیرد. در این زمینه تحقیق به این نتیجه رسیده که ابعاد عملکرد سامانی از منظر آموزه های اسلامی با ابعاد آن از منظر دیدگان مدیریت رایج متفاوت است. از منظر آموزه های اسلامی عملکرد دارای چهار بُعد؛ ورودی ها، فرایند، خروجی ها و نیّت است که در فرایند مدیریت عملکرد در سازمان مورد ارزیابی قرار می گیرد. برخلاف دیدگاه رایج مدیریت که عملکرد را دارای ابعاد دوگانه یا نهایتاً سه گانه می دانند و نیّت را از ابعاد مفهومی عملکرد به حساب نمی آورند. درحالی که از منظر اسلام، نیّت مهمترین بُعد مفهومی عملکرد سازمانی است.
همچنین، نتایج حاصله از تحقیق نشان می دهد که معیارهای عملکرد سازمانی از منظر آموزه های اسلامی با معیارهای آن از منظر دیدگاه مدیریت رایج متفاوت است؛ از منظر آموزه های اسلامی عملکرد دارای معیارهای نه گانه؛ اسلام، حق، عدالت، رضایت عامّه، تقوی، صالح بودن عمل، دستیابی به هدف، نیّت الهی، انسان کامل است که صحّت و درستی عملکرد سازمانی از منظر آموزه های اسلامی مبتنی بر رعایت این معیارها در هنگام انجام عملکردها در سازمان است. درحالی که بسیاری از این معیارها در دیدگاه مدیریت رایج به عنوان معیار عملکرد مطرح نیست.
و همین طور تحقیق نشان داد که میان معیارهای عملکرد سازمانی و معیارهای ارزیابی عملکرد سازمانی تفاوتی وجود ندارد؛ یعنی همان نه موردی که به عنوان معیارهای عملکرد سازمانی از منظر آموزه های اسلامی معرفی شد، معیارهای ارزیابی عملکرد سازمانی نیز می باشند؛ یعنی ارزیابی عملکرد سازمانی درصورتی از این منظر اعتبار دارد که براساس این معیارهای نه گانه انجام شود. برخلاف دیدگاه مدیریت رایج که به بسیاری از این معیارها در ارزیابی عملکرد سازمانی پایبندی ندارد.
راهکارهای مدیریت مهاجرت پرستاران: یک مرور حیطه ای(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۹۶)
۱۰۸-۹۰
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مهاجرت پرستاران موجب کمبود نیروی انسانی نظام سلامت، کاهش کیفیت خدمات سلامت، افزایش بار کاری بر روی باقی مانده کارکنان و کاهش دسترسی به خدمات درمانی مؤثر برای جمعیت های آسیب پذیر می شود. این پژوهش با هدف شناسایی و تبیین راهکارهای مدیریت مهاجرت پرستاران انجام شد. روش ها: این پژوهش با روش مرور حیطه ای انجام شد. مطالعات فارسی و انگلیسی مرتبط با مدیریت مهاجرت پرستاران در پایگاه های داده ای PubMed، Web of Science، Wiley Online Library، Springer، Science Direct، Scopus ، Magiran، SID و موتورجستجوی Google scholar در بازه ی زمانی ژانویه 2000 تا اکتبر 2023 میلادی با کلید واژه های مناسب جستجو شد. در نهایت، 89 مقاله انتخاب و با کمک نرم افزار MAXQDA و روش تحلیل موضوعی تحلیل شدند. یافته ها: تعداد 42 راهکار برای مدیریت مهاجرت پرستاران شناسایی شد که به دو دسته راهکارهای کشورهای مبدأ و مقصد تقسیم شدند. مهمترین راهکارهای مربوط به کشورهای مبدأ شامل افزایش حقوق و مزایا، شرایط محیط کار، ایجاد موانع برای مهاجرت، عقد توافق نامه های دو یا چندجانبه، اجرای فرآیند چرخش مغزها و بهبود شرایط سیاسی و اقتصادی کشورها بودند. از سوی دیگر، راهکارهای کشورهای مقصد شامل استخدام اخلاقی پرستاران از کشورهای در حال توسعه، پرداخت غرامت به کشورهای مبدأ و تلاش برای خودکفایی در نیروی کار پرستاری بود. نتیجه گیری: مهاجرت پرستاران به رغم مزایای کوتاه مدت برای کشور مقصد، به چالش های جدی برای نظام سلامت کشورهای در حال توسعه منجر می شود. شناسایی و اجرای راهکارهای مؤثر از جمله افزایش حقوق و مزایا و بهبود شرایط کاری و زندگی در کشورهای مبدأ و ایجاد توافق نامه های دو یا چندجانبه و استخدام اخلاقی در کشورهای مقصد برای مدیریت این پدیده ضروری است. این اقدامات نیازمند همکاری گسترده بین المللی و تعهد سیاستگذاران کشورها برای جلوگیری از بحران های بهداشتی و ارتقای نظام های سلامت جهانی است.
