فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۷۲۱ تا ۶٬۷۴۰ مورد از کل ۷۶٬۰۳۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
دعا در فرهنگ شیعی جایگاه والایی دارد. دعاهای مأثور بخش مهمی از میراث حدیثی شیعه را تشکیل می دهد. بخشی از این میراث مربوط به دعاهایی است که برای در امان ماندن از آسیب ها و بیماری ها بیان شده است. حرزها و تعویذها از این دسته از دعاها به شمار می آیند که در بین مردم با اقبال بسیاری مواجه هستند. در این میان حرز منسوب به امام جواد علیه السلام شهرت بیشتری یافته و بسیاری از مردم از آن استفاده می کنند. این نوشتار تلاشی است در جهت منبع شناسی و اعتبارسنجی حرز منسوب به امام جواد علیه السلام. به این منظور افزون بر مطالعات رجالی و بررسی سندی، به بررسی متنی و محتوایی حرز نیز پرداخته شده است. متن مربوط به «سبب صدور حرز» با وقایع تاریخی ناسازگار است و با وجود انگیزه کافی برای نقل گسترده، تنها از یک طریق ناشناخته نقل شده است. سند روایت هم آشفتگی های بسیاری دارد. در نتیجه دلیل قانع کننده ای بر انتساب این حرز به امام جواد علیه السلام یافت نشد.
تحلیلی بر رویکرد سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در منطقه آسیای جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد سیاست خارجی، نقش مهمی در توسعه روابط منطقه ای و جهانی برای کشورها دارد. به ویژه در عصر جهانی شدن که پیوندها و مناسبات میان کشورها در عرصه بین الملل، کاملاً درهم تنیده شده اند. ماهیت ویژه دوره جهانی شدن این است که کمترین ظرفیت موجود برای برقراری ارتباط با کشورهای دیگر، اثری مثبت بر تصویر بین المللی آن کشور دارد. در روابط منطقه ای، رفتار سیاست خارجی ایران، نسبت به مناطق ژئوپلیتیکی پیرامونش، رویکردهای متفاوتی داشته است. منطقه آسیای جنوبی به عنوان منطقه ژئوپلیتیکی مستقل، بر اساس نظریه سول کوهن و تبدیل شدن آن به قلمروی ژئواستراتژیک سوم، می تواند از مناطقی باشد که در تغییر رویکرد سیاست خارجی کشور نسبت به این منطقه ظرفیت لازم را ارائه دهد. هدف اصلی در این مقاله، تحلیل رویکرد سیاست خارجی ایران در روابط منطقه ای با منطقه آسیای جنوبی است. این پرسش مطرح است که جایگاه منطقه آسیای جنوبی در روابط و رویکرد سیاست خارجی ایران چگونه است؟ برای پاسخ به این پرسش از روش و رویکرد پژوهشی توصیفی تحلیلی و ابزار گردآوری داده های کتابخانه ای و سایت های اینترنتی استفاده می کنیم. نتایج یافته های پژوهش نشان می دهند منطقه ژئوپلیتیکی آسیای جنوبی، در سیاست خارجی ایران جایگاه و اولویت مناسبی ندارد و سیاست خارجی این کشور در بهره برداری از موقعیت این منطقه برای توسعه روابط منطقه ای، اقدامات لازم و جدی نکرده است.
قلمرو فقه و ماهیت اباحه، جستاری در قاعده «عدم خلوّ الواقعه عن الحکم»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فقه مدنی بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۵
53 - 76
حوزههای تخصصی:
مسئله قلمرو فقه با شبکه ای وسیع از موضوعات ارتباط دارد که هر یک در ساحت خاص خود مطرح گردیده است. یکی از موضوعات مؤثر در حل این مسئله، تنقیح «ماهیت احکام» برای دسترسی به گستره آن است. توضیح «ماهیت اباحه» و بیان اینکه اباحه عدم الحکم است یا حکم به جواز، در سرنوشت مسئله قلمرو فقه تأثیری جدی دارد؛ خصوصاً هنگامی که رابطه اباحه با قاعده «عدم خلوّ» به خوبی تصویر شود؛ قاعده ای پرتکرار و به حسب ادعا مجمعٌ علیه در فقه و اصول شیعه، که مفادش چنین است: «هیچ واقعه ای خالی از حکم شرعی نیست». شهید صدر برای اثبات آن، افزون بر ادله نقلی (هیچ چیزی از حلال و حرام و آنچه مردمان به آن احتیاج دارند، نیست، مگر اینکه در کتاب یا سنت وجود دارد)، به دلیل عقلی (لطف) نیز تمسک جسته است. قاعده لطف گرچه تلقی به قبول شده و در مسائلی مانند جامعیت شریعت، رابطه فقه و قانون دارای تأثیری مهم بوده است، اما هنوز به درستی منقح نشده، تا جایی که موضع فقیهی همچون امام خمینی اغلب با استناد به برخی جملاتش، در غیابِ تحلیل مهم او از مفهوم اباحه و عدم الحکم جمع بندی شده است. مقاله حاضر با مراجعه به متون معتبر فقه و اصول شیعه، و روش اجتهادی، آراء مخالفان این قاعده مانند محقق نراقی، محقق خویی و امام خمینی را استقصا نموده و در نهایت، با دقت در فضای صدور روایات و مناقشه در دلیل عقلی لطف، برخی از ادله مخالفان را دارای اتقان ارزیابی نموده است.
