مطالب مرتبط با کلیدواژه

فاعل بالعنایه


۲.

فاعلیت ایجادی از دیدگاه ملاصدرا و ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علت غایی علت فاعلی فاعل بالعنایه فاعل بالتجلی فاعل الهی فاعل طبیعی فاعلیت ایجادی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی صفات و اسماء خدا
تعداد بازدید : ۱۵۷۳ تعداد دانلود : ۸۰۷
برخلاف ارسطو که اصل پایه در دستگاه فلسفی خود را «تمایز مابعدالطبیعی میان ماده و صورت» قرار داده بود تا به تمایز میان محسوس و نامحسوس و به محرک نامتحرک برسد که فاعل طبیعی است، ابن سینا «تمایز مابعدالطبیعی میان وجود و ماهیت» را برگزید تا به تمایز میان واجب و ممکن برسد و فاعل الهی یعنی «علت فاعلی ایجادی» و وجود محض را، که خدای تعالی است ثابت کند. اما ملاصدرا اصل پایه در دستگاه فلسفی خود را «تقدم وجود بر ماهیت» یا «اصالت وجود» قرار داد و با بحث از حقیقت عینی وجود و مراتب تشکیکی آن، به جای بحث از مصادیق وجود و صدق مفهوم وجود بر آنها، مسئله «فاعلیت ایجادی» را تعالی بخشید. در این مقاله، پس از طرح اقوال مختلف در فاعلیت حق، در نهایت به این نتیجه خواهیم رسید که ابن سینا حق تعالی را فاعل بالعنایه به معنای اول می داند که صورت های ارتسامی زائد بر ذات و ماهیات متحقق در علم خود را به ماهیات موجود تبدیل می کند و لذا فاعلیت حق تعالی از نوع «ایجاد الشیء من شیء» است؛ اما ملاصدرا، در یک نظریه خداوند را فاعل بالتجلی و در نظریه دیگر، فاعل بالعنایه به معنای دوم می داند که علم عنایی او عین ذاتش است و خالقیت و فاعلیت را هم به این نحو می داند که عالم عبارت است از مجموعه ای از وجودات تعلقی و ربطی نسبت به وجود حق تعالی، که شعاع و جلوه ای از وجود اوست،پس «ایجاد الشیء لا من شیء» است.
۳.

بررسی نظریه فاعل بالتجلی و انطباق آن بر نظریه فاعل بالعنایه از منظر صدرالمتألّهین و برخی شارحان حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فاعلیت الهی فاعل بالعنایه فاعل بالتجلی زیادت علم الهی بر ذات صدرالمتألهین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۷ تعداد دانلود : ۴۲۸
یکی از مباحث مهم در الهیات بالمعنی الاخص، تبیین چگونگی فاعلیت حضرت حق است؛ آنچه به عنوان دیدگاه منتخب ملاصدرا از آثار این حکیم قابل درک است، نظریه فاعلیت بالتجلی است؛ طبق این دیدگاه خداوند متعال بر اساس علم به ممکنات، که عین ذات خداوند، بلکه عین علم به خود او است، فاعل بی واسطه ی همه ی موجودات امکانی است، بگونه ای که ممکنات، موجودات رابط بوده و تنها موجود اصیل، حضرت حق متعال است. با این وصف، ملاصدرا در برخی آثارش و در مبحث مرتبط با تبیین نوع فاعلیّت الهی، فاعلیّت بالعنایه را به عنوان دیدگاه منتخب خویش، معرّفی می کند، حال آنکه فاعلیّت بالعنایه دیدگاه منتخب فیلسوفان مشّاء محسوب می شود. بکارگیری این اصطلاح، سبب این ابهام شده است که در نهایت، دیدگاه ملاصدرا چه تفاوتی با دیدگاه حکمای مشّاء در نحوه ی فاعلیت الهی دارد. در این نوشتار، رویکردهای مختلف فلاسفه ی صدرایی: رویکرد حکیم سبزواری و حکیم زنوزی، رویکرد ملا علی نوری، و رویکرد استاد حسن زاده آملی، در جهت رفع این ابهام، طرح و بررسی انتقادی شده است، و در نهایت، راه حل حکیم ملاعلی نوری تقویت شده است. بر طبق رویکرد منتخب، فاعلیّت عنایی همچون علم عنایی، اصطلاحی مختص به حکمت مشّاء نیست، و مختصات حکمت مشّاء همچون زیادت علم بر ذات، مقوّم آن نیستند.
۴.

راه حل ملاهادی سبزواری و حسن زاده آملی برای معضل فاعل بالعنایه در اندیشه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فاعل بالعنایه فاعل بالتجلی علم فعلی ملاصدرا ملاهادی سبزواری حسن زاده آملی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۰ تعداد دانلود : ۱۶۵
بحث از فاعلیت الهی و نحوه آفرینش موجودات، همواره از مباحث چالش برانگیز بوده و هر متفکری بر اساس نظام فکری خود، نظری در اینباره ارائه داده است. در این میان، ملاصدرا درباره نحوه فاعلیت خداوند در آثار مختلف خود، گاهی قائل به فاعلیت بالعنایه شده است و گاهی قائل به فاعلیت بالتجلی. این دو نظریه بظاهر متناقض، سبب شده تا شارحان آثار وی تلاش کنند مقصود اصلی و نهایی او را برملا سازند. در این مقاله که بروش توصیفی تحلیلی نگاشته شده، به نظر ملاهادی سبزواری و علامه حسن زاده آملی، در مقام دو شارح مهم مکتب حکمت متعالیه، پرداخته شده و روشن میشود که سبزواری با ارجاع فاعلیت بالتجلی به عنایت بالمعنی الاعم، سعی در ایجاد سازگاری بین این دو نظریه دارد، ولی حسن زاده آملی با تفسیری خاص که از نظر مشائین درباره فاعلیت خداوند ارائه میدهد، فاعلیت بالعنایه را با فاعلیت بالتجلی یکسان میداند. اما بنظر نگارنده، مقوم اصلی فاعل بالعنایه که باعث شده ملاصدرا قائل به آن شود، علم فعلی است؛ بهمین دلیل او با پذیرش فاعل بالعنایه، اموری همچون زیادت علم بر ذات که مشائین در اینباره مطرح کرده اند را پذیرفته است. با این بیان میتوان بین عبارات مختلف صدرالمتألهین درباره نحوه فاعلیت الهی جمع کرد و دیدگاه وی را ناظر به علم فعلی دانست که این علم فعلی در فاعل بالعنایه نیز وجود دارد؛ بهمین دلیل است که وی در فاعلیت خداوند از فاعلیت بالعنایه سخن میگوید و این امر تعارضی با فاعلیت بالتجلی ندارد.