فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۶۸۱ تا ۵٬۷۰۰ مورد از کل ۳۲٬۰۲۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
نظریه ولایت فقیه در حوزه معرفت اسلامی، از منظرهای گوناگون قابل تبیین است. اما نظر به این که ولایت فقیه از جمله مباحثی است که اختصاص به یک حوزه خاص نداشته و در آن دانش های کلام، فلسفه، فقه، اخلاق و عرفان هم پوشانی دارد و موضوعی بین رشته ای به شمار می آید، نگاه به ولایت فقیه به عنوان یک مسأله کلامی، فلسفی، فقهی یا اخلاقی و عرفانی صرف، نمی تواند ما را به تبیین جامعی از این نظریه رهنمون سازد. در پژوهش حاضر، در پاسخ به سؤال از تبیین نظریه ولایت فقیه، تلاش شده تا با روش استقرایی، قیاسی و تحلیلی تبیین های ارائه شده در مورد نظریه ولایت فقیه، در سه محور ضرورت حکومت اسلامی، ویژگی های حاکم اسلامی و مشروعیت حکومت اسلامی، به عنوان مسائل محوری نظریه ولایت فقیه، مورد ارزیابی قرار گرفته و ظرفیت و کاستی های آن ها ترسیم گردد و ضرورت ارائه تبیین جامعی از نظریه ولایت فقیه مبتنی بر منظومه معرفت اسلامی آشکار گردد و در پرتو چنین تبیینی؛ هم جایگاه مناسب این موضوع بنیادی روشن شده و هم از اختلاف نظرها کاسته شده و زمینه تلائم بیش تر دیدگاه ها فراهم خواهد شد.
بایسته های عدالت خواهی از دیدگاه رهبر معظم انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه در فضای عمومی کشور شاهد مباحث مختلفی در زمینه عدالتخواهی هستیم که گاه افراط و تفریط ها یا دوگانه های نظری مانند عدالت-ولایت یا عدالت-مواسات نیز مشاهده می گردد. فهم راهبردها و سخنان رهبر معظم انقلاب در زمینه عدالتخواهی با توجه به جایگاه شرعی و سیاسی ایشان، برای عموم مردم و مخصوصاً نخبگان و فعالان عرصه عدالت و مطالبه گری ضروری است. مقاله حاضر به دنبال دستیابی به پاسخ این سوال است که «بایسته های عدالتخواهی از دیدگاه رهبر معظم انقلاب چه مواردی است؟» در این مقاله از روش تحلیل مضمون برای تحلیل سخنان رهبر انقلاب استفاده شده است. با اجرای مراحل این روش و با کدگذاری نقل قول هایی از سخنان رهبری در باب عدالتخواهی، 121مضمون پایه، 18مضمون سازمان دهنده و 7مضمون فراگیر استخراج شده است.هفت مضمون فراگیری که از تحلیل مضمونی بایسته های عدالتخواهی از دیدگاه رهبری به دست آمده است عبارتنداز: 1-عدالتخواهی مستمر و شجاعانه 2-نظریه پردازی عدالتخواهی مبتنی بر تعالیم اسلامی 3-گفتمان سازی عدالتخواهی 4-عدالتخواهی معنویت گرا 5-عدالتخواهی عقلانیت گرا 6-توجه به پیشرفت نسبی عدالت در جمهوری اسلامی 7-عدالتخواهیِ تقویت کننده نظام اسلامی.همچنین «عدالتخواهی انقلابی» به عنوان هسته و مقوله محوری این مقاله می باشد که می توان آن را درون مایه عدالتخواهی از دیدگاه رهبر انقلاب دانست.
نقش و جایگاه دیپلماسی فرهنگی در تأمین منافع ملی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال هفدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۶۰
۱۵۵-۱۷۶
حوزههای تخصصی:
فرهنگ یکی از پایدارترین مؤلفه های قدرت ملی و عامل کاتالیزور در مناسبات جهانی قلمداد شده و سران کشورها با استفاده از دیپلماسی فرهنگی و راهبرد «حمایت گرایی مثبت»، بودجه بسیاری را جهت هدایت افکار عمومی جهان با هدف تأمین منافع بدون کاربرد زور صرف می نمایند؛ اما در سال های اخیر انتقاداتی نسبت به بودجه و کارایی مراکز مشابه در ایران مطرح می شود. این مقاله درصدد بررسی آن است که جامعه المصطفی| العالمیه، چه نقش و جایگاهی در تأمین منافع ملی جمهوری اسلامی ایران از طریق دیپلماسی فرهنگی دارد؟ این مقاله با استفاده از روش توصیفی تحلیلی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و میدانی بر آن باور است که این مرکز فعال در عرصه دیپلماسی فرهنگی، از طرق مختلف به ارائه تصویر مثبت از اسلام، ایران و تشیع در میان اقشار فرهیخته کشورها و همچنین خنثی سازی جلوه های منفی در افکار عمومی منطقه و جهان می پردازد.
