رهیافت های سیاسی و بین المللی
رهیافت های سیاسی و بین المللی سال دوازدهم تابستان 1400 شماره 4 (پیاپی 66) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
در میان عوامل مختلفی که در اثرگذاری طبقه متوسط جدید بر کنش های مردم سالارنه دخیل هستند، انسجام و همسازی ایدئولوژی اقشار مختلف طبقه متوسط جدید بسیار مهم و حائز اهمیت است. اهمیت بررسی این مسئله در فضای اجتماعی-سیاسی ایران پس از انقلاب اسلامی بدین خاطر است که علی رغم رشد و توسعه بی سابقه طبقه متوسط جدید نسبت به دیگر طبقات از یک سوی، و وجود نظریات مختلفی که بر رابطه مستقیم رشد طبقه متوسط جدید و توسعه مردم سالاری تأکید می کنند از سوی دیگر، این طبقه قادر به توسعه شاخص های مردم سالارانه نبوده است. حال سؤالی که مطرح می شود آن است که چه عاملی در عدم تحقق خواسته های مردم سالارانه طبقه متوسط جدید دخیل بوده است؟ در پاسخ، می توان فرض کرد که از میان عوامل مختلف اثرگذار بر رابطه فوق، وجود تعارضات ایدئولوژیک در لایه های طبقه متوسط جدید، عامل مهم و اثرگذاری است که موجبات بسط شاخص های مردم سالارانه را فراهم نیاورده است. یافته های نوشتار حاضر که از طریق مطالعات کتابخانه ای-اسنادی و روش کمی-توصیفی بدست آمده است نشان می دهد که علی رغم تصور بسیاری از محققان از وجود وحدت و یکپارچگی ایدئولوژیکِ طبقه متوسط جدید، اما این طبقه چه قبل و چه بعد از انقلاب اسلامی تاکنون دارای گرایش های ایدئولوژیک متعدد و بعضاً متعارض باهم بوده است؛ امری که مآلا بر عدم توفیق این طبقه در بسط شاخص های مردم سالاری بسیار اثرگذار بوده است.
تحلیل مناسبات «انقلاب اسلامی» و «فوروم اجتماعی جهانی» در عرصه تدبیر جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت نقش آفرینی انقلاب اسلامی در عرصه جهانی و اهمیت روز افزون نقش جنبشهای نوین اجتماعی در عرصه تدبیر جهانی، این مقاله به دنبال بررسی این سوال اساسی است که فوروم اجتماعی جهانی به عنوان یکی از مهمترین جنبشهای نوین اجتماعی چه نسبتی با انقلاب اسلامی داشته و چه تاثیری در پیشبرد انقلاب اسلامی در عرصه تدبیر جهانی دارد؟ پاسخ بدین سوال مستلزم بررسی مناسبات دو سویه بین این جنبش و انقلاب اسلامی است. در این راستا این مقاله با توجه به مبانی نظری مطرح شده و با روشی کیفی به مطالعه تطبیقی سه مولفه: هویت، هدف و رقیب در انقلاب اسلامی و فوروم اجتماعی جهانی پرداخته است. بدین منظور ابتدا با تکنیک مقوله بندی و کدگذاری، مولفه های جنبش ساز انقلاب اسلامی و فوروم اجتماعی جهانی استخراج شده و سپس آنها را مقایسه و نسبت سنجی کرده است. با توجه به یافته های این تحقیق می توان گفت که از نظر مولفه هویت، انقلاب اسلامی دارای هویتی فراگیرتر از فوروم اجتماعی جهانی است. از منظر مولفه های هدف و رقیب، هرچند میان انقلاب اسلامی و اهداف و رقبای فوروم تفاوتهایی وجود دارد؛ اما مشترکات مهمی نیز میان آنها برقرار است و لذا زمینه همسویی و ظرفیت سازی برای هم افزایی میان آنها در عرصه تدبیر جهانی وجود دارد.
