مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
صورت نوعیه
حوزه های تخصصی:
بر اساس پذیرش حرکت جوهری که سراسر عالم ماده و طبیعت را یکپارچه حرکت می داند این پرسش پیش می آید که در این صورت آیا می توان به هیچ موجود مادی، معرفت پیدا کرد؟ به این معنا که اگر جوهر اشیاء مادی و به تبع آن، همه اعراض آن، یکپارچه حرکت باشد، به محض اینکه برخوردی میان شیء خارجی با قوا و اندام های شخص مدرِک روی دهد، آن شیء خارجی محو و ناپدید، بلکه نابود می شود و شیء دیگری موجود می گردد. بنابراین، آنچه که در مرتبه دوم با قوا و اندام های مدرِک برخورد می کند، همان چیزی نیست که بار اول با آنها برخورد کرده است و بر این اساس، معرفتی که از اشیاء مادی به ظاهر ثابت و پایدار، از حیوان گرفته تا نبات و جماد حتی صخره و پولاد، به دست می آید، به واقع معرفت به یک واقعیت نیست، بلکه معرفت به واقعیت های فراوان و حتی قسمت ناپذیر است. بنابراین، خود معرفت هم، شناخت واحدی نیست بلکه در حقیقت، معرفتی گسسته و تغییرپذیر و ناپایدار است.
برای پاسخ به این پرسش باید دید که بر اساس نگرش ملاصدرا در خصوص حرکت، حرکت جوهری، حقیقت علم و معرفت، و به طور کلی هستی، پاسخ پرسش های مزبور چیست و در این زمینه چه دیدگاه هایی مطرح شده است، تا بتوان بر اساس آن ثبات معرفت را در عین حرکت جوهری معلوم استنتاج کرد.
تحلیل فیلسوفان تحلیلی از فردیت و هویت شیئ در نظریه جزئی های برهنه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به عقیده پیروان نظریه «اساس»، «جزئی برهنه» مفهومی ضروری و لازمه هستی شناختی «جزئی های انضمامی» یا همان اشیاء معمولی و روزمره است. به عقیده اینان، یک جزئی انضمامی مجموعه ای مرکب از کیفیات و هستنده ای متفاوت به نام اساس است که همچون موضوع و حامل کیفیات عمل کرده و امکان اجتماع آنها در این مجموعه، تغییر آنها و هویت و فردیت جزئی های انضمامی را میسر می سازد. در این نوشتار پس از معرفی مفهوم اساس به عنوان جزئی برهنه و بررسی دلایل ایجابی و سلبی آن، برمبنای ضعف های این نظریه نشان خواهیم داد که مفهوم اساس بدون لحاظ صورت های نوعیه مورد نظر ارسطو و حکمای اسلامی، مفهومی نارسا و ناقص است و نمیتوان برای تبیین جزئیهای انضمامی از آن بهره برد.
هندسه تعامل ادراکات و نفس در ساختار و عملکرد شاکله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیلهای ارائهشده پیرامون «شاکله» در تفاسیر قرآنی ما را به تعابیر حکما درخصوص «صورت نوعیه انسانی» رهنمون میشود. در این بستر، ادراکات محور اصلی شکلگیری و تحولات شاکله و علت ناقصه در عملکرد آن خواهد بود. در مقاله حاضر به روش پژوهش تطبیقی در تفاسیر و آثار حکما و جمعبندی دیدگاه مفسران و مقابله دیدگاه دو مفسر فیلسوف، علامه طباطبایی و فخر رازی، ابتدا معنایی جامع از شاکله ارائه میشود و سپس همسنخی صورت نوعیه فلسفی با شاکله قرآنی به اثبات میرسد؛ ضمن اینکه متعلَّق فعل و انفعالات نفس از صرف اعمال، به همه ادراکات علمی و عملی تعمیم داده میشود.
