زینب مرادی نژاد

زینب مرادی نژاد

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۷ مورد از کل ۷ مورد.
۱.

مدل پارادایمی روایت زنان کارآفرین برتر از سازه های اثربخش بر موفقیت خود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زنان کارآفرین برتر الگوی زنانگی سرسخت رواداری زنانه مدیریت نرم تاب آوری زنانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۱۷
پژوهش حاضر بر آن است تا با اتخاذ رویکرد بازاندیشانه، تجربه زیسته زنان کارآفرین برتر را فهم نماید. بنابراین، از پارادایم تفسیری و رویکرد تحلیل نظریه زمینه ای و تکنیک مصاحبه نیمه ساخت یافته فردی (25 نفر از زنان کارآفرین برتر که در جشنواره ملی کارآفرینان برتر برگزیده شده بودند) بهره گرفته شده است. پدیده محوری «زن کارآفرین برتر به مثابه نوآورِ ریسک پذیرِ تاب آور» شناسایی شد. این پدیده اشاره به زنی دارد که به دنبال کشف راه های جدید است و در این راه از هیچ گونه مخاطره و چالشی، نمی هراسد و در عین حال قادر به تحمل شرایط ناگوار نیز هست و می تواند خود را بازسازی نمایند. علاوه بر این، نتایج پژوهش حاکی از فهم ذهنیت و درک زنان کارآفرین برتر از وجه تمایز مدیریتی بین آنها و مردان کارآفرین در مدیریت بوده است که برخی از این تمایزات عبارتند از: روا داری؛ بنیاد مدیریت زنانه، امتزاج مختصات خلقی و سبک مدیریتی، تولیدگری در عالم خلقت، کنش های معطوف به تاب آوری و مدیریت نرم: الگوی منعطف و مادرانه.
۲.

زنان ایرانی و سپهر سیاست (فهم امر سیاسی و برساخت سوژگی سیاسی زنانه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زنان امر سیاسی سوژگی سیاسی درک از نابرابری جنسیتی تأویل زنانه امر سیاسی و برساخت سوژگی سیاسی زنان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶ تعداد دانلود : ۹۰
زنان از مهم ترین نیروهای اجتماعی اند که می توانند در عرصه سیاست، سوژگی داشته باشند. اما امکان یا امتناع این سوژگی بسیار متأثر از ذهنیت آنها به این حوزه است. هدف مقاله بررسی فهم زنان از امر سیاسی و برساخت سوژگی سیاسی از منظر آنهاست. به منظور نیل به هدف تحقیق از روش تحلیل مضمون و تکنیک مصاحبه فردی (35 نفر) و در مصاحبه گروه های کانونی (4 گروه) از زنان تهرانی 25 ساله به بالا و دارای مدرک لیسانس و بالاتر استفاده شد. در پاسخ به سوال اول تم های لکنت جنسیتی امر سیاسی، تنش مندی سپهر سیاسی، الیناسیون جنسیتی در امر سیاسی و اخلاق گریزی میدان سیاست و سوال دوم نیز تم های حضور عقیمانه زنان در عرصه قدرت، زنان به مثابه نیمکت نشین میدان قدرت، طرد زنانگی در سوژگی سیاسی و مختصات سیاست ورزی زنانه استخراج گردید. نتایج پژوهش حاکی از این نکات بود: 1. امر سیاسی جنسیتی در جامعه ایران تابعی از امر سیاسی در کلیت اجتماعی است. 2. با توجه به در هم تنیدگی امر سیاسی و امر جنسیتی در تجربه زنان، نمی توان کنشگری سیاسی زنان را بدون حساسیت های جنسیتی فهم کرد. 3. محوریت مردان در تجربه سیاسی باعث می شود که موضوعات و تجربه زنانه در مناسبات و مناقشات سیاسی طرد شوند.
۳.

