مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
اخلاق ناصری
حوزه های تخصصی:
اخلاق نویسی در گستره فرهنگ ایرانی عمری طولانی دارد. پیش از اسلام پندنامه ها و اندرزنامه ها و پس از اسلام ابتدا فلاسفه عربی نویس ایرانی، سپس دانشمندان و ادیبان فارسی گوی آثار متعددی در این زمینه آفریده اند. نقطه آغاز این مسیر ابوعلی مسکویه (421 ـ 320 ق) با تهذیب الاخلاق است و قُله آن خواجه نصیرالدین طوسی (597 ـ672ق) با کتاب ارزشمند اخلاق ناصری است که پس از وی به فاصله دو قرن کتاب مستطاب اخلاق منصوری، به قلم صدرالحکما میرغیاث الدین منصور حسینی دشتکی شیرازی (866 ـ 949 ق)، به رشته تحریر درآمد. این اثر از حیث ارزش محتوایی که با چاشنی فلسفی ـ عرفانی و گرایش به اشراق و وحدت وجود ابن عربی نوشته شده، اثری گرانقدر است و از مهمترین آثار مؤلف به زبان فارسی است. از حیث نثر ادبی و ارزش هنری ابیات و اشعاری که در آن از شاعران ادب و عرفان ایران اسلامی آمده درخور توجه است.
شاید به همین دلیل از این اثر نسخ متعددی در دست است که حتی دو نسخه از آنها به زمان حیات مؤلف اختصاص دارد. در این مقاله نسخ خطی محل رجوع نگارنده معرفی و بررسی شده است.
اخلاق نامه نویسی در ایران و جایگاه اخلاق جلالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کتابهای اخلاقی حجم نسبتا زیادی از آثار ادبی را به خود اختصاص داده است. این مقاله در پی یافتن سرچشمه های تکوینی این کتابهای اخلاقی و بویژه تبیین جایگاه اخلاق جلالی تنظیم شده است. چون این کتاب به پیروی از اخلاق ناصری خواجه نصیر توسی نوشته شده و اخلاق ناصری نیز با اقتباس از تهذیب الاخلاق مسکویه تالیف گشته است به نظر ضروری می رسید که درباره جریان اخلاق نویسی در ایران بحث شود.
در این مقاله ضمن بررسی ریشه های تاریخی و سنتهای مهم اخلاق نویسی به طور جداگانه به سنت اسلامی می پردازیم و سه کتاب اخلاق ناصری، اخلاق جلالی و اخلاق محسنی را که نمایندگان اصلی این سنت به شمار می روند، بررسی می کنیم. در پایان مدل تبارشناسیک آثار اخلاقی را در ایران با تاکید بر تبیین جایگاه «اخلاق جلالی» ترسیم خواهیم کرد. آنچه در پی می آید تلاش مختصری است در توضیح برخی از وجوه اندیشه دوانی در کتاب اخلاقی جلالی.
اخلاق ناصری و نسبت آن با اخلاق نیکوماخوس در تربیت اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت اخلاقی
هدف این مقاله بررسی نسبت اخلاق ناصری با اخلاق نیکوماخوس در حوزه تربیت اخلاقی است. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش تحلیل محتوا و روش تحلیل و استنتاج منطقی بهره گرفته شده است. بدین منظور ابتدا به لحاظ تاریخی به طور مختصر، منابع خواجه نصیر در نگاشتن اخلاق ناصری و جایگاه اخلاق نیکوماخوس در این میان بررسی، و تلاش شد نشان داده شود که اخلاق ناصری بویژه در حوزه تربیت اخلاقی از طریق تهذیب الاخلاق ابن مسکویه با اخلاق نیکوماخوس پیوند استواری می یابد. در ادامه با بررسی چهار اصل مهم تربیت اخلاقی در اخلاق ناصری، شامل «هیچ خُلقی طبیعی نیست»، «در تربیت اخلاقی باید به طبیعت اقتدا کرد»، «در تربیت اخلاقی حفظ سنتها و ارزشهای اخلاقی بر نقد آنها مقدم است» و «برای تخلّق به فضیلت های اخلاقی لازم است، کودک به تکرار عمل با هدف کسب عادت واداشته شود»، ریشه های آنها در اخلاق نیکوماخوس مشخص، و تفاوتها و همانندیهای میان این دو برجسته شد. نتایج پژوهش حاکی است که اگرچه میان گفته های خواجه نصیر در اخلاق ناصری و ارسطو در اخلاق نیکوماخوس در زمینه تربیت اخلاقی همانندیهای انکارناپذیری هست که احتمالاً فراروایت تقدم طبیعت بر صناعت مهمترین آن باشد، تفاوتهای مهمی نیز در این میان قابل مشاهده است که یکی از مهمترین آنها کمرنگ شدن جایگاه حکمت عملی (فرونسیس) و به طور کلی عقلانیت در تربیت اخلاقی مورد نظر خواجه نصیر است.
