تحقیقات مالی

تحقیقات مالی

تحقیقات مالی دوره 25 بهار 1402 شماره 1 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

ارزیابی تأثیر مشخصه های بانک بر کانال وام دهی بانک ها با رویکرد FAVAR(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیاست پولی کانال وام دهی مدل FAVAR

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۸ تعداد دانلود : ۱۲۹
هدف: در این پژوهش وجود کانال وام دهی بانک ها به عنوان یکی از سازوکار های انتقال سیاست پولی و اثرگذاری مشخصه های بانکی بر این کانال در اقتصاد ایران بررسی شده است. روش: مدل استفاده شده در این پژوهش، مدل FAVAR است که برنانکه، بووین و الیاس (۲۰۰۵) معرفی کرده اند. در این پژوهش، ۶۱ متغیر کلان اقتصادی، طی دوره ۱Q۱۳۸۳ تا ۴Q۱۳۹۸ و ۲۴ متغیر بانکی، طی دوره ۴Q۱۳۸۷ تا ۴Q۱۳۹۸ به کار گرفته شده است. یافته ها: نتایج نشان می دهد که سیاست پولی بر وام دهی بانک ها در اقتصاد ایران تأثیر با اهمیت و معناداری دارد. با بررسی اثر مشخصه های بانک بر کانال وام دهی، در دو حالت وام دهی تجمیع شده و تفکیک شده، نتایج نشان می دهد که واکنش وام دهی تجمیع شده بانک ها به سیاست پولی، بعد از لحاظ کردن مؤلفه های بانکی، به صورت بااهمیتی تغییر نمی کند؛ اما با درنظرگرفتن وام دهی تفکیک شده بانک ها، نتایج نشان می دهد که واکنش وام دهی برخی بانک ها به شوک سیاست پولی معنادار نیست و مشخصه های بانک تا حدی بر کانال وام دهی اثرگذارند. نتیجه گیری: کانال وام دهی را می توان در اقتصاد ایران کانالی فعال به شمار آورد که از طریق آن، بخش واقعی می تواند تحت تأثیر قرار گیرد. همچنین مشخصه های بانک بر کانال وام دهی اثر چشمگیری نمی گذارد.
۲.

الگوریتم کشف معاملات مشکوک در بورس اوراق بهادار تهران بر اساس مدل معاملات جعلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معاملات مشکوک دستکاری قیمتی معاملات جعلی بازار بورس و اوراق بهادار تهران شبکه عصبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱ تعداد دانلود : ۱۲۲
هدف: این پژوهش دستکاری قیمت سهام را در بورس اوراق بهادار تهران بررسی می کند و به شناخت و کشف دستکاری قیمت سهام با استفاده از الگوریتم ریاضی spoof trading می پردازد. این پژوهش بر دستکاری معامله محوری تمرکز کرده است که در آن، دستکاری کنندگان سفارش های خریدوفروش را برای کنترل قیمت سهام وارد سامانه می کنند. روش: در این پژوهش با استفاده از مجموعه ای از داده های دست چین شده مربوط به معاملات لحظه ای، 50 شرکت دستکاری شده انتخاب و مشخصات و الگوهای سهم های دستکاری شده در این شرکت ها، در بازه زمانی 1392 تا 1395 بررسی شده است. در ادامه، از پنل دیتا و آزمون های اف لیمر، هاسمن، هم انباشتگی، ناهمسانی واریانس و تورم واریانس و سپس، آزمون های اقتصادسنجی مربوط به دستکاری قیمت، از جمله آزمون های مانایی، خود هم بستگی، کشیدگی، چولگی، تسلسل و وابستگی دیرش استفاده شده است. در انتها نیز برای سنجش کارایی الگوریتم مدنظر، از شبکه عصبی بهره گرفته شده و نتایج در قالب ماتریس تشخیص الگو ارائه شده است. یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که نتایج حاصل از آزمون های اقتصادسنجی با نتایج به دست آمده از الگوریتم طراحی شده هم خوانی دارد. همچنین فرضیه های ارائه شده در این پژوهش تأیید شدند. نتیجه گیری: نتایج بررسی الگوریتم طراحی شده نشان داد که کارایی الگوریتم استفاده شده در جهت شناسایی معاملات مشکوک 4/90 درصد بوده است که این سطح از کارایی، برای پذیرش یک الگوریتم بسیار عالی است. همچنین با تأیید فرضیه های این پژوهش، این نتیجه حاصل شد که قیمت های ارائه شده در بخش سفارش های خریدوفروش و همچنین، میزان حجم ارائه شده در بخش سفارش های خریدوفروش در ردیف های اول و دوم تابلوی معاملات در شناسایی دستکاری قیمت مؤثر است.
۳.