مقایسه تطبیقی سازمان های مردم نهاد در ایران و انگلستان: ساختار و مکانیزم پاسخگویی (با تأکید بر رسانه های اجتماعی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سازمان های مردم نهاد انگلستان ساختار مکانیسم پاسخگویی و رسانه های اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲ تعداد دانلود : ۱۱۰
سازمان های مردم نهاد تجلی اعتماد و تلفیق کننده سیاست های کلان و مطالبات مردمی به ویژه در ارائه خدمات به نیازمندان هستند. با این حال، در صورتی که استراتژی های اخذ شده از سوی آنها با اقدامات دولت در این زمینه در راستای هم افزایی یکدیگر قرار نگیرد، چه بسا به تهدیدی برای جامعه بدل گردند که مشکلات موجود را مضاعف نمایند. بنا به شواهد، اقدامات این سازمان ها با عملکرد دولت در انگلستان گویای این هم راستایی است. این مقاله با رویکرد کیفی و روش اسنادی – کتابخانه ای و با چارچوب مفهومی «مشارکت اجتماعی»، «خیر عمومی» و «کارکرد پاسخگویی رسانه های اجتماعی» انجام شده است. سازمان های مردم نهاد در ایران و انگلستان در بعد ساختار شبیه به یکدیگر هستند ولی در مورد پاسخگویی به طور عام و استفاده از رسانه های اجتماعی به عنوان یکی از مکانیسم های پاسخگویی عملکرد، دولت انگلستان تعامل بهتر و پایدارتری را ایجاد نموده است. بر مبنای یافته های پژوهش و در راستای کاربردی نمودن نتایج، می توان چند توصیه را در مورد سازمان های همتا در ایران مطرح نمود: 1. در فرایند سیاستگذاری و خط مشی، در کنار دولت و سازمان های دولتی، برای سازمان های مردم نهاد نیز سهمی قائل گردند 2. یک تقسیم کار مدیریت شده بین سازمان-های دولتی و مردم نهاد صورت پذیرد. 3. سازمان های مردم نهاد باید در ایجاد شایستگی فنی برای کارکنان خود جهت استفاده مؤثر از رسانه های اجتماعی سرمایه گذاری کنند. همچنین در اتخاذ برنامه و استراتژی مدونی جهت به کارگیری این رسانه ها در راستای پاسخگویی بهتر تأکید داشته باشد.
۴.

بررسی وضعیت مرتبط با فعالیت های شغلی زنان شاغل در بخش غیر رسمی

کلیدواژه‌ها: اشتغال غیررسمی زنان شبکه سازی توان گزینشی نمودن خدمات استقرار صندوق بیمه ای انفرادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۷
هدف: براساس طرح آمارگیری نیروی کار مرکز آمار ایران، اشتغال غیر رسمی زنان در کشور به طور فزاینده ای رو به افزایش است. پژوهش حاضر با هدف ترسیم نمایی از فعالیت های شغلی زنان شاغل در بخش غیررسمی و به استناد نظریات دوآلیستی (دوگانگی بازار)، ساختاری، قانون گرایی و فمینیستی انجام شد. روش: پژوهش حاضر با رویکرد استقرایی و با دو روش کیفی (استراتژی نظریه مبنایی و تحلیل مضمون) و تحلیل ثانویه صورت پذیرفت. از تکنیک نمونه گیری هدفمند استفاده شده و با 50 زن شاغل در بخش غیررسمی و 25 صاحب نظر بخش غیررسمی اشتغال مصاحبه شده است. یافته ها: دستاوردهای این پژوهش حاکی از آن است که از میان 6/3 میلیون نفر زنان شاغل در کشور بیش از 2 میلیون نفر (4/56 درصد) در بخش غیررسمی اشتغال دارند، عواملی همچون تله محرومیت چندگانه سرمایه ای و استقلال منعطف به عنوان شرایط علی، رشد رو به ازدیاد مشاغل خدماتی در بخش غیررسمی و شاغل بودن به مثابه راهی برای اعتباریابی زن در جامعه به عنوان عوامل زمینه ای و در نهایت شرایط سخت اقتصادی و همکنشی با شاغلین غیررسمی به عنوان عوامل مداخله ای در شکل گیری و افزایش فعالیت های شغلی زنان در بخش غیررسمی موثرند. نتایج تحقیق نشان داد طرد اجتماعی (انزوای اجتماعی)، مقاومت جسورانه و خط مشی های نرم راهکارهای مقابله با پیامدهای حضور زنان در این بخش می باشند. نتیجه گیری: به طور خلاصه می توان به چند نکته کلیدی به عنوان نتیجه گیری اشاره نمود: به دلایل عمده ای از قبیل سخت بودن شرایط اقتصادی و نیاز مالی و همچنین کسب استقلال مالی، ورود زنان به بخش غیررسمی اشتغال روبه افزایش است که این مسئله نشان می دهد باید برای مدیریت آن، برنامه ریزی نمود. - زنان شاغل در این بخش، بسیار خواهان حمایت از سوی نهادهای بیمه ای – حمایتی هستند؛ چرا که حضور طولانی مدت در این بخش، آنها با آسیب های جسمی و روحی زیادی مواجه کرده است.  از مهمترین راهکارهایی که زنان شاغل در این بخش می توانند به وسیله آن، مطالبات خود را پیگیری نمایند، ایجاد شبکه و تشکل سازی در بین آنهاست.  با تحت پوشش درآوردن این افراد، سازمان به یک منبع بالقوه درآمدی دست خواهد یافت و اعتبار اجتماعی آن در بین افراد جامعه نیز افزایش می یابد.
۵.

