فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۰۲۱ تا ۴٬۰۴۰ مورد از کل ۵۴٬۲۷۷ مورد.
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال دوم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
51 - 70
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، طراحی مدلی جامع برای بهینه سازی سبد سهام در شرایط حباب بازار سرمایه با استفاده از مدیریت استراتژیک هوشمند است؛ الگویی که بتواند به کاهش ریسک های ناشی از نوسانات شدید بازار و ارتقای بازدهی بلندمدت سرمایه گذاری ها منجر شود. در فضای پرتلاطم بازارهای مالی و حضور فزاینده فناوری های نوین، سرمایه گذاران و مدیران سرمایه نیازمند نگاهی فراتر از روش های سنتی مدیریت پرتفوی هستند و باید با اتکا بر مفاهیم هوشمند، داده محور و تحلیل های پیشرفته، استراتژی های سرمایه گذاری خود را شکل دهند. در این راستا، پژوهش حاضر با تمرکز بر توسعه ابزارها و روش های هوشمند، سعی دارد تا ساختار و فرآیندهایی را شناسایی کند که با کمک فناوری های پیشرفته و تحلیل داده، امکان شکل دهی رویکردی نظام مند و مقاوم در مواجهه با حباب های بازار سرمایه را فراهم آورد. این تحقیق از نوع کیفی و مبتنی بر تحلیل مضمون است و از طریق مصاحبه های هدفمند با مدیران سرمایه، کارشناسان خبره مالی و اساتید دانشگاهی حوزه مدیریت مالی و سرمایه گذاری انجام گرفته است. یافته ها نشان می دهد که طراحی یک مدل هوشمند برای مدیریت پرتفوی در شرایط حباب بازار، ضمن ایجاد همگرایی در فرآیند تصمیم گیری سرمایه گذاری و بهره مندی اثربخش از اطلاعات محیطی، می تواند رفتار مشارکتی را در تیم های سرمایه گذاری ارتقا دهد و ساختارهای انگیزشی نوینی را تعریف کند. بدین ترتیب، سرمایه گذاران قادر خواهند بود، همگام با کاهش ریسک های سرمایه گذاری و افزایش بازدهی، سبدهای سرمایه گذاری خود را در بلندمدت بهینه سازی کرده و از قابلیت های رقابتی خود بهره مند شوند.
طراحی مدل نوآوری خدمات مبتنی بر هم آفرینی ارزش مشتری در صنعت هتلداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
350 - 388
حوزههای تخصصی:
هدف: نوآوری، عامل مهمی است که بر تمایل مشتریان برای خلق ارزش مشترک تأثیر می گذارد. نوآوری می تواند انگیزه و علاقه سازمان (هتل) را در خلق ارزش مشترک با مشتری تحریک کند؛ از این رو نوآوری یک متغیر پیشایند است که بر تمایل مشتریان به خلق مشترک تجارب خدمت اثر می گذارد. پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل نوآوری خدمات مبتنی بر هم آفرینی ارزش مشتری در صنعت هتلداری در ایران اجرا شده است.
روش: پژوهش از نظر هدف، بنیادین و از نظر ماهیت، اکتشافی است. برای گردآوری داده ها، رویکرد مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته، در کنار مطالعات کتابخانه ای مدنظر قرار گرفت. جامعه آماری این پژوهش، خبرگان و کارشناسان بازاریابی و خدمات هتلداری و اساتید دانشگاهی بودند. برای شناسایی خبرگان، از روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی استفاده شد که طی آن با توجه به کفایت داده ها با 14 خبره مصاحبه شد.
یافته ها: بر اساس تحلیل مصاحبه های صورت گرفته، کدهای استخراج شده نهایی در قالب 87 مفهوم و 29 مقوله اصلی دسته بندی شدند. در نهایت با استناد به رهیافت سیستماتیک در نظریه داده بنیاد، کدهای شناسایی شده، در 6 طبقه هسته ای شامل پدیده محوری، شرایط علّی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها قرار گرفتند.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که مقوله های شرایط علّی عبارت اند از: توسعه زیرساخت های ارتباطی آنلاین؛ انطباق خدمات و فرایندهای هتل با سلایق و خواسته های مشتریان؛ نوآوری باز و پویایی رقابت. مقوله های محوری عبارت اند از: کسب دانش مولد؛ ادراک مشتریان از خدمات برتر؛ تجسم تجربه مشتری؛ پیشنهاد مشتری برای بهبود؛ تبلیغات شفاهی؛ تعامل مشتری با مشتری دیگر؛ تعامل مشتری با تأمین کننده خدمت و تعامل مشتری با محیط فیزیکی و اجتماعی خدمت. مقوله های راهبردی عبارت اند از: راه اندازی باشگاه مشتریان؛ ابتکاری بودن خدمات؛ بازارمحوری و توسعه تعاملات با مشتریان. مقوله های زمینه ای عبارت اند از: ساختار هتل؛ ساختار ارتباطی؛ سرمایه فرهنگی و تیم محوری. مقوله های مداخله گر عبارت اند از: عوامل سیاسی؛ عوامل اجتماعی فرهنگی؛ عوامل اقتصادی؛ موانع مدیریتی وعدم حمایت دولت و نهادهای حکومتی و در نهایت، مقوله های پیامدی عبارت اند از: بهبود کیفیت خدمات؛ کاهش هزینه ها و افزایش درآمدها؛ نگهداشت مشتری و توسعه خدمات. نکته مهم این است که برای موفقیت در نوآوری خدمات مبتنی بر هم آفرینی ارزش مشتری، باید به این مقوله ها توجه ویژه ای شود.
