مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
ترجمه فرهنگی
حوزه های تخصصی:
ترجمه، از دیرباز، به لحاظ تأثیر و بده بستان ادبی و فرهنگی در میان ملت های گوناگون نقش به سزایی داشته، ولی در مقایسه با متن اصلی در مقام مادون قرار گرفته، مترجم نیز عبدعبید نویسنده اصلی به شمار آمده است. در مقاله حاضر، سوزان باسنت پس از تعریف ترجمه در قالب انتقال متون مکتوب از یک زبان به زبان دیگر، جهد می کند تا نشان دهد که ترجمه به جای اینکه «رونوشت» اثر اصلی باشد عملی خلّاق است و در احیا و ارزیابی مجدّد زبان و ادبیات هر قوم نقش بسیار مهمی دارد. در انجام سخن هم بر این نکته تأکید می کند که ترجمه فعالیت حاشیه ای نیست و در شناخت دنیای مسکونی ما اهمیت بسیار دارد. (ص. ح.)
نقش ترجمه فرهنگی در مطالعات میانرشته ا ی با تأکید بر الگوهای نشانه شناسی فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
ترجمه فرهنگی یکی از مهم ترین الزمات زبان شناختی مطالعات میان رشته ای است که مقصود از آن همسان سازی و هم سنخ کردن مضامین فرهنگی رشته های مختلف برای برقراری ارتباط بهتر میان آنها است. نشانه شناسی فرهنگی نیز از جدیدترین علومی است که به شکل برقراری ارتباط میان فرهنگ ها پرداخته است. نشانه شناسی فرهنگی سه الگوی «دیگری فرهنگی»، «کریول سازی» و «سپهر نشانه ای» را برای برقراری ارتباط میان فرهنگی ارائه می کند. در الگوی دیگری فرهنگی، همدلی مهم ترین کلید برای رفع مانع «دیگری» در برقراری ارتباط میان فرهنگی معرفی می شود. سپهر نشانه ای نیز جایی است که در مرکز آن متون فرهنگی تولید می شوند و بیرون از آن آشوب و بی نظمی، درون سپهر را تهدید می کند و در تعامل این درون و بیرون سپهر است که می توان به تولید فرهنگ جدید دست یافت. در الگوی کریول شدگی نیز، شیوه شکل گیری زبان های میان فرهنگی مورد بررسی قرار می گیرد. شناخت کیفیت چنین مقوله ای می تواند به خوبی میان رشته پژوه را در دست یابی به زبان مشترک بین رشته ای یاری رساند.
مناسبات «فلسفه و ترجمه فرهنگی» در ایران معاصر مطالعه موردیِ سیرحکمت دراروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترجمه فرهنگی، ترجمه ای است که پیام متن و فرهنگ مبدأ را با فرهنگ مقصد سازگار می کند. چنین ترجمه ای غالباً افزایش و کاهش هایی به همراه دارد و ترجمه ای وفادارانه نیست. در ترجمه فرهنگی مترجم برای انتقال مفاهیم و حتی تجارب فکری فراتر از معنای مفردات، به بافت و زمینه فرهنگی(Context) مبدأ و ظرائف و اقتضائات مختصات فرهنگ مقصد توجه جدی می کند. اگر بخواهیم با اصطلاحات رایج در سنت اسلامی سخن بگوییم، ترجمه فرهنگی فلسفه و اندیشه اروپایی مستلزم نوعی اجتهاد فکری اندیشه ای است. این فرایند اجتهاد محتاج پیش نیازهایی چون تسلط به روح فرهنگ و اندیشه مبدأ از سویی و توجه به ظرفیت و ظرائف فرهنگ مقصد از سوی دیگر است. نمی توان گفت که محمدعلی فروغی در سیر حکمت در اروپا تمام پیش شرط ها و اقتضائات ترجمه فرهنگی را داشته و در کاروبار فکری خود لحاظ کرده، اما می توان این ادعا را به مسند تبیین و توضیح نشاند که سیر حکمت در اروپا ، فراتر از یک ترجمه مکانیکی صرف و به نوعی در آستانه ترجمه فرهنگی فلسفه و اندیشه غربی به زبان فارسی و فرهنگ ایرانی قرار دارد. این مقاله در خدمت توضیح همین مدعاست. این مقاله با تأکید بر خوانش فروغی از کانت به مثابه فیلسوف تجدد و مدرنیته گامی کوچک در این جهت برداشته است.
