فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳٬۳۸۸ مورد.
منبع:
مدیریت اسلامی سال ۳۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
137 - 170
حوزههای تخصصی:
با توجه به ماهیت و حساسیت شرایط کنونی کشور و لزوم بهره برداری مناسب از امکانات و منابع در اختیار، موضوع بهره وری به عنوان یکی از عناصر مهم در توسعه توان ملی مطرح و در دستور کار قرار گرفته است. الگوهای مختلفی در این حوزه مطرح شده است و با توجه به لزوم ساخت و بهره برداری از الگوهای بومی و اسلامی، هدف از این پژوهش ارائه الگوی بهره وری مبتنی بر اندیشه مقام معظم رهبری مدظله العالی است. در این راستا، این پژوهش از نظر نوع داده، کیفی، از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اکتشافی از نوع کیفی و تحلیل مضمون است. به منظور دستیابی به الگوی بهره وری مبتنی بر اندیشه های رهبر معظم انقلاب اسلامی، پیام ها، بیانات و دستورات معظم له تا انتهای فروردین 1403 با جست و جوی کلید واژه بهره وری در تارنمای دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت ا... العظمی خامنه ای (مدظله العالی) مطالعه و کدگذاری شد. یافته های حاصل از پژوهش در طراحی الگو حاکی از آن است که الگوی بهره وری در اندیشه معظم له دربرگیرنده 56 شاخص، 5 مولفه مدیریتی، آموزش و فرهنگ سازی، مدیریت انرژی، مدیریت منابع انسانی، دانش بنیانی، در قالب بُعد پیشران های بهره وری و 3 مولفه تولیدی و خدماتی، اقتصادی و ملی در قالب بُعد پیامدهای بهره وری است.
کنترل استراتژیک از نگاه نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کنترل و نظارت استراتژیک یکی از وظایف اصلی مدیریت استراتژیک است که تحقق جهت گیری ها، اهداف و راهبردهای تدوین شده را پی گیری می کند. اهمیت کنترل و نظارت استراتژیک با افزایش پویایی و پیچیدگی بستر محیط خارجی و داخلی بیشتر می شود. در زمان امیرالمؤمنین علی (ع) اشخاص امین و خبره و قابل اعتماد برای کارهای گوناگون منصوب می شدند و از آنان خواسته می شد تا در بخش های مختلف روابط اجتماعی، حاضر و ناظر و امین و رابط و چشم حکومت باشند و مسائل گوناگون را به حکومت و یا مردم منتقل کنند و پل ارتباطی میان مسئولان جامعه و مردم باشند. این مطالعه کیفی که روش جمع آوری اطلاعات و داده های آن، اسنادی و کتابخانه ای بوده، با هدف یافتن و توصیف انواع نظارت و کنترل استراتژیک در مدیریت اسلامی با تأکید بر کتاب نهج البلاغه انجام گرفته و به روش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرایی و تکنیک فیش برداری، به تشریح اهمیت کنترل و نظارت راهبردی و ارائه کلیاتی از مفاهیم و بخش های مختلف این حوزه پرداخته است. در این مطالعه، حدود 1696 مضمون از کتاب نهج البلاغه استخراج، پایش، خلاصه و طبقه بندی گردیده است و درانتها به 14 مفهوم کلیدی دست یافته و در قالب مدلی ارائه شده است. پایه گذاری یک جامعه اسلامی که می خواهد بر اساس مبانی و ارزش های اسلامی و در جهت تحقق اهداف اسلامی شود، مستلزم نظام های کنترلی هماهنگ با این ارزش ها و اهداف می باشد.
واکاوی عوامل موثر بر ویژگی های فردی در رفتار شهروندی سازمانی، با تاکید بر کارکرد توجه در بروز رفتار از دیدگاه علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت اسلامی سال ۳۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
185 - 217
حوزههای تخصصی:
رفتار شهروندی سازمانی به رفتارهای مفیدی اطلاق می شود که در شرح وظایف مشخص نشده است، اما در حین انجام وظایف سازمانی توسط کارکنان سازمان انجام می شود. در علم رفتار، عوامل مختلفی برای عوامل مؤثر بر رفتار شهروندی سازمانی برشمرده شده است. گروهی از این عوامل به ویژگی های فردی اشاره دارد که در هر کارمند نسبت به سایرین متفاوت است. علامه طباطبایی یکی از مؤثرترین متفکران اسلامی معاصر است که نظام فلسفی ایشان به تبیین فلسفه عمل توجه ویژه ای داشته است، تلویحات فلسفه عمل ایشان بر مسئله رفتار شهروندی سازمانی می تواند دریچه های جدیدی در علم رفتار سازمانی ایجاد کند. . پژوهش پیش رو که مبتنی بر پایان نامه دکتری در زمینه نقش و کارکردهای توجه از دیدگاه علامه طباطبایی است، در قالب یک پژوهش میان رشته ای، پیامدهای نقش توجه افراد در شکل گیری رفتار شهروندی سازمانی آنها را تبیین می کند. بنابراین این تحقیق بر اساس روش تحقیق ضمنی است که از جمله یافته های موثر این تحقیق می توان به نقش ویژه توجه کارکنان هم در نوع رفتار و هم در شدت رفتار اشاره کرد. آشنایی افراد و مدیران با نحوه کنترل و مدیریت توجه از جمله مواردی است که مورد غفلت قرار گرفته و اگر در مدیریت رفتار سازمانی مورد توجه قرار گیرد، نقش تحول آفرین در آن ایفا خواهد کرد.
شناسایی عوامل مؤثر بر ارتقای برند ملی با تأکید بر جاذبه های گردشگری ایران و با استفاده از ظرفیت های رسانه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
111 - 133
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به شناسایی عوامل مؤثر بر ارتقای برند ملی با تأکید بر جاذبه های گردشگری ایران و با استفاده از ظرفیت های رسانه های اجتماعی می پردازد.
روش: این پژوهش در زمره پژوهش های آمیخته به شمار می آید. جامعه آماری بخش کیفی، ۱۷ نفر از خبرگان و مدیران گردشگری ایران و در بخش کمّی، کلیه گردشگران به ایران است. روش نمونه گیری در بخش کمّی، غیرتصادفی در دسترس بود. داده های بخش کمّی با توزیع ۳۸۴ پرسش نامه بین گردشگران به ایران جمع آوری شد؛ سپس با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس ۳ تجزیه وتحلیل شدند.