کاربرد فیلتر کالمن برای تخمین نسبت پوشش ریسک پویا در استراتژی معاملات زوجی (مطالعه موردی: صنعت خودرو)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استراتژی معاملات زوجی اسپرد رهیافت فضا حالت فیلتر کالمن نسبت پوشش ریسک پویا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸ تعداد دانلود : ۱۱۰
هدف: بررسی کاربرد فیلتر کالمن برای تخمین نسبت پوشش ریسک پویا در استراتژی معاملات زوجی، هدف اصلی این پژوهش است. سؤال اصلی مقاله این است که آیا سرمایه گذاران فردی، می توانند با به کارگیری استراتژی معاملات زوجی، سود کسب کنند؟ روش: در این پژوهش از روش هم انباشتگی برای انتخاب زوج سهم ها استفاده شده و بر اساس رهیافت فضا حالت و به کمک الگوریتم فیلتر کالمن، به تخمین نسبت پوشش ریسک پویا برای ارائه سیگنال های معامله پرداخته شده است. از سیگنال های معامله برای توسعه یک استراتژی معامله زوجی بین 26 شرکت صنعت خودرو در بازار بورس اوراق بهادار، تهران طی دوره 1395 تا 1399 استفاده شده است. یافته ها: با توجه به نتایج هم انباشتگی، از بین 26 سهمی که برای تحلیل انتخاب شده بود، تنها 16 سهم رابطه هم انباشتگی داشت. بر اساس روش فیلتر کالمن، میزان بازدهی برابر 11 / 0 و نسبت شارپ برابر 06 / 3 به دست آمد. نتیجه گیری: نتایج به دست آمده از نسبت های شارپ و نرخ رشد مرکب سالانه، نشان می دهد که استفاده از استراتژی معاملات زوجی در دوره زمانی در دست بررسی و در صنعت خودرو سودآور است. افزون بر این، برای انجام معاملات زوجی، روش فیلتر کالمن نسبت به روش هم انباشتگی برتر است.
۴.

بررسی و تحلیل اثرهای سرریز بین بازارهای سهام، ارز، طلا و کامودیتی: مدل VARMA-BEKK-AGARCH(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اثرهای سرریز کامودیتی نرخ ارز مدل VARMA-BEKK-AGARCH

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۱۲۲
هدف: در دهه های اخیر، افزایش سرعت انتقال اطلاعات و درهم تنیدگی بازارها موجب افزایش هم گرایی و اثرگذاری بازارهای مالی بر یکدیگر شده است. امروزه پیدایش اثرهای سرریز در یک بازار، به اثرهای سرریز در سایر بازارها منجر خواهد شد. تشخیص صحیح اثرهای سرریز وارده به بازارهای مالی، جهت مدیریت و کنترل نوسان ها بسیار حائز اهمیت است. هدف این پژوهش، اندازه گیری و تحلیل اثرهای سرریز بین بازارهای سهام، ارز، طلا و کامودیتی است. روش: بدین منظور، داده های روزانه مربوط به شاخص سهام، نرخ ارز (دلار)، قیمت طلا و فلزات اساسی، طی دوره زمانی 12 ساله، از ابتدای سال 1388 تا پایان سال 1399 با استفاده از مدل VARMA-BEKK-AGARCH بررسی و سنجیده شد. یافته ها: نتایج حاصل از برآورد مدل سرریزی یک سویه بازده از نرخ های ارز، طلا و کامودیتی به سهام و سرریز یک سویه شوک از کامودیتی به سهام و سرریز یک سویه نوسان از سهام به نرخ ارز را نشان می دهد. همچنین نتایج نشان دهنده اثرهای اهرمی شوک ها به صورت دوسویه بین نرخ های ارز و طلا و به صورت یک سویه از سهام به نرخ ارز است. نتیجه گیری: با توجه به ارتباط معکوس بین سهام و طلا، ایجاد پرتفوی متشکل از سهام و طلا، جهت کاهش اثرهای ریسک سرریز مفید است و به سرمایه گذاران جهت کاهش ریسک سرمایه گذاری کمک می کند. همچنین با توجه به تأیید شوک های وارده از سهام به بازار ارز، مدیریت بازار سهام و جلوگیری از نوسان های شدید جهت کنترل بازار ارز توصیه می شود.
۵.

رتبه اعتباری و هزینه سرمایه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رتبه اعتباری ریسک اعتباری مدل امتیاز بازار نوظهور هزینه تأمین مالی هزینه سرمایه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸ تعداد دانلود : ۱۲۸
هدف: رتبه اعتباری یکی از اطلاعات مناسب جهت تصمیم گیری سرمایه گذاری است. این رتبه بر هزینه سرمایه و تأمین مالی شرکت ها تأثیر می گذارد. در این پژوهش تأثیر رتبه اعتباری بر هزینه سرمایه و هزینه بدهی بررسی شده است. همچنین با عنایت به سابقه کم مؤسسه های رتبه بندی در ایران و استقبال نه چندان چشمگیر شرکت ها از رتبه بندی، یک مدل رتبه بندی عمومی، برای تعیین رتبه شرکت های در دست بررسی استفاده و خروجی آن اعتبارسنجی شده است. روش: پژوهش توصیفی هم بستگی است و به منظور اجرای آن، نمونه ای متشکل از 142 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، طی بازه زمانی 93 تا 99 از طریق روش حذف سیستماتیک انتخاب شد. برای اندازه گیری رتبه اعتباری، مدل امتیاز بازار نوظهور استفاده شده است. همچنین برای آزمون فرضیه های پژوهش، از مدل رگرسیون چند متغیره و روش حداقل مربعات تعمیم یافته استفاده شده است. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که افزایش رتبه اعتباری، به افزایش هزینه حقوق صاحبان سهام و کاهش هزینه بدهی منجر می شود و این ارتباط از نظر آماری معنادار است. نتیجه گیری: بر اساس نتایج حاصل از پژوهش با افزایش رتبه اعتباری، ریسک شرکت کاهش یافته و هزینه حقوق صاحبان سهام بیشتر شده است. همچنین با توجه به وجود رابطه منفی بین رتبه اعتباری و هزینه بدهی، می توان استنباط کرد که هرچه رتبه اعتباری بالاتر باشد، ریسک کمتر است و در نتیجه، شرکت با هزینه کمتری می تواند تأمین مالی کند.
۶.

