فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۶۱ تا ۱٬۶۸۰ مورد از کل ۷۹٬۱۸۷ مورد.
منبع:
فقه سال ۳۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۷)
137 - 166
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از مسائل مطرح در مجامع علمی و عمومی جامعه ایرانی، شیوه ها و انحای انتخاب کیفر برای جرم محاربه است. قانون گذار نیز در طول قانون گذاری پس از انقلاب اسلامی، تمایل بیشتری به دیدگاه تخییری بودن کیفرهای چهارگانه محارب در قوانین داشته است. این مقاله با روش توصیفی - تحلیلی و با تمرکز بر آیات قرآن و روایت های باب محاربه به نقد رویکرد قانون گذار پرداخته است و بر این نکته تأکید می کند که قول بر ترتیب یا رعایت تناسب میان جرم و کیفر محاربه، از ادله قرآنی و روایی قابل استنباط، بلکه با آیات قرآن موافق است. مهم ترین دستاورد و جنبه نوآوری این مقاله نسبت به نوشته های دیگر این است که اولاً، ظهور آیه محاربه در تخییر محل خلاف است و برخی از بزرگان ازجمله قطب الدین راوندی و علامه حلی معتقدند آیه دال بر ترتیب است؛ ثانیاً، آیات متعدد قرآن موافق رعایت تناسب است که رافع اجمال یا ابهام آیه محاربه است و آیه محاربه را نمی توان برخلاف ظهور آیات متعدد قرآن تفسیر کرد؛ ثالثاً، آیات دالّ بر لزوم رعایت تناسب میان جرم و مجازات آبی از تخصیص و تقیید است؛ چون به تصریح برخی از مفسران رعایت نشدن تناسب بین جرم و مجازات ظلم است و ظلم دارای حرمت عقلی و شرعی است؛ رابعاً، آیات و روایات دالّ بر لزوم تناسب میان جرم و مجازات نص است و آیه محاربه (بر فرض پذیرش دلالت بر تخییر) و روایت های دال بر تخییر ظاهر است و نص مقدم بر ظاهر است؛ خامساً؛ مطلوبیت عمل به رعایت تناسب بین جرم محارب و مجازات در محاربه مورد اتفاق همه فقیهان است و به نظر هیچ کدام حکمی با رعایت تناسب جرم و مجازات برخلاف شرع نیست؛ برخلاف آنجا که تناسب جرم و مجازات در محاربه رعایت نشود، که طبق نظر مشهور، خلاف شرع است.
الگوی حل منازعات قومی از منظر قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اسلام و مطالعات اجتماعی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
130 - 159
حوزههای تخصصی:
یکی از چالش هایی که جوامع بشری، به ویژه کشورهای چندقومیتی ازجمله کشورهای اسلامی از قدیم تاکنون با آن مواجه بوده اند، منازعه های قومی در ابعاد نژادی، فرهنگی و سیاسی است. با توجه به اینکه در عراق، افغانستان، پاکستان، سوریه، ترکیه و مانند آن، این منازعات در جریان است؛ تأمل و بررسی پژوهشی برای دست یابی به راهکارهای حل این مسئله از منظر قرآن کریم دارای اهمیت و ضرورت بسیار است؛ براین اساس، نوشتار حاضر با طرح این پرسش که: «راهکارهای قرآن کریم برای حل منازعات قومی در ابعاد نژادی، فرهنگی و سیاسی چیست؟» به سراغ قرآن کریم رفته است و تلاش کرده با استفاده از روش استنطاقی، الگویی مبتنی بر کلام وحی با کمک گرفتن از تفسیر آیات قرآن کریم به دست آورده و ارائه کند. یافته های تحقیق نشان می دهد، قرآن کریم در بُعد تفاوت های نژادی با نفی نژادپرستی، تعصب، تبعیض، پرهیز از تمسخر نژادی و مانند آن و در بعد اجتماعی و فرهنگی نیز با دعوت از همه افراد اجتماع انسانی به رعایت انسجام اجتماعی، پذیرش تفاوت های فرهنگی و تعامل و وحدت و در بعد سیاسی، با توصیه به مشارکت سیاسی، شایسته سالاری، عدالت اجتماعی، راهکارها و الگویی متعالی و اثربخش و متمایز از الگوهای حاکم موجود، برای حل منازعات سیاسی - قومی ارائه کرده است.
