فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۲۱ تا ۴۴۰ مورد از کل ۲٬۸۵۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: کاربست معرفت فطری در شناخت صفات خدا از دیدگاه صدرا و دکارت با نظامهای فلسفی مختلف، تلاش برای بازنمایی نقش فطرت در کسب معرفت یقین بخش و استخراج وجوه اشتراک و افتراق خداشناسی فطری در فلسفه اسلامی و فلسفه غرب با هدف دستیابی به معیار و مبنایی مستحکم در اثبات معناداری گزاره های الهیاتی و تکامل مباحث خداشناسی است. روش: در این پژوهش عقلی، به نگرش این دو اندیشمند به شناخت صفات خدا مبتنی بر ادراک فطری با روش توصیفی، تحلیلی پرداخته شد. یافته ها: مهم ترین وجوه اشتراک صدرا و دکارت در این زمینه، ابتنای شناخت اوصاف الهی بر معرفت فطری و بهره مندی از عقل و شهود در شناخت صفات خدا؛ و از جمله وجوه افتراق این دو اندیشمند، تفاوت در تعیین مصادیق اوصاف الهی و اقسام و گستره صفات خدا می باشد. نتیجه گیری: وجود اختلاف در مبانی فلسفی و معرفت شناختی نظیر اصالت وجود، اعتقاد به علم حضوری و به کار گیری ابزار وحی و شهود عرفانی در کنار عقل در فلسفه صدرا و نیز اصالت مفهوم، عدم شناخت علم حضوری و به کارگیری صرف عقل یا شهود عقلانی از جانب دکارت، در کنار رویکرد عرفانی صدرالمتألهین نسبت به صفات خدا در مقابل نگاه فلسفی و مقیاس صرفاً ریاضی دکارت در حوزه مباحث خداشناسی، این دو دیدگاه را متمایز گردانده است؛ اما اتفاق در برخی مبانی، موجب آرای مشترک و مشابهی در امکان شناخت فطری خدا و صفات او شده است.
استعاره «ظرف مُتَسِع» مبنایی برای نظریه پردازی در باب یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه های یادگیری را می توان به دو بخش کلی فلسفی و روان شناختی تقسیم کرد. با وجود نظریه های روان شناختی متعدد درباره یادگیری، معدود کسانی مانند کریستوفر وینچ و پیتر جارویس از بعد فلسفی نیز به بحث یادگیری پرداخته اند. نظریه پردازی در باب یادگیری نیز همچون سایر مباحث علوم انسانی، مبتنی بر دیدگاه نظریه پرداز در باب ماهیت انسان است. با استفاده از بیانی نورانی از امیرمؤمنان (ع) که حاکی از تجرد نفس است، ما اصطلاح استعاره ظرف مُتَسِع را جعل کردیم و معتقدیم براساس آن می توان مبنایی برای نظریه ای درباره یادگیری ابداع کرد. مطابق استعاره مذکور، دیدگاه های مکانیکی مانند رفتارگرایی و پردازش اطلاعات درباره یادگیری - که علم و معرفت را تنها به اطلاعات و یادگیری را به انتقال اطلاعات تنزل می دهند- نقد می شوند. هدف از تألیف این مقاله توصیفی-تحلیلی ارائه مبنایی برای نظریه پردازی در باب یادگیری براساس دیدگاه اسلامی است که بر بنیاد آن می توان نظریه های روان شناختی موجود را که مبتنی بر فلسفه های خاص غربی است به چالش کشید. ما بر مبنای استعاره ظرف مُتَسِع نظریه های یادگیری را از سه منظر جهان بینی، تجرد نفس و علم گرایی نقد کرده ایم. استعاره مذکور دلالت هایی برای یادگیری، هدف تعلیم و تربیت و برنامه درسی دارد که در پایان مقاله به آن ها اشاره شده است.