استراتژی های زنان ایرانی جهت ورود به عرصه سیاست و مواجهه با امر سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زنان و امر سیاسی مقاومت جنسیتی جسورانه بی عملی منتظرانه سیاست ورزی زنانه (استراتژی نرم) عزلت گزینی مأیوسانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۵ تعداد دانلود : ۲۵۹
زنان ایرانی جهت ورود به عرصه سیاست یا مواجهه با امر سیاسی، استراتژی های متنوعی درپیش می گیرند که هدف این پژوهش، فهم آنها از منظر زنان است. منظور از استراتژی، راهبردهای کلانی است که می توان در مجموع از رفتارهای فرد در موقعیت های گوناگون کشف کرد و در نوشتار حاضر بدین معناست که زنان ایرانی از چه سازوکارهای جهت ورود به عرصه سیاست و مواجهه با امر سیاسی استفاده می کنند؟ به این منظور چارچوب مفهومی با رویکردی تفسیری - انتقادی و با اتکا به مفاهیم حساسی همچون درک از نابرابری جنسیتی، تجربه متفاوت (تجربه زیسته زنانه) و پیشروی آرام منبعث از دیدگاه هایی همچون فمینسیم رادیکال و نظریه آصف بیات، تدوین شد. این پژوهش با رویکرد کیفی (مصاحبه های فردی و گروهی) و با روش تحلیل مضمون انجام شده است. براساس نتایج این پژوهش چهار گونه استراتژی مقاومت جنسیتی جسورانه، بی عملی منتظرانه، سیاست ورزی زنانه (استراتژی نرم)، و عزلت گزینی مأیوسانه به دست آمده اند. ازاین رو می توان گفت با توجه به تفاوت شیوه آگاهی و منشأ آن در افراد، گزینش استراتژی و راهبرد نیز در بین زنان متفاوت است و به دنبال آن تکثری از الگوهای عاملیت و سوژگی زنان در میدان سیاست وجود دارد. علاوه براین نتایج پژوهش حاکی از دو نکته مهم است: 1. حساسیت های جنسیتی و کنشگری سیاسی زنان پیونده خورده و جدایی ناپذیرند. 2. جنسیت را می توان به عنوان یکی از بردارهای تعیین کننده کنشگری سیاسی در عرصه خرد و کلان دانست.
۶.

