فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۴۱ تا ۲٬۱۶۰ مورد از کل ۵۵٬۵۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
This paper provides a systematic review of the literature on big data capabilities, business model innovation, firm performance, and environmental uncertainty. It aims to establish a foundation for theoretical modeling, research proposition refinement, and the overall research framework by meticulously examining the theoretical backgrounds of existing studies and identifying research gaps. An initial search yielded 1,360 articles, which were filtered to remove duplicates and irrelevant studies, resulting in 475 articles for final analysis. These articles were classified into three main categories: the relationship between big data capabilities and business model innovation, the impact of business model innovation on firm performance, and the integrated relationship involving environmental uncertainty. Additionally, it examines the mediating role of business model innovation on firm performance as well as the moderating effect of environmental uncertainty on these relationships. Finally, the paper formulates research hypotheses and discusses identified research gaps, establishing a solid groundwork for methodological discussions in future research and contributing to the advancement of knowledge in the field.
بررسی عوامل موثر در مدل تعهد بالای سازمانی در سازمانهای دولتی متولی امور آموزشی و فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی عوامل مؤثر در مدل تعهد بالای سازمانی در سازمانهای دولتی متولی امور آموزشی و فرهنگی می باشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش اجرای پژوهش, پیمایشی و از نوع همبستگی؛ و به طور مشخص مبتنی بر مدل یابی معادلات ساختاری می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران و کارشناسان سازمان های دولتی متولی امور آموزشی و فرهنگی می باشد که به تعداد 396 نفر از شهر تهران، در نظر گرفته شد و با استفاده از روش تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران 195 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری در تحقیق حاضر پرسشنامه ساخته محقق می باشد. جهت تأیید مدل نهایی پژوهش، تحلیل عاملی تأییدی انجام گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS؛ و به منظور طراحی مدل نهایی پژوهش از نرم افزار AMOS استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که مؤلفه های گزینش و استخدام، آموزش، جبران خدمت، شرایط شغلی و وجدان کاری در مدل نهایی ارزشیابی سازنده گرایی تأثیرگذار بوده و نشان از برازش مناسب مدل پیشنهادی می باشد.
طراحی چارچوب سیاستگذاری توسعه کارآفرینی سازمانی مبتنی بر ابعاد نهادی (نظریه داده بنیاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۱۰
83 - 119
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، طراحی چارچوب سیاستگذاری توسعه کارآفرینی سازمانی مبتنی بر ابعاد نهادی است. با این منظور با استفاده از روش کیفی و بهره مندی از نظریه داده بنیاد، با خبرگان و صاحب نظران این حوزه و به روش گلوله برفی مصاحبه عمیق نیم ساختار یافته انجام شد. سپس، فرایند کدگذاری باز منتج به 158 کد، کد گذاری انتخابی منتج به 129 کد در قالب شش مقوله اصلی، شرایط علی (چالش های: سیاست های دسترسی به منابع مالی، سیاست های انگیزشی کارآفرینی، سیاست های ارزیابی محیط کسب و کار، سیاست های فرهنگی، سیاست های قانونی)، پدیده محوری (موانع: سازمانی، ساختاری، اقتصادی، فناورانه، شبکه سازی و اطلاع رسانی)، عوامل زمینه ای (عوامل رسمی، غیر رسمی، قانونی و تنظیمی، شناختی، هنجاری)، عوامل مداخله گر (عوامل محیطی)، راهبردها (تدوین برنامه ریزی کارآفرینانه، ارائه کمک و مشوق های مالی، بهبود ساختاری اداری کسب و کار، بستر سازی آموزشی و فرهنگی، توسعه بهبود نوآورانه، بهبود زیر ساختارها) و پیامدها (توسعه و بهبود راهبردی، توسعه و بهبود عملیاتی) در بر داشت. نتایج نشان داد تحقیق حاضر می تواند به سیاست گذاران را در تدوین سیاست های کارآفرینی سازمانی براساس روندهای آتی کسب و کارها در جهان یاری کند.
نقش ساختار مالکیت بر رابطه بین عملکرد هیئت مدیره و پرداخت سود سهام شرکت
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی نقش تعدیل گری ساختار مالکیت بر رابطه بین عملکرد هیئت مدیره و پرداخت سود سهام در شرکت های عضو بورس اوراق بهادار تهران است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها، توصیفی-همبستگی و از لحاظ ماهیت داده ها، پژوهش کمّی و از نظر زمان، پژوهش گذشته نگر می باشد. جامعه پژوهش کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1395 تا 1402 می باشد که تعداد 140 شرکت به روش غربال گری به عنوان نمونه آماری انتخاب شده است. این پژوهش بر اساس منطق استدلال قیاسی-استقرایی انجام شده و برای آزمون فرضیه ها از داده های پانلی استفاده شده است. داده های لازم با استفاده از نرم افزار ره آورد نوین گردآوری و از طریق نرم افزار اِکسل مرتب سازی گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نسخه دوازدهم نرم افزار ایویوز استفاده شده است. نتایج آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد بین عملکرد هیئت مدیره و پرداخت سود سهام رابطه معنی دار و مثبتی وجود دارد. همچنین، ساختار مالکیت بر رابطه بین عملکرد هیئت مدیره و پرداخت سود سهام تاثیر معنی دار و مثبتی دارد.
تحلیلی انتقادی از روند انتشار مقالات حوزه حسابداری پیامدهای همه گیری کووید-19 در ایران: مطالعه کتاب سنجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۹
101 - 114
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهشگران حوزه حسابداری طیف گسترده ای از مقالات را در مورد پیامدهای حسابداری کووید-19 در مجلات حسابداری سراسر دنیا منتشر کرده اند. این مقاله تحلیلی انتقادی از روند انتشار مقالات این حوزه در ایران است. روش: پژوهش از نوع کاربردی بوده و با استفاده از فنون کتاب سنجی انجام گرفته است. جامع ه آماری پژوهش شامل کلیه مقالات منتشر شده در مجلات علمی حسابداری در حوزه پیامدهای حسابداری ویروس کرونا در ایران، از 1398 تا 1402 می باشد. داده های پژوهش نیز با بکارگیری ابزار سیاهه وارسی گردآوری و با استفاده از نرم افزار Excel مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند.یافته ها: یافته ها نشان می دهد که پژوهشگران ایرانی در 22 مجله علمی حسابداری در ایران تنها موفق به انتشار 11 عنوان مقاله در این حوزه شده-اند.نتیجه گیری: به نظر می رسد، تعداد بسیار اندک مقالات منتشر شده در حوزه پیامدهای حسابداری کووید-19 در ایران، ناشی از تعداد محدود مجلات حسابداری با توجه به تعداد زیاد مراکز آموزشی و دانشجویان این رشته آموزشی در ایران، عدم پذیرش سایر انواع مقالات در این مجلات و همچنین، داوری های بسیار سخت گیرانه در این مجلات بوده باشد. موارد فوق از یک سو منجربه عدم توفیق پژوهشگران در انتشار مقالات این حوزه در ایران شده و از سوی دیگر، مقالات را در چند موضوع خاص محدود نموده است. علاوه بر این، نمایه نبودن مجلات حسابداری ایرانی در نمایه های معتبر بین المللی نیز عدم استنادگیری مناسب این مقالات را به دنبال داشته است.