واکاوی مسائل اخلاقی در زمینه هوش مصنوعی با نگاهی به اخلاق اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۵)
97 - 123
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از موضوعات بحث برانگیز، هوش مصنوعی می باشد؛ که به طور گسترده به عنوان قابلیت یک ماشین برای انجام عملیات هوشمندانه مانند استدلال، یادگیری، ارتباط و سایر رفتارهای هوشمندانه تعریف می شود. هدف اصلی تحقیقات در حوزه هوش مصنوعی، تولید سیستم هایی است که به شکلی شبیه به انسان عمل کنند و دارای ویژگی هایی مانند آگاهی، تفکر و اخلاق باشند. بنابراین ضرورت دارد که در سیستم های هوش مصنوعی که قادر به تفکر و آگاهی هستند، اخلاق مصنوعی وجود داشته باشد تا آن ها به هیچ کدام از موجودات زنده به طور مستقیم یا غیرمستقیم آسیب نرسانند. در غیر این صورت، نبود پایه اخلاقی برای این سیستم ها می تواند مشکلاتی را برای انسان ها و موجودات دیگر به وجود بیاورد. در اسلام اخلاق در زمینه رفتار و اعمال انسان ها در نظام جامعه از اهمیت بالایی برخوردار است. بنابراین، هنگام طراحی و استفاده از هوش مصنوعی، رعایت اصول اخلاقی اسلامی می تواند بهبود و کیفیت کارکرد سیستم های هوشمند را تضمین کند. پرسش اصلی در پژوهش حاضر این است که در زمینه هوش مصنوعی چه چالش های اخلاقی وجود دارد؟ لذا هدف این مقاله تبیین چالش های اخلاقی در زمینه هوش مصنوعی با رویکردی بر اخلاق اسلامی می باشد.
ارزیابی فرضیه شناختِ بدنمند در شکل گیری مفهوم «مالکیت» در زبان قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناختِ بدنمند یکی از چارچوب های نظری در علوم شناختی است که بر اساس آن، شناخت امری جسمانی شده است که از طریق تعامل بین بدن، محیط و ذهن شکل می گیرد. این مقوله با بسیاری از مفاهیم انتزاعی قرآن که «مالکیت» یکی از مهم ترین آن ها است در ارتباط است. در پژوهش حاضر کوشش شده است با شیوه توصیفی– تحلیلی و با رویکرد معناشناسی شناختی، تأثیر شناخت بدنمند در شکل گیری مفهوم انتزاعی «مالکیت» در زبان قرآن مورد سنجش و ارزیابی قرار گیرد. داده های بررسی شده در این پژوهش عناصر واژگانی مرتبط با اعضای بدن و افعال مرتبط با این اعضا است که برای اشاره به مالکیت استفاده می شدند. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد که شناخت و درک مفهوم مالکیت و انواع آن در زبان قرآن به تجربه جسمانی و فعالیت های بدنی انسان وابسته است و دانشِ تجربی انسان از اعضای بدنش، مانند دست، پا، سر، دهان و کنش های مرتبط با آن، مانند: گرفتن، ساختن، کسب کردن، به چنگ انداختن، ایستادن و خوردن، مبنای نگاشت استعاری برای شناخت مفهوم انتزاعی مالکیت بر مبنای استعاره مفهومی " رابطه انتزاعی به مثابه رابطه عینی» در زبان قرآن می باشد که می تواند به درک بهتری از این مفهوم در قرآن و ارتقای دانش ما در این زمینه کمک کند.
تحلیل جنبش های مدنی در شهر کابل در چهارچوب نظریه عدالت فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انزوای اجتماعی در ارتباط شبکه ای با بقیه سیاست های اجتماعی چون سیاست های مربوط به آموزش، سلامت، مسکن، اشتغال، جرم، رفاه، فقرزدایی و... است و آنها را تحت تأثیر قرار می دهد و از آنها تأثیر می پذیرد. در افغانستان با استقرار حاکمیت جدید این برابری منافع و عدالت جغرافیایی همیشه مطرح بوده و شهرها به عنوان نماد مدنیت مکان بروز اعتراضات کم و بیش بوده که منجر به تشکیل جنبش هایی در شهر شده است. با دو جریان عمده اعتراض مدنی یعنی «جنبش تبسم» به دنبال کشته شدن دختری نوجوان به دلیل قومیت و مذهب و همچنین ناامن بودن مسیرهای منتهی به پایتخت و دیگری «جنبش روشنایی» به دلیل تغییر انتقال شبکه برق از مسیر ولایت بامیان، برای اولین بار توسط قومیت هزاره گام های مدنی در فضای شهر کابل شکل گرفت. این مقاله با انتخاب روش توصیفی- تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای و اطلاعات میدانی (مشاهده) در پی پاسخگویی به سوال اصلی مقاله انجام شده است: آیا جنبش های مدنی در شهر کابل با زمینه قومی واکنشی به بی عدالتی فضایی در توزیع خدمات شهری است؟ نتایج نشان از آن دارد که دگرگونی های فضایی کابل بیشتر تحت تاثیر اقوام جلوه گری می کند. در این جنبش ها گروه قومی با تبلیغات و گفتمان های متعدد توانستند گروه های قومی و اجتماعی گوناگون به ویژه دانشگاه ها، مدارس، اداره های دولتی را برای شرکت در جنبش جذب کنند و اولین جنبش های شهری کابل بدون خشونت و ناهنجارهای اجتماعی شکل بگیرد.