الزامات استقرار نظام احسان و نیکوکاری(مطالعه موردی: سازمان های غیر دولتی آلمان)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۷ تعداد دانلود : ۱۴۵
اهداف: در دنیای کنونی، سازمان های غیر دولتی متعلق به آن در بسیاری از حوزه ها ازجمله حوزه رفاهی حضور خود را به اثبات رسانده اند و به نظر می رسد با مدیریت و ساماندهی آن ها، جایگاهی غیر قابل اغماض در استقرار نظام احسان و نیکوکاری دارند. هدف پژوهش، بررسی چگونگی پارادوکسیال استقلال در عین وابستگی سازمان های غیر دولتی آلمان (اصل تبعیت) و مکانیسم های پاسخگویی آن ها در مقابل نهادهای تنظیم گر بوده است. روش مطالعه: این پژوهش با رویکرد کیفی و روش اسنادی انجام شده است. یافته ها: بر اساس نتایج پژوهش، سهم سازمان های مذکور در آلمان با حفظ استقلال از دولت در ارائه خدمات به افراد نیازمند در حال گسترش است و جهت پاسخگویی به دولت و دستگاه های دولتی از پنج مکانیسم پاسخگویی استفاده می کنند. در سازمان های همتا در ایران از یک سو، به دلیل وجود یک رابطه غیرکارکردی، استقلال در عین وابستگی در آن ها شکل نگرفته است و از سوی دیگر به دلیل عدم وجود یک نظام تنظیم گر و یک مکانیزم هماهنگ کننده، ارزیابی عملکرد آن ها عملاً صورت نمی پذیرد. نتیجه گیری: بر مبنای یافته های پژوهش و در راستای کاربردی نمودن این نتایج در استقرار نظام احسان و نیکوکاری می توان چند توصیه را در مورد سازمان های همتا در ایران مطرح نمود: 1. در ارائه خدمات به محرومین، سازمان های مذکور را در فرایند سیاست گذاری دخیل نمود. 2. جهت ارائه هرچه بهتر خدمات به اقشار نیازمند، یک تقسیم کار مدیریت شده بین سازمان های دولتی و غیر دولتی صورت پذیرد. 3. دولت نقش نظارتی خود را حفظ نماید و از سازمان های متولی گزارش های ادواری طلب نمایند. 4. جهت ممانعت از موازی کاری بین نهادهای متولی، حمایت ها فردمحور و بر پایه کد ملی افراد باشد. 5. مأموریت و شرح وظایف سازمان های متولی، بر اساس سطح توانمندسازی و قابلیت سازمانی آن ها باشد. 6. سامانه ای مشخص جهت اعمال شفافیت در کمک رسانی نهادهای دولتی و غیر دولتی راه اندازی شود.
۷.

فهم معنایی زنان از مدرنیزاسیون در جامعه محلی (مورد مطالعه: استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نوسازی حاشیه ای شدن زنان نابرابری زنان محلی لرستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۸ تعداد دانلود : ۴۸۷
پژوهش حاضر با هدف فهم تجربه زنان از فرایند مدرنیزاسیون در جامعه محلی، بر آن است که با اتخاذ رویکرد بازاندیشانه جایگاه و شأن زنان را در فرازوفرودهای مدرنیزاسیون نشان دهد. بر همین اساس از پارادایم تفسیری و رویکرد تحلیل نظریه زمینه ای و ابزارهای گردآوری اطلاعات روش تحقیق کیفی (مصاحبه نیمه ساخته یافته و بحث گروهی) بهره گرفته است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که فرآیند مدرنیزاسیون در جامعه محلی تابعی از الگوی نوسازی نامتعادل و آلاکلنگی است؛ به گونه ای که می توان مهم ترین پیامد آن را، نامتوازنی نتایج، شکست و یا بدفرجامی پروژه مدرنیزاسیون در جامعه محلی دانست. زیرا تاکنون ایدئولوژی های غالب بر مدرنیزاسیون، وضعیت تعادلی را به وجود نیاورده اند و نوعی کنش های متعارض پذیرندگی و طرد کنندگی را در پی داشته است. همچنین گونه های شناسایی شده نیازهای زنان محلی در این مطالعه در سه دسته تصورات ازدواج گرا، خانواده گرا و معیشت گرا مقوله بندی شده اند که مبتنی بر ارزش های مادی- معیشتی هستند. علاوه بر این، اینکه روایت غالب جامعه محلی حاکی از آن است که جنبش ها و تلاش های حمایتی، مطالبه جویانه و بعضاً ستیزه جویانه زنان در جامعه به رغم دستاوردهایی که برای گروه های خاص (طبقه متوسط و روبه بالا) داشته است؛ اما چندان مورد رضایت و متناسب با نیازهای قشر ضعیف و فرودست جامعه نیست؛ زیرا این نوع پیگیری ها را نه تنها در راستای طرح مطالبات واقعی جامعه زنان نمی دانند؛ بلکه قائل به بزرگ شدن واقعیت های مجازی و مطالبات غیر اولویت دار گروهی از زنان دارای رسانه هستند که این مسئله خود حاکی از آن است که سناریوهای دنیای مشترک زنان، اساساً به لحاظ تئوریک و سیاسی قوم مدارانِ، امپریالیستی و ذات انگارانه هستند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان