فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۱۰۱ تا ۴٬۱۲۰ مورد از کل ۵۷٬۰۵۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: اخلاق حرفه ای و پاسخگویی به عنوان دو عامل اساسی در عملکرد مدیران بخش عمومی، اهمیت بسیاری دارند. اخلاق حرفه ای به عنوان یک استاندارد اصلی در رفتار و تصمیم گیری مدیران، نقش حیاتی در ایجاد اعتماد عمومی و ارتقای کیفیت خدمات عمومی دارد. در این راستا، هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی و رتبه بندی مؤلفه ها و شاخص های تأثیرگذار پاسخگویی بر اخلاق حرفه ای مدیران بخش عمومی کشور است. روش: پژوهش حاضر به صورت آمیخته (کیفی و کمّی) انجام شده و جامعه آماری به صورت هدفمند (گزینشی) به تعداد 15 نفر از خبرگان حرفه شامل حسابداران بخش عمومی، مدیران مالی و اعضای هیئت علمی دانشگاه انتخاب شدند. در مرحله اول، در مصاحبه با خبرگان و اشباع نظری به روش نظریه داده بنیاد، مؤلفه ها و شاخص های تأثیرگذار پاسخگویی بر اخلاق حرفه ای مدیران بخش عمومی استخراج گردید. در مرحله دوم که به صورت کمّی انجام شد، جهت رتبه بندی مولفه ها و بررسی تاثیر مؤلفه ها و شاخص های تأثیرگذار پاسخگویی بر اخلاق حرفه ای مدیران بخش عمومی، پرسشنامه ای با 34 سوال در اختیار خبرگان قرار گرفت. یافته ها: با توجه به نتایج پژوهش، پنج مؤلفه ارتقای مسئولیت پذیری، افزایش اعتماد عمومی، افزایش شفافیت، تعهد به اصول اخلاقی و مؤلفه تقویت روابط عمومی استخراج گردید. همچنین، 29 شاخص احصاء شد. براساس نتایج آزمون فریدمن، ارتقای مسئولیت پذیری در رتبه اول، مؤلفه افزایش اعتماد عمومی در رتبه دوم، افزایش شفافیت در رتبه سوم، مؤلفه تعهد به اصول اخلاقی در رتبه چهارم و مؤلفه تقویت روابط عمومی در رتبه پنجم قرار گرفتند. نتیجه گیری: سیاست ها و رویکردهای پاسخگویی در سازمان های عمومی می توانند به تقویت اخلاق حرفه ای مدیران در بخش عمومی کمک کنند. همچنین، ارتباط منسجم بین پاسخگویی سازمانی و اخلاق حرفه ای می تواند بهبود عملکرد و رفتار مدیران را تسهیل کند.
تحلیل و بررسی روابط حقوق خصوصی و حقوق شهروندی با تأکید بر نقش قوانین شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از تدوین این تحقیق بررسی حقوق شهروندی در پرتو قوانین و مقررات شهری و حقوق خصوصی در ایران است. محور اصلی تحقیق حاضر مبنی بر تحلیل و تبیین موارد تقنینی حقوق شهروندی در مقررات و قوانین حقوق خصوصی و قانون شهری می باشد که برخی از مصادیق آن از این منظر مورد بررسی قرار گرفت. حقوق شهروندی ب ه عنوان یک نهاد مشخص در حقوق می باشد که بیشتر محل بحث آن در دو شاخه مهم حقوق عمومی و حقوق خصوصی از علم حقوق می باشد و در این تحقیق ابتدا با تعریف حق و مفهوم حقوق شهروندی، ارتباط این نهاد را با مقررات و قوانین حقوق خصوصی روشن ساخته و سپس حقوق شهروندی در پرتو قوانین و حقوق شهری مورد تبیین قرار داده شده است. روش انجام این تحقیق توصیفی-تحلیلی است و در پی پاسخ به این سؤال است که حقوق شهروندی چگونه در قالب حقوق خصوصی تعریف و تفسیر می شود و چه تلازم هایی با آن دارد؟ نتایج آن بیانگر این است که حقوق شهروندی در حقوق خصوصی به معنای خاص خود مطرح و شمولیت دارد؛ به خصوص در بخش حقوق اشخاص از دسته های حقوق مدنی جایگاه مهم دارد. چراکه حقوق خصوصی به بررسی روابط میان اشخاص و در برخی موارد به رابطه بین اشخاص و دولت می پردازد. بنابراین ب اتوجه ب ه گستره حقوق شهروندی ، شمولیت عام و ت لازم آن ب ا ح قوق ع مومی و ح قوق خصوصی، باید گ فت اغ لب موارد مسکوت در مقررات و قوانین حقوق خصوصی نوعی نقض حقوق شهروندی افراد محسوب می گردد. از سوی دیگر قوانین شهری نیز بستر تحقق حقوق شهروندی است. بنابراین نهادهای مدیریت شهری در تحقق حقوق شهروندی نقشی بسیار مهمی دارند و اغلب عدم اطلاع شهروندان از این حقوق و گاهی نقض عامدانه یا سهوی این حقوق توسط نهادهای مدیریت شهری مسائل و مشکلاتی را گریبانگیر شهروندان نموده است. در مجموع فهم دقیق مناسبات قوانین شهری و حقوق خصوصی و اندرکنش های آنان در محیط شهری می تواند رابطه مثبتی با حقوق شهروندی در جامعه داشته و منجر به ارتقای حقوق شهروندی شود.