روش های نظریه پردازی براساس متون دینی در مطالعات علوم انسانی (مرور بازه 1380 تا 1400 ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه پردازی براساس متون دینی (قرآن و حدیث)، بعد از توسعه و تعمیق مباحث امکان و همچنین ضرورت و مبانی تولید دانش دینی، به شکلی جدی مدنظر قرار گرفت؛ بنابراین در سال های اخیر آثار متعددی منتشر شده اند که به دنبال استخدام، محک و ابداع فرایندهایی برای استنباط نظریه های علمی از متون دینی هستند. شناخت این تلاش ها کمک شایانی به همه دغدغه مندان عرصه نظریه پردازی اسلامی می کند تا ضمن بهره گیری از داده ها و روش های تولیدشده، از آن ها برای تکامل این مسیر استفاده کنند، اما با این همه، این آثار را افراد متعدد، در رشته های مختلف علوم انسانی، در مراکز علمی متعدد و در نشریات علمی گوناگون تألیف کرده اند؛ از این رو آگاهی از مجموعه داده های این قلمرو نیازمند مطالعه ای به روش «مرور روایتی» است تا بستر شناخت بهتر و معرفی میزان راه پیموده شده و مقایسه روش های ابداعی یا استخدامی فراهم شود؛ بنابراین مقاله حاضر به شناخت و معرفی روش هایی پرداخته است که منتج به نظریه پردازی علمی از متون دینی می شوند یا دست کم ارائه دهندگان، به غرض نظریه پردازی از متون دینی طراحی و عرضه کرده اند. همچنین نشان می دهد در مقالات و کتاب هایی که به زبان فارسی در بازه 1380 تا ابتدای 1400 شمسی در ایران منتشر شده اند، پانزده روش برای نظریه پردازی از متون دینی، استخدام یا ابداع شده اند. در این میان، نیمی از نظریه پردازی ها با دو روش تحلیل محتوای کیفی و نظریه داده بنیاد انجام شده اند.
جایگاه «تفسیر» و «تبیین» در علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین گرایی و تفسیرگرایی دو جریان عمده در علوم انسانی هستند که اختلافات فراوانی میان فیلسوفان علوم انسانی پدید آورده اند. این مسئله با تعابیر مختلفی از قبیل علت گرایی و دلیل گرایی، علت کاوی و معناکاوی، قانون محوری و قاعده محوری و امثال آن بیان شده است. قرائت های مختلفی از جایگاه و رابطه این دو در علوم انسانی ارائه شده است. مسئله اصلی مقاله حاضر این است که آیا این ها دو کارکرد متعارض هستند یا دو کارکرد مستقل؟ یا اینکه یکی به دیگری قابل تحویل است؟ به تعبیر دیگر، آیا پذیرش تبیین در علوم انسانی ملازم با انکار تفسیر و بالعکس دفاع از تفسیر ملازم با انکار تبیین است؟ یا آنکه برای داشتن فهمی واقع بینانه از کنش های انسانی به هر دو نیاز داریم؟ در این نوشتار به روش تحلیلی و فلسفی ضمن نقد سه دیدگاه «عینیت تفسیر و تبیین»، «تبیین به جای تفسیر» و «تفسیر به جای تبیین»، از ایده ضرورت هر دو کارکرد برای کشف حقیقت و دسترسی به واقعیت در مطالعات کنش های انسانی دفاع کردیم و نشان دادیم که هیچ یک از این دو نمی تواند ما را از دیگری بی نیاز کند.
انسان به مثابه روش در اندیشه آنتونی گیدنز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش شناسی علوم انسانی سال ۲۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱۷
1 - 17
حوزههای تخصصی:
انسان به عنوان امر ایدئال و انسان به عنوان موجودی که در وضعیت فعلی هر جامعه ای در حال گذران زندگی است، دو حیثیت قابل بحث در علوم انسانی و اجتماعی هستند. این تفکیک اولیه از این دو حیث از انسان می تواند ما را در مواجهه با هویتی تحت عنوان علوم اجتماعی و علوم انسانی بیشتر آشنا کند. افکاری که انبوهی از نظریه ها و اصطلاحات و واژگان را در اقتصاد، جامعه شناسی و دیگر رشته های علوم تولید کرده اند. آنتونی گیدنز از جمله اندیشمندانی است که این دو حیثیت را در مطالعات اجتماعی خود در نظر گرفته و ازاین رو مطالعه آثار او می تواند به ما نشان دهد که چگونه میان شناخت روش شناختی انسان با شناخت انسانی که واقع شده است تمایز بنهیم. او انسان را در مرحله اول براساس اقتضائات نظری مدرنیته متأخر صورت بندی مفهومی می کند و در مرحله ای دیگر این صورت بندی را برای مطالعه انسان در دوره اخیر مدرن به کار می گیرد. انسانی که شخصیت او در بدن خلاصه می شود و بنابراین، مدیریت بدن به منزله امری به عنوان عاملیت انسانی تلقی می شود؛ جایی که اخلاق و دین به عنوان امور هویت بخش، جای خود را از دست داده و حتی امکانی برای ورود مرگ برای شکل دهی شخصیت به عنوان واقعیت جهان انسان از چشم ها دور نگه داشته می شود تا مانعی بر سر راه خرد کردن انسان و هویت انسانی در دوره مدرن اخیر نباشد.
بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی مقیاس کوتاه افسردگی- شادکامی در بین دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ در دانشگاه اسلامی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۷)
185 - 202
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی مقیاس کوتاه افسردگی- شادکامی در بین دانشجویان بود. این مقیاس دارای شش گویه است که در طیف لیکرت چهار درجه ای از صفر(هرگز) تا 3 (اغلب) نمره گذاری می شود. نمرات کل نیز به صورت پیوستار از صفر تا 18 می باشد که نمرات پایین تر، نشان از افسردگی و بالاتر، نشان از شادکامی دارد. روش: روش این پژوهش، توصیفی از نوع تحلیل عاملی و همبستگی بود. جامعه آماری، تمامی دانشجویان دانشگاه آزاد اهواز بودند که از این جامعه و به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، تعداد 400 شرکت کننده انتخاب شدند. ابزارهای اجرا شده در پژوهش نیز شامل مقیاس کوتاه افسردگی- شادکامی، مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف و فهرست علائم بود. یافته ها: نتایج نشان از تأیید شش گویه ای و تک عاملی بودن مقیاس دارد. همچنین روایی محتوا و ملاک، مطلوب گزارش شد. پایایی با آزمون آلفای کرونباخ و بازآزمایی نیز به ترتیب 79/0 و 80/0 گزارش شد که مطلوب است. نتیجه گیری: مقیاس کوتاه افسردگی- شادکامی می تواند در مطالعات داخلی استفاده شود؛ به ویژه در مطالعات فوری یا زمینه یابی که نیاز به جمع آوری سریع یا کلان داده ها دارد.
دلایل عدم استقرار نظام حکمرانی مبتنی بر مبانی دانشگاه اسلامی در نظام آموزش عالی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی دلایل عدم استقرار نظام حمکرانی مبتنی بر مبانی دانشگاه اسلامی در نظام آموزش عالی کشور می باشد. روش: رویکرد پژوهش حاضر کیفی که از راهبرد پدیدارشناسی توصیفی استفاده شد. مشارکت کنندگان در پژوهش شامل خبرگان دانشگاهی و پژوهشگاهی با سوابق انجام پژوهش های حوزه دانشگاه اسلامی بودند که با استفاده از روش هدفمند از نوع گلوله برفی و با در نظر گرفتن اشباع نظری در یافته ها تعداد 14 نفر انتخاب شدند. ابزار پژوهش حاضر مصاحبه نیمه ساختار یافته بود که به روش کدگذاری تحلیل شد. یافته ها: دلایل عدم استقرار نظام حمکرانی مبتنی بر مبانی دانشگاه اسلامی در نظام آموزش عالی کشور ایران 5 مقوله عدم وجود الگوی مدیریتی مبتنی بر سند دانشگاه اسلامی در نظام آموزش عالی، کم توجهی در تربیت حکمرانان و مدیران مبتنی بر شاخص ها و ویژگی های دانشگاه اسلامی، غلبه مدیریت سیاسی بر مدیریت اسلامی و علمی در نظام آموزش عالی، عدم باور و همراهی عمده بدنه علمی و کارشناسی وزارت علوم، دانشگاه ها، مراکز و موسسات آموزش عالی در استقرار و مدیریت دانشگاه اسلامی و ملتزم نبودن مدیران و رؤسای نظام آموزش عالی کشور به مسئولیت پذیری و پاسخگویی در خصوص مدیریت مبتنی بر دانشگاه اسلامی تقسیم بندی شدند.
بررسی ادراک فارغ التحصیلان تحصیلات تکمیلی از ویژگی های منفی اساتید دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ در دانشگاه اسلامی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۹)
131 - 164
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی ادراک و تجربه دانش آموختگان تحصیلات تکمیلی از ویژگی های منفی اساتید دانشگاه صورت پذیرفت. روش: روش تحقیق، کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. افراد مورد مطالعه، دانش آموختگان کارشناسی ارشد و دکتری در سالهای 1390 تا 1399 (دهه 90) بودند که از میان ایشان، بر اساس روش نمونه گیری در دسترس، 20 نفر به عنوان مشارکت کننده انتخاب شده و برای گردآوری اطلاعات از ایشان از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته و برای تحلیل یافته ها از روش کلایزی استفاده شد. یافته ها: پس از تحلیل و تنظیم نتایج، ویژگی های منفی اساتید در قالب سه مضمون اصلی و 44 مضمون فرعی دسته بندی شد؛ که مضامین اصلی شامل «عیوب اخلاقی و ضعفهای شخصیتی»، «نقایص آموزشی و کلاس داری» و «ایرادات و قصورات پژوهشی» می باشند. نتیجه گیری: از نظر دانش آموختگان تحصیلات تکمیلی مورد مصاحبه در این پژوهش، ضعفها و قصورات شخصیتی، آموزشی و پژوهشی در برخی از اساتید خدشه به جایگاه ایشان وارد آورده و از نفوذ علمی و تربیتی ایشان بر دانشجویان کاسته است؛ بر این اساس، از اساتید انتظار می رود تا با نظر به این ویژگی ها، همواره پیش و بیش از دیگرسازی، مسیر رشد و خودسازی را دغدغه مندانه بپیمایند.