رویکرد فرونتیک به مثابه بنیادی برای علوم انسانی معطوف به توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر نظریه جامع توسعه، یک منظومه گفتاری ( Discursive ) و شامل چند نوع گزاره مرتبط و منسجم است. این گزاره ها را می توان دلالت نامید، و هر نظریه توسعه را شامل چهار دلالت دانست. این دلالت ها عبارتند از دلالت بنیادین، دلالت وضعیتی، دلالت تبیینی، و دلالت هنجاری. دلالت بنیادین به این معناست که یک نظریه توسعه یک منظومه گفتاری‑عملی است با ابتناء به مبانی فکری معینی در باب انسان، جامعه، و تاریخ، چالش ها و بحرا ن های موجود را تشخیص داده و با تبیین ریشه ها و عوامل ایجاد وضعیت موجود، «معیار های توسعه یافتگی را صورتبندی و «سیاستگذاری راهبردی» را تمهید می کند. در این نوشتار با اجتناب از تفکر متافیزیکی – پوزیتیویستی، علم انسانی فرونتیک بعنوان دلالت بنیادین برای نظریه توسعه فراستمند مطرح می شود.
تکنوکراسیِ فناورانه: بازنماییِ نظری «دیپلماسی علم و فناوری» در زمانه اپیدمی کرونا
منبع:
راهبرد سیاسی سال چهارم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۳
17 - 40
حوزههای تخصصی:
با توجه به تحولات بین المللی، دیگر دولت ها بازیگران اصلی نظام بین الملل تلقی نمی شوند، علاوه بر دولت ها سایر بازیگران غیر رسمی از جمله دانشگاه ها و سازمان های بین المللی که بنیانی علمی دارند-از جمله سازمان بهداشت جهانی(WHO)- در سیاست گذاری های جهانی اثرگذار می باشند. از جهتی امروزه شاهد تحریم های یک جانبه و چندجانبه علیه کشورهایی چون ایران هستیم و بهره برداری از مکانیسم های بین المللی برای رفع چنین محدودیت هایی بالاخص در وضعیت همه گیریِ جهانی کروناویروس بیش از پیش ضروری به نظر می رسد. از آنجایی که در وضعیتِ پاندمیِ کروناویروس، دولت ها ملی عمل می کنند اما ویروس مرز نمی شناسد لذا اتخاذ یک پلتفرم مبتنی بر همکاری جهانی لازم به نظر می رسد. این پژوهش از نوع تحقیقات توصیفی-تحلیلی محسوب می گردد و از روش کتابخانه ای و با استفاده از رویکردهای مختلف جهت تبیین موضوع استفاده می شود. در این پژوهش سعی بر آن است تا به عمده ترین فرصت ها و چالش هایی که «دیپلماسی علم» در اختیار کشورها قرار می دهد پرداخته شود؛ نهایتا واکاوی چیستی، چرایی و اهمیت دیپلماسی علم و فناوری برای ایجاد و تقویت سیستم های سلامت یکپارچه و نیز ظرفیت سازی برای آمادگی در مقابل بحران ها، دسترسی عادلانه و همگانی به خدمات بهداشتی با کیفیت، مهمترین هدف این نگاره در نظر گرفته می شود.
ورزش قهرمانی در نظام جمهوری اسلامی با تأکید بر اندیشه آیت الله خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال هفدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۲
۱۶۱-۱۸۲
حوزههای تخصصی:
رهبر معظم انقلاب در دیدارهایی که با مسئولان ورزشی، ورزشکاران قهرمان و عموم مردم داشته اند، تأکید ویژه ای به مقوله ورزش قهرمانی در انقلاب اسلامی ایران نموده اند. ازاین رو، پژوهش حاضر در پی آن است تا با استفاده از رویکرد تحلیل محتوای کیفی به این سؤال پاسخ دهد که ورزش قهرمانی در نظام جمهوری اسلامی از دیدگاه مقام معظم رهبری چه جایگاهی دارد؟ براین اساس، پس از تجزیه و تحلیل بیانات مقام معظم رهبری در زمینه ورزش قهرمانی، چهار مقوله اصلی فرهنگی، سیاست گذاری، اعتقادی و حمایتی از بیانات ایشان احصاء و استخراج شد. یافته های پژوهش نشان داد که رهبر معظم انقلاب ورزش قهرمانی را یکی از مؤلفه های راهبردی برای ترویج فرهنگ و هویت انقلاب اسلامی در دنیا معرفی می کنند؛ و از نخبگان ورزشی به عنوان سفیران اخلاق، معنویت و فرهنگ ایرانی اسلامی یاد می کنند. همچنین معظم له ورزشکاران قهرمان را الگویی برای جوانان نظام جمهوری اسلامی دانسته و ضرورت استقامت و کسب معنویات در این ورزشکاران را واجب می دانند.