ارزیابی شایستگی های مدیریتی سرپرستاران بیمارستان های بخش دولتی: شواهدی از مراکز آموزشی دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد (1402)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۵)
۱۱۳-۹۹
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به نقش حیاتی سرپرستاران در هدایت امور مراقبتی بیماران و ایجاد محیط سالم کاری، برخورداری آنان از اصول و شایستگی های مدیریتی امری ضروری است. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی شایستگی مدیریتی سرپرستاران بیمارستان های آموزشی شهر یزد انجام شده است روش ها: مطالعه حاضر از نوع مقطعی و تحلیلی می باشد که در سال 1402 در بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد انجام شده است. نمونه گیری در دو گروه پرستاران (174 نفر) و 49 مدیر بیمارستان و مدیر پرستاری با روش سهمیه ایِ تصادفی و سرشماری انجام شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه ارزیابی شایستگی های مدیریتی سرپرستاران طراحی شده توسط مرکزی مقدم جمع آوری شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS16 و آزمون های آماری توصیفی و تحلیلی (من ویتنی و اندازه اثر d کوهن) انجام شد. یافته ها: میانگین نمره شایستگی سرپرستاران از دیدگاه مدیران و پرستاران 65/08و در سطح خوب گزارش شد. بر اساس نظر دو گروه، بیشترین نمره شایستگی مربوط به مولفه تعهد به مشتری (27/41± 75/33) و کمترین نمره مربوط به مولفه حل مساله سرپرستاران بود. در میان مولفه های مربوط به شایستگی، "مدیریت جو و فرهنگ سازمانی" (0/762=d= )و "اعتماد و اعتبار" (0/750= d) بیشترین تاثیر را بر شایستگی سرپرستاران داشتند. نتیجه گیری: ضعیف ترین شایستگی سرپرستاران مهارت حل مساله بود که حاکی از لزوم توانمندسازی از طریق آموزش است. با تقویت مهارت های مدیریت فرهنگ سازمانی و ارتباط موثر می توان بخش مهمی از شایستگی های مدیریتی را در سرپرستاران ایجاد نمود.
الزامات مشارکت مردم در وضع قوانین و مقررات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت اسلامی سال ۳۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
171 - 195
حوزههای تخصصی:
حکومت های مردم سالار، وامدار قدرت مردمی بوده و منبع قدرت حکومت آنها، مردم هستند. لذا، مشارکت مردم نیز به عنوان «حق مشارکت مردم در تمشیت امور حکمرانی» مطرح می شود. مشارکت مردم در اداره امور کشور سطوح سیاست گذاری، نظارت و اجرا دارد که هر یک از سطوح الزامات خاصی داشته که باید در امر اجرایی و تقنینی به آن توجه نمود. از آن جهت که امر تقنین در هر سه ساحت اثرگذار است، مشارکت مردم در وضع قوانین و مقررات ضرورت می یابد. در پژوهش حاضر پژوهشی کاربردی-توسعه ای است و با روش توصیفی به تحلیل محتوا به پردازش داده های کیفی می پردازد که از طریق منابع کتابخانه ای و با به کار گرفتن روش مصاحبه گردآوری شده اند. در این پژوهش با بررسی و تحلیل قانون اساسی و بیان سطوح مشارکت مردمی و آسیب شناسی ظرفیت های قانونی، به دنبال الزامات مشارکت مردم در وضع قوانین و مقررات است. مشارکت همه اشخاص حقیقی و حقوقی در همه مسائل، مشارکت در سه مرحله مسئله یابی، تهیه پیش نویس و بررسی جهت تصویب، استماع عمومی و جلب نظرات در همه مراحل تقنین، قابل اجرا بودن در جهت تأمین منافع عمومی و اهداف قانون اساسی و اسناد بالادستی، اطلاع رسانی مراحل تقنین در مسائل موجد حق یا تکلیف و الزام به تهیه پیوست نظرات مردمی و پاسخ گویی به نظرات در مراحل وضع قوانین و مقررات از یافته های این پژوهش است.