ارائه مدل بودجه ریزی مبتنی بر عملکرد سازمان های پروژه محور در بخش مسکن در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد شهری سال ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
1 - 16
حوزههای تخصصی:
پایه و اساس هر علمی بر مبنای یک سری اصول ثابت استوار است. بودجه چه از منظر اقتصادی و چه ازنظر اداری بر اصول و پایه هایی بنا شده است که از آن به عنوان اصول بودجه یاد می شود. هدف از انجام این پژوهش، یافتن عوامل تأثیرگذار بر بودجه ریزی مبتنی بر عملکرد در سازمان های پروژه محور و تعیین روابط میان این عوامل است. حجم نمونه برابر با 15 نفر از فعالان سازمان های پروژه محور بودند. ابتدا با استفاده از روش تحلیل تِم، ازطریق مصاحبه با خبرگان و ابزار تحلیل تم 29 عامل شناسایی شدند. سپس عوامل با استفاده از روش آزمون دوجمله ای غربال شده اند؛ درنهایت، عوامل غربال شده با استفاده از فن دیمتل فازی تحلیل شده اند. با توجه به شاخص خالص اثر که ازطریق تفاضل اثرگذاری و اثرپذیری عوامل به دست می آید، نتایج تحقیق نشان دادند چهار عامل نگرش سیستمی، آموزش کارکنان، سیستم تشویق و تنبیه و فرهنگ سازمانی، عوامل تأثیرگذار بر بودجه ریزی مبتنی بر عملکرد در سازمان های پروژه محور هستند.
ارائه الگوریتم قاعده محور برای شناسایی رژیم ها در بازارهای افتان وخیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۳
51 - 78
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر ضمن توسعه ادبیات مالی مرتبط با شناسایی رژیم های بازارها مالی، شیوه قاعده محور جدیدی را برای انتخاب نقاط تغییر در چرخه های کسب وکار پیشنهاد می کند که در آن ذهنیت گرایی را در فرآیند طبقه بندی رژیم های بازار حذف می کند. الگوریتم پیشنهادشده از یک رویکرد اکتشافی برخوردار بوده و هیچ شرطی برای تعیین دوره رژیم ها یا دامنه بازدهی آن ها اعمال نمی شود. همچنین برای مقایسه بین الگوریتم پیشنهادی و الگوریتم های پاگان، لیونه از آزمون بوت استرپ وایت در دارایی های مختلف شامل شاخص بورس اوراق بهادار تهران، فلزات مس و طلا و کالای نفت از نسبت شارپ به عنوان اندازه گیری عملکرد در داده های برون نمونه ای استفاده شده است. نتایج حاصل نشان می دهد الگوریتم پیشنهادی در شناسایی رژیم های برون نمونه ای به خصوص در سری های زمانی که متفاوت از داده های شاخص بازار سرمایه باشد، عملکردی بهتر یا مساوی با سایر روش های شناسایی دارد. نتایج به دست آمده توفیق الگوریتم پیشنهادی را نسبت به سایر الگوریتم ها نشان می دهد. ساختار صرفه جو الگوریتم پیشنهادی با ارائه روشی مشخص از نوسان های بالقوه ای که در بهینه سازی پارامتر ایجاد می شود اجتناب کرده و در شناسایی رژیم های متفاوت در مجموعه های گوناگونی ازسری های زمانی بدون تغییر در پارامترها مفید و کاربردی است.
تجربه جهانی در گسترش پوشش بیمه بیکاری به مشاغل غیراستاندارد، خوداشتغالی و جوانان بدون سابقه اشتغال
منبع:
تامین اجتماعی دوره ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۶۹)
13 - 43
حوزههای تخصصی:
هدف: این مقاله به موضوع مهم گسترش پوشش بیمه بیکاری به مشاغل غیراستاندارد، خوداشتغالان و جوانان اختصاص دارد که مورد تأکید قانونی سازمان های بین المللی است. مرور آمار توصیفی نشان می دهد که در ایران در سال 1401 تنها حدود 7 درصد از بیکاران جویای کار تحت پوشش بیمه بیکاری قرار داشته اند، درحالی که نرخ پوشش بیمه بیکاری در کشورهای دیگر به ویژه در میان کشورهای توسعه یافته به مراتب بیشتر است.روش: به منظور امکان سنجی گسترش پوشش، ابتدا به دلیل حذف بسیاری از مشاغل از پوشش توسط قانونگذار استفاده می شود که عمدتاً نگرانی از بروز مشکل کژگزینی و کژمنشی ناشی از عدم تقارن اطلاعات است، سپس به صورت مروری به تلاش هایی پرداخته می شود که در اروپا برای گسترش پوشش بیمه بیکاری صورت گرفته اند.یافته ها: مرور تجربه اروپا در گسترش پوشش بیمه بیکاری نشان می دهد به دلایل ساختاری همچنان پوشش موثر پایین بوده و از این گذشته گسترش پوشش، بار مالی بسیار زیادی دارد. درواقع سیاست ها و اقدامات درون سیستمی برای گسترش پوشش بیمه بیکاری به این گروه ها موفق نبوده اند. در این راستا، برخی کشورهای اروپایی ناگزیر از بازار کمک گرفته اند و گسترش پوشش بیمه بیکاری به مشاغل غیراستاندارد، خوداشتغالی یا جوانان را به صورت مشارکت داوطلبانه فراهم آورده اند.نتیجه گیری: نتیجه مهم اینکه وقتی تعداد زیادی از کشورهای اروپایی باسابقه حدود صدسال در ارائه بیمه های بیکاری دولتی در گسترش پوشش بیمه بیکاری سنتی ناموفق بوده اند و ناگزیر بر انگیزه های شخصی و بازار تکیه می کنند، برای کشورهای درحال توسعه مانند ایران- که سابقه کمتری در اجرای بیمه بیکاری و توان و ظرفیت نهادی کمتری نیز برای نظارت و جلوگیری از کژمنشی و کژگزینی دارند، حتماً نیاز است بر مشارکت فردی و بازاری تکیه بیشتری داشته باشند، البته اگر تمایل به گسترش پوشش به مشاغل غیراستاندارد و خوداشتغالی دارند.
