فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۳۲٬۰۳۵ مورد.
منبع:
World Sociopolitical Studies, Volume ۸, Issue ۱ , Winter ۲۰۲۴
171 - 201
حوزههای تخصصی:
This article covers the emergence of resistance economy in the Islamic Republic of Iran within the context of international sanctions, arguing that this policy ought to be understood beyond the historical context in which it emerged. The article captures the historical, political, and economic context in which the first comprehensive economic discourse of the post-revolutionary establishment emerges, and seeks to account for its scope, concerns, and objectives. Rather than another word for protectionism, import-substitution industrialisation, economic diversification of a rentier state or a mere response to sanctions, resistance economy as espoused by Ayatollah Khamenei, is a comprehensive economic policy discourse affecting all levels of state and society in the Islamic Republic of Iran. Rather than mitigating the impact of sanctions, resistance economy is an economic discourse that seeks to realise the revolutionary objective of economic independence, whilst transforming the economy of the Islamic Republic from a source of weakness to a source of strength in its pursuit of a new, more equitable international order.
مدل سازی روابط علت و معلولی بین متغیرهای مؤثر بر بروز انقلاب جنسی بر اساس روش دیمتل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۸
۲۶۰-۲۱۹
حوزههای تخصصی:
بی تردید از مهم ترین چالش های دیروز، امروز و فردای جوامع بشری انحطاط اخلاق جنسی است. ازاین رو بررسی و شناسایی عوامل مؤثر بر بروز انقلاب جنسی برای پیشگیری از این خیزش خزنده اجتماعی بسیار حیاتی است. بدین منظور مطالعه حاضر با هدف شناسایی، رتبه بندی و تعیین رابطه علّت و معلولی متغیّرهای اثرگذار بر بروز انقلاب جنسی با استفاده از روش های دلفی فازی و دیمتل تعریف شده است. متغیّرهای مورد مطالعه با مرور مطالعات گذشته در حوزه انقلاب جنسی در دنیا شناسایی و در قالب گروه کانونی مورد غربال قرار گرفت. نتایج مطالعه نشان می دهد که در میان متغیّرهای مورد مطالعه، متغیّر نوع نگرش فردی به مسائل جنسی به عنوان تأثیرگذارترین عامل دسته بندی می شود. متغیّر ابزار پیشگیری از بارداری، به عنوان تأثیرپذیرترین متغیّر معلول معرفی می شود. یافته های مطالعه می تواند برای انتخاب استراتژی مناسب سازمان های فرهنگی درجهتِ کنترل عوامل مؤثر بر بروز این پدیده، کمک شایانی به پیشگیری از تأثیرات این خیزش جنسیتی ناهنجار نماید.
رسانه ای شدن جامعه ایران؛ بررسی موردی: فتنه زن، زندگی، آزادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۹
۱۶۸-۱۳۷
حوزههای تخصصی:
این تحقیق در صدد ارزیابی نقش رسانه در شکل دهی به واقعیت های اجتماعی در ایران از طریق مطالعه موردی فتنه زن، زندگی، آزادی است. پرسش این است که آیا باتوجه به تحولات حوزه رسانه، واقعیت اجتماعی، دستِ کم در موضوع مورد مطالعه، ماهیت رسانه ای یافته و به شیوه ا ی رسانه ای در حال شکل گیری است؟ در این تحقیق از روش اسنادی استفاده گردید و مطابق با نتایج به دست آمده، رسانه در ایران در یکی دو دهه اخیر اولاً به حدی از گسترش و عمومیت رسیده تا در تحولات، نقش جدی تری را عهده دار شود و ثانیاً به دلیل توانمندی های جدید، رسانه در خلقِ واقعیت های اجتماعی اثرگذاری قابل اعتنایی یافته و در فتنه زن، زندگی، آزادی نیز شواهد زیادی از این خلقِ واقعیت رسانه ای قابل مشاهده و نشانگر حرکت جامعه به سمت رسانه ای شدن است؛ هرچند در رابطه تعاملی که از سوی کاربران بین واقعیت عینی و واقعیت رسانه ای در حال خلق برقرار گردید، رسانه در ایجاد واقعیت مد نظر موفقیت کامل نداشت.
