فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۸۱ تا ۱٬۷۰۰ مورد از کل ۵۵٬۹۴۱ مورد.
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۰
329 - 345
حوزههای تخصصی:
یکی از ویژگی های سازمان های موفق، تاب آوری سازمانی است. هدف این تحقیق بررسی تاثیر تفکر راهبردی کارآفرینانه بر تاب آوری سازمانی با توجه به نقش میانجی نوسازی راهبردی است. برای دستیابی به هدف تحقیق، با توجه به مبانی نظری و مدل ارائه شده در مجموع سه فرضیه (تاثیرگذاری تفکر راهبردی کارآفرینانه بر ارتقاء تاب آوری سازمانی، تاثیرگذاری تفکر راهبردی کارآفرینانه بر نوسازی راهبردی، تاثیرگذاری نوسازی راهبردی بر ارتقاء تاب آوری سازمانی) طراحی و تدوین شدند. این تحقیق از نوع کمّی می باشد که بر اساس هدف، کاربردی و بر اساس نوع روش نیز توصیفی – همبستگی است. جامعه تحقیق شامل کارکنان شرکت های کوچک و متوسط استان ایلام می باشد که با توجه به جدول مورگان تعداد 148 نفر و بر اساس روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه استاندارد می باشد. از پرسشنامه سانداز و همکاران (2020) برای سنجش متغیر نوسازی راهبردی، از پرسشنامه آلتان (2018) برای سنجش متغیر تفکر راهبردی کارآفرینانه و از پرسشنامه موسی و همکاران (2020) نیز برای سنجش متغیر تاب آوری سازمانی استفاده شده است. برای روایی پرسشنامه تحقیق از نظر خبرگان استفاده شد و برای پایایی پرسشنامه نیز از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها نیز از نرم افزار لیزرل استفاده شده است. نتایج نشان دادند تفکر راهبردی کارآفرینانه و مولفه های آن بر تاب آوری سازمانی تاثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین متغیر نوسازی راهبردی نیز در تاثیرگذاری تفکر استراتژی کارآفرینانه بر تاب آوری سازمانی نقش میانجی دارد.
بررسی چالش های پیاده سازی استاندارد حسابداری مالیات بر درآمد با روش تحلیل مضمون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حسابداری و منافع اجتماعی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۴)
223 - 262
حوزههای تخصصی:
هدف: استاندارد حسابداری مالیات بر درآمد، یکی از پیچیده ترین استانداردهای حسابداری مصوب است که از سال 1399 در ایران لازم الاجراست. هدف این پژوهش، شناسایی چالش های پیاده سازی این استاندارد می باشد.
روش: برای نگارش این مقاله از مرور متون مرتبط با حسابداری مالیات بر درآمد، شامل مقالات، کتب و پروژه های تحقیقاتی نهادهای استانداردگذار استفاده شده است. به منظور شناسایی چالش های پیاده سازی استاندارد حسابداری مالیات بر درآمد، از روش کیفی تحلیل مضمون استفاده شده است.
یافته ها: یافته ها حاکی از این است که مهمترین چالش های مربوط به پیاده سازی استاندارد حسابداری مالیات بر درآمد در ایران شامل هزینه های اجرا، غیرعملیاتی بودن، مغایرت با مفاهیم نظری حسابداری، مغایرت با سیستم حسابداری، دستکاری سود و پیامدهای ناخواسته اجرای این استاندارد، می باشد.
نتیجه گیری: این مقاله، مروری از ادبیات استاندارد حسابداری مالیات بر درآمد ارائه می دهد و دیدگاه های مختلف را مورد بحث قرار می دهد. همچنین چالش های پیاده سازی استاندارد حسابداری مالیات بر درآمد در ایران را شناسایی و در نهایت، پیشنهادهای کاربردی ارائه می نماید.
دانش افزایی: یافته های این پژوهش موجب غنای ادبیات پژوهشی استاندارد حسابداری مالیات بر درآمد می شود و نتایج آن می تواند مورد استفاده سازمان حسابرسی، سازمان امور مالیاتی و سازمان بورس اوراق بهادار کشور واقع شود.
تحلیلی بر کیفیت آموزش مدیران دولتی در ایران از منظر چالش های کارکردی، فرآیندی، ساختاری و سیستمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت سازمان های دولتی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
123 - 144
حوزههای تخصصی:
بررسی کیفی آموزش مدیران دولتی، مقوله ای است که با توجه به اثرگذاری سیستمی آن بر سایر بخش های مدیریتی و اجرایی کشور از اهمیت بالایی برخودار است. مبتنی بر اهمیت این موضوع، پژوهش حاضر که از نظر هدف کاربردی و از نظر بررسی متغیرها توصیفی و اکتشافی و در روش اجرا پیمایشی است، با استفاده از طیف وسیعی از داده هایی از محل توزیع پرسشنامه هدفمند و احصاء دیدگاه 96 نفر از صاحب نظران و کاربران این حوزه به دست آمده، موضوع کیفیت آموزش مدیران دولتی را در چهار حوزه مطالعات کارکردی، فرآیندی، ساختاری و سیستمی مورد توجه و بررسی قرار داده است. نتایج این مطالعه که با استفاده از نرم افزار تحلیلی SPSS به دست آمده است نشان می دهد که ضعف تحقق پذیری اهداف و کاربرد ضعیف نظام آموزش مدیران در عرصه عمل در نظام اموزش مدیران، ضعف فرآیند توسعه و تعمیق مهارت های مدیریتی در نظام اموزش مدیران، تغییر مکرر مشاغل و پست های سازمانی بدون توجه به شایستگی در نظام اموزش مدیران و ضعف بازنگری و اصلاح قوانین نظام آموزش مدیران(موضوع آموزش مدیران نیز بدون توجه به مسائل و کمبودهای گذشته، تنها به اصلاحات صوری و ظاهری برخی از بندها بویژه درحوزه سامانه آموزش مدیران حرفه ای بسنده کرد و سازوکارهای انگیزیشی را نادیده گرفته و مقوله مشارکت دیگر سازمان ها و برنامه ریزی راهبردی حوزه نظام آموزش مدیران فراموش شده است)، مهم ترین چالش های احصاء شده در چهار حوزه مطالعاتی مزبور هستند .