گونه شناسی صورت بندی های مفهوم «بخشایش» در قرآن کریم و ترجمه های فرهنگی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حوزه معنایی «عفو و بخشایش»، چه نسبت به ارتباط انسان ها با همدیگر و چه نسبت به ارتباط خداوند با انسان، از حوزه های معنایی پراهمیت در قرآن کریم است که پنج ریشه «عفو»، «تکفیر»، «غفران»، «صفح» و «تجاوز» به صورت سنّتی، دالّ بر این معنا دانسته می شود. این در حالی است که خواننده عصر حاضر تفاوت چندانی میان مفردات این حوزه معنایی احساس نمی کند. رسالت این پژوهش، مطالعه دقیق این پنج ریشه با استفاده از روش های مختلف زبان شناسی تاریخی است. به این منظور با «ریشه شناسی» مفردات مربوطه و کشف «صورت بندی ساخت معنا» در هر واژه، تمایز معنایی میان این واژگان براساس دریافت عرب عصر نزول شناخته می شود و همچنین، با گونه شناسی سایر صورت بندی های ساخت این معنا در زبان های مختلف و مقایسه آن با گونه های موجود در زبان عربی قرآنی، علاوه بر فهم عمیق تر این مفهوم در عربی قرآنی، زمینه های ترجمه فرهنگی این مفردات را فراهم خواهیم کرد. بر این اساس مجموعاً چهارده گونه صورت بندی برای مفهوم بخشایش یافت شد که چهار گونه ی، بخشایش به مثابه التیام دادن، گرداندن، عبور کردن و پوشاندن، در عربی قرآنی مورد استفاده قرار گرفته است. در نهایت با تقسیم گونه های چهارده گانه به گونه های روانشناختی و گونه های فرهنگی، به مترجم کمک شده، خصوصاً در ترجمه دسته دوم، دقت های بیشتری را به کار بسته و به همسانی ها و ناهمسانی های فرهنگی زبان مبدأ و مقصد توجه کند.
Disputing Radicalism and Terrorism from the Perspective of Monotheistic Religions (With an Emphasis on Indonesian Society)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
pure life, Volume ۸, Issue ۲۹, Winter ۲۰۲۲
157 - 176
حوزههای تخصصی:
SUBJECT AND OBJECTIVES : This research is aimed to analyze the factors of radicalism and terrorism action that was happening in Indonesia, it is obviously important because the result can be used by the Indonesian government, civil societies and other countries of the world to prevent the spreading of radicalism and terrorism ideologies. METHOD AND FINDING : In order to get reliable and valid data analysis the Observation-qualitative research methodology has been used to analyze documents, books, articles which relates to the research topic and supported by The Holy Quran Verses and traditions on Religious ethical context. The hypotheses of these research show that there is close relationship between radicalism and terrorism action and the fake teachings. Based on the research, the act of radicalism and terrorism is not the part of Monotheistic Religions teachings, but occurred because of misunderstanding in comprehending the Monotheistic Religions teachings and Quranic verses. Moreover, peace is the main principle of Monotheistic Religions and specially the religion of Islam; because it is rooted in human nature and of course conducting war in Islam is an exception in the case of oppression. CONCLUSION : Several options that can be applied to solve radicalism and terrorism problems in Indonesia society and other countries of the world are by understanding the root of radicalism and terrorism, de-radicalization and de-terrorism of Religions radical follower, the use of counseling method in contradiction of radicalism and terrorism and controlling hoax in social media.