اهداف راهبردی نظام نخبگانی در اندیشه مقام معظم رهبری (مدظله العالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد سال بیست و نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۹۴
131-162
حوزههای تخصصی:
نخبگان، سرمایه های انسانی عظیم هر کشوری محسوب می شوند. مدیریت امور نخبگان نیازمند انسجام و همکاری تمامی دستگاه های اجرایی مرتبط با امور نخبگان تحت عنوان «نظام نخبگانی» است. در حال حاضر یکی از مسائل نظام نخبگانی کشور، عدم برنامه ریزیِ جامع و فقدان مدیریت راهبردی در امور نخبگان است که منجر به ایجادِ چالش های متعددی درزمینه مدیریت امور نخبگان شده است. نخستین گام در برنامه ریزی راهبردی امور نخبگان، ترسیم و تدوین اهداف راهبردی نظام نخبگانی است. از این روی هدف مقاله حاضر عبارت است از بررسی اهداف راهبردی نظام نخبگانی کشور در اندیشه مقام معظم رهبری. برای دستیابی به هدف مذکور، از روش تحلیل مضمون استفاده شده است. واحد تحلیل عبارت است از متون کلیه بیانات معظم له طی سال های 1381 تا 1397 در دیدار با نخبگان. از کدگذاری و تحلیل بیانات مقام معظم رهبری در رابطه با موضوع تحقیق، 6 مضمون فراگیر، 11 مضمون سازمان دهنده و 36 مضمون پایه به عنوان اهداف راهبردی نظام نخبگانی کشور استخراج گردید. در مجموع می توان گفت اهداف راهبردی نظام نخبگانی کشور در اندیشه مقام معظم رهبری عبارتند از: تقویت اثرگذاری نخبگان در عرصه های ملی، بین المللی، فرهنگی و اجتماعی، اصلاح و ارتقای انگیزه نخبگان، الگوسازی و تکریم از نخبگان، شناسایی به موقع و صحیح نخبگان همراه با توجه به مخاطرات شناسایی این گروه، پرورش نخبگان از سنین پایین (مرحله بروز استعداد) تا مرحله نخبگی و پشتیبانی فرصت آفرین از آن ها. نظام نخبگانی در کنار اهداف راهبردی مذکور، ماموریت تعالی سازمانی نیز دارد یعنی موظف به رشد و ارتقای خود در تمامی ابعاد و سطوح از جمله درزمینه مدیریتی و ایفای نقش راهبری در جهت دستیابی به تمام اهداف ذکر شده است.
رویکرد ناتو در قبال افزایش نقش و نفوذ ج.ا.ایران در خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دلیل رویکرد جمهوری اسلامی ایران در مقابل غرب و بویژه ایالات متحده آمریکا، ایران به عنوان بازیگری تهدیدساز شناخته شده و جایگاه مهمی در رویکرد امنیتی ناتو پیدا نموده است. نگرانی ناتو از گسترش نفوذ ایران در حوزه عربی که مصادیق آن را نفوذ در عراق، لبنان، سوریه، یمن و فلسطین اعلام می کنند، منجر به اتخاذ سیاست هایی از جمله گسترش ناتو به سوی اروپای شرقی، آسیای مرکزی و قفقاز و همکاری های نزدیک امنیتی، اطلاعاتی و اقتصادی با کشورهای عربی حاشیه خیلج فارس شده است. این مقاله می کوشد تا با استفاده از روش تحلیلی توصیفی به این سوأل پاسخ گوید که رویکرد ناتو برای مقابله با نقش جمهوری اسلامی ایران در منطقه خاورمیانه چیست؟ یافته های تحقیق حاکی از آن است که گسترش ناتو به شرق، ضمن داشتن تأثیرات منفی بر روابط ایران با اتحادیه اروپا، جمهوری های آسیای مرکزی و قفقاز و کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس؛ باعث فشار بیشتر غرب و در رأس آن ایالات متحده آمریکا به ایران خواهد گردید. ناتو با هدف کنترل استراتژیک ایران از طریق سیطره بر مسیر عبور انرژی و حمل و نقل و کنترل تحرکات قومی، سیاسی و ایدئولوژیکی سعی در کاهش نقش و نفوذ ایران در منطقه دارد.