ارزیابی سرمایه اجتماعی معلمان زبان خارجی بر پایه کارگزاری اجتماعی توسعه پذیر در مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۷۴)
345 - 360
حوزههای تخصصی:
بررسی ابعاد و زوایای گوناگون برساخت سرمایه اجتماعی معلمی موضوعی نو به شمار می آید؛ همچنان که انگارش مدرسه به عنوان واحد کوچکی از جامعه نیز موضوعی بدیع است. نگارنده در نوشتار پیش رو در پی رویکردی بر سنجش سرمایه اجتماعی از منظر پیمایش مؤلفه های مطرح در امر کارگزاری توسعه پذیر معلمان زبان خارجی در بافت و متن مدارس بوده است. در این راه، در چارچوب مطالعات کمّی و ناظر بر شیوه تحلیل داده مطالعات توصیفی همبستگی، الگوی معادلات ساختاری برگزیده شد. فرض بر آن بود که معلمان در راه گسترش و تحکیم برساخت سرمایه اجتماعی خود نیازمند بهره گیری از ساختار توسعه حرفه ای مشارکتی و حمایتگری دانشی و پژوهشی و عاطفی از یک دیگر در بافت مدارس هستند. برای گردآوری داده، بر اساس نمونه گیری تصادفی، از میان معلمان در دسترس 143 معلم زبان خارجی شاغل در آموزش وپرورش مشارکت داشتند. ناظر بر خروجی الگو و ضرایب مسیر برآورد می شود که توسعه حرفه ای مشارکتی و تأمل حرفه ای نقش مستقیم و کارگزاری توسعه پذیر نقش میانجی در برساخت سرمایه اجتماعی معلمان زبان دارد. بر اساس برآیند نتایج و هم سو با مطالعات موازی، پیشنهاد می شود مشارکت معلمان در فعالیت های توسعه پذیر و مشارکتی (همچون آموزش گروهی، اقدام پژوهشی مشترک، بازدید از سایر کلاس ها و مدارس) همراه با فضای آکنده از حمایت (دانشی، پژوهشی، عاطفی) در برنامه درسی تربیت معلم (پیش، حین، پس از خدمت) گنجانده شود؛ امری که برانگیختگی حس اعتماد و استحکام سرمایه اجتماعی آن ها در مدارس را در پی خواهد داشت.
تحلیل احساس و کاوش عقیده از متن به روش بدون نظارت با استفاده از منطق فازی: کاربرد در تحقیقات بازار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۲)
127 - 146
حوزههای تخصصی:
تجزیه و تحلیل احساسات کاربران در حوزه بازاریابی و بهبود تجربه مشتریان نقشی اساسی دارد و به تدوین استراتژی های بازاریابی کمک می کند. این تحلیل یکی از عوامل اساسی در ارزیابی کارآیی و عملکرد رسانه های اجتماعی به عنوان ابزارهای ارتباطی است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی، از لحاظ زمان، مقطعی، از لحاظ متغیر پژوهشی، کمّی و کیفی و از لحاظ طرح پژوهش، توصیفی است. محققان این پژوهش با بهره گیری از سیستم فازی و رویکرد بدون نظارت، بدون نیاز به دانش پیشین و داده های برچسب گذاری شده توییت های کاربران را دسته بندی کردند. این پیشرفت در تحلیل احساسات به محققان و صنعت گران امکان می دهد تا بدون نیاز به داده برچسب گذاری شده اطلاعات مفیدی را از نظر ها و احساسات کاربران در زمینه و بستر دلخواه خود استخراج و از آن در فرآیند تصمیم گیری های تجاری برای دستیابی به سود بیشتر استفاده کنند. محققان در پژوهش حاضر تجربه های کاربران را درباره تلفن های همراه شرکت های سامسونگ و اپل از سال 2022 تاکنون بررسی و تحلیل و آنها را به شکل مثبت، منفی و خنثی دسته بندی کردند. بدین منظور از سه ابزار تحلیل احساسات واژگان SentiWordNet، AFINN و VADER برای تعیین قطبیت توییت ها استفاده شد. نتایج دسته بندی نشان داد که میزان رضایت کاربران از تلفن های همراه شرکت سامسونگ نسبت به شرکت اپل بیشتر بوده است.
تبیین محرک های ارزش ادراک شده مشتریان صنعت خرده فروشی: تحلیل مضمون و آنتروپی شانون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دنیای رقابتی امروز صنعت خرده فروشی با چالش های متعدّدی مواجه است که یکی از مهم ترین آنها درک و تبیین ارزش ادراک شده مشتریان است. ارزش ادراک شده به معنای ارزیابی کلی مشتریان از مزایا و هزینه های مرتبط با یک محصول یا خدمت است. این ارزش نقش کلیدی در تصمیم گیری های خرید و وفاداری مشتریان دارد. در این راستا، شناسایی و تحلیل محرک های مؤثر بر ارزش ادراک شده می تواند به خرده فروشان کمک کند تا استراتژی های بهتری را برای جذب و نگه داشت مشتریان خود طراحی کنند. محققان در پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی این عوامل می کوشند تا به نقش اساسی آنها در شکل گیری ارزش ادراک شده مشتریان در صنعت خرد فروشی بپردازند و به دنبال آن بهبود استراتژی های کسب و کار را در این زمینه ترویج کنند. در بخش اول (کیفی) پژوهش با یک رویکرد ترکیبی محتوای 35 مقاله با استفاده از نرم افزار MAXQDA و روش شناسی تحلیل مضمون تحلیل و سپس عوامل مؤثر بر ارزش ادراک شده مشتریان در صنعت خرده فروشی استخراج شد. این عوامل در بخش دوم (کمّی) از نگاه 502 نفر از مشتریان این صنعت در استان مازندران با استفاده از پرسشنامه (آزمون فریدمن) و نیز از نگاه 30 نفر از خبرگان حوزه بازاریابی (با روش آنتروپی شانون) اولویت بندی شد. محرک های ارزش ادراک شده مشتریان در این مطالعه عبارت است از نسبت هزینه به منفعت، فرآیند خرید درک شده، ارزش احساسی و ارزش اجتماعی. نتایج رتبه بندی از دیدگاه خبرگان و مشتریان مشابه بوده است؛ بنابراین ارزش اجتماعی از نظر هر دو گروه در رتبه اول قرار گرفته است.
