فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۸۱ تا ۱٬۷۰۰ مورد از کل ۵۷٬۰۵۸ مورد.
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
55 - 78
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه، یادگیری ماشین به عنوان ابزاری کارآمد در پیش بینی سری های زمانی مالی مورد توجه قرار گرفته است. با این حال، اغلب این مدل ها به عنوان مدل های جعبه سیاه به دلیل عدم شفافیت، موجب کاهش اعتماد به نتایج پیش بینی شده اند. برای رفع این محدودیت، بهره گیری از مدل های هوش مصنوعی توضیح پذیر که امکان تحلیل دقیق ساز و کار پیش بینی را فراهم می آورند، ضروری است. بر این اساس، هدف این پژوهش، توسعه و ارزیابی یک مدل پیش بینی مبتنی بر هوش مصنوعی است که علاوه بر دقت بالا، از قابلیت توضیح پذیری نیز برخوردار باشد. در این راستا، نقش و سهم متغیرهای ورودی در پیش بینی های مدل به طور شفاف مشخص شده و پایداری نتایج آن از نظر دقت و قابلیت توضیح پذیری، با استفاده از روش های اعتبارسنجی متقاطع، به ویژه بخش بندی سری های زمانی، مورد ارزیابی قرار می گیرد. روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی- تحلیلی با رویکرد پیش بینی کمّی است که برای نخستین بار در ایران به بررسی قابلیت توضیح پذیری هوش مصنوعی بهینه شده در پیش بینی بازده شاخص قیمت هشت صنعت تولیدی بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. داده های پژوهش شامل شاخص های صنایع در بازه زمانی ۱۳۹۷ تا ۱۴۰۲ است که از پایگاه های اطلاعاتی (بورس ویو) جمع آوری شده اند. برای آموزش مدل جنگل تصادفی به عنوان یک مدل یادگیری تجمیعی، متغیرهای تکنیکال، بنیادی و کلان اقتصادی به عنوان ویژگی های مدل، مورد بررسی قرار گرفته اند. همچنین الگوریتم ژنتیک به منظور بهینه سازی هایپرپارامترهای این مدل به کار گرفته شده است. به منظور افزایش شفافیت و اعتمادپذیری مدل، از تکنیک تفسیرپذیری شاپ برای شناخت تأثیر و اهمیت ویژگی ها استفاده شده است. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان می دهد که ترکیب الگوریتم جنگل تصادفی با بهینه سازی هایپرپارامترها از طریق الگوریتم ژنتیک و استفاده از روش توضیح پذیری همچون مقادیر شاپ، علاوه بر افزایش دقت پیش بینی بازده شاخص قیمت صنایع تولیدی بورس تهران، شفافیت و اعتمادپذیری مدل را نیز ارتقا می دهد. یافته ها تأکید دارند که متغیرهای تکنیکال، به ویژه شاخص میانگین متحرک نمایی، شاخص همگرایی و واگرایی میانگین متحرک، حجم معاملات و میزان سهام شناور، بیشترین نقش را در بهبود دقت پیش بینی ایفا می کنند. در مقابل، متغیرهای بنیادی همچون نسبت قیمت به درآمد و نرخ بهره و نرخ تورم تأثیرگذارند، اما نقش آن ها نسبت به متغیرهای تکنیکال کمتر است. علاوه بر این، ارزیابی متقاطع سری زمانی، پایداری و تعمیم پذیری بالای مدل پیشنهادی را در دوره های مختلف تأیید می کند. نتیجه گیری: با توجه به هم خوانی نتایج این پژوهش با مطالعات معتبر بین المللی می توان نتیجه گرفت که مدل های هوش مصنوعی توضیح پذیر نه تنها عملکرد خوبی نسبت به مدل های سنتی دارند، بلکه تحلیلگران مالی را در اتخاذ تصمیمات آگاهانه و مؤثر یاری کرده و می توانند نقشی کلیدی در مدیریت ریسک و بهینه سازی سبد دارایی ها ایفا کنند. بدین ترتیب، مدل پیشنهادی با شفافیت عملکرد و قابلیت اطمینان بالا، به عنوان ابزاری مؤثر برای تحلیلگران مالی معرفی شده و افق های تازه ای را در کاربرد هوش مصنوعی توضیح پذیر در صنعت مالی ایران می گشاید.
سیاست گذاری بلوغ ورزش نخبه ایران: نقش بسترها، فرایندها و سطوح توسعه
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تحلیل سیاست گذاری بلوغ ورزش نخبه ایران: نقش بسترها، فرایندها و سطوح توسعه بود. روش تحقیق از نوع کیفی با رویکرد تحلیل سیستماتیک می باشد. جامعه آماری شامل کلیه اعضای هیأت علمی تربیت بدنی، مدیران و کارشناسان سازمان های اجرایی، حرفه ای ورزشی و اسناد و منابع علمی بود. نمونه آماری به تعداد قابل کفایت بر مبنای اشباع نظری به صورت هدفمند و در دسترس انتخاب و مورد نظرخواهی قرار گرفتند (16 نفر و 28 سند). ابزارهای پژوهش شامل مطالعه کتابخانه ای نظام مند و مصاحبه نیمه ساختاریافته بود و روایی ابزار با استفاده از روش های روایی سنجی کیفی مطلوب ارزیابی شد (روایی محتوایی). از روش کدگذاری و چارچوب بندی مفهومی برای تحلیل یافته ها استفاده گردید. چارچوب مفهومی سیاست گذاری ورزش نخبه در ایران در 10 منظر شناسایی شده و در 5 سطح مفهومی چارچوب سیاست گذاری ورزش نخبه، بسترسازی اجرای سیاست های ورزش نخبه، فرایند سیاستی توسعه ورزش نخبه، بلوغ راهبردی سیستم ورزش نخبه و سطح توسعه و کارکردهای ورزش نخبه می باشد. چارچوب ارائه شده در این پژوهش، شناختی از ابعاد سیاست گذاری توسعه ورزش نخبه را بر اساس ارتباط آن با مجموعه ای از فعالیت های مختلف ایجاد می کند. بر پایه این چارچوب، می توان به ارزیابی عینی از سطح فعالیت های مدیریت در ورزش نخبه پرداخت و اطلاعات علمی در زمینه اقدامات مناسبی را که باید سازمان های ورزشی برای توسعه سیاست گذاری توسعه ورزش نخبه انجام دهند، فراهم ساخت.
