فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴٬۴۴۱ تا ۲۴٬۴۶۰ مورد از کل ۳۱٬۳۴۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی چالش نظم هژمونیک در خاورمیانه و تأثیر همکاری ایران و روسیه در بازتعریف نظم و ثبات راهبردی از طریق موازنه با تمرکز بر بحران سوریه است. طی سال های اخیر نظم امریکامحور در منطقه بیش از پیش با چالش مواجه شده و به تبع آن ثبات راهبردی و موازنه مرتبط با آن نیز به ویژه پس از بهار عربی و بحران سوریه با تغییر مواجه شده اند. ایران و روسیه چه به صورت منفردانه یا ائتلاف تاکتیکی در به چالش کشیدن نظم هژمونیک و بر وضعیت ثبات و موازنه در منطقه تأثیرگذار بوده اند. این مقاله با نگاه رئالیستی به مفاهیم، نظم، ثبات و موازنه و با رویکرد سیستمی و توجه به ارتباط متقابل این مفاهیم در سطوح و مناطق مختلف، همکاری دو کشور در این زمینه را بررسی می کند. هرچند در بسیاری متون، نظم و ثبات راهبردی در سطح کلان و در حوزه قدرت های بزرگ بررسی شده اند، اما این مقاله با تأکید بر تحول در روابط بین الملل و این دو مفهوم، ضمن تمرکز بر تعریف پیچیده و چندلایه این مفاهیم در خاورمیانه، تأکید دارد نظم و ثبات در این منطقه ضرورتا با توافق یا موازنه قدرت های بزرگ تأمین نمی شود و قدرت های منطقه ای از جمله ایران با اثرگذاری بر مفهوم موازنه از طریق توانایی های خاص خود یا با تعامل با قدرت های بزرگ بر این دو مفهوم تأثیرگذار هستند. بر این اساس، مقاله تأکید دارد، همکاری ایران و روسیه برای موازنه سازی در دو سطح کلان در مواجهه با سیاست ها و اقدامات بی ثبات ساز امریکا و در سطح منطقه ای با تأکید بر موازنه گسترده منطقه ای در تعدیل نظم و تأمین ثبات راهبردی موثر است. گرچه سیاست مسکو در این خصوص محدودیت هایی برای تهران ایجاد می کند، اما برخی ابعاد آن از جمله بازدارندگی در برابر رفتارهای بی ثبات ساز امریکا و متحدان آن در راستای منافع تهران است.
نقش صلح بانان زنِ کشورهای آفریقایی در ترویج و حفظ صلح جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگرچه صلح از کهن ترین آرمان های بشر است، تاریخ بشر مشحون از درگیری ها، تعارضات و برخوردهاست. در این میان زنان نقش پررنگی در حفظ صلح و ترویج آن دارند و حضور زنان در عملیات حفظ صلح، پاسداری از صلح در جهان است؛ گسترش رویکرد صلح طلبانه در سطح جهان مدیون نقش زنان در ترویج صلح است و زنان بخشی از عملیات صلح طلبانه را بر عهده دارند. یکی از بزرگ ترین وظایف صلح بانان زن در سازمان ملل متحد، مسئولیت حفظ و ترویج صلح است که در این تحقیق با تمرکز بر سه منطقه سودان جنوبی، لیبی و ساحل عاج مدنظر قرار گرفت. سؤال اصلی پژوهش حاضر این بود که صلح بانان زن چه راهبردی را در جهت برقراری صلح در این مناطق داشته اند؟ تحقیق حاضر با رویکردی فمینیستی و بر پایه نظریه فمینیسم صلح طلب و از طریق منابع کتابخانه ای و روش توصیفی تحلیلی نقش صلح بانان زن را در حفظ ثبات امنیت سیاسی و فرهنگی؛ اجتماعی و اقتصادی، زیست محیطی و در نهایت امنیت زنان و کودکان از سو استفاده های جنسی را مطرح و راهکارهایی برای ارتقای نقش آنان پیشنهاد داده است.