مردم نگاری فرهنگ سیاسی عالمان دینی و دلالت های آن برای توسعه در کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۸ (پیاپی ۷۸)
105 - 142
حوزههای تخصصی:
این پژوهش از رویکرد تفسیرگرایی اجتماعی و با روش مردم نگاری به بررسی نظام معنایی و تجربه و درک عالمان دینی از ابژه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی یعنی فرهنگ سیاسی عالمان دینی و دلالت های آن برای توسعه در کردستان معطوف است. بر اساس روش نمونه گیری کیفی هدفمند و با حداکثر تنوع چهل نفر از عالمان دینی شهر سنندج در این مطالعه شرکت کردند. با توجه بنیان های پارادایمیک روش شناسی کیفی، تفسیر مشارکت کنندگان، ماهیت تفریدی داشته و یافته های حاصله قابلیت تعمیم پذیری ندارد. بر مبنای داده های حاصل از مصاحبه، بیش از نیمی از مشارکت کنندگان نسبت به پذیرش تکثر گشوده نبودند و از عدالت تناسبی حمایت می کردند و مشارکت آنان در زندگی سیاسی و اجتماعی کم دامنه و گستره اعتماد اجتماعی آنان محدود بود. بر این اساس، مختصات فرهنگ سیاسی مشارکت کنندگان بیش تر با «فرهنگ سیاسی محدود» قرابت دارد. ارزیابی تفسیری فرهنگ سیاسی بیانگر این است که فرهنگ سیاسی محدود، همگرایی زیادی با توسعه در ابعاد فرهنگی، اجتماعی و سیاسی ندارد. برای مشارکتی شدن فرهنگ سیاسی، بسط ساخت فرصت های سیاسی و بازتصدیق نهادی عالمان دینی اهل سنت ضروری به نظر می رسد.
تحلیلی برساخت گرایانه از مبانی دشمنی میان جمهوری اسلامی ایران و آمریکا؛ فرایند دگرسازی، دگرهای سه گانه و هویت یابی فرافکنانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۸ (پیاپی ۷۸)
143 - 184
حوزههای تخصصی:
در بیش از چهار دهه که از حیات سیاسی جمهوری اسلامی ایران می گذرد، تقابل با ایالات متحده به عنوان محوری اساسی و هدفی غائی در سیاست خارجی ایران، همچنان پُردوام مانده و محدوده آزادی عمل آن را در سایر موضوعات تعیین کرده است. اما چرا این سیاست خارجی علی رغم چرخش های نسبی در نقاط عطف کابینه ها و با وجود هزینه های قابل توجه در این محور و هدف کلان، مصرّانه استمرار داشته است؟ در این مقاله مبتنی بر برداشتی آزاد از رویکرد سازه انگاری در شاخه هویت محور و ترکیب با گونه شناسی های دولت در اقتصاد سیاسی و تلفیق سطوح تحلیل فروملی و فراملی، تلاش شده است از تکوین و تثبیت هویت سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در قالب فرایند دگرسازی از آمریکا، فهمی ارائه شود که استکبارستیزی در درون فرهنگی تعارضی به عنوان پردوام ترین محور این سیاست خارجی و تبعات ساختاری آن در سیاست داخلی و نیز دلایل تصلب و گریزناپذیریِ آن را توضیح دهد. یافته های این پژوهش مبتنی بر سازه های مفهومی هویت یابی دگرسازانه، دگرهای سه گانه، هویت یابی فرافکنانه، قواعد تکوینی و تنظیمی و منابع تخصیصی و اقتداری و دوگانه دولت اندامواره- ابزاری دلایل تصلّب ساختاری در دشوار شدن چرخش های بنیادین را توضیح داده و در نهایت به امکان سنجی و ارزیابی ظرفیت ها و ضرورت های تغییر در محورهای اساسی و اهداف غائی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران می پردازد.