ضوابط حاکم بر رسیدگی به لایحه بودجه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال ۳۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۱۳
289 - 321
حوزههای تخصصی:
به موجب اصل (52) قانون اساسی واگذاری صلاحیت «تهیه بودجه» به دولت از یک سو و اعطای صلاحیت «رسیدگی و تصویب» آن به مجلس شورای اسلامی از سوی دیگر، سبب شده است تا در سایه سکوت قانونگذار عادی، اختلاف نظرهایی نسبت به حدود صلاحیت مجلس در رسیدگی و تصویب لایحه بودجه مطرح شود. پژوهش پیش رو با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای و اتخاذ رویکردی تحلیلی - توصیفی در مقام پاسخگویی به این سؤال برآمده است که ضوابط حاکم بر رسیدگی مجلس به لایحه بودجه چیست؟ مبتنی بر ضوابط مستخرج از اصول مختلف قانون اساسی و نظرهای شورای نگهبان در مقام تطبیق مصوبات مجلس با قانون اساسی مشخص شد که صلاحیت مجلس شورای اسلامی در «رسیدگی به کلیات شکلی لایحه بودجه» محدود به «احراز صحت تنظیم ساختار شکلی لایحه» با هدف نظارت بر تشکیل لایحه بودجه از «ماده واحده و تبصره ها»، «جداول» و «پیوست ها» و در مقام «رسیدگی به کلیات ماهوی لایحه بودجه» نیز محدود به «رد کلیات لایحه بودجه و الزام دولت به اصلاح آن» است. همچنین «عدم تغییر موضوع لایحه بودجه»، «عدم تغییر بنیادین در اجزای لایحه بودجه»، «عدم اخلال در ایفای وظایف نهادهای اساسی»، «عدم اخلال در برگزاری رویدادهای منبعث از قانون اساسی» و «ارسال به موقع مصوبه بودجه به شورای نگهبان» از بایسته های حاکم بر مرحله رسیدگی به جزئیات لایحه بودجه به حساب می آیند.
إشکالیات عدم التوازن المالي في نظام التقاعد الإیراني وتقدیم نموذج وفق نموذج جیراف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
إنّ فقدان التوازن المالی وعدم وجود تعادل بین الموارد والمصارف فی صنادیق التقاعد فی إیران عزّز من الشعور بالحاجه لإجراء الإصلاحات والتعدیلات علی هذه الصنادیق، وجعلَ منها ضروره لا یمکن اجتنابها. وقد ارتفعت حصه المعونات الحکومیه من التکالیف العامه للحکومه فی صندوق تقاعد موظفی الخدمه المدنیه الإیرانیه وصندوق تقاعد موظفی الخدمه العسکریه، من11 بالمئه فی عام 1392 ه ش، لتصل عام 1400 ه ش 19 بالمئه. وقد شهد هذا المسار فی السنوات الأخیره شکلا تصاعدیا. ومع ذلک وعلی الرغم من إدارک الأزمه من قبل مختلف الجهات الفاعله فی نظام المعاشات التقاعدیه لم یتم تنفیذ هذه الإصلاحات. فی هذا الإطار تسعی الدراسه الراهنه إلی معرفه إشکالیات عدم التوزان المالی فی نظام التقاعد الإیرانی وتقدیم الحلول الممکنه لحل أزمه نظام التقاعد الإیرانی خلال السنوات ما بین عام 1392 ه ش وعام 1400 ه ش. ونظرًا لوجود جهات فاعله وأصحاب مصلحه مختلفین، فقد تم استخدام إحدی الطرق غیر الکمیه لنماذج نظریه اللعبه والتی تسمی نموذج الرسم البیانی(نموذج جیراف) لحل النزاعات. یعد هذا النموذج أداه جیده لتقدیم النماذج وتحلیل المشاکل المعقده، ویعبر عن النتائج الأکثر احتمالا للعدید من المشاکل فی العالم، کما أنه یقدم تعلیمات لتحسین هذه النماذج وتطویرها. أظهرت نتائج صناعه النموذج لأزمه التقاعد فی إیران أن الحاله الرابعه للنموذج، حاله الإصلاح، لها فرص أکثر فی الحدوث؛ لذلک فإن الوضع الحالی لیس وضعًا مستقرًا لجمیع اللاعبین (أصحاب المصلحه) ولدیهم الدافع لترکه. ووفقًا للنتائج، فإن الحد من الدعم الحکومی وتغییر نظام التقاعد وتنفیذ إصلاحات هیکلیه وتبادلیه سیؤدی إلی تحسین الوضع الحالی.