یافته ها: یافته های بخش کیفی، مؤلفه هایی بودند که در دسته های عوامل علّی، عوامل زمینه ای، عوامل مداخله گر، راهبردها و پیامدها قرار گرفتند. عوامل علی: مؤلفه های ارتقای ظرفیت های اقتصادی، توسعه اقتصادی، توسعه زیست محیطی. عوامل زمینه ای: ارتقای ظرفیت های اطلاع رسانی، آموزشی، زیرساختی، فناورانه و نیز توسعه زیرساختی، چالش هایی همچون اقتصادی، تبلیغاتی، توسعه فیزیکی و محیطی. عوامل مداخله گر: چالش های اجتماعی فرهنگی، سیاسی حقوقی و قانونی، مدیریتی و نیز موانع اجتماعی فرهنگی. راهبردها: ارتقای ظرفیت های اجتماعی فرهنگی، تبلیغاتی، مسئولیت اجتماعی، اطلاع رسانی، افزایش دانش و آگاهی گردشگری، راهبردهای اجتماعی فرهنگی، راهبردهای بازاریابی و راهبردهای سیاسی قانونی. پیامدها: ارتقای ظرفیت های بازاریابی، توسعه فرهنگی اجتماعی. در نهایت، بر اساس الگوی پیشنهادی، میزان تأثیر مؤلفه های الگو بر یکدیگر آزمون و مشخص شد که مؤلفه ها تأثیر مثبت و معناداری روی یکدیگر دارند.
نتیجه گیری: مؤلفه های مؤثر بر ارتقای برند ملی با تأکید بر جاذبه های گردشگری ایران، مؤلفه های همه گیر و در سطح کلان است. تمام مؤلفه ها از زمینه های قانونی و سیاستی، اقتصادی و اجتماعی تأثیر می پذیرند؛ از این رو استفاده از ظرفیت رسانه های اجتماعی، می تواند زمینه را برای ارتقای برند ملی، فراهم کند.
مرور دامنه پژوهش های مدیریت راهبردی اسلامی در ایران: فرامطالعه مقالات منتشرشده تا سال ۱۴۰۰ هجری شمسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت اسلامی سال ۳۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
81 - 118
حوزههای تخصصی:
تاکنون مقالات متعدّدی در حوزه مدیریت راهبردی اسلامی تدوین شده است؛ بااین حال، مطالعات این حوزه پراکندگی موضوعی دارند. وجود یک نقشه مطالعاتی جامع برای حل این موضوع و تدوین برنامه راهبردی برای تحوّل و ارتقای دانش مدیریت راهبردی اسلامی ضروری است. سؤال اصلی این پژوهش این است که: «اندازه و دامنه ادبیات موجود در حوزه مدیریت راهبردی اسلامی چقدر است؟ چه نقاط قوت و ضعفی دارد و در کدام حوزه ها خلأ پژوهشی بیشتری نمایان است؟». روش تحقیق این پژوهش، مرور دامنه ای است و ورودی آن تمامی مقالات فارسی حوزه مدیریت راهبردی اسلامی هستند که در جامعه علمی جمهوری اسلامی ایران منتشر شده اند. بر اساس بررسی های انجام گرفته مجموعاً ۵۶۵ پژوهش در این حوزه انجام شده که پس از غربالگری های علمی، 36 پژوهش مورد بررسی دقیق قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد که این حوزه خلأ نظری دارد؛ اگرچه پژوهش های این حوزه در سال های اخیر سیر صعودی داشته اند، اما تعداد آن ها بسیار کم است. علی رغم غنای بسیار زیاد منابع اسلامی اعمّ از قرآن کریم، احادیث شریف، منابع کلامی، فلسفی، اخلاقی، فقهی و...، متاسفانه از این منابع در دانش مدیریت راهبردی بسیار کم استفاده شده است. همچنین در این پژوهش، برای اولین بار، الگوی طبقه بندی هفت لایه ای مباحث مدیریت راهبردی ارائه شده است که عرضه پژوهش های مدیریت راهبردی اسلامی بر این الگو نشان می دهد بیش از 60% پژوهش های این حوزه صرفاً در لایه فرایند مدیریت راهبردی انجام شده و در سایر لایه ها یا اساساً پژوهشی انجام نشده و یا پژوهش های انجام شده بسیار حداقلی هستند. در نهایت تلاش شده با توجه به دامنه به دست آمده و ظرفیت های موجود در منابع اسلامی، پیشنهاداتی جهت تحوّل و ارتقای این حوزه دانشی مهم عرضه گردد.
بررسی تأثیر ابعاد سواد تبلیغاتی بر استراتژی های مقاومتی کاربران در رسانه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
288 - 308
حوزههای تخصصی:
هدف: سواد تبلیغاتی برای مقاومت در برابر تأثیر پیام های تبلیغاتی عامل مهمی به شمار می رود؛ بنابراین این پژوهش با هدف مطالعه تأثیر ابعاد سواد تبلیغاتی بر استراتژی های مقاومتی کاربران در رسانه های اجتماعی اجرا شده است.
روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی است. در این مطالعه، اطلاعات از طریق پرسش نامه ای مشتمل بر ۴۱ سؤال جمع آوری شده است. این پرسش نامه در اختیار ۲۲۰ کاربر شبکه اجتماعی اینستاگرام که از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند، قرار گرفت. پایایی پرسش نامه با محاسبه پایایی مرکب و آلفای کرونباخ و روایی هم گرای آن نیز به کمک شاخص میانگین واریانس استخراج شده (AVE) بررسی و تأیید شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها، از روش مدل سازی معادلات ساختاری مبتنی بر حداقل مربعات جزئی استفاده شد.
یافته ها: نتایج این پژوهش تأثیر ابعاد انتقادی (مشکوک شدن به تبلیغات و بیزاری از تبلیغات) و برخی از ابعاد مفهومی (شناخت منبع تبلیغات و درک قصد فروش ادراک قصد متقاعدکننده) را بر استراتژی های مقاومت تأیید می کند.
نتیجه گیری: توسعه مهارت های سواد تبلیغاتی، می تواند به افراد در ارزیابی انتقادی پیام های تبلیغاتی و تصمیم گیری آگاهانه کمک کند.