مبانی فلسفی تمدن اسلامی از دیدگاه امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم و تمدن در اسلام سال سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۱
80 - 99
حوزههای تخصصی:
چگونگی تحقق یک نظام تمدنی براساس دین، نه به صورت نظری بلکه در سیره فردی که عملاً توانسته است تمدن دینی بنا نهد نیاز به مبانی دارد. مسئله این تحقیق بررسی مبانی فلسفی تمدنی در نظامی است که مبتنی بر ایدئولوژی اسلامی بوده و اکنون به چهل سالگی خویش رسیده است. این پژوهش درصدد است دریابد اندیشه سیاسی و اجتماعی امام خمینی(ره)، براساس کدام مبانی فلسفی ایشان بوده است؟ تمدن در معنای کلی خود، نظامی اجتماعی شهری مبتنی بر اخلاق و قانون است. تأسیس حکومت توسط امام خمینی(ره) بر مبنای چهارگانه فقه، کلام، فلسفه و عرفان اسلامی استوار بود و از همین رهگذر مفهوم نظم تمدن دینی را داشت. توجه به نظام احسن در خلقت، وجود یک علت غایی، برهان نظم و برهان حکمت، مبانی فلسفی امام خمینی برای ایجاد نظم جدید تمدنی اسلامی است. این پژوهش به دنبال بررسی مبانی نظم تمدنی در اندیشه فلسفی امام خمینی(ره) است. از این رو مواردی که دال بر مفهوم نظم در انگاره های فلسفی امام خمینی(ره) است، از منابع کتابخانه ای جمع آوری شده و براساس روش توصیفی با مفهوم نظم تمدنی تطبیق گردیده است. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که امام خمینی(ره) براساس مبنای فلسفی خود: اولا جهان را داری نظم الهی می دانست که آن را در قالب نظام احسن تبیین می نمود. دوم این نظام را دارای سازوکاری عملی در قالب نظام علّی معلولی و منتهی به یک علت غایی می پنداشت. سوم براساس این مبانی مواد انتظام بخش اجتماع انسانی را استنباط نمود که معتقد بود سعادت دنیا و آخرت انسان را در پی دارد.
تبیین ادله و مستندات «نظام واره معنایی» قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۵
159 - 192
حوزههای تخصصی:
از ابعاد زبان شناختیِ متن قرآنی که مُهر تأییدی بر جنبه اعجاز و وحیانی بودن این کلام الهی نهاده، نظام معناسازی و روابط بینامتنی در سطوح گوناگونِ «مفاهیم، آیه ها و سوره ها» است. اتخاذ این شیوه نظم پذیری که می توان از آن، تحت عنوان «نظم شبکه ای متن قرآنی» یاد نمود، کارکردهای فراوانی را در فراورده های تفسیری به ارمغان می آورد. از جانبی دیگر، لزوم تمسک به نگرش جامع نگرانه و تشکیل نظام واره های قرآن بنیان، مستلزم مبنایابی درون دینی است. این مقاله با اتخاذ رویکردی پسینی، از رهگذر استنطاق در کاربست های قرآنی، علاوه بر بازکاوی دو تعبیر همسوی قرآنی، یعنی ایضاح شعاع دلالت «مثانی» (زمر/ 23) بر روابط درون متنی قرآن، و هماهنگی آیات آن در ساحت کلان متن (نساء/ 82)، از رهگذر تمسک به پاره ای از احادیث معصومان ، به تبیین ادله درون دینی «نظام واره معنایی قرآن کریم» پرداخته است. لذا این پیوندهای شبکه ای نه تنها در ابعاد «مفهومی» و «موضوعی»، بلکه در گستره روابط شبکه ایِ «بیناآیه ای» و «بیناسوره ای» در متن قرآنی قابل ارائه است.
تحلیل ژئوپلیتیک الگوهای رفتاری مبتنی بر تنازع و تعامل در روابط ایران و عربستان سعودی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت عوامل مؤثر بر روابط کشورها از ضرورت ها و پیش نیازهای تأمین منافع ملی و تنظیم چگونگی سیاست خارجی دولت هاست. این عوامل می توانند شاخص های زیربنایی یا روبنایی قدرت ساز کشورها یا علائق متنوعی باشند که مناسبات آن ها را شکل می دهد. ژئوپلیتیک با واکاوی عوامل مختلف شکل دهنده قدرت ملی کشورها، علائق و منافع مختلف بازیگران، شناخت بنیادها و بسترهای بحران های منطقه ا ی و تحلیل بر مبنای عوامل ثابت و متغیر جغرافیایی فهم و آگاهی مورد نیاز را برای تدوین سیاست خارجی واقع گرا و عاقلانه فراهم می کند. کشورهای قرارگرفته در یک منطقه ژئوپلیتیک که وزن و قدرت ملی تقریباً یکسانی دارند، همواره به دنبال ایجاد گونه ای از توازن قوا در مناسبات ژئوپلیتیک خود هستند که بتواند اهداف و منافع ملی آن ها را نیز تأمین کند. جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی به سبب همسایگی و وجود عوامل واگرا و همگرای مؤثر در سیاست های داخلی و خارجی خود، الگوهای رفتاری خاصی را در روره های مختلف تاریخی روابط خود بروز داده اند که در طیفی از تنازع تا تعامل، همکاری و رقابت قابل بررسی است. در این پژوهش به دنبال پاسخ این پرسش هستیم که در روابط جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی کدام یک از الگوهای رفتاری تنازع یا تعامل غالب بوده است؟ یافته ها نشان می دهد که روابط ایران و عربستان سعودی متأثر از وجود تفاوت های بنیادین و ساختاری داخلی و خارجی، بسترهای ژئوپلیتیکی متعارض و واگرایانه ای است که در دوره های مختلف الگوی تنازع و تعامل را ایجاد کرده است، ولی با توجه به وجود عوامل همگرا و ضرورت های داخلی و خارجی این دو کشور در دوره های تاریخی مختلف، الگوی رفتاری تعامل و همکاری برای کاهش تنش ها نیز ارائه شده است.