مدیریت مطلوب سازمان های ورزشی با رویکرد شایسته سالاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
82 - 103
حوزههای تخصصی:
هدف: بی شک رشد و توسعه پایدار و همه جانبه سازمان ها در گرو حضور تیم مدیریتی شایسته در رأس آنها است. حاکمیت شایسته سالاری در دستگاه های اداری، باعث دگرگونی و تغییرات زیاد و در نتیجه باعث ارتقای سرمایه انسانی و توسعه کشورها می گردد. ایجاد نظام شایسته سالاری در سازمان ها می تواند به تأمین عدالت اجتماعی، افزایش انگیزش، پویایی، خلاقیت و نوآوری و تحرک مدیران، کاهش فساد اداری و مالی، افزایش بهره وری سازمان و مصرف بهینه بودجه ادارات و توسعه سرمایه انسانی ختم شود. رویکرد شایسته سالاری یکی از مؤثرترین و کارآمدترین رویکردها جهت ایجاد انسجام گروهی در سازمان به شمار می رود. با استفاده از این رویکرد سازمان می تواند به عنوان یک سیستم منسجم در جهت پیشبرد اهداف پیش بینی شده خود گام بردارد. همچنین رویکرد شایسته سالاری باهدف به کارگیری نیروهای شایسته و توانا به دنبال این است که مدیران سطوح بالای سازمان های ورزشی از تخصص، توانایی و شایستگی های لازم برخوردار باشند تا ضمن افزایش بهره وری در این سازمان ها از فساد و سوء استفاده های مختلف و هدر رفت منابع جلوگیری شود. لذا به کارگیری افراد در پست های مناسب با توانایی آن ها به ویژه در سازمان های ورزشی که شرایط خاص خود را دارند در قالب سیستم شایسته سالاری بسیار اهمیت دارد. بررسی شرایط حال حاضر در عرصه ورزش کشور نشان می دهد مشکلات و موانع فراوانی در راستای مدیریت سازمان های ورزشی و مدیریت صحیح منابع انسانی وجود دارد. نبود قوانین و چارچوب مشخص در به کارگیری مدیران ورزشی، سیاسی کاری و سیاسی بازی در ورزش، بوروکراسی بی مورد اداری، تزلزل در پست های مدیریتی با جابجایی دولت ها، عدم شفاف سازی عملکرد، نبود فرهنگ شایسته سالاری در ورزش، کم اهمیت جلوه دادن مبحث ورزش، ورزشی نبودن مدیران بلندپایه سازمان های ورزشی و غیره می تواند از جمله چالش های موجود در مسیر شایسته سالاری در سازمان های ورزشی به شمار رود. لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر مدیریت مطلوب سازمان های ورزشی با رویکرد شایسته سالاری بود.طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: روش پژوهش از نوع کیفی، از لحاظ هدف، کاربردی و از نوع پژوهش های اکتشافی است که در آن از روش تحلیل مضمون استفاده شده است. جامعه پژوهش را مدیران ارشد سازمان های ورزشی و اعضای هیئت علمی رشته مدیریت ورزشی دانشگاه های کشور تشکیل دادند. از روش نمونه گیری غیر احتمالی هدفمند برای انتخاب مصاحبه شوندگان استفاده شد. نمونه پژوهش شامل 21 نفر از مدیران ارشد سازمان های ورزشی و اساتید رشته مدیریت ورزشی کشور بود. برای گردآوری داده ها، از مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان استفاده شد که تا حد اشباع نظری ادامه یافت. برای تجزیه وتحلیل مصاحبه ها از نرم افزار MAXQDA20 استفاده شد. همچنین در تحقیق حاضر از روش توافق بین کدگذاران و تعیین ضریب کاپای فلیس برای محاسبه پایایی استفاده شد. در نهایت ضریب کاپای فلیس کل 70/. به دست آمد که نشان می دهد که بین کدگذاران توافق خوبی وجود دارد.یافته های پژوهش: بر اساس یافته های پژوهش عوامل مؤثر بر مدیریت مطلوب سازمان های ورزشی با رویکرد شایسته سالاری، شامل 132 کد باز شد که در 16 مضمون فرعی قرار گرفتند. از مضامین فرعی به دست آمده نیز 7 مضمون اصلی به دست آمد که شامل: عوامل فردی (شایستگی های عمومی، شایستگی های هوشی، شایستگی های اعتقادی، شایستگی سیاسی، شایستگی علمی–تخصصی، شایستگی مدیریتی، شایستگی های ارتباطی، شایستگی اقتصادی)، عوامل سیاسی، عوامل اقتصادی (شرایط اقتصادی)، عوامل قانونی (قانون گذاری، قانون مداری)، عوامل اجتماعی، عوامل فرهنگی و عوامل سازمانی بودند.محدودیت ها و پیامدها: متأسفانه ملاحظه شد بخشی از جامعه پژوهش، خود بر اساس شایسته سالاری در رأس سازمان های ورزشی نبودند. همچنین یافته های این پژوهش صرفاً مربوط به سازمان های ورزشی دولتی در کشور بوده و قابل تعمیم به سایر سازمان ها نیست.پیامدهای عملی: یافته های این پژوهش می تواند با ارائه چارچوبی منسجم از عوامل مؤثر بر مدیریت مطلوب سازمان های ورزشی با رویکرد شایسته سالاری، عملاً راه را برای موفقیت و دستیابی به اهداف در این سازمان ها هموار کند. رشد و موفقیت سازمان های ورزشی کشور بی شک به اعتلای ورزش کشور در همه جوانب منجر خواهد شد.ابتکار یا ارزش مقاله: موضوع پژوهش تاکنون در کشور مورد مطالعه قرار نگرفته است و این پژوهش برای اولین بار در سازمان های ورزشی مورد بررسی قرار گرفت.نوع مقاله: مقاله پژوهشی
ارزیابی ریسک های بهره وری منابع انسانی با رویکرد ترکیبی دیمتل فازی و سیستم دینامیک (نمونه موردی: پروژه های بلندمرتبه سازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۵
141 - 168