صلح مثبت در چشم انداز نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال ۲۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۳)
7 - 28
حوزههای تخصصی:
درخصوص چگونگی برقراری صلح، به عنوان یکی از مطالبات همیشگی جوامع بشری، نظریات گوناگونی مطرح شده است که ازنظر خاستگاه تاریخی، آن ها را می توان در دو قالب کلاسیک و مدرن دسته بندی کرد. ازطرفی، صلح پژوهان معاصر، با نقد انتزاعی و فردی بودن تأکید رویکرد کلاسیک بر آرامش درون و نیز انفعالی و ناکافی بودن تأکید رویکرد مدرن بر صِرف نبود جنگ، تلاش فعالانه برای تحقق صلح را مورد توجه قرار داده اند. دراین بین، یوهان گالتونگ، صلح پژوه پرآوازه نروژی، کوشیده است ضمن اشاره به موانع ساختاری، وجه ایجابی تحقق صلح در جوامع انسانی را با مطرح کردن ایده صلح مثبت پررنگ سازد. از این ایده برای تقویت مبانی نظری حوزه امنیت و صلح می توان استفاده کرد؛ ازاین رو، در مقاله حاضر، نخست، آثار گالتونگ را- با محوریت مفهوم صلح مثبت- به روش اسنادی واکاوی کرده و سپس کوشیده ایم با روش قیاسی، داده های به دست آمده را تجزیه وتحلیل و مؤلفه های مفهومی و کلیدی تحقق صلح مثبت را استخراج کنیم. در پایان نیز مدلی مفهومی پیشنهاد می شود که آن را می توان برای بررسی وجود زمینه های فکری تحقق صلح مثبت در اندیشه اندیشمندان گوناگون به کار گرفت. بر اساس یافته های پژوهش، چنانچه نفیِ تضادهای ساختاری ای چون استثمار، استعمار، تبعیض و فقر (در وجه سلبی) با همکاری، برابری سیاسی و عدالت اقتصادی (در وجه ایجابی) همراه شود و سمت وسوی این وضعیت در راستای ایجاد هماهنگی مثبت و احساس همدلی در جامعه باشد، آن گاه صلح مثبت محقق خواهد شد.
روند نمایان شدن کاستی های ابعاد حقوقی کنوانسیون منع سلاح های بیولوژیک (2011 تا 2023)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۸
57 - 74
حوزههای تخصصی:
در دو قرن اخیر موضوع تهدید سلاح های بیولوژیک اهمیت فراوانی پیدا کرده است. کنوانسیون ۱۹۷۲ سلاح های بیولوژیک که نتیجه استمرار و تکمیل مفاد پروتکل ۱۹۲۵ ژنو در مورد منع کاربرد گازهای خفه کننده و سمی و روش های جنگ بیولوژیک است، نخستین فرایند خلع سلاح بین المللی نامحدود را عینیت بخشید. اما این کنوانسیون تا به امروز میزان قابل توجهی از قدرت اعمال خود را از دست داده و کشورها و حتی برخی از نیروهای غیر دولتی استفاده بی رویه ای از سلاح های بیولوژیک که نقض آشکار این تعهد و قرارداد بین المللی است، داشته اند. این پژوهش به روش تحلیلی-توصیفی در صدد با هدف بررسی کاستی های کنوانسیون یاد شده انجام گرفته و اطلاعات لازم را از کتب، مقالات جمع-آوری کرده است. لذا سوال بدینگونه مطرح می شود که، مهم ترین کاستی های حقوقی کنوانسیون منع سلاح های بیولوژیکی چیست؟ فرضیه کار که با بررسی بیوتروریسم نوین انجام شده بیان می دارد که، مهم ترین کاستی این کنوانسیون عدم راست آزمایی، عدم قدرت مقابله با قدرت های جهانی نظیر آمریکا، تعریف سیاسی تروریسم و ترور بیولوژیکی، عدم قدرت الزام آور، و کهنه بودن اساسنامه آن می باشد.
وارونگی فلسفه سیاسی در اخلاق الاشراف عبید زاکانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
متفکران ایرانی همیشه در شرایط بحرانی سعی می کردند نظم آرمانی جامعه را به لحاظ اندیشه گانی حفظ کنند. یکی از شرایط دهشناک جامعه ایرانی حمله مغول ها و بهم خوردن ارکان نظری و سیاسی ایران بود. کشتار، غارت، تجاوز، نابودی میراث در هجوم قبایل بیابان گرد شکل می گرفت. نخبگانی چون سعدی، حافظ، عبید، جوینی و خواجه نصیر سعی کردند به شیوه های مختلف هر چند ساختار سیاسی و اقتصادی از هم پاشیده بود به شکل فکری و فرهنگی کشور را نجات دهند. زبان فارسی و استفاده از روایت های فلسفه سیاسی یکی از شیوه های حفظ دست آوردهای اندیشه ایرانی بود. عبیدزاکانی نقاد و طناز در رساله ای با عنوان اخلاق الاشراف سعی کرد نشان دهد راه حکمت سیاسی فارابی، ابوعلی سینا و فردوسی به چه کج راهه ای سوق پیدا کرده است. در حالی که سنت حکمت ایرانی به دنبال خلق مدینه فاضله و نشاندن حکیم شاه جهت سامان دهی به اوضاع ایرانیان بود به ناگاه همه خویشکاری های طبقاتی و اخلاقی به هم ریخت. نخبگان و اشراف نابود شدند و عبید زاکانی در رساله خود با زبان طنز در روایت حکمت سیاسی سعی کرد وارونگی اخلاق اشراف در قالب تبدل مدینه فاضله به مذهب منسوخ و مدینه جاهله به مذهب مختار نشان دهد. این پژوهش بر اساس رویکرد تفسیری لئواشتراوس به وارونگی فلسفه سیاسی در رساله اخلاق الاشراف عبیدزاکانی می پردازد.