استصحاب کلی نوع چهارم و جلوه های فقهی و حقوقی آن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
جستارهای فقهی و اصولی سال هشتم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۷
7 - 38
حوزههای تخصصی:
اصولیان معاصر، نوع چهارمی برای استصحاب کلى ابداع کرده اند که بر سر آن مناقشه جدی درگرفته و معرکه آرا شده است. در ادبیات اصولی، کلیِ نوع چهارم به استصحابی اطلاق می شود که حدوث فردْ متیقن است و علم دومی به حدوث عنوانی وجود دارد که انطباقش بر فرد مذکور احتمال دارد. بنابراین همان طور که احتمال انطباق آن عنوان بر فرد دیگر مطرح است، فرد اول مرتفع می شود. حال اگر عنوان مذکور بر آن فرد منطبق باشد، قهراً با ارتفاعِ فرد زائل می شود و اگر منطبق بر آن نباشد، هنوز قابلیت بقا دارد. از این جهت، بقای آن مشکوک است. با تحقق ارکان استصحاب، استصحاب کلیِ نوع چهارم در مقام ثبوتْ صحت و اعتبار می یابد، ولی برخی از اصولیان، حجیت آن را مطلقاً انکار کرده اند. ازاین رو هدف اصلی مقاله پیش رو بررسی موضوعی و حکمیِ استصحاب کلی نوع چهارم و تبیین مصادیق و جلوه های آن در فقه و حقوق با رویکرد توصیفی تحلیلی است. طبق یافته های پژوهش، اشکال مخالفان اعتبار استصحاب کلی قسم چهارم، به مثال شرعی آن وارد است نه به اصل استصحاب. بنابراین نباید اشکالی که به مثال وارد است به قاعده تعمیم یابد. با اثبات اعتبار استصحاب کلی نوع چهارم، جلوه ها و تطبیقات فقهی و حقوقی این موضوع در استصحاب کلیِ بقای روز عید، استصحاب کلیِ جواز تصرف در عقود اجاره و وکالت و وقف منقطع و استصحاب کلی کفر درموردِ شخص مرتد و نیز استصحاب کلی عدم عدالت در جرح و تعدیل شهادتِ شهود بحث و بررسی شده است.
The Synergistic Relationship between the Psychology of "Dhikr and Peace" and the Epistemological Approach of the Verses of the Holy Qur’an(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In order to achieve peace, humanity has believed in all kinds of recitations and rituals in rituals, rituals, emerging mysticisms, etc., and has remained completely faithful to it. The result of believing in such a dhikr is not only that there is no peace, but some of these dhikrs cause more suffering, pain and anxiety. Research findings will show that from the perspective of Quranic teachings, what makes peace more stable and lasting, in addition to believing in Quranic teachings, acting on psychological arrays such as kindness to people, love for people and empathy. And it is kindness to people. In many verses, the Holy Qur'an expresses the joy and happiness caused by goodness, respect and love for others, the cause of eternal peace and security, and this prescription is a way for all humanity to be saved from confusion, surprise and anxiety in addition to To follow the teachings of the Qur'an is to perform righteous deeds such as benevolence to the people. The method of realization in this research is qualitative and the studies are based on library research and the use of Quranic verses.