«تدبیر منزل» در اخلاق ناصری و اخلاق جلالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گذشتگان ما به موضوع ادبیات تعلیمی، بویژه اخلاق اهمیت خاصی می دادند، علمی که موضوع اصلی و کلان آن، نیکی و بدی یِا خیر و شرّ است و ب ه رفتارهای افراد در مقابل هم می پردازد. هدفِ غایی عل م اخلاق، هدایت انس ان ها به سمت نیکی و زیبای ی هاست و قصد دارد آنها را برای اصلاح رفتارهای فردی و اجتماعی، راهنمایی و آماده کند، که این موضوع در متون نظم و نثرِ ادبِ فارسی هم کاملاً جلوه گراست. ازجمله دانشمن دانی که به این ام ر توجه ویژه داشته و دو کتاب هم با این موضوع به نام های «اخلاق ناصری» و «اخلاق محتشمی» تألیف کرده است، «خواجه نصیرالدین توسی» است. قرن ها پس از نگارش این کتاب محقّقان دیگری نیز ترغیب شدند تا با تأثیرپذیری و طبق شیوه او به خلقِ آثار جدیدی بپردازند. یکی از این آثار که در زمینه «تدبیر منزل» نگاشته شده است، کتاب «اخلاقِ جلالی» نوشته «جلال الدین دوانی» از علما و حکمای قرن نهم قمری است که در واقع بازنویسی رساله خواجه نصیر است و عمده تغییرات ایجاد شده در آن، پُررنگ شدنِ صبغه دینی نسبت به نگاه فلسفیِ خواجه نصیر، تغییر سبک نگارش کتاب و ساده تر شدن آن، تلخیصِ کتاب، اضافه کردنِ آیات و احادیث و اشعار و امثال عربی و...، است. هدف این مقاله، بررسی بحث «تدبیرمنزل» در این دو کتاب است.
واکاوی و ارزیابی مفهوم سعادت از دیدگاه خواجه نصیرالدین طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم «سعادت»، یکى از مفاهیم برجسته اخلاقی در دستگاه فلسفه اخلاق خواجه نصیرالدین طوسی است. او همانند بیشتر فلاسفه و حکمای قدیم، اخلاق کامل را مبتنی بر ره یافتی بیرونی و آفاقی یا همان عقل گرایی و تعقل ورزی می داند. بر این اساس عقل تنها راهنمای سعادت انسان است، پس انسان باید بدون چون وچرا حکم عقل را پیشه خود سازد، به گونه ای که دارنده حکمت عملی باید نسبت به فضایل و رذایل آگاهی داشته باشد وهرچه را که عقل زشت و ناپسند می داند، واگذارد و هرچه را که عقل نیک می یابد، انجام دهد. او سعادت را همچون ارسطو عین کمال می داند اما برای آن دو مرتبه قائل است، نازل ترین آن مربوط به حیات مادى و والا ترین آن عمدتاً مربوط به حیات اخروی است که آن را سعادت تام مى نامد. بدین ترتیب در اندیشه او غالباً در دنیا سعادت تام حاصل نمى شود و برای اثبات این نگرش از مؤلفه های گوناگونی بهره می جوید.