بازنمایی هویت ملی و قومی در تلویزیون ملی افغانستان در دوره ریاست جمهوری محمد اشرف غنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۹۳)
179 - 196
حوزههای تخصصی:
در جامعه متکثر قومی افغانستان، رسانه های جمعی این کشور بازنمایی های گوناگونی از این تکثر ارائه می دهند، که در میان آنها شبکه تلویزیونی ملی افغانستان به دلیل ملی بودن جایگاه خاصی دارد. در این مقاله برای فهم نحو ه ی بازنمایی هویت ملی و قومی، اخبار تلویزیون ملی با روش تحلیل گفتمان تحلیل شده است. ابتدا اخبار این شبکه مورد مشاهده قرارگرفته و سپس مهم ترین سرویس خبری آن انتخاب(سرویس هشت شب) و تحلیل شده است. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که تلویزیون ملی افغانستان، بازنمایی هویت ملی و قومی در این کشور را بر مبنای سیاست «یکسان سازی» مطابق با سیاست ملت سازی دولت فعلی انجام می دهد. این شبکه در راستای همین سیاست، مؤلفه های هویتی یک گروه قومی خاص را به عنوان مولفه های هویت ملی قابل قبول برای همه، بازنمایی می کند، یک گروه قومی خاص را بسیار زیاد و دیگر گروه های قومی را بسیار کم بازنمایی می کند.
تجارب زیسته نوجوانان از نقش رسانه های سنتی و نوین در هویت ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۹۴)
35 - 54
حوزههای تخصصی:
هویت ملی بالاترین و عالی ترین سطح هویت جمع ی در داخل هر کشور است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تجارب زیسته نوجوانان از نقش رسانه های سنتی و نوین در هویت ملی و به روش پدیدارشناسی بررسی شده است که ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر ماهیت داده ها از نوع کیفی است. جامعه آماری پژوهش تمامی نوجوانان 12 تا 18 سال شهر اردبیل است. حجم نمونه شامل 17 نفر از نوجوانان دانش آموز بود که به روش نمونه گیری هدفمند و براساس اصل اشباع نظری انتخاب و داده ها براساس تحلیل مضمون، تجزیه وتحلیل شد. یافته ها نشان داد که براساس تجارب زیسته مشارکت کنندگان، شکاف بین دانش، نگرش و رفتار نسبت به هویت ملی در رسانه های سنتی و نوین مشهود بود؛ به طوری که هویت ملی و ابعاد آن در بین نوجوانانی که رسانه غالب آن ها از نوع رسانه های نوین است ضعیف تر از نوجوانانی است که رسانه غالب آن ها از نوع رسانه های سنتی است. هویت ملی نوجوانانی که از رسانه های سنتی استفاده می نمایند، شکل یافته تر، منسجم تر و واقعی تر بوده و هویت ملی افرادی که از رسانه های نوین استفاده می کنند، سیار، ناپایدار و متکثر بوده است؛ هویتی که با توجه به برخی خصوصیات، می توان آن را هویت فراملی یا جهانی نامید. نوجوانان با مصرف غالب رسانه های سنتی سعی در پاسداشت منابع سنتی هویت ملی داشته اند؛ در مقابل، نوجوانان با مصرف غالب رسانه های نوین خود را طرفدار هویت جهانی یا جهان وطنی بازنمایی می کردند.