بررسی عوامل موثر بر هویت شهروندی زنان شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال دوم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۵)
95 - 116
حوزههای تخصصی:
هویت شهروندی شامل مجموعه ای از ارزش ها، نگرش ها و قوانین بنیادین مشترک است که دربردارنده احساس تعلق، تعهد و احترام به میراث مشترک، همچنین تشخیص حقوق و تکالیف شهروندی است. دراین راستا، پژوهش حاضر رابطه قانون گرایی، مسئولیت پذیری، هویت های سه گانه و آموزش شهروندی را با هویت شهروندی زنان شهر اصفهان با استفاده از مدل سازی معادله ساختاری بررسی می کند. روش پژوهش کمی و از نوع پیمایش و جامعه آماری پژوهش شامل تمام زنان 15-59ساله ساکن شهر اصفهان است. نتایج حاصل از مدل سازی معادله ساختاری نشان داد که در ارتباط با چهار متغیر قانون گرایی، مسئولیت پذیری، هویت های سه گانه و آموزش شهروندی هرکدام از شاخص ها از قدرت تبیین کنندگی بالایی برخوردار بوده است و از بین این متغیرها، آموزش شهروندی بیشترین اثر را بر هویت شهروندی با ضریب 81/. دارد و بعدازآن نیز اثر سطح مسئولیت پذیری با ضریب 69/. قرار دارد. هر چهار متغیر قانون گرایی، مسئولیت پذیری، هویت های سه گانه و آموزش شهروندی بر هویت شهروندی اثر مستقیم و معنادار است
سناریوهای آینده سیستم های داده شهروند در افق 1410 و امنیت ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال ششم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۳
7 - 36
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر تولید داده های مربوط به افراد، شرکت ها و به طور ویژه داده های شهروندان و استفاده از آن، به سرعت رو به رشد است. امروزه بیش از هر زمان دیگری در اینترنت، مسافرت، تفریح، تجارت و تقریباً در همه جنبه های زندگی روزمره، ردپای دیجیتالی بر جای می گذاریم و این داده ها ارزش بالقوه و بسیار زیادی را برای مصرف کنندگان، شرکت ها، سازمان های دولتی و امنیتی فراهم می کنند. در عصر دیجیتال به راحتی می توان طیف متنوعی از داده ها و اطلاعات شهروندان را برای اهداف وسیع تر و موضوعاتی که درگذشته پیش بینی نشده بود، بکار برد، همچنین اتفاقات پیش بینی نشده در آینده مانند همه گیری بیماری کرونا نیز می تواند تأثیرات عمیق تری در استفاده و اشتراک گذاری داده های شهروندان و تغییر نگرش عمومی نسبت به این موضوع ایجاد کند. در پژوهش حاضر با جامعه آماری شامل خبرگان مرتبط با موضوع و 12 نمونه آماری، ضمن استفاده از روش سناریو پردازی، چهار سناریو آینده پیرامون سیستم های داده شهروند ارائه شده است که این سناریوها بیان می دارند هنجارهای جهانی، مدل های تجاری، قوانین بین المللی و رویکردهای دولت ها در مورد داده های شهروندان می توانند توسعه پیدا کرده و تغییرات قابل توجهی داشته باشند. در برخی از سناریوها، همگرایی در حاکمیت داده ها وجود دارد و داده ها با آزادی بیشتری در سراسر جهان جابجا می شوند. در برخی دیگر، دولت ها رویکردهای واگرا و اغلب محدودکننده تری دارند و داده ها به طور فزاینده ای بومی سازی می شوند؛ لذا در فضای عدم قطعیت آینده، درعین حال که تشخیص می دهیم همکاری های بین المللی اجتناب ناپذیر است در کنار آن مدیریت داده های ملی نیز حیاتی است و باید مسیری را طی کنیم که امنیت ملی و منافع کشورمان به بهترین وجه تضمین شود.
چشم انداز اسلام سیاسی در ترکیه و تأثیر آن بر تحولات امنیتی منطقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای ترسیم چشم انداز اسلام سیاسی در ترکیه و تاثیر آن بر تحولات امنیتی منطقه لازم است مؤلفه ها، متغیرها و عناصر مهم آن از جمله اسلام سیاسی مورد واکاوی قرارگیرد چرا که؛ اسلام سیاسی از عمده ترین جریان ها و گفتمان های اثرگذار در تحولات اخیر در ترکیه بوده است. از این رو مقاله حاضر با هدف چشم انداز اسلام سیاسی در ترکیه و تأثیر آن بر تحولات امنیتی منطقه نگاشته شده است. پس از بسط فضای مفهومی موضوع تحقیق، موضوع اسلام سیاسی و تاثیرات امنیتی آن را مورد بررسی قرار خواهد داد. مطابق با مستندات موضوعی ارائه شده در این مقاله، روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات در این مقاله، کتابخانه ای می باشد که از نوع مطالعات اسنادی داده های تحقیق گردآوری شده و با استفاده از روش تحلیل متون سیاسی مورد تحلیل و توصیف قرارگرفته است. یافته های این تحقیق حاکی از آن است که: اسلام سیاسی در ترکیه بر تحولات امنیتی منطقه در توانایی ترکیه در حل بحران های منطقه ای، توانایی یا عدم توانایی دولت ترکیه در ایجاد نوعی موازنه قدرت در منطقه و حل تعارضات موجود در سیاست خارجی این کشور مؤثر می باشد.
نظریه ای برای فهم چرایی، چیستی و چگونگی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت مبتنی بر روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال هفدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
491 - 518
حوزههای تخصصی:
از آنجا که آثار مختلفی در خصوص الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت منتشر شده؛ این مقاله تلاش دارد تا با استفاده از روش فراترکیب، نظریه ای منسجم و فراگیر در خصوص چیستی و چرایی این الگو ارائه دهد. یافته این پژوهش حکایت از آن دارد که این الگو در پاسخ به حل مشکلات نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران شکل گرفته و ریشه مشکل را فقدان انسجام نظری در خصوص نقش مؤلفه های اسلامی ایرانی در پیشرفت معطوف به غایات انسان شناسی اسلامی، می داند و لذا بر ارائه خوانشی واحد و مقبول از نسبت دین و توسعه تأکید دارد. ارکان اصلی این الگوی پیشنهادی عبارتنداز: «تقویت خوانش اسلامی سیاسی فقهی» از «مردم سالاری دینی کارآمد»، «نقش محوری قدرت اقتصاد ی»، «ضرورت تقویت هویت دینی و ملی» و بالاخره «هم سویی با علم و فناوری». محققان مجموع یافته های تحلیلی را ذیل عنوان کلان «نقشه ای منسجم و نظری برای ارتقاء قدرت ملی و بین المللی جمهوری اسلامی ایران به منظور نیل به الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت»، سامان دهی و ارائه نموده اند.
افول سیاسی ایالات متحده آمریکا؛ زمینه ها و دلایل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی آمریکا سال اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
149 - 167
حوزههای تخصصی:
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، ایالات متحده آمریکا خود را به عنوان قدرت اول جهان (هژمونی برتر) معرفی کرد و با برتری قابل توجهی در عرصه سیاسی-نظامی و اقتصادی توانست موقعیت مسلطی در عرصه بین المللی به دست آورد؛ اما در حال حاضر، نشانه های مبتنی بر افول سیاسی این کشور نیز قابل مشاهده است. در حقیقت مطالعات نشان می دهد که آمریکا از نظر سیاسی (دموکراسی، حقوق بشر، سیاست خارجی، قدرت نرم و...) فاصله اش با سایر رقبا در حال کاهش است و در بعضی موارد از رقابت با آن ها عقب مانده است. حال پرسش اصلی پژوهش این است که عوامل سیاسی افول هژمون ایالات متحده آمریکا کدم اند؟ برای این منظور داده های لازم به شیوه کتابخانه ای گردآوری و بر اساس روش توصیفی-تحلیلی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان داد که مؤلفه های متعددی مانند نوع حکومت، یک جانبه گرایی، ایدئولوژی لیبرالیسم، کاهش نفوذ قدرت در کشورهای جهان سوم، کاهش نفوذ سیاسی آمریکا بر روی متحدانش، زوال اعتبار سیاست خارجی آمریکا و...، مهم ترین عناصر تعیین کننده افول سیاسی است که می توان برای آمریکا در آینده تصور کرد.
آسیب شناسی مدیریت خدمات فرهنگی در تاجیکستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خدمات فرهنگی به عنوان بخشی از خدمات اجتماعی و بر اساس تجربه داخلی و خارجی از نظر تأثیر آن بر جامعه، نشان دهنده عنصری درخور توجه از توسعه ملی است. در این مطالعه وضعیت خدمات فرهنگی تاجیکستان با شاخص های مربوط به فضاهای فرهنگی و هنری و میزان دسترسی به آن ها بررسی می شود. مقایسه رشد یک دوره زمانی و چگونگی تغییرها در ارائه خدمات فرهنگی به شناخت بهتری از مدیریت خدمات فرهنگی در تاجیکستان کمک می کند. میزان دسترسی، بهره برداری و کیفیت ارائه خدمات و فعالیت های فرهنگی و هنری با توجه به نیازهای جامعه و نیز استانداردهای مدنظر در این مورد نقش مهمی ایفا می کند. در تاجیکستان چند نوع فعالیت و خدمت فرهنگی وجود دارد که به عنوان شاخص های ارزیابی میزان و کیفیت رشد و توسعه آن ها متأثر از شیوه مدیریت فرهنگی و نحوه ارائه آن ها است از جمله: کتابخانه های عمومی، مجتمع های فرهنگی و هنری، سالن های سینما، سالن های تئاتر، نمایش و موسیقی، موزه ها و چاپ کتاب، مجله و روزنامه. این نوشتار تلاش دارد تا با بررسی این شاخص ها در نهایت برای ارتقا و توسعه با توجه به نگاه ملی و بین المللی و چالش های پیشرو راه کارهایی پیشنهاد دهد. روش تحقیق مبتنی است بر مشاهده بخش هایی از فعالیت های فرهنگی و هنری، بررسی داده های منابع رسمی، انجام مصاحبه با کارشناسان. این مطالعه بیانگر آن است که عملکرد دستگاه فرهنگی و هنری تاجیکستان پاسخی اندک به نیاز امروز جامعه است.
تبیین الگوی شبکه سازی در انقلاب های مخملی با تأکید بر فتنه سال 1388 در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۵۰
185-205
حوزههای تخصصی:
در نظام بین الملل، کشورهایی هستند که پس از چند دهه تحولات سیاسی، در حال تغییر و ورود به شرایط سیاسی جدیدی هستند. تحقق انقلاب های رنگی در این کشورها می تواند تحولات سیاسی در این جوامع را در مسیری خاص که عمدتاً مبتنی بر ارزش های لیبرال و نظام های دمکراسی غربی است، هدایت کند. در این تحقیق به دنبال پیداکردن چرایی و چگونگی رسیدن به الگوی شبکه سازی در فتنه سال 1388 جمهوری اسلامی، براساس فعالیت های شبکه ای، جبهه ای و جریانی هستیم؛ شایان ذکر است جبهه ها، شبکه های مختلف را برای حل موضوعی خاص، به طرق گوناگون در یک جبهه یا مواجهه قرار می دهند. ازاین رو جبهه ها می توانند متکثر باشند، تقسیم بندی موضوع ها و نحوه ساماندهی شبکه ها برای حل موضوعات اولویت دار، مهم ترین کار در این سطح می باشد. در این تحقیق جریان و جریان سازی، اولاً ماهیتی ارزشی و شناختی برای شبکه ها و جبهه ها در شکل گیری انقلاب مخملی سبز در سال 1388 در ایران دارد، از طرفی دیگر فعالیت های شبکه ای و جبهه ای، زمینه ساز و گسترش دهنده فعالیت های جریانی است."