بررسی تاثیر رتبه موسسه حسابرسی و اظهارنظر آن بر رابطه بین تجدید ارایه صورتهای مالی و هموارسازی سود، مطالعه موردی: شرکت های پذیرفته در بورس اوراق بهادار تهران
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۷ (جلد ۱)
140 - 150
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به بررسی تأثیر رتبه مؤسسه حسابرسی و اظهارنظر آن بر رابطه بین تجدید ارائه صورت های مالی و هموارسازی سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته است. ابتدا رابطه بین تجدید ارائه صورت های مالی و هموارسازی سود موردبررسی قرار گرفت که نتایج نشان داد این رابطه مثبت و معنادار است. در ادامه، نقش رتبه مؤسسات حسابرسی بررسی شد و مشخص گردید که مؤسسات با رتبه بالاتر تأثیر منفی و معناداری بر هموارسازی سود دارند. همچنین، اظهارنظرهای دقیق و مستقل حسابرسان نیز به کاهش هموارسازی سود منجر می شوند. این تحقیق با استفاده از روش تحقیق کمی، توصیفی و پس رویدادی انجام شد و داده های 116 شرکت طی سال های 1397 تا 1401 مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد تجدید ارائه صورت های مالی به کاهش تمایل شرکت ها به هموارسازی سود منجر می شود. علاوه بر این، رتبه مؤسسات حسابرسی و اظهارنظرهای مستقل حسابرسان موجب بهبود شفافیت و کیفیت گزارشگری مالی شده و رفتارهای هموارسازی سود را کاهش می دهد. یافته های این تحقیق اهمیت استفاده از مؤسسات حسابرسی معتبر و تقویت استقلال حسابرسان را برجسته می سازد. همچنین، نظارت بر تجدید ارائه صورت های مالی، کاهش رفتارهای هموارسازی سود و آموزش مدیران مالی در زمینه پیامدهای آن به عنوان راهکارهای مؤثر معرفی شده است. درنهایت، تشویق به گزارشگری صحیح و اخلاقی و بهبود فرآیندهای حسابرسی داخلی برای افزایش شفافیت مالی و جلوگیری از هموارسازی سود تأکید شده است.
رابطه کارکردهای مدیریت منابع انسانی و خلاقیت و نوآوری در زیباسازی شهر تبریز
حوزههای تخصصی:
امروزه کارکنان مهمترین مزیت رقابتی سازمانها محسوب می شوند که همواره باید دانش، مهارت و قابلیت های آنان ارتقاء یابد، لذا بقای سازمانها در عرصه رقابت به حفظ، توسعه و بهره برداری از قابلیت های کارکنان منوط شده است؛ و امروزه خلاقیت در حکم رمز بقا و کلید موفقیت افراد و سازمان ها شناخته شده است. تحولات پرشتاب جهانی در علم و تکنولوژی، صنعت، مدیریت و به طور کلی ارزش ها و معیارها، بسیاری از سازمان ها و شرکت های موفق جهان را بر آن داشته که اهداف، گرایش و علایق خود را در جهت بکارگیری خلاقیت هدایت کنند، لذا نقش خلاقیت و نوآوری در سازمان انکارناپذیر است. کارکردهای منابع انسانی می تواند برخلاقیت و نوآوری تاثیر بگذارد بنابراین هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر کارکردهای مدیریت منابع انسانی برخلاقیت و نوآوری در زیباسازی شهر تبریز می باشد. از لحاظ هدف تحقیق از نوع کاربردی، از لحاظ روش انجام تحقیق توصیفی و همبستگی می باشند. جامعه آماری تحقیق حاضر را کلیه کارکنان شهرداری تبریز تشکیل داده اند؛ که تعداد آنها 2122 نفر می باشد. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 327 نفر به دست آمده است و نمونه گیری از نوع در دسترس میب اشد. در روش گردآوری اطلاعات برای تدوین مبانی نظری و پیشینه، اطلاعات لازم با استفاده از روش کتابخانه ای و اسنادی به دست آمد برای پاسخ به سؤالات، جمع آوری داده ها از روش میدانی و از پرسشنامه های استاندارد استفاده شده است.
برآورد تمایل به پرداخت استفاده از واکسن آبله میمون در ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با عنایت به احتمال شیوع بیماری های واگیردار از جمله آبله میمون، انجام مطالعه برای اجرای صحیح طرح های پیشگیری ضروری است. در این خصوص، آگاهی از تمایل به پرداخت مردم برای واکسن آبله میمون به منظور مدیریت سلامت جامعه از اولویت های اساسی است. روش ها: تمایل به پرداخت برای واکسن آبله میمون با استفاده از روش ارزش گذاری مشروط دوگانه یک و نیم بعدی برآورد شد و عوامل موثر بر تمایل به پرداخت در قالب مدل اقتصادسنجی با روش حداکثر درست نمایی مورد بررسی قرار گرفت. داده ها از طریق پرسشنامه به صورت اینترنتی در تابستان 1402 از سراسر کشور جمع آوری شد. برای مبالغ پیشنهادی از رویکرد کوپر استفاده شد و حجم نمونه با استفاده از روش میچل و کارسون، 356 نفر تعیین شد. از زبان R در نرمافزار RStudio برای تحلیل داده استفاده شد. یافته ها: میانه و میانگین تمایل به پرداخت واکسن آبله میمون به ترتیب برابر 91 و 136 هزار تومان برآورد شد. علاوه براین، نتایج نشان داد که سن، اهمیت دادن به مسائل بهداشتی، درآمد، تحصیلات و سابقه بیماری زمینه ای بر تمایل به پرداخت واکسن آبله میمون موثر می باشند. نتیجه گیری: تمایل به پرداخت واکسن آبله میمون 136 هزار تومان(حدود 2/5 دلار) برآورد شد. پرداخت یارانه (با لحاظ کردن گروه های درآمدی) می تواند افراد زیادی را ترغیب به استفاده از واکسن آبله میمون نماید.
