فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۷۶۱ تا ۶٬۷۸۰ مورد از کل ۵۷٬۰۵۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر استراتژی گرایی و قابلیت های بازاریابی دیجیتال جهت بهبود عملکرد شرکت های دانش بنیان می باشد. این پژوهش از نظر هدف پژوهش، کاربردی برحسب روش توصیفی از نوع همبستگی و پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش را کلیه مدیران منابع انسانی سازمان های دانش بنیان (134 نفر) تشکیل می دهند. با استفاده از فرمول کوکران، حجم نمونه بایستی برابر با 100 نفر در نظر گرفته شود که تنها 71 پرسشنامه برگشت داده شد. اعضای نمونه آماری، به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و در پژوهش شرکت داده شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته می باشد. روایی پرسشنامه توسط اساتید و خبرگان تایید شده و برای سنجش پایایی ابزار از آلفای کرونباخ استفاده شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل اطلاعات نشان می دهد که رابطه بین قابلیت های بازاریابی دیجیتال و بهبود عملکرد مثبت و معنادار است. همچنین رابطه مشتری گرایی، رقیب گرایی، گرایش به داخل/ هزینه، نوآوری گرایی، سرمایه انسانی، سرمایه رابطه ای، سرمایه سازمانی و سرمایه اطلاعاتی با قابلیت های بازاریابی دیجیتال مثبت و معنادار است.
نقش میانجی تعهد سازمانی در ارتباط بین منتورینگ و رضایت شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۰
299 - 325
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی تعهد سازمانی در رابطه بین منتورینگ و رضایت شغلی و رسیدن به پاسخ این سوال است که آیا تعهد سازمانی در رابطه بین منتورینگ و رضایت شغلی نقش میانجی ایفا می کند؟ این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و با توجه به ماهیت موضوع و اهداف آن، از نوع توصیفی- همبستگی می باشد. برای آزمون فرضیه های تحقیق از مدل معادلات ساختاری توسط نرم افزار Smart PLS استفاده شده است. حجم نمونه آماری مورد نیاز از طریق فرمول کوکران 134 نفر تعیین گردید و افراد نمونه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. داده های اولیه موردنیاز از طریق پرسشنامه و داده های ثانویه نیز از طریق منابع کتابخانه ای و اینترنتی جمع آوری شدند. یافته های تحقیق نشان داد که به طور کلی متغیر منتورینگ در مجموع 59 درصد از واریانس متغیر رضایت شغلی و 19.9 درصد از واریانس متغیر تعهد سازمانی را تبیین می کند و متغیر تعهد سازمانی در مجموع 53 درصد از واریانس متغیر رضایت شغلی را تبیین می کند، با توجه به موارد ذکر شده همه فرضیه های پژوهش تایید شدند. عدم دسترسی آسان به معلمان و اعضای جامعه آماری و همچنین فقر ادبیات پژوهش از محدودیتهای پژوهش به شمار می روند.
Explaining the Causes and Contexts of the Formation of Organizational Insentience in the Red Crescent Society of Tehran(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
INTRODUCTION The phenomenon of organizational insentience has been one of the main challenges in recent years and refers to a situation in which the employees of an organization have become indifferent to their organizational environment. The current research was conducted to investigate the causes and contexts of the formation of organizational insentience in the Red Crescent Society of Tehran province, Iran. METHODS: This applied study was conducted based on the descriptive-correlation method of data collection. The statistical population of this research included all the managers of Red Crescent Society in Tehran province in 2021. The samples (n=90) were selected using Cochran's statistical formula and stratified random sampling. The required data were collected using a researcher made organizational insentience questionnaire. The validity and reliability of the questionnaire were checked and confirmed. The collected data were analyzed in Smart PLS software using structural equation modeling with partial least squares approach. FINDINGS: The results of the research showed that causal conditions had a direct, positive, and significant effect on the central category with a standard beta coefficient of 0.725, t=17.625, and P=0.001 at the level of one percent error. Moreover, contextual conditions with a beta coefficient of 0.410, t=3.107, and P=0.002 had a direct, positive, and significant effect on the category of strategies at the level of one percent error. Intervening conditions had a direct, positive, and significant effect on strategies at the level of one percent error (standard beta coefficient=0.221, t=3.008, and P=0.003). The central category had a direct, positive, and significant effect on the strategy category with a beta coefficient of 0.334, t=2.282, and P=0.023 at the five percent error level. Based on the results, at one percent error level, the strategies presented in the research had a direct, positive, and significant effect on the outcomes (standard beta coefficient=0.347, t=3.769, and P=0.000). In total, the results showed the existence of organizational insentience in the Red Crescent Society of Tehran province, which can be reduced by applying appropriate methods. CONCLUSION: According to the findings, by reducing the sense of meaninglessness, double standards, eliminating organizational discrimination, applying appropriate procedures in strategies and their implementation, paying attention to the structural dimensions of the Red Crescent Society in Tehran province, and implementing meritocracy management, it would be possible to increase organizational social capital, the level of interest, commitment, and responsibility of employees towards the Society and work, organizational independence, organizational justice, the atmosphere of trust, and supportive behaviors from the Society and employees. By adopting these measures, a step would be taken toward preventing the formation of organizational insentience in the Red Crescent Society of Tehran province.
Post-earthquake Service Provision Analysis in Sisakht, Yasuj, in 2020(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
INTRODUCTION: An earthquake is a major natural disaster with widespread and great effects on human life and nature. Taking care of the basic needs of earthquake victims is an essential step that should be addressed immediately. Moreover, the evaluation of various problems after disasters, especially earthquakes, is of crucial importance for the affected people. The management of humanitarian aid and public assistance among these affected people is considered one of the most important post-earthquake concerns. Therefore, the present study was conducted to evaluate the post-earthquake challenges and strengths of providing humanitarian aid services in Sisakht, Yasuj, in February 2019. METHODS: This qualitative case study was conducted from March 2019 to July 2020. The studied population consisted of 20 participants including medical staff (n=10), clergy (n=2), crisis managers (n=4), and military personnel (n=4). The required data were collected through observation and semi-structured interviews, which continued until data saturation. To evaluate the reliability of the data, the strategies recommended by Guba were used. The data were analyzed by conventional content analysis based on the method proposed by Graneheim and Lundman. FINDINGS: The advantages and strengths of this study included humanitarian cooperation and coordination, as well as the timely presence of relief and rescue teams and law enforcement agencies from the post-earthquake first hours, which had a great impact on reducing the suffering of people. The challenges in providing post-earthquake services included health, medical, management, geographical, and spatial concerns and issues related to the earthquake victims (relief goods distribution problem and inappropriate information dissemination as the main challenges). CONCLUSION: Effective and appropriate management policies regarding the management of providing post-earthquake services and elimination of the structural and managerial obstacles can improve the operation and management of humanitarian aid.
