فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۸۱ تا ۸۰۰ مورد از کل ۶٬۵۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
احساس تنهایی می تواند نوجوانان را در معرض انواع مشکلات عاطفی، هیجانی و رفتاری قرار دهد، همچنین تقویت رفتار مسئولانه از شاخص های انسان سالم است در نوجوانان ضرورت دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش مدیریت هیجان به مادران بر احساس تنهایی و مسئولیت پذیری فرزندان نوجوان دختر انجام گرفت. روش پژوهش نیمه تجربی و در قالب یک طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با پیگیری گروه کنترل انجام شد. تمامی مادران و فرزند دخترشان که در سال تحصیلی 401-1400، در آموزشگاه مقطع متوسطه اول حضرت نرجس منطقه ۶ شهر تهران مشغول به تحصیل بودند، جامعه مورد نظر پژوهش حاضر را تشکیل دادند. نمونه مورد نظر شامل 20 مادر از جامعه مورد نظر بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار پژوهش مقیاس مسئولیت پذیری کالیفرنیا (1951) و مقیاس احساس تنهایی راسل (1978)، بود که توسط دانش آموزان در سه مرحله اندازه گیری، تکمیل شد. آموزش مدیریت هیجان به مادران گروه آزمایش بر اساس مدل گراس در هشت جلسه ارائه شد، اما گروه کنترل در طی این دوره هیچ مداخله ای دریافت نکردند. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که تأثیر آموزش مدیریت هیجان به مادران بر احساس تنهایی و مسئولیت پذیری نوجوانان در مرحله پس آزمون معنادار بوده است (05/0>P). اما در مرحله پیگیری معنادار نبود (05/0<P). از نتایج پژوهش حاضر می توان جهت آموزش تنظیم هیجان در راستای کاهش احساس تنهایی و افزایش مسئولیت پذیری فرزندان نوجوان استفاده کرد.
نقش اعتیاد به شبکه های اجتماعی مبتنی برموبایل در پیش بینی طلاق عاطفی و آمادگی طلاق زنان متأهل شهر قاین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
115 - 132
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: ﮔﺴﺘﺮش ﺷﺒکﻪﻫﺎی اﺟﺘﻤﺎﻋی و اﺳﺘﻔﺎده ﮔﺴﺘﺮده از آنﻫﺎ ﺗﻮﺳﻂ زوﺟیﻦ، ﺗﺄﺛیﺮات ﻣﻬﻤی ﺑﺮ ﺟﻨﺒﻪﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ زﻧﺪﮔی آﻧﺎن داﺷﺘﻪ اﺳﺖ. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش اعتیاد به شبکه های اجتماعی مبتنی بر موبایل در پیش بینی طلاق عاطفی و آمادگی طلاق زنان متأهل شهر قاین بود. مواد و روش ها: این پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش، کلیه زنان متأهل شهر قاین بودند که از میان آنها 200 زن به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. پژوهش به طور هدفمند بر روی داده های جمع آوری شده از پرسشنامه اعتیاد به شبکه های اجتماعی مبتنی بر موبایل با پایایی 93/0، پرسشنامه طلاق عاطفی با پایایی 94/0 و پرسشنامه آمادگی طلاق با پایایی 91/0 انجام و نتایج به کمک نرم افزار Spss23 و با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون تحلیل گردید. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد بین نمرات ابعاد اعتیاد به شبکه های اجتماعی مبتنی بر موبایل (عملکردفردی، مدیریت زمان، خودکنترلی و روابط اجتماعی) با طلاق عاطفی و آمادگی طلاق رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. و از بین ابعاد اعتیاد به شبکه های اجتماعی مبتنی بر موبایل (عملکردفردی، مدیریت زمان، خودکنترلی و روابط اجتماعی)، دو بعد عملکردفردی و خودکنترلی توان پیش بینی طلاق عاطفی و بعد خودکنترلی توان پیش بینی آمادگی طلاق را دارد. بحث و نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش بایستی زوجین را به استفاده درست و به اندازه از شبکه های اجتماعی و دنیای مجازی برای افزایش رضایت زناشویی تشویق کنیم و آنها را از خطرات و تهدیدهای شبکه اجتماعی و دنیای مجازی آگاه کنیم و شبکه های اجتماعی سالم و علمی را ایجاد و راه اندازی کنیم.