واکاوی سیاست های آموزشی دوران کرونا از منظر عدالت آموزشی از دیدگاه مدیران مدارس ابتدایی استان البرز
منبع:
مدیریت دانشگاهی سال ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
19 - 1
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش واکاوی سیاست های آموزشی دوران کرونا از منظر عدالت آموزشی از دیدگاه مدیران مدارس ابتدایی استان البرز بود. پژوهش از نظر ماهیت کیفی، از حیث بُعد مطالعه از توع کتابخانه ای و میدانی، بر اساس هدف ، بنیادی و از نظر زمان گردآوری داده ها، مقطعی است. همچنین روش تحلیل داده های مصاحبه از نوع تحلیل مضمون است. جامعه آماری کلیه اسناد پژوهشی، خبرگان آموزش و پرورش و مطلعانی که در حوزه آموزش و پرورش بودند و نمونه حداکثر اسناد پژوهشی به دست آمده اعم از مقاله، رساله، گزارش و طرح پژوهشی از سال 2000 تا 2022 میلادی که بیشترین ارتباط را با موضوع پژوهش داشته اند انتخاب شد. در پژوهش حاضر، پس از مصاحبه با 7 نفر، اشباع نظری در جمع آوری داده ها در سازمان آموزش و پرورش استان البرز حاصل شد که بر این اساس تعداد 5 کد اصلی بود که معرف شاخص های عدالت آموزشی و 14 کد محوری که معرف مؤلفه- های ابعاد بود. همچنین تعداد 62 کد باز مشخص شد که پس از ادغام به 46 کد باز کاهش یافت. مهمترین یافته های پژوهش پس از مرور دقیق ادبیات و پیشینه داخلی و خارجی و انجام مصاحبه با خبرگان و صاحب نظران حوزه های مرتبط با شاخص های عدالت آموزشی در 5 بعد (ویژگی های فردی، عوامل اقتصادی، عوامل اجتماعی، عوامل سازمانی، عوامل آموزش) شناسایی شد. در این پژوهش سعی شد که با نگاهی جامع شاخص های عدالت آموزشی شناسایی و تبیین شود به نحوی که برای علاقه مندان و پژوهشگران این حوزه مورد بهره برداری و استفاده قرار گیرد.
شناسایی عوامل پیش برنده پیاده سازی مدیریت منابع انسانی پایدار(نمونه کاوی: سازمان بورس و اوراق بهادار، شرکت بورس انرژی و شرکت بورس کالا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
41 - 65
حوزههای تخصصی:
هدف: مدیریت منابع انسانی پایدار، پارادایم جدیدی در تحقیقات حوزه مدیریت منابع انسانی است که در سال های اخیر جزء مهم ترین روندهای مطالعاتی بین المللی بوده است. بررسی های انجام شده، حاکی از عدم پایداری منابع انسانی در سه سازمان بورسی مورد مطالعه در بستر بازار سرمایه ایران است. این پژوهش، عوامل پیش برنده یا اصطلاحاً تسهیل کننده های پیاده سازی این پارادایم را در راستای کاربردی سازی آن در سازمان های بورسی، مورد شناسایی و تجزیه و تحلیل قرار داده است.طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: این پژوهش، رویکردی کیفی داشته و با روش تحلیل مضمون (تحلیل تم) انجام شده است. داده ها به وسیله مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری شده و در مجموع شانزده نفر از خبرگان منابع انسانی و مدیریت مالی در سه سازمان در آن مشارکت داشته اند. برای ارزیابی کیفیت پژوهش (روایی و پایایی) از روش لینکلن و گوبا بهره گرفته شده است.یافته های پژوهش: از میان 125 دسته مفهومی، در پایان 5 مضمون اصلی و 21 مضمون فرعی استخراج شده و تجزیه و تحلیل مضامین نیز با توجه به شرایط و زمینه سازمان های مورد مطالعه ارائه شده اند.محدودیت ها: محدودیت اصلی پژوهش، عدم رتبه بندی دقیق و جزئی مضامین اصلی و فرعی بر حسب اولویت و میزان تاکید مشارکت کنندگان پژوهش است. محدودیت دیگر، عدم طراحی مدل پیاده سازی منابع انسانی پایدار در این سازمان ها است.پیامدهای عملی: این پژوهش باتوجه به تجزیه و تحلیل وضعیت مدیریت منابع انسانی، سبک مدیریت عالی و تحلیل محیطی در سازمان های مورد مطالعه، می تواند به کاربرد مدیریت منابع انسانی پایدار و بهبود فرایندهای منابع انسانی در آن ها کمک کند.ابتکار یا ارزش مقاله: پوشش خلأ نظری و کاربردی موجود در پژوهش های پیشین به واسطه تبیین مولفه های پایداری منابع انسانی در سازمان های بورسی و هم چنین تبیین مولفه های زمینه ای محیطی و نهادی مدیریت منابع انسانی پایدار با رویکردی جامعه شناسانه.نوع مقاله: مقاله پژوهشی