An Integrative Model of Influencing Factors for E-Shopping Using Mobile Apps among Young Iranian User(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۵, No. ۹, Summer & Fall ۲۰۲۴
139 - 162
حوزههای تخصصی:
Purpose: The growth of Smartphone applications has led to the development and transformation of business sector. The present work aimed to assess factors influencing the intention to use shopping applications.Method: A structural model was formulated for analyzing and testing the existing factors among shopping application users. The statistical population of the research comprised of the users of shopping applications in a public university in Iran. This study employed a questionnaire survey, which consisted of two sections. The first section included general demographic details of the target respondents, while the second section comprised 30 items to measure the constructs of our conceptual model. All items of constructs were adopted from previous literature. A total of 288 questionnaires provided usable data.Findings: The results revealed that factors such as Convenience, Perceived Ease of Use, Trust, and Perceived usefulness affect the intention to use shopping applications, while factors such as Perceived Innovativeness, Perceived Risk, Perceived Enjoyment, and Social Influence were found to be non-influential.Conclusion: This research was conducted based on a comprehensive review of the research literature and identification of influential constructs with the approach of creating an integrated model of factors affecting the intention to use shopping applications. Based on the research results, focusing on ease of use and creating the experience of perceived usefulness along with the use of tools that lead to the improvement of trust is critical for practitioners.
شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر ارزیابی تکنولوژی با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه ایی(ANP) و دیمتل فازی ( مطالعه موردی: شرکت پتروشیمی پارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی دوره ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۵
79 - 94
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مطابق برنامه ششم توسعه، کاهش آسیب پذیری و ارتقای پایداری ملی در تاسیسات حساس صنعت پتروشیمی الزامی بوده و فناوری نقش حیاتی در تامین الزامات پدافند غیرعامل داشته و با تغییرات جهانی، فناوری به عامل اصلی مزیت رقابتی تبدیل شده است. هدف تحقیق حاضر، شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر ارزیابی فناوری پتروشیمی پارس بر مبنای ابعاد توانمندی فناوری درمدل اطلس شامل فن افزار، انسان افزار، اطلاعات افزار وسازمان افزار ازمنظر معیارهای توانمندی و جذابیت می باشد که با شناسایی و جبران شکاف فناوری، امکان دفاع هوشمندانه، ارتقای تاب آوری و پدافندغیرعامل با استمرار تولید، فروش و ارزآوری فراهم می گردد.روش شناسی: تحقیق حاضر از نظر نوع هدف، کاربردی و از نظر روش اجرا، توصیفی-پیمایشی است. گردآوری اطلاعات با تلفیق روش کتابخانه، مصاحبه و پرسشنامه صورت گرفته و جامعه آماری، 24 نفر از خبرگان حوزه فناوری هستند.درابتدای تحقیق، ۹۲ عامل موثردر ابعاد 4 گانه مدل اطلس فناوری گردآوری و سپس اهمیت آنها با پرسشنامه دلفی فازی از جامعه آماری سنجیده شده و ارتباطات، تاثیرگذاری و رتبه بندی آنها با تکنیک ترکیبی DEMATELوANP انجام گردید.یافته ها: بعد انسان افزار و سازمان افزار با وزنهای30و24درصد پیشران فناوری شرکت بوده و دو عامل متخصصین فناوری محور و ایجاد انگیزش توسط رهبری بعد انسان افزار با وزن 5.85و5.63 درصد موثرترین اجزای موثردر فناوری می باشند. نتیجه گیری: تعهد مدیریت ارشد با عوامل نگهداشت متخصصین فناورمحور، توسعه مدیریت مشارکتی، تخصیص منابع، توسعه آموزش و ایجاد انگیزش، در مجموع وزن بالای 50 درصدی در بکارگیری ابعاد فناوری برای کسب مزیت رقابتی سازمان و ارتقای تاب آوری و پدافند غیرعامل سازمان دارد.
Evaluating the Role of the Base Volume in the Liquidity of Digital and Knowledge-Based Companies' Stocks in the Tehran Stock Exchange(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۵, No. ۸, Winter & Spring ۲۰۲۴
103 - 124
حوزههای تخصصی:
Purpose: This research aimed to identify some of the existing financial frictions in the Iran's digital economy. In particular, based on cases taken from digital and knowledge-based companies, it empirically investigated the importance of the role of base volume in the liquidity of those companies' stocks in Tehran Stock Exchange.Method: To evaluate the empirical implications of applying the base volume in daily stock market practice, retrospectively a quantitative estimate of the base volume was implied by the economic model within the rules imposed by the market regulator via MATLAB software programming. Then, using the Generalized Method of Moments (GMM), the effects of the estimated base volume, percentage of free-floating share, securities turnover, and the ratio of transaction volume to base volume on Amihud index were econometrically studied for the selected companies during the period 2015-2020.Findings: The findings indicate that the applying base volume on the selected digital and knowledge-based companies has had a negative effect on the calculation of the final price and on the liquidity of studied knowledge-based companies. Also, the results of using the machine learning method (decision tree) showed a importance coefficient of 32.6% for the base volume on the Amihud index of the selected companies.Conclusion: Our results suggest that base volume as an idiosyncratic financial friction induced by Iranian stock market regulator has aggravated the illiquidity of studied digital and knowledge-based companies and thereby could have raised the financing costs for those companies. This would ultimately impede those companies’ growth prospect.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر فرار مالیاتی مؤدیان حقیقی (مطالعه موردی: شهرستان نور)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
حسابداری و شفافیت مالی سال ۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
82 - 101
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش شناسایی مهم ترین دلایل فرار مالیاتی و ارائه رتبه بندی آن براساس نظر خبرگان و مدیران مالیاتی شاغل در اداره امور مالیاتی شهرهای شهرستان نور است. روش شناسی: جامعه مورد مطالعه کلیه کارکنان و مدیران اداره امور مالیاتی شهرستان نور است که در سال 1402 انجام شد. در ابتدا، عوامل متعدد بر فرار مالیاتی با استفاده از پرسشنامه اول و نرم افزار SPSS مورد بررسی و تأیید قرار گرفت. در ادامه، با استفاده از پرسشنامه مقایسات زوجی و نرم افزار Expert choice، مهم ترین معیارها و زیرمعیارهای مؤثر بر فرار مالیاتی شناسایی و سپس اولویت بندی گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که هیچ کدام از معیارهای پنج گانه و زیرمعیارهای آن از دیدگاه خبرگان پژوهش بی اهمیت نبوده و معیار قانون و مقررات در میان سایر معیارها بیشترین اثر را بر فرار مالیاتی دارد. دانش افزایی: به طور قطع، یکی از راهکارهای مقابله با را ه های فرار مالیاتی، وضع قوانین و مقرراتی است که بتواند به طور کاملا هوشمندانه تمامی راه های نفوذ در قانون و حتی دور زدن آن را پیش بینی و برای آن راهکارهایی را پیشنهاد دهد. در این صورت قابل اجرا و مقبول آحاد و همه اصناف و گروه های مؤدیان قرار خواهد گرفت. علی رغم تلاشهای بسیار دولت ها در این زمینه هنوز هم فرار از مالیات چه در ایران و در سایر کشورهای دنیا، موضوعی است که با خلاهای جدی قانونی مواجه است. دانستن میزان فرار از مالیات و داشتن درک بهتر از دلایل آن به فرآیند یافتن مکانیزم های جلوگیری از آن یا کاهش شدت آن کمک خواهد کرد.