نقش انتقال، انقلاب و استهلاک در تبدل موضوع(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
فقه سال بیستم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۸)
91 - 112
حوزه های تخصصی:
انقلاب، انتقال و استهلاک، از دیگر اسباب تبدل موضوع هستند. ملاک تحقق این سه مبدل موضوع در کتب فقهى، کمتر مورد عنایت بوده است که در مقاله حاضر بدان توجه شده است. انقلاب به معناى تبدیل خمر به سرکه دانسته شده است; با این که به این فرد از تبدیل، اختصاص ندارد. ملاک انقلاب، تبدل وصف بدون نیاز به تبدل صورت نوعیه عرفیه است ولى چون تغییر وصف در موارد آن به گونه اى است که عرف، آن را تغییر صورت نوعیه مى داند، مى توان آن را از صغریات استحاله دانست. انتقال به معناى انتقال شى ء نجس به طاهر و تبدیل به جزئى از آن است; ولى انتقال بر عکس تعریف نیز صادق است و افزون بر عین نجس و حیوان، در متنجس و نبات نیز راه دارد. ملاک انتقال، صدق حقیقى اسناد منتقل، به منتقل الیه و سلب اسناد آن از منتقل عنه است. استهلاک به معناى پراکنده شدن اجزاى موضوع است، به گونه اى که از دیگرى قابل تمییز نباشند; پس ملاک استهلاک، عدم تمییز اجزاى موضوع است. استهلاک، با وجود حضور در ابواب مختلف فقه، در همه آن ها موضوع ساز نیست و براى دریافت این نکته مهم، نگاه به لسان دلیل، نیاز است.
بازشناسی مفهوم طبیعت در فلسفه سهروردی در پرتو نقد صورت نوعیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۶
111 - 132
حوزه های تخصصی:
سهروردی در آثار خود، وجود و ضرورت صورت های جوهری انواع را مورد نقد و ابطال قرار می دهد. نفی وجود صورت های نوعیه، مستلزم نفی دو قاعده مهم در فلسفه مشاء است؛ اول آنکه جوهر فقط به جوهر متقوم است و عرض نمی تواند مقوم جوهر باشد، و دوم آنکه ذاتیات در جواهر به حمل متواطی و نه تشکیکی، بر ذات خود حمل می شوند. پرسشی که در این میان مطرح می شود، آن است که نفی صورت نوعیه در دستگاه فلسفی اشراق چه جایگاهی دارد و با چه هدفی صورت گرفته است؟ با توجه به شیوه استدلال سهروردی درمی یابیم که او با آگاهی از لوازم نفی صورت نوعیه و پذیرش تقوم جوهر به هیئات و نیز تشکیک در ماهیت، آن ها را در اثبات مثل و مدبرات مفارق به کار می گیرد و از این رهگذر به مفهوم نوی از طبیعت دست می یابد. طبیعت در این معنا و مفهوم نو، به منزله مبدأ تدبیر نوری عالم اجسام توسط ارباب انواع و به بیانی دیگر، مبدئیت نور برای حرکت های گوناگون اجسام است.
خاستگاه اختلافات مبنایی درباره علت غایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جایگاه ممتاز بحث از علت غایی بر اهل اندیشه پوشیده نیست. اهمیت این مسئله بحدی است که بزرگانی مانند ابن سینا و ملاصدرا آن را افضل اجزاء حکمت دانسته اند. در عین حال، اختلافات مهمی در این مبحث میان موافقان و منکران وجود دارد. در فلسفه اسلامی مباحث علت غایی عمدتاً معطوف به پاسخ اشکالاتِ وارده بوده است، درحالیکه در فلسفه معاصر غرب بحث از علت غایی تا حد زیادی بی اهمیت و زائد تلقی میشود. چه حکمای اسلامی و چه فلاسفه ارسطویی، کمتر به زمینه ها و ریشه های بنیادین اثبات یا انکار علت غایی پرداخته اند؛ حال آنکه تا بنیاد ها مورد تحلیل قرار نگیرد، در روبناها توافقی حاصل نمیشود. در این مقاله سعی شده با کنکاش در مبادی تصوری و تصدیقی علت غایی، به روشی تحلیلی، عمده ترین ریشه های اختلاف در این مبحث احصا و مورد واکاوی و سنجش قرار گیرد تا قضاوت در باب روبناها آسانتر شود. این موارد عبارتند از: «نسبت علت فاعلی و غایی»، «مصدر ایجاد حرکت»، «قوه و استعداد»، «ذاتگرایی و صورت نوعیه».
