مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
کیفیت حسابداری
حوزه های تخصصی:
این نوشتار بر اساس روش تحقیق ترواِل و سولانو (2009) و با استفاده از اطلاعات مالی سال های 1379 تا 1385 شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، به تحلیل تاثیر کیفیت حسابداری بر نگهداری و انباشت وجوه نقد می پردازد. نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که سطح انباشت وجوه نقد در شرکت هایی که از کیفیت بالاتر حسابداری برخوردارند، نسبت به آنهایی که دارای کیفیت پایین تر حسابداری اند، کمتر می باشد. این یافته حاکی از آن است که کیفیت حسابداری، با کاهش اثرات نامساعد عدم تقارن اطلاعاتی، باعث کاهش سطح سرمایه گذاری در دارایی های غیرمولدی همچون موجودی نقد می گردد. به علاوه، بر اساس یافته های این مقاله از یک سو هنگامی که واحدهای تجاری، از فرصت های رشد بیشتری برخوردارند، سطح انباشت وجوه نقد افزایش می یابد و از سوی دیگر با افزایش قابلیت نقد شوندگی دارایی ها، نسبت اهرمی و توزیع سود، سطح انباشت وجوه نقد کاهش می یابد.
تاثیر کیفیت اطلاعات حسابداری بر تاخیر در تعدیل قیمت سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در یک بازار کارا قیمت ها نسبت به اطلاعات جدید، سریع و کامل تعدیل می شوند. مع الوصف حجم قابل ملاحظه ای از پژوهش ها، فقدان اطلاعات کامل و عدم کارایی بازار را نشان داده اند، فقدان اطلاعات کامل، بصورت بالقوه، تعدیل به موقع قیمت ها را به تأخیر می اندازد و با تعدیل دیرهنگام قیمت سهام در ارتباط است. کیفیت پایین اطلاعات حسابداری، احتمالاً با عدم اطمینان در خصوص پارامترهای ارزش گذاری سهام در ارتباط است که خود مبین فقدان اطلاعات کامل است. در نتیجه کیفیت پایین اطلاعات حسابداری منجر به تاخیر در تعدیل قیمت سهام می گردد. در این پژوهش به بررسی رابطه بین کیفیت حسابداری و تأخیر در تعدیل قیمت سهام در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته شده است. نمونه مورد بررسی شامل 61 شرکت معامله شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 1387 الی 1391 می باشد. نتایج آزمون های انجام شده نشان می دهد، کیفیت حسابداری با تأخیر در تعدیل قیمت سهام رابطه منفی و معنی داری دارد.
کمّی سازی و ارزیابی تجربی معیار نوینِ کیفیت حسابداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعات اخیر حاکی از آن است که حق الزحمه حسابرسی، اطلاعاتی پیرامون عواملی همچون دامنه رسیدگی، ریسک حسابرسی و بزرگی صاحبکار و همچنین عامل کیفیت حسابداری فراهم می آورد. بنابراین با کنترل این عوامل، می توان بخش باقی مانده حق الزحمه حسابرسی را به عنوان معیار نوین کیفیت حسابداری تلقی نمود. با این وصف، هدف از انجام پژوهش حاضر، در وهله اول، کمّی سازی و در وهله دوم، ارزیابی تجربی معیار یادشده می باشد.
برای کمّی سازی معیار نوین کیفیت، پس از برازش مجموعه ای از عوامل اثرگذار بر حق الزحمه حسابرسی، قدر مطلق بخش باقی مانده حق الزحمه حسابرسی به عنوان کیفیت حسابداری در نظر گرفته می شود. برای ارزیابی تجربی معیار یادشده، ارتباط معیار نوین با سایر معیارهای سنتی کیفیت حسابداری (نظیر مدل های جونز، جونز تعدیل شده، دیچاو و دیچو، تغییرپذیری سود و هموارسازی سود) بهره گرفته می شود. جامعه پژوهش، شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار در بازه زمانی 1386 تا 1393 می باشد.