اعتبارسنجی حدیث کساء (به روایت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال چهاردهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۷
243 - 278
حوزههای تخصصی:
حدیث شریف کساء که بیانگر برخی فضایل اهل بیتk و به اعتقاد مفسران، سبب یا شأن نزول آیه تطهیر است، طرق و گونه های متعددی دارد. یکی از مشهورترین آن ها، حدیث کساء به روایت جابر بن عبدالله انصاری از حضرت زهراB است. محتوای سرشار از معارف حدیث کساء باعث شده این حدیث در قرون اخیر، بیشتر مورد اهتمام اندیشمندان قرار بگیرد اما به دلیل وجود برخی کاستی ها در پژوهش های پیشین درباره سند و متن این حدیث، نوشتار پیش رو تلاش دارد با رویکرد توصیفی تحلیلی، در اعتبارسنجی آن درنگی نموده و وثوق سندی و صدوری حدیث کساء را بررسی کند. یافته های پژوهش حاکی است اصل وجود ماجرای کساء، مورد پذیرش فریقین است و گر چه حدیث کساء به روایت جابر از حضرت زهراB در منابع اولیه مشهود نیست، اما دلایلی بر اعتبار سندی آن وجود دارد. همچنین قراین درون متنی و برون متنی و سایر شواهد، گواه صحت و اعتبار آن است.
نقش راهبردی مکتب امامین انقلاب در زمینه سازی ظهور با تأکید بر مکتب شهید سلیمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشرق موعود سال شانزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۱ ویژه همایش شهید سلیمانی و مکتب انتظار و مقاومت
129 - 150
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات مهم در اندیشه منجی گرایی ادیان و دین اسلامی، به ویژه شیعیان، مسئله ظهور منجی و مهدی موعود4 و تاثیر و عدم تاثیر بشر در تعجیل یا تأخیر زمان وقوع این اتفاق مهم است، این مسئله به دلیل اهمیت تاریخی و جایگاه آن در چشم انداز آینده امت های اسلامی خصوصاً در نگرش جامعه شیعه به آینده، از دیرباز مورد توجه اندیشمندان مسلمان بوده است. با توجه به نگرش های مختلف و گاه متضاد درباره نظریه های ظهور، و عنایت به اهمیت مسئله و نگرش و عملکرد خاص و ژرف اندیشانه امامین انقلاب و شاگردان راستین این مکتب، نسبت به این موضوع این پژوهش درصدد است مسئله ظهور و اختیاری بودن آن و امکان پذیری تأثیر بر وقوع ظهور و تعجیل در آن را با توجه به مبانی و آراء امامین انقلاب و با استفاده از دلایل عقلی و نقلی روشن کند، منظومه فکری و عملکردی آن دو عالم، در قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در راستای تحقق بخشی به حکومت اسلامی در راستای نزدیک شدن به ظهور و حکومت موعود منجی تعریف شده و بر شاگردان راستین این مکتب اثرگذاری فراوانی داشته است. لذا برای دستیابی به نوع بینش و دیدگاه امامین انقلاب در مسئله ظهور در گام نخست، مفاهیم و معانی مرتبط بازخوانی شده و در گام دوم به سامانه نظری منطبق با دیدگاه آنان پرداخته و در نهایت، در راستای ایجاد اتحاد میان مبانی نظری اندیشه و مقام عمل با عنایت به سیر و عملکرد شهید سلیمانی;، نتیجه گیری می شود. مقام معظم رهبری به عنوان شاگرد و ادامه دهنده راه و مکتب امام خمینی; با نگاهی به فرایند انقلاب و نظام اسلامی در راستای نزدیک شدن به جامعه ایده آل و مطلوب اسلام، پنج مرحله به مثابه پنج نظریه را ترسیم و مطرح می کند و انقلاب اسلامی ایران به عنوان نمونه ای از جامعه ای منتظر، را در حال گذر از مرحله سوم و چهارم از آن مراحل می داند که خود به نحوی نگاه به انتظار به عنوان بزرگ ترین محرک اجتماعی با رویکرد مثبت تناسب دارد و انسان را برای تحقق حاکمیت ارزش ها و محو ضد ارزش ها تشویق می کند. بر این اساس نظریه اختیاری بودن ظهور، با اندیشه و سیره عملی امامین انقلاب و تلاش های شاگرد بارز این مکتب، شهید سلیمانی; در طول چهار دهه از انقلاب در عرصه دفاع مقدس و مقاومت اسلامی، در تحقق تمدن نوین اسلامی و الگوسازی آن سازگاری دارد که براساس آن اراده، اختیار و تلاش جمعی بشر در نزدیک کردن ظهور مؤثر است و تحقق این امر به صورت تدریجی و فرایندی خواهد بود. مقاله حاضر با روش تحلیلی _ توصیفی به بررسی این موضوع با استفاده از آثار و مکتوبات و نرم افزارها و سخنرانی ها از منظر آن دو امام با تأکید بر سیره و عملکرد شهید سلیمانی; پرداخته است.