گفتمان پهلوانی و رهبران آرمانی در فرهنگ سیاسی ایران معاصر (مطالعه موردی امیرکبیر و مصدق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی و تحلیل گفتمان پهلوانی در فرهنگ سیاسی ایرانی به عنوان یکی از مسائل مهمی است که در خصوص گرایش قهرمان پروری و منجی گرایی سیاسی در تاریخ معاصر ایران به چشم می خورد و سعی شده تا با روش گفتمانی و مطالعه موردی این پدیده مورد تجزیه تحلیل قرار گیرد و ضمن تحلیل مؤلفه های اصلی گفتمان پهلوانی در فرهنگ سیاسی ایران به ارزیابی و نقد پیامدهای آن در نگرش ها و رفتارهای سیاسی ایرانیان پرداخته شود. توجه به تأثیر گفتمان پهلوانی بر گسترش روحیه قهرمان پروری و ارائه تصویر اسطوره ای از رهبران سیاسی که منجر به پرهیز از نگاه واقع بینانه و منتقدانه به عملکرد آنها شده است با تمرکز بر دو شخصیت نسبتاً محبوب سیاسی در تاریخ معاصر ایران که سرنوشت این دو فرد نشان از عدم موفقیت آنها در تحقق کامل اهدافشان دارد؛ از مهم ترین یافته های این پژوهش است. نتیجه کلی این پژوهش نشانگر آن است که گفتمان پهلوانی و سیطره آن بر فرهنگ سیاسی ایرانی ضمن ارائه یک نگاه آرمان گرایانه به کنشگران و رهبران سیاسی آنها را به قهرمانان ملی تبدیل کرده و نقدوتحلیل بی طرفانه عملکردشان را در راستای شناخت بهتر تحولات سیاسی و تاریخی ناممکن ساخته است.
بررسی رابطه هویت ملی و واگرایی طایفه ای در شهرستان های ممسنی و رستم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه علوم سیاسی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۷۵)
199 - 227
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائلی که در کشورهای دارای تنوع قومی مورد توجه قرار گرفته است، میزان همگرائی بین گروهی است. با توجه به تنوع طایفه ای در شهرستان های ممسنی و رستم، این مقاله به بررسی رابطه هویت ملی و ابعاد آن با واگرایی طایفه ای در شهرستان های ممسنی و رستم پرداخته است. پژوهش حاضر از نظر روش کمی، از منظر هدف کاربردی و توسعه ای است و با روش پیمایشی انجام شد. حجم نمونه 450 نفر بود که به روش خوشه ای چند مرحله ای از بین افراد طوایف شهرستان های ممسنی و رستم انتخاب شدند. ابزارگردآوری اطلاعات، پرسشنامه ساختمند بود. برای سنجش هویت ملی از پرسش نامه بکار گرفته شده توسط میرفردی و سلامتیان (1400) و برای سنجش واگرایی طایفه ای از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد. برای سنجش اعتبار پرسشنامه از اعتبار عاملی و برای تعیین پایایی آن از هماهنگی درونی به روش آلفای کرونباخ استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 26، تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد بین هویت ملی و ابعاد آن با واگرایی طایفه ای رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. بین واگرایی طایفه ای زنان و مردان تفاوت معناداری مشاهده نشد و بین واگرایی طایفه ای با توجه به نوع شغل، نیز تفاوت معناداری مشاهده نشد. رگرسیون چند متغیره نشان داد که متغیرهای مستقل، نزدیک ۱۲درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین می کنند. تقویت ارزشها و فرهنگ ملی میتواند به بهبود همگرایی در سطوح محلی و ملی یاری رساند.