نظارت هوشمند در بیمۀ سلامت از دیدگاه نظریۀ نمایندگی و مسائل کنترلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بیمه دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳
227 - 240
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: سازمان ها بدون وجود سیستم نظارتی مؤثر، در تحقق مأموریت های خود موفق نیستند و نمی توانند از منابع خود به درستی استفاده کنند. ماهانه میلیون ها تراکنش بیمه سلامت انجام می شود. هریک از این تراکنش ها باید از دو جهت واقعی بودن و بر مبنای علمی بودن بررسی شوند. بررسی این حجم از تراکنش، کشف خطاها و کژرفتاری ها و همچنین جلوگیری از وقوع آن ها، مستلزم نظارتی هوشمند است. مدلی که به صورت کل نگر و با در نظر گرفتن ذی نفعان اصلی بیمه سلامت بتواند نظارت هوشمند را برای آن فراهم کند پیش از این ارائه نشده است. هدف از این پژوهش طراحی مدل نظارت هوشمند در بیمه سلامت است.روش شناسی: در این پژوهش با استفاده از نظریه نمایندگی، الگوهای کنترلی مورد نیاز سازمان برای تعامل در شبکه تجاری شناسایی شدند. این کار با استفاده از روش پژوهش طراحی اقدامی تفصیلی با انجام دو چرخه تشخیص و چهار چرخه طراحی در سازمان بیمه سلامت ایران انجام شد. در چرخه نخست تشخیص و مفهوم سازی مسئله با استفاده از نگاشت نظام مند، مفاهیم و موضوعات نظارت در بیمه سلامت دسته بندی گردید. در چرخه دوم به منظور شناسایی وضعیت موجود سازمان و مسائل و مشکلات، 24 مصاحبه به استفاده از روش گلوله برفی انجام شد.یافته ها: در این پژوهش با بسط الگوهای کنترلی براساس نظریه نمایندگی در بیمه سلامت، مسائل کنترلی ویژه این حوزه را مشخص می کند و سازوکار های کنترلی برای حل این مسائل را پیشنهاد می دهد. همچنین مدل ارائه شده به ویژه برای سازمان های بیمه سلامت پایه، چارچوب معیارهای پیامدی و فرایندی براساس ذی نفعان بیمه سلامت فراهم می کند که می تواند مبنای کار بخش نظارت قرار گیرد. دسته بندی موضوعات نظارت در بیمه سلامت، شاخص های پیامدی و فرایندی با تمرکز بر بیمه شدگان و تأمین کنندگان خدمات سلامت و مدل پنج لایه ای نظارت هوشمند بیمه سلامت از دستاوردهای این مطالعه است.نتیجه گیری: این پژوهش با تهیه چارچوب معیارهای فرایندی و پیامدی بیمه سلامت پایه، کنترل و نظارت براساس نظریه سازمان و فرایند نظارت را فراهم می کند. افزایش کارآمدی و اثربخشی این سازمان که در نتیجه مدیریت و نظارت مؤثر و هوشمند به وجود می آید تأثیری مستقیم بر بهبود نظام سلامت و شاخص های توسعه ای کشور دارد. مدل پژوهش حاضر با اضافه کردن انباره دانش، علاوه بر انباره داده، پوشش انواع دانش را میسر می کند و انواع معیارهای مختلف نظارتی را نیز دربرمی گیرد. مزیت مدل ارائه شده، ایجاد چارچوبی برای تصمیم گیری بهتر در تمام سازمان ها با تلفیق مفاهیم انباره داده، استخراج دانش، انباره دانش و پورتال دانش است. مدل ارائه شده به ویژه برای سازمان های بیمه سلامت پایه، چارچوب معیارهای پیامدی و فرایندی براساس ذی نفعان بیمه سلامت فراهم می کند که می تواند مبنای کار بخش نظارت قرار گیرد. از فهرست شاخص های به دست آمده در این پژوهش می توان با هماهنگ سازی و تکمیل در برنامه مدیریت استراتژیک سازمان استفاده کرد.
واکاوی ابعاد ارزیابی کارآیی بیرونی رشته های زمینه صنعت فنی حرفه ای (ارائه مدل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهارت آموزی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
119 - 156
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش واکاوی ابعاد ارزیابی کارآیی بیرونی رشته های زمینه صنعت فنی و حرفه ای می باشد. روش پژوهش آمیخته بود. در بخش کیفی روش داده بنیاد و بخش کمّی روش پیمایشی، استفاده شد. جامعه آماری بخش کیفی 25 نفر کارشناس آموزش و پرورش در حوزه فنی و حرفه ای بودند و بخش کمی کلیه مدیران، معاونان و کارشناسان آموزش و پرورش فنی حرفه ای که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و براساس جدول کرجسی-مورگان 242 نفر انتخاب شدند. داده های حاصل از مصاحبه ها در بخش کیفی به شیوه کدگذاری (باز، محوری و گزینشی) و در بخش کمی پس از تکمیل پرسشنامه محقق ساخته در سطح معناداری 5 درصد تحلیل شدند. یافته های بخش کیفی نشان داد شرایط علی شامل: ابعاد تعامل با صاحبان صنعت، برنامه ریزی درسی و آموزشی، سیاست گذاری های اقتصادی و مدیریتی، مهارت آموزی. راهبردها شامل؛ توانمند سازی، برنامه ریزی آموزشی، انگیزش تحصیلی، تمرکز بر عوامل مدیریتی. شرایط زمینه ای شامل؛ بسترسازی آموزشی، فرهنگی، اقتصادی. شرایط مداخله گر شامل؛ عوامل فناورانه، ارتباطات برون سازمانی، هدایت تحصیلی، عوامل ساختاری و پیامدها شامل؛ تحقق اهداف اجتماعی و آموزشی و رشد اقتصادی است. یافته های بخش کمی نیز حکایت از مناسب بودن برازش مدل تحقیق داشت.
توسعه یک مدل برنامه ریزی ریاضی به منظور بازطراحی شبکه ی زنجیره تأمین با امکان تغییر کاربری تسهیلات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۵
79 - 116
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: امروزه به دلیل فضای رقابتی بازار، همکاری در قالب شبکه های زنجیره تأمین لازمه ادامه حیات کسب وکار ها است و برای همکاری کارا و اثربخش میان اعضا، مدیریت منسجم زنجیره تأمین مورد نیاز است. تحقق این امر، مستلزم هماهنگیِ پیوسته بین عملکرد زنجیره تأمین از یکسو و انتظارات بازار در سوی دیگر است. یکی از روش های حفظِ این هماهنگی، بازطراحی مداوم و پیوسته شبکه زنجیره تأمین در طول زمان است. در مسئله بازطراحیِ شبکه زنجیره تأمین، هدف بهبود یک زنجیره تأمین موجود است در حالی که در مسئله طراحیِ شبکه زنجیره تأمین، یک زنجیره تأمین جدید از ابتدا ایجاد می شود. در شرایط واقعی؛ اغلب، مسئله بازطراحی زنجیره تأمین، پراستفاده تر از مسئله طراحی زنجیره تأمین است، حال آنکه اکثر تحقیقات، بر طراحی یک زنجیره تأمین متمرکز شده اند. یکی از تصمیمات مسئله بازطراحی که از توجه پژوهشگران پنهان مانده، تصمیم به تغییر کاربری تسهیلات زنجیره تأمین است. به عبارت دیگر، تغییر لایه تسهیلات در زنجیره تأمین به عنوان یک تصمیم جدید لحاظ می گردد.