راهبردهای برجسته سازی و به حاشیه رانی در گفتمان انتخاباتی حسن روحانی (مطالعه موردی: انتخابات ریاست جمهوری سال 1396)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برجسته سازی و به حاشیه رانی یکی از فرایندهای اثرگذار در منازعات گفتمانی در انتخابات است. در واقع، یکی از ویژگی های گفتمان پیروز آن است که توانایی برجسته سازی نقاط قوت خود و نقاط ضعف حریف و به حاشیه رانی نقاط قوت رقیب و نقاط ضعف خود را داشته باشد. مقاله حاضر درصدد است در چارچوب نظریه تحلیل گفتمان لاکلاو و با مورد پژوهی انتخابات سال 96 به پاسخ به این پرسش بپردازد که راهبردهای گفتمان پیروز در برجسته سازی و به حاشیه رانی چه بود؟ یافته های تحقیق با تمرکز بر سخنرانی های انتخاباتی، مستند تبلیغاتی و مناظرات انتخاباتی حسن روحانی مبنی بر آن است که روحانی با استفاده از غیریت سازی با دولت قبل و تسری بار منفی آن به نامزدهای اصولگرا و توجه به بعد اسطوره ای گفتمان خود و رقیب به برجسته سازی نقاط مثبت خود و نقاط ضعف رقیب پرداخته است. وی همچنین با توسل به دال تهی و قابلیت اعتبار به برجسته سازی نقاط ضعف رقیب و به حاشیه رانی برخی نقاط قوت آن روی آورده است. و در نهایت، وی برای خنثی نمودن تبلیغات رقیب، دال امنیت را در منظومه گفتمانی خود جای داده است.
جایگاه مؤلفه «مدار آزادی» در نظریه قرآنی آزادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار قصد دارد به تبیین این نکته پردازد که با عرضه سؤالات اساسی حیطه آزادی به قرآن کریم، می توان وجود مؤلفه ای متمایز را از پاسخ های منعکس شده درآیات مختلف استخراج کرد که از آن تعبیر به «مدار آزادی» می شود. پژوهش حاضر مبتنی بر روش «تفسیر موضوعی قرآن کریم» است و پس از تشخیص وجود مؤلفه مدار آزادی، به تبیین محتوایی آن پرداخته و عنصر «حق» را به مثابه مدار آزادی در قرآن کریم معرفی می کند. بر این اساس «حق» عنصری است که شرایط مورد نیاز جهت بهره مندی انسان از آزادی ها را در حیات دنیایی فراهم کرده و تعیین کننده مصادیق آزادی ها و ناآزادی ها است. حق همواره امری ثابت و پایدار بوده که به سبب ریشه داشتن در فطرت بشر نظم و آرامش را برای جامعه انسانی به ارمغان می آورد؛ زیرا حق تنها معیار سنجش اعمال افراد و داوری میان آن ها جهت ریشه کن کردن اختلافات است. چنین کارویژه هایی ازآن روست که حق صرفاً از جانب خداوند متعال بوده و تنها از ذات باری تعالی نشأت می گیرد.
تحلیل تئوریک نقش پیشه وران (یا تخصصی های) امنیت در ایالات متحده در سیاست خارجی و امنیتی آن کشور در قبال جمهوری اسلامی بر مبنای مکتب پاریس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیشه وران (یا تخصصی های) امنیت یکی از مفاهیم اصلی مکتب پاریس می باشد و به کنش گرانی غیردولتی اطلاق می گردد که هم تهدیدهای متوجه یک کشور را و هم نحوه مقابله با این تهدیدها را تعریف می نمایند. بنابراین می توان گفت که پیشه وران امنیت که نقش سیاسی آنان در حوزه عمومی و رسانهای کم تر قابل مشاهده است و ادعای دارابودن شناخت امنیتی را دارند، در تعریف مشکلات سیاسی -امنیتی دارای مشروعیت خودخوانده و قدرت هستند. این پژوهش در پی پاسخ به این سوال اصلی که پیشه وران امنیت چه نقشی را در سیاست خارجی و امنیتی ایالات متحده درقبال جمهوری اسلامی ایفا می نمایند؟ این فرضیه را ارائه می دهد که «پیشه وران امنیت در ایالات متحده با انجام چهار اقدام: 1) ایجاد «رژیمِ حقیقت» و برچسب «واقعیت» زدن به تنها نوع خاصی از «شناخت» در مورد جمهوری اسلامی و معرفی آن به عنوان پدیده ای «یاغی، حامی تروریسم، برهم زننده نظم موجود وامثالهم» و مبتنی نمودن «شناخت» جامعه و نخبگان ایالات متحده از جمهوری اسلامی برهمین مبنا؛ 2) تعریف و (بر)ساخت[یا تکوین] جمهوری اسلامی به مثابه یک تهدید و پدیده موجد ناامنی متوجه منافع، ملت و متحدان ایالات متحده؛ 3) امنیتی کردن جمهوری اسلامی و4) تعریف شیوه های مقابله با جمهوری اسلامی در سیاست هایی نظیر تهاجم نظامی و تهدید به آن، تغییر نظام، مهار، تحریم و نفوذ؛ به سیاست خارجی و امنیتی ایالات متحده در قبال جمهوری اسلامی شکل می دهند.