ماهیت معنویت اسلامی با رویکرد تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۰ بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۴
239 - 278
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تبیین ماهیت معنویت از دیدگاه اسلام است لذا پژوهش حاضر ازنظر هدف، پژوهشی توسعه ای و ازنظر معرفت شناسی پژوهشی کیفی است که با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفت. روش تحلیل داده ها در این پژوهش، تحلیل مفهومی پیش رونده است. برای این منظور ابتدا مفهوم معنویت، سپس رویکردها (جریان های فکری) مرتبط با معنویت به شیوه تحلیلی موردمطالعه قرارگرفته تا از طریق تحلیل و ارزیابی این رویکردها به سمت استنباط مفهوم معنویت و کشف جوهره اصلی آن یعنی ماهیت معنویت، ویژگی های انسان معنوی، و ابعاد معنویت دینی از نگاه اسلام، درک نسبتاً جامعی از معنویت دست یابیم. نتایج و یافته های این پژوهش نشان داد که معنویت دینی کیفیت (حالتی) روحانی است که در اثر ارتباط انسان با عالم معنا و واجب الوجود (خدای متعال) از مسیر عبودیت و بندگی خدای متعال و بر مبنای مبانی معرفت شناختی و احکام اسلام همچنین ارزش های اخلاق اسلامی برای دستیابی به بالاترین سطح از قرب الهی، قلب سلیم و حیات طیبه شکل می گیرد. از این دیدگاه انسان معنوی دارای ویژگی هایی شامل احساس فقر و نیاز به خداوند، اعتقاد به وجود و یگانگی خدا، اعتقاد به عالم غیب، اعتقاد به معاد، اعتقاد به هدفمندی آفرینش، اعتقاد به اختیار انسان، خودشناسی، معرفت به احکام دین و التزام عملی به آن ها و معرفت به ارزش های اخلاقی و التزام عملی به آن ها است همچنین معنویت اسلامی دارای چهار بعد شامل بعد معرفتی، عاطفی، ارادی و کنشی است.
تفسیر اعلمیت در اجتهاد و تعیین مصداق آن و تبیین جایگاه آن در اجتهاد حقوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی دوره ۱۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
213 - 244
حوزههای تخصصی:
بین اندیشمندان فقه و اصول در اینکه «اعلم» کسی است که استنباط بهتری دارد، اتفاق نسبی وجود دارد. مسئلۀ مورد اختلاف این است که مجتهد باید چه ویژگی هایی داشته باشد که به استنباط بهتر منجر شود. به عبارت دیگر، چه ویژگی هایی باید در مجتهد اعلم وجود داشته باشد؟ از جانب دیگر، در صورت تعیین آن صفات، چگونه و بر چه اساسی آن ویژگی ها را در مصداق خاص جست وجو و احراز کرد؟ از زاویه ای دیگر، مفهوم اعلمیت در «شخص حقوقی» با ساختار «شورایی»، «گروهی» و «سازمانی» چگونه تصور می شود؟ در این مقاله، که از لحاظ هدف، توسعه ای، از لحاظ گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و از لحاظ موضوع توصیفی-تحلیلی است، سه ویژگی برای اعلم بودن [فهم (اعم از فهم فقهی، فهم اصولی، فهم رجالی و فهم موضوعی)، حافظه و مهارت] – و چهار شاخص [سابقۀ آموزش، سابقۀ تدریس، سابقۀ پژوهش و سابقۀ اجرایی] ارائه و پس از آن به تطبیق اعلمیت در مجتهد حقوقی با سه ساختار شورایی و گروهی و سازمانی و مقایسۀ آن با مجتهد حقیقی پرداخته شده است.
نقش منطق در تفسیر قرارداد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فقه مدنی بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۵
241 - 266
حوزههای تخصصی:
در راستای تبیین رابطه موجود میان منطق و تفسیر قرارداد، می توان منطق را از دو نگاه خاص و عام مورد توجه قرار داد. ارتباط تفسیر با علم منطق به معنای خاص، به طور خلاصه در سه حیطه استدلال های موجب تفسیر، پیمایش منطقی متن و استدلال های محیط تفسیر منطقی قرارداد قابل بررسی است. در مرحله استدلال های موجب تفسیر، باید به نقش اراده طرفین قرارداد در استنتاج صحیح از مقدمات، توجهی ویژه داشت که در قالب لزوم احراز یکی از شروط انتاج قیاس منطقی، یعنی تکرار حد وسط در هر دو مقدمه جلوه گر خواهد بود. مرحله دوم از سیر تکاملی رابطه منطق و تفسیر را باید به بازخوانی منطقی متن قرارداد اختصاص داد که با بهره گیری از ابزارهای مباحث الفاظ علم منطق و همچنین اصول عقلانی حاکم در معرفت شناسی منطقی صورت خواهد پذیرفت. مرحله نهایی از این فرایند تفسیری، مربوط به استدلال های محیط تفسیر منطقی قرارداد یا استدلال های منتج به حکم نهایی دادگاه است که به مباحث حجت علم منطق، یعنی استدلال های قیاسی ارتباط ویژه ای می یابد. در جنبه عام و عرفی تفسیر منطقی نیز هنجارهای اجتماعی و آرمان های حقوقی چون اخلاق، عدالت و انصاف، به عنوان عواملی تعیین کننده در میزان قرابت دو مفهوم منطق و تفسیر مورد توجه است.