تأثیر رفتارهای مخرب سرمایه گذاران بر کوته بینی مدیران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رفتار کوته بینانه سرمایه گذاران رفتار احساسی سرمایه گذاران رفتار توده واری سرمایه گذاران کوته بینی مدیران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸ تعداد دانلود : ۱۰۷
هدف: الگوهای رفتاری سرمایه گذاران از مباحث مهم و جدیدی است که در سال های اخیر، در حوزه مالی رفتاری در کانون توجه بسیاری از پژوهشگران قرار گرفته است. تأکید مالی رفتاری بر آن است که تصمیم گیری های سرمایه گذاران، از رفتارهای مخرب سرمایه گذاران نشئت گرفته است که ریشه آن، نگرش ، احساسات، هیجان ها و پیروی از تصمیم های سایر سرمایه گذاران است. از سوی دیگر، رفتارهای مخرب سرمایه گذاران، ممکن است تصمیم گیری مدیران را تحت تأثیر قرار دهد. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر رفتارهای مخرب سرمایه گذاران بر کوته بینی مدیران در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران صورت گرفته است. به این منظور، تأثیر سه رفتار مخرب سرمایه گذاران، یعنی رفتار کوته بینانه، رفتار احساسی و رفتار توده واری آن ها بر کوته بینی مدیران بررسی شده است. روش: اطلاعات مورد نیاز برای آزمون فرضیه پژوهش، از صورت های مالی 140 شرکت، طی سال های 1390 تا 1399 جمع آوری شده است. برای آزمون فرضیه های پژوهش، از مدل های رگرسیون لجستیک به روش داده های تلفیقی استفاده شده است. یافته ها: یافته های حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش بیانگر آن است که رفتار کوته بینانه سرمایه گذاران، رفتار احساسی سرمایه گذاران و رفتار توده واری سرمایه گذاران، بر کوته بینی مدیران تأثیر مثبت و معناداری دارد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش بیانگر آن است که گرایش های رفتاری مدیران شرکت ها، تحت تأثیر گرایش های رفتاری سرمایه گذاران قرار خواهد گرفت و مدیران در واکنش به رفتارهای مخرب سرمایه گذاران، به جای آنکه بر اهداف و برنامه ریزی های بلندمدت برای شرکت تمرکز کنند، بر اهداف کوتاه مدت متمرکز می شوند و تصمیم گیری های کوته بینانه اتخاذ خواهند کرد.
۷.

مقایسه عملکرد مدل های مارکویتز و مدل ارزش در معرض خطر براساس ریسک عدم نقدشوندگی تی کاپولا با هم بستگی شرطی پویا (DCC t-Cupola LVaR) جهت بهینه سازی پرتفوی در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارزش در معرض خطر با رویکرد نقدشوندگی بهینه سازی پرتفوی ریسک نقدشوندگی کاپولای پویا هم بستگی شرطی پویا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۱۳۲
هدف: هدف پژوهش حاضر، مقایسه عملکرد مدل های مارکویتز و مدل ارزش در معرض خطر با رویکرد نقدشوندگی تی کاپولا با هم بستگی شرطی پویا (DCC-t Cupola LVaR)، جهت بهینه سازی پرتفوی در بورس اوراق بهادار تهران است. ضمن ارائه یک مدل ترکیبی، م دل استخراج شده بررسی شده است تا کاراترین مدل، برای بهینه سازی سبد سرمایه گذاری با در نظر داشتن شرایط عدم قطعیت سرمایه گذاری و غیرخطی بودن هم بستگی بین بازده دارایی انتخاب شود. روش: برای تخمین DCC-tCopula-LVaR ابتدا از مدل (ARIMA -GARCH 1,1) سری زمانی جزء اخلال توزیع بازده دارایی ها برآورد و استاندارد می شود؛ سپس توزیع های حاشیه ای دارایی ها با استفاده از تابع تی کاپولا استیودنت برآورد می شود. در ادامه، از روش پارامتریک، مقادیر DCC-tCopula-LVaR محاسبه می شود. در گام آخر با استفاده از برنامه ریزی خطی، ترکیب بهینه پرتفوی و مرز کارای دو مدل در سطوح اطمینان 80، 85، 90، 95 و 99 درصد برای دو مدل فوق محاسبه خواهد شد. یافته ها: یافته های این پژوهش حاکی از آن است که هرچه مقدار ارزش در معرض خطر بیشتر می شود، مقدار شارپ مدل  DCC-tCopula-LVaR در مقایسه با مدل مارکویتز کاهش می یابد. نتیجه گیری: استفاده از مدل DCC-tCopula-LVaR در شرایطی که مقدار ارزش در معرض خطر تعدیل شده نقدینگی پایین است، عملکرد بهتری برای بهینه سازی سبد سهام در مقایسه با مدل مارکویتز، مبتنی بر معیار سنجش شارپ به همراه دارد.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۹