یافته های پژوهش، حاکی از آن است که ضمن امکان کمّی سازی معیار نوین کیفیت حسابداری، رابطه معنی داری بین معیار نوین کیفیت حسابداری با مدل های جونز و جونز تعدیل شده وجود دارد. با این حال، شواهدی مبنی بر وجود رابطه معنی دار بین معیار نوین کیفیت حسابداری با معیارهای دیچاو و دیچو، تغییرپذیری سود و هموارسازی سود وجود ندارد.
در مجموع، شواهد حاکی از آن است که معیار نوین کیفیت حسابداری، برخلاف مبانی نظری پشتوانه آن، نمی تواند در ایران، ابعاد مختلف کیفیت حسابداری را احصا نماید.
کیفیت اطلاعات حسابداری و مخارج سرمایه ای شرکت ها: دیدگاهی مبتنی بر نظریه نمایندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق چگونگی رابطه بین کیفیت حسابداری با کارایی مخارج سرمایه ای شرکت ها را بررسی می کند. فرضیه نخست تحقیق بیان می کند که کیفیت بالاتر اطلاعات حسابداری، از طریق کاهش مسائل نمایندگی، کارایی مخارج سرمایه ای شرکتها را افزایش می دهد. فرضیه دوم تحقیق بیان می کند که این تاثیر در شرکت هایی که بیشتر از طریق حقوق صاحبان سهام (انتشار سهام در بازار سرمایه) تامین مالی نموده اند، بیشتر است. نتایج حاصل از آزمون های مختلف فرضیات تحقیق را تایید می کند.
رابطه بین معاملات با اشخاص وابسته و کیفیت اطلاعات حسابداری: بررسی نقش رفتار فرصتطلبانه مدیران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۶
187 - 212
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین معاملات با اشخاص وابسته و کیفیت اطلاعات حسابداری میباشد. نمونه آماری این پژوهش شامل 136 شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1391 تا 1395 میباشد که با استفاده از روش نمونهگیری سیستماتیک انتخابشده است. فرضیههای این پژوهش بهوسیله رگرسیون چندگانه بررسی شد. درروش آماری این پژوهش از تکنیک دادههای پانل و از نرمافزار اکسل و ایویوز 8 برای تجزیهوتحلیل دادهها استفاده شد. در این پژوهش کیفیت اطلاعات حسابداری با بهکارگیری یک معیار مدیریت سود و سه معیار هموارسازی سود اندازهگیری میشود. نتایج نشان داد بین معاملات با اشخاص وابسته و مدیریت سود ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. بین معیار دوم هموارسازی سود و معاملات با اشخاص وابسته ارتباط مثبتی وجود دارد. درنهایت، بین معیار اول و سوم هموارسازی سود و معاملات با اشخاص وابسته ارتباطی وجود ندارد. یافتهها نشان میدهد که مدیریت سود و هموارسازی سود با بکارگیری معاملات با اشخاص وابسته صورت میگیرند و کیفیت اطلاعات حسابداری را کاهش میدهند.
تحلیل نقش اقلام تعهدی در اندازه گیری عملکرد و کیفیت حسابداری بر اساس مدل نیکلوف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی سال ۲۶ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
327 - 347
حوزه های تخصصی:
هدف: اطلاعات عملکردی باید با حداقل خطای اندازه گیری جمع آوری شود. در حال حاضر از مبنای تعهدی برای ارائه گزارش های عملکردی استفاده می شود؛ اما تاکنون مدلی از اقلام تعهدی ارائه نشده است که بتواند نقش اقلام تعهدی را در اندازه گیری عملکرد نشان دهد و ساختاری برای تفکیک خطای حسابداری موجود در عملکرد و بیان کیفیت حسابداری ارائه دهد. هدف پژوهش حاضر، تبیین مدل نیکلوف به منظور تحلیل نقش اقلام تعهدی در اندازه گیری عملکرد و کیفیت حسابداری است.
روش: جامعه آماری پژوهش، شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است که از میان آنها 104 شرکت (1664 سال شرکت) در بازه زمانی 1381 تا 1396 برای نمونه انتخاب شده است. در تخمین پارامترهای مدل نیکلوف، از شرط های گشتاوری مبتنی بر واریانس و کوواریانس سری های زمانی سود حسابداری، جریان نقد عملیاتی و اقلام تعهدی و همچنین برای آزمون فرضیه های پژوهش، از مقایسه آماری میانگین دو نمونه ای، تحلیل رگرسیون چندگانه برای داده های مقطعی و ترکیبی استفاده شده است.