تاریخ گذاری روایت «النساء نواقص العقول» در خطبه 80 نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
35 - 78
حوزههای تخصصی:
روایت نقصان عقل زنان در نهج البلاغه یکی موضوعات چالش برانگیز در روایات زنان است که شایسته است ازطریق روش های نوین حدیث پژوهی آن را بازخوانی نمود. این مقاله با روش تحلیلی توصیفی و براساس تاریخ گذاری اسناد و متن و تعیین حلقه مشترک و ترسیم شبکه اسناد انجام شده است. بنابر یافته های پژوهش، این روایت پیش از ورود در نهج البلاغه در منابع روایی اهل سنت به گستردگی وجود داشته و از نیمه اول قرن دوم در مدینه توسط یزید بن عبدالله بن الهاد از راویان اهل سنت مطرح گردیده و تا قرن سوم در مناطق کوفه، بغداد و مصر با متون متفاوت و بسط متن، بازتاب یافته است. همین مضمون بدون سند با دو تحریر متفاوت به منابع روایی شیعه راه یافته است. در تحریر اول، متنِ اهل سنت را تداعی می کند و تحریر دوم متن نهج البلاغه است که با نام عایشه جمع گردیده است. پیش تر از نهج البلاغه این متن در قرن سوم در المسترشد طبری شیعی با عنوان «بعد از جنگ نهروان» به شکل ادراج آمده است. به نظر می رسد متن نهج البلاغه تقطیع سید رضی از متن المسترشد است که با اضافاتی در حکم یک خطبه مستقل در مذمت عایشه بعد از جنگ جمل عنوان یافته است. با این توصیف، پیش تر در کتاب هایی که در تاریخ جنگ جمل نیز نگارش شده و مربوط به قرن اول تا سوم بوده اند، به این روایت هیچ اشاره ای نشده است و لذا این روایت در متون شیعه تاریخ ظهور متأخری را در قرن سوم هجری نشان می دهد.
بن مایه های تراسازگاری در ترجمه نمایشنامه جسر إلی الأبد اثر غسان کنفانی بر اساس الگوی بازآفرینی ترجمه ای لانس هیوسِن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خلاقیت در ترجمه با مفهوم تراسازگاری رویکردی تعبیری و مفهومی است که در آن به ترجمه با دید کاربردی نگاه می شود. از برجسته ترین نظریه پردازان این حوزه، لانس هیوسن است. وی بر این باور است که در مورد مسائل ترجمه چالش هایی وجود دارد که در بازتولید معنا رنگ و بوی قوی تری به خود دارد. این چالش ها با نشانگرهای عملگرایانه بازشناخته می شود. هیوسن این نشانگرها را با الگوهای ساختاری در قالب نمایه های همترازی و با عناصر همگزینی، افزونه های مصنوعی و دگرش «تغییر بیان» و الگوهای زبانی را در قالب نمایه های تصریح، تلویح و اطلاق «وصفی سازی» معرفی کرده و بازنمایی مفهومی هر یک از عناصر زبانی در ترجمه را به تحلیل و برابرسنجی دقیق هر یک از مؤلفه ها مرتبط دانسته است. پژوهشگران در جستار حاضر با استفاده از الگوی بازآفرینی ترجمه ای هیوسن و با رویکرد توصیفی- تحلیلی به تطبیق هر یک از این نمایه ها در ترجمه نمایشنامه جسر إلی الأبد از غسان کنفانی (2013) در مجموعه ای با عنوان «نمایشنامه ها» از فاروق نجم الدین (1402) پرداخته اند. مترجم در ترجمه نمایشنامه جسر إلی الأبد با عنوان «پلی به سوی ابدیت» با مدنظر داشتن سبک نگارشی رمزی کنفانی سعی در بازنمایی امثال، اصطلاحات و استعارات زبانی داشته و از این منظر شخصیت پردازی ها در اثر ترجمه ای حاضر نقش زیادی ایفا کرده است. در این استدلال با این نظر که زبان رمزی موجود در ترجمه به بازنمایی عناصر زبانی مزبور پرداخته است، تمثیل دقیقی از تعارض اجتماعی و سیاسی حاکم در فرهنگ و ایدئولوژی شخصیت ها در قالب بافت کلامی داشته است. از این رو، تطبیق نمایه های تراسازگاری هیوسن قابلیت سنجش در ساخت ارتباطی نمایشنامه مزیور را داشته است.