جهاد سازندگی در کشاکش با قفس آهنین بوروکراسی مدرن در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت اسلامی سال ۳۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
11 - 42
حوزههای تخصصی:
جهاد سازندگی، پس از انقلاب اسلامی برای رفع محرومیت در روستاها و رونق کشاورزی شکل گرفت، اما غفلت از توجه به نظم اجتماعی و مبانی فلسفیِ حاکم بر آن، باعث شد تا در مدت کوتاهی تبدیل به وزارت خانه شود. هدف این مقاله، نشان دادن تمایز منطق سازمانی جهاد سازندگی از سازمان بوروکراتیک مدرن در سطح تحلیل نظم اجتماعی و مبانی فلسفی آن است. به این منظور در این مقاله با توجه به نظریه اجتماعی ماکس وبر و کارل مارکس، نشان داده شده که بوروکراسی مدرنِ غربی چه نسبتی با توسعه سرمایه داری غربی دارد. پس از آن، با نظر به مدرنیزاسیون یا تجدد اجباری رضاخان و برنامه های توسعه سرمایه داری پهلوی دوم، تاثیرات آن در توسعه بوروکراسی غربی در ایران بررسی شده است. در مرحله بعد، با تعدیل نظریه داده بنیاد تحت تاثیر نظریه اجتماعی انقلاب اسلامی با روایت شهید مرتضی مطهری (ره)، مولفه های جهاد سازندگی از طریق کدگذاری باز، محوری و انتخابیِ کدهای 30 مصاحبه، احصاء شده و با مولفه های بوروکراسی رایج در دوره پهلوی مقایسه شده است. یافته های حاصل از تحقیق نشان می دهد که غفلت از تحلیل جهاد سازندگی در سطح نظریه اجتماعی و مبانی فلسفی انقلاب اسلامی، باعث شد تا جهاد سازندگی در وزارت جهاد کشاورزی استحاله شود.
طراحی مدل حمایت سازمانی برای توسعه رفتار شهروندی سازمان های هوشمند (مورد مطالعه: شرکت مپنا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات دین، معنویت و مدیریت سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۲
131 - 154
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: با وجود ظهور مفاهیمی چون هوشمندسازی محیط کار، تحول دیجیتال و صنعت 4.0 که باعث تغییرات عظیمی در محیط کسب وکار شده است، اما منابع انسانی همچنان ضروری ترین منبع برای پایداری سازمان ها هستند. نکته بسیار کلیدی در مدیریت سازمان های هوشمند، تمرکز بیش از حد مدیران چنین سازمان هایی بر تکنولوژی و غفلت از نقش منابع انسانی است. یکی از مشکلات اصلی سازمان ها در دنیای متحول و به شدت متغیر امروزی، شناسایی عواملی است که می تواند در بروز رفتار شهروندی سازمانی که یکی از پدیده های نوظهور است، تاثیر بگذارد. در حالی که بسیاری از مدیران بر روش های مبتنی بر پاداش مانند افزایش حقوق ماهیانه، ترفیع شغلی و غیره به عنوان عوامل موثر بر بروز رفتار شهروندی تاکید داشته اند، اما تحقیقات جدید نشان می دهد که عوامل روحی-روانی بیش از پاداش بر بروز چنین رفتارهایی تاثیر دارند. این مساله، یکی از مهم ترین چالش ها در سازمان های هوشمند محسوب می شود؛ بدین معنی که مدیران فکر می کنند با فراهم آوردن بسترهای سخت افزاری و نرم افزاری تکنولوژی می توانند باعث تعالی و موفقیت سازمان شوند. این در حالی است که حتی در سازمان های هوشمند نیز کماکان نیروی انسانی عامل اصلی موفقیت/شکست سازمان است. از طرف دیگر ادبیات پژوهش نشان می دهد که تاکنون هیچ تلاشی برای برجسته تر کردن نقش رفتارهای شهروندی در سازمان های هوشمند انجام نشده است و به طور مشخص الگوی خاصی جهت توسعه رفتار شهروندی سازمانی در سازمان های هوشمند انجام نشده است. با این توضیحات و با در نظر گرفتن این شکاف تحقیقاتی عمده، در پژوهش حاضر به طراحی مدل حمایتی سازمانی برای توسعه رفتار شهروندی سازمان های هوشمند پرداخته می شود.روش : این پژوهش از لحاظ فلسفه تحقیق ذیل مطالعات کاربردی (پراگماتیسم) قرار می گیرد. از لحاظ رویکرد پژوهش، یک مطالعه استقرایی است؛ از لحاظ استراتژی، با رویکرد داده بنیاد انجام می شود؛ از لحاظ نوع روش به صورت کیفی و از لحاظ زمانی به صورت مقطعی انجام می شود. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته است. در این پژوهش از رویکرد داده بنیاد استفاده شده است. نظریه داده بنیاد یک روش تحقیق قوی و استقرایی برای کشف نظریه های جدید است. در این روش، محقق با هیچ فرضیه ازپیش تعیین شده ای در مورد نتیجه وارد نمی شود و نگران اعتبار یا توصیف نیست. در عوض، محقق به داده هایی که جمع آوری می کند اجازه می دهد تا تجزیه وتحلیل و ایجاد نظریه او را هدایت کند و منجربه اکتشافات جدید شود. جامعه آماری شامل گروهی از خبرگان حوزه مدیریت دولتی، مدیران سازمان های هوشمند و رفتار شهروندی است. نمونه گیری با استفاده از روش گلوله برفی انجام شده است. نمونه گیری از صاحب نظران در این پژوهش تا زمانی ادامه پیدا کرده که فرایند اکتشاف و تجزیه وتحلیل به نقطه اشباع نظری برسد. در تحقیق حاضر، مصاحبه های نیمه ساختاریافته برای گردآوری داده ها استفاده شده است. پس از انجام مصاحبه با خبرگان و صاحب نظران، مصاحبه ها پیاده سازی و سپس داده های جمع آوری شده تحلیل و ترکیب شده اند. تحلیل داده ها با روش داده بنیاد (گراندد تئوری) و با استفاده از نرم افزار Maxqda انجام شده است.نتایج: براساس نتایج حاصل از تحلیل کیفی شش دسته از عوامل شامل عوامل علی (تعهد مدیریت نسبت به کارکنان، مالکیت روان شناختی، برندسازی داخلی، رهبری اخلاقی و اعتماد سازمانی)، زمینه ای (جو سازمانی حامی رفتار شهروندی)، مداخله گر (بوروکراسی سازمانی)، پدیده محوری (حمایت سازمانی مبتنی بر رفتار شهروندی)، راهبردها (توانمندسازی کارکنان)، و پیامدها (رضایت و پیشرفت شغلی) شناسایی شد. براساس مولفه های شناسایی شده، مدل پارادایمی حمایت سازمانی برای توسعه رفتار شهروندی توسعه داده شد.