فرهنگ انتظار؛ بسترساز مقاومت نیرومندِ موفق یا مقاومت مقتدرِ عزیز؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشرق موعود سال شانزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۱ ویژه همایش شهید سلیمانی و مکتب انتظار و مقاومت
7 - 28
حوزههای تخصصی:
گفته شده «وَ الْبَلَدُ الطَّیبُ یخْرُجُ نَباتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَ الَّذی خَبُثَ لا یخْرُجُ إِلاَّ نَکِداً» تمثیلی است از دو نوع سرزمین یا دو نوع انسان لذا این که مقاومت از کدام اقلیم اعتقادی، متولد شود و آیا از سرزمین و طبیعتی بد طینت یا سرزمینی پاک، رویش پیدا کند تأثیری روی کارکرد، عملکرد و محصولاتش خواهد داشت یا نه می تواند مسئله ما دراین مقاله باشد. ما انسان ها از مقاومت مقتدرعزیز و مقاومت نیرومند موفق معمولاً تصاویری در اذهان داریم و براساس آن تصاویر ذهنی؛ به تائید و تقویت یا طرد و تضعیف آن دو می پردازیم. هدف پژوهش حاضر پاسخ به این سؤال اساسی می باشد که؛مقاومت مقتدرعزیز درخوانش اسلامی(در فرهنگ انتظار) با مقاومت نیرومند موفق درخوانش مادی؛ چه تمایزات و مشترکاتی دارند؟برای دست یابی به پاسخ؛ از چارچوب نظری معادگرایی و روش مطالعات تطبیقی استفاده شد. پژوهش براین فرضیه استوار است؛ این دو در عین حالی که برپایه دایره مأذونات از همدیگر متمایز می شوند و تمایزات ماهوی با هم پیدا می کنند ولی از مشترکاتِ ظاهری نیز بهره مند می باشند. یافته های پژوهش حاکی ازاین است که اگرچه هر دو نوع مقاومت؛ حظی از، اصول، اخلاق، دلیر مردی، مروت و... داشته اند ولی مقاومت مقتدر عزیز ماناتر، پایدارتر و بانشاط تر است زیرا بسترساز آن فرهنگ انتظار بوده است که علاوه بر پشتوانه عقلانی معطوف به هدف از پشوانه معطوف به ارزش الهی نیز بهره مند است.
نقش الگویی مکتب شهید سلیمانی در مهندسی فرهنگ انتظار و مقاومت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشرق موعود سال شانزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۱ ویژه همایش شهید سلیمانی و مکتب انتظار و مقاومت
151 - 178
حوزههای تخصصی:
امید به آمدن منجی انسان ها از انواع گرفتاری های بشری، مورد آرزوی دیرینه انسان، در تمام زمان ها و مکان ها و با هر فرهنگ و کیشی بوده است. تا آن جا که حضرات معصومین:، بر انتظار برای تشکیل جامعه مهدوی تأکید داشته اند. انتظار در مفهوم کلی آماده سازی فردی و اجتماعی برای زمینه ساز انقلاب جهانی منجی عالم است. و به فرموده مقام معظم رهبری انتظار سکون نیست؛ انتظار رها کردن و نشستن برای این که کار به خودی خود صورت بگیرد، نیست. انتظار حرکت است. انتظار آمادگی است. انتظار فرج یعنی کمر بسته بودن، آماده بودن، خود را از همه جهت برای آن هدفی که امام زمان7 برای آن هدف قیام خواهد کرد[1] از این رو انقلابی که دوره انتظار و آماده سازی نداشته باشد و براساس جو محیط و جریان حاکم حرکت کند، در همان گام های اول در زیر بار فشار ها و ابهام ها گرفتار می شود. تاریخ معاصر ما هم از این منتظران وفادار کم ندارد. از میان این سربازان پا در رکاب عصر ما، نام شهید سلیمانی درخشش ویژه ای دارد که به فرموده رهبر فرزانه انقلاب، سردار شهید عزیز ما را با چشم یک مکتب، یک راه، یک مدرسه ی درس آموز، نگاه کنیم.[2] الگوبرداری از اصول و ارزش های بنیادی این مکتب برای همگان، سراسر فایده است. تأسی به روش و منش و روحیه مقاومت ایشان و نقش ایشان در زمینه سازی انتظار، فرد را به انتظار سازنده و حرکت آفرین تبدیل می کند. نتیجه حاصله نشان می دهد؛ نقش شهید در اعتماد داشتن به ولی الهی و جایگاه او، حمایت کردن از نائب ایشان، تهذیب نفس، آمادگی برای خدمت همه جانبه به مظلومین عالم در همه لحظات، نیاز بدون توجه به مکان جغرافیایی، شجاعت، قهرمان در نگاه دشمن، حضور در میدان دشمن و نگاه فرامیهنی و... از اصول این مکتب بوده که باید با مهندسی دقیق به عنوان قوانین زندگی یک منتظر قرار گیرد.