روش ها: تصمیم به تغییر کاربری تسهیلات در مسئله سنتی زنجیره تأمین، چالش زا است، زیرا نه تنها جریان های شبکه بلکه ساختار شبکه (توپولوژی) را نیز تغییر می دهد. تغییر ساختار اساسی شبکه زنجیره تأمین یک مسئله غیرخطی است. در این تحقیق، برای رویارویی با این چالش، از یک نوآوری مبتکارانه استفاده شده است، به این صورت که ابتدا تغییر در دیدگاه نسبت به شبکه زنجیره تأمین از شبکه لایه ای سنتی به یک شبکه دوار انجام شده و سپس مدل سازی ریاضی ابتکاری براساس دیدگاه نوآورانه شبکه دوار زنجیره تأمین ارائه گردیده است .
یافته ها: بازطراحی شبکه زنجیره تأمین با امکان تغییر کاربری تسهیلات به دلیل تغییرات ساختار شبکه، یک مسئله غیرخطی است. در این پژوهش، با استفاده از تغییر دیدگاه و ایجاد متغییرها و محدودیت های ابتکاری، یک مدل برنامه ریزی چند دوره ای عدد صحیح مختلط خطی برای مسئله ارائه شده است. همچنین در این مدل، حالت گذار تغییر کاربری تسهیلات از یک لایه به لایه ای دیگر در نظر گرفته شده است که دست یابی به این قابلیت از نتایج شگفت انگیز استفاده از دیدگاه نوآورانه شبکه دوار زنجیره تأمین است. این مدل، با استفاده از مثالی در نرم افزار گمز با روش سیپلکس حل شد و برای نمایش نتایج این مدل و دیدگاه نوآورانه به زنجیره تأمین از نرم افزار متلب استفاده شده است.
نتیجه گیری: در گذشته، مدیران شبکه های زنجیره تأمین در مواجه با تصمیم گیری برای تغییر کاربری تسهیلات در شبکه زنجیره تأمین با چالش روبه رو بوده اند. دلیل این چالش ها، محدودیت های دیدگاه سنتی لایه برای مدل سازی ریاضی و بازطراحی بهینه شبکه تحت مدیریت آنها بوده است. اکنون مدیران با کمک این مدل مبتکارانه و تغییر دیدگاه نسبت به شبکه زنجیره تأمین، امکان مواجهه با آن را دارند. به عنوان پیشنهاد مدیریتی می توان به لزوم بکارگیری اصول بهینه سازی و مدیریت زنجیره تأمین، به عنوان یک رویکرد و پارادایم جدید مدیریتی اشاره کرد. در سطح راهبردی زنجیره تأمین به دلیل ماهیت و ابعاد گسترده ای که وجود دارد، میزان هزینه ها زیاد بوده و بهبودهای اندک در آن منجر به افزایش مزیت رقابتی قابل توجهی برای زنجیره تأمین تحت مدیریت خواهد شد. به همین دلیل؛ به مدیران زنجیره توصیه می شود، برای زنجیره هایی که امکان تغییر کاربری تسهیلات در آن ها وجود دارد، با استفاده از مدل ارائه شده در این مقاله، جهت بهبود زنجیره تحت مدیریت خود، اقدام کنند.
بررسی اثرات الکترونیکی شدن بر عملکرد صادراتی شرکت های کوچک و متوسط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
111 - 128
حوزههای تخصصی:
با توجه به کارگیری فناوری های الگترونیکی برای کسب مزیت رقابتی، صادرکنندگان کوچک ومتوسط ایرانی برای بهبود عملکرد صادراتی در بازارهای هدف نیازمند بهره برداری از فناوری های الکترونیکی هستند. بنابراین، هدف پژوهش بررسی اثرات مستقیم و غیرمستقیم الگترونیکی شدن بر عملکرد صادراتی شرکت های کوچک ومتوسط می باشد. پژوهش به روش پیمایشی انجام و از مطالعات کتابخانه ای و ابزار پرسشنامه برای جمع آوری داده ها و از روش معادلات ساختاری برای تایید مدل نظری استفاده شد. ابزار تحلیل، نرم افزار SPSS و SmartPLS بود. یافته های 70 شرکت صادراتی نشان داد الکترونیکی شدن موجب تقویت آمادگی صادراتی شده و تقویت آمادگی صادراتی به افزایش عملکرد صادراتی می انجامد. همچنین الکترونیکی شدن بصورت مستقیم و غیرمستقیم بر عملکرد صادراتی اثر گذار بوده است، اما میزان اثرگذاری غیرمستقیم با میانجیگری نقش آمادگی صادراتی بیشتر بوده است. بطورکلی شرکت های صادراتی کوچک ومتوسط ایرانی برای افزایش عملکرد صادراتیشان در شرایط تحریم و چالش های موجود می توانند از ابزارهای الگترونیکی استفاده کنند. اما نتایج این پژوهش نشان می دهد که اگر مدیران چهار بُعد زیرساخت های الکترونیکی، فرآیندهای کسب و کار، مدل تجارت الکترونیک (تبادلات محصول و تراکنش مالی) و نحوه ی بازاریابی الکترونیکی در بازارهای هدف صادراتی را با نگاه بر تقویت مولفه های آمادگی صادراتی، مورد بازمهندسی و بازطراحی قرار دهند، می توانند اثرات به مراتب بیشتری از الکترونیکی شدن را بر عملکرد صادراتی انتظار داشته باشند.