مقایسه دو کتاب «اخلاق ناصری» و «اخلاق محتشمی»(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق دوره جدید سال دوم تابستان ۱۳۹۱ شماره ۶ (پیاپی ۲۸)
199 - 244
حوزه های تخصصی:
خواجه نصیرالدین طوسی (597-627 هجری) درباره اخلاق دو اثر مستقل تألیف کرده است. یکی اخلاق محتشمی و دیگری اخلاق ناصری که پس از آن نگاشته است. هدف این مقاله بررسی مقایسه ای این دو کتاب است که این هدف با روش توصیفی تحلیلی محقق گشته است. به همین روی هر دو کتاب مورد مطالعه قرار گرفت و سپس تفاوت ها و شباهت های آن از نظر قالب، سبک و اسلوب نگارش و مضمون و محتوا بررسی شد.
بررسی مقایسه ای آراء خواجه نصیر و نصرالله منشی درباره تربیت اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۲
67 - 94
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائلی که همواره اذهان ملل جهان را به خود مشغول داشته، تعلیم و تربیت و ضرورت وجودی آن است؛ به گونه ای که همه ملت ها سعی دارند مطابق با امکانات و شرایط اجتماعی و فرهنگی خویش، نظام تربیتی کامل و بی نقصی را بنا نهاده و نسل های آینده را بر اساس آن به شکلی آرمانی تربیت کنند. ایرانیان نیز از این امر مستثنی نبوده و وجود کتب متعدد تعلیمی گواه این ادعاست. ما در این پژوهش از میان کتب متعدد تعلیمی، دو کتاب اخلاق ناصری و کلیله ودمنه بهرامشاهی را برگزیده و به روشی کتابخانه ای و تحلیلی توصیفی به بررسی وجوه تربیت اخلاقی مطرح در آن ها پرداخته ایم. نتایج بررسی نشان می دهد که از میان این دو صاحب نظر، خواجه طوس نگاهی گسترده تر و عمیق تر به اصول تربیتی داشته و با مطرح ساختن هر جنبه از اصول تربیتی به شرح مفصل و بسط آن پرداخته، درحالی که نصرالله منشی چون اغلب در پی به نمایش گذاشتن مهارت خود در نویسندگی است و تعلیم و تربیت در درجه دوم اولویت های او قرار دارد. ازاین رو در هر موردی اغلب به بیان کلی و ذکر حدیث و سخنی قصار اکتفا کرده و از تشریح بیشتر مسئله امتناع کرده است.
تحلیل تطبیقی بن مایه های سیاست مدن در کتاب شهریار ماکیاولی و اخلاق ناصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیاست مدن به رابطه دولت با ملّت و نقش سیاستمدارن و رهبران سیاسی بر زندگی شهروندان می پردازد. غایت سیاست مدن رفع خواسته ها و احتیاجات فردی، اجتماعی و معنایی در جامعه مدنی است. ماکیاولی راه های مختلف کسب و حفظ قدرت و رسیدن به مقام شهریاری و خصوصیّات و اخلاقیّات پادشاه را تشریح می کند و البته اساس نظریّه سیاسی او بر بدبینی نسبت به انسان ها استوار است. خواجه نصیر در سیاست ملک و آداب ملوک به اصول سیاست مدنی و مؤلفه های اخلاقی در حوزه سیاست پرداخته است. ماکیاولی اصول اخلاقی را بر اساس راهبردها و استراتژی های سیاسی اش بیان می کند حال آنکه خواجه نصیر راهکارهای سیاسی را بر اساس اصول اخلاقی تنظیم می کند و هر چه را که بااخلاقیات سازگار نیست به هیچ قیمتی نمی پسندد و این درست عکس دیدگاه ماکیاولی است. خواجه مهم ترین اصول سیاست مدنی را رعایت حال شهروندان مدینه می-داند اما ماکیاولی اندیشه ای متفاوت دارد و به مقتضای محیط و شرایط و زیردستان پادشاهانی که به شیوه های مختلف به حکومت رسیده اند، رفتارهای متفاوتی را پیشنهاد می کند.