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: بهره وری منابع انسانی ماهر یکی از عوامل کلیدی و تاثیرگذار بر عملکرد پروژه های ساختمانی می باشد و عدم توجه به این مهم، سبب تحمیل خسارات جبران ناپذیری به پروژه ها می شود. بهره وری پایین نیروی کار، یکی از مسائل و چالش های اساسی در صنعت ساخت وساز می باشد؛ چراکه این مسئله همواره یکی از دلایل افزایش بیش از حد زمان و هزینه در پروژه های ساخت و ساز بوده است. تحقیقات به عمل آمده پیرامون عوامل ریسک زا و تاثیر گذار بر بهره وری منابع انسانی در پروژه ها، با کاستی هایی از قبیل عدم جامع نگری در فرایند شناسایی ریسک ها، عدم توجه به تعاملات بین ریسک ها، در نظر نگرفتن عوامل ریسک زا و همچنین تاثیر آنها بر بهره وری منابع انسانی مواجه می باشد. بنابراین هدف از این تحقیق شناسایی عوامل ریسک زا و ریسک های حاصل از آنان و تحلیل و اولویت بندی آن ها می باشد تا بدین ترتیب بتوان ریسک های بحرانی را بصورت موثرتری مدیریت کرد.روش ها: این تحقیق از نوع مطالعه موردی بوده و ابزار گردآوری اطلاعات در آن از نوع مصاحبه ساختاریافته و پرسشنامه می باشد. گام اول این تحقیق شناسایی شاخص های بهره وری منابع انسانی ماهر و سپس ریسک های حاصل از این شاخص ها می باشد که نحوه تکمیل این گام، بررسی جامع ادبیات موضوع به منظور شناسایی شاخص ها، ریسک ها و سپس انجام مصاحبه با 10 نفر از خبرگان این حوزه به منظور بررسی صحت ریسک های شناسایی شده خواهد بود. در گام دوم به منظور تحلیل ریسک ها، ابتدا با بکارگیری روش دیمتل فازی سعی در تعیین روابط علیّ میان متغیرهای سیستم خواهیم داشت و سپس از طریق اطلاعات بدست آمده در این مرحله، از روش سیستم دینامیک برای مدلسازی ریسک ها استفاده کرده و بدین ترتیب پس از تعیین نمودار حالت جریان و انجام شبیه سازی نقاط حساس و بحرانی سیستم را تعیین خواهیم کرد.یافته ها: نتایج نشان می دهد که ریسک های تداخلات اجرایی در سایت، سقوط از ارتفاع، انجام ناایمن عملیات، برق گرفتگی، عدم پایبندی به نقشه ها و مشخصات، وجود ایرادات سطحی در اجرا، دوباره کاری، سطح کارآمدی تجهیزات و ماشین آلات، ارتباطات و هماهنگی و اتلاف مصالح جزو 10 ریسک کلیدی و مهمی هستند که به سبب کاهش بهره وری در پروژه های بلندمرتبه بوجود می آیند.نتایج حاصل از تحلیل ریسک نشان می دهد که ریسک های 1)تداخلات اجرایی در سایت، 2) دوباره کاری، 3) ارتباطات و هماهنگی و 4) سقوط از ارتفاع به ترتیب بیشترین تاثیرگذاری را بر پروژه های ساخت دارند. همچنین یافته ها بیانگر آن است که ریسک تداخلات اجرایی در سایت در صورت وقوع می تواند بهره وری را به عدد 190 واحد کار انجام شده در ماه و ریسک دوباره کاری، بهره وری را به 300 واحد کار انجام شده در ماه برساند. از سویی دیگر ریسک سقوط از ارتفاع میزان بهره وری را به عدد 380 رسانده در صورتی که ریسک ارتباطات بهره وری را در محدوده 300 واحد نگه خواهد داشت. بنابراین از آنجایی که بیشترین کاهش، میزان بهره وری مرتبط با ریسک تداخلات اجرایی در سایت بوده، بنابراین این ریسک به عنوان مهم ترین ریسکِ سیستم شناخته می شود.نتیجه گیری: مدل بدست آمده در این تحقیق پتانسیل زیادی در کمک به مدیران ساخت وساز برای ارزیابی تاثیرات منفی ریسک های بهره وری به روشی سیستماتیک دارد و مدیران پروژه با استفاده از نتایج بدست آمده در این تحقیق می توانند با تمرکز بیشتر بر ریسک های کلیدی از قبیل ریسک تداخلات اجرایی در سایت، دوباره کاری، ارتباطات و هماهنگی و سقوط از ارتفاع، آن ها را به صورت موثرتری مدیریت کنند تا در نهایت بتوانند میزان بهره وری منابع انسانی که همواره یکی از مسائل اساسی در این صنعت می باشد را بهینه کنند. مزیت این تحقیق برای صنعت ساخت آن است که به مدیران ساخت و ساز کمک می کند تا پویایی ریسک های بهره وری را بهتر درک کرده و بتوانند از طریق بازیابی ارتباطات موجود میان ریسک ها و شکستن تعاملات مهم میان حلقه های بازخورد سبب قطع روند فزاینده تاثیرات ریسک ها بر یکدیگر شوند.
شناسایی عوامل مؤثر بر گردشگری رویداد: رویکرد کتاب سنجی و شبکه های عصبی مصنوعی (ANN)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۷
117 - 160
حوزههای تخصصی:
این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش جزء تحقیقات کیفی و کمی است. تحلیل های بخش کتاب سنجی مربوط به بخش کیفی و تحلیل های شبکه عصبی مربوط به بخش کمی می باشد روش بررسی کتاب سنجی سیستماتیک با نرم افزار VOSviewer و زبان برنامه نویسی R انجام شد. سه خوشه اصلی در بخش تجزیه و تحلیل هم رخدادی واژگان شناسایی شد، که شامل: (1) نوآوری در جاذبه های گردشگری رویداد (2) درگیری ذهنی نسبت به دلبستگی مقصد گردشگری رویداد (3) تجربیات گردشگری رویداد در رسانه های اجتماعی. در بخش کمی پس از نتایج چارچوب TCM-ADO در تحلیل های شبکه عصبی روی خوشه ها برای پیش بینی قصد بازدید مجدد گردشگری رویداد انجام شد. نتایج حاکی از آن است که متغیرهای رسانه های اجتماعی، تجربه و جاذبه های گردشگری، رضایت، وفاداری، نگرش های، درگیری ذهنی و وابستگی به محل برقصد بازدید مجدد اثرگذار می باشد.