مقبولیت بخشی به مدیران و کارگزاران حکومتی بر پایه توصیه های امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت انتظامی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۲شماره ۴
101 - 130
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پذیرش مدیریتِ سازمان از سوی کارکنان، می تواند نقش سازنده ای در افزایش ضریب اعتماد عمومی و میزان ارتباطات آنان با مدیریت داشته باشد. از این روی، توجه به مفهوم پذیرش یا همان مقبولیت در مطالعات سازمانی، از اهمیت شایانی برخوردار است. در پژوهش حاضر، با تأکید بر نقش این موضوع در مدیریت سازمان، تلاش شد تا با شناسایی عوامل مؤثر بر مقبولیت بر پایه توصیه های امیر مؤمنان امام علی (علیه السلام)، علل ایجاد و حفظ آن برای مدیران و کارگزاران حکومتی معرفی شود.روش: این پژوهش با رویکرد دینی در موضوعات مدیریتی و با بهره گیری از روش تحلیل مضمون، به عنوان یکی از روش های پرکاربرد تحقیقات کیفی، با بررسی و مطالعه نامه های امام علی (علیه السلام) به کارگزاران حکومتی در کتاب شریف نهج البلاغه؛ در مرحله نخست، 148 کد اولیه را استخراج و سپس مضمون آشکار و پنهان هر کد را مشخص کرده است. درنهایت، پس از حذف مضامین مشابه و تکراری، 61 مضمون در طبقه های جداگانه دسته بندی شد.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که مقبولیت بخشی به کارگزار نیازمند اهتمام به دو مؤلفه شئون فردی مشتمل بر صفات روحی و رفتارهای اخلاقی و شئون اداری به معنای رفتارهای اداری کارگزار است.نتیجه گیری: کارگزار حکومتی، برای دستیابی به مقبولیت، باید از کُنشگری فردی و اداری توانمندی برخوردار باشد. بدین معنا که از بُعد حقیقی و فردی، برخی صفات روحی و اخلاق عملی در رفتار او، همچون خوش رویی، تواضع، عدالت در رفتار و نیز، دوری از تنگ نظری، غرور و فریب کاری، در کنار دیگر شاخصه ها ضروری است؛ و از بُعد حقوقی به عنوان یک کُنشگر اداریِ توانمند، بهره مندی و نهادینه سازی برخی رفتارهای اداری، مانند ثبات در تصمیم گیری، شایسته گزینی، در دسترس کارکنان بودن، آزادی بیان و نقد در محیط کار و نیز، دوری از تملق گویی، تعصب و دسته بندی برای پیش بردن هدف ها، در کنار دیگر رفتارهای سازنده اداری ضروری است.
آیا استانداردهای حسابرسی مهم هستند؟
حوزههای تخصصی:
درک صحیح نقش اقتصادی استانداردهای حسابرسی یک قدم مهم به سمت بهبود بازدهی و کارایی حسابرسی است. در این مقاله، من بیان می کنم که استانداردهای حسابرسی زمانی بیشترین اهمیت را دارند که یک حسابرس ممکن است برای حسابرسی ضعیف مشوق داشته باشد. در حالی که این نتیجه گیری ممکن است غافلگیرکننده نباشد، اما شرایطی که تحت آن استانداردها ممکن است دارای اثر مطلوب بر روی کیفیت حسابرسی باشند یا نه کمتر آشکار هستند. به طور ویژه تر، من تعدادی از مشاهدات در مورد اینکه استانداردها چه کارهایی می توانند انجام دهند را ارئه می کنم: استانداردها می توانند (1) فقدان قابلیت مشاهده ی نتیجه ی حسابرسی را با تمرکز بر فرآیند حسابرسی جبران کنند، (2) به طور نسبی مزیت اطلاعاتی در اختیار حسابرس به عنوان یک متخصص حرفه ای را کاهش می دهند که ممکن است حسابرس را تشویق کند تا حسابرسی ضعیف انجام دهد؛ (3) تنوع تقاضا در بین ذینفعان مختلف را متعادل کنند که ممکن است حسابرس را به سمت پایین ترین مخرج رایج سوق دهند و یک بازار براساس انتخاب معکوس را ایجاد کنند؛ و (4) یک معیار فراهم کنند که تنظیم مسئولیت قانونی حسابرس در رویداد یک حسابرسی زیراستاندارد را تسهیل می کند. اگرچه من همچنین تعدادی از مشاهدات در مورد اینکه استانداردها نباید انجام دهند نیز ارائه می کنم: استانداردها نباید (1) استفاده از قضاوت توسط حسابرسان را دلسرد کنند؛ (2) تقاضای بالقوه برای سطوح جایگزین ارزشمند اقتصادی از اطمینان را محدود کنند؛ (3) به روتین رویه ای بیش از حد یا استانداردسازی در اجرای حسابرسی منجر شوند؛ و (4) براساس یک دستورالعمل اجرای قانون تعیین شوند. در انتها، فراتر رفتن استانداردها از حدود، ارزش اقتصادی حسابرسی را برای بسیاری از ذینفعان کاهش می دهد و منجر می شود به فشار اجرت برای شرکت های حسابرسی. خوشبختانه، این نگرش ها می توانند مباحث آینده در مورد سطح و انواع استانداردها را آگاه سازند که برای حرفه ی حسابرسی مناسب می باشند.