رابطه بین عوامل اقتضایی و عملکرد پایداری غیرمالی؛ نقش تعدیلی ابعاد رفتاری مدیران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دنیای کنونی، مشخصات یک شرکت صرفاً در رابطه با مسائل مالی اثبات نمی شود، بلکه نیاز به گنجاندن دیدگاه-های زیست محیطی و اجتماعی پدید آمده است. بر این اساس سطح آگاهی از فعالیت های اجتماعی و زیست محیطی به سرعت در حال رشد بوده و این دیدگاه در سال های اخیر تحت عنوان عملکرد پایداری مورد توجه قرار گرفته است. مطابق با مفاهیم نظریه اقتضایی، اجرای رویکرد پایداری بسته به شرایط مختلف سازمان می تواند به طور قابل-توجهی متفاوت باشد. این نظریه پیامدهای زیادی در تصمیم گیری مدیریت در سازمانی به همراه داشته است، تصمیمات مدیریت خود متاثر از ویژگی های آنان است. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیل کنندگی ابعاد رفتاری مدیران بر رابطه بین عوامل اقتضایی و عملکرد پایداری غیرمالی است. نه فرضیه پژوهش با استفاده از اطلاعات 142 شرکت پذیرفته شده در شرکت بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 1392 تا 1401 (شامل 1420 مشاهده شرکت سال) و به کارگیری رگرسیون آزمون و تجزیه و تحلیل شدند. نتایج حاکی از تاثیر مثبت و معنادار اندازه شرکت بر عملکرد پایداری غیرمالی و تاثیر منفی و معنادار پیچیدگی و عدم اطمینان محیطی بر عملکرد پایداری غیرمالی بوده، بین استقلال هیئت مدیره و عملکرد پایداری غیرمالی رابطه معناداری مستند نشد. خوش بینی مدیریت رابطه بین اندازه شرکت و عملکرد پایداری غیرمالی را تقویت می کند، علاوه بر این، کوته بینی مدیریت جهت رابطه بین استقلال هیئت مدیره و عملکرد پایداری غیرمالی را تغییر داده و منفی می کند.
ارزیابی عملکرد کارکنان با رویکرد کارت امتیازی متوازن (BSC) پس از اجرای سامانه ی درخواست وجه الکترونیکی (مطالعه موردی : اداره کل خزانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تجربی حسابداری مالی سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸۲
167-204
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله ارزیابی عملکرد کارکنان اداره کل خزانه کشور پس از اجرای سامانه ی درخواست وجه الکترونیکی با رویکرد کارت امتیازی متوازن (BSC) در اداره کل خزانه می باشد. روش تحقیق از نوع توصیفی بوده که به لحاظ ماهیت، کاربردی است. جامعه آماری این تحقیق کارشناسان، حسابرسان و مدیران اداره کل خزانه مستقر در وزارت اقتصاد و دارایی و مجریان، متخصصان پیاده سازی سامانه ی درخواست وجه الکترونیکی را تشکیل می دهند. 53 نفر از کارکنان با استفاده از روش تمام شماری به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. به منظور تعیین روایی پرسشنامه ها، از روایی محتوایی استفاده شده است و پایایی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 883/0 بدست آمد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که عملکرد کارکنان اداره ی کل خزانه برای پرداخت دستگاه های اجرایی ملی کشور پس از اجرای سامانه ی درخواست وجه الکترونیکی از منظر کارت امتیازی متوازن (BSC) در حد مطلوب است. مهم ترین معیار در ارزیابی عملکرد کارکنان اداره کل خزانه کشور به ترتیب توانمندسازی با میانگین رتبه ی (25/3) بالاترین رتبه، فرهنگ و ارزش با میانگین رتبه ی (20/3)، کیفیت دوره آموزشی با میانگین رتبه ی (97/2)، رضایت از حرفه گری با میانگین رتبه ی (84/2) و رضایت از محیط کار با میانگین رتبه ی( 75/2) می باشند.
تأثیر تعامل مشتری با برند به عنوان پیشایند وفاداری مشتری: تحلیل سه رویکرد شناختی، عاطفی و رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
83 - 117
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی تأثیر تعامل با برند از طریق رسانه های اجتماعی بر وفاداری به برند از طریق ارزش ویژه برند انجام شد. پژوهش از حیث هدف کاربردی و بر مبنای روش، یک تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل مشتریان سه برند ایرانی مای، سینره و کالیستا است. حجم جامعه نامحدود در نظر گرفته شده و برای تعیین حجم نمونه از ابزارG-POWER استفاده شد و حجم نمونه آماری 199 نفر محاسبه گردید. روش نمونه گیری تصادفی ساده برای جمع آوری داده ها انتخاب شد و گردآوری داده های مورد نیاز در این پژوهش با استفاده از پرسشنامه استاندارد بومی سازی شده انجام گرفت. به منظور تایید روایی محتوایی از CVI و CVR و پانل خبرگان استفاده شد. به منظور تعیین میزان پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی و پایایی همگون استفاده گردید. به دلیل این-که داده ها، از مدلسازی نرمال تبعیت نمی کنند؛ بنابراین برای آزمون فرضیات و تحلیل مسیر از مدل معادلات ساختاری و روش حداقل مربعات جزیی و از نرم افزار PLS استفاده شد. نتایج این مطالعه نشان داد که تعامل مشتری با برند از طریق رسانه های اجتماعی می تواند بر وفاداری به برند تأثیر مثبت بگذارد. همچنین ارزش ویژه برند عامل میانجی مثبتی در رابطه میان تعامل با برند و وفاداری به برند بود. از بین سه مسیر شناختی، عاطفی و رفتاری، مسیر رفتاری با ضریب مسیر 630/0 مسیر برتر در تاثیرگذاری تعامل مشتری با برند بر وفاداری به برند می باشد.