راهبرد ایالات متحده امریکا برای تغییر رژیم و تغییر رفتار کشورها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال سوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۹)
882 - 899
حوزههای تخصصی:
ادبیات موجود در این مقاله تا حد زیادی رویکرد تغییر رژیم و تغییر رفتار را از دیدگاه طراحان سیاست خارجی ایالات متحده منعکس نموده و بیشتر نشان دهنده تجربه دولت غالب ها در نظام بین الملل نسبت به تغییر تحمیل شده است. روند پژوهشی مورد نظر با ابهام زدایی و شفاف سازی مفهوم تغییر رژیم و تغییررفتار آغاز شده در ادامه بر مبنای رویکرد تاریخی توصیفی به جایگاه و استراتژی ایالات متحده امریکا در اتخاذ این سیاست می پردازد. بر این مبنا فرضیه اصلی مورد نظر عبارت است" کاربست و نهادینه سازی تغییر(رفتار رژیم و ماهیت رژیم) در یک کشور ناشی از بهره گیری ایالات متحده از اشکال قدرت (نرم ،سخت ، هوشمندو....) بوده و سیاست تغییر نقطه تلاقی رویکرد های دکترین امنیت ملی امریکا می باشد.پروسه تغییر و گذار از آن روندی مرحله ای و زمان بر با استراتژی های بلند مدت و کوتاه مدت برای ایالات متحده امریکا می باشد.که نتایج بدست آمده در واقع ، از بسیاری جهات تغییر رژیم و نه تغییر رفتار ارجحیت داشته و وعده تخفیف و کاهش اقدامات خصمانه در صورت تغییر رفتار کشورها بعضاً به عنوان فریب برای تحریک کشورها برای در تغییر رژیم مورد استفاده قرار می گیرد.
پاندمی کرونا و تحلیل پلی هیوریستیکی سیاست خارجی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه علوم سیاسی سال پانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
119 - 146
حوزههای تخصصی:
واکنش رهبران سیاسی به دنیاگیری ویروس کووید 19، آزمونی جدید در عرصه بین الملل به شمار می رود و نحوه تصمیم گیری سیاستمداران در شرایط گسترش این بیماری، می تواند موجب تغییراتی در سیاست خارجی کشورها و سیاست بین الملل باشد. در همین حال در مطالعه بحران های جهانی، که مستلزم واکنش سریع و مستقیم رهبران است از آن حیث که مطابق نظریات تصمیم گیری، رفتار اشخاص، افراد یا گروه هایی که در کادر تصمیم گیری و تدبیر بحران فعالیت می کنند بیشتر مورد توجه قرار می گیرد، می توان دستاوردهای نظری و عملی بیشتری را برای تحلیل روابط بین الملل ارائه داد. از دیدگاه نظریه «پلی هیوریستیک» که به سازوکارهای شناختی مورد استفاده تصمیم گیرندگان در هنگام اخذ تصمیمات پیچیده سیاست خارجی اشاره دارد، رهبران و تصمیم سازان، دستاوردها و خسارات را به صورت سیاسی و نه اقتصادی می سنجند. مطابق این نظریه، تصمیم گیران در زمان تصمیم گیری، از سویی به رد بدیل هایی که برای آنان از منظر بقای سیاسی غیرقابل پذیرش است می پردازند و از سوی دیگر، بدیل های خود را از زیرمجموعه بدیل های باقیمانده با ملاحظه افزایش منافع و کاهش خطرات انتخاب می کنند. این مقاله با بهره گیری از آموزه های نظریه پلی هیوریستیک و با روش تحلیل روند و تحلیل پسارویدادی، نشان داده است که تصمیم سازان جمهوری اسلامی ایران در بحران کرونا، چگونه می کوشند تا خود را از انزوا و دیگر پیامدهای حاصل از تحریم های آمریکا خارج کنند و این تصمیم گیری ها در شرایط کرونا چه تضمن ها و پیامدهایی در آینده سیاست خارجی ایران دارد.