تأثیر سطح دسترسی به اینترنت بر نرخ بیکاری در مدیریت بحران های همه گیری (مورد کووید 19)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به دنبال مقایسه اثرات ناشی از دسترسی به اینترنت بر نرخ بیکاری در دو دوره زمانی قبل از بحران همه گیری و بعد از آن است. طرح پژوهش/ روش شناسی/ رویکرد: روش پژوهش از نوع تحلیل علّی است. با تخمین دو مدل رگرسیونی به روش داده های تابلویی برای دوره همه گیری کرونا و سال های پیش از آن، به مقایسه تاثیر شاخص دسترسی به اینترنت در این دو دوره زمانی بر نرخ بیکاری در کشورهای اتحادیه اروپا و منا پرداخته شده است. یافته ها: افزایش 10 درصدی در سطح دسترسی کاربران به اینترنت در شرایط همه گیری کووید 19 به کاهش ۰/۱ درصدی و در دوره قبل از کرونا تنها به کاهش ۰/۰۴ درصدی در نرخ بیکاری منجر شده است. ارزش/ اصالت پژوهش: سهم پژوهش حاضر بررسی تاثیر دسترسی به اینترنت بر نرخ بیکاری از جنبه فراهم سازی شرایط دورکاری در قرنطینه های عمومی ناشی از همه گیری کرونا است. پیشنهادهای اجرایی/ پژوهشی: برای مدیریت بهتر بحران های همه گیری در آینده، سیاستگذاران حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات نباید از درجه اهمیت تاثیر دسترسی به اینترنت بر نرخ بیکاری غافل بمانند. در این راستا دسترس پذیری به اینترنت، مدیریت نحوه حمایت از بنگاه ها، تقویت توان صادراتی و گسترش خدمات دولت الکترونیک به عنوان راهکارهای اجرایی پیشنهاد گردید.
بررسی تاثیر ساختار و آگاهی فرهنگی بر عملکرد استراتژیک با نقش میانجی هوش رقابتی (مورد مطالعه: بانک ملت)
منبع:
مدیریت بازاریابی هوشمند سال ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۰)
119 - 139
حوزههای تخصصی:
این تحقیق بررسی تاثیر ساختار و آگاهی فرهنگی بر عملکرد استراتژیک با نقش میانجی هوش رقابتی می باشد. تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر چگونگی گردآوری اطلاعات توصیفی از نوع پیمایشی مقطعی است. داده های تحقیق از طریق سوالات پنج گزینه ای لیکرت موجود در پرسشنامه تحقیق جمع آوری شده است. جامعه ی مورد پژوهش تعداد کارکنان بانک سپه خرم آباد کوکران برای جامعه محدود استفاده می شود که کل جامعه آماری بالغ بر 1500نفرمی باشد جهت محاسبه حجم نمونه موردنیاز برای پژوهش با استفاده از فرمول کوکران در سطح اطمینان 5 درصد برابر با 306نفر بدست آمده است. نمونه مورد مطالعه به روش در دسترس جمع آوری شده است.نتایج پژوهش نشان داد که متغیرهای ساختار بانک بر عملکرد استراتژیک با نقش میانجی برنامه ریزی (405/0) آگاهی فرهنگی بر عملکرد استراتژیک با نقش میانجی برنامه ریزی (360/0) ساختار بانک بر عملکرد استراتژیک با نقش میانجی تحلیل و بررسی(421/0) آگاهی فرهنگی بر عملکرد استراتژیک با نقش میانجی تحلیل و بررسی(081/0) تحلیل و بررسی(924/0) آگاهی فرهنگی بر عملکرد استراتژیک با نقش میانجی(080/0) ساختار بانک بر عملکرد استراتژیک با نقش میانجی ارتباطات(429/0) آگاهی فرهنگی بر عملکرد استراتژیک با نقش میانجی ارتباطات(130/0) ساختار بانک بر برنامه ریزی(405/0) آگاهی فرهنگی بر برنامه ریزی(359/0) ساختار بانک بر تحلیل و بررسی(177/0) آگاهی فرهنگی بر تحلیل و بررسی(226/0) ساختار بانک بر جمع آوری اطلاعات(149/0) آگاهی فرهنگی بر جمع آوری اطلاعات(099/0) ساختار بانک بر ارتباطات(566/0) آگاهی فرهنگی بر ارتباطات(171/0) برنامه ریزی بر عملکرد استراتژیک(541/0) تحلیل و بررسی بر عملکرد استراتژیک(357/0) جمع آوری اطلاعات بر عملکرد استراتژیک(804/0) ارتباطات بر عملکرد استراتژیک(758/0) در شعب بانک ملت شهر تهران، تاثیر معنادار دارند.