شناسایی چالش های انتخاب و انتصاب مدیران در نظام اداری ایران (مورد پژوهی: سازمان اداری- استخدامی کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
64 - 84
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در نظام اداری ایران، وظیفه انتخاب و انتصاب مدیران دولتی اهمیت زیادی دارد. افرادی که این مناصب محوری به آن ها سپرده می شود، قدرت شکل دادن و تأثیرگذاری بر جهت گیری مدیریت عمومی، اجرای سیاست ها را برعهده دارند. انتخاب مدیران دولتی مناسب، فقط یک رویه معمولی نیست و تصمیمی است که می تواند پیامدهای گسترده ای برای اثربخشی و موفقیت دستگاه اداری داشته باشد. تیمی که از مدیران توانا و شایسته تشکیل شده است، تحول و دگرگونی های مثبتی را در سیستم اداری به وجود می آورد و حکمرانی کارآمد را تقویت می کند. با انتخاب مدیران توانمند، سیستم اداری ایران می تواند به طور فعال به چالش ها رسیدگی و سیاست های مؤثری را پیاده سازی کند.
روش: پژوهش حاضر از نوع کیفی است و با استفاده از روش تحلیل مضمون، اجرا شده است. جامعه آماری پژوهش را خبرگان دو بخش دانشگاهی و اجرایی تشکیل داده اند. با استفاده از نمونه گیری هدفمند، از نوع گلوله برفی با ۱۷ نفر از خبرگان مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت. داده های مصاحبه با استفاده از نرم افزار مکس کیودا کدگذاری و تجزیه وتحلیل شد. با کمک ضریب توافق بین دو کدگذار، اعتبار یافته ها تأیید شد.
یافته ها: در این بخش به آسیب ها و چالش های انتخاب ها و انتصاب های مدیران در نظام اداری ایران پرداخته شد. ۵۳ مضمون پایه استخراج شد که در قالب پنج مضمون فراگیر نفوذ و پویایی سیاسی، ارزیابی و سنجش، پاسخ گویی و شفافیت، مدیریت منابع و مسائل رویه ای و فرایندی طبقه بندی شدند. مضمون فراگیر «نفوذ و پویایی های سیاسی»، مهم ترین عامل تأثیرگذار بر انتصاب های مدیریتی شناخته شد.
نتیجه گیری: این پژوهش چالش های حیاتی مرتبط با انتخاب و انتصاب مدیران در نظام اداری و چشم انداز پیچیده آن را نشان می دهد. مهم ترین این چالش ها، موضوع کلی «نفوذ و پویایی سیاسی» است که بر نیاز به بهبود فرایندها برای به حداقل رساندن فشارهای خارجی بر انتصاب های مدیریتی تأکید می کند. در این راستا، مطالعه حاضر با هدف ارتقای شفافیت، کاهش مداخلات سیاسی، به کارگیری روش های ارزیابی پیشرفته، استفاده از ابزارهای اندازه گیری اصلاح شده، توجه به دانش و تجربه، بهینه سازی مدل های شایستگی و رفع کمبودهای سازمانی، توصیه هایی را برای انتخاب مدیران ارائه می دهد. با پرداختن به این چالش ها و اجرای اصلاحات سازمانی هدفمند، می توان ساختار گزینش مدیران در نظام اداری ایران را به سمت انتخاب هایی مسئولانه تر و کارآمدتر سوق داد. این امر در نهایت به ارتقای سطح پاسخ گویی، کارایی و اثربخشی کلی نظام اداری در مسیر توسعه و پیشرفت کشور کمک خواهد کرد.
روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع کیفی است و با استفاده از روش تحلیل مضمون، اجرا شده است. جامعه آماری پژوهش را خبرگان دو بخش دانشگاهی و اجرایی تشکیل دادند و با استفاده از نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی با 17 نفر از خبرگان مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت. داده های مصاحبه با استفاده از نرم افزار MAXQDA کدگذاری و سپس تجزیه و تحلیل شد. با کمک ضریب توافق بین دو کدگذار اعتبار یافته ها مورد تائید قرار گرفت. یافته ها: در این بخش به آسیب ها و چالش های انتخاب ها و انتصاب های مدیران در نظام اداری ایران پرداخته شد و 53 مضمون پایه استخراج گردید که در قالب پنج مضمون فراگیر نفوذ و پویایی سیاسی، ارزیابی و سنجش، پاسخگویی و شفافیت، مدیریت منابع و مسائل رویه ای و فرآیندی طبقه بندی و مضمون فراگیر «نفوذ و پویایی های سیاسی» به عنوان مهم ترین عامل تأثیرگذار بر انتصاب های مدیریتی شناخته شدند. نتیجه گیری: این پژوهش چالش های حیاتی مرتبط با انتخاب و انتصاب مدیران در نظام اداری ایران را روشن می کند و چشم انداز پیچیده ای را آشکار می کند که با نفوذ سیاسی، روش های ارزیابی، پاسخگویی، شفافیت، مدیریت منابع و مسائل رویه ای مشخص شده است. شناسایی 53 مضمون پایه بر مسائل فراگیر در این فرآیند تاکید می کند. مهمترین این چالش ها موضوع کلی «نفوذ و پویایی سیاسی» است که بر نیاز به بهبودهای قابل توجه برای به حداقل رساندن فشارهای خارجی بر انتصاب های مدیریتی تأکید می کند. این مطالعه از اصلاحات سازمانی حمایت می کند، به ویژه هدف قرار دادن شفافیت، کاهش مداخلات سیاسی، روش های ارزیابی پیشرفته، ابزارهای اندازه گیری اصلاح شده، در نظر گرفتن دانش و تجربه، بهینه سازی مدل های شایستگی، و اصلاح کمبودهای سازمانی برای تقویت پاسخگویی بیشتر در سیستم. با پرداختن مستقیم به این چالش ها، ساختار اداری می تواند به سمت انتخاب های مدیریتی مؤثرتر و مسئولانه تر تلاش کند و به بهبود کلی نظام اداری ایران کمک کند.