بحث و نتیجه گیری: براساس نتایج به دست آمده جو سازمانی حامی رفتار شهروندی به عنوان شرایط زمینه ای شناسایی شد. یک محیط کاری مثبت باعث بهبود روحیه کارکنان، حفظ و بهره وری می شود. این به بهتر شدن یک محل کار برای همه کمک می کند. محیط کار این پتانسیل را دارد که به طور قابل توجهی بر روحیه کارکنان، روابط محل کار، عملکرد، رضایت شغلی و سلامت کارکنان تأثیر بگذارد. براساس نتایج به دست آمده، تعهد مدیریت نسبت به کارکنان، مالکیت روان شناختی، برندسازی داخلی، رهبری اخلاقی و اعتماد سازمانی به عنوان عوامل زمینه ای شناسایی شدند. در رابطه با تعهد مدیریت باید عنوان کرد که بروز رفتارهای شهروندی کارکنان نتیجه یک بده بستان بین کارکنان و مدیران است، به شکلی که اگر مدیران نسبت به دغدغه های کارکنان اهمیت نشان دهند در این صورت کارکنان نیز به احتمال بیشتری رفتار شهروندی از خود بروز می دهند. در رابطه با مالکیت روان شناختی باید عنوان کرد که مالکیت روان شناختی وضعیتی است که در آن، فرد به یک هدف یا بخشی از آنکه از نظر ماهیت می تواند مادی یا غیرمادی باشد، احساس مالکیت می کند و می گوید «آن مال من است». در واقع، مالکیت روان شناختی بازنمای تعلق عاطفی و شناختی بین فرد و سازمان است که بر رفتار و ادراک فرد از خود اثر می گذارد. ازاین رو می توان احساس مالکیت روان شناختی را یکی از عوامل موجد رفتار شهروندی سازمانی در نظر گرفت. رهبری اخلاقی نیز شکلی از رهبری است که بر ارزش های اخلاقی چه از سوی مدیران و چه از سوی کارکنان تاکید زیادی دارد. همچنین اعتماد یک عامل اجتناب ناپذیر در شکل گیری رفتارهای شهروندی است؛ به شکلی که در غیاب اعتماد - حتی اگر سایر شرایط محیط نیز مناسب باشد - نمی توان انتظار بروز رفتارهای شهروندی سازمانی را داشت.براساس نتایج کدگذاری ثانویه پژوهش، بوروکراسی سازمانی شامل شاخص های نگرش های منفی مدیران به کارمندمحوری، بی توجهی به استقلال شغلی، عدم حضور کارکنان در تصمیم گیری، رهبری استبدادی، تمرکز اکید بر سلسله مراتب، تمرکز بر روش های سنتی مدیریت، ناکافی بودن اقدامات مدیریت منابع انسانی، کمبود روابط درون سازمانی به عنوان مقوله شرایط مداخله گر در ارائه مدل حمایت سازمانی برای توسعه رفتار شهروندی انتخاب شدند. بوروکراسی - حتی اگر برای پیشبرد فعالیت های سازمان ضروری باشد - به عنوان یک عامل بسیار منفی بر رفتارهای کارکنان عمل می کند؛ زیرا کارکنان پیش از آنکه ابزار و پیچ و مهره ساختار عظیمی به نام سازمان باشند، انسان هستند. براساس نتایج کدگذاری ثانویه پژوهش، توانمندسازی کارکنان شامل ایجاد تناسب میان توانایی و وظیفه محوله، رفع تضاد میان کار و خانواده، تجربه کاری و تسلط داشتن بر حرفه خود، تقویت خودپنداره به عنوان مقوله راهبردها و اقدامات در ارائه مدل حمایت سازمانی برای توسعه رفتار شهروندی انتخاب شدند.رضایت و پیشرفت شغلی به عنوان پیامدهای حمایت سازمانی برای توسعه رفتار شهروندی شناسایی شدند. مفهوم رضایت شغلی بیانگر احساسات و نگرش های مثبتی است که شخص نسبت به شغلش دارد. وقتی گفته می شود که کسی از رضایت شغلی سطح بالایی برخوردار است؛ یعنی به طور کلی، شغلش را دوست می دارد، برای آن ارزش زیادی قائل است و به گونه ای مثبت به آن می نگرد و در مجموع، از احساس خوب و مطلوبی نسبت به آن برخوردار می باشد. در رابطه با شرایط زمینه ای اقداماتی چون ارتباطات درون سازمانی، کارمندمحوری، افزایش مشارکت کارکنان در تصمیمات سازمانی و تجمیع سرمایه اجتماعی پیشنهاد می شود. در رابطه با عوامل علّی، اقداماتی چون مدیریت منابع انسانی برندمحور، افزایش مسئولیت پذیری و پاسخگویی، توسعه و ترویج برنامه های قدردانی و تشویق و افزایش خودآگاهی و بصیرت کارکنان توصیه می شود. در رابطه با پدیده محوری، رعایت ملاحظات شخصی کارکنان، بهبود کیفیت زندگی کاری، تقدیر از رفتارهای فرانقش، ارائه مشاوره، و تقویت سیستم بازخورد توصیه می شود. در رابطه با شرایط مداخله گر، کاهش سلسله مراتب سازمانی و تقویت رهبری مشارکتی توصیه می شود. در رابطه با راهبردها، افزایش اختیارات به کارکنان، تاکید بیشتر بر کار تیمی، تقدیر از ایده های نوآورانه کارکنان و تقویت تصمیم گیری های مشارکتی توصیه می شود. در رابطه با پیامدها، تقویت و به روزرسانی سیستم ارزیابی عملکرد، ترفیع سازمانی براساس عدالت و انصاف و همچنین حمایت بیشتر از ارزش های اخلاقی توصیه می شود.
حرکت درونی، بیرونی و عمومی، مبنای ارزیابی دولت ها در نگاه امام خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت اسلامی سال ۳۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
103 - 135
حوزههای تخصصی:
با بررسی ادبیات علمی حوزه مدیریت دولتی، این مسئله روشن می شود که دستیابی به الگویی نظام مند و بومی برای ارزیابی دولت ها در منابع آشکار، امری دشوار است. در این راستا و به منظور تدوین الگوی ارزیابی دولت ها، بیانات رهبر معظم انقلابمدظله در دیدارهای سالانه با اعضای هیئت دولت به علاوه متن احکام تنفیذ با استفاده از روش تحلیل مضمون مورد مطالعه و بررسی قرارگرفته است. در این بررسی توصیف ها و توصیه های ایشان ناظر به عملکرد دولت، برچسب مفهومی دریافت کرده است، که در نهایت 92 مضمون پایه، 12 مضمون سازمان دهنده و 3 مضمون فراگیر به دست آمد. مبتنی بر نتایج این پژوهش، دولت ها را می توان در سه محور حرکت درونی، حرکت بیرونی و حرکت عمومی مورد بررسی و ارزیابی قرار داد. حرکت درونی، مجموعه اقدامات و تدابیری است که به اداره سازمان دولت اشاره دارد و مقدمه حرکت بیرونی دولت نیز می باشد، شامل «برنامه ریزی»، «راهبری»، «اشراف» و «شایستگی های دولتمردان». حرکت بیرونی؛ یعنی تاثیرگذاری دولت در بیرون از خود و ایفای مأموریت های دولت در حوزه های مختلف شامل «امنیت»، «فرهنگ»، «علم»، «اقتصاد»، «سیاست» و «تعاملات». حرکت عمومی نیز اشاره به نقش بسترسازی و هدایت کنندگی دولت برای حضور عموم مردم در جهت حرکت به سوی چشم انداز تمدن اسلامی دارد که شاخص های این بعد در دو محور «غایات» و «پیشران ها» سامان یافته اند.
طراحی الگوی برندسازی رسانه های اجتماعی شرکت های تولیدی موادغذایی ایران با استفاده از نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
85 - 110
حوزههای تخصصی:
هدف: برندسازی را می توان یک مدل ارتباطی دانست و همان گونه که می دانیم، ارتباطات همواره دوسویه است؛ به این معنا که هویت برند و تصویر و ذهنیت از برند، همگی اهمیت بسیار زیادی دارند. هدف پژوهش حاضر، طراحی الگوی برندسازی رسانه های اجتماعی در شرکت های تولیدی موادغذایی در ایران است.
روش: این پژوهش، از نوع پژوهش های کیفی است که با استفاده رویکرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد اجرا شده است. جامعه آماری آن، کارشناسان دانشگاهی و خبرگان صنعتی بوده است. کارشناسان دانشگاه، از میان اعضای هئیت علمی با مدرک دکتری مدیریت بازرگانی و بازاریابی و خبرگان صنعتی، از بین معاونان و مدیران حوزه بازاریابی و فروش شرکت های تولید با حداقل ۱۰سال سابقه کار انتخاب شدند. نمونه گیری با استفاده از رویکرد نمونه گیری هدفمند انجام شد. در مجموع تعداد ۱۵ نفر به عنوان مشارکت کننده در پژوهش شرکت کردند. داده ها به روش مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری شد. برای به دست آوردن اعتبار و روایی داده ها از روش بازبینی و بررسی نظر مشارکت کنندگان استفاده شد.
یافته ها: نتیجه این پژوهش به ارائه الگوی برندسازی رسانه های اجتماعی در شرکت های تولیدی ایران منجر شد. این الگو از ۹ مقوله اصلی (معیار) و ۲۶ شاخص تشکیل شده است. معیارهای فناوری اطلاعات، برند، بازاریابی، ارتباطات، تبلیغات، محصول، مشتری، فروش و درون سازمانی، نُه معیار شناسایی شده برای الگوی برندسازی رسانه های اجتماعی شرکت های تولیدی موادغذایی ایران است.
نتیجه گیری: در بازارهای به شدت رقابتی امروز، مدیران شرکت ها در جست وجوی روش های جدیدی هستند تا به کمک آن ها، مردم را از محصولات و بهبود برند خود آگاه کنند. یکی از این روش های جدید، برندسازی مبتنی بر رسانه های اجتماعی است که در این پژوهش الگوسازی شد.
شناسایی عوامل مؤثر بر هوش مصنوعی در بازاریابی صنعت بانکداری با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
311 - 341
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر هوش مصنوعی، در بازاریابی رسانه های اجتماعی صنعت بانکداری با رویکرد فراترکیب انجام شده است.
روش: مرور جامع ۱۱۵ مقاله به شناسایی عملکرد کنشگران علمی، مانند مناسب ترین نویسندگان و مناسب ترین منابع کمک کرده است. علاوه براین تحلیل هم نویسندگی و هم رخدادی با استفاده از نرم افزار وس ویور، شبکه مفهومی و عقلانی را پیشنهاد کرده است. با به کارگیری روش فراترکیب برای بررسی ابعاد برنامه بازاریابی رسانه های اجتماعی مبتنی بر هوش مصنوعی، تعداد ۵۹ مقاله بررسی شد که در بین مقاله های بررسی شده، بیشترین درصد مطالعات انجام شده مربوط به عامل محصول / مصرف کننده (۳۸) و کمترین درصد مطالعات انجام شده مربوط به عامل قیمت هزینه (۱۴) است.
یافته ها: برای بررسی پیشایندها و پسایندهای استفاده از هوش مصنوعی در تدوین برنامه بازاریابی رسانه های اجتماعی، ۳۴ مقاله بررسی شد که پیشایندها شامل عوامل تکنولوژیکی سازمانی محیطی، رفتاری و فردی بود و پسایندها عبارت بودند از: تجربه مشتری، مدیریت سفر مشتری، سودآوری، مزیت رقابتی، رضایت مشتری وفاداری مشتری مدیریت ارتباط با مشتری درگیری مشتری.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج مطالعه فراترکیب انجام گرفته برای تدوین برنامه بازاریابی رسانه های اجتماعی، می توان از هوش مصنوعی مکانیکی برای استانداردسازی، از هوش مصنوعی فکری برای شخصی سازی و از هوش مصنوعی احساسی برای رابطه سازی استفاده کرد.
بررسی تأثیر محتوای تولیدشده در رسانه های اجتماعی توسط اینفلوئنسرها و کاربران بر قصد خرید مشتریان کم درآمد، کاربست مدل SOR(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
260 - 287
حوزههای تخصصی:
هدف: گسترش تکنولوژی و استفاده از رسانه های اجتماعی، شیوه های بازاریابی شرکت ها را تغییر داده و شکل های نوینی برای تأثیرگذاری بر مصرف کنندگان ایجاد کرده است، محتواهایی که توسط کاربران رسانه های اجتماعی منتشر می شود، نمونه ای از این شیوه های بازاریابی است. با توجه به این موضوع، هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر کیفیت اطلاعات و اعتبار منبع محتوای به اشتراک گذاشته شده توسط مشتریان و کاربران، بر قصد خرید مشتریان کم درآمد است.روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه جمع آوری داده ها، پیمایشی تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش حاضر، کاربران عضو شبکه های اجتماعی اینستاگرام، توییتر، فیسبوک و... در مشهد در سال 1402 است. برای تعیین حجم نمونه، از قاعده معادلات ساختاری، یعنی 5 تا 15 برابر تعداد گویه های پرسش نامه استفاده شده است؛ بنابراین از آنجایی که پرسش نامه پژوهش حاضر مشتمل بر 27 گویه است، حجم نمونه 135 (135=27× 5) تعیین شد که در نهایت 164 پرسش نامه جمع آوری شد. ابزار پژوهش پرسش نامه استاندارد بوده است. برای روایی ابزار، از روایی صوری با تأیید خبرگان، روایی سازه با بارهای عاملی، روایی هم گرا با AVE و روایی واگرا با آزمون فورنل لارکر استفاده و همه تأیید شد. پایایی ابزار پژوهش با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی انجام گرفت و تأیید شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها نیز، از روش مدل یابی معادلات ساختاری با حداقل مربعات جزئی استفاده شد.یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که کیفیت اطلاعات و اعتبار منبع، بر اهمیت مرتبط با به اشتراک گذاری مشارکتی توسط اینفلوئنسرها و کاربران در بین کاربران شبکه های اجتماعی تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین مشخص شد که اهمیت مرتبط با به اشتراک گذاری غیر مشارکتی توسط اینفلوئنسرها و کاربران در بین کاربران شبکه های اجتماعی بر قصد خرید مشتریان کم درآمد تأثیر مثبت و معناداری دارد.نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان می دهد که تا چه اندازه اعتبار منبع و کیفیت محتوای به اشتراک گذاشته شده توسط دو گروه کاربران رسانه های اجتماعی و اینفلوئنسرها، می تواند بر قصد خرید مصرف کنندگان تأثیر بگذارد. همچنین راه کارهایی را برای بهبود استراتژهای بازاریابی و افزایش بازدهی کمپین های تبلیغاتی ارائه می کند.