بررسی دیدگاه های مختلف فلاسفه اسلامی در نقد و اصلاح نظریه ماده - صورت گرایی مشائیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، نظریه ماده- صورت گرایی مشائیان و مبانی آن در مواجهه با دیدگاه های جدید فیزیکی (نظریه اتم ها) را نقد و تحلیل کرده و بدین منظور، دو دیدگاه رقیب این نظریه در تاریخ فلسفه اسلامی، یعنی نظریه منسوب به رواقیان (عرضه شده ازسوی ابوالبرکات و سهروردی) و نظریه ذره گرایی در تفسیرهای فلسفی (اجسام صغار صلبه) و کلامی آن (اجزای لایتجزی) را بررسی کرده ایم؛ سپس رویکرد اندیشمندان معاصر درباره نظریه ماده- صورت گرایی را واکاوی و آنان را براساس نظراتشان به سه گروه تقسیم کرده ایم: دو گروه از ایشان نظریه ماده- صورت گرایی را نفی کرده و هرکدامشان به نحوی از یکی از نظریات مخالفان با این نظریه حمایت کرده اند. در این میان، محیی الدین الهی قمشه ای و استاد حسن زاده آملی به نظریه ذره گرایان تمایل یافته و استاد مصباح یزدی و استاد فیاضی به نظریه منسوب به رواقیان گرایش پیدا کرده اند. دسته دیگر، کسانی همچون فاضل تونی و علامه طباطبایی هستند که کوشیده اند به نحوی میان نظریه ماده- صورت گرایی و نظریه اجسام صغار صلب و دیدگاه فیزیک جدید جمع کنند؛ باوجود آن، برخی مبانی نظریه ماده- صورت گرایی مانند متصل دانستن جسم، بالفعل نبودن اجزای جسم و وجودداشتن هیولای اولی همچنان با چالش های فلسفی و تجربی مختلف روبه روست.
تحلیل انتقادی ادله اثبات صورت نوعیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت معاصر سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
119-139
حوزه های تخصصی:
مشائیان بجز ماده و صورت جسمیه، صورت نوعیه را نیز برای اجسام اثبات می کنند اما سهروردی با رد دلائلشان، وجود آن را نمی پذیرد، ملاصدرا به دفاع از مشاء پرداخته و اشکالات سهروردی را جواب می دهد. این مقاله، با تحلیل و نقد استدلالهای هر سه گروه به این نتیجه رسیده که دلائل مذکور برای اثبات صورت نوعیه کافی نیستند زیرا همه، برهان إنی هستند که نمی تواند ماهیت شئ را ثابت کند، همچنین دلیل اول و دوم مبتنی بر ترکیب جسم از ماده و صورت است که ترکیبی تحلیلی است نه خارجی و با کشفیات علوم طبیعی امروز نمی سازد و اقسام مذکور در آن، منحصر به اقسام مفروض در دو دلیل نیست. دلیل سوم براساس مشاهدات عرفی است که نمی توان آن را مبنای مسائل فلسفی قرار داد و از پیش وجود صورت را مفروص گرفته است. دلیل چهارم، گرفتار اشکال سهروردی است.
بازخوانی و نقد حقیقت جسم از نگاه کلامی و فلسفی و ارائه دیدگاه برگزیده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مابعدالطبیعی سال ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷
۴۰۷-۳۶۹
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی درپی پاسخ به پرسش کهن «جسم چیست؟» می باشد. این پرسش در فلسفه یونان باستان، و نیز آثار کلامی و فلسفی دوره اسلامی مطرح بوده است. هدف این پژوهش دست یافتن به تعریفی دقیق از جسم است تا با کمکِ آن بتوان، مبادی تصوری مباحث مختلف فلسفی و اعتقادی را به دست آورد. برای این منظور نخست تعریف های لغوی جسم، و سپس با رعایت ترتیب زمانی دیدگاه های گوناگون علمی، نقد و بررسی می گردد. مهم ترین این دیدگاه ها عبارتند از دیدگاه ذی مقراطیس (دموکریتوس)، دیدگاه متکلمان، فیلسوفان مشاء، شیخ اشراق، و ملاصدرا. پس از بررسی و نقد دیدگاه های یاد شده، دیدگاه برگزیده این مقاله ارائه خواهد شد: موجودِ دارای امتداد، جسم است، خواه محسوس باشد و خواه نامحسوس، همچون جسم مثالی، خواه جزء داشته باشد و خواه نداشته باشد، هرچه ممتد باشد، جسم است و از آن وجود واحد عقل، مفاهیم هیولی، صورت جسمیه و نوعیه را درک می کند.