بررسی تصویر شاه- انسان کامل در متون نثر تعلیمی (قابوس نامه، سیاست نامه، اخلاق ناصری، گلستان سعدی و سلوک الملوک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۸
159 - 195
حوزه های تخصصی:
عرفان و سیاست دو مقوله ای هستند که با هم نسبت دارند و بر هم تأثیر می نهند. تلفیق شخصیت شاه- حاکم با انسان کامل عرفانی، یکی از جایگاه های این اثرگذاری است. انسان ها در پی پیدا کردن الگوی انسان کامل عرفانی، با نسبت دادن فره ایزدی و تأیید الهی، شاهان را نمونه آن الگو دانسته اند. این الگو دارای ویژگی هایی مشابه با انسان کامل مورد نظر ادیان غیر الهی و الهی است؛ از جمله داشتن فره ایزدی، عادل، خردمند و حکیم بودن. این پژوهش با استفاده از روش تحلیل-محتوا، تأثیر عرفان را در شکل گیری تصویر شاه-انسان کامل در متون تعلیمی ( قابوس نامه، سیاست نامه، اخلاق ناصری، گلستان سعدی و سلوک الملوک) بررسی کرده و نتایج تحقیق حاکی از آن است که نگرش عرفانی در تصویر و ترسیم شخصیت شاه- حاکم در متون غیر عرفانی (تعلیمی) نقش بسزایی داشته است. بر این اساس، ما با دو نوع نگرش روبه رو هستیم: 1. شاه-انسان کامل قابل تحقق؛ 2. شاه-انسان کامل غیر قابل تحقق (ایدئال). بر اساس بررسی های به عمل آمده شاه-انسان کامل غیر قابل تحقق، فقط در سلوک الملوک توصیف شده است.
تعلیم و تربیت از نظر خواجه نصیر الدین توسی
حوزه های تخصصی:
متون کهن فارسی، گنجینه عظیم تفکرات و اندیشه های تعلیمی و اخلاقی است چنانکه تعلیم و تربیت امروز با همه پیشرفت های شگرف خود باید ریز خواره این خوان گسترده و پر برکت باشد.
استاد البشر، خواجه نصیر الدین توسی ( 672- 597 ه.ق ) از جمله کسانی است که علاوه بر سیاست و امور کشور داری، همچون همشری دیگرش خواجه نظام الملک، از تعلیم و نصیحت و پند و اندرز دریغ نورزیده است. او فیلسوف، ریاضی دان، ستاره شناس، معلم، وزیر، ادیب، شاعر، منتقد و از جمله مشاهیر و نوابغ کم نظیری است که در هنگام آبادانی و رونق شهر توس در سال 672 هجری قمری، چشم به جهان گشود. عقاید و نظرات خواجه درباره آموزش و پرورش، تربیت فرزند و اخلاق قابل توجه بسیار است.
بررسی کاربرد تمثیل در اخلاق ناصری با تطبیق بر مضامین قرآنی
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۱۱ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۱
118 - 140
حوزه های تخصصی:
عمدتاً زبان ها ویژگی هایی دارند که کاربرد دقیق و بجای آن ها بر حسب حال و متقضای کلام، عارف و عالم را از عامه ی مردم ممتاز می کند. یکی از وجوه برتری و تأثیرگذاری کلام، آمیختگی آن با مَثَل ها، خصوصاً امثال سایره و مَثَل های رایج در میان آثار ادبی است. از جمله در بین تألیفات بجای مانده از شاعران و نویسندگان و اندیشمندان این مرز و بوم، برخی آثار متنوع خواجه نصیر الدین توسی، ادیب، عالم و سیاستمدار نامبردار قرن هفتم هجری است که بخشی از آن ها به زبان فارسی نگاشته شده است و سرشار از مثل ها و تمثیلات گوناگونی است که غالبأ ملهم از مضامین قرآنی و برگرفته از تعالیم دینی است. خدمات خواجه به زبان و ادب فارسی و فرهنگ این سرزمین، متضمّن همین آثاری است که میراثی گران سنگ و گنجینه ای ارزشمند به شمار می آید. آثار او به زبان فارسی مانند اخلاق ناصری، اساس الاقتباس، اوصاف الاشراف، معیار الاشعار، و ...که هرکدام با سبک و سیاقی متفاوت هستند، بیانگر آن است که وی بر اساس محتوای آن کتاب از تمثیلات استفاده کرده است. در آثار ادبی و عرفانی و اخلاقی خواجه به ویژه اخلاق ناصری تمثیل، ابزاری است برای تحکیم مبانی اخلاقی و تبیین آموزه های قرآنی. در این مقاله سعی شده محتوا و مقصود کلام با ابتناء بر شیوه ی کتابخانه ای و یا هدف تبیین کاربرد تمثیل برای بیان آداب اخلاقی و روابط اجتماعی بر اساس تحیلی توصیفی و با تأکید بر اخلاق ناصری ارائه گردد.