تأثیر سکوت سازمانی و قلدری در محیط کار بر خستگی مزمن در پیمانکاران پروژه های ساختمانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات رفتاری در مدیریت سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۸
134 - 156
حوزههای تخصصی:
امروزه خستگی مزمن به یک معضل شایع در پیمانکاران تبدیل شده که تمام شئون زندگی پیمانکاران را در برگرفته و موجبات کاهش عملکرد و ضربه پروژه های ساختمانی را فراهم آورده است. پژوهش حاضر با هدف تأثیر سکوت سازمانی و قلدری در محیط کار بر خستگی مزمن در پیمانکاران پروژه های ساختمانی انجام گرفت. این مطالعه از نوع پژوهش های توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی پیمانکاران پروژه های ساخت شهرستان رودهن در سال 1402 بود. از روش نمونه گیری تمام شمار استفاده شد. 99 نفر از شرکت کنندگان در پژوهش به پرسشنامه خستگی مزمن مسلش و جکسون (1981)، پرسشنامه سکوت سازمانی وکوال و بوراداس (2005) و مقیاس قلدری در محیط کار لوکزامبورگ استفگن و همکاران (2019) پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با استفاده از روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تحلیل شدند. یافته ها حاکی از آن بود که سکوت سازمانی و قلدری در محیط کار روابط معنی داری با خستگی مزمن داشتند. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که جهت کاهش خستگی مزمن، توجه به نقش قلدری در محیط کار و سکوت سازمانی ضروری است.
طراحی مدل عدم تمرکز (سیاسی-اقتصادی) در استان های ایران درراستای حکمرانی مطلوب با رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهدافامروزه پارادایم حکمرانی مطلوب در مقیاس وسیعی از سطح محلی تا بین المللی به کار برده می شود. به گمان بسیاری از خبرگان و صاحب نظران این قلمرو تحقیقاتی، مهم ترین و مؤثرترین نظریه در راه رسیدن به حکمرانی مطلوب «تمرکزدایی قدرت (سیاسی - اقتصادی)» می باشد (چیگو،[1] 2021). تمرکززدایی به عنوان یکی از شاخص های کاهش فاصله قدرت موردتوجه قرار گرفته است. تمرکززدایی به معنای تفویض قدرت (در مسائل سیاسی و اقتصادی) به کاهش فاصله قدرت بین سطوح مختلف و فاصله قدرت بین دولت و مردم منجر می شود (رودریگز،[2] 2018). مسئله اصلی این پژوهش آن است که در حال حاضر عزم راسخی در نظام سیاسی و خط مشی گذاری کشور برای تحقق الگوی تمرکززدایی و تفویض اختیار به قدرت های محلی (مانند استانداری ها و غیره) مشاهده نمی شود. از سوی دیگر، مشخص شده است که صرف افزایش تمرکززدایی، رفاه را افزایش نمی دهد؛ بلکه ابتدا باید زیربنای لازم برای واگذاری امور به استان ها ارزیابی شود و سپس انتظار محقق شدن و بهبود رفاه اجتماعی در استان ها را داشت (خانزادی و همکاران، 1400). از دیدگاه نظری نیز تاکنون تلاش زیادی برای ارائه الگوی تمرکززدایی سیاسی- اقتصادی انجام نشده است که این امر بیان کننده یک شکاف تحقیقاتی عمده در ادبیات حکمرانی است. با تمام اوصاف یادشده، این سؤال که چگونه عدم تمرکز به تحقق حکمرانی مطلوب کمک می نماید، به دلیل اختلاف نظرها و کمبودهایی که در حوزه ادبیات نظری و پیشینه پژوهش پابرجاست، بدون پاسخ محکم و قطعی به قوت خود باقی است؛ ازاین رو، سؤال اصلی این پژوهش این است: «مدل عدم تمرکز (سیاسی- اقتصادی) در استان های ایران درراستای حکمرانی مطلوب چگونه است؟» روشاین پژوهش ازلحاظ هدف، کاربردی است که با رویکرد آمیخته (کیفی-کمّی) انجام شده است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل خبرگان دانشگاهی است که دارای سابقه آموزش در حوزه مدیریتی دولتی و مقالات علمی معتبر دراین زمینه هستند. برای تعیین نمونه های این پژوهش و تعیین این گروه از خبرگان از روش نمونه گیری غیراحتمالی و هدفمند[3] استفاده شده است. ملاک تعیین حجم نمونه در این پژوهش، رسیدن به اشباع نظری است که بعد از چهارده مصاحبه اشباع نظری حاصل شده است.برای نمونه گیری از تکنیک گلوله برفی استفاده شده است. جامعه آماری مرحله کمّی، مدیران ارشد و میانی استانداری و سازمان برنامه وبودجه و مدیران ادارات کل در استان های تهران، اصفهان، کردستان، خوزستان بودند (N=183). باتوجه به اینکه تعداد جامعه موردمطالعه محدود می باشد، کل جامعه موردمطالعه به طورکامل و غیرتصادفی به عنوان نمونه موردبررسی استفاده شده است. ابزار اصلی گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته است. جهت تعیین روایی و پایایی مصاحبه ها از دو روش بازآزمون و توافق دوکدگذار استفاده شده است.