تبیین مفهوم سازمان طیّب و مدل سازی چرخه طیّبات مستخرج از مفاهیم قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سیر تطور تاریخ مدیریت عنصر اصلی تغییر پارادایم ها در نظریات سازمان و مدیریت را نوع نگرش و نگاه به انسان نشان می دهد. به بیان دیگر انسان رُکن اصلی سازمان و فلسفه کلیدی ظهور نظریات متعدد در عرصه سازمان است که باید بطور خاص مورد توجه قرار گیرد. به رغم این تأکید، مطابق نظر صاحب نظران، انسان در سازمانِ فعلی با عناوینی نظیر توسعه شغل، کار تیمی، دموکراسی صنعتی و استقلال مسئولیت، در پوشش و ظاهری زیبا مورد بی حرمتی قرار می گیرد و انسانیت او قربانی توجه به اهداف سازمان می شود که همان کسب منافع بیشتر برای سرمایه گذاران است. به بیان دیگر پس از سال ها تلاش پژوهشگران، هنوز سازمانی در خور و شأن انسان ایجاد نشده است و مدیریت امروزین و نوین اگر چه در مسیر توسعه خود مشکلات فراوانی را حل کرده و به کارآمدسازی کسب و کارها کمک کرده ولی میلیون ها نفر را در سازمان های شبه فئودال و دیکتاتورمآب به بندگی واداشته و شواهد اندکی وجود دارد که آنها را اخلاقی تر هم کرده باشد.مفروض این پژوهش این است که مدیریت نوین برای حل این مسئله پاسخ را درون پارادایم های موجود جستجو می کند. پارادایم هایی که اغلب در چارچوب اندیشه ای اومانیستی شکل گرفته است. بنابراین با حرکتی نوآورانه درصدد است که به منظور تحقق مفهوم حقیقی تعالی انسان، با استفاده از منبعی متصل به عرش الهی و عاری از مشوبات دنیایی، لایه های پیچیده این شبکه مختلط را رمزگشایی کند تا به مفهوم سازمانی دست یابد که جایگاه محوری انسان در نظام اجتماع را به رسمیت بشناسد و مدلی را برای رسیدن به تعالی وی ترسیم کند.روش : معناشناسی این پژوهش در رابطه با مفهوم طیّب در قرآن با استفاده از روش شناسی های علم زبان شناسی و روش شناسی معناشناسانه توشیهیکو ایزوتسو دانشمند زبان شناس ژاپنی انجام شده است. او بر این باور است که مفاهیم موجود در قرآن در قالب یک نظام به صورت منظم هستند و یک کل پیچیده و فوق العاده منظم را تشکیل می دهندکه با کشف شبکه معنایی آن ها می توان درکی صحیح از مفهوم را به دست آورد. برای تحقق این منظور مجموعه گام های انجام شده در این پژ وهش به شرح ذیل است.گام اول: شناخت مطالعات انجام شدهگام دوم: معناشناسی «طیّب» »به روش ایزوتسوگام سوم: طبقه بندی واژگان و تبیین عبارات مرتبطگام چهارم: جمع بندی و بیان مفهوم سازمان طیّب و جایگاه آن در چرخه طیّباتنتایج: تحلیل مفهومی چرخه طیبات که بر اساس بررسی دقیق شبکه معنایی مفهوم طیّب در قرآن کریم نشان داده شده است بیان می کند که محور طیّب فطرت انسان مؤمن است و مفهوم طیّب بر ساختار فطری و حیات اُخروی وی منطبق است. به عبارت دیگر اصلاح فرد و جامعه، در گروی ایجاد شرایط پذیرش و دریافت طیّب در بستر وقوع زندگی، کار، فکر و روابط اجتماعی انسان است. با پذیرش این موضوع و با توجه به آن که سازمان بستر کار و زندگی اجتماعی انسان محسوب می شود، سازمان طیّب باید برای نیل به مقصود خود، فرآیندی را طی کند تا به سازمان طیّب تبدیل شود. بدین ترتیب سازمان طیّب، سازمانی است که در مرحله اول باید بستر مناسب برای رُشد و شکوفایی خود را فراهم کند. هنگامی که بستر سازمان یا همان «بلد» طیّب شد و یا به بیان دیگر همان افراد، قوانین و فرآیندهای سازمانی با اصول و چهارچوب های طیب هماهنگ شدند، زمینه دریافت رزق طیب را برای خود گسترش می دهند. به بیان دیگر رزق الهی بارش مداوم دارد و سازمان طیب یا همان بلد طیب زمینه دریافت مؤثر و بیشتر را فراهم می آورد.در مرحله بعد انسان مستقر در سازمان طیب که دارای باور و اندیشه های طیّب است بروزاتی دارد که بروزات آن شامل «کلمه» و «قول» هر دو طیب هستند. طیّب سازی «کلمه» و «قول» در سازمان منجر به ایجاد «حیات طیّبه» در سازمان می شود. حیات طیّبه ایجاد فضایی برای زندگی سازمانی است که در آن هیچ گونه خباثتی وجود ندارد. استقرار طیّب در مراحل مختلف سازمان به لطف و عنایت الهی اتفاق می افتد و رزق الهی سبب فراهم سازی زمینه برای طیّب شدن سازمان در مراحل مختلف است. پر واضح است که سازمان طیب سازمانی است پویا که در هر بار دریافت آثار و نتایج حیات طیّبه زمینه دریافت رزق الهی را گسترش می دهد.شکل ۱: مدل مفهومی چرخه طیّبات با توجه به نقش سازمانبحث و نتیجه گیری: در عالم خلقت، حیات و جامع خیرات در قالب رزق الهی بر تمامی موجودات افاضه می شود. سازمان به عنوان یک موجودیت زنده قابلیت دریافت این رزق الهی را دارد. انسان و جامعه نیز که در کانون این مدل قرار دارد به طور مستقیم متأثر از نحوه بهره برداری از رزق الهی است. بر اساس این مدل، انسان به عنوان دریافت کننده و تصرف کننده رزق الهی، افکار و بروزاتی دارد که منجر به عمل او می شود و کیفیت حیات او را رقم می زند. افکار و بروزات طیّبه انسان و وقوع این اعمال در بستر سازمان طیّب وجهی از حیات طیّبه در جامعه خواهد بود. البته حیات طیّبه ابعاد گسترده ای دارد که بخش سازمانی آن در این مدل مد نظر است. طیّب بودن بستر یعنی سازمان طیب به عنوان یکی از بسترهای عمده حضور انسان باید بتواند به مسائل مرتبط با رشد و کمال انسان و دست یابی او به حیات طیبه پاسخ دهد و سازمانی در شأن او ایجاد کند. بنابراین هدف غایی سازمان طیّب تسهیل فرآیند رشد و کمال انسان و فراهم آوردن بستر مناسب جهت به فعلیت رسیدن استعدادها و توانایی های اوست و سایر موضوعات در سازمان طیّب هدف میانی محسوب می شود. از این رو سازمان طیب علاوه بر نگرش الهی به انسان و توجه به رُشد و تعالی او در فعالیت ها و تولیدات خود، نسبت به اصول تعالی بخش مدیریتی نیز متوجه و پایبند بوده و پیوسته در صدد بهبود شرایط و نیل به اهداف میانی خود نیز می باشد.
تأثیر اعتبار تأییدکننده بر بخشندگی و عشق به برند با تعدیلگری نگرش به برند در پلتفرم های چند رسانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
184 - 211
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به دنبال بررسی تأثیر اعتبار تأییدکننده بر بخشندگی و عشق به برند، در پلتفرم های چندرسانه ای از طریق تعاملات اجتماعات آنلاین برند و هویت برند و تعدیلگری نگرش به برند بوده است.روش: این پژوهش از حیث هدف کاربردی و از حیث روش، توصیفی است. جامعه آماری آن، کلیه مصرف کنندگان برند مک در پلتفرم های چندرسانه ای بوده است. از آنجا که تعداد مصرف کنندگان برند مک در پلتفرم های چندرسانه ای نامشخص و نامحدود بود، بر اساس جدول مورگان برای جامعه نامحدود، ۳۸۴ نمونه به روش غیرتصادفی در دسترس تعیین شد. داده ها با استفاده از ابزار پرسش نامه استاندارد نیک هاشمی، کندی و ماوندو (۲۰۲۳) جمع آوری شدند. برای سنجش روایی صوری، از نظر خبرگان، روایی هم گرا و واگرا و تحلیل عاملی و برای پایایی، از آلفای کرونباخ و پایایی مرکب استفاده شد.یافته ها: تجزیه وتحلیل داده ها با نرم افزار پی ال اس ۳ انجام شد. بار عاملی متغیرها از 4/0 بیشتر به دست آمد و گویه ها روایی مناسبی داشتند. میانگین واریانس استخراج شده بالاتر از 5/0 بود و روایی هم گرای خوب سازه را نشان داد. آلفای کرونباخ و پایایی مرکب متغیرها کمتر از 7/0 نبود و پایایی تأیید شد. نتایج نشان داد که قابل اعتماد بودن و جذابیت تأییدکننده مشهور و نیز هویت برند، بر تعاملات اجتماعات آنلاین برند تأثیر معناداری دارد؛ اما این تأثیرگذاری برای بُعد تجربه و تخصص معنادار نیست. همچنین تجربه و تخصص تأییدکننده مشهور بر هویت برند تأثیر معناداری دارد؛ اما این تأثیرگذاری برای ابعاد قابل اعتماد بودن و جذابیت معنادار نیست. هویت برند بر عشق به برند و بخشش برند تأثیر معناداری می گذارد. تعاملات اجتماعات آنلاین برند بر عشق به برند تأثیر معناداری دارد؛ اما تأثیر تعاملات اجتماعات آنلاین برند بر بخشش برند معنادار نیست. همچنین تأثیر عشق به برند بر بخشش برند نیز معنادار گزارش شده است. در نهایت یافته ها نقش تعدیلگر نگرش به برند در روابط بین قابل اعتماد بودن و تجربه و تخصص تأییدکننده مشهور و هویت برند بر تعاملات اجتماعات آنلاین برند و همچنین، جذابیت تأییدکننده مشهور بر هویت برند را تأیید کرده است.نتیجه گیری: مشارکت جامعه برند در محیط مجازی، به دلیل فناوری های نوآورانه صورت می گیرد. این مطالعه بر تئوری های اعتبار منبع و هویت اجتماعی مبتنی بود. داده ها از اعضای انجمن آنلاین برند آرایشی مک جمع آوری شد. نتایج نشان می دهد که قابل اعتماد بودن و تخصص تأییدکنندگان مشهور، می تواند به عنوان سیگنال های ارتباطی، برای تسریع فرایند هویت برند مصرف کننده و مشارکت جامعه برند مجازی استفاده شود. مصرف کنندگانی که به شدت با نام تجاری شناسایی می شوند و در جامعه مجازی آن شرکت می کنند، به احتمال زیاد با برند پیوند عاطفی برقرار می کنند و پس از یک بحران آن را می بخشند.
طراحی مدل تسهیم درآمدی برای پلتفرم های پژوهشی با رویکرد مدل استروالدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
212 - 230
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی مدل های کسب وکار در پلتفرم ها، یکی از حوزه های پژوهشی پلتفرم هاست. این پژوهش به بررسی و طراحی مدل کسب وکار پلتفرم های پژوهشی می پردازد که هدف اصلی آن، تجاری سازی دستاوردهای پژوهشی و حفظ رضایت ذی نفعان است. در دنیای امروز با افزایش رقابت در حوزه های علمی و پژوهشی، نیاز به ایجاد مدل های کسب وکار کارآمد و پایدار، برای پلتفرم های پژوهشی بیش از پیش احساس می شود. این پژوهش تلاش می کند که با شناسایی و تحلیل نیازهای ذی نفعان، راه کارهایی برای بهینه سازی فرایندهای تجاری سازی ارائه دهد.روش: پژوهش حاضر با رویکرد کاربردی انجام شده است. با مرور مقاله های مرتبط با مدل های کسب وکار، مدل تسهیم درآمد پلتفرم های پژوهشی طراحی شد. در این راستا، از روش گروه کانونی برای شناسایی و تعیین شرکای کلیدی، ساختار هزینه ها و مدل درآمدی پلتفرم همانندجو استفاده شد. این روش به پژوهشگران امکان می دهد که نظرها و تجربه های مختلف ذی نفعان را جمع آوری کند و به یک مدل جامع و کارآمد دست یابند.یافته ها: از مهم ترین دستاوردهای کاربرد این مدل برای پلتفرم های پژوهشی، می توان به تأثیر کیفیت پژوهش ها بر درآمد حاصل از این گونه پلتفرم ها اشاره کرد؛ به طوری که در این پژوهش، هرچه کیفیت پایان نامه ها و رساله ها در مؤسسه های آموزشی و پژوهشی بهتر باشد، سهم آن مؤسسه از درآمد حاصل از همانندجویی نیز بیشتر خواهد بود. این یافته ها نشان دهنده اهمیت توجه به کیفیت پژوهش ها و تأثیر آن بر موفقیت مالی پلتفرم های پژوهشی است.نتیجه گیری: طراحی مدل پیشنهادی می تواند به بهبود کیفیت پژوهش ها و افزایش درآمد مؤسسه های آموزشی و پژوهشی در طراحی پلتفرم های پژوهشی کمک کند و در نهایت، به حفظ رضایت ذی نفعان منجر شود. با توجه به نتایج به دست آمده، پیشنهاد می شود که مؤسسه های آموزشی و پژوهشی، به سرمایه گذاری در بهبود کیفیت پژوهش ها و ایجاد همکاری های مؤثر با پلتفرم های پژوهشی بپردازند تا از مزیت های مالی و علمی بیشتری بهره مند شوند. این رویکرد، نه تنها به نفع مؤسسه ها خواهد بود، بلکه به ارتقای سطح علمی جامعه نیز کمک خواهد کرد.
بررسی تأثیر محتوای تولیدشده در رسانه های اجتماعی توسط اینفلوئنسرها و کاربران بر قصد خرید مشتریان کم درآمد، کاربست مدل SOR(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
260 - 287
حوزههای تخصصی:
هدف: گسترش تکنولوژی و استفاده از رسانه های اجتماعی، شیوه های بازاریابی شرکت ها را تغییر داده و شکل های نوینی برای تأثیرگذاری بر مصرف کنندگان ایجاد کرده است، محتواهایی که توسط کاربران رسانه های اجتماعی منتشر می شود، نمونه ای از این شیوه های بازاریابی است. با توجه به این موضوع، هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر کیفیت اطلاعات و اعتبار منبع محتوای به اشتراک گذاشته شده توسط مشتریان و کاربران، بر قصد خرید مشتریان کم درآمد است.روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه جمع آوری داده ها، پیمایشی تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش حاضر، کاربران عضو شبکه های اجتماعی اینستاگرام، توییتر، فیسبوک و... در مشهد در سال 1402 است. برای تعیین حجم نمونه، از قاعده معادلات ساختاری، یعنی 5 تا 15 برابر تعداد گویه های پرسش نامه استفاده شده است؛ بنابراین از آنجایی که پرسش نامه پژوهش حاضر مشتمل بر 27 گویه است، حجم نمونه 135 (135=27× 5) تعیین شد که در نهایت 164 پرسش نامه جمع آوری شد. ابزار پژوهش پرسش نامه استاندارد بوده است. برای روایی ابزار، از روایی صوری با تأیید خبرگان، روایی سازه با بارهای عاملی، روایی هم گرا با AVE و روایی واگرا با آزمون فورنل لارکر استفاده و همه تأیید شد. پایایی ابزار پژوهش با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی انجام گرفت و تأیید شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها نیز، از روش مدل یابی معادلات ساختاری با حداقل مربعات جزئی استفاده شد.یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که کیفیت اطلاعات و اعتبار منبع، بر اهمیت مرتبط با به اشتراک گذاری مشارکتی توسط اینفلوئنسرها و کاربران در بین کاربران شبکه های اجتماعی تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین مشخص شد که اهمیت مرتبط با به اشتراک گذاری غیر مشارکتی توسط اینفلوئنسرها و کاربران در بین کاربران شبکه های اجتماعی بر قصد خرید مشتریان کم درآمد تأثیر مثبت و معناداری دارد.نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان می دهد که تا چه اندازه اعتبار منبع و کیفیت محتوای به اشتراک گذاشته شده توسط دو گروه کاربران رسانه های اجتماعی و اینفلوئنسرها، می تواند بر قصد خرید مصرف کنندگان تأثیر بگذارد. همچنین راه کارهایی را برای بهبود استراتژهای بازاریابی و افزایش بازدهی کمپین های تبلیغاتی ارائه می کند.
شناسایی عوامل مؤثر بر هوش مصنوعی در بازاریابی صنعت بانکداری با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
311 - 341
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر هوش مصنوعی، در بازاریابی رسانه های اجتماعی صنعت بانکداری با رویکرد فراترکیب انجام شده است.
روش: مرور جامع ۱۱۵ مقاله به شناسایی عملکرد کنشگران علمی، مانند مناسب ترین نویسندگان و مناسب ترین منابع کمک کرده است. علاوه براین تحلیل هم نویسندگی و هم رخدادی با استفاده از نرم افزار وس ویور، شبکه مفهومی و عقلانی را پیشنهاد کرده است. با به کارگیری روش فراترکیب برای بررسی ابعاد برنامه بازاریابی رسانه های اجتماعی مبتنی بر هوش مصنوعی، تعداد ۵۹ مقاله بررسی شد که در بین مقاله های بررسی شده، بیشترین درصد مطالعات انجام شده مربوط به عامل محصول / مصرف کننده (۳۸) و کمترین درصد مطالعات انجام شده مربوط به عامل قیمت هزینه (۱۴) است.
یافته ها: برای بررسی پیشایندها و پسایندهای استفاده از هوش مصنوعی در تدوین برنامه بازاریابی رسانه های اجتماعی، ۳۴ مقاله بررسی شد که پیشایندها شامل عوامل تکنولوژیکی سازمانی محیطی، رفتاری و فردی بود و پسایندها عبارت بودند از: تجربه مشتری، مدیریت سفر مشتری، سودآوری، مزیت رقابتی، رضایت مشتری وفاداری مشتری مدیریت ارتباط با مشتری درگیری مشتری.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج مطالعه فراترکیب انجام گرفته برای تدوین برنامه بازاریابی رسانه های اجتماعی، می توان از هوش مصنوعی مکانیکی برای استانداردسازی، از هوش مصنوعی فکری برای شخصی سازی و از هوش مصنوعی احساسی برای رابطه سازی استفاده کرد.
اثر شوک تحریم بر شاخص بازار سرمایه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحمیل تحریم های اقتصادی غرب علیه ایران آثار متفاوتی بر بازارهای مختلف مالی داشته است و بازار سرمایه در ایران نیز یکی از بازارهایی بوده که از شوک تحریم بی تأثیر نبوده است. ازآن جایی که تحریم ها عاملی کلیدی در توضیح نوسانات اقتصادی ایران هستند، هدف این مقاله بررسی آثار تحریم در قالب الگویی اقتصادسنجی کلان ساختاری بر وضعیت بازار سرمایه در ایران است. برخلاف سایر پژوهش های انجام شده، نحوه اثرگذاری تحریم به صورت غیرفازی در این پژوهش لحاظ نشده و مطابق با شدت تحریم ها تغییر می کند. روش پژوهش نیز خود رگرسیون با وقفه های توزیعی با در نظر گرفتن داده های با تواتر زمانی متفاوت است که داده های استفاده شده برای دوره سی ساله برخی با تواتر سالانه و برخی با تواتر فصلی از سال های 1370 تا 1400 است. نتایج الگوی بهینه نشان می دهد که شاخص تحریم تأثیر منفی و معنادار بر رفتار بازار سرمایه دارد.