آسیب شناسی وفاق در دولت چهاردهم
منبع:
اندیشه سیاسی در اسلام زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۲
1 - 20
حوزههای تخصصی:
وفاق، به عنوان شعار محوری دولت چهاردهم، بدون تردید، همراه با دستاوردهای زیادی بوده است. این دستاوردها شامل مسائل مهمی در حوزه سیاست داخلی و خارجی می شود. از آن جمله، می توان به همدلی و هم زبانی در سطح داخلی و امکان گفتگو با قدرت های بزرگ و کشورهای همسایه، در راستای زدودن غبار جنگ و خشونت سیاسی و نظامی اشاره نمود. درعین حال، وفاق در ایران معاصر- و به شکل خاص در دولت چهاردهم- نیاز به آسیب شناسی دارد. هدف از این امر، شناخت هرچه بهتر ابعاد کاستی های موجود، برای رفع آن ها و ترمیم وضع موجود، است. آسیب شناسی وفاق می تواند در دو حوزه سیاست داخلی و خارجی قابل بررسی باشد. علاوه بر ابهام مفهومی، مهم ترین آسیب های وفاق در این دو حوزه عبارتند از: امکان برداشت از وفاق به معنای تقسیم قدرت با رقبای سیاسی، حساس نبودن نسبت به انصاف و عدالت در ابعاد مختلف، نسبت برقرار نکردن با تحزب و نهادینه سازی دموکراسی، ابهام در مرز مسئولیت های فراملی و منافع ملی، مشخص نبودن موضع نسبت به سیاست گرایش و ابهام در دفاع از نیروهای نیابتی. این مقاله با سطح توصیفی- تحلیلی از روش استفاده از متون و مصاحبه ها بهره می برد.
معرفت شناسی انگاره سنت گرایان از سنت؛ امکان یا امتناع تلفیق سنت و تجدد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۱ (پیاپی ۸۱)
129 - 166
حوزههای تخصصی:
اغلب منازعات سیاسی در ایران معاصر ذیل مواجهه سنت و تجدد قابل تبیین است. راه حل سنت گرایانی مانند احمد فردید، رضا داوری (در دوره اول فکری اش) و سید حسین نصر برای حل معادله سنت و تجدد، دفاع همه جانبه از سنت و نفی تجدد است. در ادبیات پژوهشی درباره سنت گرایان کمتر به مبانی و بیشتر به آرا و نتایج ایشان توجه شده است. هدف مقاله بررسی یکی از مبادی ایشان یعنی معرفت شناسی و پیامدهای آن است. برای تحقق این هدف از روش «مبنای رأی» استفاده شده است. پرسش این است که سنت گرایان مذکور بر چه مبنای معرفت شناسانه ای با تجدد مخالفت می کنند. با استفاده از دو مفهوم کل و مجموعه مشاهده می شود که اگر سنت چونان کلِ ثابت انگاشته شود، تلفیق سنت و تجدد امری محال خواهد بود. اما اگر به صورت مجموعه درک شود، بطوریکه بتوان جزئی را به آن افزود یا از آن کاست، تلفیق سنت و تجدد به درجاتی ممکن خواهد بود. نتیجه اینکه سنت گرایان، سنت (و مقابل آن تجدد) را کل انگاشته اند نه مجموعه و چون این کل نزد ایشان ثابت است، خواهان رفع کامل نظام تجدد و برقراری تمام نظام سنت می شوند. هرچند نصر مجالی اندک ولو مشروط برای تلفیق سنت و تجدد فراهم می کند.