گونه شناسی صورت بندی های مفهوم «بخشایش» در قرآن کریم و ترجمه های فرهنگی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حوزه معنایی «عفو و بخشایش»، چه نسبت به ارتباط انسان ها با همدیگر و چه نسبت به ارتباط خداوند با انسان، از حوزه های معنایی پراهمیت در قرآن کریم است که پنج ریشه «عفو»، «تکفیر»، «غفران»، «صفح» و «تجاوز» به صورت سنّتی، دالّ بر این معنا دانسته می شود. این در حالی است که خواننده عصر حاضر تفاوت چندانی میان مفردات این حوزه معنایی احساس نمی کند. رسالت این پژوهش، مطالعه دقیق این پنج ریشه با استفاده از روش های مختلف زبان شناسی تاریخی است. به این منظور با «ریشه شناسی» مفردات مربوطه و کشف «صورت بندی ساخت معنا» در هر واژه، تمایز معنایی میان این واژگان براساس دریافت عرب عصر نزول شناخته می شود و همچنین، با گونه شناسی سایر صورت بندی های ساخت این معنا در زبان های مختلف و مقایسه آن با گونه های موجود در زبان عربی قرآنی، علاوه بر فهم عمیق تر این مفهوم در عربی قرآنی، زمینه های ترجمه فرهنگی این مفردات را فراهم خواهیم کرد. بر این اساس مجموعاً چهارده گونه صورت بندی برای مفهوم بخشایش یافت شد که چهار گونه ی، بخشایش به مثابه التیام دادن، گرداندن، عبور کردن و پوشاندن، در عربی قرآنی مورد استفاده قرار گرفته است. در نهایت با تقسیم گونه های چهارده گانه به گونه های روانشناختی و گونه های فرهنگی، به مترجم کمک شده، خصوصاً در ترجمه دسته دوم، دقت های بیشتری را به کار بسته و به همسانی ها و ناهمسانی های فرهنگی زبان مبدأ و مقصد توجه کند.
ترجمه به مثابۀ تهاجم: بازخوانی تقابل ترجمه و فرهنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از عرصه های سلطه ی قدرت های استعمارگر بر سایر کشورها سلطه و استیلای زبانی است. ترجمه در حوزه ی مطالعات پسااستعماری گاه علاوه بر تعریف اصلی و سنتی خود به مثابه ی تهاجم تعبیر می گردد؛ به نحوی که، در قالب یک ابزار تهاجم در دست استعمارگر، زبان، فرهنگ و هویت مستعمره را مورد هجمه قرار داده و بعدها برای اینکه بتواند در آن مناطق جای پایی بازکرده و منافع خود را حفظ کند با استفاده از ابزار تبلیغ مستقیم، خبر و رسانه، افکار، فرهنگ و زبان خود را به این ملل تزریق می نماید. سازوکار شکل-گیری این گفتمان در نظریه ی ترجمه ی فرهنگی سوزان بَسنت (2014)؛ نظریه پرداز فرهنگی ترجمه، انعکاس یافته است. در همین راستا، تحقیق حاضر با روشی توصیفی-تحلیلی و رویکرد فرهنگی با استفاده از نمونه گیری هدفمند به بررسی مصادیق تهاجم فرهنگی از طریق ترجمه در متون خبری چند سال اخیر صفحات، کانال های مجازی و خبرگزاری های داخلی پرداخته است. نتایج تحقیق نشان داد که حوزه-های مهم فرهنگی، فکری و گفتمانی متن مقصد به خاطر عملکرد رسانه ، در ابعاد برگردان واژگانی مورد هجمه قرار گرفته اند. در واقع، ارزیابی داده ها علاوه بر شناخت چگونگی تأثیر فضای گفتمانی رسانه در امر ترجمه، گوشه هایی از این گفتمان پسااستعماری را در ابعاد ترجمانی تبیین کرده است. کلید واژگان: ترجمه، سوزان بَسنت، ترجمه فرهنگی، تهاجم فرهنگی، رسانه
راهبردهای ترجمه در بازنمایی احساس «عشق» در رمان از انگلیسی به فارسی (رویکرد نشانه شناسی فرهنگی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبانشناخت سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
177 - 208
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با تمرکز بر مفهوم «عشق» سعی دارد با اتخاذ رویکردی میان رشته ای بر اساس آرای اکو (2003) و توروپ (2000) میان ابعاد فرهنگی و زبانی مفاهیم عاطفی و نشانه شناسی ترجمه پیوندی برقرار سازد تا کاربرد راهبردهای پیشنهادی در ترجمه فرهنگی را در این حوزه بسنجد و به این پرسش ها پاسخ دهد: میان دو جامعه انگلیسی زبان و فارسی زبان در کاربرد واژه های هم ارز »عشق« چه تفاوت هایی است و مترجم برای ترجمه واژه «عشق» چه راهبردهایی برمی گزیند . بدین منظور، 18 واژه مرتبط با «عشق» طبق جانسون لیرد و اوتلی (1989) در پیکره ای از 4 رمان برگزیده و ترجمه آنها انتخاب شد و ارتباط آنها با هم ارزشان در فارسی تحلیل شد. مشخص شد 12 مورد در زبان فارسی هم ارز متناظر دارند و 6 مورد هم ارز متناظر ندارند. طبق یافته ها مواردی مانند اشتیاق شدید، عشق ملایم توام با دلسوزی، هوس زودگذر نسبت به فردی غریبه، کشش دوطرفه و علاقه دیوانه وار در انگلیسی نقش پررنگ تری داشته و در عوض در فارسی مولفه هایی همچون تعهد به معشوق و زناشویی برجسته ترند. در چنین وضعیتی مترجم از راهبردهایی مانند تفسیر مفهوم واژه در زبان مقصد، افزایش و استفاده از ترکیبات عطفی و در مواردی با توجه به بافت فرهنگی زبان مقصد از آرایه های زبانی موجود بهره می گیرد.