در بخش کمّی، برای آزمون این فرضیات تحقیق، از ابزار پرسش نامه محقق ساخته شامل 147 گویه برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. گویه های پرسش نامه دقیقاً بر مبنای شاخص های شناسایی شده در فاز کیفی تحقیق تدوین شده است. در این پژوهش از روش تئوری داده بنیاد برای تحلیل داده های کیفی استفاده شده است. تحلیل داده ها در بخش کیفی با استفاده از نرم افزار Maxqda نسخه 2020 انجام شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها و آزمون فرضیات تحقیق از آمار استنباطی و تکنیک حداقل مربعات جزئی (PLS) نسخه 2024 استفاده شده است. نتایجبر اساس نتایج حاصل از سه مرحله کدگذاری در بخش کیقی پژوهش، داده های به دست آمده در 9 مقوله اصلی طبقه بندی می شوند. با نظر استادان و کارشناسان امر، از تمامی شاخص های به دست آمده از تحلیل کیفی 14 مصاحبه ، شامل 9 مقوله و تعداد 30 شاخص جهت تدوین مدل عدم تمرکز (سیاسی- اقتصادی) درراستای حکمرانی مطلوب به کار گرفته شده است. شکل 1: مدل پارادایمی تحقیقجهت اعتبارسنجی مدل بدست آمده از رویکرد پیمایشی استفاده شد. برای بررسی روایی پرسش نامه ها دو شاخص[4]CVI و [5]CVR سنجیده شده است. نتایج بررسی شاخص روایی محتوای سؤالات نشان می دهد CVI همه سؤالات بالاتر از 8/0 هستند که نتایج روایی محتوای تک تک سؤالات است. همچنین، باتوجه به اینکه مقدار CVR تک تک سؤالات بزرگ تر از ۰٫56 شده است، نسبت روایی محتوای این پرسش نامه تأیید شده است.مقدار پایایی آلفای کرونباخ و پایایی مرکب برای تمام متغیرهای حاضر در مدل پژوهش بیش از 7/0 می باشد. بنابراین، پرسشنامه تحقیق از پایایی لازم برخوردار است. براساس نتایج به دست آمده مشخص شد که شروط روایی همگرا نیز برقرار است. ازاین رو، روایی همگرا نیز تأیید شده است. نتایج آزمون فورنل-لاکر نیز روایی ابزار را تأیید می نماید. آزمون ضریب تعیین (R2) و شاخص GOF (برابر با 698/0) نیز برازش مناسب مدل پژوهش را تأیید می کند. در مجموع نتایج بخش کمی از منظر ضریب مسیر و مقدار معناداری نشان داد که مدل پیشنهادی در این تحقیق از اعتیار مناسبی برخوردار است. بحث و نتیجه گیریتمرکززدایی و تشکیل حکومت محلی فرآیندی پیچیده و طولانی است که جهت افزایش مشارکت تمامی افراد یک جامعه در فرایند توسعه براساس ظرفیت ها، توانمندی ها و منابع محل عمل می کند. در تمرکززدایی، دولت مرکزی اختیار تصمیم گیری را به نهادهای محلی واگذار می کند که متصدیان آنها توسط مردم همان محل انتخاب شده اند؛ اما عملکرد آنها تحت کنترل و نظارت حکومت مرکزی است. به عبارتی بهتر، تمرکززدایی به اختیارعمل نسبی دولت های محلی درزمینه تعیین اهداف، تدارک منابع و اداره و اجرای سیاست های عمومی اشاره دارد. تمرکززدایی موجب تسهیل و تسریع در تصمیم گیری ها می شود. رقابت بین دولت های محلی را افزایش می دهد. توسعه منطقه ای به همراه می آورد و با نزدیک کردن دولت به مردم موجب افزایش شفافیت و پاسخگویی می شود. در موادی از قانون برنامه پنج ساله پنجم توسعه کشور نیز به بحث تمرکززدایی اشاره شده است. در کشورهای درحال توسعه چند دسته وظیفه اصلی شامل «پی ریزی حکومت قانون و تضمین اجرای مقررات»، «ایجاد ثبات اقتصادی کلان»، «ایجاد و ارتقا زیرساخت ها»، «ارائه خدمات رفاهی»، «حفاظت از محیط زیست» و «تقویت توان تولیدی اقتصاد ملی» را به طورخلاصه می توان مهم ترین فعالیت های بخش عمومی عنوان کرد. این پژوهش از نخستین مطالعاتی است که مدلی جامع در رابطه با تمرکززدایی در راستای حکمرانی مطلوب ارائه می دهد. مولفه های شناسایی شده در مدل این پژوهش می تواند رهنمودهایی مدیریتی برای سیاست گذاران جهت تسهیل فرایند تمرکززدایی و به تبع آن تقویت حکمرانی خوب داشته باشد. همچنین مدل پیشنهادی با تفکیک عوامل مختلف نگرش جدیدی در اختیار پژوهشگران قرار می دهد تا بتوانند حوزه های مهم تمرکززدایی را از منظر حکمرانی خوب شناسایی کنند. تقدیر و تشکرنویسندگان از کلیه خبرگانی که در این پژوهش مشارکت داشتند تقدیر و تشکر می کنند. همچنین نویسندگان سپاسگزاری خود را از کلیه مدیران و کارکنان گروه مدیریت دولتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شوشتر ابزار می دارند. تعارض منافعنویسندگان اظهار می کنند که هیچ تعارض منافعی وجود ندارد.