تبیین اهداف تربیتی کودکان با تأکید بر رویکرد فضیلت گرایانه از منظر خواجه نصیرالدین طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه به حوزه تربیت اخلاقی کودک در آثار خواجه نصیرالدین طوسی حائز اهمیت است. مهم ترین منبعِ عهده دار تبیین مسائل اخلاقی کودکان، کتاب اخلاق ناصری است. خواجه در این کتاب در مقاله دوم یعنی تدبیر منزل و سیاست اهل و اولاد به تربیت کودک پرداخته است. او با در نظر گرفتن اهداف عالی و متوسط در تربیت نفوس روش تربیتی خود را تبیین می کند. وی با تبیین رویکرد فضیلت گرایانه، تهذیب سه قوه شهویه، غضبیه و عاقله را به عنوان اهداف واسط تربیتی بیان می کند. مهم ترین چالش پیش روی این دیدگاه، نحوه تحقق این اهداف با توجه به اقتضای سنی کودک است. در رویکرد فضیلت گرایی، عقل با معتدل ساختن قوای سه گانه مذکور، اهداف میانی تربیت اخلاقی کودکان را محقق و به سعادت سوق می دهد. این مقاله به بررسی بخشی از راهکار های خواجه برای عملیاتی ساختن چنین دغدغه ای می پردازد.
معرفی و تحلیل نسخه خطی «روضهالملوک»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«روضهالملوک» را مؤلفی ناشناخته در قرن نهم هجری و در حکمت عملی و با شیوه ای ادبی نوشته است. کتاب، به مانند عموم کتب اخلاقی ای که بعد از خواجه نصیرالدین طوسی تألیف شده اند، به تقلید یا اقتفای «اخلاقِ ناصری» خواجه شکل گرفته است. مؤلفِ کتاب -که پیرو مذهب تشیع بوده- بهره ای از ادبیت و عربیت داشته و با شیفتگی ای که نسبت به نثر فنی داشته، خواسته است کتابی اخلاقی ترتیب دهد. کارِ وی را در میان دیگر آثار مشابه، نمی توان شاخص دانست، اما در این راه نهایت ذوق و سلیقه را به کار برده است. کتاب در اواخر عصر تیموری نوشته شده و هرچند تا آن زمان، تألیف کتب اخلاق در میان نویسندگان شیعی بی سابقه نبوده، می توان این کتاب را یکی از نخستین، یا شاید هم نخستین نمونه شناخته شده از تألیفات اخلاقی پیروان این مذهب دانست که به شکل ادبی پرداخته و به یک دربار شیعی تقدیم شده است. کتاب از زمان نگارش تا مدتی مدید در پرده اختفا بوده و تنها نسخه بازمانده و شناخته شده آن، نسخه ای است که 160 سال پیش، رونویسی شده است. چون در تحقیقات رشته هایی مانند اخلاق و ادبیات، ملزم به نقد و بررسی همه آثار به جامانده از گذشته این رشته ها هستیم، لازم بود کتاب به تصحیح انتقادی برسد. این امر با کمک مأخذ شناخته شده متن، و با توجه به تک نسخه بودن آن، به روش قیاسی انجام گرفته است.