اثربخشی آموزش امید درمانی شناختی بر احساس شرم و گناه زنان شهر گرمسار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
1 - 16
حوزههای تخصصی:
مقدمه:احساس شرم و گناه دو هیجان منفی است که به نظر می رسد روبرو شدن با این هیجانات برای زنان، به دلیل عوامل فرهنگی غیر قابل اجتناب می باشد و لازم است تدابیری برای کاهش این هیجانات اندیشیده شود. بر همین اساس پژوهش حاضر، با هدف بررسی اثربخشی آموزش امیددرمانی شناختی بر احساس شرم و گناه زنان انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع پژوهش های شبه آزمایشی و طرح تحقیق شامل پیش آزمون– پس آزمون تک گروهی بود. جامعه آماری پژوهش، زنان شهر گرمسار در سال 1400 بودند که حداقل 5 سال سابقه زندگی مشترک داشته اند. حجم نمونه تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند و بصورت داوطلبانه تعیین شد. ابزار پژوهش پرسشنامه حالت شرم و گناه مارشال، سافتز و تانگنی (1994) بود. یافته ها: با استفاده از نرم افزار SPSS و انجام آزمون t زوجی، نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین نمرات شرم و گناه در پیش آزمون و پس آزمون گروه در سطح 01/0 وجود داشت. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت امیددرمانی شناختی با تکنیک های مختلف می تواند منجر به کاهش هیجانات منفی شده از جمله احساس شرم و گناه در زنان شود.
ارائه مدل عملکرد کارکنان پلیس زن در دوران کرونا، با رویکرد داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
17 - 32
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: این پژوهش با هدف طراحی الگوی عملکرد کارکنان پلیس زن در دوران کرونا بوده است. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نظر هدف، توسعه ای - کاربردی و روش پژوهش، کیفی از نوع داده بنیان می باشد. جامعه آماری شامل 12 نفر از پلیس های خانمی که در قسمت های مختلف نیروی انتظامی مشغول به کار بوده اند. با حداقل 10 سال سابقه کار ، دارای مدرک کارشناسی ارشد بودند و نمونه گیری به روش غیرتصادفی هدفمند تا زمانی ادامه داشت که نظرات این خبرگان به نقطه اشباع رسید. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه باز بوده است. نتایج مصاحبه با استفاده از روش داده بنیان و با استفاده از نرمافزار مکسکیودا تجزیه و تحلیل گردیده است. یافته ها: پس از پیاده سازی مصاحبه ها، 45 کد اولیه تعیین شد و با استفاده از فرآیند بازبینی مقوله ها، همچنین تغییرات مکرر در عنوان مقولات و ارتباط مقوله ها با زیر مجموعه مقوله ها، مضامین محتوایی شناسایی شدند. شرایط علی شامل عوامل سازمانی و پاداش، شرایط زمینه ای شامل عوامل مرتبط با شغل، عوامل راهبردی در دو بخش فردی و سازمانی و پیامدها در دو بخش فردی و سازمانی شناخته شدند. بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان داد به منظور ارتقای عملکرد کارکنان پلیس زن در فراجا، توجه به موضوعات زمینه ای در کنار برطرف نمودن متغیرهای مزاحم، می توان از طریق راهبردهای مناسب نسبت به آینده کارکنان پلیس زن امیدوار بود.
مسئولیت اجتماعی شرکت و حضور زنان در هیأت مدیره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
343 - 363
حوزههای تخصصی:
حضور مدیران زن در ترکیب هیأت مدیره به دلیل سبک تصمیم گیری خاص و دقت نظر بالا در ایفای مسئولیت های خود تأثیر مثبت و قابل توجهی بر بهبود عملکرد و افزایش ارزش شرکت ها دارد. به طوری که حضور زنان منجر به تقویت بعد نظارتی هیأت مدیره شده و رفتارهای فرصت طلبانه را کاهش داده و عملکرد و کارایی هیأت مدیره را بهبود می بخشد. بر این اساس هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تأثیر حضور زنان در هیأت مدیره بر مسئولیت اجتماعی شرکت ها می باشد. به منظور اندازه گیری مسئولیت اجتماعی شرکت ها از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. نمونه آماری پژوهش شامل 129 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1392 تا 1399 است. متغیر مستقل پژوهش تعداد زنان در ترکیب هیأت مدیره و متغیر وابسته مسئولیت اجتماعی شرکت است. . مسئولیت اجتماعی به دو بعد داخلی و دو بعد خارجی تفکیک شده است. ابعاد داخلی شامل میزان افشای اطلاعات مربوط به روابط کارکنان و افشای اطلاعات مربوط به تولید، و ابعاد خارجی مشتمل بر میزان افشای اطلاعات مربوط به مشارکت اجتماعی و افشای اطلاعات مربوط به محیط زیست می باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد که حضور مدیران زن در هیأت مدیره تأثیر مستقیم و معناداری بر ایفای مسئولیت اجتماعی داخلی و خارجی شرکت ها و میزان افشای عملکرد اجتماعی دارد. درنتیجه حضور زنان به عنوان یکی از سازوکار های حاکمیت شرکتی منجر به ایفای بهتر مسئولیت اجتماعی و افزایش میزان افشای اطلاعات گردد.