نقش عوامل غیرمادی در الحاق شبه جزیره کریمه به روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عناصر هویتی و فرهنگی از مؤلفه های اصلی شکل دهنده مناسبات کنشگران سیاست بین الملل محسوب می شوند . بر همین اساس، بحران اوکراین که با تصمیم دولت یانوکوویچ مبتنی بر خودداری از پیوستن به موافقت نامه تجارت آزاد با اتحادیه اروپا آغاز شده بود، باعث تغییر روابط روسیه و اوکراین شد. به طوری که پس از خلع وی و روی کار آمدن دولت جدید، روابط دو کشور از حالتی دوستانه و همکاری جویانه به خصمانه تبدیل و در اشغال شبه جزیره کریمه توسط روسیه نمود عینی یافت. مسکو پس از اشغال، تصمیم به الحاق شبه جزیره کریمه به روسیه گرفت و با برگزاری یک همه پرسی در کریمه و با موافقت 96 درصدی مردم آن، در تاریخ 21 مارس 2014 به طور رسمی این شبه جزیره را به روسیه ملحق کرد. از این رو ، این مقاله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و بر مبنای چارچوب نظری سازه انگاری، در پی پاسخ به این سؤال است که عوامل غیرمادی چه نقشی در الحاق شبه جزیره کریمه به روسیه داشته اند؟ نتایج حاصل از این مقاله ، حاکی از آن است که تغییرات به وجود آمده در ارزش ها و هنجارهای مشترک میان اوکراین و روسیه در طول بحران و همچنین اشتراکات تاریخی، فرهنگی، مذهبی، زبانی و قومی - نژادی میان دو جامعه روسیه و شبه جزیره کریمه از جمله عوامل غیرمادی بوده اند که نقشی مهم در گسترش بحران و موفقیت الحاق کریمه به روسیه داشته اند .
بررسی روابط ایران و روسیه در قرن جدید : اتحاد استراتژیک یا همگرایی منافع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سه دهه گذشته رابطه میان ج.ا.ایران و روسیه فرازونشیب های متعددی را تجربه کرده است . باوجود افزایش همکاری ها در حوزه های منطقه ای و بین المللی، در عمل دو کشور روابطی مقطعی و به عبارتی ناپایدار را تجربه کرده اند. امروز باوجود همکاری بی سابقه دو کشور در مواجهه ب ا بحران سوریه و همسویی مواضع در پاره ای مسائل، با توج ه ب ه تغییرات احتمالی در رواب ط روسیه و آمریکا و همچنین تداوم فشارهای آمریکا بر ضد ج.ا.ایران، چشم انداز روشنی ب ر ادام ه ای ن همک اری قابل تصور نیست. این نوشتار سعی در فهم این مسئله دارد که آیا همکاری های موجود در سیاست خارجی دو کشور نشان دهنده یک اتحاد استراتژیک است یا به سادگی، محصول منافع سیاسی کوتاه مدت یا یک اتحاد تاکتیکی برای مقابله با تهدیدات خاص است؟ لذا با تکیه بر مفهوم اتحاد استراتژیک در بررسی روابط ایران و روسیه، به نظر می رسد که روابط دو کشور، ویژگی های اتحاد استراتژیک را نداشته و صرفاً واکنشی ب ه شرایط بین المللی در موضوعات خاص است. درحقیقت این همکاری باید نوعی همسویی منافع در نظر گرفته شود، چرا که محدود و موقتی است و در زمینه های خاصی جهت همکاری در برابر تهدیدی غیر دولتی وجود دارد.