یافته ها: میانگین انحراف معیار مؤلفه عملکرد اقلام تعهدی از میانگین انحراف معیار خطای حسابداری بزرگ تر و از نظر آماری معنادار است. رابطه بین مؤلفه عملکرد اقتصادی و عملکرد اقلام تعهدی با خطای حسابداری از لحاظ آماری مثبت و معنادار بوده و واریانس مشترک بین مؤلفه ها اندک است. همچنین با کنترل نوسان پذیری عملیاتی، جهت ارتباط معیار کیفیت اقلام تعهدی دیچو و دایچو (2002) با ارزش شرکت تغییر می کند، در حالی که در مدل نیکلوف (2018) تغییر محسوسی حاصل نمی شود.
نتیجه گیری: اقلام تعهدی به هدف اصلی خود مبنی بر تسهیل اندازه گیری عملکرد دست یافته اند. واریانس مشترک اندک بین مؤلفه های مدل نیکلوف، حاکی از اعتبار تشخیصی این مدل است و با افزایش نوسان پذیری عملیاتی، خطای حسابداری افزایش می یابد. همچنین معیار کیفیت اقلام تعهدی دیچو و دایچو قادر به تبیین صحیح ارزش شرکت نیست، اما معیار کیفیت مدل نیکلوف، به دلیل تفکیک خطای حسابداری از نوسان پذیری عملیاتی، می تواند ارزش شرکت را تبیین کند.
افشای حسابداری، کیفیت حسابداری، محافظه کاری شرطی و غیر شرطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین کیفیت افشا و کیفیت حسابداری از دو بعد اقلام تعهدی و محافظه کاری شرطی و غیرشرطی طی سالهای 1386تا1390 میپردازد. در این پژوهش تمرکز اصلی بر محافظه کاری شرطی و غیرشرطی، تأثیر کیفیت افشا بر آنها و رابطه بین آنها میباشد. جهت ارزیابی کیفیت افشا از اطلاعات حاصل از رتبهبندی شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران و برای سنجش کیفیت حسابداری از معیارهای اقلام تعهدی و محافظه کاری به ترتیب با استفاده از مدل تعدیلشده جونز و مدل بال و شیواکومار استفاده شد. یافتهها حاکی از رابطه معکوس بین کیفیت افشا و اقلام تعهدی اختیاری بود؛ اما بین کیفیت افشا و محافظه کاری شرطی و غیرشرطی رابطه معناداری یافت نشد. هم چنین برخلاف انتظار، در کیفیت افشای بالا بین محافظه کاری شرطی و غیرشرطی رابطه معکوس یافت نشد
تأثیر رویکردهای اخلاقی حسابداران بر کیفیت اطلاعات حسابداری با نقش تعدیل کنندگی اندازه و اهرم مالی شرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه رعایت اخلاق در حسابداری، بحثی در خور مطالعه بوده چون حرفه حسابداری با بحران های اخلاقی بیگانه نیست. پژوهش حاضر به دنبال تأثیر رویکردهای اخلاقی حسابداران بر کیفیت اطلاعات حسابداری می باشد. متغیرهای تحقیق شامل اخلاق فردی با 7 بعد به عنوان متغیرهای مستقل و کیفیت اطلاعات حسابداری به عنوان متغیر وابسته و دو متغیر اندازه شرکت و اهرم مالی به عنوان متغیرهای تعدیل کننده می باشد. در این تحقیق برای اندازه گیری متغیر مستقل رویکردهای اخلاقی حسابداران از پرسشنامه استاندارد مقیاس اخلاقی چند بعدی و برای اندازه گیری کیفیت اطلاعات حسابداری نیز از مدل تعدیل شده جونز استفاده شده است. جامعه آماری شامل 398 شرکت فعال در بورس اوراق بهادار می باشد که 85 شرکت حائز شرایط به عنوان نمونه انتخاب شدند. در نهایت 198 پرسشنامه برای تحلیل قسمت اخلاق در نظر گرفته شد. ارزیابی مدل ها و آزمون فرضیات بر اساس مدل یابی معادلات ساختاری به روش کم ترین مجذورات جزئی صورت گرفته است. نتایج آزمون فرضیه ها در مورد اثر اخلاق فردی نشان می دهد که متغیر اخلاق به طور مستقیم بر کیفیت اطلاعات حسابداری اثر مستقیم دارد. با ورود متغیر تعدیل کننده اندازه شرکت، نتیجه کلی بدین صورت گردید که در شرکت های کوچکتر اثر رویکردهای اخلاقی بر کیفیت اطلاعات حسابداری مستقیم بوده و به موازات افزایش اندازه شرکت ها، این رابطه مثبت کمرنگ می شود. همچنین در مورد متغیر تعدیل کننده اهرم مالی شرکت نیز نتیجه بدین صورت گردید که در شرکت های با اهرم مالی پایین تر اثر رویکردهای اخلاقی بر کیفیت اطلاعات حسابداری مثبت بوده و به موازات افزایش اهرم مالی شرکت ها، این تأثیر مستقیم کمرنگ می شود.