قطبی شدن امنیت منطقه ای و ژئوپلیتیک آشوب در خاورمیانه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی پیامدهای قطبیشدن امنیت منطقهای در خاورمیانه است. فرضیه این است که قطبیشدن امنیت منطقهای به ظهور و گسترش ژئوپلیتیک آشوب در خاورمیانه انجامیده است. روش پژوهش، کیفی است و از رهیافت ساختار هویت بری بوزان استفاده کردهایم. نتایج نشان میدهند که ایالات متحده شرایط لازم برای بیثباتسازی منطقهای و تداوم فرایند آشوب و بیثباتسازی را پیگیری میکند. در چنین شرایطی رویکرد ایران باید مدیریت فضای آشوبزده و مدیریت بحران از طریق سازوکارهای معطوف به دیپلماسی و قدرتسازی باشد. آمریکا از «راهبرد ائتلافسازی خوشهای» برای مدیریت امنیت منطقهای بهره گرفته است. الگوی رفتاری این بازیگران در مقابله با ایران، ماهیت تهاجمی دارد. در تفکر راهبردی آمریکا، عدم تقارن منطقهای غالباً از دیدگاه فناورانه قابل تصور است. در محیط عدم تقارن، معادلهی قدرت و معماری نیروهای مسلح، متفاوت از محیط کلاسیک و متقارن است؛ لذا موضوعاتی از جمله: «کاربرد نیروی انسانی»، «تسلیحات»، «منابع قدرت»، «معماری دفاعی»، «مهندسی امنیتی»، «فرماندهی و مدیریت» در محیط عدم تقارن کاملاً متفاوت با محیط کلاسیک است.
مؤلفه های تأثیرگذار بر همکاری امنیتی ایران و روسیه در آسیای مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش روابط امنیتی ایران و روسیه در سال های اخیر و به ویژه پس از تجربه همکاری موفق در بحران سوریه، مورد توجه صاحب نظران سیاسی است. با توجه به این مسئله و اهمیتی که وضعیت امنیتی آسیای مرکزی برای روسیه و ایران دارد، این پرسش مطرح می شود که همکاری امنیتی ایران و روسیه در این منطقه ادامه روند گذشته خواهد بود، یا اینکه می توانیم پیش بینی کنیم، شاهد دوره نوینی از این نوع همکاری باشیم؟ به علاوه، آیا می توان از تحول در الگوی روابط امنیتی ایران و روسیه در آسیای مرکزی سخن گفت؛ تحولی که وزنه همکاری و همگرایی را بر وزنه واگرایی سنگین تر کرده است؟ فرضیه نوشتار این است که الگوی روابط دو کشور از الگوی رقابت و همکاری به سوی الگوی همکاری در حال تغییر است. در واقع، منافع ایران و روسیه در حوزه امنیتی آسیای مرکزی، وجوه جدایی و پیوند دارد. با این وجود، تهدیدهای مشترک در این منطقه برای هر دو کشور، می تواند بر جنبه های متعارض و رقابتی منافع سایه بیندازد و افزایش همکاری امنیتی میان دو طرف را منجر شود. با هدف تبیین فرضیه این نوشتار، ابتدا ساختار نظام منطقه ای در آسیای مرکزی از دیدگاه نظریه مجموعه امنیتی منطقه ای را بیان می کنیم؛ سپس به تغییر در نگرش سیاست خارجی روسیه از اروآتلانتیک گرایی به اوراسیاگرایی اشاره می کنیم. سرانجام، بحث روابط و همکاری امنیتی ایران و روسیه در قالب منافع متقابل دو کشور در آسیای مرکزی را بررسی می کنیم.
بازخوانی توماس هابز در روابط بین الملل: واقع گرا یا خردگرا؟
حوزههای تخصصی:
عموما در دیرینه شناسی نظریه یا مکتب رئالیسم،به هابز، ماکیاول یا در متون کلاسیک به کاتیلیای هندی،مکتب شون دزو در چین و در آراء اسلامی به ابن مقفع استناد می شود.ضرورت طرح چنین آرائ و اندیشه هایی را می توان در ضروریات دهه 1930 و 1940 در پی وقوع دو جنگ بزرگ جهانی جستجو کرد.آن زمان که درپی، ناکامی اندیشه های آرمانگرایانه در جلوگیری از جنگ ه ا ومنازعات، نیاز محافل آکادمیک به دیدگاهی نوین و مبتنی بر واقعیت ها احساس میشد.این مقاله در تلاش است تا با بازخوانی آثار متعدد توماس هابز،تفاسیر واقع گرایانه از توماس هابز را اصلاح کند. این بدان معنی است که هابز به آن اندازه که غالبا تصور میشود به درک واقع گرایانه از روابط بین الملل، نزدیک نیست. با توجه به تصور هابز از انسان و وضعیت طبیعی، شکل گیری لویاتان و قانون طبیعت، می توان استدلال نمود که درک هابز از روابط بین الملل همیشه هم تعارض آمیز نبوده و امکان تنظیم منافع متناقض وجود دارد؛تفسیری که منجر به امکان اتحاد و همکاری در روابط بین الملل می شود.انگاره این نوشتار آن است که برایند نوشتارهای هابز حاکی از آن است که هابز نه صرفا رئالیست،که خردگرا نیز می باشد.روش این نوشتار مبتنی بر روش اسنادی و کتابخانه ای و تحلیل متن می باشد.