طراحی الگوی تعاملی مدیریت نزدیکان کارگزاران در حکمرانی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت اسلامی سال ۳۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
137 - 167
حوزههای تخصصی:
امروزه مدیریت نزدیکان کارگزاران نظام به یکی از مهم ترین مسائل حکمرانی در کشور تبدیل شده است. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی تعاملی مدیریت نزدیکان کارگزاران در حکمرانی اسلامی صورت می پذیرد. تحقیق حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش انجام آن، در طبقه تحقیقات کیفی-اکتشافی قرار می گیرد. برای انجام این تحقیق از روش داده بنیاد استفاده شد که بر اساس آن 17 نفر از اساتید خبره دانشگاه های استان آذربایجان شرقی که در حوزه مورد پژوهش صاحب نظر هستند و سابقه مدیریت اجرایی در سطح کلان داشتند مورد مصاحبه قرار گرفتند. تجزیه وتحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام گرفت و حاصل آن استخراج 148 کدباز، 22 کد انتخابی و 10 کد محوری بود. درنهایت با استفاده از روش اشتراوس-کوربین مدل نهایی و الگوی جامع تعامل با نزدیکان کارگزاران با تأکید بر مدیریت و کنترل آن ها که مقوله محوری پژوهش حاضر را تشکیل می دهد طراحی شد. مشروعیت و مقبولیت نظام به عنوان عوامل علّی، انحصارطلبی و زیاده خواهی کارگزاران و نزدیکانشان عوامل زمینه ای، زوال نیروی انسانی و فروپاشی اداری عوامل مداخله گر، کسب و ترمیم مشروعیت، راهبرد و راهکارهای تربیتی و سیستمی به عنوان پیامدهای الگو شناسایی و دسته بندی شدند و کنترل شدید نزدیکان کارگزاران به دلیل کثرت دلالت کدها بر آن، مقوله محوری الگو قرار گرفت.
نوآوری رسانهای و هوش مصنوعی
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
476-477
حوزههای تخصصی:
نوآوری نیروی محرکۀ تحولات در هر صنعتی است؛ اما در صنعت رسانه، این تحول بهشکلی بسیار سریعتر و ملموستری رخ داده است. در سالهای اخیر، هوش مصنوعی، از ابزاری جانبی، به محرک اصلی نوآوری رسانهای تبدیل شده است. از پیشنهاد محتوای شخصیسازی شده تا تولید هوشمند اخبار، رسانههای هوشمند و نظارت خودکار آنها بر محتوای کاربرساخته، هوش مصنوعی در حال بازتعریف نحوۀ تولید، توزیع و مصرف محتواست (مکاستی[1]، 2020). با پیشرفت سریع قابلیتهای هوش مصنوعی، سازمانهای رسانهای باید با پویاییهای جدید سازگار شوند و در عین بهرهگیری از فرصتها، ملاحظات اخلاقی و اجتماعی را نیز جدی بگیرند.
طراحی الگوی برندینگ برای بیمارستان در عصر دیجیتال با رویکرد داده بنیاد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: برندسازی بیمارستان در عصر دیجیتال موجب تقویت اعتماد، وفاداری و افزایش ارزش خدمات بیمارستانی می گردد. برندسازی دیجیتال از طریق پلتفورم های دیجیتال موجب افزایش تعامل با بیماران، ارتقای عملکرد مالی و تجاری و پاسخگویی بیشتر به نیازهای جامعه می گردد. با توجه به عدم وجود الگوی برندسازی بیمارستان ها در عصر دیجیتال، این مطالعه باهدف طراحی الگوی برندینگ بیمارستان ها در عصر دیجیتال در ایران با رویکرد داده بنیاد انجام شد. روش ها: این مطالعه کیفی با روش داده بنیاد در سال 1402 انجام شد. در انتخاب شرکت کنندگان، نمونه گیری هدفمند و نظری استفاده شد. نمونه گیری تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. حد اشباع در این مطالعه 15 نفر تعیین شد. گردآوری داده با استفاده از مصاحبه های کیفی عمیق انجام شد. بر اساس روش شناسی گراندد تئوری و بر روش اشتراووس و کوربین، تمامی مصاحبه های کیفی، پیاده سازی و مفهوم سازی شد، سپس با استفاده از تحلیل مقایسه ای ثابت در سه مرحله از فرآیند کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی تحلیل شد. پس از تشکیل مقولات، با استفاده از کدگذاری محوری، پیشایندها، مداخلات و پیامدها طبقه بندی و درنهایت مقوله مرکزی انتخاب و الگوی نهایی ارائه گردید. داده ها با نرم افزار Atlas.tiنسخه 9 تحلیل گردید. یافته ها: تعداد 413 کد اولیه استخراج شد و در قالب 13 زیر مقوله اصلی و سه مقوله محوری گروه بندی گردید. الگوی نهایی در قالب پیشایندها، مداخلات تعاملات و پیامدها ارائه شد که عبارت اند از محور شرایط (پیشایندها) شامل مقوله های استفاده از پلتفورم های دیجیتال، حضور ثابت و مداوم در بسترهای آنلاین، حمایت و پذیرش فرهنگ بیمار بود. محور مداخلات و تعاملات شامل ارتباطات سلامت، تقویت کارکردهای درمانی، آموزش مداوم پزشکان و پرستاران، پاسخگویی به نیازهای غیر درمانی، آموزش سواد سلامت و ترویج مراقبت، بازاریابی محتوا، برندسازی شخصی با استفاده از سئو (SEO) بود و درنهایت محور پیامدها شامل بین المللی سازی بیمارستان، بیمارستان های مردم محور، پاسخگویی به نیازهای غیر درمانی، خلق ارزش برای ذینفعان، افزایش اعتماد، وفاداری و هواداری بود. نتیجه گیری: بازاریابی دیجیتال یکی از حیاتی ترین استراتژی های بازاریابی برای خدمات سلامت است و در عصر جدید استفاده از رسانه های اجتماعی، بهینه سازی موتورهای جستجو (SEO) از الزامات اساسی است.
بررسی تأثیر غنای برنامه های صدا و سیما در زمینۀ اقتصاد مقاومتی بر قصد خرید محصولات ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
570 - 598
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر غنای برنامه های صداوسیما در زمینه اقتصاد مقاومتی بر قصد خرید محصولات ایرانی با تأکید بر نگرش افراد به اقتصاد مقاومتی بود.روش: این تحقیق از لحاظ روش، توصیفی علّی و از نظر هدف، کاربردی است. جامعه آماری پژوهش را افرادی تشکیل می دادند که در سال ۱۴۰۳، حداقل یک بار در ماه، برنامه های صداوسیما را دیده بودند. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه استاندارد بود. روایی محتوای پرسش نامه را استادان تأیید کردند و روایی سازه آن، از طریق روایی هم گرا و واگرا و پایایی آن با آزمون آلفای کرونباخ تأیید شد. درمجموع ۳۸۶ نفر به صورت تصادفی ساده در پژوهش مشارکت کردند. داده ها با روش های آمار توصیفی و استباطی و استفاده از نرم افزارهای اس پی اس اس و اسمارت پی ال اس ۴ تجزیه وتحلیل شد.یافته ها: یافته ها نشان داد که غنای برنامه های صداوسیما در زمینه اقتصاد مقاومتی، بر آگاهی از برندهای ایرانی، ارزش درک شده محصولات ایرانی، نگرش افراد به اقتصاد مقاومتی و بازاریابی شفاهی محصولات ایرانی تأثیر دارد. همچنین آگاهی از برندهای ایرانی بر ارزش درک شده محصولات ایرانی تأثیر دارد. همچنین ارزش درک شده محصولات ایرانی بر نگرش افراد به اقتصاد مقاومتی، قصد خرید محصولات ایرانی و بازاریابی شفاهی محصولات ایرانی تأثیر دارد. همچنین نگرش افراد به اقتصاد مقاومتی بر قصد خرید محصولات ایرانی و بر بازاریابی شفاهی محصولات ایرانی تأثیر دارد و در نهایت، بازاریابی شفاهی محصولات ایرانی، بر قصد خرید محصولات ایرانی تأثیر دارد.نتیجه گیری: نتایج این پژوهش، بینش های شایان توجهی را در خصوص ارتقای غنای برنامه های صداوسیما در خصوص اقتصاد مقاومتی و تأثیر آن بر آگاهی و نگرش عمومی به محصولات ایرانی ارائه می دهد. این نتایج همچنین می تواند به عنوان منبعی برای سیاست گذاران و متولیان امور بازاریابی و تبلیغات استفاده شود تا رویکردهای مؤثرتری را برای ترویج برندهای ایرانی و کالاهای تولید داخل تدوین کنند.
تأثیر اعتبار تأییدکننده بر بخشندگی و عشق به برند با تعدیلگری نگرش به برند در پلتفرم های چند رسانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
184 - 211
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به دنبال بررسی تأثیر اعتبار تأییدکننده بر بخشندگی و عشق به برند، در پلتفرم های چندرسانه ای از طریق تعاملات اجتماعات آنلاین برند و هویت برند و تعدیلگری نگرش به برند بوده است.روش: این پژوهش از حیث هدف کاربردی و از حیث روش، توصیفی است. جامعه آماری آن، کلیه مصرف کنندگان برند مک در پلتفرم های چندرسانه ای بوده است. از آنجا که تعداد مصرف کنندگان برند مک در پلتفرم های چندرسانه ای نامشخص و نامحدود بود، بر اساس جدول مورگان برای جامعه نامحدود، ۳۸۴ نمونه به روش غیرتصادفی در دسترس تعیین شد. داده ها با استفاده از ابزار پرسش نامه استاندارد نیک هاشمی، کندی و ماوندو (۲۰۲۳) جمع آوری شدند. برای سنجش روایی صوری، از نظر خبرگان، روایی هم گرا و واگرا و تحلیل عاملی و برای پایایی، از آلفای کرونباخ و پایایی مرکب استفاده شد.یافته ها: تجزیه وتحلیل داده ها با نرم افزار پی ال اس ۳ انجام شد. بار عاملی متغیرها از 4/0 بیشتر به دست آمد و گویه ها روایی مناسبی داشتند. میانگین واریانس استخراج شده بالاتر از 5/0 بود و روایی هم گرای خوب سازه را نشان داد. آلفای کرونباخ و پایایی مرکب متغیرها کمتر از 7/0 نبود و پایایی تأیید شد. نتایج نشان داد که قابل اعتماد بودن و جذابیت تأییدکننده مشهور و نیز هویت برند، بر تعاملات اجتماعات آنلاین برند تأثیر معناداری دارد؛ اما این تأثیرگذاری برای بُعد تجربه و تخصص معنادار نیست. همچنین تجربه و تخصص تأییدکننده مشهور بر هویت برند تأثیر معناداری دارد؛ اما این تأثیرگذاری برای ابعاد قابل اعتماد بودن و جذابیت معنادار نیست. هویت برند بر عشق به برند و بخشش برند تأثیر معناداری می گذارد. تعاملات اجتماعات آنلاین برند بر عشق به برند تأثیر معناداری دارد؛ اما تأثیر تعاملات اجتماعات آنلاین برند بر بخشش برند معنادار نیست. همچنین تأثیر عشق به برند بر بخشش برند نیز معنادار گزارش شده است. در نهایت یافته ها نقش تعدیلگر نگرش به برند در روابط بین قابل اعتماد بودن و تجربه و تخصص تأییدکننده مشهور و هویت برند بر تعاملات اجتماعات آنلاین برند و همچنین، جذابیت تأییدکننده مشهور بر هویت برند را تأیید کرده است.نتیجه گیری: مشارکت جامعه برند در محیط مجازی، به دلیل فناوری های نوآورانه صورت می گیرد. این مطالعه بر تئوری های اعتبار منبع و هویت اجتماعی مبتنی بود. داده ها از اعضای انجمن آنلاین برند آرایشی مک جمع آوری شد. نتایج نشان می دهد که قابل اعتماد بودن و تخصص تأییدکنندگان مشهور، می تواند به عنوان سیگنال های ارتباطی، برای تسریع فرایند هویت برند مصرف کننده و مشارکت جامعه برند مجازی استفاده شود. مصرف کنندگانی که به شدت با نام تجاری شناسایی می شوند و در جامعه مجازی آن شرکت می کنند، به احتمال زیاد با برند پیوند عاطفی برقرار می کنند و پس از یک بحران آن را می بخشند.
دادگاه صالح و قانون حاکم در دعاوی علیه شبکه های اجتماعی مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
422 - 442
حوزههای تخصصی:
هدف: شبکه های اجتماعی مجازی از انواع رسانه محسوب می شوند. منظور از رسانه، هرگونه وسیله مادی یا غیر مادی در بستر کاغذی یا الکترونیکی در فضای حقیقی یا برای نشر و اعلان اطلاعات است که می تواند دارای مجوز یا فاقد مجوز باشد. به نظر می رسد اقتضای ذات هرگونه فعالیت رسانه ای، علنی بودن، قابلیت دسترسی و وصف اثرگذاری در مقیاس وسیع است. اهمیت این موضوع با توجه به افزایش انکارناپذیر اثرگذاری فعالیت های رسانه ای در بُعد فراملی، بسیار زیاد است. موضوع پژوهش حاضر، در کشورهای خارجی نظیر ایالات متحده آمریکا و کشورهای عضو اتحادیه اروپا سابقه بررسی دارد؛ اما در حقوق ایران، امری نوین محسوب می شود.
روش: این مقاله با روش تحلیلی نگارش شده است. ابتدا داده ها از نظام های مختلف حقوقی جمع آوری شده و با نظام حقوقی ایران مقایسه و بررسی و از جنبه حقوقی تحلیل و تفسیر شده است؛ سپس این اطلاعات برای استفاده وارد مقاله شده است.
یافته ها: در این مقاله مهم ترین یافته این است که تاکنون نظام های بزرگ حقوقی، مثل اتحادیه اروپا و ایالات متحده، قوانین خاصی برای صلاحیت و نحوه انتخاب قانون در دعاوی فراملی مجازی تصویب نکرده اند. رویه قضایی این کشورها نیز نشان می دهد که اصول تعارض صلاحیت دادگاه ها و تعارض قوانین در این دعاوی و دعاوی غیرمجازی، واحد است. در ایران نیز تاکنون از همین رویکرد پیروی شده است.
نتیجه گیری: در فرض طرح دعوا علیه شرکت های مالک شبکه های اجتماعی مجازی، باید تفکیک قائل شد. اگر قراردادی بین زیان دیده و مالک شبکه اجتماعی وجود داشته باشد، دادگاه صالح و قانون حاکم، تابع نظام قراردادی خواهد بود؛ اما فرضی که قراردادی نباشد با توجه به اینکه اقتضای ذات فعالیت رسانه ای، گردش آزاد اطلاعات است، فرض محکومیت شرکت های مالک این شبکه ها، بسیار بعید به نظر می رسد.
ابعاد و مولفه های رهبری اسلامی مبتنی بر بیانات امام حسین علیه السلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع رهبری یکی از موضوعات کلیدی در حوزه علم مدیریت است که در سال های اخیر مورد توجه بسیاری از اندیشمندان علم مدیریت قرار گرفته است. عمده این پژوهش ها برپایه مطالعه الگوهای رهبری و رهبران موفق دنیا انجام شده است. مطالعه رهبران آسمانی که تمام اعمال و بیانات آنها بی عیب و نقص است و می تواند به عنوان الگوی رهبران مطرح شوند، بسیار ضروری است. در اسلام نیز پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و امامان معصوم علیهم السلام به عنوان الگوهای رهبری مطرحند که لازم است مورد مطالعه قرار گیرند. در این مقاله، تلاش گردید با مطالعه بیانات برگزیده امام حسین علیه السلام، ابعاد و مولفه های رهبری اسلامی مورد مداقه قرار گیرد. روش این پژوهش از نوع کیفی است و تحلیل داده های متنی نیز با روش تحلیل مضمون انجام شده است. یافته های پژوهش در سه دسته کلان، رهبری، شرایط رهبری و پیروان ارائه شده است. دسته رهبری به اصول رهبری و شرایط رهبری به بسترهای رهبری و پیروان نیز به زمینه های پیروساز پرداخته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که اصول رهبری اسلامی عبارتند از: رهبری جامع نگر، رهبری براساس مخاطب شناسی، انعطاف پذیری و خلاقیت در روش ها، الهام بخشی از طریق شعارها، به کارگیری ابزارهای غیر کلامی، ترکیب استدلال و عاطفه، رهبری در بحران، روشنگری و بصیرت افزایی، عاقبت نگری، رهبری با محوریت دل و عواطف، رهبری اخلاقی در جنگ، استقامت در مسیر اصول. شرایط رهبری نیز شامل بستر خیرخواهی، بستر سخت کوشی، بستر پیگیری، بستر امیدواری، بستر یادآوری، بستر رصد لحظه های ناب است. در بعد پیروان نیز می توان به این موارد اشاره کرد: بستر عاطفی-تربیتی، بستر تعاون، بستر محرک، بستر نیازمندی، بستر اجتماعی.
شناسایی مؤلفه های اخلاق رقابت در مدیریت راهبردی مبتنی بر تفاسیر منتخب قرآن مجید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت اسلامی سال ۳۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
119 - 150
حوزههای تخصصی:
به باور برخی از پژوهشگران مدیریت، اخلاق مهم ترین و بحث برانگیزترین مبحث مدیریت راهبردی است. در باب اخلاق در رقابت، نظریه های قابل توجهی از سوی اندیشمندان و صاحب نظران ارائه شده که مباحثی نظیر عدالت، انصاف و درستکاری را در تصمیم گیری راهبردی اخلاقی مدنظر قرار می دهند. یکی از چالش های اصلی بکارگیری مدیریت راهبردی در ایران، عدم بهره برداری از مفاهیم غنی اسلامی همچون اخلاق رقابت در سازمان هاست. پژوهش حاضر با شناسایی مؤلفه های اخلاق رقابت در مدیریت راهبردی سعی بر حل این مسئله دارد. بر اساس روش شناسی تحلیل مضمون با رویکرد آتراید-استرلینگ ، ابتدا کلیدواژه های مرتبط با اخلاق رقابت، شناسایی و سپس این واژگان به 496 تفسیر عرضه شده و سرانجام، 563 کد به دست آمد. از کدهای حاصل، 28 مضمون پایه احصا شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که این مضامین در قالب 4 مضمون سازمان دهنده تحت عنوان «زمینه ها و شرایط ممنوعیت رقابت»، «زمینه های برتر رقابت»، «توجه به جبهه ی دینی بازیگران و اهداف آن ها» و «ویژگی های رقابت کمال یافته»، منطبق بر نگاه اسلامی منجر به تقویت مضمون فراگیر که همان «اخلاق رقابت» است، خواهد شد.