ناکارآمدی «معرفت عرفانی منهای شریعت» از نگاه انسان شناسی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انسان پژوهی دینی سال نوزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۷
147 - 165
حوزههای تخصصی:
برخی از عارف نمایان، پایبندی به احکام و آداب و مناسک خاصّ را در نیل به کمالات عرفانی غیرضروری برشمرده، بلکه با استناد به برخی آیات قرآنی به مخالفت با لزوم شریعت برخاسته است، پژوهش حاضر در مقام از دفاع از عرفان راستین و با استناد به دلایل عقلی برون دینی و دلایل نقلی و آیات قرآنی به نقد عرفان منهای شرعت پرداخته و به این نتیجه رسیده است که برای رسیدن به معرفت عرفانی، التزام به شرایع عملی ضروری بوده و دلایل مورد استناد مدعیان عرفان های شریعت گریز، سست و نادرست است. روش این نوشتار در گردآوری داده ها، کتابخانه ای و در تجزیه وتحلیل مطالب، شیوه تحلیلی انتقادی است.
تبیین ویژگی های برنامه درسی آموزش ارزش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۰
75 - 92
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر بررسی ویژگی های برنامه درسی آموزش ارزش ها است. رویکرد مقاله کیفی و روش آن مرور سیستماتیک براساس مدل رایت و همکاران (2007) است. جامعه پژوهش متشکل از 87 مقاله درباره ویژگی های برنامه درسی آموزش ارزش هاست که بین سال های 2000 تا 2020 میلادی در مجلات علمی معتبر ارائه شده اند. نمونه پژوهش شامل 31 مقاله است که به صورت هدفمند جمع آوری و براساس پایش موضوعی داده ها انتخاب شدند. داده های مقاله از تحلیل کیفی اسناد مورد مطالعه گردآوری شده اند. براساس تجزیه و تحلیل داده ها، ویژگی های برنامه درسی آموزش ارزش ها در دو بعد چرایی برنامه درسی آموزش ارزش ها در قالب ضرورت ها و نیازهای فردی و ضرورت ها و نیازهای اجتماعی و بعد چگونگی برنامه درسی آموزش ارزش ها در قالب مقولاتی مانند اهداف: غایی، کلی و جزیی؛ محتوا: اصول، چگونگی سازماندهی، الگوی سازماندهی و مفاهیم؛ راهبردهای یاددهی−یادگیری: مستقیم، نیمه مستقیم و غیرمستقیم؛ مواد و منابع یادگیری: منابع مکتوب و منابع غیرمکتوب؛ نیروی انسانی: نقش معلم و صلاحیت های معلم؛ گروه بندی: گروه همیاری؛ تجارب یادگیری: تجارب فردی و تجارب گروهی؛ مکان: اصلی و فرعی؛ زمان: رسمی و غیررسمی و ارزشیابی: شفاهی و عملی استخراج گردید.
همگرایی و واگرایی ایرانیان و عرب ها در خوراک و آداب آن پس از فتوحات(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال بیست و سوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۹۱)
133 - 156
حوزههای تخصصی:
فتوح اسلامی در ایران و مواجهه دو فرهنگ عربی و ایرانی، پس از یک دوره کشاکش، راه را به سوی همگرایی و تعامل گشود و در سایه هم کنشی و تأثیرپذیری متقابل، پاره ای از عناصر فرهنگی قوم ایرانی در میان قوم عرب جذب شد و ایرانیان نیز از اقتباس به دور نماندند. یکی از عرصه های این تعامل، پدیده خوراک است که نوشتار حاضر، می کوشد به روش تاریخی با وصف و تحلیل داده های جمع آوری شده از منابع کتابخانه ای، این موضوع را بررسد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که عرب ها در گونه های مختلف غذا و آداب آن، از ایرانیان تأثیر فراوان پذیرفتند و ایرانیان نیز به دنبال پذیرش اسلام و وانهادن برخی از اطعمه و اشربه ای که در دین جدید نهی شده بود، به اقتباس پاره ای از فرهنگ غذایی مسلمانان روی آوردند.