تحلیل تطبیقی ترجمه های واژه «صهر» در قرآن کریم (بر اساس نظریه فردینان دو سوسور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سوسور با نگاهی سیستماتیک و نظام مند، زبان را مجموعه ای از نشانه ها دانسته و در نظریه زبانی خود نشانه را کلیدواژه اساسی قرار می دهد. در ترجمه نیز نشانه ها بسیار حائز اهمیت اند و مترجم باید بتواند با شناخت دقیق کلمات متن، روابط میان آن ها را شناسایی کرده و از این روابط در جهت ترجمه ای دقیق تر یاری گیرد؛ این مسأله در ترجمه قرآن کریم اهمیتی دوچندان می یابد. از جمله واژگان به کار رفته در قرآن کریم که بررسی معنایی آن نیاز به توجه و دقت دارد واژه «صهر» است. پژوهش حاضر که به روش تحلیلی-توصیفی صورت گرفته تلاش دارد با رویکردی معناشناسانه- ساختارگرایانه به این سؤال پاسخ دهد که سطوح و لایه های معنایی مختلف واژه «صهر» در قرآن کریم چگونه شکل می گیرد و مفهوم «صهر» در کاربرى قرآن کریم بر محور جانشینی و همنشینی با کدام واژگان مترادف است؟ نتیجه حاصل شده بیان می کند که هم در اصل فارسی واژه «صهر» و هم در قوامیس عربی یکی از معانی اصلی آن، «نَسَب» بیان شده، اما از سوی دیگر همنشینی آن با همین کلمه سبب می شود که معنای دیگری به آن داده شود. از این رو، مترجمان در این باره رویکردهای مختلفی در پیش گرفته و برخی با در نظر گرفتن رابطه تضاد میان نسب و صهر این دو را به نسبی و سببی ترجمه کرده اند. برخی هم این دو را به ذکور و اناث ترجمه کرده اند. همچنین با وجود آنکه معنای داماد برای واژه صهر در منابع متعددی آمده، اما در 10 ترجمه مورد بررسی در مقاله حاضر تنها یکی از منابع؛ یعنی ترجمه فولادوند چنین معنایی را برای این واژه آورده است.
بنية الخطاب في قصة موسى والخضر في سورة الكهف؛ دراسة تحليلية علي ضوء نظرية التواصل عند جاكبسون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی اللغه العربیه و آدابها بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۹
245 - 277
حوزههای تخصصی:
التواصل من أهم أشکال النظریات فی اللسانیات الحدیثه التی یعتبر رومان جاکبسون منظرا حقیقیا لها. فهو یعتقد بأن کل حدث لغوی مکون من سته عناصر، هی: المُرسِل، والمُرسَل إلیه والمُرسَله والقانون والمرجع والقناه. وحدد لکل عنصر ست وظائف فی إیصال الرساله: هی الوظیفه التعبیریه أو الانفعالیه، والوظیفه الإفهامیه، والوظیفه الشعریّه، والوظیفه الانتباهیه، والوظیفه المرجعیه، والوظیفه التعریفیه. ومن الأسالیب السردیه فی القرآن، السرد القصصی الذی یعتبر من أهم الأدوات فی إیصال رساله المتکلم إلى المتلقی. تحاول هذه الورقه البحثیه، عبر الاعتماد على منهج وصفی- تحلیلی، تطبیق الوظائف الست لنظریه التواصل عند جاکبسون فی قصه موسى والخضر علیهما السلام فی سوره الکهف. فکانت إشکالیه البحث دراسه مدى مطابقه نظریه التواصل للآیات القرآنیه ولا سیما فی الخطاب القرآنی ومدى تأثیر هذه النظریه فی نظره جدید للقرآن. تشیر النتائج إلى أن قصه موسى والخضر علیهما السلام تتمحور حول التعلیم والتعلم وکثیرا ما یتحقق هذا الأمر بالکلام المتبادل بین المعلم والمتعلم، ومن المتوقع أن تکون الوظیفه الإفهامیه أکثر من الوظائف الأخرى. فکل الأعمال التی قام بها الخضر لتعلیم موسى من خرق السفینه وقتل الغلام وإقامه الجدار تعتبر طریقه سلوکیه غیر کلامیه. والطریقه الترکیبیه بین الکلامیه والسلوکیه کانت أقل استعمالا فی آیات القصه، حیث تتجلى فی بنیه تعبیر موسى عن التعب والجوع الشدید إثر سفره الطویل. کما أنّ تطبیق نظریه التواصل على الآیات القرآنیه یعطینا تفسیرا جدیدا لها یتواکب مع مقتضیات العصر وینتهی إلى فهم جدید وعمیق.
سهم استیلای محض از مبانی مسئولیت مدنی در فقه و حقوق ایران(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
فقه سال ۳۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۸)
7 - 32
حوزههای تخصصی:
نهاد مسئولیت مدنی بخشی از ضمان قهری است و از چند مؤلفه تشکیل می شود. از میان این عناصر سازنده، مبنای آن نقش برجسته تر و اساسی تری بر عهده دارد؛ از این رو تعیین مبنا یا مبانی مسئولیت مدنی در همه نظام های حقوقی اهمیت بسیاری دارد. آیا در فقه و حقوق ایران می توان از استیلای محض (بدون اتلاف و استیفاء) به عنوان یکی از مبانی مسئولیت مدنی و موجبات ضمان قهری یاد کرد؟ طرح این پرسش از آن رو اهمیت مضاعف می یابد که در اکثریت متون موجود مسئولیت مدنی، نشانی از این عنوان در کنار مبانی مسئولیت مدنی دیده نمی شود و بیشتر نویسندگان حقوقی، بدون توجیه روشنی آن را کنار نهاده اند. هدف این نوشتار آن است که به روش توصیفی، انتقادی و تحلیلی به این پرسش پاسخ دهد و به نقادی استدلال ها و رویه علمی آن بپردازد. بر اساس یافته های این پژوهش، استیلای محض از مبانی مهم مسئولیت مدنی و ضمان قهری در فقه و حقوق ایران است و به نظر می رسد یکی از امتیازات این نظام حقوقی است که ظرفیت جبران خسارات بیشتری را فراهم می سازد و نهادی مشابه آن در دیگر نظام های حقوقی مشاهده نشده است.