تحلیل کمّی روابط چندگانه فرهنگ سازمانی حمایتی، عملکرد رهبری، رضایت شغلی، اعتماد سازمانی و درگیری شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مدیریت تحول سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
240 - 277
حوزههای تخصصی:
رضایت شغلی مهم ترین متغیر در حیطه رفتار سازمانی محسوب می شود و عاملی برای افزایش کارایی و احساس رضایت فردی کارکنان است. فرهنگ سازمانی، عملکرد رهبری و درگیری ذهنی کارکنان عوامل موثر بر افزایش رضایت مندی در شغل است که در پژوهش های پیشین کمتر به این روابط اشاره شده است. بر همین اساس هدف از این پژوهش تحلیل کمّی روابط چندگانه فرهنگ سازمانی حمایتی، عملکرد رهبری، رضایت شغلی، اعتماد سازمانی و درگیری شغلی می باشد. روش پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی، از لحاظ نحوه جمع آوری داده ها به صورت توصیفی- همبستگی و از لحاظ نحوه تجزیه و تحلیل داده ها به صورت کمی است. جامعه آماری پژوهش شامل کارکنان شرکت بیمه تکمیلی آتیه سازان حافظ مشهد می باشند که تعداد آن ها 178 نفر است که به روش تمام شمار مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری این پژوهش پرسشنامه بود که روایی آن ها از نوع محتوا و سازه بوده که مورد تائید قرار گرفتند؛ همچنین جهت سنجش پایایی پرسشنامه ها از آزمون ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید. همچنین جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تکنیک معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Smart Pls استفاده گردید. که نتایج حاصل بیانگر این بود که فرهنگ سازمانی حمایتی بر درگیری شغلی کارکنان و اعتماد سازمانی، عملکرد رهبری بر اعتماد کارکنان، درگیری شغلی بر اعتماد سازمانی کارکنان و رضایت شغلی و همچنین اعتماد سازمانی بر رضایت شغلی کارکنان تاثیر مثبت و معناداری می گذارند. درگیری شغلی می توانند تاثیر فرهنگ سازمانی حمایتی بر اعتماد سازمانی کارکنان و اعتماد سازمانی نیز می تواند تاثیر عملکرد رهبری بر رضایت شغلی را میانجی گری کنند.
مفهوم پردازی الگوی شایستگی رهبری جهانی به روش مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت بهبود و تحول سال ۳۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۲
75 - 102
حوزههای تخصصی:
در دهه اخیر رهبری در کلاس جهانی به عنوان رویکردی نوین جهت ارتقای مزیت رقابتی سازمان ها، توجه بسیاری از پژوهشگران حوزه های مختلف را به خود جلب کرده است. مقالات بسیاری به مطالعه رهبری در کلاس جهانی در ادبیات سازمانی به ویژه مدیریت راهبردی و منابع انسانی پرداخته اند. اما تاکنون مرور جامعی از مطالعات مفهومی و تجربی با در نظر گرفتن ویژگی های اساسی و الگوهای این شایستگی و عوامل اثرگذار بر اثربخشی رهبری جهانی انجام نشده است. به همین جهت برای روشن کردن دانش این حوزه -شایستگی رهبران در کلاس جهانی- اثربخشی و نقش آن به عنوان سازه ای اثرگذار در ادبیات مدیریت و سازمان، این پژوهش به مرور جامع 68 مطالعه مفهومی و تجربی از سال 2000 تا 2022 پرداخته است و دو هدف عمده را دنبال می نماید: شناسایی مفهوم سازی های متفاوت شایستگی رهبران در کلاس جهانی و عوامل اثرگذار بر این مفهوم در زمینه مدیریت و سازمان. این مطالعه توصیفی و از لحاظ روش اجرا مطالعه مرور ادبیات به صورت نظام مند می باشد. شناسایی مفاهیم "رفتارهای رهبری تراز جهانی"، "وظابف رهبری تراز چهانی"، "روابط رهبری تراز جهانی"، "شیوه رهبری تراز چهانی" و "وظایف خارجی رهبری تراز جهانی" به همراه ابعادشان، از نتایج این پژوهش است.
تأثیر رهبری دوسوتوان بر نوآوری سازمانی باتأکید بر نقش میانجی گری جستجوگری دانش و تعدیل گری انعطاف پذیری راهبردی در صنعت بانکداری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
113 - 145
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر رهبری دوسوتوان بر نوآوری سازمانی در صنعت بانکداری ایران است. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی است و رویکرد کمی دارد و ازنظر ماهیت روش و گردآوری اطلاعات، توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش صنعت بانکداری ایران و نمونه آن 28 بانک دولتی، خصوصی و قرض الحسنه شهر تهران است. یافته های این پژوهش نشان می دهد رهبری دوسوتوان بر جستجوگری دانش و نوآوری سازمانی، تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین جستجوگری دانش بر نوآوری سازمانی تأثیر مثبت و معناداری دارد و این متغیر به عنوان میانجی گر رابطه رهبری دوسوتوان و نوآوری سازمانی نقش ایفا می کند، اما انعطاف پذیری راهبردی نقش تعدیل گر در رابطه جستجوگری دانش با نوآوری سازمانی ندارد. درنهایت به مدیران این صنعت پیشنهاد شد تا با توسعه آگاهی و قابلیت های خود، توانایی اعمال توأمان رفتارهای باز و بسته رهبری را برای بهبود نوآوری سازمانی توسعه دهند، پایگاه های دانش درون و برون سازمانی را گسترش داده و قابلیت جذب دانش را در سازمان توسعه دهند، نسبت به توسعه مراکز نوآوری اهتمام ورزند، نحوه مشارکت کارکنان در تصمیم گیری ها و ایده پردازی درجهت بهبود نوآوری سازمان را تسهیل کرده و فرهنگ نوآورانه را بر سازمان خود حاکم سازند.
مقایسه ی اثربخشی آموزش سرسختی روان شناختی و مثبت اندیشی بر بهزیستی روان شناختی و سازگاری روان شناختی دانشجویان (مطالعه موردی یک دانشگاه نظامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۵
80 - 117
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی اثربخشی آموزش سرسختی روان شناختی و مثبت اندیشی بر بهزیستی روان شناختی و سازگاری دانشجویان انجام شد. این پژوهش آزمایشی با پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری دانشجویان سال اول دانشگاه بوند. نمونه آماری شامل 21 نفر برای هر یک از گروه های آزمایشی و 21 نفر برای گروه کنترل بود که به روش تصادفی انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایشی و کنترل جایگزین شدند. آموزش های سرسختی روان شناختی و مثبت اندیشی به گروه های آزمایشی داده شد ولی به گروه کنترل هیچ گونه آموزشی داده نشد. ابزار گرداوری داده ها شامل پرسشنامه ی 84 سؤالی بهزیستی روان شناختی ریف و پرسشنامه 160 سؤالی سازگاری بل بود. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره تجزیه وتحلیل شد. نتایج حاکی از آن بود که هم آموزش مهارت سرسختی روان شناختی و هم آموزش مثبت اندیشی باعث ارتقاء بهزیستی روان شناختی و بهبود سازگاری روان شناختی در دانشجویان شده و در مقایسه بین دو نوع مداخله نیز در بیشتر مؤلفه ها آموزش سرسختی روان شناختی مؤثرتر بود. در پیگیری سه ماهه نیز نتایج تکرار شد؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که می توان از این مداخله ها در بهبود و ارتقاء بهزیستی روان شناختی و سازگاری بهره جست.
