مطالب مرتبط با کلیدواژه

ژرف اندیشی


۱.

کاربرد رویکرد حل مسئله در طراحی و تدوین برنامه درسی مطالعات اجتماعی دوره راهنمایی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: حل مسئله مطالعات اجتماعی سطوح مختلف دشواری کاربرد رویکرد حل مسئله کاوشگری تفکر سطح بالا ژرف اندیشی طراحی و تدوین برنامه درسی دوره راهنمایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۱۸ تعداد دانلود : ۱۹۰۰
حل مساله و پژوهشگری با توجه به بستر و بافت مسایل، زمینه مناسبی برای پیدا کردن معنی در یادگیری ها؛ مشارکت در یادگیری ها و هم یاری در حل مساله می باشد. یافتن وحدت و ارتباط زمینه های موضوعی؛ آشنایی با زیر و بم مسایل شهروندی؛ دریافت عمیقی از تاریخ و تحولات اجتماعی؛ تقویت مهارتهای تفکر انتقادی؛ تصمیم گیری؛ فهم مطالب؛ و برقراری ارتباط و مفاهمه، همه و همه از طریق رویکرد حل مساله در درس مطالعات اجتماعی امکان پذیر می گردد. دروس اجتماعی، توانایی در اختیار قرار دادن امکانات غنی برای پیشبرد مهارت های تفکر به خصوص مهارت های تفکر سطح بالا چون حل مساله برنامه ریزی و تصمیم سازی را میان دانش آموزان دوره های مختلف دارند؛ اما به نظر می رسد کمتر برای این مقصود به کار می روند و اعلب در نظام های آموزشی و در میان مدارس و معلمان و مدیران به عنوان موضوع هایی با اولویت پایین درنظر گرفته می شوند و معمولا در قالب درس هایی جدا و رویکردی موضوع مدار که بر انتقال معلومات تاریخی، جغرافیایی و اجتماعی تاکید دارند، در برنامه درسی قرار می گیرند. در مورد رویکرد حل مساله و کاربرد آن در آموزش دروس مختلف به ویژه درس های اجتماعی و انسانی، برداشت دقیق و منسجمی وجود ندارد و معمولا تصوری خط کشی شده از مراحل رویکرد حل مساله و محدودیت آن در بکارگیری در کلاس های معمول وجود دارد؛ حال آن که رویکرد حل مساله در طیف گسترده ای از موقعیت یادگیری و در سطوح مختلفی از دشواری از سطح تفکر عملیاتی تا سطح تفکر فراانتزاعی، قابل به کارگیری است. این مقاله به طور کلی برگرفته از پژوهشی است که توسط مولف در زمینه کاربرد رویکرد حل مساله در درس مطالعات اجتماعی دروه راهنمایی انجام شده است. این مطالعه کوشش دارد تا از طریق بررسی جایگاه و ویژگی های رویکرد حل مساله در آموزش به ویژه حوزه مطالعات اجتماعی، همراه با شناسایی تجربیات و رویکردهای حل مساله در سطوح مختلفی از تفکر و پیچیدگی آن بپردازد. همچنین تلاش شده است تا زمینه های موضوعی و مضامین قابل ارایه در برنامه درسی مطالعات اجتماعی را در موقعیت های مختلف رویکرد حل مساله معرفی نموده، افزون بر آن در بخش پایانی مقاله نیز شرحی از برنامه درسی طراحی و تدوین شده مطالعات اجتماعی دوره راهنمایی براساس رویکرد حل مساله را در قالب معرفی راهنمای برنامه درسی و راهنمای تدریس تدوین شده، ارایه نماید.
۲.

ژرف اندیشی در آینده نگاری باز: رویکردی جدید برای ساختن آینده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ژرف اندیشی آینده نگاری شرکتی آینده نگاری باز نوآوری باز مشارکت بین سازمانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۷ تعداد دانلود : ۲۲۲
موج چهارم آینده نگاری شرکتی که به اصطلاح آینده نگاری باز نامیده می شود؛ رویکردی است که از طریق تعاملات گسترده اجتماعی و تسهیم دانش ذینفعان داخلی و خارجی، به دنبال درک، پیش بینی و شکل بخشیدن به تغییرات آینده است؛ با این حال، ادبیات آینده نگاری باز هنوز در مرحله توسعه نظریه قرار دارد؛ بنابراین هدف این مقاله تعمُق شناخت و درک ماهیت آینده نگاری باز در قالب سه محور چرایی، چیستی و چگونگی است. این پژوهش با مرور نظام مند ادبیات و خلاصه سازی مقاله های نمایه شده در پایگاه های علمی معتبر بین المللی در بازه ی زمانی (2020-2000) انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که چرایی آینده نگاری باز در قالب دو مقوله ی محرک های محیطی و دیدگاه های نظری حمایت کننده، تبیین می شود. تفکر خارج از چارچوب، هم افزایی منابع، جذب دانش خارجی، مدیریت دانش همکارانه، الهام بخشی از نوآوری باز و چشم انداز باز نمایانگر چیستی آینده نگاری باز هستند. فرایند اجرایی آینده نگاری باز شامل سه مرحله قبل، حین و پسا آینده نگاری و مستلزم پیش شرط های فردی، تیمی و سازمانی است؛ علاوه بر این، برای اعتمادسازی، تسهیل جریان اطلاعاتی، هماهنگی و ارزیابی برنامه ها، نقش راهبرد پرداز مهم است. این پژوهش با مرور نظام مند ادبیات، بینشی عمیق از چیستی، چرایی و چگونگی آینده نگاری باز ارائه می دهد که ضمن توسعه نظریه آینده نگاری باز، دریچه ای جدید برای پژوهشگران می گشاید.
۳.

بررسی معناشناسی نیایش در «خداباوری کلاسیک» و «همه خداباوری»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نیایش امر الوهی شخص وارگی ناشخص وارگی تخاطب ژرف اندیشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۶ تعداد دانلود : ۱۳۸
نیایش از منظر «خداباوری کلاسیک» نوعی «تخاطب» با امرِ الوهی/ مقدس است. در برابر، «همه خداباوری» به دلیل نفی شخص وارگی امرِ الوهی از پذیرش این تعریف امتناع و آن را به «ژرف اندیشی» تعریف می کند. نیایش به معنای «ژرف اندیشی» با چالش هایی روبه رو است. این معنا از نیایش افزون بر ناسازگاری مفهومیِ الوهیتِ ناشخص وار، با فهم متعارف از نیایش و واقعیت میدانی رفتار مؤمنان نیز ناسازگار است. ازاین رو، ژرف اندیشی نه تنها «همه خداباوری» را در موضعی برتر از «خداباوری کلاسیک» قرار نمی دهد بلکه آن را در تعریف دین نیز دست خوش چالش می کند. اگر در تعریفِ یک دین نتوان جایگاه بایسته ای برای نیایش یافت، می توان به ناسازگاری آن حکم داد و این اشکالی است که «همه خداباوری» را، به طور جدی، تهدید می کند. در این مقاله با مرور معناشناسی نیایش در دو تصور «خداباوری کلاسیک» و «همه خداباوری» به بررسی نقدهای مطرح خواهیم پرداخت و در پایان ضمن نشان دادن قوت اشکالاتِ وارد بر معنایِ نیایش در «همه خداباوری» نشان می دهیم که معنایِ این مقوله در «خداباوری کلاسیک» قابل دفاع تر است.