اخلاق سیاست نزد خواجه نصیر الدین طوسی بر مبنای کتاب اخلاق ناصری
در این مقاله به اختصار چند موضوع از نظر خواجه نصیرالدین طوسی بر مبنای کتاب اخلاق ناصری تصحیح مرحوم استاد مینوی بررسی شده است: خواجه تشکیل جامعه بزرگ بشری را به دو صورت تصویر کرده است: یکی از طریق اجتماعات مسلمانان با حضور در مسجد، از مسجد محله تا مسجد الحرام در مکه و مسجد النبی در مدینه و دیگری اجتماعات عموم مردم از خانه و خانواده تا روستا و شهر و کشور و جامعه جهانی که امروزه به عنوان سازمان ملل شکل گرفته است؛موضوع دوم بحث سلامت جامعه است که خواجه با طرح خیرات عامه و شرور عامه مطرح کرده و مهم ترین وظیفه حاکمان را گسترش خیرات عامه می داند؛ جامعه فاضله و جاهله که مورد بحث واقع شده است، به نوعی با خیرات و شرور عامه مرتبط است و وظیفه حکمرانان محقق ساختن خیرات عامه است. در جامعه فاضله دو موضوع مورد توجه قرار گرفته است یکی نحوه به کار گیری مدیران و دیگری مراقبت از ظهور و روییده شدن جریان های مفسد از درون جامعه فاضله که خواجه آنها را نوابت می نامد.
حاکمان و اخلاق از محتشمی تا محسنی (تطبیق اخلاق محتشمی و اخلاق محسنی)
خواجه نصیرالدین طوسی از اندیشمندان بزرگ جهان اسلام است که به سبب هم عصری با دورکه انحطاط، مغفول ماند و قدر و منزلت او به نحو شایسته مورد کاوش قرار نگرفت. این موضوع در مورد فانی کشمیری به مراتب با شدت و حدت بیشتری نمود دارد. کتاب اخلاق عالم آرای یا اخلاق محسنیِ ملامحسن فانی کشمیری در نسخه های بسیار معدود انتشار یافته است و اغلب اساتید و صاحب نظران از وجود این کتاب اطلاعی ندارند. گمنامی و بی نامی اخلاق محسنی فانی کشمیری، سبب گردیده است تا تحقیقات و مطالعات بسیار اندکی پیرامون آن صورت پذیرد. هدف از این مطالعه بررسی و مقایسه تطبیقی محتوای اخلاق محتشمی و اخلاق محسنی تألیف ملا محسن فانی کشمیری است. این تحقیق به روش کتابخانه ای صورت پذیرفته است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که در هر دو کتاب یاد شده، بر محور مضامین و مفاهیم اخلاقی مشابه و مشترکی سامان گرفته است. در هر دو کتاب علاوه بر آیات الهی در قرآن کریم و احادیث و روایات اسلامی از معصومین به ویژه از پیامبر اسلام (ص) اشارات مستقیم و غیرمستقیم به دیدگاه های افلاطون و ارسطو شده و نیز منابع مشترک مورد استفاده قرار گرفته شده است. نیز در عین وجوه شباهت بین این دو کتاب، وجوه افتراقی هم فراوان است. از جمله ستایش های بیش از اندازه و اغراض آمیز فانی کشمیری از برخی شخصیت ها که شأنی برای مدحی چنان نداشته اند و این موضوع در اخلاق محتشمی به چشم نمی آید و یا حداقل کمتر مشاهده شده است. علاوه بر این متن اخلاق محتشمی از روایی و روانی بیشتری برخوردار بوده؛ حال آنکه کتاب فانی کشمیری دارای متنی به نسبت ادبی و دشوارتر است.
پژوهشی در باب مقالت اول اخلاق ناصری و تهذیب الاخلاق مسکویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه میراث دوره ۱۷ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۶۵)
145 - 164
اخلاق ناصری ، تألیف خواجه نصیرالدین طوسی در باب علم اخلاق، متشکّل از سه بخش یا مقالت است که به ترتیب عبارتند از: تهذیب اخلاق، تدبیر منزل، سیاست مدن. خواجه طوسی در بخش اول عمدتاً مطالب مطرح شده در تهذیب الاخلاقِ ابوعلی مسکویهرا به فارسی ترجمه کرده است. لیکن این گونه نبوده است که بخواهد عبارات آن کتاب را به همان ترتیب و بدون هیچ کاست و افزودی، عیناً تکرار کند، بلکه بنا به تشخیص خویش هر کجا لازم دانسته مطالبی را به منظور تفهیم و ایضاح مسائل، به متن کتاب مسکویه افزوده است. ما در مقاله حاضر این موارد را برشمرده و درباره آن توضیحاتی داده ایم. نتیجه پژوهش این است که خواجه طوسی در بخش اولکتاب، افاضات خویش را کاملاً منطبق با شیوه فلسفی مسکویه مطرح کرده و از چارچوبی که او برای کتاب خود تعریف کرده خارج نشده است.