مفهوم شناسی و الزامات جهاد تبیین در قرآن با تأکید بر اهمیت جهاد تبیین در برابر جنگ شناختی دشمنان انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، دشمنان انقلاب اسلامی با تمرکز راهبردی بر جنگ شناختی در بستر جنگ نرم، تلاش کرده اند با تحریف حقایق و ارائه روایت غلط و مخدوش از اصل انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن به تغییر اعتقادات، فرهنگ و اخلاقیات مردم پرداخته و زمینه جداسازی آن ها از انقلاب و نظام اسلامی را فراهم نمایند. در چنین شرایطی به تعبیر آیت الله خامنه ای تنها با یک جهاد عظیم تبیینی می توان به این توطئه پیچیده غلبه کرد و نقشه های شوم دشمنان و بدخواهان را بی اثر نمود. ازاین رو مقاله حاضر با توجه به اهمیت این مسئله در عصر حاضر به دنبال آن است تا با مراجعه به قرآن کریم به مفهوم شناسی اصیل دینی از «جهاد تبیین» و الزامات آن بپردازد. سؤال اصلی مقاله آن است که «بر اساس آیات قرآن کریم مفهوم جهاد تبیین چیست و چه الزاماتی دارد؟» برای پاسخ به این سؤال با روش کتابخانه ای به گردآوری اطلاعات پرداخته و با روش توصیفی-تحلیلی اطلاعات گردآوری شده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. بر اساس نتایج حاصله جنگ شناختی با نظامی سازی ذهن به عنوان میدان نبرد به دنبال تغییر در تفکر و به دنبال آن تغییر در رفتار جامعه هدف در مسیر منافع کشور متخاصم می باشد که امروزه به عنوان بخشی از جنگ هیبریدی نظام سلطه در مقابل انقلاب اسلامی مورد استفاده قرار گرفته است. راه مقابله با جنگ شناختی دشمن جهاد روایت و جهاد تبیین است. جهاد تبیین بر اساس مفاهیم قرآنی عبارت است از «تلاش و مبارزه برای روشنگری به جهت ترویج حقایق و واقعیت ها در برابر سعی دشمنان برای کتمان و تحریف آن ها». الزامات جهاد تبیین در قرآن هم عبارت اند از: علم و آگاهی، قوی و مستند سخن گفتن، منصفانه سخن گفتن، تناسب با زبان مخاطب، گفتار نرم و ملاطفت آمیز، فروتنی و ادب در گفتار و برخورد، برخورد شایسته و گفت وگوی عقلانی، بلاغت در گفتار، تنوع بیانی، تناسب روش تبیین با نوع مخاطب.
مدیریت بحران های سیاسی: راهبردهای مقابله با بی ثباتی و ناآرامی ها
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
173 - 206
حوزههای تخصصی:
ناآرامی های سیاسی پس از انتخابات ریاست جمهوری بلاروس در سال ۲۰۲۰ نشان دهنده تلاش برای براندازی نرم (انقلاب رنگی) در این کشور بود. این پژوهش به دنبال شناسایی علل وقوع ناآرامی های سیاسی و تحلیل راهبردهای نظام سیاسی حاکم در مقابله با آن هاست. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و با روش کیفی تحلیل محتوا انجام شد. داده ها با استفاده از نرم افزار MAXQDA تحلیل و مقولات و کدهای مرتبط با موضوع شناسایی گردید. مخالفان طیفی از اقدامات مسالمت آمیز تا خشونت آمیز را به کار گرفتند و از ابزارهای رسانه ای، عملیات روانی، و تحریک افکار عمومی برای گسترش دامنه ناآرامی ها بهره بردند. نظام سیاسی بلاروس نیز با پیشگیری، کنترل منازعات، عملیات روانی، و مشروعیت زدایی از مخالفان، موفق به حفظ ثبات خود شد. منازعات سیاسی بلاروس در سه گام شکل گرفت: اعتراضات زودهنگام، اقدامات غیرمسالمت آمیز و بروز خشونت. نظام سیاسی حاکم با استفاده از راهبردهای مقابله با ناآرامی ها توانست از بی ثباتی جلوگیری کند. این راهبردها به عنوان مدلی برای مدیریت بحران های سیاسی قابل استفاده است.
تهدیدات و چالش های امنیتی پیرامونی ارمنستان در دوران پسا جنگ سرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره ۱۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۱
97 - 112
حوزههای تخصصی:
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی کشورهای مستقلی پا به عرصه بین الملل نهادند و این کشورها علاوه بر چالش های دوران حکومت سوسیالیستی با مسایلی نوینی در نظام سیاسی جدید مواجه گردیدند. کشور ارمنستان نیز از جمله آن کشورهای تازه استقلال یافته ای بود که با تهدیدات امنیتی از قبیل ایدئولوژی پان ترکیسم در میان همسایگان خود مواجه شد. مناقشه بر سر منطقه قره باغ میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان ، عدم روابط دیپلماتیک با ترکیه و مسدود نمودن مرز های مشترک با آن کشور، تهدید به حمله نظامی از سوی ترکیه و ادعا ارضی جمهوری آذربایجان نسبت به سرزمین های ارمنستان نمونه هایی از تهدیدات امنیتی علیه آن کشور می باشد. پژوهش پیش رو با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از نظریه رئالیسم تدافعی تدوین گردیده است. پرسش اصلی پژوهش بر این مبناست که تهدیدات و چالش های امنیتی ارمنستان پسا جنگ سرد کدام است؟ فرضیه پژوهش نیز عبارت است این که مناقشه قراباغ، مسدود بودن مرز های پیرامونی ارمنستان و تلاش برای گسترش ایدئولوژی پان ترکیسم از مهمترین مصادیق تهدیدات امنیتی پسا جنگ سرد می باشد.