Today, ethics in accounting is a worthwhile study because the accounting profession is not alien to ethical crises. Research variables include individual ethics with 7 dimensions as independent variables and the quality of accounting information as a dependent variable, and the company's size and financial leverage as moderating variables. In this research, the modified Jones model has been used to measure the independent variable of accounting ethics approaches from the standard multi-dimensional ethics scale questionnaire and to measure the quality of accounting information. The statistical population consisted of 398 active companies in the stock exchange, of which 85 qualified companies were selected as samples. Finally, 198 questionnaires were considered for the analysis of the ethics section. The hypothesis test results show the effect of individual ethics The ethical variable directly affects the quality of accounting information. By entering the company size moderator variable, The overall result is that in smaller companies, ethical implications for the quality of accounting information are positive and as the company grows, this positive relationship is diminished. Also, in the case of the financial leverage modifier variable, the result was that in lower-margin companies, the effect of ethical implications on the quality of accounting information was positive, and this positive relationship diminished as corporate leverage increased.
کیفیت اطلاعات حسابداری و بازده غیرعادی انباشته با تأکید بر مالکیت نهادی و حجم معاملات: رویکرد خطی و غیرخطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی سیستم حسابداری فراهم نمودن اطلاعاتی است که در تصمصم گیری های اقتصادی افراد مفید واقع شود. اطلاعات حسابداری، شامل اطلاعات مندرج در صورت های مالی می شود که نحوه و میزان کیفیت محتوا و ارائه آن ها بر تصمیم گیری سهامداران تاثیر دارد. ازاین رو، هدف اصلی این پژوهش، بررسی تأثیر کیفیت اطلاعات حسابداری بر بازده غیرعادی انباشته با در نظر گرفتن متغیرهای ماکلیت نهادی و حجم سهام است. جامعه آماری پژوهش متشکل از کلیه ی شرکت هایی است که در بورس اوراق بهادار تهران پذیرفته شده اند و برای نیل به هدف پژوهش با اعمال غربال گری، داده های 160 شرکت بورسی و در بازه زمانی 1391-1399 با استفاده از رگرسیون خطی چند متغیره بررسی و تجزیه وتحلیل شد. همچنین، برای آزمون فرضیه دوم، از روش انتقال هموار تابلویی (PSTR) استفاده شد. یافته های این پژوهش حاکی از تاثیر مثبت کیفیت اطلاعات حسابداری بر بازده غیرعادی انباشته است. اما سهامداران نهادی تأثیر کیفیت اطلاعات حسابداری بر بازده غیرعادی انباشته را به صورت نامتقارنی تعدیل می کنند. بدین معنا که سهامداران نهادی تا سطح مالکیت 41 درصد باعث تقویت تأثیر کیفیت اطلاعات حسابداری بر بازده غیرعادی انباشته و در سطوح مالکیت نهادی بیشتر از 41 درصد، باعث تضعیف تأثیر کیفیت اطلاعات حسابداری بر بازده غیرعادی انباشته می شود. همچنین، حجم معاملات نیز تأثیرکیفیت اطلاعات حسابداری بر بازده غیرعادی انباشته را به صورت معناداری تضعیف می کند.