ارائه و اعتبار سنجی الگوی ارزیابی خط مشی های دیوان محاسبات کشور مبتنی بر ابعاد شفافیت مالی با روش آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۹۴
284 - 314
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق " ارائه الگوی ارزیابی خط مشی های عمومی مبتنی بر ابعاد شفافیت مالی " می باشد. در این راستا ضمن مروری بر مفاهیم خط مشی های دیوان محاسبات و شفافیت مالی با استفاده از روش آمیخته (کیفی-کمی) به ارائه و اعتبار سنجی الگوی ارزیابی خط مشی های عمومی مبتنی بر ابعاد شفافیت مالی پرداخته شد. جامعه مورد مطالعه در بخش کیفی شامل خبرگان، اساتید و صاحبنظران حوزه مالی و حسابداری است و در بخش کمی کارشناسان این حوزه می باشد. حجم نمونه مورد مطالعه در بخش کیفی با روش گلوله برفی و اشباع نظری انتخاب شده و در بخش کمی نمونه آماری 30 نفر جهت تحلیل دیمتل تعیین گردید. جهت جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختار یافته در بخش کیفی و در بخش کمی از پرسشنامه استفاده شده که روایی آن به صورت روایی محتوا توسط خبرگان مورد بررسی قرار گرفت. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها در فاز کیفی با استفاده از کد گذاری باز و محوری و گزینشی در نرم افزار مکس کیودا و در فاز کمی توسط دیمتل جهت تأیید مؤلفه ها و مدل استفاده شد. نتایج نشان داد که در مرحله کد گذاری 10 مؤلفه و 51 شاخص به وسیله نرم افزار مکس کیودا شناسایی شدند. این مؤلفه ها شامل 1-عوامل مدیریتی؛ 2-تخصص و مهارت؛ 3-قوانین و مقررات؛ 4-محیط سازمانی؛-سلامت اداری؛6-بودجه دولتی؛7-منابع سازمانی؛8-راهبردهای اصلاحی؛9-پیامدهای سازمانی و 10- پیامدهای عمومی می باشند. نتایج همچنان نشان داد عوامل مدیریتی، تخصص و مهارت، قوانین و مقررات، محیط سازمانی و سلامت اداری بر یکدیگر اثر می گذارند. بر این اساس متغیرهای عوامل مدیریتی و قوانین و مقررات متغیرهایی علی؛ و متغیرهای تخصص و مهارت، محیط سازمانی و سلامت اداری متغیرهای معلول می باشند. از میان کلیه معیارهای مورد بررسی، معیار عوامل مدیریتی دارای بیشترین اثرگذاری در میان سایر معیارها و معیار سلامت اداری دارای بیشترین اثرپذیری می باشند.
عوامل موثر بر رشد اقتصادی ایران با رویکرد نرخ ارز و صادرات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۵
406 - 435
حوزههای تخصصی:
در یک اقتصاد، نرخ ارز و صادرات به دلیل ارتباط متقابل آن با سایر متغیرهای اقتصادی، متغیری کلیدی محسوب شده و از اینرو توجه بسیاری از سیاستگذاران اقتصادی را به خود جلب کرده و در کانون توجه مطالعات تجربی قرار گرفته است. لذا هدف اصلی این پژوهش بررسی عوامل موثر بر رشد اقتصادی با رویکرد نرخ ارز و صادرات بود. روش این پژوهش از نوع کاربردی است. در راستای اهداف تحقیق، از روش مطالعه ی کتابخانه ای در گردآوری ادبیات موضوع و مبانی نظری تحقیق و مفاهیم کلی استفاده شده و کلیه مندرجات از منابع معتبر و موثق استخراج گردیده است. به منظور بررسی اثرگذاری نرخ ارز و صادرات بر رشد اقتصادی از یک مدل رشد اقتصادی مبتنی بر متغیرهای توضیحی مرسوم مانند رشد نیروی کار، رشد سرمایه فیزیکی ثابت مبتنی بر مدل رشد سولو (1956) و سرمایه انسانی بر اساس مدل رشد لوکاس (1988) با لحاظ نمودن متغیر نرخ ارز واقعی استفاده گردید. بازه زمانی مورد مطالعه بین سال های 1353الی 1398 می باشد. از مدل اقتصادسنجی خود رگرسیون برداری (VAR ) استفاده گردید. ابتدا با استفاده از نرم افزار داده های جمع شده در بازه زمانی 1353 الی 1398 از طریق آماری توصیفی به بررسی میانگین، میانه ماکزیمم ، منیمم، کشیدگی و چولگی متغیرهای پژوهش پرداخته شد. سپس با استفاده از آزمون دیکی فولر ایستایی متغیرها مورد بررسی قرار گرفت نشان داده شد تمام متغیرهای تحقیق در سطح . ایستا بودند، با استفاده ازمعیار شواترز وقفه بهینه یک تعیین گردید. در ادامه روابط بلند مدت بین متغیرها با استفاده از آزمون جوهانسون مورد سنجش گرفت و مدل خود رگرسیون برداری با وقفه بهینه یک برازش شد. همچنین در ادامه تخمین اثر شوک متغیر وابسته بر روی متغیرهای مستقل تجزیه و تحلیل شد و در آخر با استفاده از تجزیه واریانس میزان نوسانات متغیرها مورد آزمون قرار گرفت. نتایج بدست آمده بیانگر این است نرخ ارز و صادرات بر روی رشد اقتصاد ایران تأثیر گذار می باشند.
طراحی الگوی توسعه دانش عملیِ کاروران توسعه منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکاف بین نظریه و عمل همیشه مورد مناقشه نظریه پردازان و کاروران بوده است. کاروران توسعه منابع انسانی از زمان شکل گیری این رشته در رابطه با مشکل تئوری های غیرعملی در زمینه سازمانی شکایت داشته و از سویی، محققان حوزه توسعه منابع انسانی نیز از عمل غیرتئوریک در این حوزه ابراز نگرانی کرده اند. از این رو، دانش عملی موضوع است که به منظور حل این مساله مورد بررسی صاحب نظران قرار گرفته است. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی توسعه دانش عملی کاروران توسعه منابع انسانی انجام شد. برای انجام پژوهش از روش کیفی و برای جمع آوری اطلاعات از راهبرد مصاحبه استفاده گردید. میدان مطالعه، تمامی کاروران توسعه منابع انسانی در نظام اداری کشور بودند که با استفاده از روش نموه گیری هدفمند و راهبرد نظری با 24 نفر از آن ها مصاحبه نیمه ساخت یافته صورت گرفت. برای تحلیل اطلاعات از روش کدگذاری معنایی (باز و محوری) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که توسعه دانش عملی از یک الگوی چرخه ای تبعیّت می کند که دارای شش گام اصلی است. این شش گام در دو محور صلی "دانستن" و "انجام دادن" قرار گرفتند. در محور دانستن سه گام دریافت، انطباق سازی و جستجو و در محور انجام دادن سه گام مشروعیت بخشی، بازآرایی و برگردان قرار دارد. توجه به این چرخه می تواند باعث توسعه فردی و سازمانی شده و سیستم اجتماعی علم و سیستم اجتماعی عمل را به هم نزدیک تر سازد و برونداد نهایی آن شکل گیری و توسعه دانش عملی برای کاربرد کاروران توسعه منابع انسانی در مواجهه با مشکلات و مسائل روزمره است.