خوانش امر سیاسی در سروده های فروغ فرخزاد از منظر رئالیسم انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه علوم سیاسی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۷۶)
183 - 208
حوزههای تخصصی:
با کاربست روی کرد رئالیسم انتقادی و گردآوری داده با تکنیک تحلیل محتوای کیفی، نوشتار کنونی به بررسی امر سیاسی و مؤلفه های آن در سروده های فروغ فرخزاد (اشعار اسیر، دیوار، عصیان، تولدی دیگر، ایمان بیاوریم به فصل سرد) می پردازد و نشان می دهد که چندوچون بستر سیاسی و اجتماعی بر آفرینش و چگونگی ساختاردهی اثر ادبی نقش پررنگی دارد. از دریچه ی رئالیسم انتقادی می توان گفت فروغ پرورده ی زمانه ی خویش است و سروده های وی پیوندی ناگسستنی با بافت اجتماعی و سیاسی دارند. از این دریچه نگاه برانداز درانداز فروغ به امر سیاسی آشکار می گردد؛ یعنی وی همچون کنش گری شورنده در برابر کارکرد ساختِ سیاسی و اجتماعی می شورد و می کوشد با درهم شکستن بنیادهای آن به سوی رهایی و آزادی بگریزد. چنین گریختنی سویه ی دراندازانه ی سروده های فروغ را نمایان می سازد. با آگاهی گستری، او در نگاشته های خویش درانداختن بنیادهای زیستی دگرگونه را دنبال می کند، زیستی تهی از استبداد، مردسالاری، نابرابری، و ... ..
Iran's Geopolitical Patterns in the Ukraine Crisis: A Strategic Analysis(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
World Sociopolitical Studies, Volume ۸, Issue ۴, Autumn ۲۰۲۴
789 - 839
حوزههای تخصصی:
The Russia-Ukraine war has ignited a complex geopolitical landscape with far-reaching implications. Global trade disruptions, economic strain, and heightened geopolitical tensions are only few of the consequences. This crisis serves as a microcosm of broader power struggles, influenced by historical, regional, and resource-based factors. Iran, although geographically distant from the conflict, is deeply intertwined in this complex web due to overlapping geopolitical interests. Ukraine's strategic position as a grain exporter, coupled with the broader context of NATO expansion and Russia's regional dominance, have placed Iran in a pivotal position. A central question emerges: What type of geopolitical pattern does Iran exhibit in response to the Ukraine crisis? Is it interactive, confrontational, dominance-seeking, influence-oriented, or competitive? To answer this, we will examine Iran's behavior across the various dimensions of geopolitics: geoeconomics, geoculture, geostrategy, and politics. By understanding Iran's approach, we can better assess potential opportunities and risks stemming from this crisis. Grounded theory approach was used for qualitative analysis, focusing on patterns and themes. MaxQDA software was used to analyze data and extract key concepts. Authors conclude that Iran-Ukraine geopolitical relations pattern are confrontational in all three dimensions: geostrategy, geoculture, and geoeconomics.
قوام بخشی متقابل اخلاق و تمدن در گفتمان اخلاقی امام علی(ع)؛ با تأکید بر کرامت انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات سیاسی تمدن نوین اسلامی سال ۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۸
163 - 178
حوزههای تخصصی:
اخلاق از مهم ترین مقولاتی است که بشر همواره در مسیر زندگی اش به آن محتاج بوده است. مسئله این پژوهش بر ارتباط میان اخلاق و تمدن استوار شده است. برای تببین ارتباط میان این دو متغیر، گفتمان اخلاقی امام علی (ع) به عنوان معیار قرار گرفته شده و این سوال طرح می شود که بر مبنای گفتمان اخلاقی امام علی (ع)، اخلاق چگونه به دست یابی به تمدن منتج می شود. به نظر می رسد، بر مبنای گفتمان اخلاقی امام علی (ع)، اخلاق با تأمین کرامت انسان ها، امکان دست یابی به تمدن را فراهم می آورد و میان اخلاق و تمدن نیز رابطه قوام بخشی متقابل برقرار است؛ یعنی جامعه با دست یافتن به سطحی از تمدن، به سطح بالاتری از اخلاق نائل خواهد شد و بر سایر عرصه ها نظیر حقوق بشر اثر خواهد نهاد. کرامت انسان نه تنها به خودی خود یک حق اساسی است، بلکه پایه واقعی حقوق اساسی را تشکیل می دهد. دستاورد پژوهش حاضر این است که اساس و محور اخلاق اسلامی، کرامت نفس است؛ زیرا بدون توجه به کرامت انسانی، هر نوع اخلاق و تربیتی رنگ می بازد. گفتمان اخلاقی حضرت علی(ع) مؤید حفظ کرامت انسانی بوده و شاخص هایی مانند عدالت در همه ابعاد اعم از سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، برابری در انسانیت، پرهیز از ظلم، مسئولئیت پذیری، انتقادپذیری از جمله شاخص های آن می باشد.