درآمدی بر تدوین سند حرفه منشی های عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهارت آموزی دوره ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
99 - 118
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف تدوین سند حرفه منشی های عمومی اجرا گردید. نوع طرح با توجه به ماهیت داده ها کیفی و از نظر هدف، کاربردی است. جهت تحلیل و دسته بندی داده ها از روش دیکوم استفاده گردید. مشارکت کنندگان در تحقیق شامل تعداد 11 نفر بودند که به روش هدفمند و بر اساس معیار تجربه و تخصص انتخاب گردیدند. برای جمع آوری اطلاعات از مطالعه اسناد ملی و بین المللی، مصاحبه ساختارنیافته و نیم ساختاریافته، بحث گروهی و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد و فرایند جمع آوری اطلاعات با استفاده از تکنیک اشباع نظری تا مرحله اشباع و تکرار انجام گرفت. جهت اعتباریابی داده ها از روش همسوسازی و به منظور بررسی میزان اجماع نظر خبرگان از شاخص روایی محتوا (CVI) و ضریب نسبی روایی(CVR) استفاده گردید. بر اساس یافته های تحقیق، برای حرفه منشی های عمومی تعداد سه شغل اصلی با عناوین نگارنده مکاتبات، برنامه ریز و سازمان دهنده جلسات، پشتیبان اداری و متصدی امور کارکنان و مشتریان و همچنین تعداد 25 عنوان شایستگی شناسایی گردید. سند مزبور مشتمل بر مسیر توسعه حرفه، جدول دیکوم، استانداردهای آموزش شغل و شایستگی، سطح بندی و کدگذاری شایستگی ها مطابق سند ایسکو است. به نظر می رسد این سند با نیازهای واقعی بازار کار، نظام صلاحیت حرفه ای و رویکردهای نوین بین المللی آموزش های مهارتی مطابقت دارد.
طراحی مدل به منظور تبدیل مصرف کنندگان فرهنگ به مشارکت کنندگان فرهنگ در صنایع دستی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
51 - 67
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف پژوهش: عوامل زیادی بر رفتار مصرف کننده تأثیر می گذارند و موجب اولویت او برای خرید محصول می شود. در ضمن مصرف کننده می تواند به عنوان یک مشارکت کننده نیز عمل کند که باعث افزایش مشارکت او در ارائه خدمات و محصولات نیز گردد بنابراین مشارکت به عنوان یک عامل مهم برای توسعه و تکامل موفق محصولات نیز شناخته می شود. از این رو پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل به منظور تبدیل مصرف کنندگان فرهنگ به مشارکت کنندگان فرهنگ درصنایع دستی انجام گردیده است. روش پژوهش: این پژوهش با روش نظریه داده بنیاد انجام گردیده است.ابزارگردآوری داده ها مصاحبه عمیق بوده و با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی اعضای جامعه خبرگانی انتخاب شده اند و با 17 نفر اشباع حاصل گردید. داده های گردآوری شده با نرم افزار مکس کیودا (2018) تحلیل شد و در نهایت مولفه ها استخراج، کدگذاری و سپس مدل نهایی ارائه گردید. یافته ها: پس از تحلیل داده ها و انجام کدگذاری های چندگانه؛ مدلی به منظور تبدیل مصرف کنندگان فرهنگ به مشارکت کنندگان فرهنگ شامل شرایط علی با 3 مولفه، شرایط زمینه ای با 8 مولفه، شرایط مداخله گر با 2 مولفه، پیامدها با 2 نوع پیامد و 4 راهبرد طراحی گردید. نتیجه گیری: بررسی حاضر و بررسی های مشابه نشان می دهد که حرکت از سمت مصرف کننده به سمت مشارکت کننده نه تنها شدنی است بلکه یک الزام است. حوزه صنایع دستی نیز که هم از جنبه اقتصادی و هم از جنبه معنوی برای جوامع بسیار حائز اهمیت است از این امر مستثنی نمی باشد و از طریق راهبردهایی همانند برندسازی، افزایش کیفیت محصولات، قیمت گذاری مناسب می توان زمینه تحقق مشارکت کننده فرهنگی را فراهم آورد. این اقدامات توسعه صنایع دستی، غنای فرهنگی، بهره مندی از آثار اقتصادی و ... را در پی دارد.
Evaluating Stakeholder Feedback on Gurara Waterfalls: Insights into its Cultural Connection(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Recreation centres worldwide serve as prominent attractions, offering visitors opportunities for relaxation and enjoyment. Within the continuously growing hospitality industry, there is significant potential for international investment and foreign exchange. This study delves into the cultural significance of Gurara Waterfalls by evaluating stakeholder feedback. Employing a quantitative research method, the study utilized a virtual survey to gather data from 170 inhabitants of the Minna-Abuja environs. The primary focus of the questionnaire was to unravel the intricate tapestry of visitors' experiences at Gurara Waterfalls. Through a meticulous analysis of prevalent issues, captivating features, and overall emotional responses, the aim was to investigate the untapped potentials of cultural tourism embedded in this natural wonder. The practical implications of user perceptions on Gurara Waterfall and its surrounding facilities are presented. The findings from this research provide valuable insights into the cultural connections surrounding Gurara Waterfalls, shedding light on opportunities for enhancing the visitor experience and unlocking the latent cultural tourism prospects associated with this captivating natural site. As a recommendation, further research should explore creative and innovative structures for Gurara Waterfalls and other Nigerian tourist destinations, aiming to create, sustain and increase cultural tourist interest and overall visitor satisfaction.
