مطالب مرتبط با کلیدواژه

مارکسیسم - لنینیسم


۱.

بررسی مواضع حزب توده در قبال انقلاب اسلامی ایران (1362-1357)

تعداد بازدید : ۱۵۶۶ تعداد دانلود : ۷۸۴
حزب توده ایران که در ادامه حزب کمونیست و گفتمان چپ پس از مشروطه و در راستای انقلاب سوسیالیستی 1917 شوروی شکل گرفته بود بعد از سقوط رضاشاه تأسیس شد. این حزب که در طبقه بندی احزاب در طیف احزاب چپ قرار می گیرد خود را وابسته به افکار مارکسیستی می دانست که در تمام رخدادهای سیاسی از جمله: امتیاز نفت شمال، غائله آذربایجان، ملی شدن صنعت نفت و ... جانب اتحاد شوروی را گرفت و اندیشه مارکسیسم-لنینیسم را بعنوان ایدئولوژی و مکتب سیاسی خود ترویج نمود. پس از کودتای 28 مرداد 1332 این حزب بطورکامل توسط رژیم پهلوی سرکوب و ناچار به مهاجرت از کشور شد. حزب توده که به دنبال یک مارکسیسم ایرانی بود با شروع انقلاب اسلامی به ایران بازگشت و با حمایت از خط امام و مکتبی ها به تأیید تمامی مواضع جمهوری اسلامی پرداخت، اما در سال 1362 با ایجاد سازمان مخفی و جاسوسی و فاش ساختن اسرار نظام به اتحاد جماهیر شوروی سرانجام توسط جمهوری اسلامی منحل اعلام شد. هدف این پژوهش بررسی مواضع حزب توده در قبال انقلاب اسلامی است، در این پژوهش ضمن بررسی مواضع حزب توده در قبال انقلاب اسلامی به دنبال تبیین این فرضیه هستیم که اصولاً در جامعه ای که ریشه و فرهنگ آن با دین مبین اسلام گره خورده و انقلابی مستقل و مردمی در آن شکل گرفته اندیشه های مارکسیستی نمی تواند جایگاهی در آن داشته باشد ولو اینکه آن ایدئولوژی بخواهد خود را با نظام حاکم همسو کند.
۲.

همانندی های مارکسیسم لنینیسم با اندیشه و رفتار داعش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسلام گرایی رادیکال سید قطب مارکسیسم - لنینیسم تمامیت خواهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۷ تعداد دانلود : ۱۹۲
هدف مقاله حاضر، بررسی ریشه های دیدگاه غرب ستیزانه اسلام گرایی رادیکال (مورد داعش) و مقایسه آن با ایدئولوژی سیاسی جایگزین غربی، در شکل توتالیتر آن (مارکسیسم لنینیسم) است. این مقایسه برپایه بازسازی نظریه سیاسی سید قطب، مهم ترین نظریه پرداز اسلام گرایی رادیکال در دوران معاصر، و ولادیمیر لنین، نظریه پرداز مارکسیسم لنینیسم انجام شده است. با وجود تمام تفاوت های این دو دیدگاه، می توان مبانی مشابهی را در این دو نظریه پردازی و اندیشه ورزی یافت: «تاریخ بشر، به عنوان نبرد مرگ و زندگی میان خیر و شر قلمداد می شود که در هر دو نظریه، شر موجودیت بشر را تهدید می کند. دراین میان، افرادی هستند که شخصیتی همراه با خیر دارند و دارای مأموریت یا رسالت هستند تا بشریت را از شر نجات دهند و سرانجام، آرمان شهر جامعه بی طبقه را تحقق بخشند؛ در چنین فرایندی، مبارزه و منازعه، امری طبیعی است و باید برای ایجاد جامعه ای متشکل از پیروان عقیده راستین تلاش کرد» پرسش و مسئله اصلی این مقاله، این است که «آیا دو جریان اسلام گرایی رادیکال (مورد داعش) و مارکسیسم - لنینیسم (بلشویسم) قابل مقایسه هستند؟» و اینکه « چه شباهت ها و تفاوت هایی میان این دو جریان وجود دارد؟» یافته این مقاله این است که اسلام گرایی رادیکال، یک ایدئولوژی پیشامدرن نیست، بلکه فراتراز آن، می توان آن را ایدئولوژی ای به شمار آورد که پیروان خود را ( با تأکید بر این موضوع که این جوامع در تحقق وعده اصلی خود، یعنی آزادی، شکست خورده اند) به نقد جامعه لیبرال تحریک و تشویق می کند. روش پژوهش در این مقاله، توصیفی تحلیلی مبتنی بر منابع اسنادی کتابخانه ای است.