درآمدی بر اندیشه سیاسی خواجه نصیرالدین طوسی، با محوریت آثار کلامی او(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
173 - 153
حوزه های تخصصی:
خواجه نصیرالدین طوسی را می توان جزو هر دو گروه فلاسفه و متکلمان به شمار آورد؛ در عین حال که گاه صبغه کلامی او چیره می شود. فهمی همه جانبه و جامع از اندیشه سیاسی و اجتماعی خواجه در صورتی ممکن است که افزون بر توجه به آثار و آرای فلسفی او، و مهم ترین اثر او در حوزه سیاسی- اجتماعی، یعنی اخلاق ناصری، آثار و آرای کلامی او هم مورد مداقه قرار گیرد. هدف اصلی این پژوهش، تمرکز بر آثار کلامی خواجه است تا جوهر و ماهیت اندیشه سیاسی او آشکار شود. روش پژوهش استوار بر تحلیل و تفسیر کیفی متون است؛ و به خوانش آثار خواجه در پرتو مفاهیم محوری در منظومه فکری-کلامی شیعه، چون تکلیف، لطف، نبوت و امامت پرداخته می شود. در کلام اسلامی، غایت و هدف انسان و راه سعادت او در مفهوم تکلیف نهفته است؛ و این اندیشه، در تمام ابعاد آن تکلیف محور است. انسان در درجه نخست موجودی مکلف در برابر خالق، الله یا واجب الوجود است. فضیلت و سعادت حقیقی یک مسلمان در آن است که تا جایی که می تواند حق عبودیت را ادا کند؛ در این صورت است که به هدف خلقت خود دست یافته است. پرسش پژوهش این است که شاخصه های اساسی اندیشه کلامی-سیاسی خواجه نصیرالدین طوسی چیست؟ پیوند بنیادین میان دیانت و سیاست، محوریت تکلیف (با تمام ملزومات آن)، در نگاه به انسان و جامعه انسانی و طرح سیاست متعالی به عنوان غایت سیاست، از یافته های این پژوهش در خصوص شاخصه های محوری کلام سیاسی خواجه است.
جایگاه تدبیر منزل در میراث اخلاق فلسفی با رویکرد انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال دهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۶
169 - 189
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی جایگاه تدبیر منزل در میراث اخلاق فلسفی انجام شد. بدین منظور کلیه آثار مکتوب در این موضوع به روش توصیفی- اسنادی بررسی شد و به این مسئله که در میراث اخلاق فلسفی متأثر از متون فلسفه اسلامی، به مسائل اخلاقی حوزه خانواده چقدر توجه شده و این حوزه اخلاق فلسفی با چه کاستی هایی مواجه است، پاسخ داده شد. از این رو، با پیگیری سیر تاریخی اخلاق خانواده در متون کهن اخلاقی و میراث اخلاق اسلامی تا دوره معاصر، به بررسی ماهیت، گستره موضوعات و روش های عملی سازی، تصویری از اخلاق خانواده در نگاه فلسفی پرداخته شد. نتایج بررسی ها نشان داد که مسئله اخلاق خانواده فقط ذیل بحث تدبیر منزل که ماهیت فلسفی دارد، بیان شده است و برخی از عالمان اخلاقی با اقتباس از آثار فلسفی ارسطو و دیگر آثار همسو، دیدگاه های اخلاقی حوزه خانواده را به شکل ممزوج با مباحث اخلاق فلسفی در برخی متون اخلاقی همچون فصول منتزعه، تهذیب الاخلاق و اخلاق جلالی منعکس کرده اند. همچنین نتایج بررسی ها نشان داد که از اواخر سده دهم هجری تاکنون حتی چنین رویکرد اقتباسی نسبت به حوزه خانواده در منابع اخلاقی و فلسفی وجود ندارد و رویکرد فلسفی که تا پایان سده ده ارائه شده است نیز نوآوری ویژه ای ندارد.