تاثیر حسابرسی مالی موسسات بزرگ حسابرسی برکیفیت مسئولیت اجتماعی شرکت ها
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۶ (جلد ۳)
110 - 125
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر تاثیرحسابرسی مالی موسسات بزرگ حسابرسی بر کیفیت مسئولیت اجتماعی شرکت ها می باشد. این تحقیق شرکت هایی را دربر گرفت که در سال 1390 تا 1401 عضو سازمان بورس اوراق بهادار تهران بوده اند، براساس حذف سیستماتیک، تعداد 213 شرکت و 2556 سال- شرکت به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید. درتحقیق حاضر، روش جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای وداده های مربوط به نمونه آماری از طریق سایت کدال گردآوری شد. برای تبیین قدرت توضیح دهندگی متغیرهای توضیحی از ضریب تعیین تعدیل شده، برای بررسی معنی داری متغیرها ازآماره ی t و برای بررسی کفایت کلی مدل از آماره F فیشر استفاده شد. همچنین تحلیل های آماری با استفاده از نرم افزارهای EXCEL و EVIEWS انجام شد. درخصوص گردآوری اطلاعات مربوط به ادبیات موضوع و پیشینه تحقیق از روش های کتابخانه ای استفاده شد. چنانچه طبقه بندی تحقیقات برحسب هدف را مدنظر قرار دهیم، تحقیق حاضر در زمره تحقیقات کاربردی قرار دارد، چنانچه طبقه بندی انواع تحقیقات براساس ماهیت و روش مدنظر قرار گیرد، روش تحقیق حاضر از لحاظ ماهیت در زمره تحقیقات توصیفی قرار دارد. نتایج آزمون فرضیه تحقیق نشان داد، حسابرسی مالی موسسات بزرگ حسابرسی برکیفیت مسئولیت اجتماعی شرکت ها اثر معناداری دارد.
طراحی الگوی شایستگی منابع انسانی در وزارت نیرو با رویکرد معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت دولتی ایران دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
147 - 188
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی یکپارچه شایستگی منابع انسانی در وزارت نیرو، با بهره گیری از «رویکرد معماری» انجام شده است. در گام نخست و به منظور شناسایی ابعاد و مؤلفه های الگوی یکپارچه شایستگی، از روش کیفی (راهبرد تحلیل مضمون) و در مرحله بعد، جهت حصول توافق نظر درخصوص یافته های بخش کیفی، از روش«دلفی فازی» و برای اولویت بندی ابعاد و مؤلفه ها، از تکنیک «سوارا فازی» استفاده شده است. مشارکت کنندگان در پژوهش، دوازده نفر از صاحب نظران و خبرگان مدیریت در وزارت نیرو و شرکت های زیرمجموعه و اساتید دانشگاهی بودند که به روش هدفمند، انتخاب و با آن ها مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که ابعاد تشکیل دهنده الگوی یکپارچه شایستگی منابع انسانی وزارت نیرو، شامل چهار سازه و ده مؤلفه است. اولین سازه، با عنوان «مدیران منابع انسانی شایسته» شامل مؤلفه های «مهارت های ارتباطی، مهارت های توسعه فعالیت های تیمی و مهارت های رهبری»، دومین سازه، با عنوان «سیستم ها و فرایندهای شایسته» دربرگیرنده سه مؤلفه «فرایندهای توسعه آموزشی، فرایندهای اثربخش منابع انسانی و فرایندهای هماهنگی سازمانی»، سومین سازه، با عنوان «منابع انسانی شایسته» مشتمل بر دو مؤلفه «شایستگی های راهبردی، شایستگی های عملیاتی» و آخرین سازه، با عنوان «راهبرد های سازمان در حوزه منابع انسانی» دارای دو مؤلفه «راهبرد های پدرانه و متعهدانه» است. مقاله با ارائه پیشنهادهایی در راستای استقرار الگوی طراحی شده در وزارت نیرو خاتمه می یابد.
شناسایی موانع و چالش های مولدسازی دارایی های عمومی دولت
حوزههای تخصصی:
از جمله اقداماتی که توانایی افزایش درآمدهای دولت به صورت پایدار را دارد به طوری که این افزایش بدون رشد نقدینگی باشد، مولدسازی دارایی ها است. بنابراین شناسایی موانع و چالش های مولدسازی دارایی های عمومی دولت می تواند نقش بسزائی در تامین منابع موردنیاز دولت از این طریق داشته باشد. بر این اساس، پژوهش حاضر تلاش دارد تا موانع و چالش های مولدسازی دارایی های عمومی دولت را مورد مطالعه و بررسی قرار دهد. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش گردآوری داده ها توصیفی، از نوع همبستگی است. جهت جمع آوری اطلاعات در این پژوهش از روش های کتابخانه ای و میدانی استفاده گردید. جامعه آماری این پژوهش مدیران، ذیحسابان و معاونین ذیحساب، حسابرسان ارشد و حسابرسان و حسابداران وزارت امور اقتصادی و دارایی، دیوان محاسبات کشور و سازمان برنامه و بودجه است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار های SPSS و Excel استفاده شده است. بر اساس یافته های بدست آمده نهایتاً 29 مولفه بر مولدسازی دارایی های عمومی دولت تاثیر گذار هستند.