نشانه های اقناعی زنان تاثیرگذار در شبکه های اجتماعی برای تبلیغات شفاهی الکترونیک و تاثیر بر قصد خرید کاربران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
489 - 518
حوزههای تخصصی:
ظهور شبکه های اجتماعی باعث تغییراتی در ابعاد مختلف زندگی بشر شده و بازاریابی نیز یکی از حوزه هایی است که تحت تاثیر قرار گرفته است. با پیدایش تاثیرگذارانی با قابلیت نفوذ و تاثیر روی دنبال کنندگان گسترده در شبکه های اجتماعی، علاقه برندها به بازاریابی تاثیرگذاران به سرعت در حال رشد است و امروزه برندها قسمت اعظمی از بودجه های تبلیغاتی خود را برای بازاریابی تاثیرگذاران هزینه می کنند. در پژوهش حاضر با بهره گیری از مدل احتمال موشکافی اقناع و مفاهیمی چون تعامل فرا اجتماعی و بازاریابی شفاهی الکترونیک، بررسی تاثیر نشانه های اقناعی زنان تاثیرگذار بر روی قصد خرید دنبال کنندگان را به عنوان هدف پژوهش دنبال کردیم. مطالعه موردی این پژوهش، زنان تاثیرگذار زیبایی در اینستاگرام بود که به این منظور با شناسایی 4 تاثیرگذار مطرح زیبایی در میان کاربران ایرانی به بررسی صفحات این زنان تاثیرگذار در اینستاگرام پرداخته شده است. پژوهش حاضر از جنبه هدف کاربردی، از نظر ماهیت توصیفی بوده و روش آن از نوع پیمایشی و ابزارگردآوری داده ها نیز پرسشنامه آنلاین است. با روش نمونه گیری در دسترس 396 پرسشنامه جمع آوری گردید. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزارهای SPSS نسخه 3 و SmartPls نسخه 26 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد نشانه های اقناعی زنان تاثیرگذار که مربوط به «تخصص»، «قابلیت اطمینان» و «تجربه» با متغیر واسطه «اعتبار منبع» و نشانه های اقناعی مربوط به «خودافشاگری»، «جذابیت اجتماعی»، «نگرش همدلانه» با متغیر واسطه «تعامل فرا اجتماعی» بر روی «تبلیغات شفاهی الکترونیک» و در نهایت «قصد خرید دنبال کنندگان» تاثیر دارند و برخلاف انتظار محققان، «جذابیت فیزیکی زنان تاثیرگذار» تاثیری روی «تعامل فرا اجتماعی» و در نهایت تبلیغات شفاهی الکترونیک و قصد خرید دنبال کنندگان ندارد.
«زن یکی بیش مبر زانکه بود فتنه و شر»؛ پژوهشی درباره پدیده چند همسری در متون ادبی-سیاسی دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چندهمسری یا تعدد زوجات به عنوان مقوله ای فرهنگی، از مسائل مهم در حوزه مطالعات زنان به شمار می رود. این مسئله امری نسبتاً رایج در جوامع پیشین بوده است. منابع مختلف تاریخی، فقهی و ادبی در جامعه دوره قاجار با رویکردهای مختلف به این موضوع پرداخته اند. آنچه مسلم است اینکه تعدد زوجات در بین طبقات و اقشار مختلف جامعه ایران عصر قاجار کمابیش وجود داشته است. در متون ادبی و سیاسی اواخر دوره ناصرالدین شاه و به ویژه پس از مشروطه، به دلیل آشنایی نویسندگان و شاعران با غرب و گسترش ارتباطات، توجه به مسائل زنان بیشتر دیده می شود. این پژوهش با اتکا به متون و منابع ادبی و سیاسی عصر قاجار و مشروطه و تحقیقات جدید، رویکرد متون سیاسی، اجتماعی و ادبی به مسئله چندهمسری را به روش توصیفی-تبیینی و تحلیل محتوا به تحقیق و بررسی گذاشته است. مطالعات نشان میدهد توجه به این مسئله و علل و پیامدهای آن در نگاه منتقدانه متفکران ادبی و سیاسی از اواسط دوره قاجار و به ویژه دوره مشروطه اهمیت بسزایی یافته و به یکی از مسائل مهم در آثار آنان تبدیل شده است. نکته قابل تأمل این که آگاهی دادن به زنان نسبت به جایگاهشان و طبیعی نپنداشتن این امر یکی از مسائل مورد توجه روشنفکران و متفکران بوده است.