برندینگ ملی دین و جمهوری اسلامی ایران؛ گفتمان اعتماد به نفس داخلی و مدیریت شهرت بین المللی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال بیستم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۷۹
103 - 132
حوزههای تخصصی:
امروزه پروژه برندینگ و تصویرسازی ملی یک کشور، به عنصری اساسی برای توسعه تبدیل شده است. از اصول اساسی پروژه برندینگ ملی، گفتمان اعتماد به نفس داخلی برای بازسازی هویت ملی است. امروزه اکثر کشورها بر اساس سیاست گذاری فرهنگی و اسناد بالادستی، برندینگ ملی خود را بر اساس حوزه نفوذ خود، مزیت های فرهنگی یا اقتصادی، و مدیریت تصویر و شهرت بین المللی شان انتخاب می کنند. سیاست فرهنگی جدید در کنار مدیریت و اشاعه فرهنگ داخلی، وظیفه بازسازی و گسترش تصویر ملی را نیز برعهده دارد. بر همین اساس، سؤال اساسی پژوهش حاضر بدین قرار است: نقش سیاست فرهنگی جدید در پروژه برندینگ ملی و گسترش تصویر ملی کشورها در فراسوی مرزهایشان چیست؟ مقاله حاضر با تشریح سیاست فرهنگی جدید و مباحث برندینگ و تصویرسازی ملی، بر این امر تأکید می کند که سیاست فرهنگی کشورها بر مبنای پروژه برندینگ و تصویر ملی آنها و بر پایه اعتماد به نفس داخلی و مدیریت شهرت بین المللی شان می تواند به سمت منطقه ای و جهانی شدن حرکت کند. بر همین اساس، جمهوری اسلامی ایران نیز بر مبنای اهداف ملی و بین المللی انقلاب اسلامی و اسناد بالادستی، با تأکید بر دین اسلام به عنوان برندینگ ملی ایران در حوزه بین المللی، و تأکید بر گفتمان اعتماد به نفس ملی و توان داخلی به عنوان اساس دین در بعد داخلی، به مدیریت تصویر و گسترش شهرت جمهوری اسلامی ایران روی آورده است.
مدل سیستمی پیشگیری از فساد اداری در سازمان اوقاف و امورخیریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال سوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۹)
771 - 785
حوزههای تخصصی:
فساد اداری با انواع و اشکال مختلف و تبعات سوء آن، از دیدگاه اسلام بعنوان یک معضل اخلاقی و هم به مثابه یک چالش قانونی در نظر گرفته می شود. این پدیده ناشی از برخی عوامل شخصی، اقتصادی، فرهنگی، قضایی و سیاسی است. فساد اداری در اقسام گوناگون خود حتی در نهادهای فرهنگی (همچون سازمان اوقاف و امور خیریه) روز به روز ابعاد جدیدی به خود می-گیرد و آثار اجتماعی مضری را از خود به جای گذاشته و سبب فاصله گرفتن مردم از نهادهای اداری و کاهش اعتماد عمومی شده است. گستردگی اراضی و املاک و تنوع و فراوانی اموال موقوفه در کشور به حدی است که با تصور تخلف در مقیاس کم و کوچک در این حوزه می تواند حجم وسیعی از فساد اداری را شامل شود و به همان نسبت هم فرآیند پیشگیری از بروز این فساد می تواند پیچیده و متنوع باشد. لذا تمهید مدلی سیستمی که به دور از سلایق و بر اساس استانداردهای مورد عمل از منظر فقه و حقوق طراحی شده باشد، اجتناب ناپذیر است. این پژوهش که بصورت نظری و کاربردی و استفاده از مطالعات کتابخانه-ای صورت گرفته، سعی دارد به طراحی مدلی سیستماتیک بمنظور پیشگیری از بروز فساد با بکارگیری منابع فقهی و حقوقی برای صیانت از سازمان اوقاف و امور خیریه بپردازد. بر اساس یافته های پژوهش، سازمان اوقاف، جهت صیانت ازاین دستگاه، ناگزیر از اقدامات علمی و عملی است. همچنین بمنظور تحقق صیانت حداکثری از سازمان، طراحی مدل سیستماتیک بهترین انتخاب خواهد بود.
عدم شکل گیری همگرایی منطقه ای در جنوب شرق، جنوب و جنوب غرب آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه منطقه گرایی و همکاری های منطقه ای بستر مناسبی برای تحکیم قدرت حکومت های ملی فراهم آورده است و کشورهای مختلف، توسعه همه جانبه خود را در سایه همکاری های منطقه ای جستجو می کنند. بر همین اساس، سازمان های مختلفی در قاره آسیا شکل گرفتند، ولی اغلب نتوانسته اند اتحادیه ای پایدار و موثر در فرایند تصمیم سازی جهانی شکل دهند. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی به بررسی دلایل عدم شکل گیری همگرایی موثر و کارآمد در مناطق جنوب شرق، جنوب و جنوب غرب آسیا می پردازد. سوال اصلی این پژوهش عبارت است از "اینکه چرا در مناطق جنوب شرق، جنوب و جنوب غرب آسیا اتحادیه ای پایدار و موثر در فرایند تصمیم سازی جهانی شکل نگرفته است؟". این مقاله بحث می کند که یکسری عوامل ژئوپلیتیکی- جغرافیایی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و ادراکی، مانع انسجام سازه های منطقه ای در جنوب شرق، جنوب و جنوب غرب آسیا می شوند. همچنین منطقه گرایی در این مناطق از نوع سنتی است و شکل دولت به عنوان یکی از مهمترین عوامل در سنتی بودن منطقه گرایی عمل کرده است.
مطالعه تطبیقی تأثیر تحولات سوریه و عراق بر سیاست منطقه گرایی جمهوری اسلامی ایران و ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۶
26 - 50
حوزههای تخصصی:
امروزه منطقه گرایی یکی از الزامات سیاست خارجی کشورها را شکل می دهد و توجه به مناطق پیرامونی و پتانسیل های خاص هر کشور، دولت ها را به سمت راهبردهای منطقه ای خاصی رهنمود می کند. کشورها تلاش دارند با استفاده از نقش منطقه ای و ظرفیت های موجود، به افزایش قدرت بین المللی خود بیفزایند. ایران و ترکیه به عنوان دو کشور مهم منطقه ای به لحاظ شرایط خاص آنها در خاورمیانه، همواره به دنبال افزایش نقش منطقه ای خود بوده اند. تحولاتی که از سال 2011 در سوریه و سپس در کشور عراق از سال 2013 آغاز شد، تأثیرات زیادی بر منطقه گرایی دو کشور برجای گذاشته است. براین اساس، سؤال پژوهش حاضر این است که تحولات سوریه و عراق چه تأثیری بر منطقه گرایی ایران و ترکیه داشته است؟ فرضیه نیز بدین گونه است که تحولات منطقه با توجه به فراهم آوردن فرصت ها و چالش های مشترک منطقه ای، نگاه ژئوپلتیک ایران و ترکیه را تقویت کرده است. شایان ذکر است که با استفاده از تز مجموعه های امنیتی منطقه ای مکتب کپنهاک، چالش ها و فرصت هایی در قالب سه مؤلفه وابستگی متقابل امنیتی، الگوهای دوستی و دشمنی و همبستگی های فرهنگی و نژادی ایجاد شده است. براساس یافته های پژوهش، فرصت های سیاسی، ایدئولوژیک و اقتصادی و چالش های امنیتی و اقتصادی، موجب تقویت سیاست منطقه گرایی ایران و ترکیه پس از تحولات منطقه شده است. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی تحلیلی انجام شده و گردآوری داده ها نیز کتابخانه ای اسنادی بوده است.
بررسی دیدگاه مستشرقین از نقش مدیریت و معماری روحانیت در انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال هفدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۱
۱۵۵-۱۷۶
حوزههای تخصصی:
انقلاب اسلامی ایران، مهم ترین انقلابی است که شگفتی اندیشمندان جهان را برانگیخت. زیرا متفکران عالم در متن این حرکت با پدیده ای به نام مذهب و نقش آفرینی روحانیت، روبه رو می شوند که از نظر بسیاری از آنها، نماد جُمود و تحجّر شناخته می شدند. انقلاب اسلامی پس از گذشت چهار دهه از پیروزی، از جنبه های گوناگون مورد مطالعه قرار گرفته است. یکی از مهم ترین محورهای مطالعاتی که مستشرقین در این سال ها بر روی آن تمرکز کرده اند، نقش مدیریت روحانیت در انقلاب اسلامی است. تحقیق حاضر به دنبال این است با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، به ارزیابی نظریات مطرح پیرامون این مسئله بپردازد. نتایج علمی این تحقیق، حکایت از این دارد که مستشرقین به علت عدم شناخت صحیح از ماهیت انقلاب اسلامی، رهبری آن و تردید در توان علمی اسلام، نتوانسته اند تحلیل درستی از نقش مدیریت روحانیت در انقلاب اسلامی ارائه دهند.
نقش مصلحت در فعلیت دادن ولایت مطلقه فقیه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مصلحت عبارت است از هر کاری که به سود و صلاح مادی یا معنوی فرد و جامعه باشد. مذاهب اسلامی معتقدند مصلحت نقش اساسی در تشریع احکام دارد، اما در مورد گستره آن اختلاف نظر وجود دارد و احکام الهی بر اساس مصالح و مفاسد پایه ریزی شده است. از آنجا که ولایت فقیه با احکام اولیه نمی تواند همه مشکلات و مسائل حکومتی را حل کند، ازاین رو، با افزودن اقتدار و هم شأن دانستن ولی فقیه با پیامبر و امامان معصوم: در اعمال ولایت، باید او را صاحب ولایت و حکومتی نمود تا در کنار احکام اولیه از احکام ثانویه و قاعده مصلحت کمک بگیرد تا بتواند با ادعای جاودانگی و جامعیت دین، در دنیای مدرن، بسیاری از مسائل مستحدثه را حل کند. این پژوهش در پی پاسخ به این سؤال است که مصلحت در فعلیت دادن ولایت مطلقه چه نقشی دارد؟ از آنجا که تحقیقات زیادی در مورد ولایت فقیه و مصلحت بصورت مجزا انجام شده است، اما به بررسی ارتباط این دو هیچ اشاره ای نشده است. بنابراین، ضروری است تا تحقیقی در این باره انجام شود.
مردمی که دروازه خاورمیانه را به روی آمریکا گشود
حوزههای تخصصی:
قدرت یابی دوباره روسیه در نظام بین الملل و افزایش تنش در روابط امریکا و روسیه (2008- 2000م)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۴ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲
291 - 312
حوزههای تخصصی:
پس از فروپاشی شوروی و پایان جنگ سرد، طی دهه 1990 میلادی دوره های متفاوتی از روابط مسالمت آمیز و تنش آلود میان ایالات متحد امریکا و روسیه به وجود آمد. با به قدرت رسیدن جورج بوش در امریکا و ولادیمیر پوتین در روسیه در سال 2000، دوره جدیدی از روابط میان واشنگتن و مسکو آغاز شد. این روابط نخست به گرمی شکل گرفت و با وقوع حوادث یازده سپتامبر، حمایت پوتین از واشنگتن افزایش یافت و این همکاری در جنگ ایالات متحد امریکا علیه افغانستان ادامه پیدا کرد. اما پس از آنکه امریکا رژیم روسیه را مستبد و غیر مردم سالار خواند، این روابط با تنش همراه شد و در جریان حوادث بعدی این تنش افزایش یافت و سرانجام در جنگ اوستیا در سال 2008 به اوج خود رسید. درواقع، رابطه واشنگتن و مسکو از سال2000 تا 2008 میلادی به تدریج تیره شد. نگارندگان این مقاله بر این باورند که یک دلیل عمده این افزایش تنش، قدرت یابی دوباره روسیه و ارتقای جایگاه بین المللی این کشور در نظام بین الملل است که زمینه واکنش جدی تر این کشور را در قبال سیاست های تکروانه امریکا در دوره یادشده فراهم کرد و به دنبال آن واکنش امریکا به اقدامات روسیه فصلی از تنش در روابط دو کشور را رقم زد.
Being a Jurist as a Condition for the Islamic Ruler in the Sunni Political Jurisprudence(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The government and guardianship (Wilaya) have long been one of the most fundamental human societies issues. Prosperity, failure, dignity, and degradation of any society are directly affected by the power presiding over it. Therefore, universities and educational centers have long put the research, clarification, and the teaching of governing theories, principles, and sub-principles in their academic perspective. Both Shias and Sunnis accept guardianship and governance as a principle to a functioning society while disagreeing on the Islamic ruler's qualifying conditions. When theorizing the jurist's control (Wilaya of Faqih), Shia scholars solely assume their take on Islam for granted, almost irrespective of the Sunni perspective. Therefore, people may rightfully ask: ‘what are the Sunnis scholarly and jurisprudential stance on the Islamic jurist's guardianship?’ ‘Is this specific to the Shia world and limited to Shia Jurisprudential (Fiqh) theorizations or Sunnis supporting it?’ What are the privative and affirmative Sunni views for jurisprudence (Fiqaha) as a qualifying condition for the Islamic ruler?’ and ‘what are these views based?’ ‘What traits and requirements are necessary for the Islamic ruler from the Sunni scholarly perspective and whether or not it is possible to deduce the Islamic jurist's guardianship, as an exigent Islamic issue, from the Sunni-recognized Hadiths?’ These are questions to which this article will seek to provide answers from the viewpoint of political jurisprudence.
نسبت جامعه شناسی معرفت مانهایم و پدیدارشناسی هوسرل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه علوم سیاسی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
185 - 214
حوزههای تخصصی:
جامعه شناسی معرفت که با شلر و مانهایم در اوایل قرن بیستم مطرح شد، ریشه در تحولات علوم اجتماعی قرن نوزدهم و شکل گیری جریان های مخالف کارکردگرایی و رفتارگرایی داشت. در حوزه ی فلسفه نیز هوسرل در میانه ی جریان اثبات گرایی رئالیستی و ایده آلیسم، با این بحث که معنای پدیدار از هستی جدا نیست، پدیدارشناسی را به مثابه بدیلی برای هستی شناسی و معرفت شناسی مطرح کرد و راه سومی برای شناخت جهان باز کرد. راهی که با گذر از دوگانگی ذهن و عین به منشاء شناخت و شکل گیری دانش در زیست جهان رسید و سنت فلسفی را پایه گذاری کرد که جامعه شناسی معرفت در سطح جامعه شناسانه می تواند به بهترین وجه آن را نمایندگی کند. اما از آن جا که این بخش از کار هوسرل چنانکه باید و شاید مورد توجه قرار نگرفته است و بسیاری پدیدارشناسی را تقدم سوژه بر ابژه در شناخت جهان می دانند آن را در مسیری کاملا متفاوت از جامعه شناسی معرفت پیدا می کنند. حال آنکه آثار مانهایم از حضور این جریان فکری و تداوم آن حکایت می کند. این مقاله با تفسیر و مقایسه ی آثار هوسرل و مانهایم، در تلاش است تا پیوندهای میان پدیدارشناسی و جامعه شناسی معرفت را بررسی کند. رویکرد هوسرل نسبت به مساله ی ذات و فرارفتن از دوگانگی سوژه و ابژه با مفهوم التفات و همچنین طرح مفهوم زیست جهان و بیناسوژگی و در نهایت تعریف واقعیت به مثابه امری اجتماعی و اعتباری سه محوری است که این مقاله حول آن شکل می گیرد. اهمیت این مقاله در شناسایی این پیوندها و بررسی این صورت ها در حوزه ی مطالعات بینارشته ای و در شکستن مرزهای سنتی دانش و توجه به فلسفه در حوزه های انضمامی تر و برقراری پیوند میان این حوزه ها تعریف می شود.
دولت-ملت ناکام در مصر (تحلیل تحولات مصر پس از مبارک در قالب نظریه های دولت-ملّت سازی) )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حوادث فوریه سال 2011 میلادی مصر، بخشی از پویش های دموکراسی خواهانه در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا محسوب می گردد. اولین پیش بینی ها از نتیجه احتمالی سقوط مبارک، حاکی از کاهش قدرت نظامیان و شکل گیری نظام دموکراتیک بود. اما حوادث پس از آن در قالب ادامه ناآرامی ها و سقوط مرسی، فضای تردید را در مورد آینده این کشور دوچندان کرد. بازگشت تدریجی نظامیان به قدرت در قالب انتخاب رئیس جمهوری با سابقه نظامی، محدودشدن و صدور حکم زندان و اعدام برخی از سران مخالفان و انقلابیون به خصوص از جماعت اخوان المسلمین از نشانه های ناکامی انقلاب 2011 است. مقاله حاضر با به کارگیری روشی توصیفی و تبیینی و در قالب نظریه های دولت-ملت سازی، در پی یافتن پاسخ این سؤال است که در روند تثبیت رژیم دموکراتیک در مصر پس از مبارک، چه موانعی نقش داشتند؟ به نظر نگارندگان، این موانع ارتباط مستقیمی با پروسه دولت-ملت سازی در این کشور آفریقایی دارد. در مصرِ امروز، به دلیل وجود موانعی نظیر نبود اجماع در تبیین هویت ملی، خلل در انتقال باثبات قدرت و نیز گستره عمیق و وسیع فعالیت ارتش در مقابل نهادهای دموکراتیک، نه ملت و نه دولت با ویژگی هایی که در ایجاد پروسه دولت-ملت سازی موفق نقش داشته باشند وجود ندارد.