واکاوی مؤلفه های به کارگیری منابع با رویکرد مدیریت ریسک: مطالعه با رویکرد نظریه رویشی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات مدیریت و توسعه پایدار سال ۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
49 - 74
حوزههای تخصصی:
مدیریت ریسک یکی از راه کارهای سازمان ها برای مقابله با نااطمینانی در محیط کسب وکار است که نقش مؤثری در استفاده از منابع و همچنین حفظ و ارتقای کارایی و اثربخشی و در نتیجه، بهبود عملکرد سازمان دارد. هدف این پژوهش، واکاوی مولفه های به کارگیری منابع با رویکرد مدیریت ریسک با بهره گیری از نظریه رویشی (داده بنیاد) می باشد. به جهت جمع آوری داده ها در بخش کیفی از مصاحبه های نیمه ساختار یافته استفاده شد که مصاحبه شوندگان شامل مدیران و کارشناسان یکی از شرکت های فعال در صنعت مس بوده و به صورت هدفمند انتخاب شدند. به منظور مدل سازی از نسخه اشتراوس و کوربین در رویکرد رویشی استفاده شد.در این فرایند، 60 مفهوم و 21 مقوله ایجاد شده و در غالب 6 محور تئوری رویشی گروه بندی شدند. در بخش اعتبارسنجی کمی مدل،از روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد.پرسشنامه هایی تدوین شده و روایی و پایایی آن ها مورد بررسی قرار گرفت. برای سنجش روایی از روایی محتوا، واگرا و همگرا و برای پایایی از روش آلفای کرونباخ استفاده شده و تایید شدند.نمونه آماری مدیران و کارشناسان شرکت مورد مطالعه بوده که تعداد ایشان بالغ بر 82 نفر بوده و بر این اساس نمونه گیری انجام نشده و تمام شماری شده است. بر اساس تحلیل داده های پرسشنامه، با توجه به عدم نرمال بودن توزیع داده ها، از روش حداقل مربعات جزیی به کمک نرم افزار اسمارت پی ال اس 3،مدل تحقیق آزمون شده و مورد تایید قرار گرفت.
الگوی مدیریت منابع انسانی استراتژیک با تأکید بر تکنیک های حسابداری مدیریت در سازمان بنادر و دریانوردی کشور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات مدیریت و توسعه پایدار سال ۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
127 - 154
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر تبیین الگوی مدیریت منابع انسانی استراتژیک با تأکید بر تکنیک های حسابداری مدیریت در سازمان بنادر و دریانوردی کشور است. روش پژوهش به صورت آمیخته می باشد و در سال 1403 صورت گرفته است. در بخش کیفی به روش نظریه داده بنیاد با 25 نفر از خبرگان تا اشباع نظری مصاحبه انجام شد. در بخش کمّی جهت رتبه بندی ابعاد و مؤلفه های الگو از آزمون فریدمن استفاده گردید. همچنین، جهت اعتبار سنجی الگو از طریق توزیع پرسشنامه محقق ساخته بین 278 نفر از حسابداران مدیریت، مدیران مالی، حسابداران و اعضای هیأت علمی دانشگاه با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس صورت گرفت. ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های الگوی مدیریت منابع انسانی استراتژیک با تأکید بر تکنیک های حسابداری مدیریت در قالب 3 بُعد، 12 مؤلفه و 51 شاخص تدوین گردید. با توجه به نتایج پژوهش، ابعاد الگوی مدیریت منابع انسانی استراتژیک عبارت اند از: بُعد استراتژی های آموزش و توسعه، بُعد استراتژی های ارزیابی عملکرد و بُعد استراتژی های مدیریت تغییر و نوآوری. مؤلفه های بُعد استراتژی های آموزش و توسعه عبارت اند از: مؤلفه حسابداری منابع انسانی، مؤلفه مدیریت کیفیت جامع، مؤلفه تئوری محدودیت و مؤلفه هزینه یابی کیفیت. مؤلفه های بُعد استراتژی های ارزیابی عملکرد عبارت اند از: مؤلفه کارت ارزیابی متوازن، مؤلفه زنجیره ارزش، مؤلفه حسابداری سنجش مسئولیت، مؤلفه حسابداری زیست محیطی و مؤلفه بودجه بندی سرمایه ای. مؤلفه های بُعد استراتژی های مدیریت تغییر و نوآوری در الگوی مدیریت منابع انسانی استراتژیک با تأکید بر تکنیک های حسابداری مدیریت در سازمان بنادر و دریانوردی کشور عبارت اند از: مؤلفه تحلیل سوآت، مؤلفه کایزن، و مؤلفه حسابداری ناب.
بررسی تأثیر گرایش به کارآفرینی بر عملکرد کسب وکار با نقش میانجی استراتژی آمیخته بازاریابی سبز، فرآیند سبز و برچسب زدن محصول سبز در شرکت هواپیمایی ایران ایر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات مدیریت و توسعه پایدار سال ۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
199 - 216
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر گرایش به کارآفرینی بر عملکرد کسب وکار با نقش میانجی استراتژی آمیخته بازاریابی سبز، فرآیند سبز و برچسب زدن محصول سبز در شرکت هواپیمایی ایران ایر است. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از منظر روش، توصیفی-پیمایشی می باشد. جامعه آماری 420 نفر از کارکنان شرکت هواپیمایی ایران ایر بود و نمونه به تعداد 201 نفر به صورت تصادفی ساده و براساس فرمول کوکران انتخاب شد. ابزار جمع آوری داده ها، پنج پرسشنامه گرایش به کارآفرینی، استراتژی آمیخته بازاریابی سبز، فرآیند سبز، برچسب سبز، عملکرد کسب وکار می باشد. روایی به صورت همگرا، واگرا، بار عاملی و پایایی پرسشنامه مورد تأیید قرار گرفته است. با استفاده از آزمون کولموگروف اسمیرنوف، تحلیل عاملی و معادلات ساختاری Smart PlS به بررسی فرضیه ها پرداخته شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که میانگین تمامی متغیرها بزرگتر از حد وسط طیف لیکرت است و مقدار آماره t از مقدار بحرانی 96/1 بزرگتر است. به استناد هریک از این یافته های آماری با اطمینان 95% می توان گفت که تمامی فرضیه ها (به جز فرضیه اول و هفتم) اثبات شد، بطوریکه تأثیر گرایش به کارآفرینی بر عملکرد کسب وکار با نقش میانجی استراتژی آمیخته بازاریابی سبز، فرآیند سبز و برچسب زدن محصول سبز در شرکت هواپیمایی ایران ایر تأیید شد و در پایان پیشنهاداتی به شرکت هواپیمایی ایران ایر ارائه شد.