نقدی بر تفسیر خواجه نصیرالدین طوسی از کسب عادت ارسطویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۲۵ بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
65 - 86
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله نقدی فلسفی بر تفسیر نصیرالدین طوسی از کسب عادت ارسطویی به عنوان برجسته ترین وجه تربیت اخلاقی در اخلاق نیکوماخوس است. از آنجایی که در بسیاری موارد مفسران ارسطو، تفسیر سنتی امثال خواجه نصیرالدین طوسی را تفسیر مکانیکی نام نهاده اند، ابتدا تلاش می شود تفسیر مکانیکی به تفصیل تبیین شود. نگارنده در ابتدا با بررسی نقدهای درونی و بیرونی تلاش دارد نشان دهد که تفسیر مکانیکی مبتنی بر مبانی رفتارگرایی است که انتساب چنین تفسیری نه تنها به ارسطو، بلکه به مفسران سنتی او مانند خواجه نصیر نیز ممکن نیست. در مقابل، ویژگی مهم تفسیر نصیرالدین در اخلاق ناصری ، واسطه بودن اراده و تقویت آن دانسته شده است، به طوری که سایر اجزای نظام تربیتی وی مانند تنبیه و تشویق، ریاضت، الگودهی و ... را می توان از لوازم آن دانست. البته نباید گمان کرد که تبیین مبتنی بر اراده مطابق اخلاق نیکوماخوس است. لااقل دو نقد اصلی بر تفسیر نصیرالدین وارد است. اول آنکه چون اراده حیثیت التفاتی دارد و نیز اعمال فضیلتمندانه را نمی توان از موقعیت های خاص جدا کرد، تقویت اراده ی محض امکان تحقق ندارد. دوم آنکه فرونسیس که در اخلاق نیکوماخوس حائز اهمیت فراوان است و از نظر ارسطو فضیلت بدون آن ممکن نیست، در اخلاق ناصری به اندازه ی کافی مورد التفات قرار نمی گیرد، تا به طور کلی سهم عقل و تربیت عقلانی در تربیت اخلاقی از منظر نصیرالدین کمتر از میزانی باشد که مورد تأکید ارسطو بوده است. در پایان تلاش می شود نشان داده شود که تفسیر خواجه نصیر در جدایی حاد قوای نفس، که متأثر از جدایی عالم ماده از عالم مثل در فلسفه نوافلاطونی است، ریشه دارد و مورد تأیید ارسطو نیست.
بررسی سبک شناختی «توضیح الاخلاق»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«توضیح الاخلاق» اثر «خلیفه سلطان»، وزیر کاردان و دانشمند سه تن از پادشاهان صفوی، است. این متن، بازنویسی «اخلاق ناصری» به زبان ساده رایج در عصر صفوی است که به فرمان شاه صفی صورت گرفته است. مقدّمه این اثر، همانند دیگر متون عصر صفوی، به نثری فنی نگاشته شده است، اما نثر متن اصلی به دلیل پرداختن به مسائل علمی و اخلاقی نثری ساده است. خلیفه سلطان در این اثر از لحاظ محتوا نظر تازه ای ابراز نداشته است، و در نهایت امانت داری آنها را به زبانی ساده تر بیان کرده است.
خلیقه سلطان با افزودن عبارتهای توضیحی و آوردن مترادفات برای بعضی از واژه ها، دگرکون سازی بعضی تغییرات در جهت مفهوم سازی بیشتر و عدم استفاده از لغات ترکی و مفعولی، متنی ساده از اخلاق ناصری پدید آورده است.
مقاله حاضر نتیجه پژوهش در متن «توضیح الاخلاق» و بررسی آن از لحاظ سبک شناسی است. تصحیح و مقابله نسخه های خطّی این اثر به دست نگارنده این گفتار به انجام رسیده است.