The Model of Ethical Components Affecting Political Development in Higher Education(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Introduction: Educating people in different ways is one of the aspects of moral education. Education that plays an important role in the destiny of man and society. One of the issues in moral education is how to involve moral teachings in the political relations of countries. The purpose of this research is to investigate the ethical components affecting political development in higher education. Material and Methods: The current research was applied and implemented in a mixed manner. Thematic analysis method was used in the qualitative part. The statistical population was experts in the field of higher education (administrators and faculty members of universities), from among whom 10 people were selected by snowball sampling. The interview tool was semi-structured and the data was analyzed by coding method and MAXQDA software. In the quantitative part, the method was descriptive-correlation. The research community included experts in the field of higher education and international relations (academic faculty members, cultural advisors, and experts from the Ministry of Foreign Affairs), among whom 50 people were selected in an improbable and accessible way. The data were analyzed using structural equations and pls software. Results: The results of the qualitative part indicated 32 open codes and 6 core codes, which were categorized into 3 categories of educational relations factors at the international level, moral policy, civil and social development. The results of the quantitative part also indicated the appropriate fit of the model, so it can be said that ethics and ethics approaches in higher education can be effective in political development. Conclusion: The results of the findings show that in addition to the desire of countries to develop relations based on respect and moral policy, there are factors in three areas of educational relations at the international level, moral policy, civil, scientific and social development in higher education; Among them: relations based on respect, expansion of international relations, attention to human dignity, freedom, attracting participation, meritocracy, attention to scientific and civil institutions have an effect on political development
بلوغ تحلیل گری و کارکردهای مدیریت منابع انسانی؛ نقدی بر کتاب منابع انسانی داده محور: نحوه استفاده از تحلیل ها و شاخص های کلیدی پیشبرد عملکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با رشد و توسعه فناوری های ارتباطی و اطلاعاتی و استفاده روزافزون از ابزارهای هوشمند متصل به اینترنت، حجم عظیمی از دادههای دیجیتال در هر لحظه تولید میشود. استفاده هوشمندانه از این دادهها برای بهبود تصمیمات مرتبط با منابع انسانی، نیازمند تحلیلگری منابع انسانی است. تحلیلگری منابع انسانی دارای انواع توصیفی، تشخیصی و پیشبینی کننده است که در قالب مدل بلوغ تحلیلگری معرفی میشوند. مقاله حاضر با درنظر داشتن مدل بلوغ تحلیلگری و کارکردهای پنجگانه مدیریت منابع انسانی با استفاده از روش دلالتپژوهی به نقد کتاب منابع انسانی دادهمحور: کاربرد تحلیلگری و سنجهها برای پیشبرد عملکرد اثر برنارد مر که تحت عنوان منابع انسانی دادهمحور: نحوه استفاده از تحلیلها و شاخصهای کلیدی پیشبرد عملکرد به فارسی منتشر شدهاست میپردازد. احصای دلالتها نشان میدهد که بهبود اساسی کتاب با غنی تر شدن و تعمق بیشتر در مبانی نظری مباحث مدیریت منابع انسانی و توجه دقیقتر به سطوح تحلیلگیری امکانپذیر است.
بررسی و نقد کتاب تحقیقات بازاریابی (نگرشی کاربردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۲)
179 - 205
حوزههای تخصصی:
مدیران برای آگاهی از نیاز ها و خواسته های مشتریان، موقعیت بازار، تغییرات فناوری و وسعت رقابت، به اطلاعات به دست آمده از تحقیقات بازاریابی نیاز دارند. بنابراین، تیم تحقیقات بازاریابی با مطالعه ای نظام مند و عینی، مشکلات مربوط به بازاریابی را شناسایی و گام هایی در جهت رفع آن برمی دارد.با توجه به اهمیت تحقیقات بازاریابی، کتاب های مرجع زیادی وجود دارد که هریک مشروعیت و مقبولیت مناسبی میان خوانندگان کسب کرده اند؛ از جمله کتاب "تحقیقات بازاریابی (نگرشی کاربردی)" به تألیف و ترجمه دکتر داور ونوس، دکتر عبدالحمید ابراهیمی و دکتر احمد روستا که با پانزده بار تجدید چاپ، از مهم ترین منابع درسی در مقاطع تحصیلات تکمیلی می باشد. به همین منظور، در این مقاله به کمک روش توصیفی- تحلیلی و همچنین ذکر شواهد و مستندات برمبنای معیارهای ارزیابی معرفی شده از سوی شورای نقد و بررسی متون و کتب علوم انسانی، به نقد منصفانه و بی طرفانه این اثر از دو منظر ساختاری و محتوایی پرداخته و نقاط قوت و قابل بهبود آن بیان شده است. نتایج حاصل از بررسی ها نشان می دهد که این اثر با متنی روان توانسته مطالب جامعی را به همراه مثال های کاربردی در حوزه تحقیقات بازاریابی پوشش دهد؛ در مقابل نیز، روزآمد نشدن موضوعات به رغم تجدید چاپ های متعدد از جمله مواردی است که قابلیت بهبود دارد.
غنی سازی دروس معارف اسلامی با استفاده از مدل یادگیری تلفیقی انعطاف پذیر و تاثیر آن بر رضایت تحصیلی و یادگیری خود راهبر دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر غنی سازی دروس معارف اسلامی با استفاده از مدل یادگیری تلفیقی انعطاف پذیر و تاثیر آن بر رضایت تحصیلی و یادگیری خود راهبر دانشجویان علوم پزشکی اسدآباد (مطالعه موردی: درس فرهنگ و تمدن اسلامی) بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش-آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانشجویان کارشناسی دانشگاه علوم پزشکی اسدآباد در سال تحصیلی 402-1401 تشکیل دادند. از بین جامعه فوق 90 نفر از دانشجویان کارشناسی که درس فرهنگ و تمدن اسلامی را در نیمسال اول سال تحصیلی اخذ کرده بودند با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس به عنوان حجم نمونه انتخاب و سپس نمونه منتخب به صورت تصادفی در قالب گروه های آزمایشی و کنترل (هر گروه 45 نفر) قرار گرفتند. مشارکت کنندگان گروه آزمایش به مدت یک ترم تحصیلی از رویکرد یادگیری تلفیقی انعطاف پذیر و گروه کنترل از روش متداول بهره مند شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه های رضایت از تحصیل لنت و همکاران (2007) و فیشر، کینگ و تاگو (2001) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آماری توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس چند متغیری) استفاده شد.