توسعه مدلی جامع جهت پیش بینی قیمت سهام در بازار بورس با رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
569 - 594
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر توسعه یک مدل جامع پیش بینی قیمت سهام در بازار بورس اوراق بهادار تهران با رویکرد ترکیبی دلفی فازی مدل سازی ساختاری تفسیری است. نوآوری این پژوهش در نظر گرفتن تمام فاکتورهای بُعد فنی، بنیادی، کلان اقتصادی و احساسی پیش بینی قیمت سهام است که با استفاده از روش های ریاضی مدل سلسله مراتبی، برای تعیین تأثیرگذارترین و تأثیرپذیرترین معیارهای پیش بینی قیمت سهام انجام شده است.روش: در این پژوهش، ابتدا به دلیل عدم قطعیت احتمالی در پاسخ خبرگان، از روش دلفی فازی استفاده شد و با تجزیه وتحلیل داده ها، از میان ۵۴ معیار پیش بینی قیمت سهام استخراج شده از ادبیات پژوهش، معیارها شناسایی شدند و در دو مرحله در اختیار خبرگان و سرمایه گذاران صنعت بورس اوراق بهادار تهران و اساتید دانشگاه قرار گرفتند. از میان این عوامل، ۱۵ معیار به عنوان مهم ترین و تأثیرگذارترین معیارها انتخاب شد که ۵ معیار میانگین متحرک نمایی، اندیکاتور کانال قیمت، اندیکاتور قدرت نسبی، اندیکاتور حجم معاملات تعادلی و اندیکاتور قیمت مؤلفه های بُعد فنی؛ نرخ ارز از مؤلفه کلان اقتصادی؛ حجم معاملات از مؤلفه بُعد رفتاری و نسبت قیمت به سود هر سهم، نسبت سود عملیاتی به فروش، نسبت سود ناخالص به فروش، نرخ رشد فروش شرکت، سود تقسیمی هر سهم، درآمد هر سهم و خرید هر سهم از مؤلفه های بُعد بنیادی انتخاب شدند. در ادامه با استفاده از روش مدل سازی ساختاری تفسیری، روابط میان آن ها بررسی و مدل سلسله مراتبی تبیین شد.یافته ها: بر اساس یافته های به دست آمده از مدل در مدل سازی ساختاری تفسیری، مشاهده شد که قیمت به سود هر سهم و شاخص جریان پول، در انتهای سلسله مراتب قرار می گیرد و قدرت محرکه زیادی دارد؛ زیرا نحوه قیمت گذاری سازمان ها بر محصولات، روی خرید سرمایه گذاران بسیار مؤثر است و روش انبساطی یا انقباضی پول، در قیمت گذاری قدرت محرکه زیادی دارد. معیارهایی که در پایین سلسله مراتب قرار میگیرند، عبارت اند از: نرخ ارز که یکی از عوامل کلان اقتصادی است و اندیکاتور قدرت نسبی و میانگین متحرک نمایی که عوامل فنی هستند و به عنوان تأثیرپذیرترین شاخص ها شناسایی شدند. یافته های این پژوهش، یک مدل سلسله مراتبی از مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر قیمت سهام را در بورس اوراق بهادار ایران، در اختیار سازمان ها و سرمایه گذاران و صنایع فعال در بورس قرار می دهد. نتیجه گیری: نتایج حاصل از مدل سازی ساختاری تفسیری نشان داد که متغیرهای نرخ تورم، نرخ رشد نقدینگی و نرخ ارز، از بُعد کلان اقتصادی، می توانند بر قیمت سهام تأثیر داشته باشند؛ اول به این دلیل که افراد در سبد دارایی مالی خود ترکیب های مختلفی از پول نقد، سهام، سپرده های بانکی، اوراق مشارکت، طلا و ارز را نگهداری می کنند و دوم به این دلیل که متغیرهای یادشده بر شرایط مالی بنگاه های اقتصادی و ارزش سهام شرکت آن ها اثرگذارند.
ارائه مدلی برای انعطاف پذیری زنجیره تأمین مالی در صنعت لیزینگ خودرو ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
398 - 425
حوزههای تخصصی:
هدف: انعطاف پذیری زنجیره تأمین به مقابله باعدم قطعیت های موجود محیط رقابتی کمک می کند. از این رو، هدف این پژوهش، طراحی و تبیین مدل فرایندی انعطاف پذیری زنجیره تأمین مالی در صنعت لیزینگ خودرو در ایران است.
روش: روش تحقیق این پژوهش، آمیخته از نوع اکتشافی است. ابتدا با استفاده از نظریه داده بنیاد، به عنوان روشی کیفی، پس از ۲۱ مصاحبه و اشباع نظری، مدل انعطاف پذیری زنجیره تأمین مالی در صنعت لیزینگ خودرو ایران با ۲۴ مقوله فرعی در قالب ۶ مقوله اصلی شکل گرفت. سپس در بخش کمّی پژوهش، بعد از توزیع و تکمیل ۲۶۰ پرسش نامه در سطح سازمان های لیزینگ خودرو ایران با روش مدل سازی معادلات ساختاری و تحلیل مسیر فرضیه های مربوط به روابط ابعاد مدل انجام گرفت و اعتبارسنجی مدل در مورد مطالعه بررسی شد.
یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش، شرایط علّی انعطاف پذیری عبارت اند از: «انتظارات مرتبط با مشتریان»، «عوامل مرتبط با تأمین کنندگان» و «انگیزه های مرتبط با تأمین مالی». شرایط زمینه ای به دست آمده عبارت اند از: «عوامل مرتبط به قانونی مقرراتی»، «عوامل مالی اقتصادی»، «عوامل مرتبط به شرایط زیست محیطی» و «عوامل فرهنگی اجتماعی مرتبط». شرایط مداخله گر انعطاف پذیری زنجیره تأمین مالی به دست آمده عبارت اند از: «ترکیب مالکیت و سهام داران شرکت لیزینگ»، «عوامل مرتبط با ارتباطات و فناوری اطلاعات»، «عوامل مرتبط با سیستم ها و زیرساخت های صنعت»، «عوامل مرتبط با حمل ونقل و جابه جایی». پدیده انعطاف پذیری مالی در زنجیره تأمین در برگیرنده «راه حل های تأمین مالی»، «ارتباطات مؤثر عناصر زنجیره تأمین»، «عوامل مرتبط با توانایی اعتباردهی» و «مدیریت ریسک مناسب» تعریف شد. همچنین، راهبردهای انعطاف پذیری زنجیره تأمین مالی دربرگیرنده «نوآوری و توسعه محصولات جدید»، «توسعه شبکه فروش و خدمات پس از فروش»، «توسعه مهارت های آموزش و خدماتی» و «توسعه همکاری های بین زنجیره تأمین» تعیین شد. پیامدهای انعطاف پذیری مالی در زنجیره تأمین شرکت های لیزینگ عبارت اند از: «افزایش تولید محصولات خودرویی»، «افزایش سطح دسترسی به خدمات»، «دسترسی آسان تر به منابع مالی»، «بهبود گردش اطلاعات مالی» و «افزایش بهره وری زنجیره تأمین». در بخش کمّی پژوهش، بر اساس نتایج مدل سازی معادلات ساختاری و تحلیل مسیر انجام شده، «عوامل مداخله گر انعطاف پذیری» بر «شرایط علّی انعطاف پذیری» و «راهبردهای انعطاف پذیری» مؤثر است. «شرایط علّی انعطاف پذیری» بر «توجه به انعطاف پذیری» اثر دارد. همچنین ابعاد «عوامل زمینه ای انعطاف پذیری» و «توجه به انعطاف پذیری» بر «راهبردهای انعطاف پذیری زنجیره تأمین» اثر معناداری دارند و در نهایت «راهبردهای انعطاف پذیری» بر «پیامدهای انعطاف پذیری» مؤثر است.