کووید 19، سطح نگهداشت وجه نقد و سرعت تعدیل آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دلیل آنکه مازاد و کسری وجوه نقد موجب کاهش ارزش شرکت می شود، مدیران سعی می کنند مقادیر بهینه ای از وجه نقد را نگهداری کنند. به بیان دیگر، شرکت ها تلاش می کنند نسبت وجه نقد واقعی خود را به سمت نسبت بهینه سوق دهند. عوامل مختلفی روی سطح نگهداشت وجه نقد و سرعت تعدیل آن مؤثرند. این پژوهش اثر همه گیری کووید 19 را مدنظر قرار می دهد که انگیزه احتیاطی را برای نگهداشت وجه نقد تقویت کرده است. این پژوهش از مشاهدات 159 شرکت در بازه زمانی 1401-1387 استفاده کرده است و از رگرسیون حداقل مربعات تعمیم یافته و رویکرد گشتاورهای تعمیم یافته سیستمی با کنترل اثرات سال ها و صنایع بهره برده است. نتایج نشان می دهد که در دوره همه گیری کووید 19 در مقایسه با سال های قبل از آن، نسبت نگهداشت وجه نقد شرکت ها حدود دو برابر شده و سرعت تعدیل آن نیز نزدیک به 40درصد افزایش داشته است. نتایج آزمون های استحکام که با یافته های اصلی پژوهش همخوانی دارد، با مفاهیم مطرح در نظریه توازن سازگار است. این پژوهش ادبیات موجود درباره تأثیر کووید 19 بر انگیزه های احتیاطی نگهداشت وجه نقد را توسعه می دهد و با تأکید بر نقش همه گیری کووید 19 در تشدید فشارهای مالی بر شرکت ها، بیانگر افزایش سرعت تعدیل نسبت نگهداشت وجه نقد به عنوان روشی برای اجتناب از تبعات مالی این همه گیری است.
بررسی اثر شوک احساس سرمایه گذار بر بازده عادی و غیرعادی صنعت فرآورده های نفتی در بورس اوراق بهادار تهران: رویکرد PVAR(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دارایی و تامین مالی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۷)
121 - 140
حوزههای تخصصی:
دیدگاه مالی رفتاری نشان می دهد که برخی تغییرات در قیمت اوراق بهادار به دلایل احساسی سرمایه گذاران وابسته است. رفتار احساسی منجر به ایجاد بازده در سهام شرکت ها می شود. در نظریه قیمت گذاری دارایی، درک منبع قیمت سهم اهمیت فراوانی دارد؛ بنابراین، بررسی شیوه اثرگذاری احساس سرمایه گذار بر بازده سهام از اهمیت زیادی برخوردار است. باتوجه به اینکه احساس می تواند بر بازده عادی و غیرعادی اثرات متفاوتی داشته باشد، هدف این پژوهش بررسی اثر شوک احساس سرمایه گذار بر بازده عادی و غیرعادی صنعت فرآورده های نفتی در بورس اوراق بهادار است. در این پژوهش، از مدل 6عاملی فاما و فرنچ (2018) برای اندازه گیری بازده غیرعادی و از شاخص قدرت نسبی، خط روان شناسی، حجم معاملات و نرخ تعدیل شده گردش سهام برای سنجش احساس سرمایه گذار استفاده شده است. اطلاعات لازم این پژوهش، برگرفته از 12 شرکت فعال در بورس اوراق بهادار در صنعت فرآورده های نفتی (1584ماه- شرکت) در بازه زمانی 1399-1389 است. برآورد انجام شده بیانگر آن است که اثر شوک احساس بر بازده عادی بیشتر از بازده غیرعادی است. از سوی دیگر، اثر شوک بازده عادی بر احساس در ابتدا مثبت و پس از یک دوره منفی شده است. همچنین، شوک مثبت به بازده غیرعادی بر احساس سرمایه گذار منفی بوده و پس از پنج دوره به بیشترین مقدار خود رسیده است. پژوهش حاضر در زمینه اثر شوک احساس سرمایه گذار بر بازده عادی و غیرعادی صنعت فرآورده های نفتی است که می تواند به شناسایی تفاوت های رفتاری در سرمایه گذاران کمک کند و درنتیجه به ایجاد استراتژی های سرمایه گذاری مناسب تر منجر شود.
شناسایی چالش های مدارس عادی دولتی در راستای عدالت آموزشی و تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۵
57 - 71
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی چالش های کیفیت مدارس عادی دولتی در راستای عدالت آموزشی و تربیتی بود.
روش: این پژوهش با رویکرد کیفی و روش مطالعه موردی انجام شد. مشارکت کنندگان پژوهش، مدیران مدارس عادی دولتی مقطع متوسطه دوم شهر سمنان در سال تحصیلی 03-1402 بودند که 44 نفر طبق اصل اشباع نظری با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. داده های به دست آمده با استفاده از روش بازخورد مشارکت کننده اعتباریابی شدند و روایی داده ها با استفاده از معیار کیفیت (مؤثق بودن) سنجیده و مورد تأیید قرار گرفت. داده ها با روش تحلیل مضمون تحلیل شدند.
یافته ها: نتیجه تحلیل داده ها منجر به شناسایی 323 مضمون پایه، 27 مضمون سازمان دهنده در زمینه چالش های کیفیت مدارس عادی دولتی گردید. که در قالب 5 مضمون فراگیر به شرح 1. چالش سیاسی، 2. چالش مدیریتی، 3. چالش مالی، 4. چالش ساختاری، 5. چالش نیروی انسانی طبقه بندی شد.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که چالش های کیفیت مدارس عادی دولتی شناسایی شده در این پژوهش و راهکارهای ارائه شده می تواند گسترش برابری فرصت ها و عدالت آموزشی را به همراه داشته باشد.
بررسی رابطه بین چرخش حسابرس و افشای موضوع های کلیدی حسابرس با کیفیت گزارشگری مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین چرخش حسابرس و افشای موضوع های کلیدی حسابرس با کیفیت گزارشگری مالی پرداخته شده است. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی وشیوه گردآوری داده ها، از نوع تحقیقات نیمه تجربی پس رویدادی در حوزه تحقیقات اثباتی است که با استفاده از رگرسیون چند متغیره استفاده از روش پانل با اثرات ثابت و مدل های اقتصادسنجی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، شرکت های عضو بورس اوراق بهادار تهران و حجم نمونه 103شرکت می باشد. نتایج پزوهش نشان داد که بین چرخش حسابرس و کیفیت گزارشگری مالی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین بین افشای موضوع های کلیدی گزارش حسابرس و کیفیت گزارشگری مالی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.