کاربرد روش تحلیل سلسله مراتب فازی جهت شناسایی عوامل موثر بر توسعه حرفه ای نو معلمان فارغ التحصیل از دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره ۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۲۱)
114 - 134
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش کاربرد روش تحلیل سلسله مراتب فازی جهت شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه حرفه ای نو معلمان فارغ التحصیل از دانشگاه فرهنگیان می باشد. روش پژوهش از حیث هدف از نوع تحقیقات کاربردی و بر اساس نحوه گردآوری داده ها از نوع توصیفی - پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل 15 نفر از خبرگان، متخصصان دانشگاهی، اساتید، نخبگان و صاحب نظران علوم تربیتی که مسلط به موضوع پژوهش می باشند و نمونه گیری به صورت هدفمند انجام شد. اطلاعات و داده های مورد نیاز پژوهش از طریق پرسشنامه جمع آوری گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از از دو روش تحلیل عاملی و تکنیک تحلیل سلسله مراتبی (AHP) برای رتبه بندی استفاده گردید. نتایج نشان داد: هر یک از عوامل موثرشناسایی شده دارای وزن و اهمیت متفاوتی بودند. عامل اول اکتساب و خلق دانش (A)، عامل دوم سازماندهی دانش (B)، عامل سوم تبادل و اشتراک دانش (C)، عامل چهارم کاربرد دانش (D)، عامل پنجم به روز ماندن (E) و عامل ششم تجربه گرایی و اقدام فکورانه (F)، عامل هفتم تغییر در شیوه انجام کار (G) و عامل هشتم یادگیرنده و یادگیری (H) و عامل نهم دانش محتوا (I) و عامل دهم تمرین آموزشی (J) و عامل یازدهم مسئولیت حرفه ای (K) می باشد.
شناسایی عوامل مؤثر بر مشارکت اقتصادی زنان با استفاده از رویکرد فراترکیب
منبع:
تامین اجتماعی دوره ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۱)
61 - 92
حوزههای تخصصی:
هدف: مشارکت اقتصادی زنان به عنوان یکی از عوامل کلیدی توسعه پایدار و کاهش نابرابری جنسیتی شناخته شده است. بااین حال، شواهد در مورد شدت این تأثیر متفاوت هستند. هدف اصلی این مطالعه شناسایی عوامل مؤثر بر مشارکت اقتصادی زنان است.روش: این تحقیق ازنظر روش، کیفی و از نظر رویکرد، فراترکیب است و ماهیت آن توسعه ای می باشد. در این پژوهش، با توجه به استفاده از رویکرد فراترکیب، جستجو در پایگاه های علمی شامل اسکوپوس، امرالد، مگیران، پرتال جامع علوم انسانی انجام شد. با استفاده از واژگان کلیدی مرتبط با مشارکت اقتصادی زنان و با حذف مقالات نامرتبط و نامطلوب بر اساس چرخه ای که از طریق الگوی پریزما و آزمون برنامه مهارت های ارزیابی انتقادی صورت گرفت، درنهایت 35 مقاله مرتبط باقی ماند.یافته ها: تحلیل و ترکیب کدها و ارزیابی آن ها با استفاده از شاخص کاپا، نشان دهنده شناسایی 5 کد انتخابی (عوامل فردی، عوامل اجتماعی، عوامل سیاسی، عوامل فرهنگی و عوامل آموزشی) و 39 کد محوری می باشد.نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که مشارکت اقتصادی زنان با افزایش تولید ناخالص داخلی، کاهش فقر، بهبود سلامت و آموزش کودکان و تقویت دمکراسی رابطه مثبت دارد. همچنین، این مشارکت بر اهمیت سیاست های حمایتی برای گسترش فرصت های شغلی و آموزشی برای زنان، اصلاح قوانین و مقررات تبعیض آمیز و تقویت فرهنگ برابری جنسیتی تأکید می کند.
شناسایی و رتبه بندی معایب راهبرد هم رقابتی در زنجیره تامین بهداشت و درمان: رویکرد ترکیبی تحلیل مضمون و روش اولویت ترتیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نوآوری و راهبردهای عملیاتی سال ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
246 - 258
حوزههای تخصصی:
هدف: راهبرد هم رقابتی که به معنای همکاری و رقابت هم زمان بین رقبا است، یکی از کارآمدترین راهبرد ها برای رفع محدودیت ها در منابع و تخصص است. علی رغم این مزایا، معایب متعددی نیز در این راهبرد می باشد که باید شناسایی گردد. با توجه به خلا تحقیقاتی موجود، در این تحقیق معایب هم رقابتی در زنجیره تامین بهداشت شناسایی و رتبه بندی گردید. روش شناسی پژوهش: رویکرد تحقیق روش تحقیق آمیخته بود. در مرحله کیفی برای شناسایی معایب، از مصاحبه های نیمه ساختاریافته و روش تحلیل مضمون استفاده شد. در مرحله کمی و برای رتبه بندی عیوب از روش اولویت ترتیبی استفاده گردید. جامعه آماری خبرگان زنجیره تامین سلامت شهرستان های کاشان و آران وبیدگل بودند.یافته ها: نتایج تحلیل مضمون مصاحبه ها بیانگر 13 عیب با عنوان از دست دادن استقلال در تصمیم گیری، از دست دادن فرصت همکاری با دیگران، افزایش هزینه معاملات، تعارضات شدید و معطل شدن بیماران، خطر از دست دادن مدیریت منابع، دسترسی نامتقارن به منابع، رفتار غیراخلاقی شریک، عدم تناسب سود، مخدوش شدن تصویر نشان تجاری در اثر تعارض با رقیب، نشت اطلاعات، اولویت دادن به بیماران خود، خطر ارسال بیمار به سایر مکان های درمانی و نوسان در منصب ها و تصمیمات دولتی است. مهم ترین عیب نیز تعارضات شدید و معطل شدن بیماران شناسایی گردید.اصالت/ارزش افزوده علمی: یافته های این تحقیق 13 مورد از عیوب مهم راهبرد هم رقابتی در بخش بهداشت و درمان را شناسایی و رتبه بندی کرده است که در ادبیات تحقیق تنها به 7 مورد از این عیوب اشاره شده است. شناسایی و رتبه بندی این عیوب مشارکت نظری پژوهش حاضر به شمار می رود. بررسی تناسب فرهنگی رقیب، تنظیم قراردادهای حرفه ای، شایسته سالاری در مدیران و تنظیم فرآیند نظارت و کنترل اساسی ترین راهبردهای مقابله با این عیوب است.