مقایسه جایگاه و وضعیت خانواده در اندیشه آرمانی تامس مور و خواجه نصیرالدین طوسی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
خانواده از قدیم الایام جایگاه ویژه ای در اندیشه متفکران غرب و شرق داشته است. دراین میان، مقایسه اندیشه های آرمانی تامس مور و آراء خواجه نصیرالدین طوسی، به عنوان دو اندیشمند مطرح از دو رویکرد متفاوت، چهره ای از خانواده مطلوب را نمایان می سازد که می تواند در جهان معاصر و سبک زندگی کنونی، مورد توجه قرار گیرد. خانواده در دیدگاه این دو متفکر، شباهت ها و تفاوت هایی دارند. ارزش هایی همچون عفت، احترام به والدین، تعلیم و تربیت فرزندان در هر دو اندیشه، از جایگاه والایی برخوردارند؛ اما باوجود این شباهت ها، تفاوت هایی نیز وجود دارد که گاه سطحی و گاه عمیق است. مطالعه تطبیقی این دو اندیشه نشان می دهد که خانواده مطلوب از منظر خواجه، در بافت دینی و شریعت محور شکل می گیرد؛ ازاین رو آموزش ها، احکام و نظام ارزشی آن، دینی است؛ درحالی که خانواده آرمانی تامس مور، از جهت دینی، در بافتی پلورالیستی و نهایتاً عقل محور ترسیم شده است. هرچند خانواده در اندیشه هر دو متفکر، «مردسالار» است اما در نظام اندیشگی خواجه، به ازاء مردسالاری، وظیفه تأمین مخارج خانواده بر عهده وی قرار داده شده است، اما در اندیشه مور مابه ازایی برای این مردسالاری وجود ندارد؛ زیرا مرد و زن هر دو باید در نظام کار اجباری و تأمین اقتصادی به طور مساوی مشارکت داشته باشند. در نتیجه، برخلاف اندیشه خواجه، که خانواده یک نظام عاطفی ساختارمند و معطوف به فرهنگ است، خانواده در نگاه مور، بیش از آنکه یک کانون عاطفی باشد، واحد اقتصادی معطوف به اجتماع مدنی است.
نقش واسطه ای ابرازگری هیجانی در رابطه بین راهبردهای شناختی تنظیم هیجان و رضایت زناشویی در معلمان زن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه ی بین راهبردهای شناختی تنظیم هیجان و رضایت زناشویی با نقش واسطه ای ابرازگری هیجانی انجام گرفت. روش پژوهش از نوع توصیفی – همبستگی است. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه معلمان زن متأهل شهرستان اسدآباد در سال تحصیلی 98-97 است که تعداد 300 نفر به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه ی آماری انتخاب شدند. در جمع آوری داده ها از پرسش نامه رضایت زناشویی انریچ (1989)، پرسش نامه راهبردهای شناختی تنظیم هیجان گارنفسکی (2001)، پرسش نامه ابرازگری هیجانی کینگ و امونز (1990) استفاده گردید. در تجزیه و تحلیل داده ها علاوه بر استفاده از روش های آمار توصیفی، در بخش آمار استنباطی از روش تحلیل مسیر با کمک نرم افزار AMOS استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از این بود که از یک سو بین راهبردهای شناختی تنظیم هیجان و ابرازگری هیجانی با رضایت زناشویی رابطه معنادار وجود دارد (P<0.01) و از سوی دیگر ابرازگری هیجانی در رابطه ی بین راهبردهای شناختی تنظیم هیجان و رضایت زناشویی نقش واسطه ای ایفا می کند. همچنین نتایج پژوهش نشان داد راهبردهای شناختی تنظیم هیجان به صورت مستقیم و غیر مستقیم بر رضایت زناشویی اثر می گذارند و اثر راهبردهای شناختی تنظیم هیجان بر ابرازگری هیجانی و ابرازگری هیجانی بر رضایت زناشویی فقط به شکل مستقیم است. بنابراین با توجه به اهمیت رضایت زناشویی در زندگی افراد متأهل و نقش تعیین کننده ی راهبردهای شناختی تنظیم هیجان و ابرازگری هیجانی در رابطه با آن لزوم توجه و آگاه کردن افراد در رابطه با راهبردهای شناختی تنظیم هیجان وابرازگری هیجانی ضرورت می یابد.