گونه شناسی رفتاری افراد جامعه در موضوع فرضیه امر به معروف و نهی از منکر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات دین، معنویت و مدیریت سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۲
85 - 105
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: حفظ سلامت جامعه در مقابل انحرافات و کژروی ها، ازجمله الزامات ماندگاری و کمال یک جامعه محسوب می شود. سؤال مطرح این است که آیا تنها با وضع قوانین و کنترل های بیرونی از جانب دولت، می توان به هدف رسید؟ در اسلام، مکانیسم امربه معروف و نهی ازمنکر به عنوان دو فریضه الهی نقش مهمی در این مسیر دارند. اما مسئله مهم در این زمینه، چگونگی دعوت آحاد جامعه و مردم، برای انجام این تکلیف دینی است. دانش بازاریابی می تواند برای ترویج امربه معروف مورد استفاده قرار گیرد. این دانش ظرفیت مناسبی ترویج ارزش های دینی و اجتماعی دارد. یکی از ابزارهای مهم و کلیدی در این زمینه، بخش بندی مخاطبین است که در آن افراد را براساس شاخص های مورد مطالعه، در گروه های همسان و مشابه قرار داده تا بتوان توصیف دقیق تری از وضعیت آنها به دست آورد. این پژوهش به دنبال گونه شناسی رفتاری مردم در موضوع امربه معروف و نهی ازمنکراست تا مروجان این دو ارزش بتوانند در تولید محتوای ترویجی، متناسب با هر خوشه برنامه ویژه ای برای آن طراحی کنند. به صورت مشخص این پژوهش به دنبال پاسخ به دو سؤال اصلی زیر است:
با استفاده از اصل بخش بندی در بازاریابی، افراد جامعه را در موضوع امربه معروف و نهی ازمنکردر چند خوشه و بخش می توان قرار داد؟
هر بخش از نظر شناختی در مورد امربه معروف و نهی ازمنکر چگونه است؟
روش: این پژوهش از انواع تحقیقات کاربردی محسوب می شود که ماهیتی اکتشافی داشته و با رویکرد کمّی و با استفاده از پرسش نامه ساخته شده توسط محققین، داده های موردنیاز جمع آوری می شود. گام نخست برای انجام پژوهش، طراحی ابزار اندازه گیری یا پرسش نامه محقق ساخته است که بتواند ما را به پاسخی برای سؤالات پژوهش رهنمون کند. بعد از طراحی پرسش نامه و اطمینان از اعتبار آن، داده های لازم به صورت میدانی جمع آوری شده است. داده های جمع آوری شده توسط نرم افزار تجزیه و تحلیل می شوند. در این قسمت دو مرحله اول توضیح داده خواهد شد و مرحله سوم در قسمت تجزیه و تحلیل داده ها بحث خواهد شد. در این پژوهش از سه معیار برای خوشه بندی استفاده شده است که عبارت است از: میزان تذکر به دیگران، واکنش فرد در مقابل تذکر بجا و واکنش فرد در مقابل تذکر بیجا. شیوه نمونه گیری به صورت در دسترس و از دو طریق پرسش نامه کاغذی و الکترونیکی بوده است. جامعه آماری این تحقیق، زنان بالغ ساکن استان های تهران و البرز بوده است. حجم نمونه در این پژوهش 476 نفر است. برای تحلیل داده ها از روش خوشه بندی دو مرحله ای و نرم افزار SPSS21 استفاده شده است. شاخص کیفیت بخش بندی به دست آمده توسط نرم افزار، نشان دهنده تأیید آن است.
نتایج: براساس نتایج به دست آمده 9 خوشه رفتاری حاصل شد که بزرگ ترین خوشه حدود 17 درصد و کمترین آنها 6 درصد کل داده ها را تشکیل می دهد. خوشه اول کسانی هستند که گاه به دیگران امربه معروف و نهی ازمنکر می کنند. این افراد واکنش مثبتی نسبت به امربه معروف بجا داشته و از آمر به معروف تشکر کرده و رفتار خود را اصلاح می کنند. این خوشه، بزرگ ترین بخش را تشکیل می دهند. خوشه دوم، مانند خوشه اول گاه امربه معروف و نهی ازمنکر می کنند و چندان از پذیرش امربه معروف و نهی ازمنکر دیگران استقبال نمی کنند. اگر تذکر بجایی به آنها داده شود، تنها در مقابل شخص آمر، به اصلاح رفتار خود اقدام می کنند تا از درگیر شدن با او اجتناب کنند. خوشه سوم افرادی هستند درخصوص انجام امربه معروف و نهی ازمنکر به دیگران، مانند دو خوشه اول هستند؛ اما پذیرش رفتار بهتری را نسبت به خوشه دوم دارند. افراد خوشه چهارم در مقام انجام امربه معروف، همچنان شبیه خوشه های قبلی عمل می کنند؛ اما واکنش پذیرش آنها در وضعیت بهتری قرار دارد.
گروه پنجم نیز گاه امربه معروف و نهی ازمنکر می کنند. در مقابل پذیرش تذکر بجا، صرفاً به اصلاح رفتار خود اکتفا کرده و اگر تذکر بیجایی به آنها داده شود، برای کاهش تنش به اصلاح رفتار خود در مقابل فرد اقدام خواهند کرد. خوشه ششم، به ندرت به امر و نهی دیگران از کارهای خوب و بد می پردازند. واکنش رفتاری چندان مناسبی هم در مقابل امربه معروف دیگران ندارند. افراد خوشه هفتم نیز چندان به تذکر دادن به دیگران عادت ندارند؛ اما اگر کسی به آنها تذکری بدهد، واکنش خوبی از آنها سر خواهد زد. افراد خوشه هشتم، بیشتر از سایر خوشه ها به دیگران تذکر می دهند؛ اما پذیرش آنها در مقابل تذکر صحیح دیگران، صرفاً اصلاح رفتار است و اگر تذکری را بیجا بدانند، نسبت به آن بی تفاوت خواهند بود. خوشه نهم، خوشه کوچک ترین خوشه بود و شامل افرادی است که به ندرت اهل تذکر دادن به دیگران هستند. اما درخصوص تذکری که به جا بدانند، آن را قبول کرده و رفتارشان را اصلاح می کنند.