نتیجه گیری: برای افزایش انعطاف پذیری زنجیره تأمین مالی، الگوبرداری از تجارب نمونه های موفق شرکت های داخلی و بین المللی در توسعه محصولات جدید، به ویژه در بستر فناوری های نوپدید، نظیر اینترنت اشیا توصیه می شود. در ضمن، مدیریت مشکلات خدمات پس از فروش، افزایش اعتماد و ارتباط مؤثر با مشتریان و افزایش دانش، تجربه و مهارت های کارکنان متناسب با تغییر و تحولات صنعت، از مهم ترین ارتقادهندگان انعطاف پذیری زنجیره تأمین مالی صنعت لیزینگ خودرو ایران است.
ارائه مدلی نوآورانه مبتنی بر تحلیل شبکه چند حالته برای بررسی ارتباطات و پیش بینی تحولات آینده بازار کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
426 - 456
حوزههای تخصصی:
هدف: اخیراً، تحلیل شبکه به یکی از حوزه های بسیار پُرطرف دار و پُرکاربرد در علم داده تبدیل شده است. این فناوری، با تحلیل داده های پیچیده و شناسایی الگوهای ارتباطی بین عناصر مختلف، به درک عمیق تری از ساختار، رفتار و تعاملات درون شبکه ها و سیستم های پیچیده می پردازد. با وجود اهمیت بسیار زیاد تحلیل شبکه در علم داده و تحقیقات اجتماعی، به ویژه در حوزه منابع انسانی، مطالعات کافی روی آن انجام نشده است؛ به خصوص درباره داده های بازار داخلی، هنوز به طور کامل به بحث و مطالعه گذاشته نشده است. این کمبود توجه، فرصت هایی را برای درک عمیق تر و ارائه راه کارهای نوآورانه در مواجهه با چالش های آینده از دست می دهد. از این رو نیاز است تا محققان با بهره گیری از رویکردهای نوین، به بررسی چالش های این حوزه بپردازند و راه کارهای جدیدی ارائه دهند. بر اساس آنچه بیان شد، در این پژوهش مدلی نوآورانه برای بررسی نقش تحلیل شبکه چندحالته در فهم بهتر ارتباطات بازار کار و پیش بینی تحولات آینده آن ارائه شده است.
روش: به منظور طراحی شبکه پیشنهادی، داده های اولیه مورد نیاز، از طبقه بندی های بین المللی جمع آوری و شبکه اولیه بر اساس آن ها رسم شد؛ سپس برای اطمینان از اینکه شبکه به خوبی با شرایط کنونی بازار کار مطابقت دارد یا خیر، داده های یکی از وبسایت های کاریابی داخلی نیز استخراج و مطابق آن ها، شبکه به روزرسانی شد. برای کمّی کردن ارتباطات بین اجزای شبکه، از معیار ژاکارد و برای اعتبارسنجی شبکه از الگوریتم های اتصال ترجیحی، آدامیک آدار و همسایگان مشترک استفاده شد. برای محاسبه کوتاه ترین مسیر در شبکه، از الگوریتم دایجسترا و برای رتبه بندی از معیار وزن دهی فراوانی کلمه – معکوس فراوانی متن استفاده بهره برده شد.
یافته ها: در این پژوهش، روش جدیدی برای طراحی شبکه چندحالته بازار کار ارائه و نحوه به روزرسانی و غنی سازی آن، به طوری که مطابق با تغییرات پویای بازار کار باشد، تشریح شد. با شبکه نهایی به دست آمده، ارتباطات بین عناصر بازار کار (مشاغل و مهارت ها) بررسی و راه کاری برای کمّی کردن این ارتباطات ارائه شد. همچنین روشی برای محاسبه کارآمدترین جابه جایی شغلی در این شبکه تشریح و رویکردی برای رتبه بندی مهارت ها، بر اساس سطوح مختلف شغلی ارائه شد. در نهایت، شبکه با سه الگوریتم پیش بینی یال اعتبارسنجی شد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که استفاده از الگوریتم اتصال ترجیحی، بهترین گزینه برای پیش بینی آینده این شبکه خواهد بود.
نتیجه گیری: مدل نوآورانه ارائه شده در این پژوهش، ابزار قدرتمندی برای طراحی شبکه و تحلیل و درک بازار کار فراهم کرده است که به کمک آن، نه تنها درک جامع تری از وضعیت فعلی و آتی بازار کار داخلی به دست می آید، بلکه راه کارهای عملی برای مواجهه با چالش های پیش رو نیز ارائه می شود؛ به ویژه، کشف الگوهای ارتباطی و پیش بینی روندهای نوظهور، امکان سازگاری بهتر و سریع تر با تغییرات بازار کار را فراهم می کند که این امر، به سهم خود، به توسعه فرصت های شغلی پایدار و رشد اقتصادی منجر می شود. از طریق تحلیلی عمیق از داده های موجود و پیش بینی تحولات احتمالی، این مدل می تواند به مدیران بازار کار، سیاست گذاران و تحلیلگران اجتماعی کمک کند تا استراتژی های مؤثرتری برای تقویت ظرفیت های بازار کار و بهینه سازی منابع انسانی طراحی کنند. در نهایت، نتایج به دست آمده نشان داد که با استفاده از مدل های نوآورانه مبتنی بر تحلیل شبکه، می توان افق های جدیدی را در پیش بینی و مدیریت تحولات آینده کشور گشود.