ویژگی های راهبردی و قدرت بازدارندگی تسلیحات موشکی با تمرکز بر جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد سال بیست و نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۹۶
137 - 171
حوزههای تخصصی:
تولید و گسترش قدرت در عرصه نظامی با محوریت راهبرد توسعه موشکی در دوران پساجنگ تحمیلی در دستور کار سیاست گذاران دفاعی - امنیتی ایران قرار گرفت. سؤالی که مطرح می شود این است که تسلیحات موشکی واجد چه امتیازات و مزایایی هستند که در بین وجوه مختلف قدرت نظامی، موشک ها به عنوان نقطه ثقلِ توسعه قدرت توسط ایران انتخاب شد؟ بنابراین هدف پژوهش حاضر؛ تشریح ویژگی های راهبردی و قدرت بازدارندگی تسلیحات موشکی با تمرکز بر جمهوری اسلامی ایران است. روش پژوهش تحلیلی - توصیفی و منابع گردآوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای است. در پاسخ به سؤال اصلی، فرضیه ای که مطرح می شود این است که موشک ها با دارا بودن ویژگی های راهبردی هشت گانه درنهایت بهترین گزینه برای کشوری همچون ایران با ویژگی های ژئوپلیتیکی خود است، چرا که این امر منجر به تولید و توسعه قدرت نظامی به منظور نیل به بازدارندگی و موازنه سازی دربرابر دشمنان و رقبای خود است، این اهمیت زمانی دوچندان می شود که اساساً ایران در محیطی به شدت امنیتی قرارگرفته است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد، تسلیحات و سامانه های موشکی با ویژگی های عدم وجود پدافند مؤثر، قابلیت حمل سلاح های کشتارجمعی، کمک به فرایند انقلاب در نگرش به امور نظامی، افزایش اعتبار بین المللی، تثبیت و تقویت مؤلفه عمق راهبردی، امتیازات فنی، آسیب پذیری قدرت های بزرگ و پیشبرد برنامه های فضایی بهترین تسلیحات درجهت ایجاد بازدارندگی و موازنه دربرابر رقبا ازسوی ایران محسوب می شوند.
جنبش های اجتماعی توانمندسازی حقوقی زنان در ایران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال سوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۹)
118 - 146
حوزههای تخصصی:
در دنیای معاصر، مسائل مربوط به زنان ازجمله تلاش برای توانمندسازی حقوقی آنان همواره بخش مهم و تأثیرگذار در اغلب جوامع بشری بوده است. در ایران معاصر نیز به ویژه از عصر مشروطیت به بعد جنبش های اجتماعی متعددی روی داده که مطالبه گری حقوق زنان به عنوان دغدغه اصلی همه آن ها بوده است. ازاین قرار مسئله این پژوهش این است که توانمندسازی حقوقی توسط جنبش های اجتماعی زنان ایران در دوره های گوناگون چگونه تعبیر شده و این جنبش ها تا چه میزان توانستند به اهداف تعریف شده خود دست یابند. «سنخ شناسی» بیسلی به عنوان چارچوب نظری و«تبارشناسی» به عنوان روش تحقیق در این پژوهش انتخاب شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد: اهداف جنبش های اجتماعی زنان در ایران در جهت توانمندسازی حقوقی آنان در دوره های مختلف به گونه های متفاوت تفسیر شده است. جنبش های مذکور در دوران مشروطه، مطالبات برابری حقوقی زنان و مردان را به عنوان هدف اصلی خود برگزیدند. هدف این جنبش ها در دوران پهلوی اول، تلاش برای حضور زنان در اجتماع و در دوران پهلوی دوم به صورت مبارزه علیه استثمار زنان تفسیر شد. در دوران جمهوری اسلامی، به عنوان هدف جنبش های اجتماعی زنان فضای فعالیت در اجتماع برای زنان با انطباق بیشتری با مؤلفه های شرعی و بومی ایرانی فراهم شد. ازاین رو به حاکمیت گفتمانی انجامید که در آن مشارکت اجتماعی و سیاسی زنان امری طبیعی تلقی شد. با این حساب در پرتو سنخ شناسی بیسلی، جنبش های اجتماعی زنان در چهار دوران مذکور را می توان به ترتیب در چارچوب فمینیسم لیبرال، فمینیسم رادیکال، فمینیسم مارکسیسمی و فمینیسم پست مدرنیسمی ارزیابی کرد.