بررسی سطوح پیچیدگی فناورانه ی فعالیت های تحقیق و توسعه در شرکت-های دانش بنیان مستقر در پارک علم و فناوری گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی دوره ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۵
53 - 66
حوزههای تخصصی:
امروزه فعالیت های تحقیق و توسعه، از منابع مهم ایجاد تحوّل در حوزه های تکنولوژی و تولید دانش محسوب می شوند و بخش های تحقیق و توسعه ی شرکت های دانش بنیان نقش مهمی در نوآوری و بهبود محصولات و خدمات دارند. هر چه سطح فعالیت های تحقیقاتی شرکت های دانش بنیان پیشرفته تر و بنیادی تر باشد و میزان پیچیدگی فناورانه ی این فعالیت ها بالاتر باشد، امکان عرضه محصولات نوآورانه تر و قابل رقابت تر به بازارهای داخلی و جهانی فراهم می گردد. در این راستا پژوهش حاضر با هدف بررسی سطوح پیچیدگی فناورانه ی فعالیت های تحقیق و توسعه در شرکت های دانش بنیان انجام شد. این پژوهش از نظر هدف، پژوهشی کاربردی- توسعه ای بوده و از نظر ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش کلیه مدیران عامل شرکت های دانش بنیان مستقر در پارک علم و فناوری گلستان به تعداد 85 نفر بودند. حجم نمونه ها با استفاده از جدول مورگان و با لحاظ احتیاط بیشتر، 80 نفر درنظر گرفته شد و از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. ابزار مورد استفاده برای جمع آوری داده های پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته است که روایی آن با سنجش روایی صوری و محتوایی و پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ تأیید شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که 65 درصد از فعالیت های تحقیق و توسعه در شرکت های دانش بنیان مستقر در پارک علم و فناوری گلستان، از نوع توسعه تجربی، 2/31 درصد از نوع تحقیق کاربردی و تنها 8/3 درصد از نوع تحقیق بنیادی است.
Cash holdings and earnings quality: the role of political connections
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به بررسی رابطه بین بررسی اثر نگهداری وجوه نقد برکیفیت سود دارای روابط سیاسی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادارتهران می پردازد. فرضیه سیاسی بیان می دارد شرکت هایی که مورد موشکافی بیش تری قرار دارند هزینه های به نسبت بیشتری را در مقایسه با سایر شرکت ها متحم ل م ی ش وند و بن ابراین برای گریز از این هزینه ها تمایل بیشتری به دست کاری سود دارن د. تحقیق حاضر از نوع توصیفی-کاربردی است که با استفاده از داده های مقطعی اطلاعات مربوط به 120 شرکت پذیرفته شده دربورس اوراق بهادار تهران از سال (1401- 1395) مورد تحلیل و بررسی قرار داده است.آزمون فرضیه ها حاکی از آن است که بین سطح نگهداشت وجه نقد، جریان نقدی عملیاتی سال قبل شرکت ها، سال جاری وسال آتی و کیفیت سود شرکت های دارای روابط سیاسی رابطه معناداری وجود دارد.
ارزشیابی کیفیت بیرونی سرفصل برنامه درسی مقطع کارشناسی ارشد حسابرسی در ایران: از دیدگاه دانش آموختگان و کارفرمایان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های حسابرسی حرفه ای سال ۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۵
126 - 162
حوزههای تخصصی:
برنامه درسی، محصول فرآیند برنامه ریزی درسی است. ارزشیابی برنامه ها از جمله برنامه درسی، موجب بهبود آموزش می شود. از اینرو هدف پژوهش حاضر، ارزیابی کیفیت بیرونی برنامه درسی مقطع کارشناسی ارشد حسابرسی با استفاده از الگوی دانش، مهارت و نگرش بنجامین بلوم، می باشد. برای این منظور، با مرور تحقیقات پیشین، 80 شاخص سنجش دانش، مهارت و نگرش لازم یک فارغ التحصیل ارشد حسابرسی استخراج شد که با نظرخواهی از 10خبره حسابرسی به روش دلفی فازی مثلثی، 62 شاخص مورد اجماع خبرگان قرار گرفت. سپس با توزیع پرسشنامه حاوی این 62 شاخص در سال 1402 بین دو دسته نمونه آماری بخش کمّی این تحقیق که به روش هدفمند انتخاب شده اند ، نظر 61 نفر دانش آموخته کارشناسی ارشد حسابرسی از دانشگاه های دولتی کشور که شاغل در همین حرفه اند، ونیز 120 نفراز کارفرمایان ایشان(شرکای موسسات حسابرسی که فارغ التحصیلان ارشد رشته حسابرسی در موسسه آنها مشغول به کار هستند)، میزان مطلوبیت بیرونی برنامه درسی ارشد حسابرسی مورد ارزشیابی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که مطابق نظر دو گروه فوق الذکرکه از لحاظ آماری تفاوت معنی داری ببین نظراتشان نیست، مطلوبیت کیفیت بیرونی برنامه درسی ارشدحسابرسی برای انتقال دانش، مهارت و نیز نگرش لازم به دانش آموختگان این رشته جهت انجام وظایف محوله حسابرسی، نامطلوب است.
آنچه «نظریه انداختن در کاسه دیگری» در فرایند کشورداری بر سر جامعه می آورد: فهم تبعات و راهبردهای همآوردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیده «مسئولیت نپذیری و پاسخگویی گریزی» یا «انداختن تو کاسه دیگران» می تواند ساحت های مختلف حیات جامعه را تحت تأثیر قرار دهد. بی تردید وقتی در کشوری متولیان امر حکمرانی، مدیریت و مجریان امور جامعه در قلمرو مسئولیتی خود بهنگام تصمیم های لازم را به صورت بهنگام و با کیفیت لازم اتخاذ نمی کنند، مسائل مهم کشور در عرصه های مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، و همین طور بین الملل حل نمی شود و برروی هم تلنبار خواهند شد. هدف غایی این نوشته، واکاوی آثار بلند مدت این پدیده بر جنبه های مختلف جامعه و ارائه راهکارهایی برای کاهش این رفتار ناصواب در فرایند کشورداری است. در پایان رهنمودهایی برای جهت گیری های پژوهشی آتی در این زمینه ارائه خواهد شد.
تحلیل پیامدهای رفتاری کاربست مدیریت الگوریتمی در کسب وکارهای پلتفرمی (موردمطالعه: تاکسی های اینترنتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشرفت فناوری و کاربردهای وسیع آن باعث ایجاد گونه جدیدی از کسب و کارها با عنوان کسب و کارهای پلتفرمی شده است. الگوریتم ها ابزار پلتفرم ها برای مدیریت امور هستند و کار را برای صاحبان این مشاغل آسان می کنند، ازسوی دیگر، کاربرد الگوریتم ها با خود پیامدهایی را به همراه دارد. هدف پژوهش حاضر، بررسی و شناسایی کارکردهای مدیریت الگوریتمی و تحلیل پیامدهای رفتاری آن بر رانندگان تاکسی های اینترنتی در ایران است. جامعه پژوهش، شامل رانندگان تاکسی های اینترنتی در ایران بوده و نمونه پژوهش به روش نمونه گیری هدفمند از نوع نظری انتخاب شد. این پژوهش به لحاظ نوع هدف کاربردی و به لحاظ نوع روش، کیفی و شیوه توصیفی بود. به منظور جمع آوری داده های کیفی، از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته و برای تجزیه و تحلیل داده های حاصل از مصاحبه، از روش تحلیل مضمون استفاده شد. تحلیل یافته ها در دو بخش کارکردهای مدیریت الگوریتمی و پیامدهای آن حاوی 189 کد برای کارکردها و 136 کد برای پیامدهای رفتاری بود. در ادامه 9 مضمون در بخش کارکردها (جذب آسان، کارمندیابی چندکاناله، طراحی شغل انگیزشی، ارزیابی عملکرد سیستمی- نگرشی (ادراکی)، آموزش دیجیتال، جبران خدمات عملکردمحور، مدیریت انعطاف پذیر جبران خدمات، روابط کار نظام مند و نگهداشت مشروط) و 11 مضمون فرعی در بخش پیامدها که خود مشتمل بر دو مضمون اصلی احساسات خوشایند و احساسات ناخوشایند بودند، شناسایی شدند. یافته ها نشان می دهد که مدیریت منابع انسانی الگوریتمی از یک سو پیامدهای مثبت و ازسوی دیگر پیامدهای منفی دارد که به طور عمده پیامدهای منفی این مفهوم مغفول مانده است.
ارائه مدل رهبری تعالی گرا در دانشگاه های علوم پزشکی کشور (با استفاده از تکنیک کیفی تحلیل مضمون)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات توسعه و مدیریت منابع دوره ۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
13 - 26
حوزههای تخصصی:
در جهان کنونی مدیران جهت اداره ی سازمان ها به پارادایم جدیدی در حوزه ی مدیریت نیازمندند. روش های کنونی مدیریت سازمان ها اثربخشی خود را از دست داده اند. رهبری تعالی گرا پارادایم جدیدی در حوزه ی مدیریت می باشد که به عنوان یک اکسیر شفابخش به مدیران سازمان ها گوشزد می کند که جهت رشد و توسعه باید به سوی ایجاد یک سازمان متعالی گام بردارند؛ سبک رهبری تعالی گرا، گونه ای منحصر به فرد از رهبری استراتژیک می باشدکه به رهبری بر خود ، رهبری بر دیگران و رهبری بر سازمان می پردازد. رهبری بر خود یک حوزه به تازگی ظهور یافته در ادبیات رهبری است، درحالی که رهبری بر دیگران، تمرکز غالب پژوهش های رهبری بوده است. رهبری بر سازمان نیز پدیده ای نو می باشد و به رهبری عناصر غیرانسانی اشاره دارد. لذا هدف پژوهش حاضر طراحی مدل رهبری تعالی گرا در دانشگاه های علوم پزشکی کشور بود؛ مشارکت کنندگان پژوهش جهت مصاحبه 14 تن از خبرگان بودند؛ روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله ی برفی و مبنای تعیین حجم نمونه اشباع نظری بود. روش تحقیق حاضر نیز از نظر هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت توصیفی و از نوع اکتشافی بود. بر اساس فلسفه ی روش تحقیق ، پژوهش حاضر در زمره ی پارادایم تفسیری قرار می گیرد. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان بود؛ به منظور یافتن عبارات و جمله های معنی دار از متن مصاحبه از تکنیک کیفی تحلیل مضمون استفاده شد؛ در مرحله ی اول از طریق ترکیب مفاهیم به دست آمده 72 مضمون کلیدی شناسایی شد، سپس در مرحله ی دوم از طریق شناسایی شباهت در ساختار زیربنایی مضامین کلیدی، 21 مضمون یکپارچه کننده استخراج گردید و نهایتا با ادغام ساختارهای مشابه ی مضامین یکپارچه کننده، این مضامین در 3 مضمون فراگیر الف - رهبری در خود، ب- رهبری بر دیگران و پ- رهبری بر سازمان قرار گرفتند. در نهایت نیز پیشنهادهایی به دانشگاه های علوم پزشکی کشور جهت بهبود رهبری تعالی گرا ارائه گردید.