تاثیرات داینامیک چرخه های کسب و کار و تجارت بر روابط تجاری
حوزههای تخصصی:
هدف- هدف این مقاله شناسائی تاثیرات چرخه های تجاری بر روابط صنعتی تجارت با تجارت(b-to-b) در صنایع بسیار سبک است.طرح/ روش شناسی/ دیدگاه - این مقاله مطالعه موردی دقیق Outotec plc ، ارائه دهنده برجسته تکنولوژی برای صنایع فلزات و معادن است.یافته ها- این مطالعه تغییرات رابطه تجاری همانند غلبه بین بخش ها و ماهیت تعاونی و رقابتی تناوب رابطه را طی یک چرخه تجاری شناسائی می کند.کاربردهای عملی- این بررسی روشهای معتدل سازی اثرات چرخه های تجاری را در صنایع بسیار سبک از منظر یک ارائه دهنده تکنولوژی مبتنی بر پروژه شناسائی می کند.اصالت/ ارزش- در حالی که تعداد زیادی پژوهش اقتصادکلان در مورد چرخه ها و بررسی هائی نیز در مورد چرخه های تجاری ویژه صنعت ( صنعت- ویژه) وجود دارد، این مطالعه نمونه نادری از تحقیق ویژه کمپانی بر ابقای چرخه های تجاری است.
بررسی رابطه مدیریت استعداد با مدیریت دانش با نقش میانجی انگیزه شغلی (مورد مطالعه: پتروشیمی پردیس عسلویه)
منبع:
منابع و سرمایه انسانی دوره سوم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۹)
134 - 115
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین تاثیر مدیریت استعداد بر مدیریت دانش با نقش میانجی انگیزه شغلی می باشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر روش توصیفی-همبستگی و از نظر جمع آوری داده ها میدانی است. جامعه آماری پژوهش، کلیه کارکنان مجتمع پتروشیمی پردیس عسلویه (2100 نفر) بودند که از بین آنها که با توجه به متغیرهای پژوهش(سه متغیر اصلی با 14 مولفه) به ازاء هر متغیر و مولفه های آن(19 نفر) یعنی جمعا 270 نفر به عنوان نمونه تعیین و به شیوه تصادفی طبقه ای انتخاب گردیدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه ی مدیریت استعداد اوهلی(2007)، پرسشنامه مدیریت دانش فونگ و چی (2009) و پرسشنامه انگیزش شغلی هاکمن و اولدهام(1980) بودند. روایی پرسشنامه ها توسط متخصصان تایید و ضریب پایایی، با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ برای پرسشنامه مدیریت استعداد0.926، پرسشنامه مدیریت دانش 0.967 و پرسشنامه انگیزش شغلی 0.716 برآورد شد. جهت بررسی فرضیات پژوهش از مدل معادلات ساختاری و رویکرد کمترین مربعات جزئی استفاده گردید. نتایج به دست آمد نشان داده است که مدیریت استعداد بر مدیریت دانش تأثیر داشته است. همچنین مدیریت استعداد بر انگیزش شغلی نیز تاثیر داشته و تاثیر انگیزش شغلی بر مدیریت دانش نیز معنادار بوده است. نقش میانجی انگیزش شغلی نیز تایید می گردد یعنی انگیزش شغلی تاثیر مدیریت استعداد بر مدیریت دانش را تسهیل می نماید.
ارزیابی و تحلیل عوامل مؤثر بر مدیریت استعداد در شرکت ملی صنایع پتروشیمی با استفاده از معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارزیابی و تحلیل عوامل مؤثر بر مدیریت استعداد در شرکت ملی صنایع پتروشیمی، با استفاده از معادلات ساختاری انجام شده است. این پژوهش از نوع آمیخته اکتشافی و جزء پژوهش های توصیفی - پیمایشی است. محقق با رویکرد کمی و ﺑﺎ ﻣﺮور دﻗﯿﻖ ادﺑﯿﺎت و ﺗﺎریخچه ﻣﺪیریت اﺳﺘﻌﺪاد، پژوهش ها، ﻣﻘﺎﻻت و ﮐﺘﺐ ﻣﺘﻌﺪد داﺧﻠﯽ و ﺧﺎرﺟﯽ و همچنین، با روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی، مصاحبه به روش میدانی و هدفمند با 18 نفر از استادان دانشگاه و متخصصان صنعت پتروشیمی، به جمع آوری اطلاعات پرداخته است. سپس؛ با استفاده از تکنیک 3 مرحله ای دلفی و شاخص های آمار توصیفی؛ ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های نهایی (58 شاخص، 15 مؤلفه و 5 بعد) استخراج گردید. سپس، محقق با استفاده از معادلات ساختاری به تحلیل داده های کمی پرداخته و شاخص ها، مؤلفه ها و ابعاد مؤثر بر نظام مدیریت استعداد در شرکت ملی صنایع پتروشیمی را آزمون کرده است. جامعه آماری پژوهش، شامل کارکنان شرکت ملی صنایع پتروشیمی، مشتمل بر 368 نفر است که براساس فرمول محاسبه حجم نمونه کوکران، تعداد 188 نفر به عنوان نمونه به صورت تصادفی- طبقه ای انتخاب گردید. در این پژوهش؛ به منظور تعیین پایایی آزمون، از روش آلفای کرونباخ و تصنیف و جهت بررسی روایی سازه، تحلیل عاملی تأییدی مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج بیانگر آن است که ابعاد؛ عوامل درون سازمانی و عوامل برون سازمانی به عنوان متغیر مستقل و همچنین ابعاد؛ شناسایی، جذب، توسعه و نگهداشت به عنوان متغیرهای متأثر از مدیریت استعداد، شناسایی شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد که میان وضعیت موجود و مطلوب مدیریت استعداد در شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران، در همه ابعاد تفاوت معنی داری وجود ندارد.