بحث و نتیجه گیری: امربه معروف و نهی ازمنکر به عنوان یک واجب الهی، جایگاه رفیعی در آموزه های اسلامی دارد. برای بهره مندی از فواید و آثار امربه معروف و نهی ازمنکر، ابتدا باید به ترویج این ارزش پرداخت. فرهنگ سازی صحیح در مورد چیستی و چگونگی و چرایی این ارزش دینی، امری مهم و ضروری است. این پژوهش به دنبال استفاده از ابزار بخش بندی، جهت گونه شناسی رفتاری جامعه در موضوع امربه معروف و نهی ازمنکر است که نتایج آن نشان می دهد 9 خوشه رفتاری در این زمینه وجود دارد.
انتظار اولیه این است که هر چه افراد، نگرش و شناخت بهتر و بیشتری نسبت به فریضتین داشته باشند، انجام رفتار از آنها به شکل بهتری صورت گیرد و یا واکنش بهتری نسبت به امر و نهی دیگران داشته باشند؛ اما نتایج این پژوهش نشان می دهد ضرورتاً افرادی که نگرش بهتری نسبت به امربه معروف دارند، امربه معروف بیشتری از آنها حادث نمی شود؛ یعنی ممکن است افراد نگرش صحیح و خوبی نسبت به امربه معروف داشته باشند، اما در مقام رفتاری بی تفاوت بوده و با بهانه تراشی و یا موانع دیگر از انجام امربه معروف خودداری کنند. خوشه هفتم مثال این دسته از افراد می تواند باشد. همچنین ممکن است افرادی نگرش خوبی نسبت به امربه معروف و نهی ازمنکر داشته باشند، اما اگر کسی به آنها تذکری بدهد، واکنش تند و نادرستی از آنها سر بزند.
به عنوان مثال، خوشه اول با وجود اینکه در مقام عمل بالاترین و بهترین وضعیت را دارد و نیز نگرش مناسبی نیز نسبت به امربه معروف دارد، اما در زمانی که دیگران بخواهند به آنها تذکر بدهند، پذیرش خوبی از آنها سر نخواهد زد. خوشه چهارم نیز بهترین نگرش را نسبت به امربه معروف دارد؛ اما در زمانی که دیگران به آنها تذکر می دهند، رفتار خوبی نشان نداده و پذیرای تذکر دیگران نیستند؛ البته این خوشه در مقام عمل نیز در وضعیت متوسط قرار دارند.
بررسی ویژگی های منفی مدیران، از منظر امام علی علیه السلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیران به جهت تاثیرگذاری جایگاه، در کنار آراستگی به خصوصیات مثبت، باید از ویژگی های منفی نیز پیراسته باشند. امام علی (ع) در جایگاه رهبری جامعه اسلامی، در کنار امر و تاکید بر معروف های مدیریتی، به منکرات اخلاقی – حرفه ای برای مدیران نیز توجه، و نسبت به آن ها نهی داشته اند. براین اساس، هدف پژوهش حاضر استحصال و احصاء ویژگی های منفی مدیران از منظر امام علی (ع)، با بررسی کتاب نهج البلاغه، و بهره گیری از روش تحلیل محتوای عرفی است. در این روش ابتدا معانی و کدهای استخراج شده از نهج البلاغه که مرتبط با هم بودند در قالبِ خوشه هایی مشخص با نام مضامین فرعی جای گرفتند؛ سپس مضامین فرعی براساس اصل شباهت، دسته بندی شده و مضامین اصلی را شکل دادند. «ترس، حرص و آز، پرخوری و شکمبارگی، حلال شمردن حرام، هوسرانی، نادانی، آلودگی به گناه، دنیاپرستی، عدم قناعت، سوء شهرت خانوادگی» اولین گروه از مضامین فرعی می باشند که تحت عنوانِ "رذایل اخلاقی فردی" برای مدیران، تجمیع شده اند. «نفاق و دورویی، بخل و عدم انفاق، عدم رازداری، علاقه به ستایش، کبر و خودبزرگ بینی، نیرنگ و فریب، نقض عهد و پیمان شکنی، تبعیت از گمراهان، بی توجهی به فقرا، هم نشینی با سرمایه داران مسئله دار، بدرفتاری با مردم، تحقیر مردم، بی اعتنایی به مردم، منت گذاری، و ظلم و بی عدالتی»، نیز مجموعه ای از مضامینی هستند که مضمون اصلیِ "رذایل اخلاقی بین فردی"، را شکل داده اند. «رشوه خواری، اختلاس، خیانت به مافوق، سابقه ی بدِ کاری، خویشاوندسالاری، عدم صلاحیت و توانمندی، بی وقت عمل کردن، سستی و عدم تلاش، پنهان داشتن خود، استبداد رای و امتیازخواهی» آخرین دسته از مضامین فرعی می باشند که مضمون اصلیِ "ایرادات و عیوب حرفه ای" براساس آن سامان یافته است.