سنجش علم و عصمت نبی از دیدگاه ابن تیمیه و علامه حلی
حوزههای تخصصی:
علم و عصمت نبی (ص) ازجمله مسائل مهمی هستند که متکلمان مسلمان درباره آن دیدگاه های متفاوتی با توجه به اهمیت آن ارائه کرده اند و ثمره آن شناخت بهتر نبی (ص) و متقابلاً سلوک عملی بهتری برای پیروان آن حضرت می شود. این مقاله در صدد است به سنجش و مقایسه علم و عصمت نبی از دیدگاه ابن تیمیه و ابن مطهر بپردازد. این گزینش را می توان به دلیل نزدیکی زمانی این دو متکلم و همچنین نقدهای خاص ابن تیمیه به دیدگاه علامه حلی دانست. پرسشی که در این مقاله به آن پاسخ داده شده، این است که آیا علم و عصمت در تمامی شئون زندگی نبی (ص) از دیدگاه این دو متفکر جاری است یا خیر؟ با توجه به اسوه بودن نبی باید گفت نمی توان عصمت را تنها در برخی شئون نبوت ایشان پذیرفت. مقاله حاضر به روش توصیفی تحلیلی و جست وجوی نرم افزاری و کتابخانه ای، صورت گرفته است و هدف آن تبیین دیدگاه ابن تیمیه و علامه حلی در این مسئله است.
بازکاوی سرچشمه های اندیشه قاآنی در اشعار مدحی او(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سفینه سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸۳ «ویژه پژوهش های حدیثی»
111 - 127
حوزههای تخصصی:
قاآنی از شاعران صاحب نام در مکتب بازگشت است، در باب اعتبارسنجی شعر او نظریات مختلف و بعضا متعارضی در بین سخن شناسان وجود دارد، لکن از حیث محتوا، همگان در انتساب وی به مدحتگری و غلوّ در آن، اتفاق نظر دارند. درباب منشاء این مداحی غلوآمیز، دلایل مختلفی ذکر شده است؛ ازجمله کسب ثروت، پیروی از سنن ادبی مدحتگری در بین شاعران درباری و... لکن در این پژوهش، دلیل دیگری برای پرداختن قاآنی به مدحتگری احتمال داده شده است و آن تأثیرپذیری شاعر از آراء پیشوایان مکتب شیخیه است. بر اساس قراینی که در این مقاله به دست داده ایم، قاآنی با آموزه های شیخیه آشنایی داشته و تحت تاثیر همین آموزه ها به مدح پادشاهان و پیشوایان دینی پرداخته است. شیخ احمد احسایی، بنیانگذار تفکر شیخی، بر آن بود که نه تنها ارتباط و اطاعت از حکومتی که توسط شاهان قاجار اداره می شد، حرام نیست، بلکه تملّق و تمجید از پادشاهان را در میان رهبران شیخیه به گونه ای مرسوم کرد که گویا امری پسندیده و مشروع است. این تفکر غلو آمیز درمورد مدحیه هایی که قاآنی درباره ائمه دینی سروده است، نیز، صادق است. شیخیه، معصومین را خدایانی می بینند که قابلیت حلول در جسم دیگران را دارند و... که مشابه این باورها و ادعاها در قصاید قاآنی به وضوح، دیده می شود.
لباس مفهومی به مثابه ابزار کمک درمان طبق اصول اخلاقی آلن دوباتن و جان آرمسترانگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
193 - 208
حوزههای تخصصی:
لباس بیانی قدرتمند در جهت انتقال مفهومی مشخص بوده و فراتر از آن در جهان امروز، تبدیل به ذات ثانویه بشر شده است. بدین ترتیب لباس مفهومی یک اثر هنری مستقل بوده و دارای طیف وسیعی از مضامین است و به مخاطب و درک بدنمندیِ او مرتبط است. لباس امکان تأثیرگذاری بر مخاطب خود را فراهم می کند. مطابق آراء آلن دوباتن و جان آرمسترانگ، هفت عملکرد درمانی را برمی شمرد که همگی قابل تعمیم به لباس های مفهومی هستند. هدف از این پژوهش چگونگی تأثیرگذاری لباس مفهومی در برانگیختن، تسکین و راهنمایی مخاطب آن است. سؤال: چگونه لباس مفهومی می تواند یک ابزار کمک درمانی برای مخاطب خود باشد؟ نتایج نشان می دهد که بدن، تمام تجربیات بشر از جهان را دریافت می کند و درک مفاهیمی چون رنگ، فضا و عمق را فراهم می آورد. لباس به عنوان نزدیک ترین هنر به بدن این قابلیت را دارد که درک بهتری از مفاهیم را با زنده کردن حس خلاقیت، خودهنرانگاری و ابتکار به مخاطب القا کند. لباس مفهومی، مخاطب را به مثابه اجراگر در تلاش برای درک و شناسایی راه های حفظ آرامش خود برمی انگیزاند. لذا می تواند یک ابزار کمک درمانی برای مخاطب باشد. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی است. شیوه گردآوری اطلاعات، اسنادی با استفاده از کتاب ها و مقالات می باشد.
بررسی شخصیت خالد قهرمان داستان در رمان همسایه ها، داستان یک شهر و زمین سوخته احمد محمود از دیدگاه جامعه شناسی جورج لوکاچ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
229 - 250
حوزههای تخصصی:
هدف جامعه شناسی ادبیات، بیان پیوندهای جامعه و ادبیات و نیز آشکارسازی چگونگی بازتاب واقعیت های اجتماعی در آثار ادبی به ویژه در رمان است. لوکاچ به عنوان یکی از بزرگ ترین نظریه پردازان حوزه جامعه شناسی ادبیات، سعی داشت تاثیر متقابل بین ساختارهای اجتماعی و ساختارهای ادبی نشان دهد. او رمان را انعکاس زندگی اجتماعی عصر نویسنده و نیز زاییده جهان نگری خاصش می داند. احمد محمود از داستان نویسان رئالیست است که محور داستان هایش بیان نوع زندگی اجتماعی انسان های زمانه اش بوده است و این مسئله را می توان در آثار او مشاهده کرد؛ از این رو می توان سه رمان همسایه ها، داستان یک شهر و زمین سوخته را بر اساس نظریه جامعه شناسی جورج لوکاچ مورد بررسی قرار داد و فرضیه های زیر را مطرح کرد: 1-رمان های اجتماعی می توانند در جهت اصلاح و بهبود ساختار ها و نگرش های فرهنگی- اجتماعی مؤثر باشند.2-رمان های معاصر، نه تنها می توانند با دیدگاه واقع گرایانه ی خود، آینه ی تمام نمای جامعه باشند، بلکه متقابلا می توانند بر روی جامعه از دیدگاه فرهنگی- اجتماعی و حتی سیاسی نیز تأثیر گذار باشند و سبب تغییر و تحولات فکری در خوانندگان خود گردند. 3-با توجه به نظریات جامعه شناختی جورج لوکاچ، تحلیل جامعه شناختی این سه رمان می تواند راهنمای شناسایی جهان بینی وی باشد.
بررسی و تحلیل تربیت عقلانی از دیدگاه مولانا و جان دیویی (با تأکید بر مدل مفهومی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
245 - 273
حوزههای تخصصی:
تربیت عقلانی از اساسی ترین مباحث بنیادین در طول تاریخ تفکر بشری بوده است. . فیلسوفان بزرگ کوشیده اند تا با درک جامعی از انسان و ابعاد وجودش راهنمایی مناسب برای تربیت شخصیتی ارائه دهند. شرط توفیق در تربیت اخلاقی،اجتماعی، سیاسی و ... تربیت عقلانی است. پژوهش پیش روی درصدد تبیین مفهوم تربیت عقلانی از منظر دو اندیشمند مورد نظر (مولانا و دیویی) می باشد. در این گذر نکات قابل تأملی در آثار این بزرگان، بیان شده است. روش پژوهش، تحلیل محتوای کیفی با تأکید بر مدل مفهومی است. تا نخست تربیت عقلانی از منظر دو اندیشمند تبیین شود، سپس با ذکر نمونه هایی، پیشنهادات تربیتی مبتنی بر عقلانیت آنان، ارائه گردد. حوزه پژوهش شامل مثنوی و منابع دست اول دیویی و کلیه متون مرتبط است. یافته های پژوهش شامل این موارد است: هدف تربیت عقلانی و اصول تربیتی از نظر جان دیویی: یادگیری عمیق، بازسازی، عملی بودن روش، سازماندهی تجربه. انضباط، تفکر، استمرار، تأثیر متقابل، تداوم، کنترل اجتماعی، آزادی. و از نظر مولانا: پرورش عقل، حفظ زبان و دوری از تمسخر دیگران، وفای به عهد، برقراری عدالت، تأثیر شرایط بر انسان، سعه صدر، تغییر موقعیت، فضل، بخشش، سخاوت، مشورت، عبرت آموزی، وفاداری، عدل. نیز نتایج بدست آمده روش تربیت عقلانی از نظر دیویی: مشخص کردن مسأله، ساخت فرضیه، فرضیه سازی، آزمایش فرضیه ها، ارزشیابی. و از منظر مولانا: فرضیه سازی، محاسبه نفس، ابتلا، عبرت آموزی، الگوپذیری، صبر، محاسبه، همفکری، محبت و عشق ورزی، تأثیر و اثربخشی تجربه. نکته آخر اینکه برای رسیدن به دروازه های روشنایی و تربیت عقلانی مراحل تزکیه و پالایش وجود به درستی باید طی شود و بینش و خلوص لازم برای حصول معرفت و پرورش عقل مهیا شود.
القراءه السیمیائیه لروایه (الشَّمسُ فی یومٍ غائِمٍ) لحنا مینا بناء على نمط ریفاتر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یعد اکتشاف العلاقات التناصیه والعملیات اللغویه التی تحکم مساحه النص دائماً أحد أکثر الموضوعات إثاره للاهتمام بالنسبه لعلماء اللغه. فی السبعینیات، قدم مایکل ریفاتر (1978)، وهو عالم لغوی وسیمیائی فرنسی أمریکی، نظریته فی القراءه السیمیائیه مع وجهه نظر مفادها أن النص الأدبی عباره عن بنیه معقده ویمکن فحصها من زوایا مختلفه. إنّ القراءه السیمیائیه عند ریفاتر هی نظریه فی القراءه النصیه تقوم على أن النص الأدبی هو فعل تواصلی یحدث بین المؤلف والقارئ. باستخدام العلامات یغرس المؤلف معنى فی النص ویفهم القارئ معنى النص من خلال تفسیر هذه العلامات. یرى ریفاتر بأنّ النص الأدبی له بنیه متعدده الطبقات. المستوى الأول من النص هو المستوى الظاهر أو المستوى الصفری الذی یفهمه القارئ فی المقام الأول. المستوى الثانی للنص هو مستوى فک التشفیر أو المستوى الأول، حیث یفهم القارئ المعنى الأعمق للنص من خلال فهم العلامات والعلاقات بینها. المستوى الثالث للنص هو مستوى الإنتاج أو المستوى الثانی، حیث ینتج القارئ معنى جدیدا لنفسه من خلال التفاعل مع النص. تتکون هذه النظریه من المخالفات، عملیه التراکم، الأنظمه الوصفیه، الهیبوغرام والمصفوفه. أجری هذا البحث بأسلوب وصفی-تحلیلی بهدف قراءه سیمیائیه لروایه «الشمس فی یوم غائم» للکاتب السوری الشهیر حنا مینا. تشیر نتیجه هذا البحث إلى أن مصفوفه النص عباره عن شبکه من العلاقات الدلالیه بین مختلف الأشکال الناقصیه التی تشکل البنیه الدلالیه للنص. نتیجه الترکیز على البنیه اللغویه فی هذا العمل هی المصفوفه التی تم تحدیدها فی نص الروایه وهی «إسقاط النظام البرجوازی». هذه المصفوفه عباره عن شبکه من العلاقات الدلالیه بین الهیبوغرامات الثلاثه «الطبقه البرجوازیه» و«الیقظه الاجتماعیه» و«الانتفاضه العامّه». فی هذه المصفوفه، یتم تقدیم الطبقه البرجوازیه باعتبارها السبب الرئیسی لعدم المساواه والتمییز فی المجتمع. تتمتع هذه الطبقه بالثروه والسلطه وتستخدم هذا المنصب لاستغلال الطبقات الدنیا فی المجتمع. نتیجه هذا الاستغلال هی الصحوه الاجتماعیه لدى الشعب، مما یجعل الناس یسعون إلى تغییر النظام القائم. یمکن أن یؤدی هذا التغییر إلى إنهاء النظام الرأسمالی وإنشاء مجتمع أکثر عداله. نظر لاعتماد هذا النقد السیمیائی على التفسیر الشخصی للقارئ، یمکن القول بأنّ هذه النظریه ذاتیه إلى حد کبیر.
How Is Religious Intellectualism Understood in Iran?
منبع:
Theosophia Islamica, Vol ۴,No ۱, Issue ۷, (۲۰۲۴)
7 - 42
حوزههای تخصصی:
Religious intellectualism is a term used to refer to a group of influential thinkers in contemporary Iran. Given the diversity and dispersion of their thoughts, as well as the way they combine local and regional elements with certain global aspects, it is essential to present a general and relatively comprehensive picture of this approach. However, the eclectic nature of these thinkers makes this task challenging. This article, written primarily with the aim of introducing religious intellectualism to a non-Iranian audience, first provides a definition, general characteristics, and prominent figures in this field (Abdolkarim Soroush, Mohammad Mojtahed Shabestari, and Mostafa Malekian). It then outlines the most important issues they address and their specific approaches to those issues (such as capital punishment, human rights, abortion, and homosexuality). The challenges arising from the confrontation between these ideas and traditional ones are also briefly discussed.
سیر تطور انگاره «رجعت» تا انتهای عصر غیبت صغری با تأکید بر تأویل آیات قیامت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انگاره «رجعت» از جایگاه ویژه ای در میان محافل حدیثی و کلامی امامیه متقدم برخوردار بود. از منظر کلامی مهم ترین دلیل اثبات رجعت نزد امامیه، استناد به گزارش های فراوان روایی و تفسیری است. با این حال، داشتن تلقی صحیح از گزارش های مرتبط با رجعت، منوط به شناسایی تاریخ اندیشه و جریان های مربوط به دوره های کاربرد این اصطلاح است؛ زیرا فرایند بسط و تثبیت آموزه ای اعتقادی همانند رجعت، حاصل مجموعه ای از کنش های مختلف است. در پژوهش حاضر تلاش شده است با رویکردی تاریخ انگاره ای به بررسی این مسئله پرداخته شود و از میان گزارش های موجود، دسته مهمی از این گزارش ها که عمدتاً مشتمل بر تطبیق یا تأویل برخی از آیات است، بررسی شده و سیر تطور انگاره رجعت در گزارش های مربوطه تا پایان دوره غیبت صغری واکاوی شده است. این پژوهش نشان می دهد که در سده اول قمری کاربرد انگاره «رجعت» به معنای بازگشت و نامیرایی حضرت علی(ع)، توسط سبائیه مطرح شد؛ در سده دوم تقابل با عامه و تثبیت دکترین کلامی شیعه درباره انگاره «رجعت» شکل گرفت؛ در سده سوم مؤلفه های جدید به هسته روایات سده دوم هجری افزوده شد و در نهایت، در دوره غیبت صغری، گسترش و انعکاس روایات تأویل رجعت در مکتوبات حدیثی را شاهدیم.
پدیدارشناسی فضیلت اخلاقی «توبه» نزد غزالی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
فضایل دینی در کنار فضایل عقلانی و اخلاقی، در زبان دینی نقش برجسته ای در سعادت و کمال بشر ایفا می کنند. فضیلت هایی از جمله توبه، صبر، شکر، توکل و مانند آن نظامی از ارزش ها را می سازند که اگرچه در طول فضایل عقلانی و اخلاقی است، اما ساختار معناشناختی، وجود شناختی و معرفت شناسی آن برگرفته از متون مقدس و مستقل از اصطلاحات رایج فضایل در عرف فلسفه اخلاق است. در عین حال تهی از تحلیل مفاهیم اخلاقی هم نیست. مفهوم «توبه» در زبان و ادبیات دینی نیز از این قاعده مستثنا نیست و می تواند به لحاظ هنجاری، روان شناختی و پدیدارشناسی بررسی گردد. فاعل اخلاقی به مثابه اول شخص، خود را در موقعیتی دینی می یابد که به لحاظ رفتار و موقعیت، همسو با موقعیت اخلاقی است. علاوه بر این، به لحاظ بیرونی خود را در برابر فشار وظیفه ای احساس می کند که از بیرون وی سرچشمه گرفته و نماینده هنجار صرف اخلاقی نیست، بلکه ناشی از معرفت دینی نیز هست. این نگاه که ویژگی بارز آن روش «اول شخص» است، به واسطه رویکرد «پدیدارشناختی» مطمح نظر قرار می گیرد. در میان اندیشمندان مسلمان، امام محمد غزالی روش های درون دینی متفاوتی برای پژوهش در قلمرو فضایل ارائه داده است. فضیلت «توبه» در دین و اخلاق و همنشینی آن با پدیدارشناسی تجربه اخلاقی، افقی است که غزالی در برابر ما می گشاید.
بازتاب اوضاع اجتماعی ایران در تاریخ نگاری عصر صفوی؛ بررسی موردی تاریخ عالم آرای عباسی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال ۲۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۷)
119 - 141
حوزههای تخصصی:
متون تاریخی دوره میانه صفویه، از ابتدای حکومت شاه عباس یکم (978 1038ق) تا پایان حیات او، از نظر پرداختن به تاریخ اجتماعی، دارای رویکردی متفاوت با منابع تاریخ دوره اوّل است. نگاشته شدن این متون در برهه ای از زمان همراه با آرامش، امنیت و ثبات، سبب شده است که مسائل اجتماعی و فرهنگی، بیش از حدّ متعارف مورد توجه نویسندگان قرار گیرد. تاریخ عالم آرای عباسی، تألیف اسکندربیک منشی (968 1043ق)، یکی از منابع مهمّ تاریخ نگاری عصر شاه عباس یکم است. این تحقیق، بر آن است با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، رویکرد آن را نسبت به مسائل مختلف اجتماعی، مانند: طبقات اجتماعی، روابط مردم با حکومت و پیامدهای اجتماعی جنگ، مورد بررسی قرار دهد.