نقش سوگیری های احساسی دگرگون گریزی، زیان گریزی، سوگیری رفتاری نماگری و سوگیری ناهماهنگی شناختی روی اشتباهات حسابرسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۸
199 - 218
حوزههای تخصصی:
شناخت حرفه ای و انتخاب های حسابرسان تحت تأثیر فرآیندهای ادراک، قضاوت و گزینه های تصمیم قرار گرفته و می تواند بر میزان اشتباهات حسابرسی تأثیر داشته باشد. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی نقش سوگیری احساسی دگرگون گریزی، سوگیری احساسی زیان گریزی، سوگیری رفتاری نماگری و سوگیری شناختی ناهماهنگی بر اشتباهات حسابرسی است که به لحاظ هدف کاربردی و روش انجام آن به صورت توصیفی و تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل حسابرسان انجمن حسابرسی ایران است که پرسشنامه های محقق ساخته با روایی و پایایی معتبر بین تعداد 90 نفر از نمونه آماری در سال 1398 توزیع شد و داده های بدست آمده با استفاده از نرم افزار Smart PLS مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها بیانگر این هستند که سوگیری های دگرگون گریزی، زیان گریزی، نماگری و ناهماهنگی شناختی بر اشتباهات حسابرسی تأثیر معنادار دارند. بنابراین، حسابرسان با تأیید وضع موجود، تمایلی به انحراف از تصمیمات گذشته ندارند و این امر با کاهش انعطاف پذیری سبب اشتباهات حسابرسان می شود. همچنین عدم توازن در جهت گیری نسبت به سوگیری زیان گریزی سبب کاهش مسئولیت حسابرسان و افزایش ریسک شده و این امر با افزایش اشتباهات حسابرسان همراه است. به علاوه، طبقه بندی موضوعات و تفکرات طبق تجربیات مرتبط و قیاس پذیر گذشته حسابرس سبب بروز سوگیری نماگری شده و در این شرایط حسابرسان با افزایش اشتباهات حسابرسان مواجه می شوند. ضمن این که ناهماهنگی شناختی موجب می شود حسابرسان به تصمیمات اشتباه خود ادامه دهند، فقط با این هدف که تصمیم قبلی خود را توجیه نمایند و از این رو اشتباهات حسابرسان افزایش می یابد. همچنین نتایج نشان دادند سوگیری های مؤثر بر اشتباهات حسابرسان طبق اولویت و بیشترین تأثیر شامل سوگیری شناختی ناهماهنگی (39 درصد)، سوگیری احساسی زیان گریزی (36 درصد)، سوگیری رفتاری نماگری (27 درصد) و سوگیری احساسی دگرگون گریزی (8 درصد) هستند.
تحلیلی بر پیامدهای رفتاری فرسودگی در اساتید حسابداری و مالی در ایران: واکاوی ترک حرفه آکادمیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۳۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
451 - 480
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش، بررسی پیامدهای رفتاری فرسودگی شغلی در اساتید حسابداری و مالی ایران با تمرکز بر مسئله ترک حرفه آکادمیک است.
روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش از نوع پژوهش های توصیفی پیمایشی است. برای فرسودگی شغلی، از پرسش نامه خلاصه شده ماسلاچ (فوگارتی و همکاران، ۲۰۱۶)؛ تمایل به تغییر شغل، از پرسش نامه کابرز و فوگارتی (۱۹۹۵)؛ رضایت شغلی، از پرسش نامه برایفیلد و روته (۱۹۵۱) و تعهد سازمانی، از پرسش نامه می یر و آلن (۱۹۹۱و ۱۹۹۷) استفاده شد. داده های پژوهش از بین ۲۳۴ پرسش نامه تکمیل شده توسط اعضای هیئت علمی حسابداری و مدیریت مالی کشور، در سال ۱۴۰۱ گردآوری و برای تحلیل داده ها، از روش معادلات ساختاری و نرم افزار پی ال اس استفاده شد.
یافته ها: نتایج بررسی نشان داد که رضایت شغلی تحت تأثیر مؤلفه مسخ شخصیت قرار دارد. فرسودگی شامل (فرسودگی عاطفی، کاهش موفقیت شخصی و مسخ شخصیت) با تعهد عاطفی به سازمان ارتباط منفی و با تداوم تعهد سازمانی ارتباط مثبت دارد. همچنین مؤلفه های فرسودگی بر عملکرد شغلی اساتید حسابداری و مالی تأثیر منفی می گذارد. نتایج نشان داد که تمایل به تغییر شغل در اثر ایجاد فرسودگی به وجود نمی آید؛ اما رضایت شغلی عامل مهمی درعدم تمایل به تغییر شغل توسط اساتید حسابداری و مالی است. مؤلفه های تعهد عاطفی و تداوم تعهد سازمانی با تمایل به تغییر شغل ارتباط منفی دارند. در نهایت، تعهد عاطفی به سازمان زمینه افزایش رضایت مندی شغلی است.
نتیجه گیری: نتایج بررسی نشان می دهد که فرسودگی شغلی در حوزه آموزش عالی، می تواند عاملی برای کاهش رضایت مندی شغلی و تقلیل عملکرد شغلی باشد. نتایج نشان داد که فرسودگی در سه بُعد عاطفی، کاهش موفقیت شخصی و مسخ شخصیت، بر تمایل به تغییر شغل اساتید حسابداری و مالی تأثیر معناداری ندارد؛ اما کماکان بر عملکرد و رضایت شغلی عاملی تأثیرگذار است. تعهد سازمانی اعم از تعهد عاطفی و تداوم تعهد نیز تحت تأثیر مؤلفه های فرسودگی قرار دارند. به نظر می رسد ضرورت دارد که مراجع قانون گذار و ذی ربط، در آموزش عالی شامل وزارت علوم و تحقیقات و فناوری و دانشگاه آزاد، سازوکارهای مناسبی برای مدیریت عوامل تشدیدکننده فرسودگی شغلی به کار گیرند تا از پیامدهای منفی ای همچون نارضایتی شغلی، ترک حرفه آموزش و تحمل هزینه های جایگزینی در این بخش اجتناب کنند. در ادبیات تجربی، موضوع فرسودگی شغلی و پیامدهای ناشی از آن، چندان در کانون توجه پژوهشگران قرار نگرفته و معدود آثار تجربی نیز، به فرسودگی در حرفه حسابرسی پرداخته است. با توجه به سهم مؤثر آموزش عالی در آماده سازی و اعتلای آموزش حسابداری، مالی و حوزه های پژوهشی مرتبط، بی توجهی به موضوع فرسودگی، می تواند زیان های جبران ناپذیری در پی داشته باشد.