چگونگی تاثیر فرهنگ راهبردی نخبگان سیاسی بر رفتار سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران؛ تکوین نقش دولت رسالت محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از هنجارهای داخلی موثر بر سیاست خارجی کشورها، فرهنگ راهبردی است که به نقش هر بازیگر در عرصه روابط بین الملل شکل می دهد. لذا نخبگان سیاسی با فرهنگ های راهبردی متفاوت، در موقعیت های مشابه در عرصه بین المللی، رفتار سیاست خارجی متفاوتی را اجرا می کنند. در واقع، هنجارهای متفاوت در فرهنگ راهبردی دولت ها موجب می شود تا ادراک متفاوتی از واقعیت های مشابه داشته باشند. بر این اساس، هنجارهای شکل دهنده به فرهنگ راهبردی نخبگان سیاسی ج.ا.ایران بر رفتار سیاست خارجی آن موثرند. لکن مسئله این است که رفتار سیاست خارجی ج.ا.ا چگونه از فرهنگ راهبردی متاثر می شود. پرسش اصلی این است که فرهنگ راهبردی نخبگان سیاسی چگونه بر رفتار سیاست خارجی ج.ا.ایران اثرگذار بوده است؟ چارچوب نظری مقاله، تلفیقی از نظریه سازه انگاری و رویکرد فرهنگ راهبردی است و برای فهم فرهنگ راهبردی نخبگان سیاسی ج.ا.ا، از روش تحلیل محتوای کیفی قیاسی بهره گرفته شده است. فرضیه محققان که پس از بررسی مورد تائید قرار گرفت این است که هنجارهای فرهنگ راهبردی نخبگان سیاسی موجب تکوین نقش ملی دولت رسالت محور برای ج.ا.ا گردیده و متناسب با آن، رویکرد های رفتاری استقلال طلبی، فراملی گرایی و تجدیدنظرطلبی را در سیاست خارجی ج.ا.ایران به دنبال داشته است.
Rethinking Minorities’ Integration into the Host Society: The Case of Indians in the Baharestan Neighbourhood of Tehran Neighbourhood of Tehran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study on Indians in the Baharestan neighbourhood of Tehran investigates the nature of their social integration, and the factors which affect it. By considering integration as a two-way process, this research aims to contribute to the literature on integration, through the discovery of the status of foreign immigrants in a developing country with particular cultural, social, and religious regulations and norms. Based on semi-structured interviews with Iranian and Indian residents in the Baharestan neighbourhood, the study shows that these two groups live in Baharestan without tension. Using the theory of integration proposed by Bakker et al. (2014) as a “two-way” process, we argue in this study that the approaches taken by the two groups of Iranian and Indian residents have largely led to their social integration. The Indian minorities have preserved their own culture and adopted part of the host culture in order to respect the host community; likewise, the host community has accepted immigrant groups with an understanding of cultural differences, and this mutual respect has led to neighbourhood harmony. However, despite the willingness of both groups to expand their social interaction, this is difficult due to restrictions imposed on minorities, and insufficient public space.
تحلیل میزان احساس خوشبختی و توسعه یافتگی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر مفهوم توسعه بسیار گسترش یافته و در کنار ابعاد اقتصادی، ابعاد متنوّع دیگری را در بر می گیرد که یکی از مهم ترین آن ها احساس خوشبختی است. این مقاله در پی آن است که بر اساس تازه ترین یافته های منتشرشده توسّط مؤسسه گالوپ جایگاه ایران را از نظر احساس خوشبختی در میان سایر کشورها مشخّص کند و به تحلیل آن بپردازد. یافته ها حکایت از آن دارد که وضعیّت احساس خوشبختی در ایران بحرانی است، حال آن که ایران از نظر شاخص های دیگر توسعه بر اساس یافته های گالوپ و بانک جهانی، جایگاه بهتری در رتبه بندی جهانی دارد. برای درک فاصله موجود میان احساس خوشبختی و شاخص های دیگر توسعه شامل: تولید ناخالص داخلی سرانه، ضریب جینی، میزان حمایت اجتماعی، امید به زندگی سالم، آزادی انتخاب روش زندگی، بخشندگی و تصوّر فساد، سه تحلیل پیشنهاد شده است که عبارت اند از تحلیل فرهنگی تاریخی، تحلیل بر مبنای گفتمان سیاسی حاکم و تحلیل بر اساس جوّ رسانه ای. نتیجه این مطالعه اینست که برای فائق آمدن بر بحران عدم احساس خوشبختی در ایران، لازم است در سیاست های فرهنگی بازنگری شود، گفتمان سیاسی کشور به سمت یک گفتمان ملایم و همدلانه با فضای باز برای رقابت سالم سیاسی سوق داده شود و انحصار رسانه ای برداشته شود تا گروه های مختلف نخبگان ایرانی بتوانند فضای رسانه ای حرفه ای را در جهت منافع ملّی برای اقناع افکار عمومی به کار گیرند.
ترسیم نقش و جایگاه مفهوم سرمایه اجتماعی در شکل گیری تمدن نوین اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم سرمایه اجتماعی آن طور که توسط دانشمندان مختلف ارائه شده بیشتر در برگیرنده مفاهیمی چون اعتماد، همکاری و همیاری متقابل میان اعضای یک گروه یا یک جامعه ، مشارکت و جنبه هایی از ساختار اجتماعی است که نظام هدفمندی را شکل می دهند و آن ها را به سوی منافع مشترک هدایت می کند . بر همین مبنا، امروزه مفهوم سرمایه اجتماعی و به نوعی اهمیت یافتن ارتباطات، یکی از اجزای مهم در تبیین الگو و نقشه راه دستیابی به تمدنی نوین اسلامی به شمار می آید . رهبر معظم انقلاب مدظله به عنوان مهم ترین نظریه پردازان حوزه تمدن نوین اسلامی ، هندسه ویژه ای را برای این تمدن ترسیم نموده اند که توجه به سرمایه اجتماعی جایگاه خاصی را داراست، محققان در پژوهش پیش رو در تلاش هستند تا جایگاه مفهوم سرمایه اجتماعی را در نگاه تمدن سازی ایشان مورد واکاوی دقیق قرار دهند. به همین منظور سعی نمودند که ابتدا به این سئوال پاسخ دهند که مفهوم تمدن نوین اسلامی از منظر ایشان به چه معناست و مهم ترین شاخصه های تحقق و تبلور آن کدام اند؟ و شاخص های سرمایه اجتماعی در این تعریف از چه جایگاهی برخوردار هستند؟ برای پاسخ به این پرسش ها ابتدا ادبیات سرمایه اجتماعی به روش تحلیل اسنادی-کتابخانه ای مروری اجمالی شد، سپس تعریف تمدن نوین اسلامی و شاخص های سرمایه اجتماعی به روش داده بنیان از بیانات رهبرمعظم انقلاب مدظله استخراج گردید که انقلابی شدن جامعه، پشتیبانی و مصونیت بخشی به نظام اسلامی، و ایجاد ارتباطات متقابل دولت و ملت به همراه ایجاد حس مسئولیت اجتماعی از نتایج افزایش سرمایه اجتماعی در نگاه تمدنی است.
بررسی ابعاد سه گانه مسئولیت حمایت در قبال بحران یمن
منبع:
دانش تفسیر سیاسی سال دوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶
230-261
حوزههای تخصصی:
اِعمال تعهّد یا مسئولیت مبتنی بر ابعاد تحلیلی و مراحل سه گانه پیشگیری، واکنش و بازسازی برای حمایت از احقاق حقوق افراد یا جامعه ای با دارا بودن شرایط خاص سیاسی و استراتژی، این قابلیت را دارد که سیاست های لازم را برای ایجاد موقعیت حاصل از صلح پایدار فراهم سازد. ین مسئولیت حمایت در حقوق بین الملل در سال 2001 مطرح شد و در سال 2005 در نشست سران در مجمع عمومی سازمان ملل موردقبول کشورها قرار گرفت. مفهوم مسئولیت حمایت یک هنجار حقوق بشری جدید برای آغاز مسئولیت جامعه بین المللی جهت جلوگیری و توقف کشتارجمعی، جنایات جنگی است. هدف پژوهش حاضر گردآوری به روش توصیفی-تحلیلی بررسی مراحل سه گانه مسئولیت حمایت بحران یمن با این پرسش است که در راستای ابعاد سه گانه مسئولیت حمایت چه اقداماتی در قبال بحران یمن صورت گرفته است؟ با عنایت به میزان تحولات حاصله در یمن زمینه دخالت قدرت های همسایه در این کشور از معضلاتی است که از ایجاد فاصله بین دستگاه حاکمه و افراد ذی حق جامعه موجب شده است. اتحاد نیروهای دارای گرایش های فکری و عقیدتی همگرا نقش زیادی در تقویت مبنای مقاومت در مقابل تهدیدات دخالت بیگانگان ایفا می نماید.