آتش زدن قرآن و مسئولیت بین المللی دولت سوئد: مطالعه موردی اقدام راسموس پالودان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فعل و یا ترک فعل دولت ها در عرصه بین الملل اگر متصف به صفت متخلفانه باشد مستوجب مسئولیت بین المللی دولت است. درحالی که مفهوم مسئولیت بین المللی دولت بیشتر در روابط دو یا چندجانبه میان دولت ها مورد توجه قرار گرفته است؛ بااین وجود شرط انتصاب رفتار به دولت براساس حقوق بین الملل حکایت از آن دارد که رفتار دولت دولت ها در قبال شهروندان نیز اگر مشتمل بر وصف متخلفانه ایجاد کننده مسئولیت بین المللی دولت است. با عنایت به این امر یکی از درحالی که در مطالعات مربوط به آتش زدن قرآن در سوئد رابطه میان این امر با حق آزادی بیان مطرح شده است؛ در این مقاله این سوال مورد مداقه قرار گرفته است که چگونه آتش زدن قرآن در سوئد باعث ایجاد مسئولیت بین المللی دولت سوئد شده است؟ در پاسخ این فرضیه مطرح شده است که آتش زدن قرآن در سوئد از طریق امتناع این کشور در جلوگیری از این اقدام موجب نقض تعهد این کشور بر اساس کنوانسیون های بین المللی و ایجاد مسئولیت بین المللی برای دولت سوئد گردیده است. یافته های پژوهش حکایت از آن دارد که باتوجه به قرار گرفتن اتش زدن قرآن در زمره اقدامات تحریک آمیز و ممنوعیت آن در حقوق بین الملل، مواردی همانند امتناع پلیس سوئددر جلوگیری از آتش زدن قرآن، اعطای مجوز به این اقدامات، عدم جرم انگاری این موارد در نظام حقوق کیفری دولت سوئد از جمله مواردی است که سبب ایجاد مسئولیت بین المللی دولت سوئد است.
تحلیل تطبیقی سیاست های امنیتی - نظامی ایران و ترکیه در قبال اقلیم کردستان عراق با رویکرد مکتب کپنهاگ (2005-2023)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش بررسی رویکرد جمهوری اسلامی ایران و ترکیه در قبال سیاست های امنیتی -نظامی اقلیم کردستان عراق با بهره گیری از مکتب کپنهاگ است . کردها را می توان بزرگترین گروه قومی بی سرزمین دانست که در چند کشور مجاور شامل عراق، سوریه ، ایران و ترکیه پراکنده شدهاند . با عنایت به این وابستگی متقابل امنیتی ، این پرسش بر ذهن متبادر می گردد که جمهوری اسلامی ایران و ترکیه چه رویکردی را در قبال سیاست های امنیتی - نظامی اقلیم کردستان عراق در سالهای ۲۰۰۵ لغایت ۲۰۲۳ دارند؟ پاسخ دقیق به این پرسش مستلزم توجه به دو بخش متفاوت، لکن به هم پیوسته خواهد بود. بخش اول آن است که جمهوری اسلامی ایران و ترکیه چه ادراکی نسبت به اقلیم کردستان عراق دارند؟ و بخش دوم آن است که براساس ادراک این دو کشور نسبت به اقلیم کردستان عراق، چه سیاست و رویکردی را در قبال سیاست های امنیتی - نظامی اقلیم کردستان عراق در پیش گرفته اند؟ به واسطه بهره گیری از مکتب کپنهاگ به عنوان چارچوب نظری پژوهش حاضر و دو انگاره اصلی آن یعنی مفهوم بخش ها و نظریه مجموعه امنیتی منطقه ای می توان رویکرد جمهوری اسلامی ایران و ترکیه در قبال سیاست های امنیتی - نظامی اقلیم کردستان عراق را در سال های ۲۰۰۵ لغایت ۲۰۲۳ را بررسی نمود.