نقش نظریه غرقگی در بازی های تبلیغاتی ویروسی با تاکید بر اشتراک گذاری اطلاعات شخصی و ارسال بازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی نقش نظریه غرقگی در بازی های تبلیغاتی ویروسی با تاکید بر اشتراک گذاری اطلاعات شخصی و ارسال بازی در نظر گرفته شد. با استفاده از یک کمپین بازاریابی ویروسی از 765 شرکت کننده 393 نفر روی لینک بازی ارسالی از طریق ایمیل کلیک کردند اما 288 نفر در بازی شرکت کردند 141 نفر سؤالات را پاسخ داده، دوستان خود را به بازی دعوت، و یا اطلاعات شخصی خود را به اشتراک گذاشتند. جهت بررسی نقش نظریه غرقگی بر ارسال بازی از رگرسیون پواسون و بر اشتراک گذاری اطلاعات شخصی از رگرسیون لجستیک از طریق نرم افزار ایویوز استفاده شد. بازیکنان با لذت درونی و غوطه وری روان شناختی (ابعاد غرقگی) تمایل دارند افراد بیشتری را به بازی دعوت و اطلاعات شخصی بیشتری درباره خود به اشتراک بگذارند. درک ارزش جایزه نیز به طور مثبت با رفتارهای ارسال بازی مرتبط است، اگرچه با اشتراک گذاری اطلاعات شخصی مرتبط نیست. یعنی به نظر می رسد که بازیکنان زمانی که انگیزه بیرونی (جوایز) دارند با افراد بیشتری در مورد بازی ارتباط برقرار می کنند، اما به احتمال زیاد اطلاعات شخصی خود را با برند به اشتراک نمی گذارند. از طرفی، بازیکنانی که انگیزه بیرونی (جوایز) دارند همچنان نگرانی های قابل توجهی در مورد حریم خصوصی دارند. در مقابل، غرقگی ارتباط مثبتی با به اشتراک گذاری اطلاعات شخصی دارد و نشان می دهد که بازیکنان کاملاً غوطه ور تمایل دارند "خود را گم کنند" و نگرانی های آگانه تر خود را فراموش کنند در نتیجه، به نظر می رسد احتمال بیشتری دارد که اطلاعات شخصی را با برند به اشتراک بگذارند. شرکت هایی که می خواهند اطلاعات شخصی مشتریان را به دست آورند، باید بیشتر بر طراحی عناصر بازی تا جوایز، تمرکز کنند. به گونه ای که غوطه ور شدن روانی بازیکنان را برانگیزد.
مساله مکان یابی پوششی مراکز امدادی در رفتار مدیریت لجستیک بشردوستانه با عملیات نجات مبتنی بر پهپاد در شرایط عدم قطعیت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
بلایای طبیعی به دلیل ماهیت غیرمنتظره بودن و وسعت وقایع، تنوع و مقدار تدارکات و خدمات مورد نیاز قربانیان، نیازمند بسیج فوری و اقدام ذینفعان متعدد است. تمرکز عملیات های امداد بحران بر طراحی حمل و نقل مواد کمکهای اولیه، غذا، تجهیزات و پرسنل نجات از نقاط عرضه به تعداد زیادی از گره های مقصد که در سراسر ناحیه بحران از نظر جغرافیایی پراکنده شده اند و تخلیه و انتقال سریع افراد آسیب دیده از بحران به مراکز پزشکی و پناهگاه های امن می باشد. لذا از مسائل مهم و کارآمد در حمل و نقل بشردوستانه، مساله مسیریابی وسیله نقلیه امدادی است. در این مقاله، مساله مکان یابی تسهیلات فازی متراکم با ظرفیت چند سطحی در عملیات نجات مبتنی بر پهپاد مورد مطالعه قرار می گیرد. هدف این مساله تعیین بهترین مکان ها برای راه اندازی و سوخت گیری جایگاه ها به گونه ای است که زمان انتظار حادثه دیدگان برای دریافت امداد مورد نیاز از یک آستانه مشخص فراتر نرود. به دلیل ماهیت غیر قطعی بحران در مدل پیشنهادی تقاضا فازی در نظر گرفته شده است سپس این مدل فازی با استفاده از روش خیمنز به مدل قطعی تبدیل شده است. در نهایت مدل ریاضی پیشنهادی با استفاده از الگوریتم NSGA-II حل و نتایج ارائه گردید.
رابطه برنامه ریزی استراتژیک منابع انسانی بر بهره وری کارکنان بانک سپه (مورد مطالعه: شهر تهران)
حوزههای تخصصی:
در این دنیای پر رقابت ، برنامه ریزی برای ارتقای بهره وری به عنوان یک فلسفه و دیدگاه مبتنی بر استراتژی بهبود، مهم ترین هدف هر سازمانی را تشکیل می دهد و می تواند هم چون زنجیرهایی فعالیت های کلیه بخش های جامعه را در برگیرد. به طوری که رسالت مدیریت و هدف اصلی مدیران هر سازمان استفاده موثر و بهینه از منابع و امکانات گوناگون چون نیروی کار، سرمایه ، مواد، انرژی و اطلاعات می باشد. این امر سبب شده است که درکلیه کشورها بهره وری و استفاده صحیح و هر چه بهتر و مناسب تر از مجموع عوامل تولید، به اولویتی ملی تبدیل شود و همه جوامع به این باور برسند که تداوم حیات هر جامعه بدون توجه به موضوع بهره وری ممکن نیست . کشور ما نیز از این قاعده مستثنی نیست و توجه به مقوله بهره وری نقشی بسزا در توسعه آن دارد. تحقیق حاضر با عنوان ” رابطه برنامه ریزی استراتژیک منابع انسانی بر بهره وری کارکنان بانک سپه در شهر تهران” می باشد؛ که جامعه آماری ، کلیه کارکنان بانک سپه در استان تهران است . جهت انتخاب نمونه مورد بررسی تعداد ٢٩٢ نفر، از طریق تکنیک نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. دادههای استخراج شده از پرسشنامه با استفاده از نرمافزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. در این تحقیق تعداد ١٥٠ نفر پرسشنامه را بصورت کامل تکمیل کردند. بررسی حاضر نشان داد که همبستگی مثبت و بالایی بین برنامه ریزی استراتژیک منابع انسانی و بهره وری کارکنان وجود دارد و با افزایش برنامه ریزی استراتژیک منابع انسانی در سازمان میزان بهره وری کارکنان نیز افزایش می یابد.