عوامل راهبردی مؤثر بر چابک سازی ساختار سازمانی یگان های عمده رزم زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران متناسب با تهدیدات آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی ارتش سال ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹
159 - 183
حوزههای تخصصی:
این مقاله به روش موردی زمینه ای انجام شده است و هدف آن تعیین عوامل راهبردی مؤثر بر چابک سازی ساختار سازمانی یگان های عمده رزم زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران متناسب با تهدیدات آینده می باشد و سؤال اصلی آن به چیستی عوامل مؤثر بر چابک سازی ساختار سازمانی این یگان ها اشاره دارد؛ مقاله از نوع کاربردی و به روش تحلیل عامل (اکتشافی) انجام شده است. روش جمع آوری اطلاعات به روش ترکیبی) میدانی، کتابخانه ای (بوده؛ جامعه آماری آن 98 نفر است. به منظور کفایت حجم نمونه از شاخص KMO و آزمون بارتلت استفاده شده استدر ابتدا نتایج آزمون تحلیل عاملی تحقیق نشان می دهد؛ ابعاد سازمان به دو گروه ساختاری و محتوایی تقسیم می گردد و عوامل تعیین کننده ساختار سازمانی در ابعاد ساختاری شامل؛ اجزاء اداری، استقلال، تمرکز، پیچیدگی، تفویض اختیار، تفکیک، رسمیت، حرفه گرایی، حیطه کنترل، تخصص گرایی، استاندارد کردن و حیطه عمودی می باشند و عوامل تعیین کننده ساختار سازمانی که در ابعاد محتوایی شامل؛ اهداف استراتژیک سازمان، اندازه و استعداد سازمان، محیط عمومی، فرهنگ سازمانی، فناوری، قدرت و کنترل، ارزیابی اثربخشی سازمان و استفاده از سازمان مجازی است؛ در مرحله بعد نتایج ترسیم جدول جمع آوری واریانس خروجی تحقیق؛ 8 عامل به ترتیب اهداف استراتژیک سازمان، اندازه و استعداد سازمان، فرهنگ سازمانی، استفاده از سازمان مجازی، حیطه عمودی، تفویض اختیار، حیطه کنترل و رسمیت را به عنوان عوامل راهبردی مؤثر بر چابک سازی ساختار سازمانی یگان های عمده رزم زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران متناسب با تهدیدات آینده تعیین می گردند
طراحی مدل تعالی بازاریابی دیجیتالی (مطالعه موردی: بانکداری تجاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
596 - 617
حوزههای تخصصی:
هدف: هم سو با تحولات بانکداری در جهان و با مطرح شدن رقابت گسترده در عرصه بانکداری در ایران و ورود بانک ها و مؤسسه های مالی اعتباری جدید به این عرصه، بانک های تجاری به بهره گیری از بازاریابی دیجیتالی و همچنین، متمایزسازی ارائه خدمات و دستیابی به سهم بازار بیشتر در صنعت بانکداری نیازمندند. از این رو ضروری است که الگوهای تعالی بازاریابی، راه کارهایی در جهت ایﺠﺎد ﻣﺰیﺖ رﻗﺎﺑﺘی ﭘﺎیﺪار ارائه دهند. هدف پژوهش حاضر، کشف و تبیین مؤلفه های پیشایندی و پیامدی تعالی بازاریابی دیجیتالی در بانکداری تجاری و ارائه راه کارهای اجرایی به منظور بهبود تعالی بازاریابی دیجیتالی در بانکداری تجاری است.روش: پژوهش حاضر از نظر هدف توسعه ای کاربردی است و از نظر نحوه گردآوری داده ها، در دسته پژوهش های غیرآزمایشی قرار می گیرد. برای پاسخ به مسئله پژوهش و تدوین مدل، از روش پژوهش کیفی و به طور خاص در ساخت نظریه، از روش داده بنباد استفاده شده است. جامعه هدف پژوهش، پژوهشگران و خبرگان دانشگاهی و مدیران نهادها و بانک ها بودند که در زمینه مدل تعالی، بازاریابی دیجیتالی و بانکداری تجاری، تجربه های علمی و عملی داشتند. برای نمونه گیری نیز، از روش نمونه گیری گلوله برفی استفاده شده است.یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش مدل تعالی بازاریابی در بانکداری تجاری مزیت هایی را به همراه دارد که عبارت اند از: بهبود تجربه مشتری، شناسایی و پاسخ گویی نیاز آتی مشتریان، جذابیت بیشتر برای مشتری، سفارشی کردن خدمات، گسترش دامنه زمانی و سبد تنوع خدمات، رفاه نیروی انسانی، برقراری ارتباط مطلوب با مخاطبان، استفاده از فناوری های دیجیتال، تاکتیک ها و اجرای فعالیت های بازاریابی دیجیتال، فراهم سازی امکان انتخاب شیوه تعامل مشتریان از طریق کانال های دیجیتال و فراهم سازی انتخاب مشتریان درخصوص شیوه تعامل خود با بانک در هر زمان.نتیجه گیری: بسیاری از سازمان ها برای حضور پُررنگ تر و کسب سهم بیشتری از بازار، از فناوری های نوین استفاده می کنند. در واقع حرکت در مسیر این فناوری ها، یکی از ضرورت های فعالیت های اقتصادی در عصر حاضر است؛ به نحوی که بازاریابی دیجیتالی از فناوری های روز، در راستای دستیابی به جدیدترین شیوه های تعامل با مشتریان استفاده می کند. بانک ها نیز در اقتصاد مبتنی بر بازار، برای حضور مؤثر در بازارهای پولی و مالی، ناچارند از ابزارهای نوین بازاریابی و بازاریابی دیجیتال استفاده کنند. همچنین ارزش آفرینی، یکی از پیامدهای بانکداری دیجیتالی است. بانک هایی که فلسفه بازاریابی را پذیرفته اند، در تلاش مداوم برای خلق و افزایش ارزش مشتریان خود هستند. مشتریان ارزش های دریافت شده از بانک های مختلف را مقایسه می کنند و بانکی را برمی گزینند که ارزش بیشتری را به ایشان ارائه می کند. همچنین فرایندهایی که از بسترهای فیزیکی کوچ کرده اند و در بستر فناوری اطلاعات تعریف شده اند، قابلیت آن را دارند که چابک تر و سریع تر از گذشته، خدمات متنوعی را به مردم ارائه کنند. برای نمونه، چنانچه قرار باشد مشتری به خاطر هرگونه دریافت و پرداخت، یک بار به بانک مراجعه کند، فقط مواردی را انجام می دهد که اولویت دارد؛ اما با استفاده از انواع نرم افزارهای بانکی این دریافت ها و پرداخت ها میسر شده است و شهروندان در هر ساعتی از شبانه روز، می توانند تراکنش های مدنظر خود را انجام دهند.