مقایسه شیوع اختلال کارکرد جنسی در زنان متأهل دارای نشانگان اختلالات شخصیت خوشه ب و زنان متأهل فاقد اختلال شخصیت شهر تهران
حوزههای تخصصی:
اختلال کارکرد جنسی از مشکلات شایع جنسی است که دارای اتیولوژی متعددی بوده و اختلالات روان پزشکی نقش مهمی در شکل گیری آن دارند. این مقاله با هدف مقایسه شیوع اختلال کارکرد جنسی در زنان متأهل دارای نشانگان اختلالات شخصیت خوشه ب و افراد فاقد اختلال شخصیت انجام شد. پژوهش حاضر از نوع علی- مقایسه ای بود. به همین منظور 1000 نفر از زنان متأهل شهر تهران در شش ماهه نخست سال 1400 پایش شدند که 145 نفر دارای نشانگان اختلالات شخصیت خوشه ب بودند که 56 نفر از ایشان به روش در دسترس به عنوان نمونه داری اختلال انتخاب شدند و داده های 20 نفر از افراد فاقد اختلال نیز به عنوان گروه مقایسه تحلیل شد. از پرسشنامه های میلون (MCMI3)، اختلال عملکرد جنسی زنان (FSFI) و مردان (IIEF) برای گردآوری داده ها استفاده گردید. داده ها به روش آنالیز واریانس یک طرفه و با نرم افزار SPSS نسخه 26 تحلیل شدند. میانگین کارکرد جنسی در زنان متأهل فاقد اختلال شخصیت بیشتر از میانگین کارکرد جنسی در زنان متأهل دارای اختلالات شخصیت مرزی، نمایشی و خودشیفته بود (05/0>P). میانگین کارکرد جنسی در زنان متأهل فاقد اختلال شخصیت تفاوت معناداری با زنان متأهل دارای اختلالات شخصیت ضداجتماعی نداشت (333/0=P). نتایج یافته ها حاکی از آن بود که اختلال کارکرد جنسی در زنان متأهل دارای اختلالات شخصیت خوشه ب بیشتر از زنان متأهل فاقد اختلال شخصیت است. لذا به متخصصان حوزه روان درمانی پیشنهاد می شود در تشخیص و درمان اختلال کارکرد جنسی زنان، به نقش اختلالات شخصیت و مسئله همبودی توجه داشته باشند.
بررسی اثرات بیگانگی و شبکه های اجتماعی بر سلامت اجتماعی زنان مناطق 22 گانه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از ابعاد اثرگذار بر سلامت اجتماعی افراد، بیگانگی اجتماعی و انزوای اجتماعی است. بیگانگی اجتماعی نقش مهمی در سطح سلامت اجتماعی افراد جامعه دارد و می تواند بر کیفیت زندگی زنان اثرگذار باشد. لذا هدف مقاله بررسی نقش بیگانگی اجتماعی در سلامت اجتماعی زنان مناطق 22 گانه تهران است. چارچوب نظری استفاده از نظریه سلامت اجتماعی کییز و نظریه بیگانگی اجتماعی دورکیم است. روش تحقیق، پیمایشی بوده و با ابزار پرسشنامه انجام شده است. جامعه آماری زنان بالای 18 ساله شهر تهران می باشند. طبق فرمول کوکران، حجم نمونه 384 نفر بوده و از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای استفاده شد. از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده که دارای اعتبار صوری و پایایی است. یافته ها نشان داد میانگین سلامت اجتماعی در بین زنان تهرانی برابر با 2.87 بوده که کمی پایین تر از حد متوسط است. در بین مولفه های سلامت اجتماعی بعد انطباق اجتماعی با 3.10 از بیشترین و بعد مشارکت اجتماعی با 2.66 از کمترین میانگین برخوردار بوده است. بین بیگانگی اجتماعی و سلامت اجتماعی رابطه منفی و معکوس(0.523- ) وجود دارد. اگر میزان بیگانگی اجتماعی در بین زنان افزایش یابد، میزان سلامت اجتماعی کاهش می یابد. بیشترین میزان این رابطه مربوط به بعد انطباق اجتماعی(0.583-) و کم ترین رابطه مربوط به بعد شکوفایی اجتماعی(0.455-) می باشد. نتیجه این است که جهت افزایش سلامت اجتماعی در بین زنان تهرانی، بایستی از خودبیگانگی اجتماعی و ابعاد آن مانند احساس بی قدرتی، احساس بی هنجاری، احساس بی معنایی، انزوای اجتماعی، بیگانگی از خود و احساس بیگانگی فرهنگی را کاهش داد.
تئوری ارزشمندی اشتغال زنان روستایی با تأکید بر آیات قرآن کریم بر پایه روش زمینه ای و برتری آن بر سایر الگوهای اشتغالی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال دهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۶
103 - 119
حوزههای تخصصی:
آسیب شناسی کار زنان روستایی نشان از مغفول ماندن ارزشمندی اشتغال آنها دارد که عدم توجه به آن بر آسیب های اشتغال زنان در روستا اثر گذار است. پژوهش حاضر با هدف تبیین نظریه ارزشمندی اشتغال زنان روستایی با تأکید بر آیات قرآن کریم بر پایه الگوی زمینه ای، به روش کیفی با رویکرد نظریه زمینه ای از نوع نظریه پردازی داده محور انجام شد. بدین منظور منابع مربوطه به ترتیب اولویت (آیات قرآن کریم ، احادیث، مقالات علمی، گزارشات و تحقیقات میدانی انجام شده در این موضوع) بررسی شد و مقولات محوری کشف و کدگذاری گردید و با کشف مقولات فرعی مدل اصلی کشف شد. نتایج و الگوی کشف شده نشان داد که ارزشمندی اشتغال زنان روستایی در بستر فراهم شدن 4 مقوله محوری یعنی، فراهم سازی زمینه اشتغال ایشان در کنار همسر، فرزندان و محارم، متناسب بودن شغل با ویژگی های روحی و جسمی ایشان، تأثیر مثبت شغل بر فرزند آوری و روحیه کارآفرینی این زنان ایجاد می شود. براین اساس ، اشتغال زنان روستایی ویژگی هایی دارد که با مقولات استخراج شده از قرآن کریم در موضوع اشتغال زنان هم خوانی دارد. همچنین در کدبندی محوری، ارتباط منطقی و علّی مقوله های شرایطی و فرایندی و راهبردهایی که به پیامدهای مناسب منجر می شود، مشاهده شد.
مکانیسم و دینامیسم ارزش های خانواده در ایلام (یک مطالعه آمیخته)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
29 - 52
حوزههای تخصصی:
طی چند دهه اخیر، نهاد خانواده متأثر از فرایند مدرنیته، تغییر و تحولاتی ژرف را در دو سطح عینی-ساختاری و ذهنی-تجربه کرده است. از این رو، هدف این پژوهش مطالعه مکانیسم و دینامیسم ارزش های خانواده در شهر ایلام می باشد. روش مورد استفاده، روش تحقیق ترکیبی متوالی است. جامعه مورد مطالعه این پژوهش زوجین دو دهه (1365-1375 و 1385-1395) ساکن شهر ایلام که براساس روش نمونه گیری هدفمند (بخش کیفی) و تصادفی(بخش کمی) اطلاعات مورد نیاز از آن جمع آوری گردید. در بخش اکتشافی(کیفی) تحقیق تعداد 110 مفهوم، 23 مقوله جزء و 27 مقوله عمده استخراج گردید و مقوله هسته ای که به مثابه کشف تئوری است با عنوان خانواده مدرن و شکننده معرفی گردید. نتایج بررسی نشان می دهند که تحول ارزش های خانواده میان دو نسل درحوزه شیوه همسرگزینی، سبک زندگی، سنت های خانوادگی، فرزند محوری مشهود می باشد. در نتیجه خانواده؛ به سمت خانواده مدرن و شکننده در حرکت است. یافته های بخش کمی ضمن تأیید نتایج بخش کیفی، بیان گر آن است که ارزش های خانواده در چند دهه اخیر در ایلام تحت تأثیر فرایند مدرنیته و پیامدهای آن قرار گرفته و طی فرایند دگردیسی ارزش ها با محوریت کمرنگ شدن سنت ها اتفاق افتاده است.
نشانگان ملکه زنبور عسل؛ نقش ادراک تبعیض و هویت یابی جنسیتی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نشانگان ملکه زنبور عسل به پدیده ای اشاره دارد که طی آن مدیران زن در سازمان هایی که اکثر پست های بالای سازمانی را مردان تصدی کرده اند، خود را از زنان دیگر جدا کرده و مانع پیشرفت آنان می شوند. در این پژوهش به واکاوی عمیق ترِ این مفهوم در دانشگاه ها پرداخته شده است. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر تبعیض جنسیتی ادراک شده توسط زنان بر باور آنان به وجود نشانگان ملکه زنبور عسل در رفتارهای زنان متصدی پست های مدیریتی است. در این رابطه، نقش تعدیلگر هویت یابی جنسیتی و سطح آکادمیک نیز بررسی شد. پرسشنامه تحقیق میان اعضای هیأت علمی زن پنج دانشگاه مطرح کشور توزیع شد و از روش مدل سازی معادلات ساختاری برای آزمون فرضیه های تحقیق استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد تبعیض جنسیتی ادراک شده توسط زنان بر ادراک رفتارهای ناشی از نشانگان ملکه زنبور عسل توسط آنان تأثیر مثبت معناداری دارد. این رابطه توسط متغیر هویت یابی جنسیتی تعدیل شد؛ به گونه ای که رابطه مذکور در زنانی که هویت یابی جنسیتی بیشتری داشتند، کاهش می یافت. اما متغیر درجه آکادمیک تأثیر تعدیلگری معناداری در این رابطه نداشت.