ارائه مدلی استوار برای قیمت گذاری پویا و مقایسه آن با قیمت گذاری ایستا در زنجیره های تأمین چند سطحی با رویکرد تئوری بازی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
534 - 565
حوزههای تخصصی:
هدف: طراحی شبکه زنجیره تأمین چند سطحی با هدف مدیریت کارای جریان محصولات، یکی از موضوعات مهم در مدیریت زنجیره تأمین است. تعیین قیمت محصولات که می تواند تحت تأثیر عوامل متفاوتی همچون عدم قطعیت محیطی باشد، تأثیر بسزایی بر تصمیم استراتژیک طراحی شبکه زنجیره تأمین خواهد داشت. بیشتر تحقیقات انجام شده در خصوص قیمت گذاری پویا، مربوط به زنجیره های تأمین دوسطحی بوده اند و به تأثیر تبلیغات در زنجیره تأمین پرداخته اند. در این پژوهش تلاش می شود که سطوح زنجیره تأمین، به سه سطح ارتقا یابد و متغیرهای تبلیغات و موجودی انبار و همچنین، مسئله قیمت گذاری در زنجیره تأمین بررسی خواهند شد. پس هدف کلی، بررسی هماهنگی زنجیره تأمین با سه متغیر مرتبط با تبلیغات، موجودی انبار و مقایسه قیمت گذاری ایستا و پویاست (با توجه به رشد سریع تجارت الکترونیک، قیمت گذاری پویا، فعالیت قدرتمندی برای افزایش سود در زنجیره تأمین است که کمتر به این مسئله پرداخته شده است)، زنجیره تأمین در این پژوهش سه سطح را شامل می شود: تولیدکننده، تأمین کننده، خرده فروش. همچنین منابع زیادی از جمله چن و همکارانش (۲۰۱۸) اشاره کرده اند که در بسیاری از کسب وکارهای نوآورانه، از قیمت گذاری پویا استفاده می شود و ۶۰ درصد از مدیران توسعه بازار در سراسر دنیا با روش های قیمت گذاری پویا آشنایی دارند و ۳۵ درصد از مدیرعاملان و مدیران کسب وکار قصد دارند که در سه سال آینده، کلیه مدل های قیمت گذاری خود را مبتنی روش های قیمت گذاری پویا طراحی کنند. در پژوهش حاضر نیز هدف ارائه مدلی استوار برای قیمت گذاری پویا و مقایسه آن با قیمت گذاری ایستا در زنجیره های تأمین چندسطحی با رویکرد تئوری بازی ها است.
روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی است. برای بررسی افق برنامه ریزی، استفاده از قیمت گذاری پویا، در برخی از بازیگران در یک سطح از زنجیره از مفهوم قیمت گذاری پویا و استفاده دیگران در همان سطح از قیمت گذاری ایستا و با در نظر گرفتن تقاضا به صورت غیرقطعی (استوار)، در نظر گرفتن مدل های تخفیف محور و در نهایت استفاده از بازی استکلبرگ برای بررسی هسته بازی و نقطه تعادل نش، در دستور کار قرار گرفت. مدل بهینه سازی استوار را مالوی و همکارانش ارائه کرده اند. در حالت کلی، پیامد هر خرده فروش حاصل تفاضل درآمدهای وی از هزینه های اوست. در چنین شرایطی، خرده فروش با هزینه های سفارش، هزینه های نگهداری و همچنین، هزینه های بازاریابی صرف شده برای هر محصول مواجه است. از سوی دیگر، حاشیه سود هر خرده فروش حاصل تفاضل قیمت پرداخت شده به تولیدکننده، برای خرید انبوه از قیمت فروش به مشتری است. شایان ذکر است که با توجه به اینکه محصول نهایی هر تولیدکننده، فقط برای یک خرده فروش ارسال می شود، تعداد تولیدکنندگان و خرده فروشان برابر است. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها، از الگوریتم ژنتیک و بهینه سازی تجمع ذرات و نرم افزار متلب استفاده شد. ابتدا مدل در حالت ایستا و سپس در حالت پویا با نرم افزار گمز تجزیه وتحلیل و در نهایت، نتایج دو روش قیمت گذاری با یکدیگر مقایسه شد.
یافته ها: در مقاله حاضر با ایجاد یک تابع تقاضای تصادفی بر مبنای الگوریتم های ژنتیک و بهینه سازی ذرات، دو مدل احتمالی تک دوره ای در یک فضای رقابتی ارائه می شود. در مدل نخست، خرده فروشان فقط نقش واسطه ای دارند و برای قیمت گذاری یا مقدار بهینه سفارش تصمیم نمی گیرند. در مدل یادشده، فرض بر این است که خرده فروشان تقاضا را دقیقاً و به همان میزانی که هست از مشتریان به تأمین کنندگان انتقال دهند. تأمین کنندگان برمبنای میزان تولید خود با کمبود و مازاد عرضه روبه رو می شوند. هدف این مدل، تعیین مقدار بهینه و مطلوب تولید و همچنین، قیمت برای هر تأمین کننده است. علاوه بر این، در این مدل هزینه های مسیریابی به روش تقریبی وارد مدل شده است. نتایج محاسبات حاکی از آن است که تقریب ارائه شده بسیار دقیق است و نقطه تعادل را در زمان بسیار کمتری نسبت به مدل اصلی ارزیابی می کند. در مدل دوم، فرض بر این است که خرده فروشان با توجه به تعداد سفارش هایی که ارسال می کنند، متحمل هزینه های کمبود یا نگهداری می شوند. در این مدل نیز تأمین کنندگان قیمت نهایی را تعیین می کنند و هدف خرده فروشان، تعیین مقدار بهینه سفارش است. در این مدل، فرض بر این است که تولید تأمین کنندگان سفارشی شده و هزینه های موجودی، فقط برای خرده فروشان لحاظ می شود. موضوع مهمی که در رابطه با این مدل انجام شده، توجه به قیمت گذاری پویاست که همواره در مباحث مطرح شده در حوزه تئوری پویایی زنجیره تأمین، اهمیت و البته پیچیدگی زیادی دارد.
نتیجه گیری: نتایج از کارایی معنادار ترکیبی ارائه شده، برای حل مدل طراحی شبکه زنجیره تأمین چند سطحی با قیمت گذاری پویا و ایستا حکایت دارد. تحلیل حساسیت سود تولیدکننده نشان داد که تغییرات باعث خواهد شد که افزایش در مبنای بازار یک تولیدکننده، به افزایش سود برای هر دو تولیدکننده منجر شود. نمودار تغییر در سود تولیدکننده نسبت به تغییر در هزینه ها، نشان داد که کاهش در هزینه تولید، به افزایش سود برای تولیدکننده منجر می شود، این در حالی است که سود تولیدکننده بعدی، در این شرایط کاهش می یابد. سود تأمین کننده نیز همانند سود تولیدکننده با افزایش مبنای بازار افزایش می یابد. افزایش مبنای بازار همچنین سبب می شود که سود تأمین کننده از بابت همکاری با تولیدکننده ها افزایش یابد. این افزایش سود، از دو طریق مختلف اتفاق می افتد. افزایش سود به جهت افزایش قیمت خرده فروش: هرچند قیمت عمده فروشی، به خاطر افزایش مبنای بازار و در نتیجه افزایش تقاضا افزایش می یابد، از طرفی، به خاطر افزایش در سطح خدمات به منظور ایجاد تعادل در بازی، تأمین کننده با نسبت بیشتری قادر به افزایش قیمت خرده فروشی است. در نتیجه مقدار عبارت pi-wi افزایش می یابد. افزایش سود به جهت افزایش حجم فروش: به طور مسلم افزایش مبنای بازار، روی میزان فروش تأثیر بسزایی دارد و باعث افزایش آن می شود. سود تأمین کننده نیز تابعی صعودی از حجم فروش است.
فرامطالعه پژوهش های تأمین اجتماعی در ایران
منبع:
تامین اجتماعی دوره ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۶۸)
61 - 78
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه نظام مند پژوهش های متعدد موجود که جنبه های مختلف تأمین اجتماعی را به صورت پراکنده بررسی نموده اند، می تواند نقشه دانشی تأمین اجتماعی در داخل کشور را ترسیم نماید. هدف این مقاله ترسیم دانش موضوعی تأمین اجتماعی از طریق بررسی ویژگی های دانش انباشته آن از نظر شکلی، روشی و محتوایی، همچنین ارزیابی قدرت تبیین کنندگی رویکردهای نظری مورد استفاده در مطالعات می باشد.روش: روش به کار گرفته شده کیفی از نوع فرامطالعه است که پژوهش های مرتبط با نظام تأمین اجتماعی بازخوانی و دسته بندی شده اند.یافته ها: مطابق یافته ها؛ 170 مقاله در بازه زمانی 1398-1390 به تأمین اجتماعی پرداخته اند، متخصصان حوزه اقتصادی و حقوقی به ترتیب بیشترین توجه را به این موضوع داشته اند. 9/34 درصد با رویکرد کیفی و 1/65 درصد با رویکرد کمی به بررسی موضوعات موردنظر پرداخته اند. تحلیل نظری این مفهوم در مطالعات داخلی تقلیل گرایانه است. نتیجه گیری : نتایج نشان داد تأمین اجتماعی به مثابه ابزار برقراری دموکراسی، ابزار بازتوزیع درآمد و ابزار اعمال کنترل نرم بر ساخت اجتماعی از حیث نظری قابلِ تبیین است. در ایران نیز تأمین اجتماعی غالباً ابزار مفهومی در درون گفتمان مدرنیزاسیون است و به مثابه سازه گفتمانی که مورد پرسش هستی شناسانه قرار گیرد، در نظر گرفته نشده است، بلکه تأمین اجتماعی یک ثابت تاریخی است که رویدادها و ویژگی های بستری که در آن ظهور و بروز داشته، حتی در مطالعات تاریخی آن نادیده گرفته شده و وضعیت تاریخی آن با نظریه های موجود تطبیق داده می شود.
ارائه الگویی به منظور شناسایی مؤلفه های حکمرانی اداری با روش نظام مند و بررسی رابطه آن با ارتقاء سلامت سازمانی
منبع:
جستارهایی در مدیریت دوره ۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
33 - 48
حوزههای تخصصی:
سازمان ها به مثابه موجودات زنده مواد و انرژی موردنیاز برای بقا را از محیط پیرامون می گیرند و متقابلا خدمات و یا محصولاتی را برای محیط فراهم می کنند بنابراین اگر سازمان بیمار باشد، بیماری اعضا و جامعه را به دنبال دارد. داشتن جامعه سالم بدون داشتن سازمان سالم غیرقابل تصور است. نبض سلامت اجتماع در گرو سلامت سازمان هاست. سلامت سازمانی سبب ایجاد محیطی دلپذیر برای کار و کوشش، بالا رفتن روحیه سازندگی و دستیابی به اهداف سازمانی خواهد شد. یکی از اقدامات لازم برای داشتن سازمان سالم، بی تردید نهادینه کردن حکمرانی اداری خوب در سازمان هاست. حکمرانی اداری مطلوب تسهیل کننده و زمینه ساز تحقق اهداف و برنامه های پیشرفت سازمان هاست و دارای ابعاد اساسی است که آن را نسبت به سایر پارادایم ها متمایز می سازد. در این مقاله سعی شده است با توجه به مطالعات مختلفی که در حوزه حکمرانی اداری و سلامت سازمانی صورت گرفته به این پرسش پاسخ دهد که عناصر اصلی حکمرانی اداری کدامند و چه رابطه ای با سلامت سازمانی دارد. بنابراین در این مطالعه بااستفاده از روش نظامند و سیستماتیک مولفه های حکمرانی اداری از پژوهشهای مختلفی که در این زمینه انجام شده است استخراج و مدلی ارائه گردید. این مؤلفه ها شامل عدالت، شفافیت، پاسخگویی، حاکمیت قانون، کیفیت قانون، مشارکت و فناوری هستند که بر سلامت سازمانی تاثیر دارند.
بررسی مطالعات شفافیت سازمانی در مقالات علمی ۱۰ سال اخیر با روش فراتحلیل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
منابع انسانی تحول آفرین سال ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷
107 - 89
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه به اشتراک گذاری اطلاعات سازمانی با کارکنان به منظور هدف ایجاد شفافیت، اعتماد و مسئولیت پذیری به معنای شفافیت سازمانی است. هدف ژوهش حاضر بررسی مطالعات شفافیت سازمانی در مقالات علمی ۱۰ سال اخیر با روش فراتحلیل می باشد.روش بررسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی است. نمونه آماری 30 مقاله کاملاً منطبق و مناسب برای فراتحلیل موضوع پژوهش می باشد که تعداد 10 مقاله لاتین و 20 مقاله فارسی استفاده شد. در همین راستا بررسی نتایج پژوهش با استفاده از روش فراتحلیل و با کمک نرم افزار (CAM) انجام گرفت.یافته ها: یافته ها نشان داد مهم ترین متغیرهای تأثیرگذار بر شفافیت سازمانی را که شدت اثر بالایی داشتند شامل پاسخ به بحران و تلاش های تعاملی، فرهنگ سازمانی، رهبری اصیل و پاسخگویی سازمانی، و مهم ترین متغیرهای تأثیرپذیر از شفافیت سازمانی که شدت اثر متوسط یا بالایی داشتند شامل پیشگیری از فساد اداری مالی، رضایت شغلی و قصد ترک شغل، قدرت سازمانی، سازگاری شغلی، مدیریت ترومای سازمانی، پارانویید سازمانی، اعتماد کارکنان و رفتارهای اخلاقی کارکنان بودند.نتیجه گیری: عوامل تاثیرگذار شناسایی شده برای ارتقای شفافیت سازمانی باید مورد توجه مدیران سازمان ها قرار بگیرد تا از این طریق بتوانند به عوامل تاثیرپذیر شفافیت سازمانی در سازمان خود دست یابند.
شناسایی، سطح بندی و اولویت بندی عوامل مرتبط با مدل مدیریت تنوع در سازمان های دولتی ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی، سطح بندی و اولویت بندی عوامل مرتبط با مدل مدیریت تنوع در سازمان های دولتی ایران است. این پژوهش دارای رویکردی آمیخته (کیفی و کمی) است که از نظر هدف، توسعه ای -کاربردی و از حیث ماهیت و روش، پیمایشی است. ابزار گردآوری اطلاعات مراجعه به اسناد، مصاحبه با خبرگان و پرسشنامه بود که روایی و پایایی مصاحبه و پرسشنامه با درصد بالایی به تایید رسید. جامعه آماری این پژوهش شامل 22 نفر از اساتید دانشگاه و مدیران ارشد سازمان های دولتی می باشد که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند؛ در این پژوهش در بخش کیفی به منظور استخراج و تحلیل کدهای مربوط به مصاحبه با خبرگان از نرم افزار NVIVO ویراست 11 و به منظور سطح بندی و بررسی ارتباط بین مضامین تکنیک معادلات ساختاری تفسیری (ISM)، تحلیل میک مک و دیمتل به کار گرفته شد و نرم افزارهای EXCEL ویراست 2019 و SPSS ویراست 23 استفاده گردید. نتایج حاصل از کدگذاری باز داده های کیفی گردآوری شده منجر به 101 کد اولیه، 26 مضمون پایه و 10 مضمون سازمان دهنده می باشد. همچنین نتایج نشان می دهد مدل مدیریت تنوع در سازمان های دولتی شامل چهار سطح می باشد. تأثیرپذیرترین مضامین به ترتیب سیاست های عملی مدیریت، توجه به قضاوت اجتماعی و مدیریت کیفیت سازمان بود و هدف گذاری استراتژیک تأثیرگذارترین مضمون بوده است. نتایج تحلیل دیمتل مضامین سازمان دهنده مدل مدیریت تنوع نشان می دهد مضمون سازمان دهنده «توسعه مسیر شغلی کارکنان» با اهمیت ترین مضمون سازمان دهنده و مضمون سازمان دهنده «توجه به قضاوت اجتماعی» تأثیرپذیرترین مضمون سازمان دهنده بوده اند.
طراحی مدل بهینه بازیافت در زنجیره تأمین چهار سطحی حلقه بسته به وسیله تئوری صف و برنامه ریزی استوار (مطالعه موردی صنعت کاغذ)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت راهبردی در سیستم های صنعتی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۵
91 - 115
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر رقابت های صنعتی و اقتصادی، مباحث زیست محیطی و فشار دولت ها بر تولیدکنندگان برای مدیریت پسماند محصولات و از طرفی سود ناشی از بازیافت محصولات، اهمیت طراحی شبکه زنجیره تأمین معکوس و حلقه بسته را دوچندان کرده است. تحقیق موردنظر در زمینه طراحی شبکه زنجیره تأمین حلقه بسته چهار سطحی در شرایط عدم قطعیت درصد بازیافت محصولات انجام می شود. هدف اصلی این تحقیق، ارائه یک مدل برنامه ریزی خطی عدد صحیح است که به منظور حداقل سازی هزینه های زنجیره تأمین و زمان خدمت دهی به مشتریان تحت شرایط عدم قطعیت ایجاد می شود. این مدل شبکه تأمین با در نظر گرفتن تئوری صف و بهینه سازی سیستم بازیافت محصولات طراحی می شود.یکی از نکات مهم تحقیق، مدل سازی عدم قطعیت در میزان بازگشت محصولات مصرفی به چرخه زنجیره تأمین حلقه بسته است. این تحلیل به منظور ایجاد یک رهیافت استوار برای مدل سازی مساله مورد استفاده قرار می گیرد.در انتها، عملکرد مدل پیشنهادی در صنعت تولید کاغذ ارزیابی می شود و یک تحلیل حساسیت با توجه به متغیرهای تصمیم بین دو الگوریتم فراابتکاری جستجوی هارمونی چندهدفه و الگوریتم ژنتیک مرتب سازی مغلوب ارائه می شود.