مدل هوشمندسازی استراتژی های کسب وکار سبز در خصوص مسیر نوین برای افزایش قیمت سهام شرکت های تولیدی
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال دوم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
7 - 26
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، تدوین مدل هوشمندسازی استراتژی های کسب وکار سبز در شرکت های تولیدی با هدف افزایش قیمت سهام آن ها است. در دنیای امروز که مسائل زیست محیطی و پایداری به یکی از اولویت های اصلی سازمان ها تبدیل شده اند، شرکت های تولیدی نیازمند استفاده از رویکردهای هوشمند و سبز برای افزایش ارزش سهام و جلب اعتماد سرمایه گذاران هستند. این پژوهش با تمرکز بر استراتژی های کسب وکار سبز، به بررسی چگونگی بهره گیری از فناوری های نوین و تحلیل داده ها برای بهبود عملکرد اقتصادی و افزایش قیمت سهام شرکت ها پرداخته است. این تحقیق از نوع کیفی و مبتنی بر تحلیل مضمون است و از طریق مصاحبه های هدفمند با مدیران ارشد، کارشناسان حوزه پایداری و خبرگان دانشگاهی انجام شده است. یافته ها نشان می دهد که هوشمندسازی استراتژی های کسب وکار سبز، ضمن تقویت همگرایی در فرایند تصمیم گیری و استفاده مؤثر از داده های محیطی، می تواند به ارتقای رفتار مشارکتی مدیران و تعریف ساختارهای انگیزشی منجر شود. در نتیجه، شرکت ها قادر خواهند بود همگام با ارتقای رضایت ذینفعان، عملکرد اقتصادی و قیمت سهام خود را بهبود بخشند.
بررسی رابطه بین تجاری سازی مؤسسه های حسابرسی و رفاه شخصی حسابرسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۲
191 - 214
حوزههای تخصصی:
هدف: از انگیزه های مهم فارغ التحصیلان رشته حسابداری برای ورود به حرفه حسابرسی کسب رفاه شخصی است. رفاه شخصی پرسنل مؤسسه های حسابرسی تا اندازه زیادی مرتبط با سطح درآمد آن ها در مؤسسات حسابرسی است. در پژوهش حاضر رابطه میان رفاه فردی و تجاری سازی در مؤسسه های حسابرسی بررسی شد. روش: این پژوهش از نوع کمی و در دسته مطالعات توصیفی قرار می گیرد. برای جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه استفاده شده است. به دلیل نامعین بودن حجم جامعه تعداد 3۶5 پرسشنامه در سال ۱۴۰۰ از حسابرسان تازه کار شاغل در مؤسسه های حسابرسی و سازمان حسابرسی دریافت شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و تحلیل رگرسیون مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها : پژوهش حاضر دو یافته عمده داشت. یافته اول بیانگر رابطه مثبت میان تجاری سازی در مؤسسه های حسابرسی و رفاه شخصی افراد است. یافته دوم بیانگر آن است اندازه مؤسسه حسابرسی تأثیر در تجاری سازی مؤسسه های حسابرسی و رفاه شخصی افراد ندارد. نتیجه گیری: پژوهش حاضر اهمیت مطالعه در زمینه رابطه تجاری سازی و رفاه شخصی حسابرسان را برجسته می کند. حسابرسانی که در مؤسسه های پیشرو بازار کار می کنند، تجاری سازی را یک محرک قوی در زمینه رضایت شغلی خود می دانند منتهی اندازه مؤسسه های حسابرسی تعدیل کننده ارتباط بین تجاری سازی مؤسسه های حسابرسی و رفاه شخصی حسابرسان نیست؛ بنابراین، می توان نتیجه گرفت مؤسسه های با اندازه های گوناگون درک یکسانی از مقوله تجاری سازی دارند. نتایج این پژوهش می تواند به عنوان معیاری برای مؤسسه های حسابرسی جهت حفظ نیروی کار از طریق افزایش سطح درآمد آن ها باشند.