تحلیلی بر پیشران های کلیدی تاب آوری در شهرهای ساحلی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مفهوم تاب آوری در گفتمان مدیریت زیست محیطی، به ویژه در مورد استراتژی های مرتبط با طبیعت ریشه دوانده است و به طور گسترده به عنوان یک ویژگی مهم سیستم های ساحلی در نظر گرفته شده و به طور فزاینده ای در سیاست های توسعه برجسته شده است. تحقیق حاضر تحلیلی-اکتشافی مبتنی بر مصاحبه گروه های کانونی و به روش دلفی و در زمره تحقیقات کیفی قرار دارد. در گام اول مفاهیم مرتبط با تاب آوری شهرهای ساحلی در فرآیند پنج مصاحبه گروه کانونی و با روش تحلیل مضمون کیفی به دست آمد. در این مرحله مصاحبه ها در قالب کدگذاری انتخابی، محوری و گزینشی استخراج شده اند. این فرآیند با استفاده از نرم افزار تحلیل کیفی مکس کیو دی ای نسخه 2020 انجام شده است. پس از آن مضامین برای امتیازدهی در اختیار 35 نفر از کارشناسان خبره قرار گرفته و بر اساس تحلیل آینده پژوهی و با استفاده از نرم افزار میک مک پیشران های کلیدی شناسایی شده اند. یافته ها نشان می دهد در گام اول تعداد 45 کد انتخابی، 15 کد محوری و 5 کد گزینشی به دست آمده است. کدهای گزینشی به عنوان پیشرانهای کلیدی در اختیار خبرگان قرار داده شد و نتایج به دست آمده نشان داد پیشران های نهادی ، اقتصادی و اجتماعی به عنوان موثرین عوامل در تاب آوری شهرهای ساحلی مطرح هستند. بنابراین هر گونه سیاست گذاری و برنامه ریزی در مسیر تاب آور کردن سواحل باید این عوامل را مورد توجه قرار دهند. پیشران نهادی شامل عوامل ساختار قانونی مناسب، مدیریت ریسک، سیاستگذاری و مدیریت مخاطرات، ارزیابی مخاطرات و فرصت ها، دارابودن بانک های اطلاعاتی، شبکه سازی، سازمان های مردم نهاد، سیاست های توسعه، درگیرکردن همه ذی نفعان، واکنش های اضطراری، استفاده از فناوری روز، مدیریت یکپارچه، حکمروایی خوب شهری و بسیج منابع و امکانات می شود. پیشران اجتماعی عوامل سرمایه اجتماعی، مراقبت های بهداشتی، انسجام اجتماعی، همکاری های محله ای، مشارکت شهروندان، امنیت غذایی، خدمات اساسی، تحقیق و توسعه، شبکه اجتماعی و فرهنگی، آموزش شهروندان و مدیران، سبک زندگی را در بر می گیرد. همچنین پیشران اقتصادی شامل عوامل سرمایه اجتماعی، مراقبت های بهداشتی، انسجام اجتماعی، همکاری های محله ای، مشارکت شهروندان، امنیت غذایی، خدمات اساسی، تحقیق و توسعه، شبکه اجتماعی و فرهنگی، آموزش شهروندان و مدیران، سبک زندگی شده است.
آینده پژوهی آموزش و توسعه منابع انسانی: روندها، پیامدها و راهبردها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۲
34 - 73
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، شناسایی و تبیین روندهای مؤثر آموزش و توسعه بود. پژوهش حاضر، یک پژوهش کیفی آینده نگارانه است که با استفاده از روش های مرور نظام مند و پایش محیطی صورت گرفته است. جامعه پژوهش، کلیه اسناد دیجیتالی، سایت های آموزشی، تخصصی و حرفه ای مرتبط با آموزش و توسعه از سال 2015 تا 2024 در شبکه جهانی وب و با کلیدواژه های مشخص به تعداد 96 سند بود که بر اساس مراحل ساندالوکی و باروسو 26 سند نهایی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. هم چنین از شش نفر از مطلعان کلیدی در قالب جلسات کانونی که به صورت هدفمند ملاک محور انتخاب شده بودند برای شناسایی پیامدها و راهبردها استفاده شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل محتوای کیفی مایرینگ و برای بررسی روایی و پایایی از چهار معیار اعتبار، انتقال پذیری، اطمینان پذیری و تأییدپذیری استفاده شد. در نتیجه کدگذاری اسناد، 91 خرده روند در قالب 9روند تأثیرگذار در یادگیری و توسعه منابع انسانی (تغییرهای ساختاری و ماهیت بازار کار، آموزش و توسعه، به عنوان جنبه ای از برند کارفرمایی، فناوری دیجیتال در آموزش/ یادگیری ،آموزش مبتنی بر شایستگی و مهارت های آینده، یادگیری شخصی سازی شده، خودراهبر و مبتنی بر تجربه کارکنان،یادگیری مبتنی بر شبکه/داده و رسانه ، طراحی آموزشی مؤثر مبتنی بر ساختارگرایی ، روش های یادگیری(ترکیبی) مدرن و نوظهور برای محیط کار مدرن و ارزشیابی مستمر و تحلیل و بازخورد مداوم ) پدیدار شده است. در این مقاله پیامدهای هر کدام از روندهای یادگیری و توسعه تبیین شد. مقاله حاضر حاوی دلالت های کابردی و پیشنهاداتی برای سیاست گذاران، سازمان ها، متخصصان و پژوهشگران حوزه ی یادگیری و توسعه است.
مدلی به منظور افزایش امنیت سیستم های مدیریت خدمات بهداشتی و درمانی با تلفیق فناوری بلاک چین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر، تقاضا برای مراقبت های بهداشتی و درمانی روبه افزایش است. رشد سریع جمعیت جهان و محدود شدن منابع و توسعه اطلاعات، انجام مناسب خدمات را پرهزینه و دچار چالش نموده است، خصوصاً بروز نقض و خطاهای بهداشتی و درمانی، لذا تحقیق حاضر با توجه به موارد فوق الذکر و با هدف تعیین مدلی به منظور افزایش امنیت دستگاه های مدیریت خدمات بهداشتی و درمانی با تلفیق فناوری بلاک چین انجام شده است. این مطالعه به صورت تحقیق توصیفی و با روش کیفی و کمی و به وسیله پرسشنامه با دو نوع سؤال گزینه ای و تشریحی انجام شده است. جامعه آماری شامل خبرگان و تعداد آن ها، 3 نفر از داخل کشور و 15 نفر از خارج از کشور، مجموعاً 18 نفر بوده اند. پس از جمع آوری اطلاعات، تجزیه وتحلیل آن با نرم افزارهای SPSS27 و PLS4 انجام شده است. یافته های نشان داده است بروز نقض و خطاهای بهداشتی و درمانی، ایمنی و امنیت ارائه خدمات بهداشتی و درمانی را برای بیماران پرمخاطره نموده است. فناوری بلاک چین می تواند با قابلیت های خود، نسبت به کاهش نقض و خطاها، به افزایش ایمنی و امنیت بیماران کمک نموده و بر کیفیت ارائه خدمات بهداشتی و درمانی تأثیرگذار باشد.
بررسی تأثیر تنوع جنسیتی هیئت مدیره بر رابطه بین بیش اطمینانی مدیران و تأمین مالی شرکت در شرکت های بورس اوراق بهادار تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
حسابداری و شفافیت مالی سال ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
98 - 115
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از مهم ترین تصمیماتی که مدیران در طول مدیریت خود اتخاذ می کنند، تأمین منابع مالی مورد نیاز جهت طرح های سرمایه گذاری است. به سبب مزایا و معایب هریک از منابع تأمین مالی و تأثیر ویژگی های شرکت ها بر شیوه های تأمین مالی شرکت، تعیین ترکیب بهینه تأمین مالی یکی از چالش برانگیزترین تصمیمات مدیران است. روش شناسی: پژوهش حاضر سعی دارد تا تأثیر تنوع هیئت مدیره بر رابطه بین بیش اطمینانی مدیران و تأمین مالی شرکت های از 1395 لغایت 1401 پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را بررسی نماید. بدین منظور اطلاعات مربوط به 105 شرکت نیز با استفاده از روش حذف هدفمند به عنوان نمونه آماری انتخاب گردیده اند. به منظور آزمون فرضیه های پژوهش از روش رگرسیون چندگانه استفاده گردیده است.
واکاوی نقش آشفتگی فناوری سبز و ظرفیت جذب سبز در تاثیر گرایش کارآفرینانه سبز و بازارگرایی سبز بر عملکرد نوآورانه سبز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی دوره ۲۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
63 - 82
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از عوامل مهم در فعالیت شرکتها ملاحظات زیست محیطی است. در این راستا، برای رسیدن به هدف توسعه پایدار، نوآوری سبز می تواند باعث بالا بردن کارایی و بهره وری منابع و به طور موثر، کاهش آلایندگی شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعدیلگر آشفتگی فناوری سبز و میانجی ظرفیت جذب سبز در تاثیر گرایش کارآفرینانه سبز و بازارگرایی سبز بر عملکرد نوآوری سبز اجرا گردید. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران شرکتهای دانش بنیان استان قم به تعداد 107 نفر بود که تعداد 84 نفر به عنوان حجم نمونه تحقیق مشخص و پرسشنامه ها به روش تصادفی ساده از طریق شبکه های اجتماعی جمع آوری شدند. برای جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه های استاندارد استفاده شد و پایایی آن توسط آلفای کرونباخ، معیار Rho، پایایی ترکیبی و بارهای عاملی مورد تایید قرار گرفت. همچنین روایی همگرا و روایی واگرا پرسشنامه نیز با معیار AVE، معیار فورنل لارکر و نسبت HTMT تایید شدند. نتایج پژوهش نشان داد که گرایش کارآفرینانه سبز و بازارگرایی سبز بر عملکرد نوآوری سبز تاثیر مثبت و معناداری دارند و ظرفیت جذب سبز نقش میانجی را در تاثیر گرایش کارآفرینانه سبز و بازارگرایی سبز بر عملکرد نوآوری سبز ایفا می کند. همچنین آشفتگی فناوری سبز تاثیر گرایش کارآفرینانه سبز، بازارگرایی سبز و ظرفیت جذب سبز بر عملکرد نوآوری سبز را تعدیل می کند. ضمن اینکه تجزیه و تحلیل چند گروهی نشان داد که بین تاثیرات گروههای مختلف جامعه (شرکت های نوپا و شرکتهای فناور و نوآور) نسبت به مسیرهای مورد نظر هیچ تفاوت معناداری وجود ندارد.
ارزیابی سطح دیجیتالی بودن فرایند نوآوری با رویکرد هوش مصنوعی در تحول دیجیتال شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، طراحی مدلی برای ارزیابی سطح دیجیتالی شدن فرآیند نوآوری با محوریت هوش مصنوعی در شرکت های دانش بنیان می باشد، تا بتوان از این طریق بلوغ دیجیتال فرایند نوآوری در یک سازمان را سنجید. نتایج 188 شاخص در قالب پرسشنامه لیکرت 5 نقطه ای و به روش دلفی در دو مرتبه بین 18 خبره در این زمینه توزیع شد. نتیجه کار 5 مؤلفه به عنوان ورودی مدل بود که در قالب پرسشنامه برای 230 شرکت دانش بنیان پارک فناوری پردیس ارسال شد. 198 شرکت آن را تکمیل و مجدداً ارسال کردند. از این تعداد نمونه، 150 داده برای داده های آموزشی و 48 داده به عنوان آزمون مدل بر اساس یک تابع تصادفی جدا شد. در مرحله آخر یعنی مدل سازی، از روش استنتاج عصبی- فازی تطبیقی برای مدل استفاده شد. از روش جداسازی شبکه یا جدول جستجو (PG) در نرم افزار متلب 2023 برای ارزیابی عملکرد مدل با استفاده از ریشه میانگین مربع، خطای (RMSE) و خطای نسبی (E) استفاده گردید. این تحقیق توانست مدلی هوشمند را با خطای بسیار کم ارائه دهد. در نتیجه توانست به شاخص های مؤثر در میزان دیجیتالی شدن فرآیند نوآوری دست یابد.
ارائه چارچوب مؤلفه های سرمایه ساختاری کاهنده فساد در شبکه بانکی: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت دولتی ایران دوره ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
129 - 157
حوزههای تخصصی:
فساد به عنوان یک مشکل عمده در بانک ها باعث ایجاد اخلال در نظام اقتصادی کشور و موجب خارج شدن امور از مجرای صحیح خود می شود. هدف اصلی پژوهش حاضر، ارائه چارچوب مؤلفه های سرمایه ساختاری کاهنده فساد است. روش پژوهش حاضر از نوع کیفی است که با استفاده از روش تحلیل مضمون و به شیوه استقرائی، مؤلفه های سرمایه ساختاری کاهنده فساد شناسایی و استخراج شدند. ابزار پژوهش، مصاحبه های نیمه ساختاریافته با نخبگان دانشگاهی و مدیران بانکی استان لرستان بود که تا مرز اشباع ادامه یافت. برای اعتبار سنجی یافته ها از روش خود بازبینی پژوهشگر و فن کنترل اعضا استفاده شد. در تجزیه وتحلیل داده ها، فرایند 3 مرحله ای متشکل از روش کینگ و هاروکس (2010) مورد استفاده قرار گرفت. پس از کدگذاری و تحلیل داده های مصاحبه، تعداد 138 کد تفسیری و 24 کد فراگیر شامل هم سوسازی منافع افراد و سازمان، شایسته سالاری، شفافیت فرایندها و وظایف، طراحی سیستم های هوشمند ضدفساد ( ایجاد زیرساخت های ضدفساد)، حمایت و قانونی سازی سوت زنی، آگاه سازی شهروندان، ایجاد حس پاسخگویی و مسئولیت پذیری، ایجاد ساختارهای شفاف و کارآمد، ویژگی های شخصیتی ضدفساد، ارزیابی عملکرد عینی، جبران خدمات و عملکرد، ایجاد فرهنگ ها، باورها و ارزش های معنوی، پاسخگویی جامع گرا، شریک سازی کارکنان در عملکرد مالی سازمان، برقراری عدالت (توزیعی، رویه ای و مراوده ای) در سازمان، ایجاد تعهد سازمانی، تأمین رفاه افراد، تدوین قوانین و مقررات شفاف، نظارت، ایجاد هزینه های سنگین مالی و اداری برای ارتکاب فساد، سیاست زدایی در سازمان، ایجاد آوای سازمانی و تصمیم گیری مشارکتی استخراج شد.
تحلیل نقش و جایگاه ذی نفعان اکوسیستم هوش مصنوعی در صنعت خودروسازی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنعت خودروسازی، به عنوان خط مقدم انقلاب فناورانه، با ادغام فناوری هوش مصنوعی (AI) در حال تحول عمیقی است. هوش مصنوعی و کاربست آن در این صنعت تبدیل به یک اکوسیستم فناوری پیچیده ای شده است که ذی نفعان زیادی را در برمی گیرد. هدف این پژوهش شناسایی و تحلیل جایگاه و نقش ذی نفعان اکوسیستم هوش مصنوعی در صنعت خودروسازی در ایران است. بدین منظور، فهرستی از ذی نفعان اکوسیستم هوش مصنوعی در گام اول تهیه شد. در گام بعدی، جایگاه و نقش ذی نفعان تحلیل گردید. برای جمع آوری داده ها درمورد جایگاه ذی نفعان از ماتریس علاقه - قدرت استفاده شد که در طی آن پرسش نامه ای با 48 گویه طراحی و توسط ۳۶ متخصص و کارشناس تکمیل گردید. بر اساس یافته ها، ذی نفعان این اکوسیستم در دو سطح کلان و خرد دسته بندی و با استفاده از ماتریس علاقه - قدرت در چهار گروه طبقه بندی شده اند: ذی نفعان کلیدی (باعلاقه و قدرت بالا)، ذی نفعان زمینه ساز (باقدرت بالا و علاقه کم)، ذی نفعان تابع ( با قدرت کم و علاقه بالا) و ذی نفعان عوام ( باقدرت و علاقه پایین). نتایج نشان می دهد که نهادهای دولتی، مراکز تحقیقاتی، و خودروسازان در زمره ذی نفعان کلیدی قرار دارند، درحالی که نهادهای مالی و برخی تأمین کنندگان در گروه زمینه سازها جای می گیرند. کاربران نهایی، از جمله مصرف کنندگان و رانندگان، به عنوان ذی نفعان تابع محسوب می شوند، درحالی که رسانه ها و برخی سازمان های نظارتی در دسته عوام قرار دارند. این طبقه بندی می تواند به سیاست گذاران و صنعتگران در بهینه سازی تعاملات و توسعه پایدار اکوسیستم هوش مصنوعی در صنعت خودروسازی کمک کند.