طرد زنان در فضای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زنان به عنوان بخشی از نیروهای اجتماعی جامعه همواره بر اساس ایستارهای حاکم در جامعه در حاشیه قرار گرفته اند. با پیدایش و گسترش شهرنشینی در ایران این مسئله (طرد زنان) مورد توجه قرار می گیرد. بدین ترتیب این پژوهش تلاش کرده است به مطالعه طرد اجتماعی زنان در فضای شهری بپردازد. این پژوهش از روش نظریه زمینه ای استفاده و از طریق نرم افزار مکس کیو دی ای اقدام به کدگذاری کرده است و بر اساس روش نمونه گیری هدفمند 29 نفر از زنان تهران در فاصله سنی 20 تا 45 سال انتخاب شدند و با آنها مصاحبه انجام گرفت. یافته های این پژوهش حاکی از این است که بی پناهی اجتماعی زنان ناشی از ساختار مردسالارانه پدیده مرکزی است و در این پدیده شرایط ساختاری، زمینه ای و علی دخیل بوده اند. استراتژی این امر شامل مقولاتی نظیر عدم حضور یا حضور کمرنگ زنان ناشی از حس ناامنی در شهر، کمرنگ شدن ارتباطات اجتماعی ناشی از داغ ننگ اجتماعی و خودمراقبتی در زنان ناشی از شکسته شدن حریم زنانه گردیده است و پیامدهای این پدیده به مقولاتی نظیر آسیب دیدن زنان، بی تفاوتی و عادی انگاری و بروز احساسات ناخوشایند منتهی گردیده است.
جایگاه تدبیر منزل در میراث اخلاق فلسفی با رویکرد انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال دهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۶
169 - 189
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی جایگاه تدبیر منزل در میراث اخلاق فلسفی انجام شد. بدین منظور کلیه آثار مکتوب در این موضوع به روش توصیفی- اسنادی بررسی شد و به این مسئله که در میراث اخلاق فلسفی متأثر از متون فلسفه اسلامی، به مسائل اخلاقی حوزه خانواده چقدر توجه شده و این حوزه اخلاق فلسفی با چه کاستی هایی مواجه است، پاسخ داده شد. از این رو، با پیگیری سیر تاریخی اخلاق خانواده در متون کهن اخلاقی و میراث اخلاق اسلامی تا دوره معاصر، به بررسی ماهیت، گستره موضوعات و روش های عملی سازی، تصویری از اخلاق خانواده در نگاه فلسفی پرداخته شد. نتایج بررسی ها نشان داد که مسئله اخلاق خانواده فقط ذیل بحث تدبیر منزل که ماهیت فلسفی دارد، بیان شده است و برخی از عالمان اخلاقی با اقتباس از آثار فلسفی ارسطو و دیگر آثار همسو، دیدگاه های اخلاقی حوزه خانواده را به شکل ممزوج با مباحث اخلاق فلسفی در برخی متون اخلاقی همچون فصول منتزعه، تهذیب الاخلاق و اخلاق جلالی منعکس کرده اند. همچنین نتایج بررسی ها نشان داد که از اواخر سده دهم هجری تاکنون حتی چنین رویکرد اقتباسی نسبت به حوزه خانواده در منابع اخلاقی و فلسفی وجود ندارد و رویکرد فلسفی که تا پایان سده ده ارائه شده است نیز نوآوری ویژه ای ندارد.
بررسی مقایسه ای رابطه ازدواج موفق و خود متمایزسازی با نقش میانجیگری تنظیم شناختی هیجانی میان زنان و مردان متأهل شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه رابطه ازدواج موفق و خود متمایزسازی با در نظر گرفتن نقش واسطه ای تنظیم شناختی هیجان در دو گروه زنان و مردان متأهل شهر تهران انجام شد. این پژوهش از نوع مطالعات علّی مقایسه ای و همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 600 تن داوطلب زن و مرد به صورت مساوی در بازه زمانی تابستان (1398) تا تابستان (1399) انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده های این پژوهش از پرسشنامه های شاخص رضایت زناشویی هودسن (1992)، تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی، کرایج و اسپینهاون (2002)، خودمتمایزسازی اسکورون و اشمیت (2003) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک آزمون T مستقل و تحلیل مسیر با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار ایموس نسخه 24 انجام شد. نتایج نشان داد ضریب مسیر گروه مردان برای تمام متغیرها بیشتر از زنان است و همچنین تنظیم شناختی هیجان در رابطه خودمتمایزسازی با ازدواج موفق در مردان نقش میانجی جزئی را داشته، ولی در گروه زنان نقش میانجی ندارد. از آن جا که راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، یکی از مهم ترین عوامل فردی در ازدواج موفق و ثبات خانواده به شمار می رود، بنابراین نقش خودمتمایزسازی و تنظیم شناختی هیجان بسیار مهم بوده و نیاز به توجه بیشتر مشاوران و دست اندرکاران این حوزه دارد.