عوامل مرتبط با هزینه درمان بیماران بستری مبتلا به کووید-19 در یک مرکز درمان نظامی تهران: درس آموخته هایی از اقتصاد درمان در پاندمی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: آگاهی از هزینه های بیمارستانی مرتبط با ویروس کووید-19 و تأثیر آن ها بر جمعیت های مختلف به توسعه یک رویکرد جامع برای آمادگی بیمارستان، تصمیم گیری و مدیریت ریسک کمک می کند. مطالعه حاضر با هدف تحلیل هزینه و تعیین عوامل مرتبط با هزینه های مستقیم درمان بیماران کرونایی بستری در یک بیمارستان نظامی در شهر تهران انجام شد. روش ها: مطالعه حاضر از مطالعات ارزیابی اقتصادی و با روش توصیفی تحلیلی بود که به صورت مقطعی از تاریخ 1398/12/01 الی 1400/08/28با سرشماری 28997 بیمار مبتلا به کووید 19 بستری شده در یک بیمارستان نظامی انجام گرفت. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS 26 و STATA 17 و انجام رگرسیون حداقل مربعات معمولی و رگرسیون لجستیک صورت گرفت. یافته ها: مجموع هزینه های مستقیم پزشکی درمان بیماران 3/510/085/832/930 ریال و میانگین هزینه درمان هر بیمار 121/049/964 ریال بود. متغیرهای سن، مدت اقامت، محل سکونت و بیماری های زمینه ای با هزینه های درمان رابطه معناداری داشتند. نتایج نشان داد که افزایش سن، مدت اقامت و ابتلا به بیماری های دیگر با هزینه درمان ارتباط مثبت و معناداری داشته است. نتیجه گیری: سیاست گذاران سلامت باید برای کاهش هزینه های بیماران، پوشش بیمه ای، خدمات هتلینگ و دارویی را بهبود بخشند و فرهنگ مراجعه سریع تر به مراکز درمانی را ترویج دهند. درمان سرپایی به جای بستری، پیگیری درمان از راه دور، کاهش مدت اقامت در بیمارستان، اولویت دادن به سالمندان در طرح های پیشگیرانه مانند غربالگری و واکسیناسیون و حمایت بیمه ای بیشتر از بیماران مبتلا به کووید-19 با بیماری های زمینه ای و خاص از دیگر اقدامات مهم است.
چیستی و نقش آفرینان حکمرانی اسلامی براساس فرمایشات امام علی علیه السلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت اسلامی سال ۳۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
87 - 127
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث کلیدی و چالش برانگیز، نوع حکمرانی و نحوه اداره جامعه است که در سالهای اخیر مورد توجه پژوهشگران عرصه علوم سیاسی و مدیریتی قرار گرفته است. اتخاذ رویکردهای مختلف و شکل گیری پارادایم های مختلف نشاندهنده افزایش اهمیت این مساله به ویژه در دوران معاصر شده است. در این راستا لازم است بر اساس مبانی ارزشی و اسلامی خود به موضوع حکمرانی پرداخته شود. در این مسیر یکی از الگوی های مهم در عرصه حاکمیت، سیره حکمرانی امام علی(ع) می باشد. این پژوهش در پی آن است که مولفه ها و تعریف حکمرانی اسلامی را بر اساس بیانات ایشان استخراج نماید. روش پژوهش از نوع کیفی است که از طریق روش تحلیل محتوای کیفی براساس کتب نهج البلاغه و غرر الحکم و درر الکلم انجام شده است. مولفه های شناسایی شده شامل 19 مولفه می شود که در نهایت نیز حکمرانی اسلامی به این صورت تعریف گردید: تعیین، اعمال و کاربرد قواعد شریعت مدار و حکمیانه با وحدت و همیاری صادقانه نقش آفرینان امت مبتنی بر روابط اخوت ایمانی با محوریت ولایت برای تحقق عدالت و رشد و هدایت جامعه در مسیر تقرب الی الله.نقش آفرینان حکمرانی نیز در سه بخش، ولایت، خواص و امت شناسایی و طبقه بندی شدند.
راهبردهای کارآمدتر شدن فرهنگ سازمانی مطلوب مبتنی بر شاخص های مدیریت جهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت اسلامی سال ۳۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
179 - 207
حوزههای تخصصی:
نهاد دادگستری از سازمان هایی است که پیوسته در ارتقای فرهنگ سازمانی خود تلاش داشته و به نظر می رسد مبتنی بر شاخص های مدیریت جهادی از عملکرد مطلوب تری برخوردار باشد و چنانچه نهادی مثل دادگستری در زمینه خدمت به ارباب رجوع، در نظر داشتن خدا در کلیه امور قضاوت، داشتن روحیه مردمی توسط قضات و مسئولین آن، تزکیه نفس، استفاده صحیح و دقیق از بیت المال و ... از مطلوبیت کافی برخوردار نباشد رفته رفته محبوبیت خود را میان آحاد مردم از دست می دهد. بنابراین هدف از پژوهش حاضر، راهبردهای کارآمدتر شدن فرهنگ سازمانی مطلوب مبتنی بر شاخص های مدیریت جهادی در دادگستری جمهوری اسلامی ایران می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و به لحاظ روش اجرا آمیخته است. جامعه هدف پژوهش حاضر در بخش کیفی و کمّی اساتید و خبرگان مدیریت سازمانی و مدیریت جهادی با حداقل 10 سال سابقه خواهند بود. حجم نمونه مبتنی بر رویکرد اشباع نظری تعیین می گردد و روش نمونه گیری نیز روش گلوله برفی می باشد. به منظور تجزیه و تحلیل داده های مصاحبه ها، در مرحله کیفی، از روش نظریه داده بنیاد استفاده می شود. فرایند در روش داده بنیاد شامل کدگذاری است. همچنین در مرحله کمّی، روایی گویه های مصاحبه مبتنی بر Imapct Factor و شاخص های CVR و CVI تایید شده است. در نهایت یافته ها حاکی از آن است که راهبردهای کارآمدتر شدن فرهنگ سازمانی مطلوب مبتنی بر شاخص های مدیریت جهادی در قوه قضاییه عبارتند از: تفکر خدایی کردن امور، مراجعه به مشاوره، پذیرفتن خطاهای خود و جبران، آموزش مسئولیت پذیری، آموزش احترام به یکدیگر، خوشرویی در محیط کار، پرورش کارکنان، اهمیت به بیت المال، وضع قوانین، ارتقای اعتماد به نفس، استفاده از ظرفیت ها، ارتقای تعهد کارکنان، توسعه مشارکت، نهادینه کردن رفتار دینی، تفکر توسعه، قناعت، جهد بسیار، آموزش های صحیح به کارکنان و پیامدهای نبود فرهنگ سازمانی مطلوب مبتنی بر شاخص های مدیریت جهادی عبارتند از : هدر رفتن منابع، عدم مسئولیت پذیری، نداشتن جهت گیری خدایی، نبود اعتماد به نفس، عدم توجه به مشارکت، عدم تکریم یکدیگر، بدخلقی، بی توجهی به کردار دینی، بی توجهی به توسعه، ضعف روابط، مردمی نبودن، بی توجهی به ارزش ها.
توسعه چارچوبی جهت سنجش عوامل مؤثر بر اشتراک گذاری تجارب گردشگر در محیط های آنلاین برند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
110 - 136
حوزههای تخصصی:
هدف: به اشتراک گذاری تجارب در محیط آنلاین، یکی از منابع مناسب جمع آوری اطلاعات در خصوص مقاصد گردشگری است؛ بنابراین شناسایی عوامل مؤثر بر تمایل گردشگر به به اشتراک گذاری این تجارب، امری ضروری است. هدف این پژوهش توسعه چارچوب عوامل مؤثر بر به اشتراک گذاری تجارب گردشگر در محیط های آنلاین برند است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، توسعه ای کاربردی و از نظر روش، توصیفی هم بستگی است. جامعه آماری گردشگرانی بودند که ضمن داشتن تجربه سفر به ایران در دهه گذشته، تمایل داشتند که این تجربه را در فضای آنلاین به اشتراک بگذارند. بر اساس فرمول کوکران، ۲۰۶ نفر به صورت نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شد. داده ها از طریق روش کتابخانه ای و میدانی و با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته (شامل ۷۸ پرسش اصلی و ۵ پرسش جمعیت شناختی) جمع آوری شدند. روایی صوری پرسش نامه، با بهره مندی از دیدگاه خبرگان و پایایی آن، از طریق محاسبه آلفای کرونباخ بررسی و تأیید شد. این داده ها از طریق مدل سازی معادلات ساختاری، به روش حداقل مربعات جزئی، در نرم افزار اسمارت پی ال اس پردازش شدند. یافته ها: به ترتیب عوامل فردی کسب احترام، پذیرفتن تجربه های جدید، برخورداری از دانش تکنولوژیک، امنیت ادراک شده و تمایل به دریافت بازخورد از جانب دیگران و عامل تکنولوژیکی وجود پلتفرم های مناسب، بر بروز رفتار اشتراک تجربه گردشگری در فضای آنلاین اثرگذارند. نتیجه گیری: با توجه به نقش پررنگی که شبکه های اجتماعی روی گردشگران دارد، کسب وکارهای اینترنتی گردشگری با تمرکز بر این عوامل، می توانند با تقویت رفتار اشتراک تجربه، آن را به ابزاری قدرتمند برای افزایش آگاهی مخاطبان تبدیل کنند.
طراحی مدل هم آفرینی ارزش در پلتفرم های رسانه ای با تبیین نقش نوآوری باز، توسعه دیجیتالی، هوش مصنوعی و هوش تجاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
218 - 236
حوزههای تخصصی:
هدف: هم آفرینی ارزش در رسانه های دیجیتال، بر اساس معماری پلتفرم های دیجیتال استوار است و انعطاف پذیری رسانه های دیجیتال از جنبه طراحی، منطق هم آفرینی ارزش در این پلتفرم ها را تغییر داده است. از سوی دیگر، توسعه هوش مصنوعی مرزهای فعالیت های تجاری را گسترش داده و باعث شده است که هوش تجاری به کار گرفته شود که توسعه دیجیتالی در پلتفرم ها را به همراه دارد. با توجه به این مقدمه، در پژوهش حاضر با استفاده از هوش مصنوعی، هوش تجاری و توسعه دیجیتالی و همچنین، بررسی اثر تعدیلگری نوآوری باز، به طراحی مدلی برای هم آفرینی ارزش در پلتفرم های رسانه ای اقدام شده است.
روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است و از لحاظ نحوه گردآوری داده ها، توصیفی از نوع هم بستگی محسوب می شود. جامعه آماری پژوهش را مدیران، کارشناسان، خبرگان و فعالان پلتفرم های رسانه ای تشکیل داده است که با استفاده از فرمول کوکران برای جامعه نامعین، تعداد ۳۸۴ نفر از آن ها به عنوان نمونه آماری، از طریق روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه بود که پایایی آن با میزان آلفای کرونباخ 763/0 تأیید شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش کمّی، مدل یابی معادلات رگرسیون، رویکرد پی ال اس در نسخه ۳ نرم افزار اسمارت پی ال اس صورت گرفت.
یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین هوش مصنوعی و هوش تجاری با توسعه دیجیتالی رابطه معناداری وجود دارد. بین هوش مصنوعی و هوش تجاری با هم آفرینی ارزش نیز، روابط معنادار مستقیم و غیرمستقیمی وجود دارد. همچنین متغیر نوآوری باز، رابطه توسعه دیجیتالی و هم آفرینی ارزش را به صورت مثبت تعدیل می کند.
نتیجه گیری: در این پژوهش تلاش شد که ارتباط میان نوآوری باز، توسعه دیجیتالی، هوش مصنوعی و هوش تجاری با هم آفرینی ارزش در پلتفرم های رسانه ای بررسی شود. بر اساس نتایج، هوش مصنوعی و هوش تجاری با تحلیل و مشخص کردن فرایندها بر اساس ترجیحات و انتظارات مخاطبان و شناسایی و درک نیازهای پنهان و آشکار مخاطب در تولید محتوا، می تواند توسعه دیجیتالی پلتفرم ها را به همراه داشته باشد و در نهایت با استفاده از ظرفیت های نوآوری باز و تبادل نظر با سایر رسانه ها، به هم آفرینی ارزش در پلتفرم های رسانه ای منجر شود.
شناسایی عوامل مؤثر بر ارتقای معنویت در سازمان براساس بیانیه گام دوم انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات دین، معنویت و مدیریت سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۹
201 - 231
حوزههای تخصصی:
بیانیه گام دوم انقلاب، رهنامه ای است که با روایت تاریخی انقلاب آغاز می شود و در آینده ای امیدبخش امتداد می یابد. دراین پژوهش درصدد شناسایی عوامل مؤثر بر ارتقای معنویت در سازمان براساس بیانیه گام دوم هستیم؛ زیرا معنویت و اخلاق یکی از توصیه های هفت گانه رهبر انقلاب درجهت نیل به هدف آرمانی تمدن اسلامی است. جامعه آماری پژوهش تمامی کارکنان شاغل در بیمارستان دادگستری تهران می باشند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه با حجم نمونه 132 نفر استفاده شده است. به منظور شناسایی، تحلیل و تفسیر الگوهای موجود درون داده ها از روش تحلیل مضمون (تماتیک) و نرم افزار Maxqda استفاده شده است. سپس با کمک آمار توصیفی و استنباطی و با نرم افزارهای SPSS و Smart PLS به تجزیه وتحلیل داده ها پرداخته شده است. درنهایت 13 عامل ارتقای معنویت براساس بیانیه گام دوم انقلاب یعنی 1. ایمان؛ 2. تقوا؛ 3. توکل؛ 4. بصیرت دینی؛ 5. سیره چهارده معصومb؛ 6. سیره اولیاءالله؛ 7. اتحاد و همبستگی؛ 8. قرآن؛ 9. حفظ انقلاب؛ 10. معنویت درونی؛ 11. خواص جامعه؛ 12. ارزش و کرامت معنوی؛ 13. توجه به روابط شرعی و حدود اسلامی تعیین شده که درمجموع دارای 44 شاخص است.
راهبردهای رهبری آموزشی در سیره امام محمدباقر(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی و اکتشاف راهبرد های رهبری آموزشی در سیره امام محمدباقر(ع) بر مبنای مدل پیشینی خلاقیت، هوش (هوش عملی، هوش تحلیلی) و خرد بوده است. روش این پژوهش، کیفی از نوع تحلیل محتوای تاریخی به صورت مورد کاوی در سیره رهبری آموزشی امام باقر(ع)، به روش اسنادی و رویکرد آن تفسیری و با هدف کاربرد های عملی در رهبری آموزشی در نظام آموزش و پرورش و آموزش عالی انجام شده است. پس از بررسی اعتبار اسناد تاریخی در مورد سیره امام باقر(ع)در مورد رهبری آموزشی و مطالعه دقیق اطلاعات مورد نیاز و یادداشت برداری از منابع دست اول و دوم و همچنین مشورت با صاحب نظران و اساتید، در ابتدا 55 راهبرد و در نهایت 21 راهبرد اصلی رهبری آموزشی براساس مبانی پژوهش خلاصه و مفاهیم کدگذاری شدند. یافته های این پژوهش، می تواند راه گشای برخی از نیاز های رهبری آموزشی در حوزه رفتاری و شخصیتی یک رهبر آموزشی در عصر حاضر به ویژه جوامع اسلامی باشد. واژگان کلیدی: راهبرد، رهبری آموزشی، سیره، امام محمدباقر(ع)، مدل ترکیبی.
بازسازی مدیریت دانش: الگوی تحول رشته «مدیریت دانش» در راستایِ پشتیبانی از مدیریت تحول علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات دین، معنویت و مدیریت سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۹
261 - 291
حوزههای تخصصی:
مدیریت و سیاست گذاری تحول علوم انسانی، نیازمند یک رشته و حوزه مطالعاتی است که بتواند از فعالیت ها، فرآیندها و اقداماتی که در راستای علوم انسانی اسلامی در کشور به انجام می رسد، پشتیبانی علمی و نظری نماید. در اسناد بالادستی عرصه علوم انسانی به حوزه مطالعاتی «مدیریت دانش» تأکید ویژه ای شده است. ایجاد تحول در رشته «مدیریت دانش» که صورت تحول یافته آن را می توان با عنوان «مدیریت اسلامیِ دانش» یا «مدیریت راهبردی دانش» خطاب قرار داد، می تواند یک برنامه پژوهشی اولویت دار برای هدایت جریان تحول علوم انسانی و سامان دهی به فعالیت ها و اقدامات نهادهای بالادستی سیاست گذار و مجری، دانشگاه ها و پژوهشگاه ها و مراکز آموزشی و پژوهشی در راستای تحول علوم انسانی باشد. براساس این، تحول در رشته مدیریت دانش، یکی از ضرورت های تحول علوم انسانی در دیگر رشته های علوم انسانی می تواند به شمار آید. دراین پژوهش، ضمن اشاره و ارزیابی پژوهش هایی که درزمینه «مدیریت دانش با رویکرد اسلامی» انجام شده، الگویی برای تحول رشته مدیریت دانش ارائه شده است. این الگو که در دو بخش «الگوی مفهومی» و «الگوی موضوعی» ارائه شده، شامل 3 بُعد، 9 مؤلفه و 27 متغیر است. مزیت این الگو نسبت به دیگر الگوهای ارائه شده درزمینه مدیریت اسلامیِ دانش، ازیک سو توجه توأمان به سه مؤلفه «مبانی، روش، مسائل» به ارکان تحول مدیریت دانش، و ازسوی دیگر ارتقایِ مقیاسِ مدیریت دانش از سطح «دانش سازمانی» به سه مقیاسِ «دانش اجتماعی، دانشِ نهاد علم و دانشِ سازمانی» به صورت توأمان است. همچنین، براساس نیازمندی های تحول علوم انسانی، سه مؤلفه «تولید دانش، توزیع دانش و کاربست دانش» به صورت توأمان ملاحظه شده است. از دیگر مزیت های این پژوهش، ارائه منطقی برای اهمیت گذاری و اولویت بندی مؤلفه های مدل و پیشنهاد اجمالی برنامه کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت برای تأسیس رشته «مدیریت اسلامیِ دانش» است.