نقد و باز تعریف کتاب واژه نامه توصیفی خاتم سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۲)
263 - 277
حوزههای تخصصی:
مقاله پیش رو با رویکرد توصیفی انتقادی به نقد و بررسی «واژه نامه توصیفی خاتم سازی» به قلم نسرین طباطبایی پرداخته است؛ کتاب مذکور در سال 1382 به رشته تحریر درآمده است. در این راستا جنبه های صوری و ساختاری کتاب به لحاظ رعایت اصول نگارش علمی و همچنین محتوایی به لحاظ اهمیت مطالب و چیستی آن مورد بررسی واقع شده است. در شرایطی که مطالعات کتابخانه ای خاتم کاری اندک و با ابهاماتی مواجه بوده، نوشتار منابع هر چند با کاستی هایی دارای ارزش های معنوی برای خاتم کاری محسوب می گردد. در این کتاب مؤلف توانسته برای نخستین بار واژگان تخصصی خاتم کاری را گردآوری و توصیف نماید که ارزشمند و درخور تحسین است؛ در عین حال نقص هایی در روش ارائه، توصیف ناکافی در تعاریف واژگان و اصطلاحات تخصصی، فقدان برخی واژه های ضروری نیز بر آن مترتب است. از نظر صوری به لحاظ شیوه نگارش، نظام ارجاع دهی، ایرانیک نکردن برخی واژه ها و .. در کتاب دیده می شود. همچنین از نظر محتوایی ایرادهایی مانند نبود حد و مرز دقیق میان تعاریف برخی مدخل ها، تعاریف کوتاه و ناقص، فقدان برخی واژه های ضروری، عدم ارجاع مناسب و نبود فهرست به چشم می خورد. در این پژوهش سعی شده علاوه بر تبیین نقصان به بازتعریف واژگان نیز پرداخته شود.
Rationality vis-à-vis Relativity: Accounted for Imagination and ‘the Permanent’ in Farabi’s Philosophy(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Rationality or relativity? In which one does Farabi believe? How does it relate to imagination and the permanent, if at all? For Farabi, people come to grasp rational truths mostly through the use of their imagination. Furthermore, the arousal of people’s feelings and emotions often originates in their imagination via imagery forms. The ultimate utopian goal is to drive the public to achieve rational happiness. Since the public, based on their nature and general habits, in effect cannot perceive the rational truths, the path to rational happiness must be represented via their imagination. Moreover, their imaginary concepts and forms should be made the permanent. So bringing rational happiness to people's minds through their imagination, the media of each society should represent rational truths through the sensory and imagery forms familiar to that society. The Farabian theory of cognition shares aspects of relativity as well as rationality. To Farabi, rational truth and rational happiness is fixed and one, having only one denotation, while its connotations, say, images and imagery forms are various and sundry. That being the case, different communities can have different ways to perceive the same truth, working toward the same goal.
بررسی عوامل شکل گیری قلدری سازمانی در دانشگاه: تجربه زیسته استادیاران جوان دانشگاه گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
۶۵-۴۴
حوزههای تخصصی:
هدف: دانشگاه به عنوان نهادی برآمده از بطن اجتماع و دانشگاهیان به عنوان قشر متفکّر آن، نقشی کلیدی در تحولات اجتماعی دارد. با این حال در دانشگاه ها، عواملی وجود دارد که دانشگاه را از دستیابی به هدف اصلی خود دور کرده و منجر به بروز پدیده های مخرب روانشناختی همچون قلدری سازمانی شده است. به همین منظور پژوهش حاضر با هدف پاسخ به این پرسش که تجارب استادیاران جوان از قلدری سازمانی در دانشگاه چگونه است و چه عواملی منجر به شکل گیری آن در محیط دانشگاهی می شود، نوشته شده است. روش شناسی: روش پژوهش حاضر، کیفی از نوع پدیدارشناسی تفسیری است. جامعه پژوهش را کلیه استادیاران جوان عضو هیأت علمی دانشگاه گیلان در سال 1401 تشکیل می دهند. روش نمونه گیری پژوهش حاضر، هدفمند و گلوله برفی بود و پس از مصاحبه با 16 مرد و 8 زن، داده ها به اشباع نظری رسیدند. ابزار این پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود و داده ها به روش چند مرحله ای موستاکاس تحلیل شد. یافته ها: از تجزیه و تحلیل داده ها 5 مضمون اصلی مربوط به تجربه زیسته استادیاران جوان از قلدری سازمانی و 5 مضمون اصلی مربوط به عوامل قلدری سازمانی شامل عوامل فردی و عوامل سازمانی به دست آمد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که بسیاری از استادیاران جوان در سال های ابتدایی خدمت خود به علت داشتن سابقه کمتر و عدم ثبات وضعیت استخدامی خود در گروه یک نوع قلدری عمودی از بالا به پایین را تجربه کرده اند که معمولاً شامل مورد تهدید واقع شدن، محرومیت از امکانات و بهره کشی پژوهشی و اداری بوده است. همچنین وجود عدم شفافیت در برخی از قوانین و آیین نامه ها، ضعف نظام اداری حاکم در دانشگاه و تبعیض در ارائه خدمات و امکانات به عده ای از اساتید، از عمده ترین دلایل شکل گیری قلدری در دانشگاه بوده است.
مطالعه طولی نحوه ارزشیابی دانشجویان مردود از کیفیت تدریس استادان دانشگاه: انتقامی در کار نیست!(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۴
33 - 48
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از پرسش های حساسیت برانگیز در نظام ارزشیابی دانشجویان از تدریس اساتید این است که آیا دانشجویانِ ضعیفی که در درس مردود می شوند به صورت نظام مند استادان خویش را ضعیف تر ارزشیابی می کنند؟ به بیان دیگر، آیا این دسته از دانشجویان، هشیارانه یا ناهشیارانه در آینده ارزشیابی خویش از تدریس استاد را سوگیرانه انجام می دهند؟ از آنجایی که نمرات ارزشیابی دانشجویان از اساتید، بر اساس آئین نامه ارتقای مرتبه علمی و بر اساس دیگر دستورالعمل های داخلی دانشگاه ها، تصمیم گیری های دانشگاهی درباره اعضای هیأت علمی را تحت تأثیر قرار می دهند این احتمال وجود دارد که سنجش و اندازه گیری پیشرفت تحصیلی دانشجویان توسط اساتید، هشیارانه یا ناهشیارانه دستخوش ملاحظات غیرآکادمیک قرار گیرد. هدف مطالعه پنلی حاضر آزمودن این فرضیه است که دانشجویان مردود در آینده نمره ارزشیابی کمتری به استاد خویش می دهند.روش پژوهش: برای آزمودن فرضیه تحقیق، داده های پیشرفت تحصیلی و نیز ارزشیابی دانشجویان یک ورودی مشخص استخراج شد و پس از شرط گذاری متناسب با طرح و هدف تحقیق، نمونه ای به اندازه 268 دانشجوی مردودی به دست آمد که اطلاعات نمرات درسی و نیز ارزشیابی آنها از استاد درس، طی دو نیمسال متوالی به دست آمد. تحقیق و ماهیت داده ها از نوع طولی و مبتنی بر منطق مطالعه پنلی است. یافته ها: تحلیل ها نشان داد که بر خلاف فرضیه اولیه، میانگین نمرات ارزشیابی دانشجویانِ مردود از استاد خویش در نیمسال بعد به طور معناداری بالاتر از نیمسال قبلی است. در عین حال، پس از کاربرد مدل پارامترهای اثرات تصادفی و کنترل واریانس ناشی از عامل استاد، از یک سو ملاحظه شد که با کاهش یک واحد در «معدل دانشجو» به عنوان شاخص اصلی توان و استعداد تحصیلی، کاهشی به اندازه سیزده صدم در ارزشیابی دانشجو از تدریس استاد قابل مشاهده است. از سوی دیگر، با یک واحد افزایش در نمره دانشجویانِ مردود، افزایش معناداری به اندازه یک درصد در ارزشیابی آنها از اساتید به وجود می آید.نتیجه گیری: از مجموع این یافته ها می توان نتیجه گرفت که اگر چه بین توان و استعداد تحصیلی و نیز نمره دانشجویانِ مردود با ارزشیابی آنها از استاد درس ارتباط وجود دارد اما ارزشیابی این دانشجویان از تدریس استاد بیش از اینکه متأثر از نمره مردودی آنها در ترم قبل باشد مبتنی بر برداشت و ادراک آنها از فعالیت های آموزشی و حرفه ای استاد در ترم بعد است.