جایگاه الگوی مداخلات بینشی، ارزشی و رفتاری در راهبرد های تحول سازمان از منظر آیت الله مصباح یزدی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به تبیین راهبردهای رایج مداخله تحول و مقایسه آن با الگوی «بینش، ارزش، رفتار» آیت الله مصباح یزدی می پردازد. در این تحقیق که به روش توصیفی تحلیلی انجام شده، ابتدا راهبردهای رایج مداخله تحول در سه بخش ساختاری، فنی و رفتاری و سپس الگوی مزبور از آیت الله مصباح یزدی به بحث گذاشته شده است. به عقیده استاد تلاش برای تغییر یک فرهنگ در سه بخش «باورها و بینش ها»، «ارزش ها و گرایش ها»، و «رفتارها و کردار ها» صورت می گیرد. به عقیده ایشان مداخلاتی که توسط دشمنان فرهنگ اسلامی در بخش باورها و بینش ها صورت می گیرد عبارت است از: 1) تلاش در جهت تغییر نگرش جامعه درباره خدا، هستی و انسان؛ 2) ارائه قرائت های مختلف از دین؛ 3) طرح بحث «قبض و بسط معرفت دینی». مداخلات در بخش ارزش ها و گرایش ها نیز عبارت است از: 1) اعتباری خواندن ارزش ها؛ 2) بحث تسامح و تساهل. در نهایت، مداخلات در الگوهای رفتاری نیز به تبع مداخلات در باورها و گرایش ها حاصل می شود. با توجه به نتایج تحقیق و در پاسخ به سؤال تحقیق مبنی بر جایگاه الگوی آیت الله مصباح یزدی در راهبردهای رایج مداخله تحول سازمان باید گفت: در این الگو مداخلات بینشی و گرایشی مقدمه راهبرد مداخله رفتاری است و در آن هیچ سخنی از راهبردهای مداخله فنی و ساختاری به میان نمی آید.
رابطه هوش فرهنگی و هوش معنوی با میزان کارآفرینی معلمان نهضت سواد آموزی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه هوش فرهنگی و هوش معنوی با میزان کارآفرینی معلمان نهضت سواد آموزی بود. روش این پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش، جامعه آماری کلیه معلمان نهضت سواد آموزی شهر مریوان در سال تحصیلی 1400-1401 به تعداد حدود 290 نفر می باشد. نمونه آماری 200 نفر از معلمان مذکور بر اساس نمونه گیری تصادفی و از طریق فرمول کوکران انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه هوش فرهنگی آنگ وهمکارانش (2007)، هوش معنوی عبداله زاده (1398) و رفتار کارآفرینانه در سازمان مقیمی (1390) می باشد. یافته ها با استفاده ار روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه نشان داده شد که بین هوش فرهنگی با میزان کارآفرینی معلمان نهضت سواد آموزی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد (032/0p= و 41/0= r). بین هوش معنوی با میزان کارآفرینی معلمان نهضت سواد آموزی رابطه مثبت و معنی داری مشاهده می شود (0001/0p= و 63/0 = r). متغیرهای هوش معنوی و هوش فرهنگی به ترتیب پیش بینی کننده کارآفرینی معلمان می باشند.
مسیر تحول توانمندی های هوش کسب و کار و رسانه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشرفت در فناوری اطلاعات و هوش مصنوعی در سال های اخیر و تولید حجم زیاد داده در وب 2، منجر به شکل گیری رویکرد جدیدی از همگرایی دو حوزه علمی هوش کسب وکار و تحلیل رسانه اجتماعی شده که برخی محققان آن را هوش کسب وکار اجتماعی یا به عبارتی هوش کسب وکار مبتنی بر تحلیل رسانه اجتماعی نامیده اند. گسترش مطالعات و زمینه های مطالعاتی، فرصت مناسبی را برای بررسی، ادغام و خلاصه سازی مطالعات قبلی فراهم نموده است. این پژوهش باهدف شناسایی توانمندی های حاصل از همگرایی هوش کسب وکار و رسانه اجتماعی و شناخت نقشه دانشی آن، از روش مطالعه کتاب شناختی مطالعات استخراج شده تا سال 2022 و تحلیل روند موضوعات، گراف تاریخی استنادات و شبکه هم رخدادی کلمات استفاده کرده است. نتایج پژوهش نشانگر تغییر ماهیت مطالعات هوش کسب وکار به سمت تحلیل کلان داده رسانه اجتماعی و تلفیق توانمندی های تحلیل، راهبردی و مدیریتی در هوش کسب وکار با توان بازاریابی، ارتباطات و شبکه سازی در رسانه اجتماعی است. پنج دسته توانمندی بازاریابی اجتماعی، تحلیل داده، دانشی، ارتباطات و توانمندی تحول آفرین برای هوش کسب وکار اجتماعی شناسایی شده است. باتوجه به نقش هوش کسب وکار اجتماعی در توانمندسازی سازمان ها در عصر دیجیتال، به ویژه در کسب وکارهای مرتبط با اهداف بازاریابی و نوآوری، به کسب وکارها توصیه می شود تا خود را با این تکنولوژی و توانمندی های حاصل از آن مجهز سازند.
Product Market Competition and Companies' Investment
حوزههای تخصصی:
Purpose: Perhaps one of the most critical economic discussions worldwide is the debate on competitiveness and the improvement of the status of various industries for survival and growth in the turbulent arena of global markets. On the one hand, the importance of investment for economic and social growth and development is so significant that it has become one of the powerful levers for achieving development. However, it should be remembered that as much as attention to this matter can lead to economic growth and prosperity, neglecting it can result in economic decline. Therefore, long-term economic growth and increased public welfare are not possible without considering investment and the important influencing factors in its environment. This research examines the relationship between product market competition and the investment of companies listed on the stock exchange.Design/method/methodology: The statistical sample of the study includes 82 companies during the period from 2018 to 2022. Panel regression analysis is employed to analyze the data and test hypotheses. Findings: The research findings indicate a significant relationship between product market competition and investment, as well as a significant moderating role of company sales growth in the above relationship.
اثربخشی برنامۀ آموزشی هوش سازمانی بر سازگاری شغلی و تعهد سازمانی کارکنان فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت انتظامی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۲شماره ۳
41 - 71
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: عملکرد سازمان ها ازجمله سازمان کل انتظامی که وظیفه خطیر ایجاد امنیّت و اجرای قانون برعهده اوست، به طور چشمگیر با عملکرد منابع انسانی کارکنان و عملکرد فرایندها تعیین می شود. این پژوهش با هدف سنجش اثربخشی برنامه آموزشی هوش سازمانی بر سازگاری شغلی و تعهد سازمانی کارکنان فراجا انجام شد.روش: این پژوهش برحسب هدف، کاربردی و ازلحاظ روش پژوهشی، نیمه تجربی با پیش آزمون پس آزمون و پیگیری در گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کارکنان فراجا تشکیل دادند. (در این پژوهش منظور از کارکنان فراجا آن گروه از کارکنانی بودند که برای گذراندن مقطع کاردانی به دانشگاه علوم انتظامی امین در سال 1401-1400منتسب شده بودند). با استفاده از نمونه گیری در دسترس، 32 نفر انتخاب و به دو گروه شانزده نفره تقسیم و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل جایگزین شدنَدَ. گروه آزمایش برنامه آموزشی هوش سازمانی را در یازده جلسه دریافت کردند ولی گروه کنترل هیچ گونه آموزشی دریافت نکردند. هر دو گروه، پرسش نامه های سازگاری شغلی دیویس و لاف (1984) و تعهد سازمانی آلن و مایر (1990) را به عنوان پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل کردند. ابزار گردآوری داده های پژوهش شامل پرسش نامه سازگاری شغلی دیویس و لاف (1984) و پرسش نامه تعهد سازمانی آلن و مایر (1990) و بسته آموزشی هوش سازمانی یزدانی و همکاران (1400) بودند. داده های پژوهش با به کارگیری از روش های آمار توصیفی (مانند فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس چند متغیری و آزمون تعدیل شده بنفرونی) و با بهره گیری از نرم افزار آماری 24 SPSS تحلیل شدند.یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که در مراحل پس آزمون و پیگیری، بین گروه های آزمایش و کنترل در متغیرهای سازگاری شغلی و تعهد سازمانی تفاوت معناداری وجود داشت. میانگین نمرات گروه آزمایش در این مؤلفه ها در مرحله پس آزمون و پیگیری از گروه کنترل بیشتر بود. همچنین تأثیرگذاری آموزش ها بر تعهد سازمانی بیشتر از سازگاری شغلی بود(001 /0 P≤).نتیجه گیری: ازجمله عواملی که بر افزایش بهره وری سازمان ها و عملکرد مطلوب کارکنان تأثیر دارد، سازگاری شغلی و تعهد سازمانی می باشد؛ بنابراین برای افزایش سطوح این متغیرها، انجام اقداماتی همانند آموزش هوش سازمانی در کارکنان ضروری است.
تأثیر اعتماد اجتماعی مردم به مأموران پلیس در تبعیت از قوانین ترافیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت انتظامی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۲شماره ۳
73 - 110
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پلیس راهور برای انجام رسالت خطیر خود که همانا تأمین نظم و انضباط ترافیکی با اجرای قوانین و مقررات رانندگی است، نیاز به همراهی مردم دارد. یکی از عواملی که باعث همراهی مردم در تبعیت از قوانین ترافیکی می شود، در اعتماد اجتماعی به پلیس نهفته است؛ از این رو هدف از این پژوهش «بررسی تأثیر اعتماد اجتماعی مردم به مأموران پلیس در تبعیت از قوانین ترافیکی در شهر تهران است.روش: این مطالعه، توصیفی تحلیلی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق شهروندان جنوب شهر تهران بزرگ در سال 1401 بودند که تعداد 384 نفر از آن ها با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله به عنوان نمونه انتخاب شدند و پرسش نامه طراحی شده در اختیار آنان قرار گرفت. اطلاعات به دست آمده از طریق معادلات ساختاری و روش حداقل مربعات جزئی به کمک نرم افزار SMART PLS 2 تجزیه وتحلیل شد.یافته ها: یافته ها نشان داد، مؤلفه های اعتماد اجتماعی پلیس شامل، مقبولیت پلیس، توانمندی و کارایی پلیس، رضایت مندی، منزلت اجتماعی پلیس، خوش رویی و برخورد مناسب و محبوبیت پلیس در تبعیت از قوانین ترافیکی تأثیر معنی داری دارند و در این بین بعد مقبولیت با ضریب تأثیر بتا (483/0)، توانمندی و کارایی (215/0) و منزلت اجتماعی پلیس (137/0) به ترتیب بیشترین تأثیر را در تبعیت از قوانین ترافیکی دارند.نتیجه گیری: نتایج نشان داد که با استفاده از مؤلفه های اعتماد اجتماعی مردم به مأموران پلیس می توان 73 درصد از متغیر وابسته تبعیت از قوانین ترافیکی را پیش بینی کرد. از این رو پلیس راهنمایی و رانندگی می تواند با تقویت مؤلفه های اعتماد اجتماعی مردم به پلیس، تبعیت از قوانین ترافیکی را افزایش دهد.