استراتژی های زنان ایرانی جهت ورود به عرصه سیاست و مواجهه با امر سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۰ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
314 - 287
حوزههای تخصصی:
زنان ایرانی جهت ورود به عرصه سیاست یا مواجهه با امر سیاسی، استراتژی های متنوعی درپیش می گیرند که هدف این پژوهش، فهم آنها از منظر زنان است. منظور از استراتژی، راهبردهای کلانی است که می توان در مجموع از رفتارهای فرد در موقعیت های گوناگون کشف کرد و در نوشتار حاضر بدین معناست که زنان ایرانی از چه سازوکارهای جهت ورود به عرصه سیاست و مواجهه با امر سیاسی استفاده می کنند؟ به این منظور چارچوب مفهومی با رویکردی تفسیری - انتقادی و با اتکا به مفاهیم حساسی همچون درک از نابرابری جنسیتی، تجربه متفاوت (تجربه زیسته زنانه) و پیشروی آرام منبعث از دیدگاه هایی همچون فمینسیم رادیکال و نظریه آصف بیات، تدوین شد. این پژوهش با رویکرد کیفی (مصاحبه های فردی و گروهی) و با روش تحلیل مضمون انجام شده است. براساس نتایج این پژوهش چهار گونه استراتژی مقاومت جنسیتی جسورانه، بی عملی منتظرانه، سیاست ورزی زنانه (استراتژی نرم)، و عزلت گزینی مأیوسانه به دست آمده اند. ازاین رو می توان گفت با توجه به تفاوت شیوه آگاهی و منشأ آن در افراد، گزینش استراتژی و راهبرد نیز در بین زنان متفاوت است و به دنبال آن تکثری از الگوهای عاملیت و سوژگی زنان در میدان سیاست وجود دارد. علاوه براین نتایج پژوهش حاکی از دو نکته مهم است: 1. حساسیت های جنسیتی و کنشگری سیاسی زنان پیونده خورده و جدایی ناپذیرند. 2. جنسیت را می توان به عنوان یکی از بردارهای تعیین کننده کنشگری سیاسی در عرصه خرد و کلان دانست.
بررسی تجربه زیسته تجرد قطعی از منظر دختران مجرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
95 - 114
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف مطالعه بررسی تجربه زیسته تجرد قطعی از دیدگاه دختران واقع در سن تجرد قطعی (عدم ازدواج تا 45 سالگی) با استفاده از واکاوی معانی ذهنی این تجربه از منظر جامعه هدف به منظور نظریه سازی بومی در این حوزه بود. روش: بررسی مفهوم مرکزی تحقیق با استفاده از روش گراندد تئوری در سه مرحله کدگذاری؛ باز، محوری و گزینشی انجام شد تا شرایط علی، ساختاری و مداخله گر دخیل در پدیده تجرد قطعی مشخص شود. با 23 نفر از دختران مجرد قطعی بعنوان افراد مورد مطالعه با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق بدون ساختار گفتگو شد و مصاحبه با پاسخگویان تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. روایی تحقیق با استفاده از اعتبار اعضا و ارائه نتایج به افراد مورد مطالعه انجام شد که حاکی از روایی نتایج تحقیق بود، همچنین پایایی تحقیق با استفاده از حسابرسی فرآیند انجام شد و حسابرسی دقیق صاحب نظران درستی تمام گام های تحقیق را تأیید نمود. نتایج: یافته ها نشان دادند؛ تجرد قطعی در شرایط زمینه ای؛ مشکلات اقتصادی، اعتیاد پدر، از بین رفتن خانواده مبدأ ، مسئولیت پذیر نبودن اعضای خانواده، تفاوت نسلی فرزندان و والدین، و درک نشدن دختران از سوی والدین رخ می دهد، در این بین شرایط علی؛ بازی ندادن دختر در انتخاب همسر، بالابودن سطح انتظارات، شکست عشقی و بی اعتمادی به مردان، و شرایط ساختاری ؛ آداب و رسوم غلط، تعصب بی مورد پدر ، اظهار نظر همسایگان، تبعیض بین دختران و پسران، آسیب پذیری دختران، و فقر فرهنگی اطرافیان موضوع را تشدید می کند.
زنان که می نویسند؛ بررسی تطبیقی دو روایت زنانه از جنگ؛ «دا» و «مطر علی بغداد»
منبع:
پژواک زنان در تاریخ سال دوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۷
73-95
حوزههای تخصصی: